✳️ حاشیه ای بر مطالب ذکر شده در سومین اجلاس نخبگان منابر شیعه در کربلا
برای آن که همراهان مکرم در جریان برخی از ملاحظات مطالب ذکر شده در «سومین اجلاس نخبگان منابر شیعه در کربلا» قرار گیرند، نخست گزارش برگزاری این نشست به نقل از خبرگزاری مهر ارایه شد.
نخست لازم است به سهم خود از برگزارکنندگان این همایش؛ به ویژه فاضل مکرم حجت الاسلام دکتر حسین مرادی (زید عزه) تقدیر و تشکر ویژه کنم که افزون بر بهره بردن از مباحث علمی مفید، بهره بردن از مداحی ها، نقالی ها و شعر خوانی های بسیار تاثیرگذار، زمینه زیارت مراقد شریف اهل بیت (ع) را فراهم آوردند. خداوند به همه آنان پاداش خیر فراوان ارزانی بفرماید.
در جلسه مفصل و صمیمانه ای که در تاریخ شانزدهم خرداد ماه در محل اسکان با فاضل محترم جناب آقای داود منافی پور در حضور برخی از فضلاء برگزار شد، نکات ذیل مورد بحث و گفتگو قرار گرفت:
🔹 یک؛ موکدا از تلاش های ایشان برای تعظیم شعائر سالار شهیدان (ع) و همه خدمات گذشته و کنونی ایشان؛ به ویژه پایه گذاری مراسم شیرخوارگان حسینی تقدیر و تشکر شد.
الحق و الانصاف جا دارد که از امثال ایشان که بیش از سی سال از عمر خود را به مطالعه در باره جریان عاشوراء اختصاص داده و در ترویج فرهنگ کربلا در سطح فراملی خدمات بسیار با ارزش و ماندگاری به انجام رساندند، تقدیر و تحسین شایسته انجام گیرد.
ایشان حسب گزارش خود برای ارایه مبحث «قمیص الحسین (ع)» سال ها وقت گذاشته و هزار صفحه مطلب فراهم کرده اند. عشق و دلداگی به سالار شهیدان (ع) از هر جهت در ایشان مشهود است. خداوند تمام تلاش های ایشان را مورد رضایت خود و ذخیره یوم الحساب ایشان قرار دهد!
🔹 دو؛ عرض شد که با پدیده نماد سازی و ضرورت آن برای انتقال سریع و رسای معارف الهیه موافق هستم. شواهد فراوانی در متون دینی وجود دارد که پدیده نماد و نماد سازی البته با تاکید بر ابتنای آن بر متون وحیانی، امر موکدی است؛ همان گونه که کلمه توحید «لا اله الا الله» نماد اسلام و اذان نماد نماز و مسجد تلقی می گردد. نیز در روایت امام حسن عسکری (ع) مصادیقی همچون آشکاری در قرائت بسمله و انگشتر به دست راست کردن، به عنوان علامت و نماد تشیع اعلام شده است.
ضمن این که شواهد آشکاری در روایات وجود دارد که اهل بیت (ع) پیراهن خونین سالار شهیدان (ع) را نماد کربلا می دانند. بهترین گواه مدعا روایت معروف ورود صدیقه طاهره (ع) به محشر و در دست داشتن همین پیراهن به عنوان شکایت به محضر الهی است.
🔹 سه؛ با توجه به آن که فاضل محترم جناب آقای منافی پور در دو روز همایش پیوسته از کتاب کامل الزیارات تمجید کرده و موکدا و مکررا از صحت همه روایات آن دفاع کرد، به ایشان عرض شد که به رغم جایگاه بلند ابن قولویه؛ به حدی که از توثیق ایشان نسبت به راویان کتاب خود، به عنوان یکی از توثیقات عام یاد می شود و به رغم جایگاه فرازمند کتاب کامل الزیارات، اما باید دانست که چنان نیست که بزرگان گذشته و معاصر شیعه، همه روایات این کتاب را صحیح و بدون هیچ مناقشه بدانند.
بهترین شاهد مدعا آن که ابن قولویه شاگرد محدث بی بدیل شیعه؛ یعنی ثقه الاسلام کلینی بوده و البته کتاب او در مرحله فروتر از کافی شریف شناخته می شود. با این حال به جز اخباریان آن هم شمار غالب و نه همه آنان، همه روایات کافی شریف را صحیح نمی انگارند.
👇👇👇
🔹سه؛ با توجه به این ایشان برای دفاع از نماد بودن پیراهن سالار شهیدان (ع)، تمام روایات ناظر به پیراهن ملکوتی ارسال شده از بهشت توسط جبرئیل (ع) که در طول تاریخ میان پیامبران دست بدست شده و مایه حفظ آنان از آفات معرفی شده است، را منطبق با همان پیراهنی دانستند که در کربلا بر تن شریف سالار شهیدان (ع) بوده است، سه نکته به ایشان عرض شد:
نکته اول: به رغم دفاع از این دست از روایات، هیچ نشانه روشنی از آن که پیراهن ملکوتیِ مورد اشاره در روایات همان پیراهنِ برتن سالار شهیدان (ع) بوده است، وجود ندارد و خود ایشان پذیرفت که دلیل روشنی برای اثبات این مدعا نیافته است.
نکته دوم: به استناد روایات و اسناد تاریخی، پیراهنی که بر بدن شریف سالار شهیدان (ع) بود، در اثر غارت تاریک دلان (لعنة الله علیهم اجمعین) و اسب تازاندن بر بدن مطهر، اثری از آن برجا نماند و ما هیچ سند و مدرک تاریخی و روایی در دست نداریم که این پیراهن پس از عصر عاشوراء در اختیار حضرت سجاد (ع) یا حضرت زینب (ع) قرار گرفته باشد. این در حالی است که ادعای ملکوتی بودن این پیراهن در کنار ملکی بودن آن، می طلبد که امکان محو آن میسر نباشد؛ چنان که روایات به این امر اشاره دارند.
آقای منافی پور هم پذیرفتند که چنین مدرکی وجود ندارد و مدعی شدند که یک یا دو مقتلِ عصر قاجار اشاره کرده اند که پیراهنی که در روز عاشورا بر تن سالار شهیدان (ع) بود، همان پیراهن مورد اشاره در روایات است. به ایشان عرض شد که چنین منابعی ابداً برای اثبات یک آموزه دینی قابل اعتنا نیستند؛ مطلبی که جنابشان از هر جهت با آن موافقت داشتند.
نکته سوم: از آن جا که ایشان ادعا کردند که این پیراهن به عنوان میراث انبیاء نزد اهل بیت (ع) نگاه داری می شود؛ بی آن که لزوماً کسی را از آن آگاهی دهند، به ایشان عرض شد که طبق روایات کافی شریف، اهل بیت (ع) اعلام فرمودند که سلاح پیامبر اکرم(ص)، صحیفه، جفر، جامعه و مصحف صدیقه طاهره (ع) و احیاناً مواردی دیگر، نزد آنان نگاه داری می شود و می دانیم که اهل بیت (ع) جز اصحاب خاص، اجازه آشکار شدن آنها را به کسی ندادند.
با این فرض، اگر پیراهن مورد ادعا جزو مواریث خاص اهل بیت (ع) باشد، باید آنان حداقل یک بار در روایات نقل شده از زبان امام سجاد تا حضرت حجت (علیهم آلاف التحیة و الثناء) نامی از پیراهن ملکوتی سالار شهیدان برده باشند. ایشان هم با کمال انصاف پذیرفتند که چنین مدرک و سندی وجود ندارد.
در پایان جلسه ایشان ابراز علاقه کردند که چنین جلسه علمی استمرار داشته باشد.
بدون تردید اعلام برخی از تشکیک ها به دعاوی علمی فاضل محترم جناب آقای داود منافی پور (دام افضاله) به معنای فروکاستن از خدمات و زحمات ایشان نیست.
خداوند همه ما در جهت رضایت خود رهنمون فرماید و نورانی ترین فرجام را برای ما رقم زند!
بمنه و کرمه
علی نصیری
صبح صادق پنجشنبه
هفدهم خرداد ماه 1403
کربلای معلی محل اسکان
@nasirigilani_ir
✳️ روایت بسیار درس آموز در باره میزان ورع موالیان اهل بیت (علیهم السلام)
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمْزَةَ الْعَلَوِيِّ قَالَ أَخْبَرَنِي عُبَيْدُ اللَّه بْنُ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الأَوَّلِ ع قَالَ كَثِيراً مَا كُنْتُ أَسْمَعُ أَبِي يَقُولُ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ لَا تَتَحَدَّثُ الْمُخَدَّرَاتُ بِوَرَعِه فِي خُدُورِهِنَّ ولَيْسَ مِنْ أَوْلِيَائِنَا مَنْ هُوَ فِي قَرْيَةٍ فِيهَا عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ فِيهِمْ مِنْ خَلْقِ اللَّه أَوْرَعُ مِنْه
نکات:
یک؛ كَثِيراً مَا كُنْتُ أَسْمَعُ أَبِي يَقُولُ؛ این فقره بیانگر اهمیت زیاد ورع است که امام صادق (ع) این چنین پیوسته آن را تکرار می فرمود.
لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا؛ بارها در روایات تاکید شده که صف محبان اهل بیت (ع) با شیعیان آنان جدا است. شیعه کسی است که حقیقتا پیرو و تابع اهل بیت (ع) باشد.
مَنْ لَا تَتَحَدَّثُ الْمُخَدَّرَاتُ بِوَرَعِه فِي خُدُورِهِنَّ؛ یعنی ورع و تقوای او باید آن قدر پر شهره و پر آوازه باشد که حتی زنانی که در پرده نشسته و به پا به بیرون اجتماع نگذاشته یا کم می گذارند، از ورع او ستایش کنند.
ولَيْسَ مِنْ أَوْلِيَائِنَا؛ تعبیر «أولیاء» حسب ظاهر به مرتبه ای بالاتر از شیعه ناظر است؛ یعنی کسی که به مرتبه دوستی و ولاء با اهل بیت (ع) رسیده است.
مَنْ هُوَ فِي قَرْيَةٍ فِيهَا عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ فِيهِمْ مِنْ خَلْقِ اللَّه أَوْرَعُ مِنْه؛ این فقره شگفت آور است. امام کاظم (ع) برای حد ورع معیاری آشکار ارایه فرموده است و آن این که مدعیان ولاء باید از میان ده هزار نفر ساکن در یک شهر با ورع تر باشند.
حقا روایت تکان دهنده ای است!
@nasirigilani_ir
ان شاء الله تعالی دروس خارج استاد علی نصیری از فردا شنبه نوزدهم خرداد ماه طبق برنامه قبلی برگزار خواهد شد.
✳️ جایگاه ماه ذوالحجه در متون دینی
بعد از جایگاه ماه مبارک رمضان، ماه شعبان و ماه رجب، ماه ذوالحجه را باید چهارمین ماه برتر سال دانست.
مهم ترین دلیل مدعا مقرر داشتن برنامه حج در این ماه و گره خوردن آن با حضرت ابراهیم (ع) و بیت الله الحرام است.
به ویژه دهه آغازین آن که زمان تکمیل ملاقات موسی (ع) با خداوند و لیال عشر است.
جریان به مذبح بردن اسماعیل، نمایان شدن ابلیس در سه موضع برای منصرف ساختن ابراهیم (ع) ، سعی میان صفا و مروه توسط هاجر و ... در این ماه رخ داد یا حداقل آن است که برای یادبود برخی از آنها حج در این ماه مقرر شده است.
در باره جایگاه و شخصیت حضرت ابراهیم، جایگاه حج، اسرار مناسک حج، جایگاه بیت الله الحرام و ... هزاران نکته قابل بیان است.
روز عرفه، روز عید قربان به عنوان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی، روز عید غدیر؛ بزرگ ترین عید اسلامی و ... همه در این ماه رخ نموده اند.
خوشا به حال کسانی که این ایام توفیق درک مکه و مدینه را دارند!
خوشا به حال اهل عبادت روز عرفه!
خوشا به حال اهل قربانی در روز عید قربان!
خوشا به حال اهل غدیر و اهل ولایت!
آیا بدون اصرار و الحاح به محضر ربوبی و داشتن برنامه ریزی مناسب می توان از فیوضات و برکات کم نظیر این ماه بهره گرفت؟!
@nasirigilani_ir
✳️ خداوندا به داد ناله های جانسوز فلسطینیان برس!
دولت خبیث و غاصب اسرائیل در اردوگاه پناهندگان فلسطین برای هزارمین بار جنایتی جدید و بس هولناک مرتکب شد که حقا دیدن صحنه های آن فراتر از تاب و توان است.
در برابر چنین جنایت های تکان دهنده و مکرر، تمام دولت های تاریک نهاد در آمریکا و اروپا و از آن زشت تر دولت های اسلامی، چشم خود را بسته و گوش خود را مهر کردند!
البته این رنج ها و رنجش ها روزی پایان خواهد یافت.
روزی خواهد رسید که صدای سوز و گداز بی پایان همه جنایت کاران عالم از درون آتش جهنم بلند باشد و خداوند و بهشتیان چشم و گوش خود را بر آن ناله ها خواهند بست و خطاب خواهد شد:
اخسئوا و لا تکلمون
آن روز دیر نخواهد بود!
انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا
@nasirigilani_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام خدمت حضرت استاد بزرگوار دامت برکاته
در سوره مبارکه مجادله آیه بیست و یکم خداوند متعال فرموده «کتب الله لاغلبن آنا و رسلی..» سوال کردهاند که چرا خداوند به جای الله که اسم ظاهر است ضمیر نیاورده چون این کتب الله حالت غایب را داره و لاغلبن انا و رسلی حالت متکلم و تخاطب را دارد که با هم در ظاهر جور نیستند.
اگر میفرمود کتبت بهتر نبود!؟
@nasirigilani_ir
15.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان ارزنده مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) درباره علامه طباطبایی(ره) و تألیف تفسیر المیزان
با توسل به امام حسین(علیه السلام)
بسیار شنیدنی و درس آموز...
@nasirigilani_ir
علی نصیری
🔹سه؛ با توجه به این ایشان برای دفاع از نماد بودن پیراهن سالار شهیدان (ع)، تمام روایات ناظر به پیراهن
✳️ پیام ارسالی یکی از اساتید معزز و مکرم از سرزمین وحی
سلام علیکم
ابتدا از اینکه با تاخیر به پیام محبت آمیز و علمی جنابعالی پاسخ میدهم پوزش میطلبم. حقیقتا ان روز که این پیام را لطف فرمودید بنده مقداری از ان را مطالعه کردم ولی امری پیش آمد و نتوانستم تمام کنم موکول به زمان بعد کردم و متاسفانه دیگر فراموش کردم . الان کامل آن را مطالعه کردم و بسیار لذت بردم مثل همیشه پخته و محققانه بود . حقیقتش اینست که بنده در مجموع با برخی از سخنان در مورد ایمه اطهار علیهم السلام که البته چه بسا از سر صدق و اخلاص به انجام رسیده است مخالفم .
مجال برای شرح عرائضم نیست.
اما هنر جنابعالی اینست که با کمال ادب و تواضع و انصاف بصورت علمی به آراء دیگران پاسخ می گویید.
خداوند شما برای اسلام و شیعه حفظ کند و ان شاء الله الرحمن توفیق به انجام رساندن نیات مبارک و مقدس شما را هر چه زودتر فراهم فرماید .
✳️ روایتی درس آموز در باره پاداش خدمت به پدر
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ أَبِي قَدْ كَبِرَ جِدّاً وَ ضَعُفَ فَنَحْنُ نَحْمِلُهُ إِذَا أَرَادَ الْحَاجَةَ
فَقَالَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَلِيَ ذَلِكَ مِنْهُ فَافْعَلْ وَ لَقِّمْهُ بِيَدِكَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ لَكَ غَداً.
ابراهیم بن شُعیب گوید:
به امام صادق عَلَیهِ السَّلَامُ گفتم:
من پدری دارم که بسیار پیر و شکسته شده است؛ و ما او را برای انجام حاجت و کارهایش بر دوش و در بَغَل می گیریم.
حضرت فرمود:
تا جایی که توان داری بر این کار ادامه بده، با دست خود برایش لقمه بگیر، که همانا برای فردایت سپری (در برابر آتش جهنم) خواهد بود.
@nasirigilani_ir
✳️ سخنی کوتاه و خیرخواهانه با روحانیان معزز حج
کسانی که خداوند به آنان توفیق خدمت دینی و معنوی به حجاج بیت الله الحرام را داده است، باید آگاه باشند (که علی القاعده چنین است) در کنار سعادت حضور در دو مکان نورانی بی نظیر مکه و مدینه، سعادت همراهی با حجاج و راهنمایی آنان برای انجام حجِ صحیح نصیب آنان شده است؛
چنان که در طول مدت همراهی قبل و حین ایام حج، زمینه های بسیار مناسبی برای تاثیرگذاری معنوی و اخلاقی در میان مخاطبان در اختیار آنان قرار می گیرد.
حسب تجربه حضور در مراسم معنوی حج و لمس دغدغه های حاجیان و فهم اندکی از آموزه های دینی، تذکار این نکته لازم به نظر می رسد که نباید به جای حاکمیت صبغه معنوی و عرفانی به مناسک حج، رنگ و صبغه فقهی بر آن حاکم شود.
روحانیان معزز کاروان ها مبتنی بر نگرانی ها از شرعیت اعمال حاجیان از یک طرف و نیز اعلام و ابلاغ صحیح فتاوای هر یک از مراجع، به صورت دائم نگرانی های خود را به حجاج منتقل می کنند و این امر تقریباً بر سراسر اعمال حج سایه می افکند!
نگرانی از پوشش صحیح حاجیان به هنگام احرام!
نگرانی از جریان صحیح نیت به هنگام محرم شدن!
نگرانی از طواف صحیح هفتگانه با جزئیات آن!
نگرانی از انجام صحیح و کامل سعی میان صفا و مروه!
نگرانی از قرائت صحیح در نماز به ویژه در طواف نساء به خاطر برقراری حلیت رابطه زناشویی!
و ...
در مورد قرائت صحیح نماز، روحانیان کاروان ها عموما جلساتی برای حاجیان برگزار کرده و افزون بر قرائت صحیح، در عموم یا بسیاری از موارد روی تجوید و قواعد مربوط به آن؛ نظیر مخارج حروف نیز تاکید می کنند؛ درخواست هایی که در عموم موارد رعایت آنها برای مردم کوچه و بازار بسیار دشوار است.
نتیجه چنین نگرانی ها و دغدغه های مکرر چه خواهد بود؟
حج با همه زیبایی ها و جذابیت های خود به انتها می رسد؛ بی آن که مجالی فراهم شود تا یک حاجی دریابد که اساساً برای چه هدفی به حج آمده است؟!،
خانه کعبه، مقام ابراهیم، صفا و مروه، رمی جمرات و عرفات و منی و ... چه مفاهیم و معانی ای دارند و چه پیام های بلندی را در خود جای داده اند!
این امر به ویژه برای طبقه تحصیل کرده و فرهیخته که در میان کاروانیان حج حضور دارند، بیشتر مشهود می شود. یعنی آنان در پایان حج با خود می گویند آیا واقعاً این همه نگرانی از انجام صحیح اعمال حج لازم بوده است؟ آیا جا نداشت به جای حاکمیت رنگ فقهی به حج، به اسرار و عرفان و معنویت حج توجه ویژه می شد؟!
بگذریم که پراکندگی مرجعیت و پیامدهای اعلام فتاوای متعدد به ویژه در ایام حج، چه اثر سوئی در میان جمع فرهیخته حج می گذارد! (ای کاش شیعه با پدیده چند مرجعی مواجه نبود)
بگذریم که بخش قابل ملاحظه ای از تاکیدات مکرر نسبت به انجام صحیح حج و تزریق نگرانی به حاجیان اساساً با منطق دینِ سمهه و سهله سازگاری ندارد و شواهد فراوانی برای این مدعا قابل ارایه است؛
بگذریم که بخشی از مصایق مورد تاکید روحانیان معزز؛ نظیر تاکید بر جریان صحیح نیت بر زبان یک حاجی و نیز اصرار بر قرائت مورد نظر آنان در نماز، مبنای قابل دفاع فقهی ندارد؛
به رغم همه این ملاحظات و تنگناها، می توان حداقل بخشی از ذهن و فکر حاجیان را به سمت و سوی معارف بلند و بی بدیل حج سوق داد و کاری کرد که اسرار حج که اسّ و اساس آن عبودیت محض و خالص الهی و استغراق در عشق به حق است، تا حدودی در ساحت جان حجاج بنشیند.
خداوند همه ما را در مسیر رضایت خود رهنمون فرماید و نورانی ترین فرجام را برای ما رقم زند!
بمنه و کرمه
علی نصیری
صبح صادق یکشنبه
بیست و یکم خرداد ماه 1403
@nasirigilani_ir
☘ فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ☘
🔸️حوزه علمیه صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شهرستان لنگرود، با همکاری بنیاد بین المللی امامت برگزار می نماید:
⬅️ کارگاه تربیت مبلغ غدیر با محوریت:
🔷 تبیین موضوعات غدیر
🔷 پاسخ به پرسش های غدیر
🎙حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسین نصيری استاد سطح ۴ مرکز تخصصی امام شناسی حوزه علمیه قم
✅ ویژه طلاب، مبلغین، ائمه جماعات و فعالان فرهنگی
🌐 جهت ثبت نام در این دوره کلیک کنید
@amozesh_gilan
و یا با شماره تلفن 09113446007 تماس بگیرید.
⏰ چهارشنبه ۲۳خرداد صبح و عصر
شروع کارگاه از ساعت ۸ صبح
🕌 لنگرود، راه پشته، مدرسه علمیه صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
📝 همراه با اعطای گواهی نامه رسمی از بنیاد بین المللی امامت
📌 مرکز مدیریت حوزه علمیه استان گیلان
سلام علیکم و رحمت الله
تقبل الله اعمالکم
و رزقنا الله حج بیته فی هذه الایام
با عرض معذرت سوالی ذهنم رو مشغول کرده
رسول مکرم اسلام در دنیا اهل استشاره بودند و از مومنین مشاوره میگرفتند بدلایلی که نقل شده من جمله بها دادن و ارزش دادن و تقویت روحیه کار جمعی و ...
حال سوال اینجاست
آیا چنین عملی
(مشاوره دادن مومنین به معصومین)
در عالم برزخ بخاطر تفاوت ماهوی که با این عالم دارد
اصلا موضوعیت دارد یانه؟
علیکم السلام
ان شاء الله حج روزی همه علاقه مندان شود.
خیر؛
زیرا عالم آخرت که برزخ بخشی از آن است از یک سو عالم کشف و شهود است که در آن تردید و ابهامی وجود ندارد تا نیاز به پرسش و مشورت باشد و از سویی دیگر آخرت عالم تعارفات و ملاحظات نیست که اولیای الهی برای جلب مودت و محبت یا رعایت شئونات اجتماعی نیاز به مشورت و مشاوره داشته باشند.
موفق باشید.
✳️ نمونه ای از یک مبحث فقهی معطوف به روایات وسائل الشیعه در سال 1393
مبحث ذیل در جلسه 70 خارج فقه در تاریخ (1/7/93) در موسسه معارف وحی و خرد ارایه شد.
همین روش و استخراج نکات فراوان از هر روایت طی سیزده سال گذشته بر روی بیش از ده هزار روایت وسائل الشیعه انجام گرفته و افزون بر تدریس به صورت متن تدوین شده است که امید است به لطف الهی مجموع کامل آنها با عنوان شرح وسائل الشیعه انتشار یابد.
786- 2- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع عَنِ النَّبِيِّ ص فِي حَدِيثِ الْمَنَاهِي قَالَ: إِذَا اغْتَسَلَ أَحَدُکمْ فِي فَضَاءٍ مِنَ الْأَرْضِ فَلْيُحَاذِرْ عَلَى عَوْرَتِهِ وَ قَالَ لَا يَدْخُلَنَّ أَحَدُکمُ الْحَمَّامَ إِلَّا بِمِئْزَرٍ وَ نَهَى أَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ وَ قَالَ مَنْ تَأَمَّلَ عَوْرَةَ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ- لَعَنَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَک وَ نَهَى الْمَرْأَةَ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى عَوْرَةِ الْمَرْأَةِ وَ قَالَ مَنْ نَظَرَ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ أَوْ عَوْرَةِ غَيْرِ أَهْلِهِ مُتَعَمِّداً أَدْخَلَهُ اللَّهُ مَعَ الْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ کانُوا يَبْحَثُونَ عَنْ عَوْرَاتِ النَّاسِ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَفْضَحَهُ اللَّهُ إِلَّا أَنْ يَتُوبَ.
متن:
1. روایات در مقام ترسیم روابط مناسب جنسی و رعایت عفت و ادب در تعاملات و مناسبات اجتماعی است. متاسفانه امروز لخت شدن در جمع یا لخت شدن جمعی یک سنت شده است. هربرت اسپنسر و عکس های لختی از هزاران داوطلب از نمونههای آن است.
2. حدیث مناهی شامل شماری از روایات نبوی است که در آنها مجموعهای از نهی شدهها ذکر شده است.
3. اغتسال ظهور در غسل اصطلاحی دارد.
4. فقره «فِي فَضَاءٍ مِنَ الْأَرْضِ» مفید دو نکته است: 1. در مواردی حمام در اختیار مردم نبوده و آنان زیر آسمان غسل میکردند. 2. اهل بیت (ع) با توجه به محذورات مردم با چنین شیوهای مخالفت نکردند.
5. فَلْيُحَاذِرْ عَلَى عَوْرَتِهِ؛ یعنی مراقب پوشش خود باشد. از جهت ساختار باب مفاعله از آن فهمیده میشود که مانع رؤیت عورت توسط دیگران شود که در روایات دیگر از آن با عنوان «تمکین» یاد شده است. این جمله در ساختار امر دلالت بر وجوب دارد.
6. از فقره «لَا يَدْخُلَنَّ أَحَدُکمُ الْحَمَّامَ إِلَّا بِمِئْزَرٍ» سه نکته مستفاد است: 1. حمام عمومی در عصر اهل بیت (ع) وجود داشته است؛ 2. حرمت عور شدن در برابر دیگران؛ به عبارت دیگر حرمت تمکین دیگران برای معصیت؛ 3. نهی موکد از ورود در حمام بدون لنگ، حکایت از رواج این امر در دوران اهل بیت (ع) دارد که روایات دیگر آن را تایید میکند.
7. إِلَّا بِمِئْزَرٍ؛ مئزر به معنای لنگ است که بر حسب متعارف ما بین ناف تا زانو با اندکی اختلاف را میگیرد. اگر به ظاهر این روایت عمل کنیم از آن وجوب این حد از تستر بدست میآید. با توجه به سایر روایات که حدود عورتین را مشخص و آن را برای مردان شامل دبر، قبل و بیضتین دانسته و تنها حفظ آن را از ناظر محترم واجب دانسته، میتوان دریافت که این حد از تستر استحبابی است.
8. وَ نَهَى أَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ؛ تعبیر «نهی» صراحت در حرمت نظر به عورت دیگران دارد. در باره واژه «نظر» همان تحلیل روایت پیشین جاری است.
9. ظاهر فقره «اخِيهِ الْمُسْلِمِ» تخصیص حرمت نظر به عورت مسلمان است و چنان که در روایات پیشین گفته شد، قید «اخیه» خصوصیت ندارد.
10. وَ قَالَ مَنْ تَأَمَّلَ عَوْرَةَ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ- لَعَنَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَک؛ تامل نظر به همراه درنگ، تاییدی بر حرمت مطلق نگاه نظیر نگاه از روی اتفاق یا نگاه گذرا و اشتباهی نیست.
11. از فقره «لَعَنَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَک» چهار نکته قابل استفاده است: 1. لعن هفتاد هزار فرشته تاکید بر شدت حرمت آن دارد؛ 2. لعن به معنای دوری از رحمت الهی است؛ 3. نقش فعال فرشتگان در دعا و نفرین؛ چنان که آیات قرآن بر آن دلالت دارند؛ 4. ظاهراً تعداد مذکور در روایت موضوعیت دارد و دلالت بر کثرت صِرف ندارد.
12. از فقره« وَ نَهَى الْمَرْأَةَ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى عَوْرَةِ الْمَرْأَةِ» دو نکته مستفاد است: 1. اگر در روایتی در کنار ذکر حکم مرد، حکم زن نیز ذکر شود، تعابیری همچون «رجل» و «اخ» فراگیر و فراجنسیتی نخواهد بود؛ 2. در این فقره مرأة به قید «مسلمة» مقید نشده است. میتوانیم بگوییم به قرینه ذکر شده در باره مرد، از ذکر این قید اکتفا شده است. این امر نشان میدهد که قید اسلام در مرد توضیحی است.
👇👇👇
13. وَ قَالَ مَنْ نَظَرَ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ أَوْ عَوْرَةِ غَيْرِ أَهْلِهِ مُتَعَمِّداً أَدْخَلَهُ اللَّهُ مَعَ الْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ کانُوا يَبْحَثُونَ عَنْ عَوْرَاتِ النَّاسِ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَفْضَحَهُ اللَّهُ إِلَّا أَنْ يَتُوبَ؛ عورت در معنای ظاهری و نیز در معنای باطنی به معنای زشتی های پنهان بکار میرود. رابطه ظاهر و باطن
14. أَوْ عَوْرَةِ غَيْرِ أَهْلِهِ؛ 1. نشانگر آن است که نظر به مطلق عورت دیگر؛ اعم از مسلمان و غیر مسلمان ممنوع است؛ 2. غیر اهل به قرینه مفهوم مخالف بدان معناست که نظر به عورت اهل مجاز است و مراد از اهل همسر است.
15. الْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ کانُوا يَبْحَثُونَ عَنْ عَوْرَاتِ النَّاسِ؛ اشاره به رفتار شناسی منافقان دارد.
16. کانُوا يَبْحَثُونَ عَنْ عَوْرَاتِ النَّاسِ؛ در این جا به قرینه «بحث» مراد از «عورات الناس» عیوب آنهاست و در حقیقت معنای باطنی «عورت» ملحوظ شده است. این امر تایید میکند که عورت دو معنای ظاهری و باطنی دارد و میان این دو معنا ملازمت وجود دارد که نگاه به عورت ظاهری حشر با منافقانی را در پی دارد که به دنبال کشف عیوب مردم برمیآیند.
17. نظر در عورت دو پیامد دارد: 1. حشر با منافقان؛ 2. رفتن آبرو در دنیا. وجود دو نوع عقوبت؛ و تناسب میان جرم و کیفر.
إِلَّا أَنْ يَتُوبَ؛ نقش توبه در جلوگیری از عقوبت دنیوی و اخروی
@nasirigilani_ir
🔷 پایان برگزاری دروس خارج آیت الله دکتر علی نصیری در سال جاری
به لطف الهی امروز سه شنبه بیست و دوم خرداد ماه 1403 آخرین جلسات دروس خارج استاد علی نصیری برگزار شد.
🔸درس خارج فقه در سیزدهمین سال برگزاری جلسه 1255
آخرین باب تدریس شده از کتاب شریف وسائل الشیعه کتاب الحدود: «بَابُ أَنَّ الزَّانِيَ الْحُرَّ إِذَا جُلِدَ ثَلَاثاً قُتِلَ فِي الرَّابِعَةِ»
🔸درس خارج تفسیر در چهارمین سال برگزاری جلسه ۲۰۰
آخرین آیه بررسی شده آیه شریفه: «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ» (بقره، 96)
با توجه به پیشنهاد دوستان فاضل مقرر شد ان شاء الله تعالی در مرداد ماه سال جاری جلسات درس خارج فقه با عطف توجه به صلات مسافر در حسینیه امام صادق (ع) مژده و با حضور آنان دنبال گردد.
@nasirigilani_ir
جدیدترین نسخه زندگینامه استاد علی نصیری در سایت موسسه معارف وحی و خرد
قابل مشاهده در آدرس ذیل:
https://nasirigilani.ir/biography-of-professor-ali-nasiri/
به روز شده در خرداد ماه 1403
✳️ در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
در صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم راند
عرصهٔ شطرنجِ رندان را مجالِ شاه نیست
چیست این سقفِ بلندِ سادهٔ بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست
صاحبِ دیوانِ ما گویی نمیداند حساب
کاندر این طُغرا نشانِ حِسبَةً لِلّه نیست
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود
خودفروشان را به کویِ میفروشان راه نیست
هر چه هست از قامتِ ناسازِ بی اندام ماست
ور نه تشریفِ تو بر بالایِ کس کوتاه نیست
بندهٔ پیرِ خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطفِ شیخ و زاهد، گاه هست و گاه
داوری نهایی در باره حافظ بسیار دشوار است و علت اساسی آن فراز و فرود اشعار او است که گاه از دنیا و لذایذ مادی آن سر برون می آورد و گاه تا ستیغ آسمان و عوالم علوی بالا می رود.
این غزل را دریابید:
مضامینی همچون: زاهد ظاهر پرست، خودفروشان، پیر خرابات و لطف شیخ از جمله تعابیری است که بارها در بیان و بنان عارفان جاری و ساری می شود. گله از ظاهر پرستی، خودفروشی، لطف ناپایدار شیخ و زاهد
مصرع: در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست؛ که در آن سخن از طریقت و سالک به میان آمده هیچ راهی برای فروکاستن از مرتبه غزلیات حافظ تا مرحله دنیای دون باقی نمی گذارد.
@nasirigilani_ir
در این روزها که گزارش سفرها و خدمات رئیس جمهور شهید و خدوم؛ مرحوم آیت الله رئیسی به سمع و نظر همگان می رسد و همه در می یابند که چه خدمات عظیمی در این سه سال انجام گرفته و چه طرح های بر زمین مانده طی چند سال پیش از ایشان، تنها در دوران کوتاه ریاست جمهوری آن مرحوم، به انجام و فرجام رسید، این نگرانی تشدید می شود که آیا رئیس جمهور آینده از چنین اخلاص و مجاهدت خستگی ناپذیر برخوردار خواهد بود؟!
خدا کند لطف الهی و انتخاب شایسته مردم، راه رشد افزون تر از گذشته برای کشور را هموار سازد!
✳️ جایگاه و برتری ولایت بر سایر ارکان عبادی در شماری از روایات
در شماری از روایات ارکان پنج گانه اسلام معرفی شده و بر برتری ولایت بر سایر ارکان تاکید شده است:
یک؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ بُنِيَ الإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ والزَّكَاةِ والصَّوْمِ والْحَجِّ والْوَلَايَةِ ولَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ.»
دو؛ «عَنْ عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ قَالَ قُلْتُ لأَبِي عَبْدِ اللَّه ع أَوْقِفْنِي عَلَى حُدُودِ الإِيمَانِ فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَه إِلَّا اللَّه وأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه والإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِه مِنْ عِنْدِ اللَّه وصَلَوَاتُ الْخَمْسِ وأَدَاءُ الزَّكَاةِ وصَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ وحِجُّ الْبَيْتِ ووَلَايَةُ وَلِيِّنَا وعَدَاوَةُ عَدُوِّنَا والدُّخُولُ مَعَ الصَّادِقِينَ.»
سه؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ بُنِيَ الإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ والزَّكَاةِ والصَّوْمِ والْحَجِّ والْوَلَايَةِ ولَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وتَرَكُوا هَذِه يَعْنِي الْوَلَايَةَ.»
چهار؛ «عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ قَالَ أَثَافِيُّ الإِسْلَامِ ثَلَاثَةٌ الصَّلَاةُ والزَّكَاةُ والْوَلَايَةُ لَا تَصِحُّ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا بِصَاحِبَتَيْهَا.»
پنج؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ بُنِيَ الإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ والزَّكَاةِ والْحَجِّ والصَّوْمِ والْوَلَايَةِ قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وأَيُّ شَيْءٍ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ لأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ.»
شش؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ بُنِيَ الإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ الْوَلَايَةِ والصَّلَاةِ والزَّكَاةِ وصَوْمِ شَهْرِ رَمَضَانَ والْحَجِّ»
هفت؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ بُنِيَ الإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ الصَّلَاةِ والزَّكَاةِ والصَّوْمِ والْحَجِّ والْوَلَايَةِ ولَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ يَوْمَ الْغَدِيرِ.»
هشت: «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُه يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّه ع فَقَالَ لَه جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنِ الدِّينِ الَّذِي افْتَرَضَ اللَّه عَزَّ وجَلَّ عَلَى الْعِبَادِ مَا لَا يَسَعُهُمْ جَهْلُه ولَا يُقْبَلُ مِنْهُمْ غَيْرُه مَا هُوَ فَقَالَ أَعِدْ عَلَيَّ فَأَعَادَ عَلَيْه فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَه إِلَّا اللَّه وأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه ص وإِقَامُ الصَّلَاةِ وإِيتَاءُ الزَّكَاةِ وحِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْه سَبِيلاً وصَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ سَكَتَ قَلِيلاً ثُمَّ قَالَ والْوَلَايَةُ مَرَّتَيْنِ»
از این روایات پنج نکته قابل استفاده است:
🔹یک؛ در این روایات همان گونه که پیداست، ارکان اسلام پنج مولفه اعلام و روی عدد «خمس» تاکید شده است. البته در روایت چهارم به جای پنج رکن، سه رکن ذکر شده است. باید دانست که گاه اعداد و ارقام در روایات کم و زیاد می شود که به معنای راهیافت اختلاف و پراکندگی در آنها نیست، بلکه ناظر به مقام تخاطب است؛ به این معنا که گاه امام لازم می بیند همه مصادیق مورد نظر خود را نام ببرد و گاه مناسب می بیند به ذکر شماری از آن مصادیق اکتفا کند.
🔹دو؛ در روایت دوم و هشتم بدون ذکر عدد، با برشمردن همان ارکان پنج گانه، نخست از اقرار به توحید و رسالت یاد شده است. با توجه به آن که در این روایت نیز از ولایت به عنوان آخرین رکن یاد شده، می توان برداشت کرد که از نگاه اهل بیت (ع) ارکان دین اسلام به دو بخش: ارکان باوری و ارکان رفتاری تقسیم می شود. ارکان باوری شامل باور به توحید، رسالت و امامت است و ارکان رفتاری عبارتند از: نماز، زکات، حج و روزه.
🔹سه؛ در همه روایات پیشگفته در مقام برشمردن ارکان رفتاری، پیوسته از چهار عمل عبادی یاد شده است: نماز، زکات، روزه و حج. از سویی دیگر؛ به استثنای روایت ششم و هشتم، ترتیب میان آنها هم حفظ شده و پیوسته با همین ترتیب ذکر شده اند.
پیشگامی نماز بر زکات با توجه به اهمیت و برتری انجام عبودیت در برابر التزام به احسان به بندگان خداوند، از هر جهت قابل دفاع است؛ همان گونه که قرآن کریم به صورت پیوسته نماز را بر زکات ترجیح داده و مقدم کرده است. دفاع از تقدیم و تاخیر دو رکن رفتاری: روزه و حج با توجه به آن که هر دو جزو اعمال عبادی به شمار می روند و هر دو دارای جایگاه و اهمیت فراوان اند، تا حدودی دشوار است و شاید از همین جهت است که گاه روزه بر حج مقدم شده و گاه عکس شده است.
👇👇👇
🔹چهار؛ به استناد همه روایات گذشته جایگاه ولایت از همه ارکان عملی و عبادی؛ یعنی نماز، زکات، روزه و حج بالاتر و برتر است. تکرار کلمه «ولایت» و فقره «ولَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ» بیانگر همین اهمیت است؛ چنان که در روایت چهارم با آمدن فقره «لأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنّ» قوی ترین استدلال بر برتری ولایت بر سایر ارکان عبادی بازتاب یافته است.
🔹پنج؛ ممکن است پرسیده شود که اگر جایگاه «ولایت» از سایر اعمال عبادی بیشتر و برتر است، چرا در پایان آنها ذکر شده است؟ در پاسخ باید به دو نکته توجه شود:
1. چنان نیست که در همه مواردی که قرار است ناظر به چند مولفه باشد، یادکرد در آغاز کلام دلیل بر برتری باشد، بلکه گاه ذکر موردی که از همه موارد برتری دارد، در پایان بیانگر اهمیت آن است؛ به ویژه آن که این امر در چند گفتار جداگانه با یک صورت تکرار گردد.
2. همان گونه که از درنگریستن در روایات مورد بحث بدست می آید، در همه روایات در کنار اثبات برتری ولایت بر سایر اعمال عبادی، برای این امر دلیل یا دلیلی ذکر شده است. پیداست از یک سو اعلام برتری ولایت بر نماز، روزه و حج زمانی معنا پیدا می کند که آن موارد پیش از ولایت، ذکر شده باشند و از سویی دیگر ارایه استدلال زمانی بیشتر به چشم می آید که در پایان کلام قرار گیرد. بر همین اساس، در روایت ششم ولایت در آغاز ذکر شده است؛ زیرا همراه با استدلال نیست.
معنای این سخن آن است که به عنوان نمونه در روایت اول: «بُنِيَ الإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ والزَّكَاةِ والصَّوْمِ والْحَجِّ والْوَلَايَةِ ولَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ» اگر فقره «الْوَلَايَةِ ولَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ» در آغاز کلام قرار می گرفت، با توجه به عطف سایر موارد به آن، از نظر و التفات مخاطب به اهمیت آن دور می ماند.
در روزگار ما استفاده از این روش برای جلب مخاطب بسیار رایج است. فرض کنید قرار است جمعی از رجال کشوری و لشکری به بازدید موزه ای بروند. صاحب موزه می کوشد برای جلب نظر و تشویق آنان به بازدید از همه بخش های موزه، مهم ترین و کهن ترین اثر باستانی موزه را در آخرین مرحله به آنان عرضه می کند و پیوسته در مراحل آغازین بازدید، یادآور می شود که یک مورد بسیار ممتاز، ویژه و نادر در آخرین مرحله به رؤیت میهمانان موزه خواهید رسید.
برگرفته از کتاب «تفسیر برگزیده کافی شریف» اثر در دست تدوین استاد علی نصیری
@nasirigilani_ir
✳️ روایتی درس آموز از امام باقر (علیه آلاف التحیه و الثناء)
با مداومت بر تقوا می توانید با فرشتگان مصافحه کنید و روی آب گام گذارید!
عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَدَخَلَ عَلَيْه حُمْرَانُ بْنُ أَعْيَنَ وسَأَلَه عَنْ أَشْيَاءَ فَلَمَّا هَمَّ حُمْرَانُ بِالْقِيَامِ قَالَ لأَبِي جَعْفَرٍ ع أُخْبِرُكَ أَطَالَ اللَّه بَقَاءَكَ لَنَا وأَمْتَعَنَا بِكَ أَنَّا نَأْتِيكَ فَمَا نَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ حَتَّى تَرِقَّ قُلُوبُنَا وتَسْلُوَ أَنْفُسُنَا عَنِ الدُّنْيَا ويَهُونَ عَلَيْنَا مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ مِنْ هَذِه الأَمْوَالِ ثُمَّ نَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ فَإِذَا صِرْنَا مَعَ النَّاسِ والتُّجَّارِ أَحْبَبْنَا الدُّنْيَا قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّمَا هِيَ الْقُلُوبُ مَرَّةً تَصْعُبُ ومَرَّةً تَسْهُلُ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَمَا إِنَّ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ ص قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّه نَخَافُ عَلَيْنَا النِّفَاقَ قَالَ فَقَالَ ولِمَ تَخَافُونَ ذَلِكَ قَالُوا إِذَا كُنَّا عِنْدَكَ فَذَكَّرْتَنَا ورَغَّبْتَنَا وَجِلْنَا ونَسِينَا الدُّنْيَا وزَهِدْنَا حَتَّى كَأَنَّا نُعَايِنُ الآخِرَةَ والْجَنَّةَ والنَّارَ ونَحْنُ عِنْدَكَ فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِكَ ودَخَلْنَا هَذِه الْبُيُوتَ وشَمِمْنَا الأَوْلَادَ ورَأَيْنَا الْعِيَالَ والأَهْلَ يَكَادُ أَنْ نُحَوَّلَ عَنِ الْحَالِ الَّتِي كُنَّا عَلَيْهَا عِنْدَكَ وحَتَّى كَأَنَّا لَمْ نَكُنْ عَلَى شَيْءٍ أفَتَخَافُ عَلَيْنَا أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ نِفَاقاً فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّه ص كَلَّا إِنَّ هَذِه خُطُوَاتُ الشَّيْطَانِ فَيُرَغِّبُكُمْ فِي الدُّنْيَا واللَّه لَوْ تَدُومُونَ عَلَى الْحَالَةِ الَّتِي وَصَفْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِهَا لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَةُ ومَشَيْتُمْ عَلَى الْمَاءِ ولَوْ لَا أَنَّكُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اللَّه لَخَلَقَ اللَّه خَلْقاً حَتَّى يُذْنِبُوا ثُمَّ يَسْتَغْفِرُوا اللَّه فَيَغْفِرَ اللَّه لَهُمْ إِنَّ الْمُؤْمِنَ مُفَتَّنٌ تَوَّابٌ أمَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّه عَزَّ وجَلَّ: «إِنَّ الله يُحِبُّ التَّوَّابِينَ ويُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» وقَالَ: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْه» (الکافی، ج 2، ص 424)
ترجمه مرحوم مصطفوی:
سلام بن مستنير گويد: من در خدمت حضرت باقر عليه السّلام بودم كه حمران بن اعين (يكى از اصحاب آن حضرت) وارد شد، و از چيزهائى از آن حضرت پرسيد، پس همين كه خواست برخيزد بامام باقر عرضكرد: من شما را آگاه كنم - خداوند عمر شما را دراز كند و ما را بوجود شما بهرهمند سازد - كه ما خدمت شما ميرسيم و از نزد شما بيرون نميرويم تا اينكه (در نتيجه) دلهاى ما نرم شود، و جانهاى ما از (نداشتن) اين دنيا تسلى يابد، و آن چه از اين اموال و دارائى كه در دست مردم است بر ما خوار و پست شود، سپس از نزد شما بيرون رويم و همين كه (دوباره) پيش مردم و تجار رويم دنيا را دوست بداريم؟(اين چگونه است؟) گويد: آن حضرت عليه السّلام فرمود: همانا اينها دلهاست كه گاهى سخت شود، و گاهى هموار و آسان. سپس فرمود: هر آينه ياران محمد (صلّى الله عليه و آله) عرضكردند: اى رسول خدا ما بر نفاق از خودمان ترسناكيم؟ فرمود: چرا از آن مىترسيد؟ عرضكردند: هنگامى كه نزد شما هستيم و شما ما را متذكر كنيد؟ و بآخرت تشويق كنيد، از خدا مىترسيم و در دنيا را (يكسره) فراموش كنيم و در آن بىرغبت شويم تا آنجا كه گويا آن حضرت را بچشم خود ببينيم و بهشت و دوزخ را (بنگريم) و چون از خدمت شما برويم و داخل اين خانهها گرديم، و بوى فرزندان را بشنويم و زنان و خاندان را بنگريم از آن حالى كه نزد شما داشتيم برگرديم بحدى كه گويا ما هيچ نداشتهايم (و شما را نديده و خدمت شما نبودهايم و آن حال قبلى را نداشتهايم) آيا شما از اين كه اين تغيير حالت نفاق باشد بر ما ميترسيد؟ رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) بآنها فرمود: هرگز (اين نفاق نيست)، اينها وسوسههاى شيطانيست كه شما را بدنيا تشويق كند، بخدا سوگند اگر شما بهمان حالى كه بآن خودتان را توصيف كرديد ميمانديد هر آينه فرشتگان دست در دست شما ميگذاردند (و بدون وسيله) روى آب راه ميرفتيد، و اگر نبود كه شما گناه ميكنيد سپس از خدا آمرزش (آن گناه را) خواهيد هر آينه خداوند خلقى مىآفريد تا گناه كنند و سپس از خدا آمرزش خواهند و خداوند آنها را بيامرزد، و براستى مؤمن در گناه افتد (يا بامتحان در گناه گرفتار شود) و بسيار توبه كند، آيا نشنيدهاى گفتار خداى عز و جل را (كه فرمايد:) «همانا خداوند دوست دارد توبهكنندگان را و دوست دارد پاكيزهجويان را»(سوره بقره آيۀ 222) و (نيز) فرمايد:«و آمرزش خواهيد از پروردگار خويش سپس بازگشت كنيد بسوى او»(سورۀ هود آيه 90).
@nasirigilani_ir