#حضرت_معصومه
#شهادت
بی جهت نیست اگر صاحب همسر نشده
حکمتی داشت که این فاطمه مادر نشده
وسط کوچه کسی حرمت او را نشکست
داخل خانه خجالت کش شوهر نشده
ازدحام وسط کوچه ندیده است ، چه خوب
خانه اش با لگد حادثه بی در نشده
پیش چشم پسرش دست به پهلو نگرفت
شاهد گریه و بی تابی دختر نشده
بخت او با لگد و میخ نخورده است رقم
آتش و سوختن او را، نه مقدر نشده
پای او هیچ کجا باز به گودال نشد
داغ بوسیدن رگهای برادر نشده
وسط معرکه دنبال برادر ندوید
گل او گم وسط نیزه و خنجر نشده
عوض قم کسی او را به سوی شام نبرد
هیچ جا دربه در غارت معجر نشده
#محسن_ناصحی
#یا_زهرا
#فاطمیه
#بی_تفاوت_نباشیم
#فلسطین
#شهادت
یارب آشفته تر از این مپسندی ما را
بیش از این خسته و غمگین مپسندی ما را
سهم ما در غم همسایه قنوت است و دعا
غافل از فرصت آمین مپسندی ما را
گر به آرامش کاشانه ی خود خرسندیم
فارغ از رنج فلسطین مپسندی ما را
فاطمه پشت در از حفظ ولایت می گفت
شیعه ی بی خبر از دین مپسندی ما را
هل أتی را ننوشتی که فقط خوانده شود
بی خبر از غم مسکین مپسندی ما را
حیدر از شیعه ی خود مالک اشتر می خواست
در صف خدعه ی صفّین مپسندی ما را
کو شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ
مُرده در لحظه ی تدفین مپسندی ما را
#محسن_ناصحی
بازنشر
#شهادت
اذان شد ، أشهد أن لا شهادت
مؤذن می دهد اینجا شهادت
شهادت می دهم حیدر امیر است
علی را می شناسم با شهادت
ندیدم جز ولی الله بودن
علی را از ولادت تا شهادت
به فتوای علی ما رستگاریم
چه می دانیم از مولا ؟ شهادت
« غلط گفتند بابا آب و نان داد »
گرفتیم ارث از بابا ، شهادت
مرا یا مرگ می گیرد در آغوش
مرا یا می برد بالا شهادت
دریغا ! مرگ می آید سراغم
نمی گیرد سراغم را شهادت
دریغا ! مرگ با من زندگی کرد
دریغا ! دور شد اما شهادت
دلم این روزها بسیار تنگ است
بمان با ما ، بمان با ما ، شهادت
#محسن_ناصحی
#شهادت
#بازنشر
کتاب خلق را فردا روایت می کند حیدر
جماعت ایستاده ند و امامت می کند حیدر
حساب دشمن حیدر که روز حشر معلوم است
میان دوستدارانش قضاوت می کند حیدر
علی عمّار می خواهد علی تمّار می خواهد
جز این باشد ، ز دست ما شکایت می کند حیدر
تو بینا باش و ردّ پای حیدر را بجو در شهر
که با هر کور نابینا ، محبّت می کند حیدر
*
شهیدا ! فتنه در خون تو تن شُست و نمی داند
به حکم مَن یَمُت ... با تو رفاقت می کند حیدر
شهیدا ! ای چراغ پیش رو ! امروز فهمیدم
که با خون تو خلقی را هدایت می کند حیدر
کماکان مرتضی فُزتُ و ربّ الکعبه می خواند
کماکان بین خون دارد عبادت می کند حیدر
عجب محراب خونینی ! دعایم کن که می دانم
قنوت شیعه را در خون اجابت می کند حیدر
#محسن_ناصحی
#مقاومت
#شهادت
#کرمان
راه ما از ابتدا تا لحظه ی پایان یکی است
شاخه ها بسیار اما ریشه و گلدان یکی است
نقشه جغرافیای استقامت را ببین
غزه لبنان و یمن سوریه و ایران یکی است
هر کجا ما را شهادت خواست با او میرویم
مقتل شام و عراق و مقتل کرمان یکی است
یا علی گفتیم ، ما را سمت و سو یک قبله است
مقتدای میثم تمار با سلمان یکی است
آرمانی را که روح الله میخواندش به جاست
سمت سوی حاج قاسم مقصد چمران یکی است
#محسن_ناصحی
هدایت شده از رسانه هنری حرم گراف
🔷 #پروفایل / #استوری
🖤کاروان داغ را دیشب به راه انداختند
یوزها ، شب پنجه بر رخسار ماه انداختند
آه لبنان آه لبنان آه ای یعقوب پیر
یوسف ما را برادرها به چاه انداختند...
شاعر: #محسن_ناصحی
#لبنان
#شهادت
#شهید_سید_حسن_نصر_الله
📱کانال ما در تلگرام
🆔➡️ https://t.me/HaramGeraf
📱کانال ما در ایتا
🆔➡️ https://eitaa.com/HaramGeraf
📱صفحه ی ما در اینستاگرام
🆔➡️ https://Instagram.com/haram.geraf1
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهادت
#مقاومت
امید من شهادت و نگاه من به رجعت است
قیام میکنم ببین قیام من قیامت است
زهیر میرود بُریر میرسد ، بیا ببین
چه رفت و آمدی میان جبهه رشادت است
پیام کربلاست ؛ دست از عَلَم میافتد و
عَلَم به حکم عاشقی همیشه راست قامت است
به مُهر سر نهادهایم و فرق باز ما گواه
که سجده در میان خون نهایت عبادت است
شکسته باد دستمان اگر تفنگ برنداشت
زبانمان بریده باد اگر پی خیانت است
سعید ما ، شهید ما ، همیشه روسفید ما
شهادت افتخار ماست ، آری این حقیقت است
#محسن_ناصحی
#مقاومت
#شهادت
#مکتب
#أین_نصرالله
باغ ما این است ؛ طوفان شد ، صنوبر ایستاد
سروی از پا اوفتاد و سرو دیگر ایستاد
روی نی می رفت بی سر آفتاب کربلا
باغ شاهد بود از آن پس نخل ، بی سر ایستاد
حال ما را خوب می دانند عاشورائیان
هر زمان اکبر زمین افتاد ، اصغر ایستاد
یک اُحد دردیم آری ، حمزه رفت امّا چه باک
مصطفی هر وقت تنها ماند حیدر ایستاد
« قل هواللهُ أحد » را دست بستند و چه غم
هر کجا قرآن در آتش رفت ، کوثر ایستاد
عین تسلیم و رضائیم این تمام حرف ماست
زیر خنجر رفت اسماعیل و هاجر ایستاد
أینَ نصرُالله ؟ نزدیک است اذان آمد ، ببین!
روی بام خانه با الله اکبر ایستاد
#محسن_ناصحی
#بی_تفاوت_نباشیم
#فلسطین
#شهادت
یارب آشفته تر از این مپسندی ما را
بیش از این خسته و غمگین مپسندی ما را
سهم ما در غم همسایه قنوت است و دعا
غافل از فرصت آمین مپسندی ما را
گر به آرامش کاشانه ی خود خرسندیم
فارغ از رنج فلسطین مپسندی ما را
فاطمه پشت در از حفظ ولایت می گفت
شیعه ی بی خبر از دین مپسندی ما را
هل أتی را ننوشتی که فقط خوانده شود
بی خبر از غم مسکین مپسندی ما را
حیدر از شیعه ی خود مالک اشتر می خواست
در صف خدعه ی صفّین مپسندی ما را
کو شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ
مُرده در لحظه ی تدفین مپسندی ما را
#محسن_ناصحی
#نمی_میریم
#قدس
#شهادت
بر خاک می اُفتیم ما ، امّا نمی میریم
ما زنده از عشقیم ، آری ما نمی میریم
پایان اگر مرگ است ما در خانه می مانیم
ما ماهیان ، بیرون از این دریا نمی میریم
تا کربلا زنده است ما را زنده باید دید
تا می دمد هر ظهر ، عاشورا نمی میریم
قطره به دنیا آمدیم از اوج تنهایی
دریا شدیم امروز ، پس تنها نمی میریم
ما اهل عشق آباد را کاری به دنیا نیست
حتی اگر ویران شود دنیا نمی میریم
ما از غروب کربلا در جادۀ قدسیم
پس تا طلوع مسجدالاقصی نمی میریم
ای کعبۀ چشم انتظار آمدن هامان
آنجا دعا کردی به ما ، اینجا نمی میریم
در کربلا کشتند ما را تا بمیرانند
ما از شهیدانیم ، یعنی ما نمی میریم
#محسن_ناصحی
#بی_تفاوت_نباشیم
#فلسطین
#شهادت
یارب آشفته تر از این مپسندی ما را
بیش از این خسته و غمگین مپسندی ما را
سهم ما در غم همسایه قنوت است و دعا
غافل از فرصت آمین مپسندی ما را
گر به آرامش کاشانه ی خود خرسندیم
فارغ از رنج #فلسطین مپسندی ما را
#فاطمه پشت در از حفظ #ولایت می گفت
#شیعه ی بی خبر از دین مپسندی ما را
هل أتی را ننوشتی که فقط خوانده شود
بی خبر از غم مسکین مپسندی ما را
#حیدر از شیعه ی خود مالک اشتر می خواست
در صف خدعه ی صفّین مپسندی ما را
کو #شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ
مُرده در لحظه ی تدفین مپسندی ما را
#محسن_ناصحی