نکات_آموزنده
حجت الاسلام رنجبر:
♦️گاه چشمه می جوشد وآب هم به سمت مزرعه سرازیر می شود ، اما زباله ها راه را بر آب می بندند ،
🔸حکایت خدا، حکایت چشمه، و قصه ما همان قصه مزرعه است؛
🔹 خدا وعده کرد که ازدواج کن روزی ات با من.
🔸حال اگر خبری نیست زباله ها را
دور کن!
🔹زباله هایی همچون : اسراف ها ، ولخرجی ها ، چشم هم چشمی ها ، و یا تنبلی ها ، تن آسانی ها ، و یا ...
#آموزنده
🍃❤️ @nasimevelayat
🔺زندگی دیگران را نابود نکنیم.
جوانی از رفیقش پرسید: کجا کار میکنی؟ پیش فلانی، ماهانه چند میگیری؟ ۵۰۰۰.
همهش همین؟ ۵۰۰۰؟ چطوری زندهای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است.
🔻زنی بچهای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت: به مناسبت تولد بچهتون، شوهرت برات چی خرید؟ هیچی! مگه میشه؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام.
پدری در نهایت خوشبختی است، یکی میرسد و میگوید: پسرت چرا بهت سر نمیزند؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار میکند!
این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛
چرا نخریدی؟
چرا نداری؟
یه النگو نداری بندازی دستت؟
چطور این زندگی را تحمل میکنی؟ یا فلانی را؟
چطور اجازه میدهی؟
ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم !
شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور، وارد خانهی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم.
#یادداشت
#آموزنده
#زندگی
#کنجکاوی
@nasimevelayat
🌷💫🌷💫🌷💫
🥀داستان آموزنده
🌷 هر کاری انجام میدیم به خودمون برمیگرده
🥀یکی از روزها ، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند:
از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود و اینکه این کیسه ها را برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کنند.همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند…
وزراء از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کیسه ای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند....!
وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه ها و با کیفیت ترین محصولات را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب می کرد تا اینکه کیسه اش پر شد...!
وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه این میوه ها را برای خود نمی خواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی کند، پس با تنبلی و اهمال شروع به جمع کردن نمود و خوب و بد را از هم جدا نمی کرد تا اینکه کیسه را با میوه ها پر نمود…
وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات این کیسه اصلا اهمیتی نمی دهد. کیسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر نمود !!!
روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران را به همراه کیسه هایی که پر کرده اند بیاورند و وقتی وزیران نزد شاه آمدند، به سربازانش دستور داد، سه وزیر را گرفته و هرکدام را جدا گانه با کیسه اش به مدت سه ماه زندانی کنند…!!!
🌺کار نیکو کردن از پر کردن است🌺
#داستان
#آموزنده
@nasimevelayat
🌷💫🌷💫🌷💫
#آموزنده
قدیما چقدر خوب بود 😊😊
🌷میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود...
❣میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟
❣چرا اينقدر شاد بودن؟
چرا اينقدر احساس تنهايی نميكردند؟
🥀چرا زندگيها بركت داشت؟
چرا عمرشون طولانی بود؟
چون تو کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند که چی بخونند ثواب داره، دنبال عمل کردن بودند.
🥀فقط یک کلام میگفتند: خدایا به دادههایت شکر.
🍀نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره، میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره.
🥀موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن.
🥀موقعی که یکی مریض میشد، نمیگفتن این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونه طرف، ظرفاشو میشستن، جارو میزدن، غذاشو میپختن که بچه هایش غصه نخورن*
❣اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
🥀به بچه عیدی میدادند، میگفتن دلشون شاد میشه،
🥀 به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره...
🌷خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتاب ها دنبال ثواب نگردیم، خودمان را اصلاح کنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم نه فقط با خواندن دعا.
✅مهربان باشیم، محبت کنیم بی منت، بسپاریم به خودش که هم میدونه و هم میتونه.
#آموزنده
@nasimevelayat
🌷💫🌷💫🌷💫
🏝 #آموزنده
💠یوسف پیامبر(علیه السلام) همراه با دوجوانِ دیگر زندانی بودند، یوسف از لحاظ باطن(قلبی) و ظاهری زیباتر بود اما خداوند آن دو را قبل از یوسف از زندان بیرون برد و او علیرغم تمام امتیازاتش چندین سال بعد از آنان در زندان ماند
💠اولی بیرون رفت تا خدمتکار گردد
دومی بیرون رفت تا به صلیب کشیده شود
و یوسف بسیار انتظار کشید
اما بیرون رفت تا عزیز مصر گردد!!
💠روی سخن به تمام کسانی ست که آرزوهایشان به تاخیر افتاده، آنچه خداوند میگیرد از روی حکمتیست و آنچه باقی میگذارد از روی رحمتیست
✅ گاهی آرزوها تاخیر میکنند تا نعمتها زیاد شوند...
" ﻓﺄﺣﺴﻨﻮﺍ ﺍﻟﻈﻦ ﺑﺎﻟﻠﻪ "
"پس به خداوند گمان نیک بَرید"
#روانشناسی
#آرزو
#گمانخوب
#انتظار
https://eitaa.com/joinchat/3923116085C6efc9fc193