eitaa logo
دبیرستان نوایی
385 دنبال‌کننده
495 عکس
199 ویدیو
651 فایل
📭 @davari55 🌐 navaeeschool.ir 🌍 @navaeeschool ☎️ 03145823540
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 آیا می‌دانستید که: از میان آمار کل دانش‌آموزان ثبت نام شده در پایه دهم یک میلیون و ۶۵۴ هزار و ۵۰۲ نفر وارد دبیرستان‌های شاخه نظری، ۳۸۸ هزار و ۱۹ نفر در هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای و ۴۴۹ هزار و ۸۶۷ نفر در هنرستان‌های شاخه کاردانش ثبت نام کرده‌اند. @navaeeschool -------------------------
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد کاسه‌ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد تیر دیوانه شد و مرداد هم از شهر رفت از غمت شهریورِ بیچاره حلق آویز شد مهر با بی‌مهری و نامهربانی می‌رسد مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد بی‌تو یک پاییز ابرم ، نم‌نمِ باران کجاست؟ بی‌تو حتّی فکر باران هم خیال‌انگیز شد کاش می‌شد رفت و گم شد در دل پاییز سرد بوی باران را تنفّس کرد و عطرآمیز شد آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد @navaeeschool -------------------------
🔴 در اهمیت علم و عالم این داستان را درباره مرحوم شیخ بهاءالدین نقل می‌کنند که روزی با شاه عباس به مدرسه‌های دینی اصفهان رفتند ولی دیدند بیشتر حجره‌ها از محصلین خالی است. مرحوم شیخ متأثر شد و در صدد برآمد تا این کمبود را جبران کند. بالاخره پس از گذشت مدتی ، عمل پر ارزشی به نفع شاه عباس انجام داد که بسیار مورد توجه او قرار گرفت. شاه عباس گفت در برابر اینکار هر پاداشی از من بخواهی انجام خواهم داد. شیخ فرصت را غنیمت دانست و از شاه عباس خواست تا به عنوان پاداش ، او را بر اسبی سوار کند و افسار آن را شخصاً در دست بگیرد و از یکی از خیابان‌های بزرگ اصفهان وی را عبور دهد. این خواسته عملی شد و در سراسر شهر بسرعت منتشر گردید که شاه عباس افسار اسب شیخ بهاءالدین را در دست گرفته و با پای پیاده شیخ را در حالی‌که سوار بر اسب بوده است از خیابانی عبور داده. از این واقعه زمانی کوتاه گذشت. آنگاه روزی شیخ شاه عباس را بار دیگر برای سرکشی به مدارس دینی دعوت نمود اما با کمال تعجب شاه عباس دید که این بار بر خلاف گذشته تمام مدارس مملو از آقایان طلاب و محصلین مذهبی است! علت این تغییر وضع را در آن مدت کوتاه از شیخ پرسید و گفت: چرا یکباره مدرسه‌ها پر از محصلین گردید؟ شیخ در جواب فرمود: برای آنکه مردم فهمیدند عملاً در این کشور عالم ارزش دارد تا آنجا که شما افسار اسب یک عالم را در دست می‌گیری و او را از خیابانی عبور می‌دهی. 📚«گفتار وعاظ» جلد ۱ صفحه ۴۸۷ @navaeeschool -------------------------
اولین جلسه شورای دبیران آموزشگاه نوایی / ۳۰ شهریور ۹۸ @navaeeschool -------------------------
جلسه توجیهی دانش‌آموزان پایه هفتم به همراه مادران / ۳۰ شهریور ۹۸ @navaeeschool -------------------------
✅ حدیث روز مَنِ انتَقَلَ لِیَتَعَلَّمَ عِلما غُفِرَ لَهُ قَبلَ أن یَخطُوَ؛ / پیامبر اکرم (ص) 👈 آن که در پی آموختن دانش به راه افتد، پیش از آن که گام بردارد، آمرزیده می‌شود. 📚 الجامع‌الصغیر ، ج ۲ ، ص ۵۸۲ @navaeeschool ------------------------
🖌 آیا می‌دانستید که: دانش‌آموزان ابتدایی نباید بیش از ۱۰٪ وزن بدنشان و شاگردان دبیرستانی بیش از ۱۵٪ وزن بدنشان کیف حمل کنند. وزن بیشتر از این می‌تواند آسیب جدی به ستون فقرات آنها وارد کند. @navaeeschool -------------------------
آنکس که بداند و بخواهد که بداند خود را به بلندای سعادت برساند آنکس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند آنکس که بداند و نداند که بداند با کوزه‌ی آب است ولی تشنه بماند آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به مقصد برساند آنکس که نداند و بخواهد که بداند جان و تن خود را ز جهالت برهاند آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند .:ابن یمین:. .:ملااحمد نراقی:. .:مولوی:. @navaeeschool -------------------------
✅ حدیث روز طالِبُ العِلمِ ، مَحفُوفٌ بِعِنایَةِ اللّه؛ / پیامبر اکرم (ص) 👈 جوینده دانش ، در پناه عنایت خداوند است. 📚 عوالی‌اللآلی ، ج ۱ ، ص ۲۹۲ @navaeeschool ------------------------
🖌 آیا می‌دانستید که: امروز اول مهر ۸۴۵ هزار دانش‌آموز در استان اصفهان در کلاس درس حاضر می‌شوند. از این میان ۴۷۳ هزار نفر در مقطع ابتدایی و مابقی در دوره‌های متوسطه اول، دوم، هنرستان‌های فنی و کارودانش مشغول به تحصیل خواهند شد. @navaeeschool -------------------------
اولین روز دبستان باز گرد کودکی‌ها ، شاد و خندان باز گرد باز گرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسب‌های چوبکی خاطرات کودکی زیباترند یادگاران کهن ماناترند درس‌های سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود درس پندآموز روباه و خروس روبه مکار و دزد و چاپلوس روز مهمانی کوکب خانم است سفره پر از بوی نان گندم است کاکلی گنجشککی باهوش بود فیل نادانی برایش موش بود با وجود سوز و سرمای شدید ریزعلی پیراهن از تن می‌درید تا درون نیمکت جا می‌شدیم ما پر از تصمیم کبری می‌شدیم پاک‌کن‌هایی ز پاکی داشتیم یک تراش سرخ لاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت دوشمان از حلقه‌هایش درد داشت گرمی دستانمان از آه بود برگ دفترها به رنگ کاه بود مانده در گوشم صدایی چون تگرگ خش‌خش جاروی بابا روی برگ همکلاسی‌های من یادم کنید باز هم در کوچه فریادم کنید همکلاسی‌های درد و رنج و کار بچه‌های جامه‌های وصله‌دار بچه‌های دکه‌ی سیگار سرد کودکان کوچک اما مرد مرد کاش هرگز زنگ تفریحی نبود جمع بودن بود و تفریقی نبود کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم لااقل یک روز کودک می‌شدیم یاد آن آموزگار ساده‌پوش یاد آن گچ‌ها که بودش روی دوش ای معلم نام و هم یادت بخیر یاد درس آب و بابایت بخیر ای دبستانی‌ترین احساس من باز گرد این مشق‌ها را خط بزن .:محمدعلی حریری جهرمی:. @navaeeschool -------------------------
🔴 سیرت نیکو دختر دانش‌آموز صورت زشتی داشت. دندان‌هایی نامرتب، با موهای کم پشت و چهره‌ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدید آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند. نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید: میدونی زشت‌ترین دختر این کلاسی؟ اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله‌ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه‌ای در میان همه و از جمله من پیدا کند. او گفت اما بر عکس، تو بسیار زیبا و جذاب هستی. او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان‌ترین فردی است که می‌توان به او اعتماد کرد. کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می‌خواستند با او هم گروه باشند. او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می‌گفت چشم عسلی، به یکی ابرو کمانی و ... به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق‌ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب‌ترین یاور دانش‌آموزان را داده بود. آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجیدهایش از دیگران بود و دقیقاً به جنبه‌های مثبت افراد اشاره می‌کرد. مثلاً به من می‌گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می‌گفت بهترین آشپز دنیا! و حق هم داشت. آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او در هفته اول چگونه این را فهمیده بود!؟ سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری‌اش احساس کردم شدیداً به او علاقه‌مندم. پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری‌اش رفتم، دلیل علاقه‌ام را جذابیت سحرآمیزش می‌دانستم. در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند. روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست؟ همسرم جواب داد: من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید. ✅ عظمت در دیدن نیست، عظمت در چگونه دیدن است. یادمان باشد سیرت زیبا همیشه بهتر از صورت زیباست. 📚 خاطره‌ای زیبا از «تئودور داستایوفسکی نویسنده معروف» @navaeeschool -------------------------