eitaa logo
تسنیم
193 دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
7.7هزار ویدیو
6 فایل
این کانال صرفا جهت ارائه سبک زندگی اسلامی ایجاد شده. از هر گونه نظر استقبال می کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
۳ 💠 *نيت* 🕋 *اولين گام مناسك حج، نيت است.* نيت به معناي قصد و اراده است. نيت هرعبادتي، به‌معناي قصد آن عبادت است. ◀️ *تمام اموري كه در دايرۀ تكليف قرار مي‌گيرند نيازمند نيت‌اند*. ◀️ نيت همان قصد دروني است كه ما را از خانه و كاشانه بيرون مي‌آورد و راهي ديار يار مي‌كند. 🕋 نيت تعيين كنندۀ نوع حج است، اينكه اين عبادت بر ما واجب است يا مستحب، آيا تنها به جهت استطاعت به حج آمده‌ايم يا از روي دل‌تنگي، ديدار معشوق را با شوق و ٬رغبت اراده كرده‌ايم. 🍃 به جهت همين دلتنگي‌هاست كه در ادعيۀ ماه رمضان هر روز ازخداي سبحان طلب مي‌كنيم: 🔆 «و ارزُقنِي حَجَّ بَيتِكَ الحَرام فِي عامِي هذا وَ فِي كُلِّ عامٍ» 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۴ 💠 *احرام* 🕋 مُحرم شدن از اولين اعمال حج است.گام نخست در احرام‌، جداشدن از ظواهر دنياست. بايد در احرام، لباس ذلت دنيا را از تن بيرون آوريم و خلعت عزّت عبوديت بر تن كنيم، *لباس معصيت بيرون آوريم و لباس طاعت بپوشيم*. 🔹🍃 حج نوعي مرگ اختياري و سفر به قيامت است از اين رو لباسش به رنگ لباس قيامت است . 🍃🔹 هركس در اين سفر، زمان احتضار خود را ادراك مي‌كند و از تعلقاتش جدا مي‌شود و به اختيار مي‌ميرد، خود را كفن مي‌كند و در «تلبيه» در پاسخ به حق لبيك مي‌گويد. 🔹🍃 آرامش خاطر در احرام به سبب جلوه‌گري هاي پي درپي محبوب است،حضور در اين فريضه چنان نيرويي به بنده مي‌بخشد كه شرمندۀ بي‌معرفتي خويش نیست. او باور دارد كه وافدِ بر صاحبخانۀ كريم است. صاحب خانه‌اي كه بدون چشمداشت می‌بخشد و هر لحظه دست خالي مهمان خويش را پُر مي‌كند. 🕋 *آغاز مناسك از ميقات، شايد به جهت آن است كه حاجي فضا و زمان مناسبي را بيابد تا دستان خالي خويش را به محبوب نشان دهد* و بگويد : ▫️من به سرچشمۀ خورشيد‌نه‌خود‌بردم راه ذره‌اي بودم و عشق تو مرا بالا برد ◻️ اين لباس به خودي خود قداست دارد زيرا انسان زميني با نيت احرام و پوشيدن آن، آسماني مي‌شود. 🔶🔸 *لباس احرام مانند تمام اعمال حج ظاهري دارد و باطني*. 🔸 ظاهرآن آدابي دارد كه بايد رعايت شود و باطنش به گفتۀ اهل دل آن است كه هيچ نام و نشاني از فرد باقي نمي‌گذارد. 🔸 اين لباس به رنگ لباس‌هاي دنيوي نيست، بلكه رنگ و بوي آخرت و وصال به مولا را در دل‌ها زنده مي‌كند. 🔸 احرام، لباس بندگي و لباس کار بنده است. 🔸 حاجی با پوشيدن لباس احرام، از خدا مي‌خواهد با اين لباس براي خدمتگزاري او كمر همت ببندد. با پوشيدن لباس كار، بيكاري درحج معنا ندارد. 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۵ 💠 *ميقات* 🔷🍃 *ميقات ، مكان و زمان قرار و مقدمۀ عاشقي است*. ميقات كورۀ عشقي است كه نيت‌ها درآن از هر ناخالصي پاك مي‌شود و انجام مناسك روان‌تر، راحت‌تر و دلنشين‌تر مي‌شود. 🍃🔷 ما در ميقات نيت مي‌كنيم، مُحرم مي‌شويم و سفري از دنائتِ طبيعت به روحانيت فطرت آغاز مي‌كنيم . 🔶🔸 در شروع اين سفر بايد مَحرم شوی تا مُحرم شوی، بايد دل را به ذات مقدس ربوبي بسپاری تاحضرت حق تو را از هر آلودگي و رذيله‌اي پاك كند ومَحرم‌ات نمايد. 🔸 *اولين وظيفه* در ميقات *ترك تعلقات* است؛ بایستی چشم بر موجودي‌هاي خويش ببندی و تمام توجه‌ات را به سوي معشوق معطوف داری كه او غني و صمد است. 🔹 *ميقات، قربانگاه منيت‌هاست*. هرآنچه زائر قبل از ورود به ميقات آماده كرده است، همگي درآنجا ذبح مي‌شود و *ذره‌اي از دست‌آوردهاي شخصي‌اش باقي نمي‌ماند*. 🍃 *مسجد شجره که محل احرام است بارها به قدوم مبارک پیامبر و اهل بیت متبرک شده است*؛ بنابراین بهتر است هریک از ما در خلوت میقات به وجود مقدس پیامبر متوسل شویم و از این پدر مهربان بخواهیم ما را دست خالی برنگرداند. 🍃 مسجد شجره زادگاه *اسماء بنت عمیس* است ایشان خادمه حضرت زهرا بودند پس برای خادمی اهل بیت باید از همین مکان آغاز کرد، باید توسلی به اسماء داشت؛ زیرا ایشان مددکار و مُعین خوبی در این سفر، برای هر خواهانی است. 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۶ 💠 *تلبيه* ◻️▫️ تلبیه، ذكر مخصوص ديدار معشوق است، ذكري عاشقانه كه از دل بر مي‌خيزد و بر زبان جاري مي‌شود، ذکر عاشقانه و نوای ملکوتی میزبان است که میهمان آن را تکرار می‌کند: 🔆 «لبَّیک اللّهُمَّ لبَّیک لبَّیک لاشَریکَ لکَ لبَّیک...» ▫️تلبیه تلقيني الهي است كه گوش مي‌شنود، قلب ادراك و زبان بازگو مي‌كند. اين ذكر يادآور دميدن صور اسرافيل است و با تكرار آن هركس به يكباره سر از قبر و عالم طبيعت بيرون مي‌آورد. 🍃 تلبیه از میقات تا قبل از ورود به حرم، تکرار می‌شود و چون اذن دخول حرم است مستحب است که قبل از ورود به محدودۀ حرم با صدای بلند تکرار شود؛ ▫️ اما نزدیک حرم بایستی نجواگونه تکرار شود؛ زیرا ما تا قبل از ورود به حرم، گمان می‌کردیم خدا دور از ماست؛ بتابراین او را بلند ندا می‌کردیم و حال که نزدیک حرم شدیم نجوا می‌کنیم ومخفیانه صدایش می‌زنیم. 🍃 در زمان تلبیه خوف و اضطرابی برای بنده ایجاد می‌شود که مربوط به وسوسه‌های شیطان است که ما را فاعل و انجام دهندۀ حج، معرفی و ما را از قدرت خدای سبحان غافل می‌کند؛ اما باید با توسل به وجود مقدس بقیة‌الله از بروز این اضطراب‌ها جلوگیری کرد. ✴️ هرکس به ایشان متوسل شود و مهار مرکب وجود خود را ، به دست امام زمانش بسپارد ازهر نگرانی ایمن می‌شود. *توسل به وجود مقدس بقية‌الله در هنگام تلبيه و اضطراب حاكم، آرامش و سكوني وصف ناشدني به‌وجود مي‌آورد* و بهترين راهكار رفع اضطراب قرائت دو ركعت نماز استغاثه به امام زمان است. ✅ بهتر است ما در ميقات ابتدا به مستحبات توصيه شده بپردازيم. امام خميني(ره) در آداب الصلوة مي‌فرمايد: 🍃 «اگرعاشق هستيد بي‌گدار به دامن معشوق نپيونديد و اگرعاشق نيستيد مقدمۀ عاشقی را در خود ايجاد كنيد.» ◀️ *در زمان تلبيه نيز شايسته است كه بي محابا خود را در ميدان عاشقي رها نكنيم، بلكه ابتدا مقدمات ورود به حريم معشوق را با انجام مستحباتي فراهم سازيم سپس وارد شويم*. ◀️ زمان تلبيه لازم است به خود يادآور شويم: *اين من نيستم كه تلبيه مي‌گويم، بلكه لسان‌الله است كه لبیک‌گوست، لساني كه با توسل به حضرت ولي‌عصر از آلودگي رها شده است*. 📚«كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۷ 💠 *«ادامه بحث تلبيه»* ◻️⬜گاهي قبل از تلبيه ، خوف عجيبي حاكم مي‌شود، خوفي كه اثر وسوسه‌هاي شيطان درآن لحظات حساس است. 👈🏻ممكن است چنين اشكال شود كه اين اضطراب‌ها شيطاني نيست؛ زيرا اولياي حق نيز دچار خوفي چنين مي‌شوند؛ اما ميان اين دو نوع خوف تفاوت فراواني است، يك خوف و اضطراب به جا مانده از القائات شيطان است و ديگري خوف از درك نکردن حقيقت حج. 🔻ما نگران مي‌شويم كه آيا مقدمات ظاهري چون غسل و وضو و... را انجام داده‌ايم؟ آيا توانايي طواف را داريم؟ آيا سعي صفا ومروه براي ما ميّسر است؟و ...؛ اما اولياءالله به جهت شدت اشتياق به معشوق، مضطرب‌اند. آنان خوف دارند كه پاسخ تلبيۀ خويش را از محبوب نشنوند، آنان نگران «لا لبيك» و«لا سعديك» محبوب‌اند. ♻️اثر خوف ما ناتواني در انجام واجبات و اثر خوف اولياء‌الله از نداشتن خشوع قلبي است. ✍🏻 یکی از عرفا مي‌گويد: اي عزيز حج دوگونه است: حج عوام و حج خواص. حج عوام قصد كوي دوست و حج خواص قصد روي دوست است. عوام به سراي او مي‌روند وخواص براي او مي‌روند. 📚 كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۸ 💠 ادامۀ بحث *تلبيه* 🕋 *تلبيه چشم بستن بر«ماسوی الله» است*. «ماسوی الله» قبل از هر چيز و هركس وجود بشری ماست. هنگام تلبيه نبايد منيتی باقی بماند تا قيام كند و تلبيه بگويد، بلكه بايد انعكاس صدای حق شنيده شود كه پاسخ می دهد *«لبيك و سعديك»*. 🔶🍃 خداوند سبحان در حج هم جسم ما را تحت عنايت خاص خود قرار می دهد و هم روح ‌ما را ، هم نيازها جسمان ما را پاسخ می دهد و هم نيازهای روحانی را . 🔷🍃 *بعد از تلبيه غريبه ای باقی نمی ماند ، همۀ حريم پر از خودی است*، نااهل در آن فضای ملكوتی جايی ندارد. اين منِ خدايی است كه برای ديدار معشوق بی صبرانه از ميقات به سوی مسجدالحرام می شتابد. 📚 «كتاب جرعه‌ای از بيكرانه‌های حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۹ 💠 *ورود به مسجد الحرام* ✴️ از قهر خدا به مهرش، از خوف نسبت به او به رجاء عنایت‌اش پناهنده می‌شویم، از آتش فراق مولا به خنکای وصالش پناه می‌بریم. ✳️ حاجی هنگام ورود به مسجدالحرام خدا را با عنوان، «یا جواد» و «یا کریم» خطاب می‌کند. *معشوق، جواد و بخشنده است* و با جود خویش چندان آرامش و امنیتی به سوز درونی بندۀ هجران‌کشیده و درد فراق‌چشیده می‌بخشد که *او با اطمینان خاطر وارد حرم می‌شود*. 🌀 از کرامت کریم به دور است که مهمان را به خانه‌اش دعوت کند و سپس با نگاه جلالی محاکمه‌اش نماید و به حساب‌های کهنه و گناهان گذشته‌اش بپردازد. 🕋 صاحب خانۀ کریم، نوایی در گوش حاجی زمزمه می‌کند که: «*کعبه، بیت عتیق بندگی و خانۀ قدیمی توست، مأوای اصلی تو کنار من است، به حقیقت خویش، خوش آمدی*.» 🕋 *مسجدالحرام جلوۀ همان بهشتی است که خداوند آن را برای مؤمنین آماده کرده است* و به او می‌گوید تو از هر تعلقی، آزادی! به این جا دعوت شده‌ای تا در این فراخوان، خودِ گمشده‌ات را بیابی. ✴️ یافتنِ همین منِ گمشده، وافد (وارد) را در بدو ورود به مسجدالحرام به سجدۀ شکر وا می‌دارد. این *ساییدن پیشانی بر سنگ‌های مسجد الحرام، از رضایتی حکایت می‌کند که او منتظرش بوده است*. 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
💠 ادامۀ بحث ورود به مسجد الحرام 🕋 حاجي هنگام ورود به مسجد‌الحرام خدا را با عنوان «يا جواد» و «يا كريم» خطاب قرار مي‌دهد. شايد همراهي اين دو نام به جهت آن است كه هيچ نگراني و اضطرابي در بدو ورود باقي نماند. ✴️ معشوق، جواد و بخشنده است و با جود خويش چندان امنيت، آرامش و طمأنينه به مهمانش مي‌بخشد كه او در نهايت آرامش برخداي سبحان وارد شود. 🍃🔹 خداي كريم ،سوز دروني بندۀ هجران كشيده را مي‌بيند و درد فراقش را مي‌داند. اگر كرامت معشوق در ميان نبود كسي جرأت ورود به مسجدالحرام را نمي‌يافت. 🔹 از كرامت كريم به دور است كه گذشته نازيباي بندگان را يادآوري كند. 🔸 خداي كريم به اعلام نياز بندگان محتاج نيست، بلكه پيش از اعلام، آنان را مأوا مي‌بخشد. 🔹 كريم كسي است كه خطايا را نه‌تنها يادآوري نمي‌كند، بلكه *ناديده* مي‌گيرد. 🔸 كريم كسي است كه آن به آن و لحظه به لحظه مي‌بخشد و *در بخشيدنش محدوديتي نيست*. 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
11 💠 *ادامه بحث ورود به مسجدالحرام* ⁉️ كدام پناهگاه بهتراز حريم امن الهي؟ 🔆 *«فَفِرّوا اِلي اللّه»*؛ *«پس بسوي خدا بگريزيد.»* ✍🏼 مفسرين در تفسير اين آيه گفته‌اند: 1️⃣ از نفس‌هايتان به خداوند سبحان پناه ببريد كه *ايمن‌ترين مأواست*؛ 2️⃣ از ديدن خيرات و حسنات به خداوند پناهنده شويد كه *توفيق انجام خيرات به اذن اوست*؛ 3️⃣ از غيرخدا به خدا پناهنده شويد؛ زيرا *همه چيز غير او فاني است*؛ 4️⃣ از ارتكاب معاصي به طاعت پناهنده شويد كه خدا «مالك يوم الدين» است و *حسابگري دنيا و قيامت به دست اوست*؛ 5️⃣ *از قهر خدا به مهرش و از خوف نسبت به او، به رجاء عنايتش پناهنده شويد*؛ 6️⃣ ازآتش فراق مولا به خنكاي وصالش پناه ببريد. مگر نه آنكه در عالم خلق اگر كسي گرفتار آتش شود و به ديگري پناه برد، پناهش مي‌دهد و آتش را بر او سرد مي‌كند، حتي اگر پناه‌دهنده سابقاً آسيبي از جانب او ديده باشد؛ اما *زمان آتش‌سوزي، زمان تسويه حساب‌هاي شخصي نيست، بلكه فقط زمان یاری است*؛ ✴️ از رحمانيت مولاي رحيم به دور است كه بندۀ سوخته دل را در اين زمان و مكان به جهت نقصان و كم كاري‌هايش عذاب و عتاب كند. 🍃 *خرم آن دل كه بود در حرم ديدارش* *خنك آن ديده كه دارد شرف ديدارش* 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی » 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۱۲ 💠 *ادامۀ بحث ورود به مسجدالحرام* 🕋 صاحب‌خانۀ كريم ذره‌اي غربت و دل‌مشغولي را بر مهمان نمي‌پسندد. با نسيمي از ملكوت چنان وجود او را شستشو مي‌دهد و ايمني مي‌بخشد كه گويا سالها با اين خانه آشناست. 🌿 *نوايي در گوشش زمزمه مي‌كند*: كعبه، بيت العتيق بندگي و خانۀ قديمي توست. مأواي اصلي تو كنار خداست. به حقيقت خويش، خوش آمدي! ✴️ در ورود به مسجدالحرام جلوۀ كرامت، رحمت، رأفت حق بدون هيچ درنگي نمايان مي‌شود. شايد جلوه‌گري‌هاي بدون مقدمه، دليل آن است كه صاحب خانه پيش از مهمان، مشتاق آمدن او بوده است. 🔆 *«وَ اُزلِفَتِ الجَنَّة»*؛ 🔆 *«بهشت به پرهيزكاران نزديك مي‌شود.» ❇️ مسجدالحرام جلوۀ همان بهشتي است كه خداوند آنرا براي مؤمنين آماده كرده است و چون كسي وارد اين بهشت شود نوايي ازغيب، گوش جانش را نوازش مي‌دهد كه ديدار من به مقدمه و مؤخرّه نياز ندارد. تو آزاد از هر تعلقي به اين جا دعوت شده‌اي تا در اين فراخوان، گمشده‌ات را بيابي. 🌿 *مولايم!* فقر، مرا به در خانه‌ات كشانده است، صدايت مي‌زنم و درِ خانه‌ات را مي‌كوبم تا دري گشوده شود و از سر لطف به اين فقير نگاهي كني و از بنده لئيمي چون من اِعراض نكني كه مهمان توام! 🍃 روي خوبت آيتي از لطف بر ما كشف كرد زان زمان‌جز لطف‌و‌خوبي نيست‌درتفسير ما 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۱۳ 🕋 *«كعبه»* 🔷🔸 اين خانه قديمی‌ترين خانه است؛ زيرا زمانی كه همه جا زير آب رفت (زمان حضرت نوح) خانۀ خدا باقی ماند و غرق نشد. 🍃🔸 طبق فرمودۀ امام صادق، خانۀ خدا «عتيق» است.«عتيق» یعنی «آزاد». تمام خانه‌ها سكنه دارد؛ ولی كعبه، خالی از سكنه است. ربّ و صاحب او فقط خداست. ✅ *قلب انسان كامل هم چنين است كه از بندگی «ماسوی‌الله» رهاست* و هيچ صاحبی جز خدا ندارد. ناميدن اين خانه به بيت‌الحرام از آن روست كه اين بيت حرمت خاصی دارد. كعبه رفعت حسی و مقامی ممتازی نسبت به ساير اماكن دارد. 🍃🔸 امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هرگنهكاری داخل كعبه شود و بدان پناه ببرد از خشم خدا در امان است تا زمانی كه از حرم بيرون رود.» ❇️ اين امنيت در واقع پاسخی است به دعاي بانی كعبه حضرت ابراهيم كه فرمود: «خدايا اين سرزمين را آباد و برای ساكنان امن قراربده.» 🔷🔹 كعبه چهار ركن دارد: ۱. حجر يا شرقی؛ ۲. شمالی؛ ۳. يمانی يا جنوبی؛ ۴. غربی. ✴️ *باطن اين اركان، توحيد و نبوت و امامت و معاد است. ركن يمانی مخصوص شيعه و باطن آن ولايت است.* 🍃🔸 امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «ركن يمانی دری از درهای بهشت است كه برای شيعه مفتوح و براي غير شيعه مسدود است.» 🍃🔶 حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: «اگرخدا می‌خواست، می‌توانست خانۀ خود را دربهترين و زيباترين نقطۀ روی زمين قرار دهد و سنگ‌های آن را از زمرد و ياقوت بسازد؛ ليكن خداوند بندگان خود را با انواع سختی‌ها آزمايش می‌كند و با مجاهدت‌های گوناگون به بندگی وا می‌دارد تا كبر و خودپسندی را از قلوب بزدايد و فروتنی را جايگزين آن كند.» 📘 نهج البلاغه 📚 «كتاب جرعه‌ای از بيكرانه‌های حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۱۴ ✳️ *«حجرالاسود»* 🔸 حجر سنگ سياهی است كه در رکن شرقی کعبه قرار دارد و طواف ازآنجا آغاز می‌شود و به همان جا پايان می‌يابد. ✍️ در روايات آمده است حجرالاسود از بهشت نازل شد در حالي‌كه از كاغذ سفيدتر بود؛ ولی گناهان فرزندان آدم آن را سياه کرد. ☘️ امام صادق عليه‌السلام درباره ماهيت حجر فرموده‌اند: 🔆 «آن سنگ در ابتدا يكی از بزرگترين فرشتگان الهی بود. زمانی كه پروردگار از مقربين آستانش عهد و ميثاق گرفت، او اولين كسی بود كه بر پيمان الهی اقرار کرد و بدين جهت خداوند او را امين بر تمام خلقش قرار داد و پيمانی را كه از ساير آفريدگان گرفت نزد او به امانت گذارد و از مردم خواست كه همه ساله نزد او حاضر شوند و تجديد عهد و پيمان كنند.» 🟦 اين سنگ ظاهری دارد كه همان حجرالاسود است و باطنی دارد كه جلوۀ قدرت خدای سبحان است. اهل دل جلوۀ باطنی حجر را وجود مقدس امام هر زمانی دانسته‌اند. ⬅️ هركس توفيق استلام حجر را پيدا كند بايد با امام زمان پيمان ببندد كه قدمی از قدوم مبارك و مقدس حضرت جلوتر و عقب‌تر بر ندارد. 💠 هركس در استلام حجر با خداوند زمزمه می‌كند: چون دستم به قدرت بيكران تو رسيد كمكم كن كه با غير تو مصافحه نكنم. ⬅️ در روايات حجر محل پيمان بستن با محبوب است و دست زدن و بوسيدن و اشاره كردن به آن مستحب است. ✅ استلام حجر، يعنی دستی كه با دست خدا بيعت و مصافحه می‌كند مرتكب گناه نمی‌شود. 🕋 طواف ازحجر آغاز می‌شود؛ از محلی كه عطر ولايت از آن استشمام می‌شود، اگر طواف سمبل زندگی حقيقی و تلاش در بندگی باشد؛ يعنی زندگی حقيقی هركس از كنار امام زمانش و در سايۀ ولايت آغاز می‌شود. 🔸 هرکس در طواف تلاش می‌کند، حجر را استلام کند تا عقاید حقۀ خویش را به حجر امانت دهد و چون در قیامت محتاج آن‌ها شود، امانتش به او باز گردانده شود. ✳️ اين اشارت لطيف سبب می‌شود تا بنده در محضر معشوق اعلام كند هيچ چيزی را برای طواف بر گِرد خانۀ محبوب به همراه نياورده است تا خدا او را در حصار لطف و احسانش جای دهد. ✨ منم كه ديده به ديدار دوست كردم باز ✨ چه شكر گويمت ای كارساز بنده نواز 📚 كتاب جرعه‌ای از بيكرانه‌های حج، اثر استاد زهره بروجردی 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۱۵ 🕋 *«طواف»* 🔹 طواف برگرد معشوق، از حجرالاسود و از كنار همان سنگ سياهی كه از روسپيدترين سنگ‌های عالم و جلوۀ مقام ولايت است، آغاز می‌شود گرچه در ظاهر، جسم طواف می‌كند؛ اما در حقيقت دل به دور محبوب می‌چرخد. ✨ عاشقان اول طواف كعبۀ جان كرده‌اند ✨ پس طواف كعبۀ تن فرض فرمان ديده‌اند ☘️ امام صادق علیه‌السلام می‌فرمايد: 🔆 «همان‌گونه كه با جسم‌ات در ميان مردم طواف مي‌كني با قلبت در جمع ملائك عرش، خدا را طواف كن.» 🌀 در طواف اين تو نيستی كه حركت می‌كنی، بلكه موجی از دريای الطاف ربوبی تو را با خود می‌برد. در طواف، كوچكی‌ات در مقابل عظمت حق ناديده گرفته می‌شود. 🔸 در طواف قطره‌ای هستی كه به دريای بيكران پيوند خورده‌اي 🕋 *طواف هميشگی و ماندگار است، تو نيز اگر از منيت‌ها درگذری، جاودانه می‌شوی. طواف، مرگ منيت‌ها و آغاز زندگی دوباره است. طواف، عروج از گوشۀ زمين تا عرش الهی است. ☘️ آنكس كه از حج باز می‌گردد، گويا از مادر زاده شده است. 🔸 حقيقتا در طواف، فطرت خدايی جلوه‌گر می‌شود و تو «عبدالله» می‌شوی. ⬅️ زائر، طواف را با امام زمان شروع می‌كند و پشت سراو به پايان می‌برد. 💠 *درعالم معنا طواف بی‌نهايت است؛ زيرا معشوق هرلحظه جلوه‌گری تازه‌ای دارد.* 🔹 در طواف اعضاء و جوارح با يكديگر هماهنگ‌اند، حتی زبان در اين چرخيدن بی‌بهره نيست و با اذكار و ادعيۀ طواف، زبان با دل همرنگ و يک‌صدا می‌شود. 📚 كتاب جرعه‌ای از بيكرانه‌های حج، اثر استاد زهره بروجردی 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
💠 *ادامۀ بحث طواف* ✍🏼 مرحوم سبزواري مي‌گويد: 🕋 *بيت الحرام چهار ركن دارد* كه به محاذات بيت المعمور و در مقابل عرش است ▫️ و *عرش هم چهار ركن دارد*، ▫️ *چنانچه عوالم وجود هم چهار ركن*: لاهوت،جبروت، ملكوت و ناسوت دارد. ▫️*تجليات خداي سبحان هم چهارتاست*: ذاتي، صفاتي، افعالي و آثاري. ▫️و *كلماتي كه اسلام بر آن بنا شده نيز چهار تاست*: «سبحان‌اللّه»،«الحمدللّه»، «لااله‌الّا‌الله»،«اللّه‌اكبر». 🕋 حاجي با ذكر «سبحان‌اللّه» از كنار حجر، طواف را شروع مي‌كند و با ذكر «الحمدلله» از ركن بعدي مي‌گذرد و «لااله‌الااللّه» را در ركن سوم مي‌گويد و «اللّه‌اكبر» را در مستجار بر زبان جاري مي‌كند. 🔶🍃 *روح طواف با اين اذكار شكل ديگري به خود مي‌گيرد*. با ذكر «سبحان‌الله» اعلام مي‌كند: معشوق منزه از آن است كه به طواف من نياز داشته باشد. 🌿 *خداي كريم* منزه است كه كرامت خود را از من دريغ كند. 🌿 *خداي غفور* منزه است كه بر خطاها و نواقص من چشم نپوشد. 🌿 *خداي جواد* منزه است كه مرا بعد از طواف از عطاي خويش محروم كند. 🌿 *خداي عزيز* منزه است كه به بندۀ خواهان عزت ، عزت نبخشد. 📚«كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۱۸ 💠 *ادامۀ بحث طواف* 🕋 *طواف هفت شوط دارد هم‌چنانكه قرآن هفت بطن دارد*. در هر شوط دری از اسرار الهی گشوده ميشود ◻️ وهفت خُلق پسنديده جايگزين ميگردد. ◻️ هفت خُلق مذموم، عُجب، كبر، حسد، حرص، بخل، غضب و شهوت است. ◻️ هفت خُلق محمود، علم، حكمت، عفت، شجاعت، عدالت، كرم و تواضع است. 🍃 اهل دل می گويند: ▫️ در شوط اول پرده‌های عالم ماده كنار ميرود، ▫️ و در شوط دوم، استدلال، رخت برمی بندد، ▫️ در شوط سوم درهای عالم مشاهده باز ميشود ، ▫️ و در شوط چهارم «نَفَختُ فيه مِن روحی» برای طائف صورت ميگيرد، دراين شوط نوايی از ملكوت جان بنده را نوازش ميدهد. ▫️ در شوط پنجم طائف از عالم سِرّ ميگذرد ، ▫️ و با شوط ششم و هفتم عالم «خفی» و «اخفی» را طي ميكند. 🕋 طائف ظاهراً در زمين طواف ميكند؛ اما حقيقتاً دلش در آسمان بر گِرد امام زمانش در حركت است؛ به همين جهت درهرشوط ازيك آسمان عبور ميكند و دلش با ملائكۀ عرش، برحريم كبريايی معشوق، طواف مي كند. 🕋 درطواف تو نه‌تنها درفكر نيازهای جسمی ات نيستی، بلكه از درخواست‌های معنوی ات مي‌گذری، حتی نگران قيامت‌ات نيستی، بلكه به قصد ديدار جان جانان آمده‌ای. 🍃 با درد تو انديشه درمان نكنم با زلف تو آرزوی ايمان نكنم 🍃 جانا اگرجان طلبی خوش باشد انديشه جان برای جانان نكنم 📚«كتاب جرعه‌ای از بيكرانه‌های حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
💠 *نماز طواف* ✍🏼 یکی از عرفا مي‌گويد: با اينكه طواف، خود نوعي نماز است؛ اما بعد از طواف بايد بر سنت شريعت دو ركعت نماز بجا آورد. 🍀 طواف نمازي است كه ركوع و سجود ندارد مانند نماز ميت. ◀️ *شايد شباهت طواف به نماز ميت به دليل آن است كه انسان در طواف از منيت‌هايش جدا مي‌شود، همچنانكه جان از تن ميت بيرون مي‌رود*. *دو ركعت نماز طواف، بقاي بعد از فناست*. ✍🏼 امام خميني(ره) مي‌فرمايد: در نماز طواف يك ركعت براي جنبۀ حيوانيت و ماديت انسان و يك ركعت براي جنبۀ الهي و معنوي اوست. 🍃◻️ اين نماز به شكرانۀ اسراري است كه در طواف پرده‌برداري مي‌شود و *نشاني از وصال به محبوب و پايان دورۀ هجران طائف است*. نماز طواف پشت مقام ابراهيم اقامه مي‌شود. ✍🏼 «مقام» در اصطلاح نام سنگي است كه حضرت ابراهيم بر آن ايستاد و خانۀ كعبه را ساخت و بر آن بانگ برآورد و مردم را به حج فراخواند. 🍃◻️ نماز طواف در ظاهر پشت مقام ابراهيم اقامه مي‌شود؛ اما درحقيقت پشت سر انسان كامل ( امام زمان) برگزار مي‌شود. نماز پشت مقام ابراهيم به منزلۀ آن است كه قدمي از ولايت پيش ننهي و در هر امر پشت سر «وليّ الله» در حركت باشي. 🍃◻️ مأموم در نماز از خدا درخواست مي‌كند تا ازخصايص و صفات ابراهيم بي‌نصيب نماند. ابراهيمي كه حنيف و خداشناس و پايدار در دين است. ابراهيمي كه حليم است. 🔸 ابراهيمي كه بسيار اهل دعاست و زبانش جز به ذكر و يادخدا باز نمي‌شد. 🔸 ابراهيمي كه رجوع كننده به حق است و به غيرحق كسي را نمي‌شناسد. 🔸 ابراهيمي كه بت‌شكن بود و بت‌هاي برون ودرون را شكست و از هر تعلقي آزاد بود. ⁉️ *كافي است قبل از نماز طواف لحظه‌اي تأمل كنيم و ببينيم كجا به نماز ايستاده‌ايم و چه كسي امام ماست؟!* *آيا بعد از طواف از آنچه ميان ما و امام حجاب شده است، رها شده‌ايم كه نمازمان به‌واسطۀ امام زمان تأييد و امضا شود؟* 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
💠 *ادامه بحث نماز طواف* 🕋 نماز طواف به تنهايي و فُرادا اقامه مي‌شود. از كثرت طواف به سوي وحدت نماز. *هركس در طواف چون قطره‌اي در دريايي است*؛ اما در پايان از جمع جدا مي‌شود، كثرات را پشت سر مي‌گذارد و تنها مأموم امام زمانش مي‌شود. در اين نماز سهم هركسي مخصوص خود اوست و او بايد به تنهايي دست به دامن امام زمانش بزند. 🍃◻️ اين نماز، مرحلۀ كمال‌يافتۀ طواف است و محصول و مولود طواف؛ زيرا آن‌ که درطواف هفت آسمان را پشت سرگذاشته و قدرت و عظمت خداي سبحان رامشاهده كرده است، سر تعظيم در مقابل عظمت حق فرود مي‌آورد و كمر به تعظيم خم مي‌كند و سر به سجده مي‌گذارد. 🍃◻️ *نماز بعد از هفت شوط طواف، شكرانۀ بقاي بعد از فناست*؛ اما سهم جسم همچنان در اين نماز محفوظ است؛ زيرا مَركَب جسم، لازمۀ بندگي است، بايد مركب جسم سالم باشد تا بتواند بندگي كند. 💢 اگر به نماز طواف خللي وارد شود در اعمال حج خدشه ايجاد مي‌شود. بسياري ازحجاج نگران اقامۀ نمازند؛ زيرا شيطان زمان قرائت آن به شدت در وسوسۀ نمازگزار مي‌كوشد و با دغدغه‌هاي مختلف او را دچار دل‌مشغولي و نگراني مي‌كند. ✅ *دراين زمان براي رهايي ازخطوات شيطان، پناهندگي و توسل به حضرات معصومين بالاخص وجود مقدس امام زمان، مطمئن‌ترين و امن‌ترين راه حل است*؛ زيرا اگر نمازگزار از عنايت خاص امام زمان بهره‌مند شود، آرامش وطمأنينۀ خاصي بر او حاكم مي‌شود. 📚«كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۲۱ 💠 *شرب زمزم* 🍀 *مستحب است* بعد از طواف و نماز طواف و قبل از ورود به سعي، مقداري *از آب زمزم نوشيد و بر بدن ريخت*. هيچ عملي در مسجد‌الحرام در حصار دنياي مادي باقي نمي‌ماند. 🍀 آب زمزم چون حجرالاسود ظاهري دارد و باطني. ظاهرش همان آبي است كه گفته شده است چون مهماني برشما وارد شود از او پذيرايي كنيد، حتي به جرعه‌اي آب. ✴️ خداوند مهمان خويش را از روزي‌هاي مادي در اين ضيافت بي‌نصيب نمي‌گذارد. آبي گوارا و خنك كه روح را طراوت مي‌دهد و دل را فرح مي‌بخشد؛ اما باطنش اين است كه به مجرد نوشيدن گفته مي‌شود: 🔆 *«اللهُمَّ اجعَلهُ عِلماً نافعاً وَ رزقاً واسعاً وَ شفاءً مِن كُلِّ داءٍ و سُقمٍ»*. 🍃🔹 حاجي صاحب‌دل به محض نوشيدن آب زمزم علمي نافع طلب مي‌كند؛ چون ظرف وجوديش در طواف، چنان وسعتي يافته كه پذيراي علوم و معارف الهي شده است و اكنون نيز درخواست علمي بي‌پايان دارد. 🍃🔹 عرفا، آب را به علم تعبير كرده‌اند. شايد علت نوشيدن آب زمزم نيز چيزي جداي از اين معني نباشد. فراگيري علوم الهي والاترين چيزي است كه خداي سبحان بندگان را به آن وعده داده است. ◀️ *اولين آياتي كه ازجانب خداي سبحان برپيامبر نازل شد، فراگيري علوم الهي بود*: 🔆 *«إقرأ بِاسمِ رَبِّك»* ◀️ حال كه حاجي بعداز طواف و نماز طواف به نوشيدن آب زمزم دعوت مي‌شود به جهت آن است كه بعداز طواف، تولد فكري جديدي به او اعطا شود. 🍃🔸 زمزم، زمزمۀ عشق هاجر است كه همراه جريان آب، گوش دل را مي‌نوازد. چشمه‌اي است بهشتي كه هزاران سال قبل جوشيده و هنوز جريان دارد. آب اين چشمه، نماد تلفيق علم و عشقي پايان‌ناپذير است. 🍃🔸 زمزم، زمزمۀ جوشش عشق قديمي است كه اضطراب هاجر را به آرامش مبدل ساخت و چون ما با توجه، اين آب را بنوشيم، طعم آن آرامش را درمي‌يابيم. 📚«كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۲۲ 💠 *«سعی»* 🔸 بعد از طواف و نماز طواف و نوشيدن آب زمزم بايد قدم در سعی صفا و مروه نهاد. 🕋 طواف و نماز طواف به مقام فنا رسيدن است و سعی، بقای بعد از فناست. ☘️ امام صادق علیه‌السلام فرمود: 🔆 «چون به صفا می‌ايستی روح خود را برای ديدار او در روز موعود صفا ده و چون در مروه قرار گرفتی اوصاف خود را در ديدگاه خدا از هر زشتي پاكيزه كن. از هوس‌های خود هروله كن و از نيرو و توان خويش بيزاری بجوی.» 📗 مصباح الشريعه ✍️ حاج ملاهادی سبزواری می‌گويد: 🌀 «سعي، حركت ميان دو كفۀ سيئات و حسنات است. 🌀 «صفا»، نشان تصفيه روح و «مَروه»، رمز مُروّت است. 🌀 «صفا»، آغاز راه و «مروه» پايان راه است. 🌀 «صفا»، عالم باطن و «مروه» عالم ظاهر است. ✳️ در صفا بايد مصفا شوی تا برگزيدۀ خدا شوی، و در مروه اهل مروت تا بتوانی با خلق جوانمردی پيشه كنی. ✅ سعی، حركت از عالم باطن به سوی عالم ظاهر است. ابتدا بايد روح و جنبۀ روحانی تغذيه شود بعد جسم، مَركب روح گردد. 🔹 عبد در سعی، رفت و آمد می‌كند؛ ازصفا به مروه، از مروه به صفا. 🔸 در رفتن نااميد از لطف حق است و در بازگشت اميد بر او غالب می‌شود. می‌رود و باز می‌گردد؛ اما در هر رفت و برگشتی نگران پذيرفته‌نشدن حضور خويش است. او يكبار خائفاً فاصله اين دو كوه را طی می‌كند و بار ديگر راجياً باز می‌گردد. 🕋 سعی مانند طواف در قالب عدد ٧ انجام می‌شود. اين عدد حاكی از بی‌نهايتی و پايان‌ناپذيری دارد. ظاهراً ساعی هفت مرتبه فاصله صفا و مروه را طی می‌كند؛ اما باطناً تمام عمرش در اين خوف و رجا سپری می‌شود. 📚 «كتاب جرعه‌ای از بيكرانه‌های حج، استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۲۳ 💠 *«ادامۀ بحث سعی»* ✍️ ملا احمد نراقی می‌گويد: كلّ حج، وقوف در صحنۀ قيامت است و عبد در يكی از صحنه‌های آن ميان دو كفۀ حسنات و سيئات در حركت است. ✳️ سعی ميان صفا و مروه در مسجدالحرام شبيه رفت‌وآمد پياپی بنده در دربار پادشاه است تا اخلاص خود را به او اظهار كند شايد كه مورد عنايت و رحمت سلطان قرار گيرد. 🔹 سعی از صفا آغاز می‌شود تا نگاه از حسنات و خيرات و مبرّات برداشته شود، فاعل حسنات خداست و بنده فقط مجری ارادۀ حضرت حق است. ✍️ اهل دل می‌گويند: صفا كفۀ پُرِ ترازو و مروه، كفۀ خالی آن است. ساعی ابتدا به سوی كفۀ پُر حسنات خويش می‌رود. او گمان می‌كند خيرات و حسنات بيشماری در كارنامۀ زندگی اوست؛ اما چون خوب نظر می‌كند درمی‌يابد آنچه در چشم او عظيم است در مقابل عظمت خدای عظيم هيچ هيچ است؛ زيرا هيچ‌كس نمی‌تواند حق بندگی خدای سبحان را به جا آورد. ✅ *چنين نگاهی تنها وابسته به سعی نيست بلكه سعی، سمبل زندگی روزمرۀ بشر است.* ⬅️ سعی، حركت در فراز و نشيب‌های زندگی است،حركت از جسم مادی است تا سير به افلاك روح. 💠 هركس در كل عمر بايد برای عاقبت بخيری و سعادت خود سعی كند و در انجام امور مادی و معنوی بر خدا تكيه كند. 📚 كتاب جرعه‌ای از بيكرانه‌های حج، اثر استاد زهره بروجردی 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
💠 *ادامۀ بحث سعي* 🌀 سعي حركتي مِن‌اللّه،الي‌اللّه ،مع‌اللّه و باللّه است. سعي از خدا به خدا و با خداست. بنابراين ساعي نيست كه سعي مي‌كند بلكه وجود خدايي اوست كه فاصله اين دوكوه را طي مي‌كند. 🔶🔸 در اذكار مربوط به سعي آمده است: *هفت بار «اللّه اكبر» بگوييد تا اعلام كنيد*: 🔸خداوند سبحان بزرگتر از آن است كه در توصيفات جا گيرد. خدابزرگتر از آن است كه كمك خويش را از سائل دريغ كند. 🔸 خدا بزرگتر از آن است كه به سعي و طواف بندگان محتاج باشد. 🔸 خدا بزرگتر از آن است كه درخواست‌ها را ناديده بگيرد. حاجی سعي را سمبل زندگي بعد از حجش مي‌داند، به سعي آمده تا باقيماندۀ منيت‌هايش را به اذن حق درهم شكند و تمام خصايل نيكو را از اينجا به زندگي روزانه‌اش بازگرداند. ❇️ *حاجي از خداوند مي‌خواهد* تا به او اجازه دهد به رسم جوانمردان قيام كند و به مروه بازگردد تا دراصطفاء باقي بماند. ✅ *آن‌كس كه ازسوي محبوب انتخاب شد*، در امر بندگي راكد و ساكن نمي‌ماند؛ زيرا برگزيدۀ خداي سبحان، لحظه‌اي ازعبوديت شانه خالي نمي‌كند و هميشه در رفت و آمد ميان صفا و مروۀ بندگي است و سيركمالي‌اش متوقف نمي‌شود. 📚«كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
۲۵ 💠 *تقصير* ✍🏼 «تقصير»، در لغت به معنای اختصار و در اعمال حج به معنای کوتاه کردن مقداری از موی سر یا موی پشت لب یا چیدن ناخن است. ✅ *در نگاه عرفانی «تقصیر»، نماد جدایی از عالم ماده است و حاجی کوچک‌ترین باقیماندۀ تعلقات را از خود دور می‌کند*. ◀️ ناخن و مو، سمبل زواید دنیایی اعم از رذائل اخلاقی یا امور مادی است. 🌀 در تقصیر، نفس محاسبه می‌شود. در ظاهر عمل عبادی خاصی انجام نمی‌شود، بلکه *حاجی از خداوند می‌خواهد که موانع رشد وکمال را مرتفع کند تا چون از حج برمی‌گردد به فطرت اولیه و پاکش بازگشته باشد*. 🕋 اینک، حاجی از احرام عمرۀ تمتع درآمده و از تمام مُحرّمات، مُحِلّ می‌شود و تا شروع مناسک حج تمتع، فرصت و مهلتی مناسب برای آمادگی وصال دارد. 📚«كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
💠 *عرفات* 🕋 براي ورود به عرفات بايد در ميقات نيّت حج تمتع كرد؛ اما ميان اين دو نيّت فاصلۀ عجيبي است. بار اول نيت عمرۀ تمتع و بار ديگر نيت حج تمتع. 🔷 براي احرام عمره بايد بيرون از بيت العتيق مُحرم شد؛ اما براي احرام حج تمتع مي‌توان از بيت العتيق مُحرم شد. ◀️ *در عمرۀ تمتع هنوز طعم وصال چشيده نشده است و درحج تمتع بوي وصال يار استشمام مي‌شود. گويا درعمره همه چيز گذراست و در حج تمتع پايدار و جاودان*. 🔷 حاجي درعمرۀ تمتع هنوز رهايي از وجود نفساني را تجربه نكرده است و در حج تمتع آزاد و رها از هر تعلقي مُحرم مي‌شود. ❇️ سرزمين عرفات به قدوم مبارك حضرت ولي‌ّعصر متبرك شده است و *اگر چشمي پاك باشد، پرتو نور وجود حضرتش را در عرفه ادراك مي‌كند*. بسياري از حجاج يافتند آنچه را كه بايد مي‌يافتند وديدند آن كس را كه بايد مي‌ديدند؛ اما زبان حال من درعرفات اين است: 🍃 من كه باشم كه برآن خاطر عاطر گذرم لطف‌ها مي‌كني اي خاك درت تاج سرم ☘️🍃 روز نهم ذي‌الحجه روز تجلي وجه‌الله ،روز معرفت و شناخت امام زمان است، *در اين روز جلوۀ تامه خداي سبحان حضرت وليّ‌الله‌الاعظم تجلي كامل دارند*. سرزمين عرفات معطر از عطر يوسف گمشده است. در اين صحرا همه درپي معرفة الامام‌اند. 🍃☘️ در روايت آمده است : حضرت وليّ‌عصر خطاب به علي بن مهزيار مي‌فرمايد: اي پسر مهزيار! پدرم امام حسن عسگري به من دستور داد كه براي اقامت، كوههاي سخت وسرزمین خشك و دوردست را برگزينم،عرفات يكي از همين سرزمين‌هاست. ◽️ *عرفات مجلس معارفه‌اي است كه در بيابان برگزار مي‌شود. وسعت صحراي عرفات نشان از معرفت بي‌انتهايي است كه همه طالب آن‌‌اند. معارفه‌اي در خلوت؛ اما خلوتي در عين كثرت. همه هستند؛ اما هيچ‌كس به ديگري مشغول نيست*. ◽️ *همه در خلوت خويش مي‌انديشند*، فكر مي‌كنند، عبادت مي‌كنند، گريه مي‌كنند، نماز مي‌خوانند و گروهي بي‌صدا با مولايشان نجوا مي‌كنند. 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجردی» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
💠 *ادامۀ بحث عرفات* ❇️ وقوف در این سرزمین از اذان ظهر تا غروب آفتاب واجب است. *زمان* بهانه‌ای است که هیچ چیز پنهان و ناپیدا نباشد. *تابش مستقیم خورشید نمادی از تابش وجود حضرت حجت است*. ❇️ سِرّ اعظم حج، اجتماع در عرفات است که *هیچ صاحب معرفتی از وصال به امام ناامید نیست*، گرچه چشمانش از دیدن امام محروم است؛ اما چشمان حضرت به سوی اوست. امام آب گوارا بر تشنه‌لبان و راهنمای گمشدگان است. امام امانتداری همراه، پدری خیر‌خواه و برادری مهربان است. ✴️ چه سعادتمند چشمانی که به پرتو نور او در عرفات روشن می‌شوند و چه خسارت دیده‌اند چشمانی که از برکت وجودش غافل‌اند. 🔷🔹 اهل دل معتقدند عرفات از دو جهت پایگاه و مرکز شناخت است: 🔹 اول آنکه زائر در عرفات به عجز کامل خویش در مقابل مولا اقرار می‌کند و این سرزمین برای او نشان صحرای قیامت است؛ 🔹 دوم آنکه حاضرین در عرفات جلوه‌گری‌های محبوب را چنان به‌وضوح احساس می‌کنند که دلیلی برای ناامیدی باقی نمی‌ماند. ✴️ خداوند به برکت امیرالحاج و وجود ولیّ‌الله، می‌بخشد و بنده به واسطۀ او طلب می‌کند. در این سرزمین و فضای ملکوتی، *تنها گناه ناامیدی، پروندۀ حاضرین را سیاه می‌کند*. ✅ *حاجی باید یقین کند که مورد عنایت خاص خدای خویش است*. ❇️ *عرفات کلاس فشرده ای است که از ظهر شاگرد می‌پذیرد وغروب آن‌ها را با گنجینه‌ای از علوم و معارف الهی به مشعر می‌فرستد*. 📚 «كتاب جرعه‌اي از بيكرانه‌هاي حج، اثر استاد زهره بروجری» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
""ادامه بحث عرفات"" زائر در عرفه با علم به اين مطلب دعا مي كند كه هر دعايي مستجاب است زيرا يكي از القاب اميرالحاج حضرت بقيه الله الاعظم ، يدالباسط است يعني دست باز خدا . در عرفه ما سراغ دست باز خدا مي رويم ايشان هرچه عطا كند از خزانه كرم خدا كم نمي شود . خدا براي يدالله اش محدوديتي قرار نداده است كه تا چه اندازه عطا كند ، سفره رحمت خدا در عرفات چنان گسترده است كه به هيچكس اجازه نمي دهند از رحمت خدا نا اميد برگردد و نا اميدي را بالاترين گناه انسان در عرفات مي دانند حاجي بايد در نهايت اميد قدم به اين سرزمين بگذارد . عرفات سرزمين اعتراف به تقصير هاست . در آن سرزمين هركس به قصور خود پي ميبرد گويا روشنايي و وضوح عرفات تا عمق جان نفوذ مي كند و انسان بيشتر از هميشه بر نواقص و كاستي هاي خود واقف مي شود. همه آمده اند تا در اين صحرا بگويند:خدايا از كاستي ها و نواقصمان به تو پناه مي اوريم . سركشي هاي ما در مقابل تو فقط به جهت كوتاهي و كم كاري هاي خود ماست ، ناتواني هاي ما در امر بندگي زائيده ظلمتهاي نفساني ماست . چنين شناختي در فضاي نوراني عرفات بر زائر حاكم مي شود ، او در آن صحرا، آرام و بي صدا و گاه با گريه و ناله در محضر حق اعتراف مي كند. خدايا منيت هايم موجب تاريكي درونم شده و سبب گمراهي در مسير بندگي ام گشته ، اگر تو مرا تحت حمايت خويش قرار ندهي و از رذايل نفساني رهايم نسازي ، تمام موجودي ام از دست مي رود. گويا در عرفات، آتش عشقي در ني فتاده است . اين آتش بيش از هر زمان شعله مي كشد و منيت ها را مي سوزاند و خاكستر مي كند . طعم تلخ هجرانها در عرفات بيشتر احساس مي شود ، حضور در آنجا معنايي ديگر به خود مي گيرد و چون حضور آن غايبِ هميشهِ حاضر در عرفات احساس مي شود بايد دست در دامنش زد و اعلام كرد: اين تطاول كه كشيد از غم هجران بلبل/ تا سرا پرده گل نعره زنان خواهد شد/ مولاي من ! غم هجران تو تنها درد زندگي من است . يعقوب وار وا اسفا همي زنم/ ديد خوب يوسف كنعانم آرزوست / هريك از ما براي درمان غم فراق مولي ، به عرفات اميد بسته ايم. از ظهر تا غروب در كوره عشق اين سرزمين مي سوزيم تا در اين كوره گداخته شويم و بسوزيم شايد خروج از عرفات تولد و آغازي دوباره باشد ، آغازي بدون منيت هاي گذشته و تولدي بدون خطاهاي پيشين . حافظ شكايت از غم هجران چه مي كني/ در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور/ استاد بروجردی «كتاب جرعه ایی از بيكرانه های حج» 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
""مشعرالحرام "" مشعر را هم خانواده با شَعر و شعور دانسته اند. شعر به فتح شین به معنای مو است و شاید مشعر از آن رو مشعر نامیده شده که تمام معارف در آنجا چون مو ظریف و دقیق اند.در مشعر باید دقت داشت مبادا در محل شعور قرار گیریم اما در زمره "لا یشعرون" باشیم. تمام بخشیده شدگان و به معرفت روزانه رسیده های عرفات، در بیابانی به نام مشعر یا مزدلفه وارد می شوند تا بر سفره معرفت دیگری که خداوند در شب تدارک دیده، بنشینند. مزدلفه از زلف به معنی نزدیک بودن است زیرا قلوب مومنین در عرفات چنان به هم گره خورده که فاصله و تفرقه ایی در میان نیست و به لطف حضرت ولیعصر، آرامش و نزدیکی قلوب به یکدیگر تداوم میابد. ابن عربی می گوید: اگر کسی در چنین فضایی توفیق قرب را نیابد در حقیقت حج نکرده است زیرا حج هجرت از تمام رذایل به سوی کمال است. مشعر، کلاس شبانه و تکرار درس عاشقی است. در مشعر تمام حجابها و تعلقاتی که میان من ومولایم فاصله انداخته و سبب شده در غیبت او بمانم را به سنگریزه ایی بدل می کنم وآنرا بر شیطان نفس می زنم تا از اسارتش آزاد شوم. همه در مشعر و در آن تاریکی نورانی ، سنگریزه جمع می کنند تا در سرزمین منی بدون اسلحه حضور نیابند، اسلحه ایی علیه نفس اماره. عرفات و مشعر دو مهمان سرای محبوب اند یکی در روز برپا می شود ودیگری در شب ، مهمان می پذیرد. اما در هردو مقصد یکی است در هردو باید دست به دامن مولی زد و بندگی کرد و در هر دو ضیافت باید از زمین مادی به سوی آسمان عقل و عشق پرواز کرد. سید حیدر آملی می گوید: در مشعر، مشاعر تحت سلطه حق قرار می گیرند و زبان و تمام اعضاء و جوارح خدایی می شوند. مشعر داستان بیداری شبانه عاشق در محضر معشوق است او در شب آمده تا بگوید اگر همه عالمیان به خواب روند ، اما من از شوق دیدار چشم برهم نمی گذارم. مشعر را از کلمه شعور واز کلمه اشعار نیز مشتق کرده اند. شعور همان معرفتی است که در مشعر از سوی محبوب به مهمان عطا می شود و اشعار به معنای علامت و نشانه است. چشم حقیقت بین درمشعر، علایم و نشانه هایی می بیند که از آن بی نشان عالم خبر میدهد.خبری از عَلَم المنصوب، خبری از رکن عالم هستی ، خبری از مهدی فاطمه، گویا آنها در شب مشعر ندبه میخوانند و فرازهای آن را با چشم دل می بینند. وقوف در مشعر به دو نیّت نیاز دارد: نیت با شعور شدن و نیت با شعار ماندن. در مشعر حاجی خود به جمع آوری سنگریزه می پردازد که مستحب است سنگریزه در رنگهای مختلف و بکر و دست نخورده باشد یعنی هرکس خود واقف بر عیوب خویش است و خود باید آنرا شناسایی کند و به قصد نابود کردنشان مسلح شود. و تغییر رنگ به این دلیل است که هرکس گرفتار عیوب و رذیله های متفاوت است. و بکر و دست نخورده بودن سنگ به این دلیل است که هرکس ترفندهای مختلفی را نسبت به دشمن بکار برد تا دشمن را با ترفند بکر و مخصوص به خود نابود کند. ادامه دارد استاد بروجردی كتاب جرعه ای از بيكرانه های حج 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
""ادامه آداب مشعرالحرام"" نكته قابل توجه ديگر در اين سنگ ريزه ها آنست كه حاجي در حج بايد تأمل داشته باشد اگر مال دنيا به اندازه سنگ ريزه هم باشد حساب و كتاب دارد ، محدوده دارد همچنين متوجه مي شود اگر كسي عاشق سنگ ريزه ها باشد يعني عاشق دنيا است و مردم حق دارند او را غير عاقل خطاب كنند و در شمار لا يعقلون قران قرار دهند. اگر كسي ببيند كه من با سنگ ريزه ها بازي مي كنم حق دارد بگويد هنوز بچه ايي و بزرگ نشده ايي بزرگترها كه دل به سنگ ريزه نمي بازند ، بچه ها دلشان به اين بازيچه ها خوش است . در واقع مشعر محل دقت و ريز بين بودن است و اين دقت به تلاش و توجه مضاعف نياز دارد يعني حقيقتا در مشعر تلاشگر بودن را آموزش مي دهند بايد تلاشگر باشي براي خدا تا بتواني دنيايت را به اندازه سنگريزه كوچك كني و آنرا با تمام توان براي نابودي نفس اماره پرتاب كني و عليه نفس اماره خرج كني اللهم اخرج حب الدنيا من قلوبنا ادامه دارد استاد بروجردی كتاب جرعه ای از بيكرانه های حج 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
٣١ ""اسرار مِنی"" اهل لغت برای مِنی معانی آزمایش کردن، اندازه گرفتن، خون ریختن را ذکر کرده اند. و در معنای دیگر به آرزوها هم منی گفته میشود یعنی آرزوهایی که دست یابی و رسیدن به آن نه تنها سازنده نیست بلکه حجابی میان بنده و مولا ایجاد می کند ، باید در این سرزمین قربانی کرد. رمی جمره به معنای پرتاب کردن تعداد مشخصی سنگ به ستونهای معین، كه از اعمال منی میباشد تا باقیمانده وساوس شیطان از حاجی دور شود. در رمی جمرات ظاهرا شیطان سنگباران می شود اما باطنا هرکس نفس اماره خویش را سنگباران می کند.حاجی در رمی می آموزد که نباید با دشمن، آهسته و گام به گام برخورد نمود بلکه باید محکم، کوبنده ومتوالی جنگید.زیرا شیطان خناس است و رفت و آمد پنهانی و آشکارا دارد. و همین تردد و رفت و آمد شیطان سبب تکرار رمی در سه زمان می شود. ابن عربی می گوید :جمرات همان جماعات است و هر جمره ایی جماعتی است از این رو مستحب است که بیش از یک سنگ باشد تا در آن معنی جماعت پدید آید. در رمی، معجزه ایی آشکار است که هرکس با چشم سر میتوان آنرا دید و با گوش ظاهری می توان شنید . معجزه ایی ملکوتی که در عالم خلق احساس می شود یعنی هرکس در ازدحام جمعیت پرتاب سنگ خود را می بیند و صدای آنرا می شنود در رمی ، قدرت خدا تجلی عینی به خود می گیرد گویا چشم وگوش به توانی مضاعف وغیر قابل تصور دست می یابند و حاجی جلوه نام سمیع و علیم خدای سبحان می شود. اهل دل می گویند هریک از جمرات سمبل یکی از نفوس است که باید جدا جدا و تک تک نابود شود یکبار نفس اماره که به خطا وسوء امر می کند ، نابود شود بار دیگر نفس مسوله که بدیها را، زیبا جلوه می دهد و سبب فریب می شود، هلاک گردد و در سومین رمی، تکلیف نفس لوامه روشن می شود. این نفس سرزنش کننده است اما گاهی وظیفه خود را از یاد می برد و خاموش و ساکت است.در این زمان است که باید با سنگریزه جمرات نابود شود والا حضور این نفس، به عنوان وجدان بیدار بشر خوب است. حاجی با سنگباران این نفوس به نفس مطمئنه دست می یابد.و با قصد قربت مشغول بندگی میشود ادامه دارد استاد بروجردی كتاب جرعه ای از بيكرانه های حج 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
٣٢ "" اسرار قربانی كردن "" در روز دهم ذی الحجه واجب دیگری که قربانی کردن شتر گاو یا گوسفند است ، انجام می گیرد. عید قربان یاد آور حکایتی عجیب و تکان دهنده از پدر وپسری است که غرق در جلال و جمال محبوب شدند و از ما سوی الله چشم فرو بستند. ابن عربی در فتوحات می گوید : قربانی ذبح نفوس است، نفوسی که در طواف وعرفات و مشعر از میان نرفته اند.نفسی که اگر باقی بماند، رشد می کند و مانع حرکت کمالی می گردد. این نفس در منی ذبح می شود.در واقع حال که روح توانست به عالم بالا بپیوندد، باید به شکرانه آن روح یک حیوان را آزاد کرد. حال که منازل حج برای حاجی سیر صعودی وکمالی ایجاد نمود، حیوانی نیز باید به کمال برسد و در خدمت نفع رسانی به انسان قرار گیرد.در حدیث شبلی آمده که در قربانی ظاهرا گوسفند قربانی می شود اما حقیقتا گلوی طمع و حرص قطع می شود.بعضی قربانی را نوعی پرداخت صدقه می دانند که در پاسخ ،خدای سبحان رذایل اخلاقی حاجی را از میان می برد. سوالی در پایان مطرح می شود که اگر حاجی در سیر اعمال حج تحت نام جواد وکریم حضرت حق قرار گرفته و لطافت و روحانیتی خاص جان او را به آرامش رسانده ، چگونه می تواند حیوانی را ذبح کند؟ اهل دل می گویند:حضور در مناسک حج چنان بر ساختار شخصیتی حاجی اثر می کند که او از افراط وتفریط مصون می ماند .یعنی انسان باید هم تحت نام جمال حق قرار گیرد و هم تحت نام جلال او وفرمانبرداری از دستور ذبح، تا دشمن گمان نکند که اگر کسی درمناسک حج در سایه نام رئوف خدای سبحان قرار گرفته، در برابر رذایل اخلاقی سکوت می کند و مسامحه می نماید.خیر از هیچ خطایی چشم پوشی نخواهد کرد و هوشیار و آگاه قدم در حیطه مقابله می گذارد و باطل را بطور کامل ذبح می کند. ادامه دارد استاد بروجردی كتاب جرعه ای از بيكرانه های حج 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr
"" تقصير "" حاجی بعداز قربانی ،حلق و تقصير می كند . حلق به معنای تراشيدن موی سر است و تقصير به معنای كوتاه كردن مقداری از مو يا ناخن ، زنان تقصير می كنند و مردان ، حلق . انجام اين امر الهی ظاهری دارد و باطنی . ظاهرش آنست كه رذايل و آلودگی ها از فاعل دور شود قران می فرمايد: ثم ليقضوا تفثهم سپس بايدآلودگيهايشان را برطرف سازند. و اما باطن حلق ، جدايی از انواع موانع و تعلقات كمالی است. سيد حيدر آملی مي گويد : وقتی از همه چيز جدا شدم تازه دينم كامل و حجت بر من تمام شده است . در هر قسمت از مناسك بايد كوشيد تا موانع و حجب ميان بنده و امام زمان (عج) مرتفع شود . با چشم منی ، جمال او نتوان ديد / با گوش تويی، مايه كوری و كری است / اين ما و تويی ، مايه كوری و كری است / اين بت بشكن تا شَوَدَت دوست پديد/ ابن عربی می گويد: در تقصير موانع دريافت شعور از ميان برداشته می شود . حاجی قبل از تقصير رذايل را ذبح كرده و حال در اين مرحله بايد موانع پذيرش كنار رود . سَر ، پايگاه دريافت آگاهی و شعور است ، اگر مو تراشيده ميشود اين عمل سمبليك ، نمايانگر آنست كه موانع دريافت شعور و آگاهی كنار می رود . 🔸پايان مباحث اسرار حج استاد بروجردی كتاب جرعه ای از بيكرانه های حج 🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/nasimeasr