هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
الهی
ای صاحب همه جهان
ای مهربانترین
ای عظیم
برای هرلحظه از زندگیام،
که با عطر حضور تو،
برکت یافته است
سپاسگزارم..
🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴
@nasemebehesht 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
🌸ازهم بگشای دیده را با صلوات
🍀باخنده بگو شکرخدا را صلوات
🌸 برگی بزنی بار دگر دفتر عمر ت
🍀صبحست و بگو محفل ما را صلوات
🌻اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌻
@nasemebehesht 🌸
🌼حدیث روز🌼
امام صادق (ع) :
درهاى معصيت را با استعاذه(گفتن «اعوذ باللّه من الشّيطان الرّجيم»)ببنديد و درهاى طاعت را با تسميه(گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم») بگشاييد.
ميزان الحكمه ج9 ص 353
@nasemebehesht 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@nasemebehesht
🍃❤🍃
دعای روز شانزدهم
اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرار
وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرار ِو
أوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الی دارِ
ِالقرار بالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین
🍃❤🍃
📢 💐 سنت های روز جمعه
@nasemebehesht 🌸
🚿 1. غسل کردن
👕 2. پوشیدن لباس پاک و تمیز
💦 3. عطر زدن
4. مسواک زدن
⏰ 5. زود رفتن برای نماز جمعه
📖 6. خواندن سوره کهف
👣 7. پیاده رفتن به مسجد
🌴 8. بسیار دعا کردن
💞 9. درود فرستادن بسیار بر رسول اللّه_علیه صلاة
@nasemebehesht 🌸
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪✨مهدی جان عج
🌱✨مهرتو را خدا
⚪️✨بہ گل وجانمان سرشت
🌱✨دنیای درکنار تو
⚪️✨یعنی خود بهشت
🌱✨باید زبان زد همہ دنیا کنم تورا
⚪️✨باید کہ مشق نام تورا
🌱✨تا ابد نوشت..
@nasemebehesht 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
📜طبق روایات این صلوات معادل ده هزار صلوات است
🍃🍁قرار ما هر روز، به خصوص روز جمعه، زمزمه این صلوات به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج🌼
@nasemebehesht 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
t.mp3
11.97M
⚪️✨دعای ندبـہ
🌱✨دوستان طاعات وعباداتون قبول
@nasemebehesht 🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸 ♡ 》﷽《♡
#فلسفه_نماز
#قسمت_۱۳
◀چرا هفدہ رڪعت #نماز میخونیم❓
روایت داریم #بهشت🌸🍃هشت تا در دارہ🌸🍃
روایت داریم جهنم هفت تا در دارہ🔥
✨روایت داریم روز و روشنے نمادے از بهشت است✨
🌑شب و تاریڪے نمادے از #جهنم است🌑
☝️هشت رڪعت نماز رو در روشنے روز میخونیم✨
ڪہ هشت درِ بهشت رو بہ روے خودمون باز ڪنیم✅
@nasemebehesht 🌸
☝️هفت رڪعت نماز در تاریڪے #شب میخونیم🌙
ڪہ هفت درِ جهنم رو بہ روے خودت ببندے❌
@nasemebehesht 🌸
⚜پیامبر فرمودند:
در #قیامت از زوال آفتاب تا تاریڪے شب زمانے است ڪہ جهنمیان رو بہ جهنم وارد میڪنند
و ڪسے ڪہ در این زمان نماز بخواند، خدا آتش جهنم را بر او حرام مے ڪند🚫
⚜پیامبر فرمودند:
ڪسے ڪہ قدم براے خواندن نماز عشا بردارد،
#خدا آتش جهنم🔥 را بر او حرام میڪند.❌
خٌب تا اینجا در بهشت برامون باز شد
در جهنم هم بستہ شد.
پس نماز صبح چیہ❓
💠دوستان عزیز
هر چے تو شب، بہ دل تاریڪے نزدیڪ تر میشیم
هوا سردتر و تاریڪ تر میشہ
و این روند تا #اذان صبح ادامہ دارہ💠
بعد اذان هوا گرم تر و روشن تر میشہ
اذان صبح مرز بین #تاریڪے و #روشنایے هست⚜
یعنے👈نہ شَبہ و نہ روزِ
دو رڪعت نماز میخونیم
یہ رڪعت براے وداع با تاریڪے، جهنم، و ظلمت💟
گناہ و ازش گذر میڪنے و میگے ڪہ نمیخواهیش
یڪ رڪعت هم براے خیر مقدم بہ روشنے، بهشت و خوبے🌸🍃
⚜امام حسن (ع) فرمودند:
💠هرڪس نماز صبح بخواند
نمازش بین او و آتش دوزخ دیوارے ایجاد میڪند💠
◀نماز صبح یڪ دیوارہ،
یڪ رڪعت پشت دیوار، جهنم، بدے و زشتے☑️
یڪ رڪعت اینور دیوار، بهشت، خوبے و زیبایے✅
🔶نماز صبح وداع ڪردن با جهنم و خیرمقدم گفتن بہ #بهشت هستش🔷
♥️نماز صبح یعنے بدے هارو نمیخوام...
خوبے هارو میخوام♥️
@nasemebehesht 🌸
#ادامه دارد.....
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
🌺پيامبر(ص):
کسى كه روز جمعه ناخنهايش رابگيرد،
خداوند عزوجل درد را از انگشتانش خارج ودرمان وارد آن میکند و عمر و مالش زیاد می شود.
📚جامع الأخبارص333
@nasemebehesht 🌸
🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿
🍂🍁
🍁
🍎 #رمان_طعم_سیب
💠 #قسمت_۵۲
بعد از مدتی که استاد داشت درس میداد نیلوفر رو به من کردو گفت:
-قضیه رو به علی گفتی؟؟
-آره گفتم.
-چی گفت.
-هیچی.
-هیچی؟؟؟؟؟؟؟!!!
-گفت نگران نباش...ناراحت شد...
-میخوای چی کار کنی؟
-چی کار میتونم کنم؟؟؟
نیلوفر سکوت غم انگیزی کرد نگاهش کردم و گفتم:
-باید با هانیه حرف بزنم!
-دیوونه شدی؟
-باید ببینم مشکلش دقیقا چیه میخواد چیکار کنه!!!؟
-زهرا!!!!!!!!!
استاد نگاهی بهمون کردو و گفت:
-خانم باقری شما که حرف میزنین معلومه بلدین بیایین اینجا بقیشو درس بدین...
من_استاد...
-بفرمایین لطفا...
نیلوفر_استاد تازه عروسه اذیتش نکنید...
یهو کل کلاس شلوغ شد!!!
+تازه عروس؟؟
+مباررررکه.
+نگفته بودی!!!
+کی عروس شدی!!!
+کی هست این آقای خوشبخت...
استاد داد زد ساکت!
استادی بود که همه ی ما ازش حساب میبردیم...
استاد_مبارک باشه خانم باقری پس بخاطر همینه که کلا امروز حواستون پرته!!!
-نه استاد...
حرفمو قطع کرد و گفت:
-به پای هم پیر شین...
-ممنونم!
نگاهی به هانیه کردم که با تنفر به من خیره شده بود...
نفس عمیقی کشیدم و نشستم سر جای خودم...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کلاس تموم شده بود و با نیلوفر مشغول جمع کردن وسایل هامون شدیم که راه بفتیم سمت خونه!
کلاس تقریبا خالی شده بود هانیه از ته کلاس اومد سمت ما با یه نیش خند و خیلی متکبرانه گفت:
-مبارکه باشه زهرا جون!به پای هم پیر شین...
نگاهی کردم و جوابی ندادم همینجور که داشتم نگاهش می کردم یواش دم گوشم گفت:
-البته اگر به پای هم بمونین...
بعد هم خندیدو رفت...
نگاهی به نیلوفر کردم اونم با اخم و نگران نگاهم کرد...
نفس عمیقی کشیدم چشمامو بستم...
#ادامہ_دارد...
نویسنده این متن👆:
#مریم_ســرخہای👉
💠 #فدایی_خانم_زینب
@nasemebehesht 🌸
🍁
🍂🍁
🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿
🍂🍁
🍁
🍎 #رمان_طعم_سیب
💠 #قسمت_۵۳
کیفمو گذاشتم و سریع دوویدم دنبال هانیه...
نیلوفر صدام زد:
-زهرا!!!!!
بدون جواب به نیلوفر رفتم دنبالش...
من_هانیه؟هانیه...هانیه یه لحظه وایستا کارت دارم...
فایده نداشت رسیدم بهش دستمو گذاشتم روی شونش و کشیدمش سمت خودم...
برگشت طرفم ابروهاشو انداخت بالا یه نگاه از سر تا پا بهم انداخت پوز خندی زد و گفت:
-میشنوم؟؟؟
نفس عمیقی کشیدم بغضمو قورت دادم و گفتم:
-معلوم هست داری چی کار میکنی؟؟؟
-باید بگم؟؟؟
-هانیه ما باهم دوستیم...
-دوست بودیم...
-هانیه این کارا چیه آخه چرا اینجوری میکنی...منظورت از حرفات چیه هانیه...نگرانم میکنی...
لبشو گزید بغضی کرد و گفت:
-نگران نباش...زهرا ما میتونستیم خیلی دوستای خوبی بمونیم ولی عشق آدمو کور میکنه...جوری که دیگه نمیفهمه طرف مقابلش کیه و چه بلایی میخواد سرش بیاره...
اشک توی چشمام حلقه زد ترسیدم از حرفش...
من_یعنی چی...؟؟؟بلا؟؟؟چه بلایی...چی میگی...
-زندگی بین منو تو باید یکی رو انتخاب کنه...
-هانیه تو دیوونه ای!
-بهت پیشنهاد میکنم دورو ور یه دیوونه نباشی!!!
بعد هم محکم نگاهشو ازم گرفت و رفت...
خشک شده بودم سر جام و به رفتنش نگاه میکردم نیلوفر اومد سمتم دستشو گذاشت روی شونم و تکونم داد...
نیلو_زهرا!!!!چی گفت؟؟؟چت شد یهو...
زدم زیر گریه...نیلوفر بغلم کرد...
بعد از چند دقیقه دید آروم نمیشم با گوشیم زنگ زد علی و اونم تا نیم ساعت بعد اومد دنبالم و منو برد خونه...
#ادامہ_دارد...
نویسنده این متن👆:
#مریم_ســرخہای👉
💠 #فدایی_خانم_زینب
@nasemebehesht 🌸
🍁
🍂🍁
🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁