در هر حال، تابع رضایت حق باش، هر عملی که میخواهی انجام بدهی، ببین اگر خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه راضی هستند، انجام بده.
هر عملی که میخواهی انجام بدهی، ببين اگر امام زمان علیه السلام را در مقابلت می دیدی انجام میدادی؟
خود اهل بيت عليهم السلام نیز این چنین بودند؛ سرموئی از رضایت حق تخطی نمیکرند.
#امامزمان #رضایت #امام #صاحبالزمان
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔻کانال رسمی آیت الله ناصری
🔷@naseri_ir
انسان باید در هر حال، تابع رضایت حق باشد. هر عملی که میخواهی انجام بدهی، ببین اگر خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه راضی هستند، انجام بده.
هر عملی که میخواهی انجام بدهی، ببين اگر امام زمان علیه السلام را در مقابلت می دیدی انجام میدادی؟
خود اهل بيت عليهم السلام نیز این چنین بودند؛ سرموئی از رضایت حق تخطی نمیکرند.
#امامزمان #رضایت #امام #صاحبالزمان
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔻کانال رسمی آیت الله ناصری
🔷@naseri_ir
هدایت شده از کانال رسمی آیت الله ناصری
انسان باید در هر حال، تابع رضایت حق باشد. هر عملی که میخواهی انجام بدهی، ببین اگر خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه راضی هستند، انجام بده.
هر عملی که میخواهی انجام بدهی، ببين اگر امام زمان علیه السلام را در مقابلت می دیدی انجام میدادی؟
خود اهل بيت عليهم السلام نیز این چنین بودند؛ سرموئی از رضایت حق تخطی نمیکرند.
#امامزمان #رضایت #امام #صاحبالزمان
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔻کانال رسمی آیت الله ناصری
🔷@naseri_ir
💠نجات حضرت سجاد علیه السلام
داستان حضرت سجاد علیه السلام مشهور است که در بیابان، دزدی یقه حضرت را گرفت و گفت: «پیاده شو؛ میخواهم تو را بکشم و مالت را هم ببرم». حضرت فرمود: «بیا هر چه داریم، برادروار قسمت میکنیم و نصفش را تو حلال بردار و برو، نصف آن هم مال من باشد». گفت: «به جز اینکه تو را بکشم و تمام مالت را ببرم، راضي نميشوم». حضرت فرمود: «خوب حالا که این طور است، بیا هر چه داریم مال تو باشد. فقط مقداری آب و یک لقمه نان برای من بگذار؛ به اندازهای که به مدینه برسم. همة آن را تو بردار حلال و طیب و طاهر و برو». گفت: «نه، باید تو را بکشم». حضرت فرمود: «[خدا را در نظر بیاور] پس خدا کجاست؟» گفت: «خدا خواب است». وقتی گفت خدا خواب است، حضرت فرمود: «بگیرید دشمن خدا را». دو تا شیر پیدا شدند یکی سر او را گرفت و یکی پایش را و او را بلعیدند.
#نشريه_خُلُق٢١ #توحید #امام #لطف #کرم
@naseri_ir
💠نجات حضرت سجاد علیه السلام
داستان حضرت سجاد علیه السلام مشهور است که در بیابان، دزدی یقه حضرت را گرفت و گفت: «پیاده شو؛ میخواهم تو را بکشم و مالت را هم ببرم». حضرت فرمود: «بیا هر چه داریم، برادروار قسمت میکنیم و نصفش را تو حلال بردار و برو، نصف آن هم مال من باشد». گفت: «به جز اینکه تو را بکشم و تمام مالت را ببرم، راضي نميشوم». حضرت فرمود: «خوب حالا که این طور است، بیا هر چه داریم مال تو باشد. فقط مقداری آب و یک لقمه نان برای من بگذار؛ به اندازهای که به مدینه برسم. همة آن را تو بردار حلال و طیب و طاهر و برو». گفت: «نه، باید تو را بکشم». حضرت فرمود: «[خدا را در نظر بیاور] پس خدا کجاست؟» گفت: «خدا خواب است». وقتی گفت خدا خواب است، حضرت فرمود: «بگیرید دشمن خدا را». دو تا شیر پیدا شدند یکی سر او را گرفت و یکی پایش را و او را بلعیدند.
#نشريه_خُلُق٢١ #توحید #امام #لطف #کرم
@naseri_ir
💠نجات حضرت سجاد علیه السلام
داستان حضرت سجاد علیه السلام مشهور است که در بیابان، دزدی یقه حضرت را گرفت و گفت: «پیاده شو؛ میخواهم تو را بکشم و مالت را هم ببرم». حضرت فرمود: «بیا هر چه داریم، برادروار قسمت میکنیم و نصفش را تو حلال بردار و برو، نصف آن هم مال من باشد». گفت: «به جز اینکه تو را بکشم و تمام مالت را ببرم، راضي نميشوم». حضرت فرمود: «خوب حالا که این طور است، بیا هر چه داریم مال تو باشد. فقط مقداری آب و یک لقمه نان برای من بگذار؛ به اندازهای که به مدینه برسم. همة آن را تو بردار حلال و طیب و طاهر و برو». گفت: «نه، باید تو را بکشم». حضرت فرمود: «[خدا را در نظر بیاور] پس خدا کجاست؟» گفت: «خدا خواب است». وقتی گفت خدا خواب است، حضرت فرمود: «بگیرید دشمن خدا را». دو تا شیر پیدا شدند یکی سر او را گرفت و یکی پایش را و او را بلعیدند.
#نشريه_خُلُق٢١ #توحید #امام #لطف #کرم
@naseri_ir
⚜️سخنراني آيت الله ناصري⚜️
*روایت شده که روزی ابابصیر در محضر امام محمد باقر علیه السلام بود. حضرت در مسجد النبی صلی الله علیه و آله صحبت میکردند. حضرت فرمودند: «جمعیت مرا نمیبینند». ابابصیر گفت: «شما که اینجا ایستادهاید چطور شما را نمیبینند؟» حضرت فرمودند: «حالا سؤال کن؟» وی از آنها سؤال کرد: امام محمد باقر علیه السلام را ندیدید؟» همه گفتند: «نه». در همان زمان یکی از اصحاب حضرت به نام ابوهارون المکفوف که چشمهایش نابینا بود رسید. حضرت فرمود: «از این بپرس». ابابصیر از آن صحابی نابینای روشنضمیر پرسید: «امام محمد باقر علیه السلام را ندیدی؟» گفت: «اینجا ایستادهاند، مگر نمیبینی؟» ابابصیر میگوید: «به او گفتم: از کجا فهمیدی؟» ابو هارون گفت: «چطور ندانم در حالی که او نور ساطع است.»*پ ن: صراط المستقیم، ج 2، ص 183.
#امام
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔻کانال رسمی آیت الله ناصری
@naseri_ir