eitaa logo
نسیم ادب
298 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
320 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖
این سر
که ز اندیشه
مرا
بر سرِ زانوست

گر بر سرِ زانوی تو می‌بود، چه می‌بود؟!


🔹 
🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖
ﻣﯽ ﺭﻭﻡ ﻭﺯ ﺳﺮِ ﺣﺴﺮﺕ ﺑﻪ ﻗﻔﺎ ﻣﯽ‌ﻧﮕﺮﻡ
ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﻡ

ﻣﯽ‌‌ﺭﻭﻡ ﺑﯽ‌‌ﺩﻝ ﻭ ﺑﯽ‌ﻳﺎﺭ ﻭ ﻳﻘﻴﻦ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﻢ
ﮐﻪ ﻣﻦِ ﺑﯽ‌ﺩﻝِ ﺑﯽ‌‌ﻳﺎﺭ، ﻧﻪ ﻣَﺮﺩِ ﺳﻔﺮﻡ

ﺧﺎﮎِ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮِ ﻫﻮﺍﯼِ ﻟﺐِ ﺗﻮﺳﺖ
ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﯼ ﻧﮑﻨﺪ ﺁﺏ ﻭ ﻫﻮﺍﯼِ ﺩﮔﺮﻡ

ﻭَﻩ ﮐﻪ ﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮِ ﮐﻮﯼِ ﺗﻮ ﺷﺒﯽ ﺭﻭﺯ ﮐﻨﻢ
ﻏُﻠﻐُﻞ ﺍﻧﺪﺭ ﻣﻠﮑﻮﺕ ﺍﻓﺘﺪ ﺍﺯ ﺁﻩِ ﺳﺤﺮﻡ

ﭘﺎﯼ ﻣﯽ‌ﭘﻴﭽﻢ ﻭ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﯼِ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ‌ﭘﻴﭽﺪ
ﺑﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺑﻨﺪﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﺭ، ﻓﺮﻭﺑﺴﺘﻪ‌ﺗﺮﻡ...


🔺
🔻 
🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 وقتی چیزی می‌خونید، فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی می‌گه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر می‌کنید. 👤 📚انجمن شاعران مرده 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 زمستان است و بی برگی بیا ای بادِ نوروزم بیابان است و تاریکی بیا ای قرصِ مهتابم 🔺 🔺 🔹شرح‌ِ کلیپ: ♦️ لحظه‌ی طلوعِ آخرين ماهِ كامل پاييز ۱۴۰۳ 🌔 🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 بی تو شب بود و جهان بی‌گُلِ رویت بَرَهوت آمدی، صبح‌ شد از چشمِ جهان خواب پرید.. 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 آب از ديارِ دريا با مهرِ مادرانه آهنگِ خاک می کرد بَر گِردِ خاک می‌گشت گَردِ مَلالِ او را از چهره پاک می‌کرد از خاکيان، ندانم ساحل به او چه می‌گفت کآن موجِ ناز پَرورد سر را به سنگ می‌زد خود را هلاک می‌کرد! 🔹 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 کسی کز عشق خالی شد فسرده است گرَش صد جان بُوَد بی عشق مرده است 🔹 🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 مرا به زلفِ بُـتی شد دلِ شکسته اسیر که در جفا سر مویی نمی‌کند تقصیر! 🔹 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ساقیا در ساغرِ هستی شرابِ ناب نیست وآنچه در جامِ شفق بینی به جز خوناب نیست جلوه‌یِ صبح و شکرخندِ گُل و آوایِ چنگ دلگشا باشد ولی چون صحبتِ احباب نیست 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 آدم ها روزی معنی حرف‌هایشان را می‌فهمند و متوجه رفتار‌هایشان خواهند شد که با کسی از جنسِ خودشان مواجه شوند ... 📚 خرده خاطرات 🔹 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 لغتي أنتِ ۱. لغتي أنتِ.. التي يقرأ فيها الناس عينيك إذا هم قَرَؤُوها ويشمون بها رائحة الورد الدمشقي إذا ما استنشقوها ویحطّون‌‌ علی ثغرك أسراباً من النحل إذا هم سمعوها زبانِ من تویی زبانی که چون مردم می‌خوانندش چشمانِ تو را در آن خوانده‌اند و چون عطرش را می‌بویند شمیمِ گُلِ سرخِ دمشقی را با آن بوییده‌اند و انبوهِ زنبورهای عسل را بر دهانت نشانده‌اند چون آن را می‌شنوند ۲. لغتي أنت التي شكلتها من مياه الأنهار السبعة في الشام ومن دوزنة الرصد وتقسيم المواويل وموسيقى البيات لغة أسبح في إيقاعها مثلما الأسماك في نهر الفرات زبانِ من تویی که آن را با آبِ آن هفت رودِ شامی ترکیب کردم با کوکِ نغمه‌هایِ ساز با پاره‌های موّال‌ها و با موسیقیِ بیات زبانی که در ضرب‌آهنگش شنا می‌کنم چون ماهیان در فرات ۳. لغتي أنتِ التي ألبسها في عنقي مثل القلادة والتي أحفظها عن ظهر قلب قبل لحظات الولادة والتي جمَّلتها بالشِعر أثناء الولادة ووضعتُ الذهب المشغول في معصمها بعد تاريخ الولادة زبانِ من تویی که چون گردن‌بند آن را به گردن می‌آویزم که پیش از لحظاتِ زایش آن را از بَر می‌کنم که در هنگامه‌ی زادن آن را با شعر می‌آرایم که پس از ولادت، دستبندِ گوهرنشانِ زرین را به دستش می‌اندازم ۴. لغتي أنتِ التي لملمتُها من بخارىٰ وسمرقند وكشمير و تبريز و بغداد وأسواق دمشق و مزارات النجف والتي رصعتها بدموعي كأباريق الخزف زبانِ من تویی که آن را از بخارا و سمرقند و از کشمیر و تبریز و بغداد و از بازارهای دمشق و حرم‌های* نجف گِرد آوردم و چون کوزه‌های سفالین با اشک‌هایم گوهرنشان کردم ۵. يا التي صارت بشعري لغة وبنثري لغة وبعشقي لغة سافري شرقاً وغرباً وشمالاً وجنوباً سافري حتى نهايات السفر أن أشعاري التي غنيتها لك يا سيدتي سوف تعطيك جوازاً للسفر! ای که با شعرم زبان شدی و با نثرم زبانی و با عشقم زبانی دیگر به شرق و غرب سفر کن! و به شمال و جنوب! سفر کن تا منتهایِ سفر که شعرهایی که برای تو خواندم بانویِ محبوبم به تو جواز سفر خواهد داد! ۶. لغتي أنت وكم يسعدني أن أحب امرأة هي من أحلىٰ ومن أرقىٰ ومن أصفىٰ اللغات لغتي الأم التي تشعرني أنني ما زلتُ موجوداً على قيد الحیاة زبانم تویی و چه اندازه خوشبختم که به زنی عشق می‌ورزم که از زیباترین، والاترین و بی‌آلایش‌ترین زبان‌هاست زبانِ مادریِ من است که به من این احساس را می‌دهد که هنوز زنده‌ام 🔸شاعر: 🔹مترجم: 🔸 🔹 | با یک روز تأخیر 🔅 مترجم مزارات را حرم‌ها ترجمه کرده‌اند به نظر می رسد با توجه به معنای کلمه، مزارها ترجمه‌ی بهتری باشد ضمن اینکه در فارسی عین کلمه‌ی مزار کاربرد دارد. 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab