eitaa logo
انتشارات تبصیر
1.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
723 ویدیو
70 فایل
نشر تبصیر| شماره پروانه: 18402 خانه قرآن و عترت همیار حافظ کانون فرهنگی شهید حاج قاسم سلیمانی مدیرمسئول انتشارات: @Tabsir_contact
مشاهده در ایتا
دانلود
سهممان ازکل عالم گرحسن باشدبس است ما غلامیم واگرسرورحسن باشدبس است گریه‌هایم را قیامت میخرد چون فاطمه شافع من درصف محشرحسن باشدبس است خلق تصویر خدا بر جلد آدم ساده بود سوژه ی تصویرصورتگرحسن باشدبس است متن قرآن راکریم ازبخشش اوخوانده اند قسمتی ازآیه ی مضطرحسن باشدبس است بار عالم را به دوشش میکشد حین نماز گر به روی دوش پیغمبرحسن باشدبس است درجمل باضربه ی شمشیرخوداثبات کرد درمیان لشکرحیدرحسن باشدبس است هرکسی ازهمنشین خوداثرخواهدگرفت همنشین مالک اشترحسن باشدبس است آیت الکرسی کجا و ذکر الله الکریم ذکرنقش سنگ انگشترحسن باشدبس است صاحب امر تقیه انتقامش کربلاست واعظ بنشسته برمنبرحسن باشدبس است بارهاگفتم و میگویم که ازلطف شماست ناظراشعاراین دفترحسن باشدبس است : 💔 لال بادآنکه بگویدکه حسن بی حرم است آسمان گنبدتان، کل زمین صحن شماست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
کاش روزی هم بیایدعیدِفطری دربقیع گنبدوگلدسته ات را،ما چراغانی کنیم از گلاب و عنبر و اسپندِ صحنِ انقلاب صحنِ قدسِ مجتبی را هم خراسانی کنیم همچوشاهِ کربلا،آقاضریحت سهمِ ماست شهرِ پیغمبر بُوَد باید که سلمانی کنیم درمضیفِ حضرتی اطعامِ شاهانه دهیم بهرِ نذریْ سوی تو فرزند قربانی کنیم مثلِ ایوانِ نجف ایوانْ طلاخواهیم ساخت کوری چشمِ سعودیها چه نورانی کنیم ذکرِ لایومَ کَیومَک نقشِ کاشی ها شود چشمِ زوارُالحسن را نیز بارانی کنیم : 💔 آنقدر بخشیده‌ای،بخشیده‌ای،بخشیده‌ای سنگ قبری هم نمانده از برایت یا حسن https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
ما درد میدهیم و دوا میدهی به ما بیمار می شویم و شفا میدهی به ما بیمار می شویم و گلایه نمی کنیم خیر است هرچه دردوبلا میدهی به ما ای باغبان قلب، تو این باغ خشک را آباد میکنی و صفا میدهی به ما فهمیدم از سه مرتبه انفاق زندگیت هرچه به تو رسد همه را میدهی به ما لقمه نخورده ایم ز دستان هیچکس ای سفره دارِ شهر، غذا میدهی به ما؟ درخانه ی توجای گداصدرمجلس است پیش خودت همیشه توجا میدهی به ما : 💔 ز دست هیچ ڪسی لقمه نان نمیخواهیم با مزاجمان جوراست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
سبطِ اکبر،ماجرایِ کوچه را تعریف کن شاهدِ کوچه، بلایِ کوچه را تعریف کن باسکوتت میکُشی اُمّ البنین را،جانِ من اندکی حال وهوایِ کوچه راتعریف کن می شوم سنگِ صبورت،عقده رابیرون بریز ای عزیزِ دل،جفایِ کوچه را تعریف کن روبرو شدباشما،آن بی حیاآخرچه کرد؟ خواهشاًتوماجرایِ کوچه را تعریف کن غیرتی فرزندِزهرا، اینقَدَر درهم نشو شمّه ای ازدردهایِ کوچه راتعریف کن بی حیا،دستی بلندکرده به رویِ مادرت سیلی وضربِ صدایِ کوچه راتعریف کن مطمئنم که حمایت کرده ای از فاطمه ناله ای کرده نوایِ کوچه را تعریف کن حرفهایِ تند زد بر مادرت یا بر خودت؟ سبطِ اکبر، ناسزایِ کوچه را تعریف کن : 💔 زَهرا حَرَم نداشت تو هم بی‌حَرَم شدی از کـودکـی هَمیشه هَـوادار مادری... https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
باید برای یار حریمی درست کرد گنبد برای مرد کریمی درست کرد باید برای تربت خاکی مجتبی از آه سینه سوز نسیمی درست کرد بر سنگ قبر جمله‌ی یا فاطمه نوشت با قطره‌های اشک گلیمی درست کرد باید برای پاره جگر پاره جامه شد با نور روضه قلب سلیمی درست کرد نفرین برآن‌که پایه گذار سقیفه شد نفرین بر آن‌که داغ عظیمی درست کرد در کوچه راه مادر ارباب را گرفت با تازیانه حال وخیمی درست کرد از نسل او کسی حرمش را خراب کرد بر شیعیان عذاب الیمی درست کرد ای کاش بشنویم که مهدی قیام کرد یک کاروان مرید صمیمی درست کرد سوی بقیع رفته و آن بارگاه را بهتر زبارگاه قدیمی درست کرد ای کاش بشنویم که قبر کریم را با دست خویش مرد رحیمی درست کرد : 💔 لال بادآنکه بگویدکه بی حرم است آسمان گنبدتان، کل زمین صحن شماست https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
اول تو را سرشته و انسان درست کرد شرح تو را نوشته و قرآن درست کرد بعداً گِل اضافیتان را افاضه کرد تا از من خراب مسلمان درست کرد می خواست رحمتش همه جا را بغل کند با اشکهای چشم تو باران درست کرد باید برای بندگی سجده هایمان  یک مسجدی به نام حسن جان درست کرد بالم اگر به درد پریدن نمی خورد یک سایبان که می شود از آن درست کرد  من زنده ی نسیم مسیحادم توأم آدم اگر شدم به خدا آدم توأم تو ابتدای نسل طهورای کوثری تو رودخانه ی زهرای اطهری باید علی و فاطمه ای ظرف هم شوند تا اینکه آفریده شود چون تو گوهری کار خداست اینکه پیمبر پسر نداشت وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری نسل مطهر نبوی، نسل دختریست با این حساب تو حسن ابن پیمبری گفتند زاده ی اسدالله غالبی صبح جمل که شد همه دیدند حیدری : 💔 گرچه درروی زمین حتی نداری یک حرم شیعه روزی عرش سازدبرمزارت یاحسن https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
خواب دیدم قبرتان آخرطلايي می شود بغض مانده درگلوعقده گشایی می شود دورقبرپـاكتان با دست عشاق حسن خشتها برروي هم،برپا بنایی می شود گنبد وگلدسته وایوان زیبای بقیع عاقبت یک صبح زیبارونمایی می شود این دل پردرد من با یاد ارباب كريم درمیان صحن مشغول گدایی می شود با نوای گرم مدّاحان پاک اهلبیت درحریم فاطمه نغمه سرایی می شود با سلامی رو بسوی مرقد پاک حسین در بقیعِ عشق، دلها کربلایی می شود با توسل برغریب نینوا در صحنتان از تمام زائران مشکل گشایی می شود : 💔 حبّت به دل خصم علی جاشدنی نیست والله که مانند تو پیدا شدنی نیست😍 https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر ، سفر کربلا گرفت با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم باید تمام صحن حسن را طلا گرفت : 💔 قبل هرجمله وحرف وسخن ونقل وکلام اول صبح دوشنبه به شما عرض سلام https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
گر ذره پروری شده پیمان مجتبی چون خار باش بین گلستان مجتبی آواره باش بین کرمخانه ی حسن سامان گرفته بی سروسامان مجتبی بیمار را به درد کـرم مبتلا کند اینگونه است شیوه ی درمان مجتبی هرجا که نام اوست بلند است دستمان باماچه کرده سفره ی احسان مجتبی دست تهی ببر به دَرِ او بلا عوض دستور نسیه است به دکان مجتبی در خارج از کلاس شنیده است ذره ای حاتم نبوده طفل دبستان مجتبی شاگرد را به اسم رئیسش صدا زنند زین رو نوشته اند سلیمان مجتبی گویند شاعران همه از روی طفل او قاسم شده ست یوسف کنعان مجتبی کوری چشم دشمنش هستیم تا ابد ما مخلص و مرید و مسلمان مجتبی مارا حسن به دست حسینش سپرده است دل برده است ذکر حسن جان مجتبی حتی کرم رسیده به ما در غیاب او هر جا نشسته اند غلامان مجتبی آن روز میرسد برود تا میان عرش گلدسته و مناره و ایوان مجتبی مثل سحر میان گوهرشاد لازم است اشک و دعا میان شبستان مجتبی فارغ شدم ز دردوغم اینجا خداروشکر گـرم است باز بزم محبـان مجتبی : 💔 بی صحن و گنبد از محبان دل ربودی من مانده‌ام صاحب حرم بودی چه‌ بودی https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
قبل از سلام کردن سائل سلام کرد این بار هم کرامت خود را تمام کرد در حیرت است واژه ی ایثار از حسن نان شبش دوباره نثار غلام کرد تا دید فاطمه که گره خورده کار من ذکـر مرا "کریم علیه السلام" کرد زنجیر عقل مانع عشقش نمی شود هرکس که پای درس حسن ثبت نام کرد رحمت به آن کریم که از لطف بی حدش با جبرئیل، شاعر خود هم کلام کرد ابیات مِدحتش همه بیت المقدسند ترویج مدح، صاحب بیت الحرام کرد از قدرتش نپرس، جمل را نظاره کن کاری که با سپاه سواره نظام کرد چشمم به احترام قدومش به سجده رفت کامم برای بوسه به دستش قیام کرد نامـرد آمدم به در خانه اش ولی آقـا نظاره کرد و مرا با مرام کرد در خاطرم نمانده که شغلم گدایی است از بس گدای فاطمه را احترام کرد : 💔 نوکـر‌ ز‌ نامِ‌ صاحب ‌خود،‌ شأن ‌میبرد منت ‌خدای را که ‌ شدیم https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
تربتی را میشناسم دردل این خاکدان عاشق هرذره اش هستند اهل آسمان درهوای قبرخاک آلوده اش خورشید وماه در مسیر چشمهای او مدار کهکشان مرد تنهایی که عمری با وجود دردها برلبانش خنده بود ودرگلویش استخوان از میان سفره ی با برکت دستان او مانده چشمم سالها درحسرت یک لقمه نان میتوان فهمید از حس اجابتگاه او ارتباط ویژه دارد با خدا این آستان این اساس کار فرزند برومند علیست بس که میبخشدفراوان بازمیماند دهان کشته ی برق نگاه مجتبی هرکس که شد روی سنگ قبراو حک میشود *جنت مکان* : 💔 دست ما را هم به دامان پر از مهرت رسان فوقِ فوقش دامنت یک کم "گدایی" میشود https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
بخشش و جود و کرم در انحصار مجتباست گردش مهر و ملک دور مدار مجتباست خانه اش مهمانسرای مردم بیچاره بود نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتباست در ملائک هیبتی مافوق اسرافیل نیست او ولی خود بی گمان محو وقار مجتباست هر شب از عرش خدا او میهمان دارد ولی با جذامی ها نشستن افتخار مجتباست او ولی الله باشد در قیام و در سکوت آفرینش مهره ای در اختیار مجتباست در حریم حضرت خورشید جای ذره نیست افتاب از شرم خود آیینه دار مجتباست صلح او پایه گذار انقلاب عشق بود در حقیقت کربلا هم یادگار مجتباست مرد میدان جمل پی کرد چشم فتنه را این فقط یک گوشه ای از اقتدار مجتباست : 💔 صُبحِ مَن با یک سَلام اِمْروز زیبٰا میشَود اَلـسلام اِی حَضْـرٺ اَربابْ، مـولانٰا حَسَنْ https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
آن که سائل از عطایایش تحیر می کند غربت و غم سینه اش را روز و شب پر می کند میرود مسجد به منبر سَبّ حیدر می کنند بین کوچه می رسد با خود تفکر می کند دیدن هر بارِ قنفذ یا مغیره، بگذریم در خودش میریزد و یادی ز چادر می کند می شود آیا کریمی را به دِرهم ها فروخت؟ آدم از این حرف، احساس تحیر می کند می کِشد از زیر پا سجاده اش را آشنا اینچنین سرباز از رهبر تشکر می کند؟ صلحِ آقا جنگ با تزویر بود و جاهل است هر کسی این صلح را سازش تصور می کند بین سرداران غریب و بین منزل هم غریب تا که می گویم "حسن""غربت" تبادر می کند مطمئنم در دو عالم جزء قوم اشقیاست هر که از آقام احساس تنفّر می کند می رسد آخر زمان انتقام منتقم می رسد خواری آن کس که تکبّر می کند سنگدل هستم، به درد گِل شدن که می خورم این د لِ سنگم برایش کار آجر می کند صحن او یک روز مثل صحن مشهد می شود با نگاه مادرش این سنگها دُر می کند : 💔 شیعه می‌سازد حـرم روزی برایت بعداز آن چشم ملائک سوی است https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز زنده ی عشقم اگر رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز، زبان سرخ، سرم هم برود أیُهاالناس بدانید: امامم حسن است : 💔 شورعشقی به دلم ریخت، غمی پیرم کرد یا حسن گفتم و این اسم نمک گیرم کرد https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
میل اگر داشت فدای حرمش خواهم‌شد و یکی از شهدای حرمش خواهم‌شد گرد و خاکم ولی از لطف کریمانه ی او خادم صحن و سرای حرمش خواهم‌شد هر زمان حال و هوای حرمش را بچِشم شاعر حال و هوای حرمش خواهم شد شاید آن روز دل سنگ بدردم بخورد گوشه‌ای سنگ بنای حرمش خواهم شد حرمش را که بسازند به‌حج خواهم‌رفت بعد از آن وقف برای حرمش خواهم‌شد مثل مشهد که مناجات سحر میخوانند هر سحر سوز دعای حرمش خواهم‌شد : 💔 دوباره صبح دوشنبه، دوباره روز کریم دوباره یاد حسن، یاد بارگاه و حریم https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
تا که بر روی لبم ذکر دارم از همین نامِ مبارک به دلـم جان دارم او ز دستانِ کریمانه عطا فرموده.. هرچه دارم همه از لطفِ کریمان دارم من دخیلم به همین سفره، چرا که از آن تا دمِ مرگ ز احسانِ حسن نان دارم پیشه ام شغلِ گدایی ست در این میخانه خادمـم، خادمـیِ خیلِ غلامان دارم «یا معّز الفقرا» ذکـرِ لبانم هر دم شکر گویم رده ای بین فقیران دارم خشکم و مثلِ کویری برهوتم امّا از عنایاتِ نگارم تبِ باران دارم حـرمِ خاکیِ او قلبِ مرا ویران کرد علت اینست دلی بی سروسامان دارم چون کریم است به زوّارِ حسین خشنود است زان سبب میل به سالارِ شهیدان دارم : 💔 حسنی هستم و از حشر چه باکی دارم؟ که سروکار غلامان حسن با زهراست https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
مست ازغم توام، غم توفرق میکند محو توام که عالم تو فرق میکند بایک نگاه میکشی و زنده میکنی مثل مسیح نه، دم تو فرق میکند یک دم نگاه کن که مرا زیرورو کنی باید عوض شد آدم تو فرق میکند تنها کمی به من نظر لطف میکنی؟ آقای مهربان، کم تو فرق میکند زخمیست دردلم که علاجی نداشته است جز مرحمت که مرهم تو فرق میکند اشک غمت برای من احلی من العسل گفتم برای من غم تو فرق میکند صلح توروضه است،حماسه است،غربت است ماهی تو و محرم تو فرق میکند باید خیال کرد تجسم نمود، نه؟ نه؛ گنبد تو، پرچم تو، فرق میکند لختی بخند قافیه ام را به هم بریز آقای من، تبسّم تو فرق میکند : 💔 من منتظر شوم بشود محشری که تا... عالم نظر کند که چه ها دست مجتباست https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
هر آنچه بیت که نذر تو شد حرام نشد و از تو هرچه سرودیم ما تمام نشد کرم به پشت در خانه ی تو زانو زد در این مقام کسی با تو هم مقام نشد بگو که جنگ همیشه محافظ دین نیست قسم به تیغ که صلحت کم ازقیام نشد تویی غریب ترین آیه ای که نازل شد غرور هیچ کسی چون تو قتل عام نشد روا نبود که در کوچه ها زمین بخوری غریب پر زدی و وقت انتقام نشد میان خانه ی خود هم نداشتی همدم مرام همسر تو قدر یک غلام نشد تو را به وعده ی هم خوابی معاویه کشت چه دردها که کشیدی و التیام نشد ولی به لطف خدا پیکر تو سالم ماند اگرچه موقع تشییع احترام نشد تنت به زیر سم تازه سطور نرفت کنار تشت دگر دورت از‌دحام نشد گریز روضه ی من مصرعی غم انگیز است کسی مزاحم جان دادن امـام نشد : آقا ميان كوچه چه ديدى كه بعد از آن وقت عبـور، هر قدمت فـرق مى كـند؟ https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
خوش آن دلی که شده دائما سرای حسن دل خراب من و لطفِ یک دعای حسن تمام زندگی من فدای آن کس که تمام زندگی او شده فدای حسن من از تبار عزای محرم و صفرم چرا که حسن ختامش بود عزای حسن خودم فدای تمامی سینه‌زن‌هایش پدر و مادر من نذر بچه‌های حسن خدا گواست تمام مدارج عرفان خلاصه می‌شود آخر به خاک پای حسن قرار بود که تقدیر این‌چنین باشد حرم برای حسین و کرم برای حسن به لطف مادر و یاریِ دیده‌ی خیسم نشسته‌ام که برای تو روضه بنویسم نــوكـــر نـوشـــت: ما گداییم و همین لذت اجدادی ماست این اسیری به خدا معنی آزادی ماست ما اسیریم و گدای شرف و جود حسن ذکر ارباب حسن مایه ی آبادی ماست https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
تیر بلا رسید و دلم را نشان گرفت آتش به سینه ام زد و تاب وتوان گرفت عمری ز خاطرات ِگذشته گریستم شکرخدا که زهر ازاین خسته جان گرفت مویم حکایت غم دیرینه می کند بغض گلو و اشک، مسیر بیان گرفت راوی روضه های غروب مدینه ام در آن زمانِ تلخ دل آسمان گرفت ازقصه ای که برکسی آن را نگفته ام باغ امید من همه رنگ خزان گرفت دستی که بین کوچه به مادرکشیده زد باضربه اش ازاین دل زارم امان گرفت دیدم که مادرم پی من دست میکشد سیلی ز مادرم همه تاب وتوان گرفت : شد عاقبتش خیر هر آنکس که در عالم گردید غلامی ز سرای تو https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796