eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
20.7هزار ویدیو
743 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مینی‌بوس، در حالی که سقف و بدنه و حتی شیشه‌هایش گِل‌مالی شده است، با چراغ‌های خاموش، آهسته آهسته، ‌ خیابان‌ها را پشت سر می‌گذارد و به طرف خارج شهر پیش می‌رود. در بعضی از قسمت‌های راه، خیابان، بند است. ماشین‌های نیم‌سوخته، ساختمان‌های خراب شده و‌ گودال‌هایی که بر اثر برخورد گلولۀ توپ و خمپاره به وجود آمده‌اند، ‌راه را بند آورده‌اند. گاهی مینی‌بوس مجبور می‌شود نگه دارد. آن ‌وقت چند نفر پیاده می‌شوند و راه را باز می‌کنند؛ و بعد ماشین دوباره به حرکتش ادامه می‌دهد. بعضی جاها که راه بازشدنی نیست، ماشین مجبور است سر و ته کند و برگردد و از راه دیگری برود. به هر سنگری که می‌رسند، رانندۀ مینی‌بوس برگ عبور را نشان می‌دهد و مأمور بسیجِ همراه، جلو می‌رود و، آهسته، اسم شب را می‌گوید. صدای تیراندازی‌ که لحظه‌ای قطع نمی‌شود، گویی از یک خیابان آن‌ طرف‌تر است. مسافران مینی‌بوس توی هم چپیده‌اند. دیگر صدای ترسناک گلوله‌ها، حتی بچه‌ها را هم به گریه نمی‌اندازد. از چند روز پیش، آن‌قدر این صداها را شنیده‌اند که برایشان عادی شده است. اگر هم بچه‌ای گریه کند، از تشنگی یا گرسنگی یا ناراحتی‌های دیگر است. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂