انتشارات شهید کاظمی
🔹️نام کتاب: #شکار_شکارچی (( #مجموعه_رمان_خانه_عنکبوت_۴)) ((#داستان_هایی_واقعی_از_رخنه_اطلاعاتی_در_ر
#نابودی_اسرائیل
#25_سال_آینده
🔹️نام کتاب: #شکار_شکارچی
(( #مجموعه_رمان_خانه_عنکبوت_۴))
((#داستان_هایی_واقعی_از_رخنه_اطلاعاتی_در_رژیم_صهیونیستی ))
🔹️نویسنده: #صالح_مرسی
🔹️بازنویسی: #سید_مهدی_نورانی
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب:
.
"نبیل" در آن شبی که ابوسلیم با صراحت با او گفتگو کرد، نتوانست بخوابد.
نمیدانست این راهی که او با اختیار خودش در آن پا میگذارد، به کجا خواهد رسید. او يقين داشت که گام بعدی از فردا صبح آغاز میشود و پایانی بر زندگی کنونیاش و شروعی برای یک زندگی جدید خواهد بود.
در رختخوابش میغلتید و میکوشید بخوابد، اما بی فایده بود.
چشم هایش کمی گرم شد، اما با دیدن کابوسی از خواب پرید و تمام بدنش غرق عرق شد. در کابوس دیده بود که از کوه بلندی سقوط میکند.
فردا صبح، وقتی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد، دید زندگی در خیابانها جاری است.
نتوانست در اتاق بماند. اتاق را ترک کرد و خودش را به خیابان سپرد و بیهدف در آن حرکت کرد....
02537840844
www.manvaketab.ir
@nashreshahidkazemi
انتشارات شهید کاظمی
🔹️نام کتاب: #اشک_دشمن (( #مجموعه_رمان_خانه_عنکبوت_۳ )) ((#داستان_هایی_واقعی_از_رخنه_اطلاعاتی_در_رژی
#نابودی_اسرائیل
#25_سال_آینده
🔹️نام کتاب: #اشک_دشمن
(( #مجموعه_رمان_خانه_عنکبوت_۳ ))
((#داستان_هایی_واقعی_از_رخنه_اطلاعاتی_در_رژیم_صهیونیستی ))
🔹️نویسنده: #صالح_مرسی
🔹️بازنویسی: #سید_مهدی_نورانی
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب:
چهار روز مرخصی رو به پایان بود.
ماشین او را به #یافا و #حیفا میبرد و از آنجا به #قدس میرساند.
او در میان #دشمنان، سربلند و با احترام به گردش میپردازد. هرچه را که میخواهد در اختیارش میگذارند. دیگر کاملا آرام شده و نگرانیاش از بین رفته است.
این دستگاه هم غنیمتی بود که او به #مصر تقديم میکرد تا پیروز شود و سربلند بماند.
در مسیر #تلآویو و خیابان دیزنجوف و در روز چهام، ذهنش مانند یک ماشین بدون توقف، فعال شده بود. نمیدانست چرا خاطرات پنج سال گذشته به شدت به او هجوم میآورند.
چهقدر رنج برد، چهقدر خسته شد و چهقدر احساس ترس کرد و دچار نگرانی شد.
چهقدر در #کشورهای_جهان جابهجا شد و چهقدر حال و روزش دگرگون شد.
رئیس زکریا، بسیاری از #افسران_اطلاعاتی_اسرائیل، #اطلاعات، #بازرسی، #بازجویی و همان طناب کشیده شده بر آتش...
پس کی زمان آن میرسد که او دست بردارد، بایستد و در میان مردم فریاد بزند که او روزی #جاسوس بوده است و برایشان بگوید که #جاسوس_دوجانبه بودن چگونه است.
02537840844
www.manvaketab.ir
@nashreshahidkazemi
انتشارات شهید کاظمی
🔹️نام کتاب: #سکوی_پنهان (( #مجموعه_رمان_خانه_عنکبوت_۲ )) ((#داستان_هایی_واقعی_از_رخنه_اطلاعاتی_در_ر
#نابودی_اسرائیل
#25_سال_آینده
🔹️نام کتاب: #سکوی_پنهان
(( #مجموعه_رمان_خانه_عنکبوت_۲ ))
((#داستان_هایی_واقعی_از_رخنه_اطلاعاتی_در_رژیم_صهیونیستی ))
🔹️نویسنده: #صالح_مرسی
🔹️بازنویسی: #سید_مهدی_نورانی
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب:
.
شکی نبود اوضاع به سرعت به #نقطه_بحرانی نزدیک میشد و ضرب آهنگ حادثهها هر لحظه تندتر.
هر اقدامی - هر چند هم کوچک - اثر و معنای خاص خود را خواهد گذاشت.
"نديم هاشم" هم به خوبی میدانست اکنون در چه شرایطی به سر میبرد.
در آن لحظههای بسیار شگفت، آن وقتی که کلمات معانی خود را از دست میدهند و #قهرمانی و #شجاعت و #پایداری و #دلیری، حالتی میشود که انسان در آن از خودش جدا میشود تا با واقعیت جدیدی پیوند بخورد که #حوادث بر او تحمیل کرده است، در آن لحظهها یک راه بیشتر فرا روی انسان نمیماند و آن اینکه با ثبات و استوار با حادثه روبه رو شود.
سخنان افسر امنیت در فرودگاه اورلی بسیار محترمانه بود، اما همانند گلوله سرکش از میان لبانش خارج شد. وقتی او از ندیم خواست چمدانها را باز کند، مطمئن شد که #حصار_امنیتی ایجاد شده برای او در فرودگاه دچار اشتباه شده و او اکنون شناسایی شده است.
02537840844
www.manvaketab.ir
@nashreshahidkazemi
انتشارات شهید کاظمی
🔹️نام کتاب: #نفوذ_در_موساد (( #مجموعه_رمان_خانه_عنکبوت_۱ )) ((#داستان_هایی_واقعی_از_رخنه_اطلاعاتی_د
#نابودی_اسرائیل
#25_سال_آینده
🔹️نام کتاب: #نفوذ_در_موساد
(( #مجموعه_رمان_خانه_عنکبوت_۱ ))
((#داستان_هایی_واقعی_از_رخنه_اطلاعاتی_در_رژیم_صهیونیستی ))
🔹️نویسنده: #صالح_مرسی
🔹️بازنویسی: #عبدالمهدی_آگاه_منش
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب:
.
#مرد_یهودی به درجه ای از #مستی می رسید که زبانش باز می شد و در همین زمان، #هوشیاری جوان به نهایت خود میرسید؛ زیرا این #موجود_دائمالخمر، سرّیترین #مسائل_امنیتی_اسرائیل را برملا میکرد. رأفت در یکی از نامههای سرّی خود نوشت:
«... بعد از چند جام که بالا کشید، نمیتوانستم تشخیص بدهم که این مرد تنومند، زنده است یا مرده. تنها نشانه زنده بودن او، نفس کشیدناش بود...
نمیتوانستم بدانم که او خواب است یا بیدار، از روی اراده سخن میگوید یا اینکه کلمات، بیاراده از دهان او خارج می شوند...
کافیست یک سؤال از او بپرسم تا او به طور کامل صحبت کند؛ گویی ضبط صوتی است که دکمه آن
را فشار داده باشی...».
02537840844
www.manvaketab.ir
@nashreshahidkazemi