eitaa logo
نَسیـــبہ مِــدیــٰا
105 دنبال‌کننده
852 عکس
163 ویدیو
12 فایل
سلاممم رفیق ✋🏻😁 ‌ ‌تو‌‌یا‌هم‌وطنمی‌ یا‌هم‌فکرمی‌ پس‌بین‌مون‌دیوار‌نکش:)!🌿 تبادل⇩ @nasibeh_admin ‌ ‌پل ارتباطی ما ب صورت ناشناس↯ https://harfeto.timefriend.net/16651646243743 نشانی ما در اینستاگرام‌‌⇩ ‎nasibeh.media
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌹💫🌹💫🌹💫 🌹💫🌹💫🌹💫 💫🌹💫🌹💫 🌹💫🌹💫 💫🌹💫 🌹💫 💫 {همه فن حریف} آن روز که با بچه های بسیج محلشان رفتیم پادگان، اسلحه‌ ام ۱۶ و کلاشینکف را تدریس کرد. بعد از کلاس از من پرسید:《تدریسم چطور بود؟》گفتم:《خیلی تُپق زدی. روان صحبت نمی کنی.》گفت:《باورت می شود من تا حالا فارسی تدریس نکرده بودم؟ فارسی این چیزهایی را که همیشه به عربی می گویم پیدا نمی کردم بگویم.》گفتم:《مگر به عربی تدریس می کنی؟》گفت:《حاج قاسم گفته هر کس مترجم با خودش می برد سر کلاس، اصلا کلاس نرود.》با نیروهای مقاومت کار کرده بود و عربی را کمی از آنها و کمی هم از یکی از دوستان خوزستانی اش که عربی تدریس می کرد، یاد گرفته بود. عربی محاوره ای را خوب صحبت می کرد و می فهمید. در ایام ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۱ قسمت هایی از یک سریال را که تلوزیون الشرقیه ی عراق پخش می کرد می دیدم. چون در سریال به عربی محلی تکلم می کردند، خیلی چیز ها را نمی فهمیدم. چند قسمت از این سریال را ضبط کرده بودم. یک بار هم که در همان ایام آمده بود تبریز، سریال را گذاشتم و از او خواستم برایم ترجمه کند. چند دقیقه از سریال را ترجمه کرد و آن روز چند تا اصطلاح عربی محلی هم از محمود رضا یاد گرفتم. آن روز ها آموزش محاوره ی عربی را تازه شروع کرده بودم و لهجه های شامی، عراقی، خلیجی و مصری را با هم مقایسه می کردم. یک بار به او گفتم لهجه‌ی عراقی را خیلی دوست دارم و کم و بیش می فهمم، ولی عربی لبنانی ها را اصلا نمی فهمم و علاقه ای هم به یادگیری اش ندارم. گفت:《اتفاقا عربی لبانی و سوری ها خیلی شیرین است》و بعد تعریف کرد که یک بار با تقلید لهجه‌ی آنها از ایست بازرسی شان در یکی از مناطق سوری به راحتی گذشته است. کتابی بود به نام《قصّه ی الانشاء لِلاطفال》مخصوص آموزش عربی در مدارس سوریه. من کپی این کتاب را از کلاس یکی از اساتید زبان عربی در تهران که در آن شرکت می کردم به دست آورده بودم. محمود رضا نسخه‌ی اصلی اش را از سوریه آورد و داد به من. من هم در قبالش یکی از کتاب های خودم را به او دادم. {پله پله تا میدان تکلیف} غیر از من، هیچ کدام از اعضای خانواده را از تصمیم برای اعزام به سوریه مطلع نکرده بود و تا آخر نکرد. حضور مستشاری بچه های سپاه، اوایل جنگ در سوریه بسیار مکتوم بود، برای همین محمود رضا به هیچ وجه درباره‌ی حضورش در سوریه چیزی نمی گفت. آن اوایل برای خداحافظی می آمد تبریز و به من می گفت که مثلا فردا یا دو روز دیگر عازم هستم. حضورش در سوریه حساب شده بود. از این لحاظ من جدا به او افتخار می کردم. کسی نباید فکر کند پشت سر این رفتن ها تفکری نبوده. من قدم به قدم رشد فکری محمود رضا و رسیدنش به پختگی را از سال های نوجوانی دیده بودم. همیشه غبطه می خوردم به موقعیتی که او برای مجاهدت داشت و من آن را نداشتم. من هیچ گاه بابت رفتن هایش ممانعتی نکردم. حتی به ذهنم هم خطور نکرد. اعتقاد داشتم هدفی که محمود رضا برای آن می‌ رود، بزرگ تر از ما و همه چیز و حتی خود محمود رضا ست. هر بار که برای خداحافظی می آمد تبریز، به او می گفتم:《برو کار را درست انجام بده و جای مرا هم خالی کن و خدا ان شاءالله حافظ است.》این اواخر به او می گفتم:《مواظب خودت باش.》 💫 🌹💫 💫🌹💫 🌹💫🌹💫 💫🌹💫🌹💫 🌹💫🌹💫🌹💫 💫🌹💫🌹💫🌹💫
🥀بــــسم‌الـــرب‌فـــــاطمــــہ🥀
وقت بلا، وقت رنج، وقت مصیبت نیست پناهی به غیر چـادر زهــرا...🖤 @nasibeh_media
5ccfdb1f61aeb6066ed8e0d5_24433963.jpg
67.1K
قبر ما سوخته ها، جنت مــا خواهــد شــد! بنویسند اگر بر لحد ما زهــــرا @nasibeh_media
🔸هر وقت صدای قدرتمندیِ جمهوری اسلامی بلند تر بوده، تلاش دشمن برای پنجه زدن به جمهوری اسلامی بیشتر بوده.... رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) @nasibeh_media
آنقـدر‌درگیر‌دنیا‌وحواشی‌هاشدیم یادمان‌رفت‌که‌در‌بستر‌فتاده‌مادری 💔🚶🏿‍♂️ @nasibeh_media
ببین میتوانی بمانی بمان (: عزیزم تو خیلی جوانی بماان :((😭💔 @nasibeh_media
کار خودشان است، کار آمریکا در ۱۶ آذر روز شعار و چهلم شهدای شاهچراغ، مروری داریم بر علل و چرایی "مرگ بر آمریکا" @nasibeh_media
«خواهران را دعوت می‌کنم به رعایت حجاب و برادران را به استفاده نابجا نکردن از چشمان». @nasibeh_media