eitaa logo
احادیث ناب و نصایح بزرگان
658 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
12.5هزار ویدیو
23 فایل
#ایران_در_کنار_غزه #نشانی_احادیث_ناب_و_نصایح_بزرگان https://eitaa.com/nasaye ایتا https://splus.ir/ahadisnabvnasayh سروش
مشاهده در ایتا
دانلود
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا سید بحرالعلوم سید بن طاووس و مقدس اردبیلی این قدر با علیه السلام رفیق بودن ولی من نه؟!... حجت الاسلام عالی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین https://eitaa.com/nasaye ایتا sapp.ir/ahadisnabvnasayh سروش
سالروز پرواز خلبان شهید علی اکبر قربان شیرودی ، که با شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور۱۳۵۹ به منطقه کرمانشاه رهسپار شده بود در جریان یکی از مأموریت های خود با سرپیچی از فرمان بنی صدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه ، به همراه دو خلبان همفکر خود و با دو هلیکوپتری که در اختیار داشتند ، در طول ۱۲ ساعت پرواز بی نهایت حساس و خطرناک که وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگربه قلب دشمن یورش برد ، توانست مهمات دشمن را درهم کوبیده وخسارات سنگینی بر دشمن وارد آورد . شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاری های مهم جهان منعکس شد. بنی صدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقاء درجه داد، اما وی درجه تشویقی را نپذیرفت وتنها خواسته اش را دیدار با حضرت امام و بیان کارشکنی های بنی صدر و بی تفاوتی برخی از فرماندهان اعلام کرد . در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیارسوم خلبان به درجه سروانی ارتقاء یافت ، اما طی نامه ای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت :" اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می باشم و تا کنون برای احیاء اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ ها شرکت نموده ام ، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته ام و به دستور رهبرعزیزم به جنگ رفته ام . لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده اند ، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده ام برگردانید ". یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای حضور آیت الله خامنه ای در خانه شهید شیرودی هدیه محضر همه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
اول وقت سیره ! 🌷توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد. الله اکبر.... ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت. در فضای دبیرستان صدایش پیچید. بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم. 🌹خاطره اى به ياد ابراهیم هادی ╭┅──────────••• وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی برگشت دیگه سر نداشت... خدایا مارامدیون خـون ، وشرمنده پدران ومادران شهداو نگردان کسی را انتخاب کنیم که حافظ خون شهدا باشد التماس دعا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
حکایت حکایت همان جنگ است دیروزپدرانمان درکانال های جنگ سخت و امروز مادر کانال های جنگ نرم حمله های دشمن باشیم دراین روزهایی که حجمه تبلیغات سنگین دشمن درفضای مجازی فراوان هست مواظب باشیم ایمانمان رانگیرند وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
: شهـادت . . . در راہِ آرمانِ الهـے ، معشوق ماست آیا شنیدہ اے ! عاشقے را . . . از معشوق بترسانند؟ التماس دعا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
🌺 بهشتی با مردم بود.. 🔰 (ره): ✅ ارزش آقای رجایی، ارزش آقای باهنر، ارزش آقای بهشتی و ارزش این ائمه جمعه‌ی مظلومِ ما به این نبود که یک دستگاهی دارند؛ ارزش‌شان به این بود که «خودی» بودند، با مردم بودند، برای مردم خدمت می‌کردند..! ۱۳۶۱/۰۶/۰۷ شهیدمظلوم ایه الله بهشتی وهفتادودوتن از بهترین یاران امام هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهرشان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
🌸پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله : هرکس نماز را اول وقت بخواند * برطرف شدن گرفتاریها * آسایش به هنگام مردن * ونجات از جهنم را برایش ضمانت میکنم. 📗سفینه البحار ج ۲ ص ۴۲ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
تا ما زنده‌ایم دست هر نفوذی که بخواد پرچمدار دشمن بشه قلم می‌کنیم مدت‌ها بود رهبر معظم انقلاب با این صراحت درباره هشدار نداده بودند: اجازه نمی‌دهیم پرچم دشمن که از اطراف مرزهامون پایین کشیدیم به دست نفوذی‌ها داخل کشور بالا بیاد! اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای الی قیام مولانا المهدی 🌱 ان شاء الله . . بحق صلوات برمحمد وال محمد وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند رقصی چنین میانهٔ میدانم آرزوست...❤️ یادش گرامی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
📌 *ماجرای ژیانی که خودروی تشریفات حاج حسین همدانی شد* 🔹️ {مردادماه ۸۰} صبح زود، بین خواب و بیداری بودم که زنگ تلفن خانه خواب را از سرم پراند. گوشی را که برداشتم صدای *آقای همدانی* کاملاً هوشیارم کرد. ♡- برادر، هنوز که خوابیدی! ◇- نه حاج آقا. در خدمتم. امری باشد؟ ♡- یک کار فوری دارم. سریع با ماشین خودت را برسان منزلمان. 🔹️آن طور که *حاج حسین* بر سریع رفتنم تاکید کرد، با خودم گفتم: «حتماً حاج آقا کار کوچکی دارد.» به همین علت سریع لباس ساده‌ای پوشیدم و با دمپایی سوار خودروی ژیان شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم. ◇ یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو این طرف و آن طرف می‌بردم. ولی آن روز چون *حاج حسین* عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم. 🔹️ *حاج حسین* با لباس کامل نظامی، مثل همیشه، تمیز و اتوکشیده، با آن دو درجه و مدال فتحش، از در خانه بیرون آمد. ◇ ناگهان یادم آمد که حاجی این لباس ها را فقط برای جلسات رسمی می‌پوشد. ◇ باخودم گفتم: «وای خدای من ... حالا چه کارکنم با دمپایی و ماشین ژیان؟» فکر کردم « *حاج حسین* الان من را سرزنش می‌کند.» ◇ سریع از ژیان پیاده شدم. *حاج حسین* یک نگاه به ظاهر من و دمپایی‌ام کرد و یک نگاه به ژیان. ◇ بعد تبسمی شیرین بر لب آورد و سریع، بدون اینکه حرفی بزند، سوار ژیان شد. ♡- سریع برو استانداری. یک جلسه مهم دارم. ◇ اسم استانداری که به گوشم رسید، با خودم گفتم: «خدای من، با این وضع و این ماشین چطور برم روبه‌روی استانداری؟! خودم خجالت می‌کشم؛ وای به حال *حاج حسین!*» 🔹️ اما جالب بود که *حاج حسین* یک کلمه هم درباره این مسائل صحبت نکرد. من هم جرئت نکردم حرفی بزنم. ◇ جلوی استانداری همدان، *حاج حسین*، قبل از اینکه پیاده شود، گفت: « من می‌روم جلسه و یک ساعت دیگر می‌آیم.» 🔹️ یک ساعت بعد، دیدم *حاج حسین* همراه دیگر مسئولان همدان از استانداری خارج شد. هر یک از آن ها به طرف خوردوهای مدل بالای خود رفتند. *حاج حسین* هم بدون هیچ شرمندگی و خجالتی آمد و سوار ژیان شد. 🔹️ در راه بازگشت، *حاج حسین* هیچ حرفی در این زمینه نزد. من خیلی خجالت می‌کشیدم. خواستم در این باره حرفی بزنم و معذرت خواهی کنم که گفت: دنیا محل گذر است نباید به فکر دنیا باشید. ضمنا ماشین شما با همه آن ماشین ها فرق می کرد به این می‌گویند ماشین تشریفات!» 🔹️یاد همه شیرمردان بی ادعا باذکر صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ