eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
872 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
14.9هزار ویدیو
500 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👤 توییت استاد درباره جوسازی های اخیر رسانه های معاند علیه شهید
🚩امام خمینی (ره): رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها‏‎ ‎‏زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و ... و خود نیز شربت شهادت نوشید.‏ 🚩رهبرانقلاب: جوانان و نوجوانان عزیز من! همه شما میتوانید در کشورتان پیدا کنید 👈 یک روز نقش، نقش بود؛ یک روز نقش های دیگر است. 🔹در زمینه مسائل دینی، مسائل فرهنگی، مسائل سیاسی، مسائل اخلاقی، آینده‌نگری، امیدبخشی، نشاط دادن به محیط پیرامون خود و تعبّد و تقیّد و پایبندی به شریعت اسلامی -که سرمایه سربلندی فرد و جامعه است- میتوان مجاهدت کرد.البته در آنها، دادنِ جان مطرح نیست؛ اما و و لازم دارد. 🔹همه می توانید در مدارس، در دانشگاهها، در محیط های کار و غیره، نقش ایفا کنید. 🔺 و بانشاط و پُرامید و پاکدامن، میتواند یک تاریخ را بیمه کند. ۷۷/۸/۸ 🌹يادم هست کلاس چهارم، توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! قهرمانی که با اسم و خاطره ش بزرگ شدیم!! "پطروس" توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمون ماندگار بشه!! پطرس ذهنِ ما خسته بود، تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس، هانس بوده! تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" اون رو نوشته. بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشون هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!... خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! شاید اون وقتها اگر مى فهميديم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت مى شديم!! 🔰 اما توی همون روزها، سرزمین من پر از بود!! قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!👈 شهید : نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد! 🌹داشتم خونه رو مرتب می کردم... حسین گوشه ی آشپزخونه نشسته و به نقطه ای خیره شده بود.اونقدر غرق افکار خودش بود که هر چه صداش کردم جواب نداد... رفتم جلوش و گفتم: حسین؟! ... حسین؟! ... کجایی مادر؟!... یهو برگشت و بهم نگاه کرد. گفتم: حسین جان! کجایی مادر؟!... خندید و گفت: سر قبرم بودم مامان... از تعجب خنده ام گرفت... بهش گفتم: قبرت؟! ... قبرت کجاست مادر جون؟!...گفت: بهشت زهرا( س) ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴... چیزی نگفتم و گذشت... وقتی شهید شد و دفنش کردیم به حرفش رسیدم. با کمال تعجب دیدم دقیقأ همون جایی دفن شده که اون روز بهم گفته بود. پشتم لرزید ، فهمیدم اون روز واقعا سر قبرش بوده... 🌹روزی بچه ها چشم شان به عراقی کوتاه قدی افتاد که به سمت خاکریز خود می آمد . صبر کردند تا اسیرش نمایند.کمی که جلو تر آمد ، دیدند حسین ریزه است که لباس عراقی ها را به تن کرده و سلاح شان را به دوش گرفته …« همان مو قع نزد فرمانده رفت و در پا سخ نگاههای پرسشگر وتاحدودی عصبانی او گفت: « خودتان گفتید به خط رفتن برای من زود است. من به آنجا رفتم، یک عراقی را دست خالی کشته ، لباس و پو تین وسلاح او را به همراه آوردم تا ثابت کنم اراده و عشقم از جثه ام بزرگتر است.» 🌹 شهید محمد حسین فهمیده:👈 هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم... 🌹8 آبانماه؛ سالروز شهادت و روز نوجوان گرامی باد👌 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۱۸ آبان ۱۳۷۴ 📆 تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴ 📌مزار شهید: بهشت زهرا 🕊محل شهادت : سوریه 💢 دقیقا بیست سال و سه روزت بود که برآسمان نقش پروازت را نگاشتی اما اینبار رسم الخط عاشقی تو فرق می‌کرد. در این روزها که شهر پر است از حرف و از کمتر کسی انتظار می‌رود تنها حرف نباشد، تو حرف نبودی ؛ آری دهه هفتادی بودی اما نه مثل بقیه. تو فرق داشتی اما هرکسی این را نمی‌فهمید. نمیدانستند میخواهی به قلب تلاویو حمله کنی. ➖ همه از معرفت شهادت چیزی نمی دانستند.شهادت به سن و سال نیست که اگر بود پیش از آن و هم بودند. 🔅 شهادت مرد میدان و مبارزه می خواهد.شهادت گذشتن از دام های دنیا می خواهد برای رسیدن به بامهایش و این کار هرکسی نیست.باید بگذری بگذاری و بروی. ➖ اینجا سر آغاز رسیدن است رسیدن به معشوق؛ همان یکتای ناب هستی همان که کسی حتی فکر رسیدن به او را هم نمیکند اما مصطفی عزیز همان خدا شد. 🔘 میگفت من برای آمدنم به سوریه برنامه ریزی کرده‌ام همانطور که برای حضورم در کرانه باختری... 🔻 معلوم است کسی با این اهداف ازآنِ زمین نیست.‌‌همراه و همسفرسید مجتبی، سید ابراهیم و محمدحسین بود و تا پایان سفر باهم رفتند تا جای خالیشان مانند سوز سرمای زمستان اعماق وجودمان را بخشکاند. ✍🏻 نویسنده: ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩امام خمینی (ره): رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها‏‎ ‎‏زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و ... و خود نیز شربت شهادت نوشید.‏ 🚩رهبرانقلاب: جوانان و نوجوانان عزیز من! همه شما میتوانید در کشورتان پیدا کنید 👈 یک روز نقش، نقش بود؛ یک روز نقش های دیگر است. 🔹در زمینه مسائل دینی، مسائل فرهنگی، مسائل سیاسی، مسائل اخلاقی، آینده‌نگری، امیدبخشی، نشاط دادن به محیط پیرامون خود و تعبّد و تقیّد و پایبندی به شریعت اسلامی -که سرمایه سربلندی فرد و جامعه است- میتوان مجاهدت کرد.البته در آنها، دادنِ جان مطرح نیست؛ اما و و لازم دارد. 🔹همه می توانید در مدارس، در دانشگاهها، در محیط های کار و غیره، نقش ایفا کنید. 🔺 و بانشاط و پُرامید و پاکدامن، میتواند یک تاریخ را بیمه کند. ۷۷/۸/۸
🌹يادم هست کلاس چهارم، توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! قهرمانی که با اسم و خاطره ش بزرگ شدیم!! "پطروس" توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمون ماندگار بشه!! پطرس ذهنِ ما خسته بود، تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس، هانس بوده! تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" اون رو نوشته. بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشون هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!... خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! شاید اون وقتها اگر مى فهميديم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت مى شديم!! 🔰 اما توی همون روزها، سرزمین من پر از بود!! قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!👈 شهید : نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!
💐شیرلبنانی ،احمد قصیر او در وصیتنامه خود مینویسد: عملیات شهادت طلبانه را از نوجوان ۱۳ ساله یاد گرفتم!! قصیر در لبنان (دیر قانون النهر) به دنیا آمد. سپس همراه خانواده در کشورهای عربستان و لیبی زندگی کرد. او جذب حزب‌الله لبنان شده و در عملیاتی انتحاری با خودروی سفید رنگ پر شده از مواد منفجره به یکی از ساختمانهای ارتش اسراییل حمله کرد. این حمله که در ۲۰ آبان ۱۳۶۱ (۱۱ نوامبر ۱۹۸۲) صورت گرفت منجر به کشته شدن ۱۵۱ افسر و سرباز اسراییل شد!!👎👎 😱عملیات انتحاری احمد قصیر اولین عملیات انتحاری انجام شده توسط حزب‌الله لبنان می‌باشد. روز عملیات انتحاری و کشته شدن او از سوی شهید سیدحسن نصرالله، روز شهید نامگذاری شده‌ و به او لقب «امیر الاستشهادیون» (امیر شهادت‌ طلبان) داده شده‌ است!