🔰درگذشت آیت الله #میرزا_جواد_تهرانی فقیه، استاد اخلاق و از بزرگان مکتب تفکیک در مشهد (۱۴۱۰ق) 💢میرزا جوادآقا تهرانی  (۱۲۸۳-۱۳۶۸ش) فقیه، استاد اخلاق و معارف اسلامی و نماینده مروم خراسان در مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود. 🔹او در سال ۱۲۸۳ش در تهران به دنیا آمد و پس از طی دوره دبیرستان جهت آموزش تحصیلات حوزوی عازم قم شد و پس از چند سال جهت تکمیل دروس عازم نجف اشرف گردید و پس از دو سال به ایران بازگشت و در مشهد مقدس ساکن گردید. 🔸وی در مشهد از درس شیخ هاشم قزوینی و میرزا مهدی اصفهانی بهره مند گردید و به تدریس معارف اعتقادی و اخلاقی مشغول شد. 🌀او علاوه بر تدریس به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی اهتمام ورزید. اولین درمانگاه خیریه مشهد و نخستین صندوق قرض الحسنه ایران به اهتمام وی راه اندازی شده است. ⚡️ او قبل از انقلاب با نهضت امام خمینی همراه بود و بعد از انقلاب هم همواره مدافع انقلاب بود و دفعات متعدد در جمع رزمندگان حصور پیدا کرد. 🍁وی از منتقدان فلسفه و عرفان و معتقد به جداسازی معارف قران و حدیث از عرفان و فلسفه بود و دورس فلسفه را هم به شیوه انتقادی تدریس می کرد ☄از ایشان آثاری برجای مانده که میزان المطالب، عارف و صوفی چه می‌گویند؟، فلسفه بشری و اسلامی، در نقد مکتب کمونیسم و ماتریالیسم و بررسی در پیرامون اسلام، در نقد آرای احمد کسروی از آن جمله اند. ◾️وی سرانجام در سحرگاه سه شنبه ۲ آبان ۱۳۶۸ش (۲۳ ربیع الاول ۱۴۱۰ق) درگذشت و طبق وصیت خود، در بهشت رضای مشهد دفن شد. #زندگی_نامه 📌 مرکز نشر آثار روحانیت در دفاع مقدس (خراسان رضوی): @nashrasarrohaniatkh

. زندگی نامه شهید حاج عبدالله ضابط 1️⃣ ایام کودکی تا دانشگاه آقای ضابط در سال ۱۳۴۱، در دورانی که امام راحل (ره) فرموده بودند سربازان من اکنون یا در گهواره اند یا هنوز متولد نشده اند، پا به عرصه خاک نهادند در شهری مقدس و نورانی مشهد، در خانواده ای که افتخارشان خادمی آستان قدس رضوی بود. پدر ایشان خادم امام رضا علیه السلام بودند و فامیلی ایشان «ضابط» است چون به صورت موروثی مسئول ضبط چلچراغ‌های امام رضا (علیه السلام) بودند. ایشان فرزند دوم خانواده از چهار فرزند بودند. سه سال پایان ابتدایی را در یک تابستان جهشی می‌خوانند. در 15 سالگی دیپلم میگیرند و برای ادامه تحصیلات به هندوستان می روند تا دوره عمومی ابتداییِ پزشکی را بخوانند. آنجا با مبانی انقلاب آشنا می شوند، درس را رها کرده و مصادف با پیروزی انقلاب به ایران بر میگردند و پایه گذار انجمن اسلامی نوجوانان و جوانان مسجد محل می‌شوند. سال 59 عضو بسیج می‌شوند و به عنوان اولین معلم پرورشی‌ها و مربی عقیدتی در بسیج شروع به کار می کنند. بعد از بازگشایی دانشگاه‌ها بعد از انقلاب ایشان رشته روانشناسی را انتخاب می کنند و بعد از گذراندن چند ترم احساس میکنند آنچه از انسان دنبال آن بودند و می‌خواستند بشناسند در این رشته نیست و انصراف می دهند. سپس عضو سپاه می شوند و در این مدت مرتب به عنوان رزمی تبلیغی به جبهه می روند و سپس زیر نظر سپاه وارد جبهه می شوند. از طریق سپاه وارد دانشکده تربیت مربی عقیدتی سپاه در قم می شوند و با حوزه آشنا می شوند و آنجا به این مطلب رسیدند که آنچه از انسان شناسی دنبالش بودم در حوزه پیدا کردم و بعد از این موقتاً از سپاه کناره میگیرند و وارد حوزه می شوند. نام ایشان «افشین» بود. چون نام یکی از پادشان بوده و با شغل ایشان سنخیت نداشت با سختی زیاد و نوشتن نامه به دادگاه و ذکر دلایل متعدد نام خودشان را تغییر دادند. 🎤 راوی: خانم میترا حسن‌پور «همسر شهید ضابط»؛ برنامه زنده باد زندگی؛ شبکه دوم سیما؛ اول مهرماه 1393. #شهید_حاج_عبدالله_ضابط #زندگی_نامه 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══ .

. زندگی نامه شهید حاج عبدالله ضابط 2️⃣ شروع آشنایی با آقای ضابط: من عضو فعال فعالیت‌های مذهبی در مدرسه بودم. خاله‌ی آقای ضابط من و فرد دیگری را به آقای ضابط پیشنهاد دادند. هم زمان از طرف عمه‌ی آقای ضابط هم به ایشان معرفی می شوم. بنده آن زمان 13 ساله بودم و ایشان 19 ساله. دو مطلب را ایشان در خواستگاری‌ها ذکر کردند: 1. من میخواهم راه خدا را بروم؛ بلد هم نیستم؛ اما میدانم خدا کمکم میکنه و به یه همراه نیاز دارم. 2. اگه دوستم به فرش زیر پام بیشتر نیاز داشت آن را به دوستم هدیه می‌کنم. (ما همیشه روی موکت زندگی کردیم) ایشان آن زمان بسیجی و پاسدار بودند و هنوز طلبه نشده بودند و به جبهه می رفتند. فضای فکری من اینطور بود که تازه از آمریکا برگشته بودم، و تصوری از ازدواج نداشتم، چادری نبودم، البته در آمریکا قبل از انقلاب نماز خواندن را شروع کردم، مصادف با انقلاب پوششم کم کم بیشتر شد، با برگشت به ایران حجاب اسلامی گرفتم و کم کم چادر سر کردم و بعد از ازدواج چادری بودم. ازدواج با پاسدار جزء آرزوهای من بود، من با یک بسیجیِ معلمِ پرورشی ازدواج کردم، بعدها که پاسدار شد من به آرزوم رسیدم؛ اما اصلا در مخیله‌ام نبود که با یک روحانی ازدواج کنم. البته ایشان بعد مشورت با من وارد حوزه شد و این مافوق آرزوهای من بود. 🎤 راوی: خانم میترا حسن‌پور «همسر شهید ضابط»؛ برنامه زنده باد زندگی؛ شبکه دوم سیما؛ اول مهرماه 1393. #شهید_حاج_عبدالله_ضابط #زندگی_نامه 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══ .

. زندگی نامه شهید حاج عبدالله ضابط 3️⃣ جرقه‌ی تأسیس گروه تفحص دوران دفاع مقدس تمام شده بود. هرکس به نحوی در زندگی خود غرق شده بود فضای جامعه به شدت در حال تغییر و تحول بود چیزی که آقای ضابط را دلتنگ میکرد و فشار روحی بر ایشان وارد مینمود؛ فراموش شدن ذکر و یاد شهدا بود. از این رو هر جا مینشست از شهدا سخن میگفت. به هر کس میرسید شهید و شهادت را به یادش می آورد. تا جایی که هر وقت میتوانست عده ای را جمع میکرد و برای زیارت مناطق جنگی میبرد و آن جا برای شان از یاد و خاطره و سیره شهدا سخنرانی میکرد. سال ۷۹ در طلائیه دیداری بین ایشان و سردار باقرزاده پیش آمد. سردار باقرزاده در جمله ای تکان دهنده فرمودند: «ما اجساد شهدا را تفحص میکنیم ای کاش کسانی هم سیره آنان را تفحص کنند.» از همان موقع تصمیم گرفت فعالیتهای فردی خویش را منسجم کند برای همین گروه تفحص سیره شهدا را بدون کم ترین پشتوانه دولتی در قم راه اندازی کرد. گروه مذبور در این مدت به لطف الهی و فعالیت های شبانه روزی آقای ضابط و دوستانش، خدمات و کارهای گسترده ای انجام دادند از جمله تربیت راوی دفاع مقدس، تبلیغ فرهنگ شهید و شهادت، برگزاری جلسات لاله پژوهی، اعزام نیرو به مناطق جنگی، اعزام سخنرانان ویژه به یادواره های شهدا در اقصی نقاط کشور و تدوین و تأليف كتابهای سیره شهدا و... . 🎤 راوی: محمد مهدی ماندگاری #شهید_حاج_عبدالله_ضابط #زندگی_نامه 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══ .

. زندگی نامه شهید حاج عبدالله ضابط 4️⃣ آخرین دیدار ساعت ۱۱ شب (۲۹ بهمن ۱۳۸۲)، جسم مطهر آقای ضابط را از بیمارستان شفای ساری سوار آمبولانس کرده؛ به طرف قم حرکت نمودیم. هنگام اذان صبح به حرم حضرت امام رسیدیم؛ نماز را آن جا خوانده، سپس راوی عشق را در بهشت زهرای تهران اطراف قبور مطهر شهیدان رجائی باهنر بهشتی چمران صیاد شیرازی و آوینی طواف دادیم. به شهر مقدس قم که رسیدیم همسر آقای ضابط، در محل غسالخانه، وقتی به دیدار همسرش نائل شد با کمال صبوری و بردباری، به گونه ای که واقعاً باور کردنی نیست، دست به صورت نورانی آقای ضابط کشیده، گفتند: «برو، خوشا به حالت» سپس تأمل نمودند و از ایشان جدا شدند. اندکی بیش تر گریه و ناله شان را فقط در هنگام استماع روضه و زیارت عاشورا، نثار شوهرشان نمودند. 🎤 حجة الاسلام فرازی امام جمعه چالوس. #شهید_حاج_عبدالله_ضابط #زندگی_نامه 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══ .

. 🎥 مستند «روایت راوی» ✨بررسی زوایای زندگی شهید حاج عبدالله ضابط✨ کارگردان: محمد صفا سال تولید: 1393 تهیه شده: سازمان هنری رسانه‌ای اوج #شهید_حاج_عبدالله_ضابط #زندگی_نامه 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══ .