eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *امشب بریم درِ خونه‌ی باب الحوائج... گدائه اومد درِ خونه رو زد، بی‌بی ام‌البنین در رو باز کرد؛ فرمود چی میخوای؟ گفت من هرسال میام درِ این خونه رزق یک سالم رو می‌گیرم. با صاحب این خونه کار دارم؛ صاحب این خونه یه آقایی بود هر سال میومدم می‌دیدمش، رزق یک سالم رو می‌داد و می‌رفتم. الان هم به عشق این آقا اومدم. اومدم این آقا رو ببینم و برم. بی‌بی ام‌البنین گریه‌ش گرفت؛ فرمود صاحب این خونه، تو کربلا بین دو نهر آب با لب تشنه کشتنش. دست‌های قشنگش رو یادت هست؟ دست‌های این آقا رو از بدنش جدا کردن. شروع کرد گریه کردن... امشب هم ما اومدیم برای این آقا گریه کنیم. آخه امام زمان فرمودن هر جایی نام عموم عباس برده بشه میام. امشب هم این جوونا اومدن برا عباس گریه کنن، میشه یه سری به ما بزنی آقا....* @seyedrezanarimani بسته از خون دلم راه تماشا شده است تشنگی لب تو حیرت دریا شده است مادرت ام‌بنین نیست اگر بر سر تو همه‌ی دشت پُر از گریه‌ی زهرا شده است داغ دست قلم و مشک و علم پیرم کرد بی‌تو ناچیزترینم، کمرم تا شده است بین این لشکر سرمست غرور از بدنت پاسخ گریه‌ی من خنده و هورا شده است قسمتی از سر تو ریخته بر شانه‌ی تو وای بر من چقدر زخم سرت وا شده است این تمام بدنت نیست علمدار رشید چقدر فاصله در قد تو پیدا شده است @narimani_matn *همچین که اومد بالاسرِ این آقا، صدا زد حسین جان این خون‌ها رو از جلو چشمام پاک کن بذار یه بار دیگه جمال قشنگت رو ببینم؛ تا این خون‌ها رو پاک کرد دید از گوشه‌های چشم عباس داره اشک میریزه. گفت داداش چرا داری گریه می‌کنی؟ من باید گریه کنم. آخه دارم داداشی مثل تو رو از دست میدم. صدا زد حسین جان، الان تو اومدی سر من رو بغل گرفتی؛ اما دارم چند ساعت دیگه رو می‌بینم؛ سر عزیز فاطمه رو زمین داغ کربلا...* حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 /*بخش دوم صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ناگهان بازوی آب آور تو می‌ریزد مشک می‌ریزد و چشم تَر تو می‌ریزد مژه‌های تو خودش لشکری از طوفان است تیر را چون بکشم لشکر تو می‌ریزد دیدم از دور که با نیزه بلندت کردند بی‌سبب نیست که بال و پر تو می‌ریزد گیرم امروز ببندم به سرت پارچه‌ای صبح فردا روی نیزه سر تو می‌ریزد بهترین کار همین است که دستت نزنم دست من گر بخورد پیکر تو می‌ریزد شده اندازه‌ی قاسم بدنت از بس که قد بالای تو دور برت می ریزد شاعر:  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 /*بخش دوم صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ناگهان بازوی آب آور تو می‌ریزد مشک می‌ریزد و چشم تَر تو می‌ریزد مژه‌های تو خودش لشکری از طوفان است تیر را چون بکشم لشکر تو می‌ریزد دیدم از دور که با نیزه بلندت کردند بی‌سبب نیست که بال و پر تو می‌ریزد بهترین کار همین است که دستت نزنم دست من گر بخورد پیکر تو می‌ریزد شاعر:  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn