eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
885 دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
15هزار ویدیو
504 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻 قطعه ای از بهشت - یادمان شهدای بوالحسن 📆 سالروز عملیات بیت المقدس۲ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
💌 | 🌟فرزندانتان را با نام و تصاویر شهدا آشنا کنید... 🔻شهید حاج قاسم سلیمانی: شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته‌اند. آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان‌گونه که هستند. فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 📍 گمنام در خاک، معروف در افلاک 🔻حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «سلام بر شهیدان گمنام، گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه‌ی افلاکیان.» ۱۴۰۰/۱۰/۱۶ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 آیه ی ۱۶۹ سوره آل عمران… 🎬 برشی از روايتگري حاج علي زاكاني در هفته ی بیست و نهم 🗓 پنجشنبه ١٦ دی ۱۴۰۰ ، قطعه ۴۰ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻کجای دنیا دیدید که هفت میلیون نفر از بیابان‌ها بازدید کنند و دچار تحول شوند؛ این حقیقت دفاع مقدس است 🔍متن را در اینجا بخوانید ➕باشگاه خبرنگاران راهیان نور👇 @rahianenoor_press ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼══
🔰 | 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: امثال شهید دکتر علی‌محمدی و اینهایی که از دنیای علم به وادی شهادت وارد شدند، به محیط علمی ما آبرو بخشیدند. یعنی نشان دادند که محیط دانش کشور -آن هم این دانشهای پیشرفته‌ای که اینها دنبال می‌کردند- به وسیله‌ی چه کسانی دارد اداره می‌شود، کسانی که در عداد شهدای ما قرار می‌گیرند. ۱۳۸۹/۱۰/۳۰ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 📍وقتی شهید احمدی روشن خواب رهبر انقلاب را دیده بود 🔻 وقتی در دیدار خانواده شهید احمدی روشن، رهبر انقلاب قرآنی را به همسر شهید اهدا کردند، او قرآن را گرفت و آرام گفت: مصطفی خواب دیده بود بالای تپه‌ای شما به سرش دست کشیدید. رهبر پرسید: کی؟ همسر شهید جواب داد: ۲۰ روز پیش حدوداً. و بعد یک خواهش کرد از رهبر: آقا توی نماز شب‌هاتون علیرضا را دعا کنید، برای صبرش! و رهبر قول داد... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻عليرضا ارادتی خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه می خورد. علاقه زيادی به شهدای غرب كشور داشت. هميشه هم می گفت شهدای جنگ كه در مناطق غرب به شهادت رسيدند مظلوم‌ترين شهدای ما بودند. 📌از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود. هميشه وقتی به مزار عمويشان می رفت می گفت فكر كن عكس من را روزی بر سنگ مزار حک کنند و بنويسند { شهيد عليرضا بريری } 🔅 وقتی اين صحبت‌ها را می کرد،بسيار شاد و خوشحال بود. همواره می گفت دعا كن كه من به آرزوی خود كه شهادت است برسم. من هم می گفتم دعا می كنم هميشه باشی و در راه اسلام و امام زمان"عج"و برای رهبر و مملكت سربازی كنی و از خاكمان دفاع كنيم. می گفت اين خوب است،اما دلم آشوب است. دعا كن بروم. دعا كن به آرزويم برسم." ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌟پدر علاقه شدیدی به مادرم داشت. بعد از شهادتش، از همرزمانش شنیدیم که وابستگی بیش از حدی به خانواده اش داشت و همیشه دوست داشتند راز این وابستگی را بدانند. این علاقه حتی بین همرزمانش در سوریه هم پیچیده بود. همیشه به ما سفارش میکرد که به مادرتان احترام بگذارید و دست و پای مادرتان را ببوسید. دوستت دارم را خیلی به مادرم میگفت... 📚برشی از زندگی شهید مدافع حرم حسین رضایی ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 💠 روزی که قرار بود محمد تقی را در امامزاده عقیل اسلامشهر دفن کنند، خانمی همراه همسر خود وارد امامزاده شد و پرسید این قبر را برای چه کسی آماده می کنید؟ به او گفتند: در این قبر قرار است شهیدی را دفن کنند. 🔅 با شنیدن این سخن، آنها شروع به بی قراری و گریه کردند علت را که جویا شدند یکی از آنها جواب داد دیشب خواب حضرت زهرا (سلام الله علیها) را دیدم که می فرمود : فردا شهیدی را که برای دفاع از دخترم به شهادت رسید به امامزاده عقیل خواهند آورد، حتما به پیشوازش برو! 📚برگرفته از کتاب فاطمیون ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🚩انتشار رایگان pdf کتاب "مرواریدهای بی نشان" نوشته ی حقیر(ناصر کاوه) که مجموعه خاطرات بانوان شهید و ایثارگر انقلاب اسلامی در طول دفاع مقدس و دفاع از حرم می باشد به مناسبت رحلت جانگداز حضرت ام البنین (س) 👈که مصادف است با "روز تكريم و گرامیداشت, ایثار و از خود گذشتگی🌷 مادران, همسران, دختران و خواهران شهدای سرزمینم, جمهوری اسلامی ایران میباشد... هزینه نشر رایگان👈 با ذکر یک صلوات ما در نشر این کتاب, یاری کنید... ارادتمند: 👈 روی آدرس زیر کلیک کنید و کتاب را دانلود کنید👇 http://naserkaveh.com/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%b4%d9%87%d8%af%d8%a7/
🌷کتاب راهنمای سفر آخرت، ناصر کاوه 🌿تبیین مسیر قیامت 🌸…انسان در مسیر سفر آخرت خود تا رسیدن به به بهشت یا جهنم, منازل و مراحل متعددی را طی می کند که در این کتاب به اختصار درباره آن منازل توضیحاتی ارائه می شود … 🌿 (مرحله اول) احتضار:👇 🌸 احتضار چیست؟ نخستین منزل، جریان سکرات مرگ و سختی جان دادن است، امیرالمؤمنین( ع) در تبیین سکرات مرگ می فرماید: ” و انّ للموتِ لغمراتٍ هی افظعُ مِن أن تُستَغرَقَ بصفهٍ او تَعتدِلَ علی عقول اهل الدنیا” – دارالسلام ، ج ۲ ، ص ۱۶۵ آری، مرگ را ورطه ها و دشواری هایی است سخت تر از آن که بتوان وصفش کرد, یا عقل های مردم بتواند آن را بفهمد. طبق این کلام حضرت، سکرات مرگ بگونه ای سخت است که اساساً هرگز قابل وصف نیست، و اگر بتوان آن را وصف کرد، عقل کسانی که در دنیا هستند توان درک و فهم آن را ندارند.... ☀️رویدادهاى زمان احتضار : ۱٫ رسیدن جان به گلو ۲٫ نا امیدى از شفاى محتضر ۳٫ یقین محتضر به جدایى ۴٫ جمع شدن ساق ‌ها ۵٫ ظهور فرشتگان در زمان احتضار … ادامه را در 👇مطالعه کنید http://naserkaveh.com/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%81%d8%b1-%d8%a2%d8%ae%d8%b1%d8%aa%d8%8c-%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%aa%d8%a8%db%8c%db%8c%d9%86-%d9%85%d8%b3/
🌷راهنمای سفر آخرت ، ناصر کاوه 🌿 احتضار:(قسمت ۲) 🌿آداب مختصر وتلقین کلمات فرج به او👇 🌸سزاوار است وقتى‏ حالت مرگ مى‏رسد و در حالت احتضار قدم هاى محتضر را رو به قبله كنند. نزد او كسى باشد كه سوره يس و صافات بخواند، و ذكر خدا كند، و او را به گفتن شهادتين، و اقرار به يک يک امامان تلقين نمايد، و كلمات فرج را تلقين او كند: لا اِلهَ اِلا اللَّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ الْعَلِىُّ الْعَظيمُ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الاْرَضينَ السَّبْعِ وَ ما فيهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ وَ ما تَحْتَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرشِ الْعَظيمِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَالصَّلوةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِبينَ. ادامه را 👇آدرس زیر مطالعه کنید. http://naserkaveh.com/%d8%a2%d8%af%d8%a7%d8%a8-%d9%85%d8%ae%d8%aa%d8%b5%d8%b1-%d9%88%d8%aa%d9%84%d9%82%db%8c%d9%86-%da%a9%d9%84%d9%85%d8%a7%d8%aa-%d9%81%d8%b1%d8%ac-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d9%88-%d9%85%d8%b1%d8%ad%d9%84/
🌷امروز سالروز رحلت حضرت ام البنین (س) است. روزی که در تقویم ما به عنوان " روز بزرگداشت مادران و همسران شهدا" نام گذاری شده است. ام البنین (س) بانوی ایثاگر که اگر چه خود در دشت کربلا حضور نداشت، اما عطر ایمان، نگاه ولایتمدار، تفکر حسینی و شجاعت ایثارگری یک مسلمان معتقد را قطره قطره در کام فرزندانش نشاند و لاله صفت چنان بارشان آورد که دشت تفتیده کربلا را همیشه تاریخ منقش به زیباترین مفاهیم همان شهادت کردند. و ما به خود چه مفتخریم که مادران ایران زمین در کربلای جنوب و غرب ایران، چون ام البنین (س) با تقدیم عزیزترین داشته های خود، همسران و فرزندانشان، تاریخ را به گونه ای دیگر در حمایت از حسین زمان، خمینی بت شکن؛ تکرار کردند و چه زیبا نقش آفرین بازسازی این تاریخ پرشکوه شدند. مادرانی که اگر چه خود در خاکریزهای دفاع از کیان اسلام و خاک وطن در برابر یزیدیان زمان حضور نداشتند اما خطوط مقدم پر از رزمندگانی بود که در دامن این رادزنان پرورش یافته بودند و غریو الله اکبرشان، پاسخ هل من ناصر ینصرنی نائب بر حق امام زمانشان بود. رهروان فاطمی که پای در جای پای ام البنین "مادر چهار شهید و معلم علم دار کربلا" گذاشتند و ....
💥 همسر شهید،حمید سیاهکالی مرادی: متولد 1372 برامون تعریف میکند...👇 از اول نامزدیمون... با خودم کنار اومده بودم که من... اینو تا ابد کنارم نخواهم داشت... یه روزی از دستش میدم...اونم با 💗شهادت... وقتی که گفت میخواد بره...انگار ته دلم... آخرین بند پاره شد... انگار می دونستم که دیگه برنمی گرده...اونقد ناراحت بودم... نمی تونستم گریه کنم... چون می ترسیدم اگه گریه کنم... بعداً پیش ائمه(ع) شرمنده شم... یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم... احساسم میگفت جلوش وایسا نذار بره... ولی ایمانم اجازه نمیداد... یعنی همش به این فکر می کردم که قیامت... چطور می تونم تو چشای امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و...انتظار شفاعت داشته باشم... در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم... اشکامو که دید 👈دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت...👇 💥"دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمی تونی بلرزونیاااا..."راحت کلمه ی... دوستت دارم... 💗عاشقتم... رو بیان میکرد... روزی که میخواست بره گفت... … 💗عاشقانه شهدا:👇 💥کناره سفره عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو می بخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟ 💥به حمید نگاه کردم، گفتم 👈 نه من نمی بخشم! نگاه همه با تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو می گیری؟ رک و راست گفتم : بله می گیرم، حمید خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه 😳 💥بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم 👈 اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه! 😝 💥 حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم:👇 💗 نذر سلامتی آقای من! منبع📕یادت_باشد
📸فراخوان افراد متخصص کارهای هنری، گرافیکی ، مولتی مدیا و....📸 🔸با توجه به اهمیت کار رسانه و تاثیرگذاری تولیدات مالتی مدیا در عصر حاضر، از افراد متخصص جهت فعالیت رایگان و فی سبیل الله درباره احیای ارزش‌های اهل بیت (س)، انقلاب اسلامی، اسبک زندگی امام و شهدا و...👈 دعوت به همراهی می‌شود. زمینه های همکاری: ۱.گرافیک وطراحی کامپیوتری 🎨 ۲.ساخت عکسنوشته🌅 ۳.ساخت کلیپ و استوری 📽 ۴.سناریو نویسی📇 ۵.نریشن🗣 ۶.کاریکاتور🥸 🏳لطفا در صورتیکه در هریک از بخش های ذکرشده مهارت وتوانایی دارید، با تلفن همراه بنده، ناصر کاوه تماس بگیرید ۰۹۱۲۱۴۴۰۸۴۲
🍂 🔻 کربلای ۵ 1⃣ 🔅 سرداران غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🔅 عملیات کربلای ۵ چه زمانی شروع شد؟ نوزدهم دی ماه آغاز عملیات بود. کربلای ۵ اساساً از دل کربلای ۴ بیرون آمد. قرار شد حداکثر در دو هفته پیش رو این عملیات انجام شود. باور به تحقق این عملیات در اکثر فرماندهان ما نبود. آقای محسن رضایی دوتا مسئله را دنبال می‌کرد: یکی تلاش برای تلطیفِ فضای بهم ریخته و ناراحت کننده و نگران کننده جبهه خودی که کار سختی هم بود. نیروی‌های بسیجی ما ماموریتشان تمام شده بود و همه می‌خواستند بروند. حالا توجیه فرمانده‌ها برای نگه داشتن این نیروها یکی از سختی‌های کار بود. یک مورد دیگر هم این بود که خودِ فرمانده لشکرها هم باید برای این عملیات متقاعد می‌شدند. ما در طول جنگ منطقی داشتیم و شیوه کار با فرماندهان شیوه اقناعی بود. ما به زور نمی‌توانستیم فرمانده را به عملیات بفرستیم. برای همین اینجا تلاش شد تا فرماندهان را اقناع کنیم. 🔅 شما در این عملیات کجا بودید؟ من فرمانده قرارگاه کربلا بودم. آقا محسن فردای خاتمه کربلای ۴ من را صدا کرد و گفت: شما برو شلمچه و مستقر شو و این هم یگان‌های شما. لشکر ۴۱ ثارالله بود به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی، لشکر ۲۵ کربلا آقای مرتضی قربانی، لشکر ۳۱ عاشورا آقای شریعتی و حدود هفت هشت لشکر را به من داد و گفت شما به شلمچه برو و کار شناسایی را شروع کنید. به سرعت هم شروع کنید. 🔅بعد از چه مدت از کربلای چهار، این کار انجام شد؟ ۲۴ ساعت! من فرمانده‌ها را بردم خط و حدها مشخص شد. چیزی که خوشبختانه خیلی به ما کمک کرد، این بود که در دی ماه آب و هوا در خوزستان صبح تا ساعت ۱۱ مه شدید در منطقه حاکم است. یعنی خوشبختی این بود که شب در تاریکی کارها را انجام می‌دادیم و روز هم تا ساعت ۱۱ می‌توانستیم کار را پیش ببریم. بنابراین یک تلاش مجاهدانه از سمت یگان‌ها انجام شد. ┄┅┅❀❀┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 کربلای ۵ 2⃣ 🔅 سرداران غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ..آقا محسن می‌دانست که این فرمانده‌هان لشکر جزو کسانی هستند خیلی اهل جدل و اینکه می‌توانیم و نمی‌توانیم نیستند و انگیزه لازم را دارند و شرایطشان طوری هست که وقتی بهشان ابلاغ می‌شود، می‌پذیرند. واقعاً هم همین طور بود. یعنی مجموعه قرارگاه کربلا و یگانهایش به سرعت رفتیم پای کار و شروع کردیم به آماده سازی و شناسایی بدون اینکه به این بحث‌ها و جدل‌ها و عدم موافقت‌ها توجهی کنیم. قرار بود عملیاتی بزرگ‌تر از کربلای ۴ انجام بشود. من فکر می‌کنم در طول جنگ هیچ وقت تا به این اندازه جلسات فشرده و پی در پی در این ۱۵ روزی که بین کربلای ۴ و ۵ بود، نداشتیم. روال ما این طور بود که لشکر در خودش بحث می‌کرد با فرمانده گردان‌های خودش و این بحث می‌آمد و در قرارگاه هم بحث می‌شد و از قرارگاه ما به محسن رضایی منتقل می‌شد و بعد هم می‌رسید به آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده کل. یعنی روند این بود اما در کربلای ۵ مستقیم همه لشکرها با آقای هاشمی در ارتباط بودند چون اصلاً فرصتی نبود. همه بحث‌ها و ابهامات و اشکالات به طور مستقیم یعنی لشکرها بودند، قرارگاه بودند، آقای محسن رضایی و تیمش بودند و آقای هاشمی بود و همه یک جا می‌نشستیم و بحث را جلو می‌بردیم. 🔅 چه صحبت‌هایی شد؟ در این دو هفته چالش‌های زیادی وجود داشت. هم فنی در مورد خودِ طرح و عملیات و اینکه چطور عمل کنیم! یعنی از روشنایی نور ماه گرفته بحث می‌شد چون ما منطقه‌ای را انتخاب کرده بودیم آب گرفتگی بود و این آب گرفتگی هم شرایطی داشت و عمقش طوری بود که نمی‌شد با قایق رفت چون قایق به سیم خاردار برخورد می‌کرد. پیاده هم نمی‌شد رفت. خیلی کار سختی بود. یک جاهایی آب تا زانو و سینه می‌آمد. به هر حال عبور از آب برای یک فرد پیاده کار بسیار سختی بود. ما روی تمام مسائل جزئی بحث کردیم. همین نور ماه! نور ماه خیلی روی کار ما اثر داشت به این معنا که ما می‌خواستیم از این آب گرفتگی عبور کنیم و شب آب روشن است و با برخورد با هم، تقریباً مثل روز می‌شود و عبور خیلی سخت می‌شد. ما روی تمام موارد جزئی بحث کردیم. 🔅 قرار بود با چند گردان وارد عمل بشوید؟ حدود ۲۲۰ گردان. بخشی از گردان‌هایی که در کربلای ۴ آسیب دیده بودند هم بازسازی شدند و آنها هم به ما اضافه شدند. این مواردی را که عرض کردم، به صورت مفصل در کتاب "اوج دفاع" خاطرات آقای هاشمی، بیان شده است. شما می‌توانید به این سند مراجعه کنید. ┄┅┅❀❀┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 روز شمار عملیات کربلای ۵ ┄┅═✼✿‍✵✦✵✿‍✼═┅┄ در شب چهارم نیز طرح عملیات شب قبل مجدداً تکرار شد و همه یگانها - به جز یک یگان که وارد بوارین شده بود - پس از انهدام نیرو و در نهایت با روشن شدن آسمان به خطوط پدافندی روز قبل خود بازگشتند تا برای آغاز ماموریت بعدی آماده شوند. در ابتدای روز چهارم، پاتک دشمن به جزیره بوارین آغاز شد که با تلاش نیروهای قرارگاه نجف این پاتک با ناکامی مواجه گردید. در محور قرارگاه کربلا نیز برای حفظ مواضع جناح راست و تثبیت موقعیت در منطقه کانال پرورش ماهی، نیروهای خودی به رها کردن آب مبادرت ورزیدند. به این ترتیب، پیشروی در این محور متوقف شد و عملیات با دو هدف اصلی تصرف خط نهر جاسم و پاکسازی جزیره بوارین ادامه یافت. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🔰 | ▫️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای :«یکی از بخشهای مهم و جذابی که میتواند مصیبت ابالفضل را بیان کند، زبان حال مادر حضرت اباالفضل است؛ همان «لا تدعونّی ویک امّ البنین» ◾️ مادری است؛ صورت قبر چهار جوانش را که در کربلا شهید شدند، در بقیع میکشد و نوحه‌سرائی میکند و حماسه می‌آفریند. همه‌اش اشک ریختن و تو سر زدن هم نیست؛ البته اشک ریختن هست، اشکالی هم ندارد؛ بلکه حماسه‌آفرینی است، افتخار به این جوانهاست.» ۱۳۹۰/۰۳/۲۵ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی: درباره‌ی مصیبت حضرت اباالفضل (علیه الصّلاة و السّلام) به نظرم میرسید که یکی از بخشهای مهم و جذابی که میتواند این مصیبت را بیان کند، همان زبان حال مادر حضرت اباالفضل است؛ همان «لا تدعونّی ویک امّ البنین» این یک عرصه است: مادری است؛ صورت قبر چهار جوانش را که در کربلا شهید شدند، در بقیع میکشد و نوحه‌سرائی میکند و حماسه میآفریند. همه‌اش اشک ریختن و تو سر زدن هم نیست - البته اشک ریختن هست، اشکالی هم ندارد - بلکه حماسه‌آفرینی است، افتخار به این جوانهاست. 🗓 ۱۳۹۰/۰۳/۲۵ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌷 شهید حمزه‌ مژده، چهارم اردیبهشت ۱۳۳۷ش در «چاه نو علیا» چشم به جهان هستی گشود. در اوایل زندگی، وجود پدر را از دست داد و در دامن مادری مهربان پرورش یافت. 📍 تحصیلات ابتدایی را تا کلاس ششم نظام قدیم در «کهوردان» پشت سر گذاشت و سپس برای تأمین مخارج خانواده راهی کشور امارات و ابوظبی گردید. هم‎زمان با اوج‎گیری انقلاب اسلامی، در پایگاه هوایی بوشهر مشغول خدمت سربازی بود. به فرمان حضرت امام خمینی (ره) پادگان را‌‌ رها کرد و به صفوف مبارزان نهضت اسلامی پیوست. 💎 پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، خدمت‎گزاری صادق و دلسوز برای مردم بود و آنان، حمزه را به عضویت شورای اسلامی محل برگزیده بودند. هنگامی که آتش جنگ تحمیلی خانمان‎سوز برافروخته شد، کوله‎بار مسئولیت شیعه بودن را بر دوش کشید و عاشقانه عازم میدان‌های پشکار حق و باطل گردید. چند روزی در شهر آزادشده سوسنگرد گذراند و سپس به بستان رفت. ➖ در جبهه‌ تنگ چزابه هنگامی که در زیر باران آتش دشمن مشغول حمل سلاح بود، در تاریخ بیست و چهارم دی‎ماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در سن بیست و سه سالگی بر اثر اصابت ترکش داغ خمپاره سرش از پیکر جدا شد و در زیبا‌ترین حالت، به دیدار پروردگارش شتافت و عاشورائی گشت... چه غمناک خواهد بود آن‎گاه که کربلای چزابه به سخن آید و دردمند‌ترین قصه‌ حماسه‌ هشت سال دفاع مقدس را برای اهالی تاریخ روایت کند. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News