🌺🌺🌺🌺🌺
🌹لطفا حتما تا آخر بخونید🌹
🌴داستانی در مورد فضیلت #امیرالمومنین (علیه السلام)🌴
روزی #پیامبر اکرم به خانه حضرت #زهرا آمدند . حضرت #علی و #حسنین (ص) هم در خانه حضور داشتند .
پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند :
چه #میوه ای از میوه های #بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به #جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد.
امام #حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیة اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند :
پدر جان به جبرائیل بگوئید از #خرماهای بهشتی برای ما بیاورد .
و حضرت رسول اکرم هم به خواستة حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد.
مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق #خرمای بهشتی را آورده و در حجرة حضرت زهرا (سلام الله علیها)گذاشت.
پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : #فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور .
حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند.
پیامبر خرمای #اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام #حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای #دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام #حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای #سوم را در دهان جگر گوشة خود حضرت #زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند.
خرمای #چهارم را هم در دهان حضرت #علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت، گوارای وجودت » خرمای #پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت #علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند .
خرمای #ششم را برداشتند، #ایستادند و در دهان حضرت #علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند.
در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما #یک خرما دادید اما به علی #سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) خطاب به دختر خود فرمودند :
فاطمه جان وقتی خرما در دهان #حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که #جبرائیل و #مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان #حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ».
#فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم #حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم .
اما وقتی خرما در دهان #علی نهادم شنیدم که #خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم #خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان .
به #احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان #علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود :
« یا رسول الله #بعزت و #جلالم قسم اگر تا #صبح قیامت خرما در دهان #علی بگذاری من خدا هم می گویم علی جانم #نوش جانت ، گوارای وجودت».
منبع: جلاالعیون علامة مجلسی
#فضائل_امیرالمومنین
#کرامات
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@nasemebehesht 🌸
کپی بدون لینک مجازنیست
❁﷽❁
مـولاى مـهربان غزلهاى مـن، #سلام
سمت زلال اشك من،آقاى من #سلام
نامت بلندواوج نگاهت هميشه سبز
آبى ترين بهانه ى دنياى من #سلام
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا تالِىَ كِتابِ اللَّهِ وَتَرْجُمانَهُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ فى آناءِ لَیْلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِكَ
سلام بر تو اى تلاوت كننده كتاب خدا و تفسیر كننده آیات او، سلام بر تو در تمام آنات و دقایق شب و سرتاسر روز ...
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💎امام مهدی سلام الله علیه فرمودند :
💫ای شیعه ما
به راستى كه مقدّرات خداوند متعال، مغلوب نشود و ارادهي الهى مردود نگردد و چيزى بر توفيق او پيشى نگيرد.
📚كمال الدين و تمام النعمة ج ۲ص۵۱۱
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
اے ڪاش تو مےآمدے اے #ماه #حجازے
میشد بہ #حـرم وصـل نمازم، چہ نمازے
قـد قامـٺ و تڪبیر تو از جنس #ولایـٺ
جان #علـے و #فاطمـہ جانها بہ #فدایٺ
فطریہے ِ#دیـدار تو #جـان اسٺ عزیـزم
#برگــرد ڪہ خــون زیر قـدوم تو بریـزم
وقتـے تـو نباشـے بہ خــدا عیـد نداریـم
بے تو، بہ خدایـے خـدا بےڪَس وڪاریم
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
سلام امام زمانم 💕✨✨💕
سلام پدر مهربانم 💕✨✨💕
✨ألـلَّـھُم ؏َـجِّل ْلِوَلیِڪْ ألْفَـرج
@nasemebehesht 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
banifatemeh-arbaein-91-07_2.mp3
2.01M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃بارون نمیزنه اینجا
🍃حیرون شده دل بابا
🎤 #بنی #فاطمه
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
@nasemebehesht 🌷
هدایت شده از فایل و کلیپ نسیم بهشت
مداحی آنلاین-میلاد امام رضا-بنی فاطمه.mp3
3.9M
🍃⚜پاداش درود فرستادن بر #فاطمه سلام الله علیها
💠🔹 پیامبر اکرم صلی الله علیه به فاطمه سلام الله علیها فرمودند:
◾️«مَن صَلّی عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ اَلحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ»
🍃ای فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال همهی گناهان او را، بدون استثناء، میبخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق میکند.
☑️و این صلوات چقدر زیباست:
🌼🍃اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ»
📚بحارالانوار، جلد۴۳ صفحه۵۵
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
YEKNET.IR -Banifatemeh-Shab 03 Safar1397-004.mp3
2.85M
🔳 #زمینه احساسی #اربعین
🌴یارا دلبر و دلدارا ماه جهان آرا
🌴می کُشد عشق تو آخر سر ما را
🎤 #بنی #فاطمه
@NASEMEBEHESHT 🌸
💢تکبیر شادمانی از شهادت امام
وقتی خبر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را به #معاویه دادند، معاویه، سجدهی شُکر به جا آورد و با صدای بلند تکبیر گفت!
اطرافیان معاویه نیز با صدای بلند گفتند:
الله اکبر!
صدای #تکبیر شادمانی، تمام کاخ خضراء را فرا گرفت.
فاخته، همسر معاویه از اتاق خود بیرون آمد و به معاویه گفت:
خدا #چشمت را روشن کند! برای چه تکبیر گفتید؟
معاویه پاسخ داد:
حسن بن علی #وفات کرد.
فاخته با ناراحتی گفت:
آیا بر وفات فرزند #فاطمه شادمانی و تکبیر میگویی!؟
معاویه گفت:
#شاد نیستم، ولی قلبم آرام شد!
📚وفیات الاعیان، ج ۲ ، ص ۶۶
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
YEKNET.IR -bani fatemeh hazrat zahra.mp3
3.26M
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
آزار #فاطمه =آزار پیامبره
آزار پیامبر=آزار خداونده
پس آزار فاطمه آزار خداونده
💖💖پیامبر اکرم ص :
❤️🌸🔹كسى كه فاطمه عليها السلام را در حيات من اذيت و آزار كند مثل اين است كه بعد از مرگم اذيت كرده است
❤️🌸🔹و كسى كه بعد از مرگم او را اذيت كند مانند اين است كه در زمان حيات من اذيت كرده
❤️🌸🔹و كسى كه او را اذيت كند به تحقيق مرا اذيت كرده
❤️🌸🔹و كسى كه مرا اذيت كند پس همانا خداوند را اذيت كرده و اين همان قول خداوند است (همانا كسانى كه خداوند و رسولش را اذيت كنند خداوند آنها را در دنيا و آخرت لعنت مى كند و عذاب خواركننده براى آنها مهيّا كرده است.)
📚 احادیث الطلاب ص 212
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
💖💖پیامبر اکرم ص :
💚🍁🔸و اگر قرار بود #حلم به صورت مردی جلوه کند، همانا #علی(ع) میشد
💚🍁🔸 و اگر قرار بود #سخاوت به صورت شخصی تجلی نماید، همانا #حسن(ع) میشد
💚🍁🔸 و اگر قرار بود #حیا را صورتی باشد، #حسین(ع) بود
💚🍁🔸و اگر قرار بود #حُسن و نیکویی،شکلی داشته باشد، همانا #فاطمه(س) بود
👈 بلکه فاطمه(س) از #کل_کمالات_بالاتر است.
👈به درستی که دخترم فاطمه(س) #بهترین اهل زمین است از باب وجودی و شرف و کرامت.
📚 ماة منقبة ۱۰۰ فضیلت ازفضائل اهل بیت. منقبت ۶۷
#فاطمیه
┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
✍قضاوت در بهترین خطّ
💗🍂روزی حضرت #فاطمه #زهراء علیها السلام مشغول انجام کارهای منزل بود و دو فرزند عزیزش حسن و حسین علیهما السلام خطّی را نوشته بودند و هر یک ادّعا می کرد ، که خطّ من بهتر و زیباتر است .
پس جهت قضاوت نزد مادرشان آمدند و از او خواستند تا نظر دهد که خطّ کدام یک بهتر و زیباتر می باشد .
ولی حضرت زهراء علیها السلام برای آن که هیچ کدام را ناراحت نکند اظهار داشت : از پدرتان سؤ ال نمائید .
✨و چون حسن و حسین علیهما السلام موضوع را برای پدرشان عرضه داشتند ، او نیز نخواست که یکی از آن دو عزیز را ناراحت و ماءیوس نماید ، به همین جهت فرمود : بروید و از جدّتان رسول خدا سؤ ال نمائید .
لذا آن دو عزیز ، نزد رسول خدا صلّلی اللّه علیه و آله آمدند وخطّشان را نشان دادند ، همچنین حضرت فرمود : من نیز قضاوت نکنم تا آن که با جبرئیل مشورت نمایم .
💗🍂همین که جبرئیل علیه السلام بر حضرت رسول وارد شد و در جریان موضوع قرار گرفت ، اظهار داشت : بایستی از خداوند سبحان نظر خواهی کنم ، و در نهایت خدای مهربان خطاب نمود : باید مادرشان نظر دهد و قضاوت نماید .
به همین جهت ، حضرت زهراء علیها السلام گردنبند مروارید خود را از گردن در آورد و نخ آن را پاره نمود و دانه هایش را بر زمین ریخت و سپس به فرندانش خطاب نمود و اظهار داشت : هر کدام از شما دانه های بیشتری بردارد خطّ او بهتر است .
✨و هر یک به طور مساوی از دانه های مروارید برداشت و در نهایت هیچ کدام ناراحت و غمگین نگشتند و خطّ هر دو خوب و زیبا تشخیص داده شد.
📚 بحارالانوار ج۴۳،ص۳۰۹
درایام #فاطمیه
دوستانتان را نیز مهمان کنید به کانال
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
👉فروارد این پیام صدقه جاریه است
هدایت شده از فایل و کلیپ نسیم بهشت
میم مثل مادر _11.mp3
13.86M
#میم_مثل_مادر ❤️ ۱۱
#فاطمه درست در زمانیکه
هم در میان خواص، و هم در میان عوام،
کسی را برای دفاع از ولایت، نیافت،
به کمک جبرئیل، برای حفظ باطن دین، در تمام طول تاریخ، برنامه ای بلنــد، پایه ریزی کرد!
@NASEMEBEHESHT 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
🔰#عقوبات_سبک_شمردن_نماز
📖 #پيامبر_خدا صلى الله عليه و آله -در پاسخ دخترش #فاطمه عليها السلام كه پرسيده بود:
⁉️ اى پدر مردان و زنانى كه نمازشان را سبك مىشمرند چه (جزايى) دارند؟
❤ فرمود:اى فاطمه،هر كس-از مردان يا زنان- نمازش را سبك بشمرد،
💠 خداوند او را به پانزده خصلت مبتلا مىكند:
✴ شش خصلت در دنيا،
✴ سه خصلت هنگام مرگش،
✴ سه خصلت در گورش
✴ و سه خصلت در قيامت هنگامى كه از گورش بيرون مىآيد.
🔻امّا آنچه در دنيا به او مىرسد:
🔸️خداوند بركت را از عمرش بر مىدارد
🔹️و نيز از روزيش،
🔸️سيماى صالحان را از چهرهاش مىزدايد،
🔹️به هر عملى كه انجام مىدهد پاداشى داده نمىشود،
🔸️دعايش به آسمان نمىرود
🔹️و ششم اينكه براى او در دعاى صالحان نصيبى نيست.
🔻و امّا آنچه هنگام مرگش به او مىرسد:
🔸️نخستين آنها اين است كه خوار مىميرد، 🔹️دوم گرسنه مىميرد
🔸️و سوم،تشنه مىميرد،پس اگر از نهرهاى دنيا به او بنوشانند، سيراب نمىشود.
🔻و امّا آنچه در گورش به او مىرسد:
🔹️نخستين آنها اين است كه خداوند فرشتهاى مىگمارد تا او را در گورش آشفته سازد،
🔸️دوم اينكه گورش را بر او تنگ مىكند
🔹️و سوم اينكه گورش تاريك است.
🔻و امّا آنچه روز قيامت هنگام بيرون آمدن از گورش به او مىرسد:
🔸️نخستين آنها اين است كه خداوند فرشتهاى مىگمارد تا او را با صورت (روى زمين) بكشد در حالى كه مردم به او مىنگرند،
🔹️دوّم اينكه بازخواست سختى مىشود
🔸️و سوّم اينكه خداوند به او نمىنگرد و پاكش نمىسازد و عذابى دردناك دارد.
📘 میزان الحکمه/ج۶/صص۳۲۱و۳۲۲
@NASEMEBEHESHT 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
YEKNET.IR -banifateme-milad-emam-hosein-95-007.mp3
3.12M
🌸 #میلاد_امام_حسین (ع)
💐همه ی التماس چشمای ترم
💐یه شب جمعه حرمه
🎤 #بنی #فاطمه
#برای_حمایت_از_ما_لطفا_مطالب_کانال_را_فوروارد_کنید
@NASEMEBEHESHT 🌸
#ایام_فاطمیه
⭕️چرا حضرت فاطمه(س) #فاطمه نامیده شدند؟
🔻حضرت رسول (ص) به فاطمه(ع) فرمود: «اى فاطمه خداوند براى تو اسمى از اسامى خود را مشتق كرد، و او «فاطر» است و تو «فاطمه» هستى»
🔻همچنین پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: «از آن جهت دخترم، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش به دور نگه داشته است».
🔻امام على(ع) فرمود: «از آن جهت «فاطمه»، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش جهنم به دور نگه داشته است».
🔻امام علی (ع) فرمود:«میدانی چرا فاطمه، فاطمه ناميده شده است؟»
🔻عرض كردم: «برای اینکه تفاوتى باشد بين نام او و ديگر اسامى».
🔻حضرت فرمود: «از آن جهت به اين اسم ناميده شده، كه خداوند تبارك و تعالى پيش از آفرينش موجودات به آنها علم داشت و مى دانست كه حضرت رسول (ص) در بين قبائل مختلف ازدواج خواهد كرد و آنان در وراثت اين مقام طمع خواهند كرد، لذا بعد از آنكه فاطمه متولد شد او را بخاطر فرزندانى كه از او متولد مى شوند فاطمه ناميد و اين منصب را در بين آنان قرار داد و با اين برنامه آنان را از آن چه كه در آن طمع كرده بودند محروم ساخت و بدين جهت فاطمه را فاطمه ناميد كه طمع آنان را از وراثت در اين امر قطع كند»
📚بحارالانوار، ج43، ص15.
#فاطمیه
•┈┈••✾❀🕊💖🕊❀✾••┈┈•
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر👇🏻
@NASEMEBEHESHT ❤️
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 💫
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
📚 #تنها_میان_داعش 📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_هفتم 💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس ز
📚 #تنها_میان_داعش
📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
❤️ #قسمت_هشتم
💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب #آمرلی، از سرمای ترس میلرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو میگفت :«وقتی #موصل با اون عظمتش یه روزم نتونست #مقاومت کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا #سُنی بودن که به بیعتشون راضی شدن، اما دستشون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام میکنن!»
تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ میزد و حالا دیگر نمیدانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده میمانم و اگر قرار بود زنده به دست #داعش بیفتم، همان بهتر که میمُردم!
💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمیکرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش #اسیر داعش شوند.
اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را میبلعید و جلو میآمد، حیدر زنده به #تلعفر میرسید و حتی اگر فاطمه را نجات میداد، میتوانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟
💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریههایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش میکرد و با مهربانی همیشگیاش دلداریام میداد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زنعمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچهات رو بیار اینجا!»
عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زنعمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیهالسلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زنها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام #امام_حسن (علیهالسلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!»
💠 چشمهایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان میدرخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر میکنید اون روز امام حسن (علیهالسلام) برای چی در این محل به #سجده رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر #فاطمه (سلام الله علیهما) هستید!»
گریههای زنعمو رنگ امید و #ایمان گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت #کریم_اهل_بیت (علیهالسلام) بگوید :«در جنگ #جمل، امام حسن (علیهالسلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش #فتنه رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز #شیعیان آمرلی به برکت امام حسن (علیهالسلام) آتش داعش رو خاموش میکنن!»
💠 روایت #عاشقانه عمو، قدری آراممان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر میزدم و او میخواست با عمو صحبت کند.
خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمیتواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راهها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر میکند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانهشان را جواب نمیدهند و تلفن همراهشان هم آنتن نمیدهد.
💠 عمو نمیخواست بار نگرانی حیدر را سنگینتر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بیخبر بود. میدانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت.
دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمیکرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود.
💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بیرمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغتون! قسم میخورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!»
رنگ صورتم را نمیدیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح میلرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد.
💠 نگاهم در زمین فرو میرفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، میبُرد. حالا میفهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و میخواست با لشگر داعش به سراغم بیاید!
اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای #بعثیشان درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد...
&ادامه دارد....
❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌
🔅سلامتی #امام_زمان (عج)صلوات🔅
•┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈•
🔅نسیـــم بهشـــت
🔅 @nasemebehesht
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
📚 #تنها_میان_داعش 📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_هفدهم 💠 ما زنها همچنان گوشه آشپزخانه پنها
📚 #تنها_میان_داعش
📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
❤️ #قسمت_هجدهم
💠 در این قحط #آب، چشمانم بیدریغ میبارید و در هوای بهاری حضور حیدرم، لبهایم میخندید و با همین حال بههم ریخته جواب دادم :«گوشی شارژ نداشت. الان موتور برق اوردن گوشی رو شارژ کردم.»
توجیهم تمام شد و او چیزی نگفت که با دلخوری دلیل آوردم :«تقصیر من نبود!» و او دلش در هوای دیگری میپرید و با بغضی که گلوگیرش شده بود نجوا کرد :«دلم برا صدات تنگ شده، دلم میخواد فقط برام حرف بزنی!» و با ضرب سرانگشت #احساس طوری تار دلم را لرزاند که آهنگ آرامشم به هم ریخت.
💠 با هر نفسم تنها هق هق گریه به گوشش میرسید و او همچنان ساکت پای دلم نشسته بود تا آرامم کند.
نمیدانستم چقدر فرصت #شکایت دارم که جام ترس و تلخی دیشب را یکجا در جانش پیمانه کردم و تا ساکت نشدم نفهمیدم شبنم اشک روی نفسهایش نم زده است.
💠 قصه غمهایم که تمام شد، نفس بلندی کشید تا راه گلویش از بغض باز شود و #عاشقانه نازم را کشید :«نرجس جان! میتونی چند روز دیگه تحمل کنی؟»
از سکوت سنگین و غمگینم فهمید این #صبر تا چه اندازه سخت است که دست دلم را گرفت :«والله یه لحظه از جلو چشمام کنار نمیرید! فکر اینکه یه وقت خدای نکرده زبونم لال...»
💠 و من از حرارت لحنش فهمیدم کابوس #اسارت ما آتشش میزند که دیگر صدایش بالا نیامد، خاکستر نفسش گوشم را پُر کرد و حرف را به جایی دیگر کشید :«دیشب دست به دامن #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) شدم، گفتم من بمیرم که جلو چشمت به #فاطمه (سلاماللهعلیها) جسارت کردن! من نرجس و خواهرام رو دست شما #امانت میسپرم!»
از #توسل و توکل عاشقانهاش تمام ذرات بدنم به لرزه افتاد و دل او در آسمان #عشق امیرالمؤمنین (علیهالسلام) پرواز میکرد :«نرجس! شماها امانت من دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هستید، پس از هیچی نترسید! خود آقا مراقبتونه تا من بیام و امانتم رو ازش بگیرم!»
💠 همین عهد #حیدری آخرین حرفش بود، خبر داد با شروع عملیات شاید کمتر بتواند تماس بگیرد و با چه حسرتی از هم خداحافظی کردیم.
از اتاق که بیرون آمدم دیدم حیدر با عمو تماس گرفته تا از حال همه باخبر شود، ولی گریههای یوسف اجازه نمیداد صدا به صدا برسد. حلیه دیگر نفسی برایش نمانده بود که عباس یوسف را در آغوش کشید و به اتاق دیگری برد.
💠 لبهای روزهدار عباس از خشکی تَرک خورده و از رنگ پژمرده صورتش پیدا بود دیشب یک قطره آب نخورده، اما میترسیدم این #تشنگی یوسف چهار ماهه را تلف کند که دنبالش رفتم و با بیقراری پرسیدم :«پس هلیکوپترها کی میان؟»
دور اتاق میچرخید و دیگر نمیدانست یوسف را چطور آرام کند که دوباره پرسیدم :«آب هم میارن؟» از نگاهش نگرانی میبارید، مرتب زیر گلوی یوسف میدمید تا خنکش کند و یک کلمه پاسخ داد :«نمیدونم.» و از همین یک کلمه فهمیدم در دلش چه #آشوبی شده و شرمنده از اسفندی که بر آتشش پاشیده بودم، از اتاق بیرون آمدم.
💠 حلیه از درماندگی سرش را روی زانو گذاشته و زهرا و زینب خرده شیشههای فاجعه دیشب را از کف فرش جمع میکردند.
من و زنعمو هم حیران حال یوسف شده بودیم که عمو از جا بلند شد و به پاشنه در نرسیده، زنعمو با ناامیدی پرسید :«کجا میری؟»
💠 دمپاییهایش را با بیتعادلی پوشید و دیگر صدایش به سختی شنیده میشد :«بچه داره هلاک میشه، میرم ببینم جایی آب پیدا میشه.»
از روز نخست #محاصره، خانه ما پناه محله بود و عمو هم میدانست وقتی در این خانه آب تمام شود، خانههای دیگر هم #کربلاست اما طاقت گریههای یوسف را هم نداشت که از خانه فرار کرد.
💠 میدانستم عباس هم یوسف را به اتاق برده تا جلوی چشم مادرش پَرپَر نزند، اما شنیدن ضجههای #تشنهاش کافی بود تا حال حلیه به هم بریزد که رو به زنعمو با بیقراری ناله زد :«بچهام داره از دستم میره! چیکار کنم؟» و هنوز جملهاش به آخر نرسیده، غرش شدیدی آسمان شهر را به هم ریخت.
به در و پنجره خانه، شیشه سالمی نمانده و صدا بهقدری نزدیک شده بود که چهارچوب فلزی پنجرهها میلرزید.
💠 از ترس حمله دوباره، زینب و زهرا با #وحشت از پنجرهها فاصله گرفتند و من دعا میکردم عمو تا خیلی دور نشده برگردد که عباس از اتاق بیرون دوید.
یوسف را با همان حال پریشانش در آغوش حلیه رها کرد و همانطور که بهسرعت به سمت در میرفت، صدا بلند کرد :«هلیکوپترها اومدن!»
💠 چشمان بیحال حلیه مثل اینکه دنیا را هدیه گرفته باشد، از شادی درخشید و ما پشت سر عباس بیرون دویدیم.
از روی ایوان دو هلیکوپتر پیدا بود که به زمین مسطح مقابل باغ نزدیک میشدند. عباس با نگرانی پایین آمدن هلیکوپترها را تعقیب میکرد و زیر لب میگفت :«خدا کنه #داعش نزنه!»...
ادامه دارد...
🔅سلامتی #امام_زمان (عج)صلوات🔅
•┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈•
🔅نسیـــم بهشـــت
🔅 @nasemebehesht
▪️امام صادق(ع)
#فاطمه،
ستاره ای درخشان🌟
در میان زنان دنیاست.🌹
کافی؛۱:۱۹۵
✳ فاطمه مادر یازده قرآن
🔻 #حضرت_زهرا سلام الله علیها از نور #خدا، و #ائمه_اطهار علیهم السلام از نور حضرت زهرا سلام الله علیها هستند. #پیامبر (ص) برای بهدستآوردن دو چیز، چهل روز اعتکاف و خلوت کرد. یکی برای بهدستآوردن #قرآن و دیگری برای بهدستآوردن #مادر_قرآن یعنی حضرت فاطمه(س) که یازده قرآن دیگر در این ظرف مقدس بهوجود آمد.
🔸 اسامی حضرت زهرا(س) تنها یک لفظ نیست بلکه یک #شأن و #مقام است که جایگاه ایشان را نشان میدهد. جبرئیل در پاسخ به سؤال پیامبر که چرا زهرا در زمین #فاطمه و در آسمان #منصوره است میگوید: او در زمین فاطمه است چون #شیعیانش را از #آتش_جهنم قطع میکند؛ یعنی شأن زهرا این است که قاطع و مانع شیعیان از عذاب جهنم باشد. و از این جهت در آسمان به ایشان منصوره یعنی یاریشونده میگویند که خداوند فاطمه را در #شفاعت گناهکار امت تو نصرت میدهد و او شفاعت گستردهای از امت رسول خواهد داشت.
👤 #استاد_مسعود_عالی
📝 #پیادهشده_سخنرانی
✍️ حرف حساب
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🔴
🔚📣 #اطلاعیــــــه_فـــــــوری 📣
♨️ به مادرانی که فرزند پســ👦ــر دارند و نام فـرزندشان محمـــــد; مهـدی; جعفـــــر; صادق می باشد
💍به مناسبت سالروز #ازدواج پیامبر و حضرت خدیجه
🎊
😍😍🎊🎁 #هدیه_میدیم 🎁🎊😍😍
❤️همچنین به #خانم هایی که اسمشون #خدیجه، #فاطمه، #زهرا، #زینب، معصومه، ریحانه، محدثه و القاب حضرت زهرا باشه #هدیه_میدیم 😍😍🎊🎁🎊😍😍
https://eitaa.com/joinchat/4020830257C3c07da4aee