eitaa logo
نسرا گیلان
442 دنبال‌کننده
704 عکس
234 ویدیو
10 فایل
نسرا (نهضت سواد رسانه ای انقلاب اسلامی)
مشاهده در ایتا
دانلود
*رسانه ها بیطرف نیستند. *ما آنچه را رسانه می خواهد، می بینیم. *واقعیت بیان شده از سوی رسانه، لزوما همان حقیقت نیست. 💢نکته: حتی در دوران اشباع رسانه‌ای هم می توان فاجعه انسانی عظیمی را ندید و موضوعاتی برایمان اهمیت پیدا کنند که توسط رسانه ها و شده اند. ما همان چیزی را می بینیم که رسانه‌ها می خواهند. سانسور رسانه ای در عصر رسانه با رخ می دهد و نه با محدودیت. در بزرگراه اطلاعاتی برخی حقایق قربانی می شوند. مخاطبان با اتکاء به سواد رسانه ای ضمن مواجهه نقادانه با محتوای رسانه‌ای، سرخط خبرها را لزوما مهمترین خبرها نمی دانند. ✅ با ما باسواد شوید 🌐 @nasragilan
⭕️تاریخچه تحقیق در تأثیرات رسانه‌ ها 💢نکته قابل‌توجه این است که در بسیاری از موارد، تاریخ تحقیق در ارتباطات درواقع تاریخ تحقیق در تاثیر ارتباطات است که خود نشان‌دهنده اهمیت موضوع تاثیر در مطالعه ارتباطات است. در طول سال‌ها، مفهوم‌سازی از اثرها تا حد زیادی تغییر کرده است. در این تحول سه مرحله کم‌وبیش مجزا شناسایی شده است. 💢در مرحله آغازین، تصور می‌شد دارای اثرهای بسیار نیرومندی است. این نظر در سال‌های میانه دو جنگ جهانی برتری داشت. اصطلاحاتی مانند یا برای توصیف این مرحله آغازین مفهوم‌سازی از تاثیر ارتباط جمعی بکار می رود. 💢مرحله دوم زمانی پدیدار شد که محققان در باب این تاثیر به تردید افتادند و شواهدی برای تایید آن‌ها پیدا نکردند. بسیاری از آنان عباراتی مانند را به کار گرفتند تا جریان عمده این مرحله را که از پایان جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه ۷۰ (میلادی) طول کشید نام‌گذاری کنند. از آن زمان تاکنون، محققان بسیاری از بازگشت به مفهوم رسانه های جمعی نیرومند جانبداری کرده اند. 💢مرحله دوم حداقل دو نکته را به برنامه‌ریزان ارتباطات می‌آموزد: هرگز انتظار تأثیرات قوی را نداشته باشید. به جز پیام، عواملی که در جهات مختلف در کشمکش هستند چنان فراوانند که نمی‌توان نتیجه را به‌روشنی پیش‌بینی کرد. 💢مرحله سوم، شاهد بازگشت به مفهوم رسانه‌های جمعی پرقدرت بوده است. محققان به چند دلیل مفهوم تاثیر محدود را حداقل به طور نسبی کنار گذاشتند. استفاده گسترده از باعث شده است که اعتقاد به تأثیر قوی دوباره پدیدار شوند. محققان مارکسیست هم اعتقاد دارند که ارتباط جمعی در مشروعیت‌بخشی به جوامع سرمایه‌داری و بوروکراتیک بسیار مؤثر است. انواع تازه‌ای از تاثیر، مثل اثر و ، پدیدار شده اند. گسترش قلمرو اثر رسانه‌ها به برنامه‌ریز گوشزد می‌کند که "اثر"، مفهوم یک بعدی ندارد و اثرها می‌توانند شکل‌های زیادی داشته باشند که برخی را آسان‌تر از سایر اشکال می‌توان ایجاد کرد. ✅ با ما باسواد شوید 🌐 @nasragilan
🔎 هشتگ سازی، واکاوی راهبردی و آسیب شناسی بدون مقدمه تاملاتی در باب پیامدسنجی هشتگ سازی تقدیم می‌کنم: 1️⃣روانشناسی هشتگ سازی و تولیدخشم: محور کنترل افکارعمومی در عصر امپراطوری رسانه، است. هشتگ سازی نیز بعنوان ابتکار سایبری، در خدمت جلب توجه و تمرکز به یک موضوع و از مسائل هم عرض یا موازی به کار می‌رود. سوای از اقتصاد توجه و حواس پرتی، طبق اذعان مطالعات ارتباطی و فرهنگی، معماری و طراحی توییتر بر مبنای صورت گرفته و اینستاگرام برمبنای خودنمایی و شهوت است. هرچقدر کاراکترها کوتاه می‌شود، فرکانس استدلال پایین می‌آید و هیجان افزایش می‌یابد. 2️⃣جامعه شناسی هشتگ سازی: از آنجایی که هشتگ به یک زبان نو در عصر اطلاعات و جامعه شبکه ای تبدیل شده، این فقره اگر در خدمت نظام حاکم باشد، زبان انسجام و تولید و تخلیه انتقادات و پیشنهادات است، اما اگر علیه نظام حاکم باشد، و تولید گسل و تهدید با ایجاد کمپین های اپوزیسیونی به شمار خواهد رفت. فارغ از این ماجرا، هشتگ سازی توان فرقه سازی و جامعه را هم فراهم می‌کند. 3️⃣هشتگ سازی، سیاست و دمکراسی کنترل شده: ادعای دولت های مدرن امروزی، سیاست ورزی دمکراتیک است. نقش و مشارکت مردم در پیشبرد ارزان و سریع اهداف دولتی و حاکمیتی پررنگ شده است. فضای سایبر را هم بدلیل حضور پررنگ مردمی‌اش، ذیل توسعه دمکراسی تعریف می‌کنند. اما نکته اینجاست که هشتگ سازی با ژست دمکراتیک، معادلات بازی را تغییر می‌دهد و یک را رقم ‌می‌زند. وقتی بیش از یک سوم اکانت های توییتر جعلی باشد بطوری که صدای CNN  و دویچه وله آلمانی و...هم درمی‌آید، یعنی هشتگ سازی با لشگر رباتیک، صرفا یک و صدای مردم است نه یک ! 4️⃣هشتگ سازی و مارپیچ سکوت: وقتی با اکانت های جعلی به یک موضوع ضریب داده و صورت می‌گیرد، اتفاق پیچیده ای بنام (وحشت از مخالفت با فضای مجازی) رقم می خورد. دلیل این رویداد رسانه‌ای آنجاست که بصورت کاملا رباتیک، ۵۰۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در راستای اکثریت سازی و ساخته می‌شود که حتی شبکه سعودی‌نشنال هم مسئولیت ساختگی آن را متوجه توییتر می‌کند. در صدد تحقق مارپیچ سکوت، تحمیل عقیده و سرکوب هرگونه مخالفت با گفتمان هشتگی است. 5️⃣هشتگ سازی و فلسفه: موضوع و مساله مرکزی فلسفه از ارسطو تا به امروز، واقعیت و هستی شناسی است. ژان بودریار اندیشمند فرانسوی، تکنولوژی را عاملی برای تغییر مناسبات هستی شناختی تعریف می‌کند. فراواقعیتی که بودریار از آن سخن گفت، مصداق امروزی اش را در همین هشتگ سازی می‌توان‌ یافت. موقعیتی که واقعیت، نه بازنمایی که می‌شود. او وقتی واقعیت جنگ خلیج فارس را دستپخت CNN بدون شلیک حتی یک گلوله می‌داند، در قبال حادواقعیتی که توییتر با مدد و محقق می‌کند، چه خواهد گفت!؟ 6️⃣هشتگ سازی و خطای استراتژیک: فراموش نکنیم که راهبردها در پی حل مسائل و واقعیت های میدانی با نگاه به آینده نوشته می‌شوند. وقتی که واقعیت توسط هشتگ سازی، و خلق شد، طبیعتا برای اتاق های فکر و تصمیم سازان و دولتمردان کشورها، و اختلال راهبردی رخ خواهد داد. تصویرسازی و داده‌کاوی وقتی مهندسی می‌شود، پردازش و عقلانیت استراتژیک را هم دچار خطا و گمراهی خواهد کرد. تصمیمات غلط برای آینده‌ مطلوب به دلیل داده ها و تصاویر غلطی است که از وضعیت موجود، رصد می‌شود. 7️⃣ژئوپلیتیک هشتگ سازی: وقتی رسانه با توسل به هشتگ سازی، تصویری فیک و ناامن از وضعیت جامعه به صحنه ملی و بین‌المللی منعکس می‌کند، ریسک سرمایه‌گذاری را بالابرده و را از بازارهای کشور به دنبال خواهد داشت. از طرفی همراهی و اجماع جامعه جهانی برای و تهدید علیه کشور را نیز می‌تواند در پی داشته باشد. شرکای استراتژیک منطقه ای و جهانی هم چه بسا همکاری‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی را به حالت تعلیق درآورند و برخی محورهای ایدئولوژیک نیز دچار و ناامیدی خواهند شد. 8️⃣هشتگ سازی و ابتذال فرهنگ: نبض جامعه دیروز ما، فرهنگ بود و فرهنگ هم مقوله ای معرفت پایه به شمار می‌رفت. مکانیزم رشد و تعالی اش، کتاب و منبر و دیالوگ و انتقال معرفت و تثبیت عقلانیت بود. نبض جامعه شبکه ای و پلتفرمی امروز، است. افکار عمومی یک پله نازل از فرهنگ است و شاید فرهنگ در موقعیت و ، تعریف نامناسبی نباشد. افکار عمومی هم برخلاف فرهنگ که معرفت پایه بود، است. هشتگ‌ها بصورت ویروسی، افکارعمومی را مسموم می‌کنند و با افزایش هیجانات، عقلانیت را کاهش داده و فرهنگ را به و سرگردانی نزدیک‌تر می‌کنند. ✅ با ما باسواد شوید 🌐 @nasra_guilan
🔎الگوی قصاص و اجرای عدالت با پیوست رسانه‌ای ▫️روایت جنایت و برای تبیین و توجیه عدالت و قضاوت دادگاه در عصر ارتباطات و رسانه، بسیار حیاتی است. در موقعیتی هستیم که بدلیل فشار رسانه‌های معاند و ضعف حافظه تاریخی ما ممکن است جای جلاد و شهید بتدریج یا دفعتا حتی عوض شود. شرایطی که دوسه سال پیش برای نویدافکاری رقم خورد را یادمان نرفته که چگونه وصف و عنوان قاتل از پسوند و پیشانی او شد و وجه کمرنگ کشتی گیر بودنش گردید. ▫️اما در جریان دو قصاص اخیر که صورت گرفت، الگویی در رسانه‌های ما عملیاتی شد که را در سپهر رسانه ای کشور، تا حدودی نشان میداد. هرچند که تکثر سکوهای انتشار و تنوع بسترهای کنشگری و و توجیه و تمرکز سکوهای مرجع(همچون اقلیتی نخبگان و علما که بافهم نادقیق میدان، به رسانه های معاند پاس گل می‌دهند)هنوز هم جای کار و پیشرفت دارد. 1️⃣ استدلال و اعتبار شناختی: مناظره ای برای پاسخ به شبهات مطرح در فضای مجازی ترتیب داده شد تا مشروعیت بخشی‌ توییتری و فانتزی در پوشش فقه و حقوق و اخلاق خنثی شود.(هرچند کم و لاغر بود) 2️⃣ اقناع و القای فراگیری: نمونه های مشابه قصاص و عملکرد پلیس در خارج کشور و خصوصا کشورهای مدعی و معاند، منعکس شد. 3️⃣ اسکات و مچ گیری: موارد مشابه قصاص، بنفع سلبریتی های مدعی و مخالف، بازنشر شد. افرادی که از قصاص سارق گردنبند خود نگذشتند و پای و را وسط کشیدند! 4️⃣ بیان عمق فاجعه از زبان سوژه(جدال اعتراف): عمق فاجعه از زبان خود قاتل در دادگاه و مراحل بازپرسی اش پخش گردید و شبهه مظلومیت و احتمال اسطورگی اش را مرتفع کرد. 5️⃣ همذات پنداری و تمرکز بر ابعادعاطفی: مظلومیت مقتول و خانواده داغدارش به تصویر کشیده شد و تایید عاطفی قانون را ارتقا داد یا حداقل غلیان های مجازی معکوس را خنثی کرد. 6️⃣ همراه سازی و اعتبار اجتماعی: روایت و شرح ماوقع از زبان شاهدان ماجرا تدوین و منعکس شد و همراهی افکارعمومی با اجرای قانون قصاص را تصویرسازی کرد. 🔻هرچند که شبهه و در سطح خبری و عمق شناختی، تمام نشدنی است اما این سبک از و روایت اگر با ارتقای ۱.کثرت و ۲.کیفیت و ۳.سرعت و ۴.هماهنگی مواجه شود، می‌تواند الگوی مناسبی برای عملیات های رسانه ای و جاری و آتی تلقی شود. خداقوت 🔎علیرضامحمدلو، کارشناس و تحلیگر ✅ با ما باسواد شوید 🌐 @nasra_guilan