فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدیو👈🏼 #کتاب_شناسی
. 🔸مراسم #شب_سوم محرم الحرام ۱۴۴۱
دوشنبه ۱۱ شهریور ماه ۹۸ #هیئت_زینبیون_لارستان
💭 شناسنامه : #معرفی_کتاب توسط
برادر فاضل فروتن از گروه فرهنگی فؤاد
@foad_jahadi_group . .
. .
🔸عنوان: #برای_زین_اب
🔸نویسنده: #سمیه_اسلامی/#فاطمه_قنبری
🔸ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔸تعداد صفحات: 390 صفحه
🔸قیمت پشت جلد: ۴۰۰۰۰تومان همراه با #پست_رایگان
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🛍لینک خرید آسان
http://yon.ir/cVuuf
📲مرکز پخش
02537840844
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🆔 @nashreshahidkazemi
41.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدیو👈🏼 #کتاب_شناسی
. 🔸مراسم #شب_چهارم محرم الحرام ۱۴۴۱ #هیئت_زینبیون_لارستان
سه شنبه ۱۲ شهریور ماه ۹۸
💭 شناسنامه : #معرفی_کتاب توسط
برادر فاضل فروتن از گروه فرهنگی فؤاد
@foad_jahadi_group . .
.
🔸عنوان: #یک_روز_بعد_از_حیرانی زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری
🔸پدیدآورنده: #فاطمه_سلیمانی_ازندریانی
🔸ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔸تعداد صفحات : 296 صفحه
🔸قیمت: ۲۸۰۰۰تومانهمراه با #پست_رایگان
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🛍لینک خرید آسان
http://yon.ir/n9Vf5
📲مرکزپخش
02537840844
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🆔 @nashreshahidkazemi
انتشارات شهید کاظمی
﷽ .
🎥ویدیو👈🏼 #کتاب_شناسی
. 🔸مراسم #شب_هفتم محرم الحرام ۱۴۴۱
سه شنبه ۱۲ شهریور ماه ۹۸
💭 شناسنامه : #معرفی_کتاب توسط
برادر فاضل فروتن از گروه فرهنگی فؤاد
@foad_jahadi_group
.
🔹عنوان: #رفیق_مثل_رسول مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم، رسول خلیلی
🔹پدیدآورنده: #شهلا_پناهی_لادانی
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: 192 صفحه
🔹قیمت: ۲۰۰۰۰تومان همراه با #پست_رایگان
.
. 📚برشی از کتاب :
با بچهها به این نتیجه رسیده بودیم که باید تابع مسئول یا فرمانده گروه باشیم. با فاصله کمی از هم حرکت می کردیم. جمعیت روبه روی ما حداقل پنج برابر ما بود .
کم کم کار از شعار و آتش زدن گذشت .به خاطر برتری تعداد جرأت را پیدا کردند که به سمت ما هجوم بیاورند.سنگ و چوبی بود که در آسمان بلند می شد و به سروتن ما می خورد .
گاهی ما به سمت آن ها می دویدیم و گاهی هم آن ها به سمت ما .کار به درگیری تن به تن رسید .سعی می کردیم هردو نفر پشت به پشت هم باشیم که حواسمان به اطراف هم باشد .من و علی ماندیم وسط ,هم می زدیم و هم می خوردیم .
.
قبل از اینکه بخواهم حرفی به علی بزنم درد شدیدی توی سرم پیچید.از شدت درد چشمهام را برای چند لحظه نتوانستم بازکنم.به قول قدیمیترها درد تا مغز استخوانم پیچید.علی هم مانده بود بین دو سه نفر.یکی از بچهها من را کشاند تا کنار خیابان یکم روی لبه باریک جدول نشستم.دستی به سرم کشیدم. شکستگی در کار نبود.برای همین سریع سرپا شدم و مجدد خودم را به علی رساندم.
یکی از بچهها بازویم را کشید و گفت:«رسول برو کنار،بدجور زدن توی سرت»با خنده گفتم:«هر چه از دوست رسد نیکوست.بخصوص که از همشهریات چوب بخوری»...
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🌐لینک خرید آسان
http://yon.ir/jLiRE
📲مرکز پخش
02537840844
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🆔 @nashreshahidkazemi