#دعاى_سريع_الاجابه
هوا هنوز گرگ و ميش بود. پس از سپرى كردن يك شب سخت عملياتى، آتش شديد دشمن حكايت از يك پاتك سنگين داشت. رزمنده عارف و دلاور حسن توكلى كنار من آمد ، تيربارش را به من داد گفت: با اين سر عراقىها را گرم كن تا من نماز بخوانم. شروع به تير اندازى كردم و با گوشه ى چشم مراقب احوال و خضوع و خشوع او بودم. بر روى خاكريز تيمم كرد و در حالت نشسته به نماز عشق پرداخت.
كمى تيراندازى كردم و باز متوجه توكلى شدم. ركعت دوم بود دستهايش را بالا آورده بود قنوت مى خواند. از شدت گريه شانههايش را كه به خود مىلرزيد به خوبى مىديدم. تيراندازى را قطع كردم ببينم چه دعايى مىخواند شنيدم كه مىگفت: اللهم ارزقنى شهاده فى سبيلك.
🌷به حال خوشش افسوس خوردم دوباره به دشمن پردختم. باز نگاهى به توكلى كردم جلوى لباسش خونى بود و به آرامى جوى خون از زير لباسش روى زمين جارى و او در حال خواندن تشهد و سلام بود. مترصد شدم سلام بدهد و به كمكش بروم. در حاليكه مىگفت: السلام عليكم و رحمه الله... و بركاته به حالت سجده بر زمين افتاد.
🌷....پيكر آغشته به خون اين شهيد عاشق را كنارى خواباندم در حاليكه از اين دعاى سريع الاجابه متحير بودم.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#شهید_شهریاری
#انتقام_سخت
#شهید_فخری_زاده
#ما_عاشق_اسلامیم
#امام_خامنه_ای
#امام_زمان
#ما_عاشق_محمدیم
#من_محمد_را_دوست_دارم
#اهمیت_انتخاب_اصلح .
#ضرورت_انتخاب_آگاهانه.
#محاکمه_مسئولان_ناکارآمد
#نشانی_احادیث_ناب_و_نصایح_بزرگان
https://eitaa.com/nasaye
ایتا
sapp.ir/ahadisnabvnasayh
سروش
ماجراي خواندني #تولد_شهيد_همت
از زبان پدرش
ميخواستم برم كربلا زيارت امام حسين . همسرم سه ماهه حامله بود. التماس و اصرار كه منوهم ببر، مشكلي پيش نميآيد. هر جوري بود راضيم كرد. با خودم بردمش. اما سختي سفر به شدت مريضش كرد. وقتي رسيديم كربلا، اول بردمش دكتر.
دكتر گفت: احتمالا جنين مرده. اگر هم هنوز زنده باشه، اميدي نيست. چون علايم حيات نداره.
وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نميخورم! بريم حرم. هرجوري كه ميتوان منو برسون به ضريح آقا. زير بغل هایش رو گرفتم و بردمش كنار ضريح. تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشهاي واسه زيارت.✨
با حال عجيبي شروع كرد به زيارت. بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در حرم. صبح كه براي نماز بيدارش كردم. با خوشحالي بلند شد و گفت: چه خواب شيريني بود. الان ديگه مريضي ندارم. بعد هم گفت: توي خواب خانمي رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، و فرمودند:کودک تو از دنیا رفت ولی اینکه دست خالی برنگردی یک کودک از خودمان به تو امانت میدهیم و باید اسمش را #محمدابراهیم بگذاری
بردمش پيش همون پزشك. ۲۰ دقيقهاي معاينه كرد. آخرش هم با تعجب گفت: يعني چه؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه مرده بود. ولي امروز كاملا زنده و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو معالجه كرده؟ باور كردني نيست، امكان نداره!؟
خانم كه جريان رو براش تعريف كرد، ساكت شد و رفت توي فكر.
وقتي بچه به دنيا اومد، اسمش رو گذاشتيم. #محمدابراهيم.🌹
راوی:پدرشهید
شهیدمحمدابراهیمهمت فرزند علی اکبر متولد ۱۳فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا است🌸
#حاج_ابراهیم_تولدت_مبارک🌹🍃
#سالروز_تولد
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
#نشانی_احادیث_ناب_و_نصایح_بزرگان
https://eitaa.com/nasaye
ایتا
sapp.ir/ahadisnabvnasayh
سروش
#نماز اول وقت
سیره #شهدا
#شبيه_ابراهيم_باشيم!
🌷توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد. الله اکبر.... ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت. در فضای دبیرستان صدایش پیچید. بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
🌹خاطره اى به ياد #شهید ابراهیم هادی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
╭┅──────────•••
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ