eitaa logo
انتشارات تبصیر
1.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
723 ویدیو
70 فایل
نشر تبصیر| شماره پروانه: 18402 خانه قرآن و عترت همیار حافظ کانون فرهنگی شهید حاج قاسم سلیمانی مدیرمسئول انتشارات: @Tabsir_contact
مشاهده در ایتا
دانلود
بساط عاشقی ما به پاست این شبها زمان آشتی باخداست این شبها گناهکار قدیمی دوباره برگشته صدای زمزمه ها آشناست این شبها زمان بده به زمین خورده ای اله کریم اگر مرا بزنی هم رواست این شبها خوشابه حال گدایی که چشم تر دارد که گریه های سحر کیمیاست این شبها کنارسفره ی افطار، زیر لب گفتم نگفته ای به خود، آقا کجاست این شبها قسم به خاک نشسته به چادر زهرا مراببخش، ببخشی رواست این شبها ز فتنه های زمانه خط امان داریم چرا که نام علی، ذکر ماست این شبها گدای صحن و سرای شهنشه نجفم دلم هوایی ایوان طلاست این شبها دل شکسته ی ما با سلام ارباب مسافر حرم کربلاست این شبها سلام بر لب عطشان سیدالشهدا سخن ز تشنه لب سرجداست این شبها شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد شکایت من از آن نیزه هاست این شبها : ... هجدهم شد، قلب من حتی تکانی هم نخورد چشم دارم بر شب قَدرَت، رحمتی https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
عبد گمراهم و از راه خطا می ترسم رو نگردان ز من به خدا می ترسم نکند رو بزنم باز محلم ندهی نکند من بشوم تحبس الدعا می ترسم علنی پیش نگاه تو گناها کردم رفته از این دل آلوده حیا می ترسم زهر تحسین خلائق به نمازم افتاد در عبادات گرفتار ریا می ترسم شب قدر است به من قول بده رحم کنی بیش از همه از روز جزا می ترسم به زمین مانده کلام شهدا ای مردم از به زمین ماندن کلام شهدا می ترسم وای اگر از علی و فاطمه دورم سازد دور باشم من از این خان عطا می ترسم من از سفر طول و دراز در پیشم از دم مرگ جدا قبر جدا می ترسم ای رضا جان به بزرگی تو دلخوش کردم در شب اول قبرم تو بیا می ترسم نروم پیش حسین بن علی می میرم زنده باشم نروم کرببلا می ترسم گفت زینب که پدر از سر شب بیداری نرو امشب به سوی مسجد به خدا می ترسم سنگ کوفی به سرم می خورد اما کی من از توطئه ی سنگ جفا می ترسم : سحرِ نوزدهم، بی پِدری بَد دَردیست دَمِ زِینب شُده بازم مَکُن ای صُبح طُلوع https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
صحنه ی روضه در این جمله مجسم باشد پشت هر قدّ رشیدی دو قد خم باشد مادری تر زهمه، راه برو، کیف کنم دیدن قامت تو لـذت عمـرم باشد در پی ات آمدم از خیمه محاسن بر دست بس که شان تو در این رتبه معظم باشد با زمین خوردن تو زندگیم ریخت بهم حق بده تا به قیامت کمرم خم باشد از کجا تا به کجا پیکر تو ریخته است هرچه می چینم عزیزم بدنت کم باشد تاکه زانوم زمین خورد همه خندیدند باغمت شادی این قوم فراهم باشد چه کنم پیکر تو از بغلم می ریزد صدوده تا پسر امروز به دستم باشد تو چه گفتی که چو مادر دهنت را بستند دنده ی خورد شده شاهد حرفم باشد کوچه ای باز شد و از دوطرف می خوردی جای صد ضربه به روی بدنت هم باشد پای ناموس، وسط آمده برخیز عمه ات بی من و تو بی کس و محرم باشد : 💔 مثل تسبیح چرا یکصدویک دانه شدی؟ با تنت ذکر گرفتم که چه سـازم پسـرم https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796