eitaa logo
نسیم ادب
296 دنبال‌کننده
3هزار عکس
315 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 امام علی علیه السلام: فی غُرورِ الآمالِ انقِضاءُ الآجالِ. در فریب آرزوها، عمرها به پایان مى رسد. 🔺 🔻 : ج ۴ ص ۳۹۸ ح ۶۴۷۱ ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 روز وصلم قرارِ دیدن نیست شب هجرانم آرمیدن نیست طاقت سر بریدنم باشد... وز حبیبم سرِ بریدن نیست 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 یارِ مهربان میگن کتاب یار مهربانِ و دانا و خوش بیانِ و با بی‌زبونی سخن‌های فراوان میگه. اما یار وقتی یارِ که حرفاتم بشنوه؛ نه اینکه فقط متکلم وحده باشه. اصلا یار باید سرش رو بذاره رو سینه‌ات و گوشش روی قلبت باشه. با یه گوش حرفایی که ازدهنت بیرون میاد رو بشنوه و با یه گوش تفسیر اون حرفا رو از قلبت بشنوه. ضربان قلب صدای پمپاژ خون نیست؛ صدای حرف‌های ناگفته‌ی دلِ؛ فقط باید زبونش رو بلد باشی. راستش من با کتابام حرف میزنم. شاید بگید دیوونه‌است شایدم واقعا دیوونه باشم؛ اما کتابم رو میذارم دقیقا روی سینه‌ام و ناگفته‌هام رو تو گوشش زمزمه می‌کنم. اونم قربونش برم، آروم و با آرامش به حرفام گوش میده. البته نیازهم نیست همه چیز رو کلمه‌کلمه براشون دکلمه کنم؛ کتاب‌هام خیلی فهمیده‌هستن فقط کافیه بذارمشون رو قلبم؛ خودشون زبون دل رو بلدن نانوشته میخوانند و ناگفته می‌دانند لامصباااا اون ناگفته‌هایی بود که میگن اگه نگی تبدیل به اشک میشن؛ شنیدید دیگه؟ “مالایُحکی، یُبکی” اونا رو هم میفهمن. فقط کافیه اشک چشمت راهش رو پیدا کنه و بدونه دقیق، کجا و روی کدوم صفحه بشینه. خلاصه من دیوونه کتابامم و کتابام هم… راستش نمیدونم دیوونه من هستن یانه؟ اما می‌دونم از دستم دیوونه شدن. یاد حرف ننه‌آغا تو رمان نفس افتادم می‌گفت: نذار این بچه اینقدر کتاب بخونه؛ خیلی‌ها از کتاب‌خوندن دیوونه شدن… راست میگه خیلی‌ها از کتاب خوندن دیوونه شدن؛ اما من میگم ننه‌آغا خیلی از دیوونه‌هاهم به کتاب پناه بردن؛ یکیشون خودِمن… ✍🏼 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ‏ ....صبح استــــــــ زخرمے جهان می‌خنـدد هر قطـره به بحـــــر بیڪران ،می‌خنـدد      بـو درگل و نشــئه در مے و مے در جام از شــــوق، زمیـن و آســــمان می‌خنـدد..... 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 آهن شنیده ام در دستان داود مقدس مانند موم نرم بوده است*۱. آری اعجاز بزرگی است، انکار نمی کنم اما به اعجاز عشق آهن اینجا نه فرش قرمز که ریل قطاری است خود را بر خاک در و دشت در گذر صخره ها کوه ها و دره ها، متواضعانه و خاشعانه زیر پای زائرانت افکنده است. بی اشاره ای از تو، فقط برای اینکه قلب آهنیش عاشقت بوده است از آن زمان که هنوز نبوده است*۲. 🔺 🔻 مبارک *۱:وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ   و به راستی داوود را از جانب خویش مزیتی عطا کردیم. (و گفتیم:) ای کوهها، با او (در تسبیح خدا) همصدا شوید، و ای پرندگان (هماهنگی کنید).. و آهن را برای او نرم گردانیدیم. سوره سبأ آیه ۱۰ *۲: همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 ماه تابید و چو دید آن همه خاموش مرا نرم باز آمد و بگرفت در آغوش مرا گفت: خاموش درین جا چه نشستی ؟ گفتم: بوی محبوبه‌ی شب می‌برد از هوش مرا بوی محبوبه‌ی شب همچو شرابی گیراست مست و شیدا کند این جام پر از نوش مرا... 🔸 ‌🔹 ترانه‌ی کلیپ: از آلبوم غریبستان محمد اصفهانی ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 همی گذشت و نظر کردمش به گوشه‌ی چشم که یک نظر برُبایم، مرا ز من برُبود. 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 معنیِ واژه ی دل بردن و بستن بلدی؟ بدهم دل به دلت، دل نشِکستن بلدی؟ بلدم با شبِ چشمانِ تو دیوانه شوم پای این شاعر دیوانه نشستن بلدی؟ 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ‏أما ترى اليومَ ما أحلى شمائلهُ ‏صحْوٌ وغيْمٌ وإبراقٌ وإرعادُ كأنه أنت.. يا من لا نظير له ‌‏وعْدٌ وخُلْفٌ وتقريبٌ وإبعادُ! امروز را نمی‌بینی چه صفات زیبایی دارد صاف است و ابری، رعدی دارد و برقی «همچو تو در وعده دادن، و بی‌وفایی، نزدیک شدن و دور کردن امروز شبیه توست... تویی که نظیر نداری.» 🔺 🔸این شعر لف و نشر مرتب دارد یعنی: صاف بودن هوا به وعده دادن معشوق که دل عاشق را روشن می کند و ابری شدن هوا به بی وفایی معشوق که دل عاشق را تیره می کند و برق که از آسمان به زمین می زند به نزدیک شدن معشوق به عاشق و رعد که مانند صدا زدن از دور است به دور شدن معشوق تشبیه شده است در بیت اول مشبه ها ذکر شده اند و در بیت دوم مشبهٌ به ها به ترتیبی که مشبه ها در بیت اول آمده اند منظم شده اند که اصطلاحا ً به این کار لف و نشر مرتب گفته می شود و چون وجه شبه را مخاطب در می بابد در کلام آورده نشده است. در ادبیات فارسی لف و نشر مرتب و مشوش فراوان استعمال می شده اما شاید هیچکدام از مرتب ها به زیبایی لف و نشر مرتب زیر از حکیم طوس نرسد: به روز نبرد آن یل ارجمند به شمشیر و خنجر به گرز و کمند برید و درید و شکست و ببست یلان را سر و سینه و پا و دست ملاحظه بفرمایید به ترتیب آلات جنگ سپس فعل های مربوط به هر کدام و سپس مفعول هر فعل به ترتیب ذکر شده است. دقت کنید: با شمشیر برید سر را با با خنجر درید سینه را با گرز شکست پا را با کمند بست دست را 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 وقتی آهنگ مورد علاقه ام را می گفت، وقتی بهترین شعر مورد علاقه ام را حدس می زد، وقتی می گفت به چه چیزهایی علاقمندم، به چه چیزهایی عشق می ورزم، وقتی عدد دلخواهم را ، رنگ دوست داشتنی ام را ، حدس می زد، و وقتی حدس می زد ویژگی های دلخواه من چیست، می دیدم که همه را بی کم کاست درست می گوید. فقط بعد ها خوب که دقت کردم دیدم در واقع او حدس نمی زد پیشگویی می کرد نه ،پیشگویی هم نمی کرد بلکه انشاء می نمود می گفت و می شد چون از همان لحظه که لب های او چیزی را می گفت علاقه ی بی نهایت من به آن آغاز می شد و در طول زمان گسترش پیدا می کرد به گونه ای که عشق را برخلاف قوانین دیگر، عطف بما سبق می کرد و گذشته را هم از آن مستغرق می نمود برای همین من به خطا، گفته های او را حدس گمان می کردم و یا بعد پیشگویی و آخر سر دانستم که او انشاء می کرد. چرا که به واقع می دیدم تمام عمر، آنچه را بر لبانش جاری کرده به شیرینی لب هایش دوست می داشته ام و همین تنها باگ ماجرا بود که من شیرینی لب هایش را در گذشته از کجا می چشیدم؟! 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 امام رضا عليه السلام : مَن فَرَّجَ مِن مُؤمِنٍ ، فَرَّجَ اللّه ُ عَن قَلبِهِ يَومَ القِيامَةِ هر كس اندوه مؤمنى را بزدايد ، خداوند در روز قيامت ، غم از دلش مى زدايد . 🔹 🔸 جلد ۲ صفحه ۲۰۰ 💐 با سعادت حضرت علیه السلام مبارک باد. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛