eitaa logo
نسیم معرفت
133 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
100 فایل
تحلیل اتفاقات و حوادث روز کشور، ذکر ایام،احادیث ائمه هُدی علیهم السلام،اعمال مذهبی،مناسبتی،ادعیه و زیارات معروفه،ختم قرآن،فراز تلاوت های مجلسی قراء مصری و ایرانی،اعلانات مذهبی و نجومی، مداحی، روضه، مولودی و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
این خانه را خراب مکن بر سرم مریز غمگین ترین مریض، علی را بهم مریز این قدر وقتِ شانه پرت را تکان مده پلکِ تو کافی است سرت را تکان مده امشب چقدر حال و هوایت عوض شده تقصیر سرفه است صدایت عوض شده آئینه‌ی ترک ترک از سنگِ غم، مریز خانوم من عزیز  علی را بهم مریز دیدی چگونه زندگی‌ام را بهم زدند دیدم تو را چگونه همه پشتِ‌هم زدند قلبم کنارِ توست ولی تیر می‌کشد این چند وقت پشتِ علی تیر می‌کشد باشد قبول چهره‌ی خود را نشان مده گهواره خالی است عزیزم  تکان مده ای خون تازه اینهمه در هر قدم مریز ای سرفه‌ی غلیظ علی را بهم مریز : 💔 این غم کجا برم که تو را مردها زدند هر ضربه را برای رضای خدا زدند سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نیمه شب است و مانده علی كه چه‌ها كند  باید بساطِ غسلِ کسی را به پا کند حیدر بنا نداشت که بی فاطمه شود  اما بناست خانه ی قبری بنا کند باگریه کارِ غسلِ خودش را شروع کرد باید کهِ مثلِ شمع، نباید صدا کند بعد از سه ماه رو زدن و رو ندیدنش وقتش رسیده فاطمه را روبنا کند هر عضو شستشوش یکی را زِ هوش برد مانده علی چه با جگر بچه ها کند دستش کجا رسید که دادش بلند شد مجبور شد که کارِ خود را رها کند مانده که گرمِ شستنِ زخم تنش شود  یا فکرِ جا به جا شدنِ دنده ها کند زهرا چه راحت است علی پُر جراحت است  دنیا نخواست که با جگرش خوب تا کند : 💔 غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
نفس تا یار من باشد، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل، اگر مولا شود حاضر و یا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کردومنکر گشت محضر را یقینأ بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگر خود بینی، بهشت و حوض کوثررا مرا همراه با شیرش، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت، ببوسم دست مادر را : خدا دمیده تو را جای روح در بدنم مگر بدون تو هم می شود نفس بزنم؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نفس تا یار من باشد، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل، اگر مولا شود حاضر و یا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کردومنکر گشت محضر را یقینأ بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگر خود بینی، بهشت و حوض کوثررا مرا همراه با شیرش، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت، ببوسم دست مادر را : خدا دمیده تو را جای روح در بدنم مگر بدون تو هم می شود نفس بزنم؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
به بندگی نرسد بنده ای به پای علی قلم چه عاجز ولال است در ثنای علی محب آل علیم خوشم که اثباتِ حلال زادگی من بود به پای علی علی امام من است و تمام عمرم را شوم غلام کسی که بود گدای علی لبم که خورد به انگور زرد کنج ضریح شدم ز باده پرستان مبتلای علی قسم به شأن یدالله فوق ایدیهم قبول حق نشود سجده بی ولای علی پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی نبی پس از شب معراج با تبسم گفت: نشسته بین هجاهای رب صدای علی نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم بهانه بوده بنایش فقط برای علی از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف زمان سجده بود در سرم هوای علی زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست گرفته فاطمه در دست خود لوای علی علی و فاطمه یک روح در دوتا بدن اند نوشته ام صد و ده فاطمه به جای علی قسم به ضامن آهی که سر زد از آهو فقط رضای خدا هست در رضای علی : تا روز حشر هم که بگویم علی کم است قرآن بدون او ثمرش ابن ملجم است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
به بندگی نرسد بنده ای به پای علی قلم چه عاجز ولال است در ثنای علی محب آل علیم خوشم که اثباتِ حلال زادگی من بود به پای علی علی امام من است و تمام عمرم را شوم غلام کسی که بود گدای علی لبم که خورد به انگور زرد کنج ضریح شدم ز باده پرستان مبتلای علی قسم به شأن یدالله فوق ایدیهم قبول حق نشود سجده بی ولای علی پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی نبی پس از شب معراج با تبسم گفت: نشسته بین هجاهای رب صدای علی نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم بهانه بوده بنایش فقط برای علی از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف زمان سجده بود در سرم هوای علی زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست گرفته فاطمه در دست خود لوای علی علی و فاطمه یک روح در دوتا بدن اند نوشته ام صد و ده فاطمه به جای علی قسم به ضامن آهی که سر زد از آهو فقط رضای خدا هست در رضای علی : تا روز حشر هم که بگویم علی کم است قرآن بدون او ثمرش ابن ملجم است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
یکه بود و بی حریف، این شد که لشگر باب شد لشگری را کشت، جنگ نابرابر باب شد تیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشت در عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شد هیبتش را چون موذن داخل محراب دید ابتدای هر اذان الله اکبر باب شد شیعیان توحیدشان را در ولایت یافتند در نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شد اصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علیست ختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شد گفت پیغمبر انا علمٌ علیٌ بابها در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد هرچه را شد باب کردند، آخرش اما چه شد؟ آخرش حیدر امیرالمومنین ارباب شد : بده برگ امانت را، بزن امضا زیارت را نجف ایوان طلایت را، امیرالمومنین حیدر سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تصوّر می کنم در ذهنِ خود ایوان زرّین را برای دردها پیدا نمودم راه تسکین را پرستیدند آتش را اگر آبا و اجدادم خدا را شکر از چشمان تو آموختم دین را اگر فرهاد قبل از کوه، اوصاف تو را میخواند رها می کرد از اول غرورِ تلخِ شیرین را دمی پیش فقیرانی و گاهی عرش اعلایی طراز عشق تو تعیین کُند بالا و پایین را رکوعت حلقه ی انفاق را در گوش عالم کرد کدامین شاه اینگونه کرامت کرده مسکین را؟ عصا را اژدها کردی شما… امّا نمیدانم چرا؟موسی گرفته در میان خلق تحسین را زمانی که کمی اعجاز را ظاهر کنی، قطعا مریدان نجف گویند، حتی مردم چین را مرا با جنتِ آب و درخت و حور، کاری نیست نمیخواهم بدون تو دمی این دام رنگین را برای زاهدان بی علی قرآن چنین فرمود: فقط پر کرده از مصحف الاغی بار خورجین را شکوه رد شمست را درِ خیبر تداعی کرد شنیدم در پس پرده تو داری برتر از این را محبت بر تو کار هرکس و ناکس نمی باشد نهادی بی هوا بر دوش ما این بار سنگین را زمان قبض روح عاشقان میایی از این رو زیارتنامه باید گفت در آن لحظه تلقین را : بدون حب شما عشق نابفرجام است جوان نجف که نبیند جوان ناکام است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
گرچه در دفتر من صحبتِ مولاست فقط هرچه گفتم نَمی از ساحلِ دریاست فقط یک گفتم و عمریست، دهانم عسلی‌ست ذکر شیرینیِ حلوا به مَثَل‌هاست فقط احترامِ همه‌ی خلق، به جایش؛ اما نوکر خانه‌ی آقاست، که آقاست فقط همه‌ی جاذبه‌ها روی زمین معترفند نجفِ اشرفِ مولاست، که زیباست فقط هرکه دنبال طلا رفته خبردار شود هرچه گنج است، در ایوانِ مُطَلاّست فقط آی سائل به کجا رو زده‌ای غیرِ حرم ؟ زود برگرد، که حاجات تو اینجاست فقط نه فقط در نجفش؛ در همه جای عالم دستِ گلدسته‌ی مولاست، که بالاست فقط بس که بر سینه‌ی خود سنگِ علی را زده‌ایم ذکر دمِ دُرّ نجفِ ماست فقط کاش می‌شد قلم عفو، بگیرد دستش برگه‌ی نوکری ام گیر یک امضاست فقط : ♥️ غلام خانه زاد توست کاری به غیر از نوکری کردن بلد نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
گرچه در دفتر من صحبتِ مولاست فقط هرچه گفتم نَمی از ساحلِ دریاست فقط یک گفتم و عمریست، دهانم عسلی‌ست ذکر شیرینیِ حلوا به مَثَل‌هاست فقط احترامِ همه‌ی خلق، به جایش؛ اما نوکر خانه‌ی آقاست، که آقاست فقط همه‌ی جاذبه‌ها روی زمین معترفند نجفِ اشرفِ مولاست، که زیباست فقط هرکه دنبال طلا رفته خبردار شود هرچه گنج است، در ایوانِ مُطَلاّست فقط آی سائل به کجا رو زده‌ای غیرِ حرم ؟ زود برگرد، که حاجات تو اینجاست فقط نه فقط در نجفش؛ در همه جای عالم دستِ گلدسته‌ی مولاست، که بالاست فقط بس که بر سینه‌ی خود سنگِ علی را زده‌ایم ذکر دمِ دُرّ نجفِ ماست فقط کاش می‌شد قلم عفو، بگیرد دستش برگه‌ی نوکری ام گیر یک امضاست فقط : ♥️ غلام خانه زاد توست کاری به غیر از نوکری کردن بلد نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
آنکه را حُبِّ علی نیست به دل، از ما نیست هرکه شد شیفته ی عشق علی، تنها نیست سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم جز علی هیچ کسی بر دل ما مولا نیست مدد از حیدر کرار فقط می جوییم أغنیا را غمِ افزون و کمِ دنیا نیست گشته بازنده ی دنیا و قیامت قطعا آنکه بر لوح دلش حُبّ علی پیدا نیست ما مسلمان شده ی مکتب آلُ اللّهیم زندگی بی علی و آل علی زیبا نیست : در نجف می گیرد آرامش قلوب مومنین نیست بهتر از حریمت بارگاهی مرتضی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، روزتون معطر بنام .
آنکه را حُبِّ علی نیست به دل، از ما نیست هرکه شد شیفته ی عشق علی، تنها نیست سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم جز علی هیچ کسی بر دل ما مولا نیست مدد از حیدر کرار فقط می جوییم أغنیا را غمِ افزون و کمِ دنیا نیست گشته بازنده ی دنیا و قیامت قطعا آنکه بر لوح دلش حُبّ علی پیدا نیست ما مسلمان شده ی مکتب آلُ اللّهیم زندگی بی علی و آل علی زیبا نیست : در نجف می گیرد آرامش قلوب مومنین نیست بهتر از حریمت بارگاهی مرتضی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، روزتون معطر بنام .