eitaa logo
دبیرستان نوایی
379 دنبال‌کننده
495 عکس
199 ویدیو
651 فایل
📭 @davari55 🌐 navaeeschool.ir 🌍 @navaeeschool ☎️ 03145823540
مشاهده در ایتا
دانلود
Defaee 9 Khordad 97 Khorasan Razavi (a).pdf
132.2K
📋 امتحان دفاعی نهم - خرداد ۹۷ (نوبت صبح) - استان خراسان رضوی ------------------------- @navaeeschool -------------------------
Defaee 9 Khordad 97 Khorasan Razavi (b).pdf
157.8K
📋 امتحان دفاعی نهم - خرداد ۹۷ (نوبت عصر) - استان خراسان رضوی ------------------------- @navaeeschool -------------------------
Defaee 9 Mordad 97 Khorasan Razavi.pdf
147.3K
📋 امتحان دفاعی نهم - مرداد ۹۷ - استان خراسان رضوی ------------------------- @navaeeschool -------------------------
Defaee 9 Tir 97 Khorasan Razavi (a).pdf
152.7K
📋 امتحان دفاعی نهم - تیر ۹۷ - استان خراسان رضوی ------------------------- @navaeeschool -------------------------
Defaee 9 Shahrivar 97 Khorasan Razavi (a).pdf
164.4K
📋 امتحان دفاعی نهم - شهریور ۹۷ - استان خراسان رضوی ------------------------- @navaeeschool -------------------------
🔴 برکت در مال حلال است امام کاظم (ع) در مورد برکت در مال حلال فرمود: 🔹گوسفند در سال یکبار زایمان می‌کند و هر بار هم یک بره به دنیا می‌آورد. 🔹سگ در سال دو بار زایمان می‌کند و هر بار هم حداقل ۷-۶ بچه. 🔹به طور طبیعی شما باید گله‌های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله‌های گوسفند را می‌بینید و یک یا دو سگ در کنار آنها. 🔹 چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت. با اینکه مردم فراوان گوسفند را ذبح می‌کنند و از گوشت آن استفاده می‌کنند. علاوه بر اینکه تمام اجزای گوسفند قابل استفاده است بخلاف سگ ... مال حرام اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد. ------------------------- @navaeeschool -------------------------
برنده اونیه که بتونه چالش‌ها رو به فرصت تبدیل کنه ------------------------- @navaeeschool -------------------------
ما کلاس اول دبستان بودیم.‌ این اخوی‌مان که اکنون دو سال از ما بزرگتر هستند، بخاطر می‌آوریم که در آن زمان هم، دو سال از ما بزرگتر بودند. در همه جا و در همه کار با هم بودیم. عینهو دو تا شریک. یک روز دو نفری با هم رفتیم، نان بخریم. نان در آن روزگار دانه‌ای دو قران یا شاید پنج قران بود، البته نه اینکه نان آن موقع مثل همه چیز این موقع، دو نرخی و یا چند نرخی باشد بلکه ما یادمان نیست. خلاصه! به سمت نانوایی می‌رفتیم که به یکباره اخوی هیجان‌زده گفتند: «پول، پول!». گفتیم: «کو، کجاست، کو پول؟!». یک دو قرانی روی زمین توی خاک‌ها افتاده بود. خلاصه! اخوی دو زاری را برداشتند. نان را خریدیم و به خانه برگشتیم. مرحومه مادر در زیرزمین مشغول طبخ غذا بودند. اخوی خوش خیال ما، نان را روی میز گذاشت و گفت: «اینم پیدا کردیم» و دو قرانی را به مادر نشان داد. مرحومه مادر پرسیدند: «از کجا؟!» اخوی گفت: «توی خیابون، روی زمین افتاده بود. صاحب نداشت.» مادر گفتند: «مگر پول، بی‌صاحب میشه؟! پول، روی زمین افتاده بود، تو هم برداشتیش؟!» اخوی گفت: «بله برداشتم.» مادر گفتند: «با کدوم دستت پول رو برداشتی؟!» اخوی از همه جا بی‌خبر گفت: «با این دست!». آقا! این دست داداش ما که بالا آمد -خدا بیامرزد رفتگان شما را- این مرحومه مادرمان مثل اینکه دزد گرفته باشند، جوری این مچ دست اخوی را در دست گرفتند گویی دزدی، در چنگ یک عدالتی گرفتار آمده که اصلاً عدالتش اهل پارتی بازی و سفارش و حق حساب نیست. از ترس مجازات و سوز کیفر یک، رعشه‌ای به تن ما اخوان افتاد، کانهو هر دو به بیماری پارکینسون مادرزادی مبتلا هستیم. مرحومه مادر این اخوی نگون‌بخت ما را همینطور که به سمت چراغ گاز می‌بردند، فرمایش می‌کردند: «الان یک قاشق داغ می‌کنم، پشت دستت میذارم تا یادت بمونه پولی که مال تو نیست را بهش دست نزنی». عزم مرحومه مادر برای مبارزه با هرگونه فساد اقتصادی (اعم از دانه ریز و یا دانه درشت آن) یک جزمی داشت، بیا و ببین! چشم‌تان روز بد نبیند، مادر شعله چراغ گاز را که روشن کردند، این اخوی ما زد زیر گریه. مثل ابر بهار اشک می‌ریخت. از همان فاصله چند متری ما هم سوزش آن داغ را زیر پوست‌مان حس کردیم و زدیم زیر گریه. محشر کبری به پا شده بود. با کم و زیادش حداقل پنجاه دفعه این اخوی ما هی گفت: «غلط کردم مادر! مادر غلط کردم!» بالاخره دل مادر به رحم آمد و گفتند: «این دفعه اول و آخرت بود؟!» اخوی هم به جمیع کائنات در عالم هستی، قسم یاد کرد که دفعه اول و آخرش باشد. مادر دست اخوی را که رها کردند. نگاه پر جذبه مادر به ما دوخته شد. قلب‌مان آمد توی دهن‌مان. فهمیدیم که به عنوان مشارکت یا معاونت در برداشتن دو زاری مردم، متهم ردیف دوم پرونده هستیم. در کسری از ثانیه تجزیه تحلیل کردیم که باید به یک جایی پناه برد. آن موقع امکانات نبود و ما نمی‌توانستیم به کانادا پناهنده شویم، پس هیچ جا بهتر از گوشه حیاط به ذهن‌مان نرسید. مثل تیری که از چله‌ کمان رها شده باشد، پله‌های زیرزمین را دو تا یکی کردیم. رفتیم داخل حیاط و -گلاب به رویتان- به مستراح گوشه‌حیاط پناهنده شدیم. در را هم از داخل به روی‌خودمان قفل کردیم. صدای هر تپش قلب‌مان را دو بار می‌شنیدیم که صدای دومش مربوط به پژواک صدای قلب‌مان از دیوارهای مستراح بود. ‌مادر به پشت درب اقامتگاه ما رسیدند و گفتند:‌ «بیا بیرون!» ولی ما فقط عاجزانه التماس می‌کردیم: «غلط کردم مادر! مادر غلط کردم!». مرحومه مادر دریافتند با توجه به محل پناهندگی ما، این «غلط کردم!» خیلی فراتر از یک «غلط کردم» معمولی استن و حواشی زیادی بر آن مترتب است! بالاخره با کلی عجز و لابه، مادر امان دادند. اکنون ما از یک حبس خود خواسته مستراحی و یک کیفر داغ، رهایی جسته بودیم. ندایی از درون به ما نهیب زد که: «استثنائاً همین یک بار جستی ملخک!». از آن زمان تا امروز بیش از چهل‌ و چهار سال می‌گذرد. ‌شما الان کل بودجه جاری و عمرانی ایالات متحده آمریکا را بسپار به این اخوی ما. دور از جان، اگر از گرسنگی بمیرد به پول دشمنش هم دست نمی‌زند. حالا هم هر از چندگاهی خبر می‌رسد که پولی گم شده که البته این پول‌ها هم ممکن است که دو حالت داشته باشد یا پول‌های گمشده را برادران فکر کرده‌اند که بی‌صاحب است و برداشته‌اند اما به مادرشان نگفته‌اند و یا پول را برداشته و به مادرشان هم گفته‌اند ، اما مادر ایشان، عزم جدی در مبارزه با مفاسد اقتصادی نداشته‌اند! .:محمدرضا فتحی نجفی:. ------------------------- @navaeeschool -------------------------
✅ حدیث روز حُسنُ التَّدبيرِ يُنمي قَليلَ المالِ، وسوءُ التَّدبيرِ يُفني كَثيرَه‏ / امام علی (ع) 👈 برنامه‏‌ريزى درست، مالِ كم را افزايش مى‌بخشد؛ و برنامه‌‏ريزى نادرست، مال بسيار را نابود مى‌كند. 📚 صنيف غرر‌الحكم و درر‌الكلم ، ص ۳۵۴ ، ح ۸۰۸۱ ------------------------- @navaeeschool -------------------------
🖌 آیا می‌دانستید که: سیاره اورانوس هفتمین سیاره از نظر نزدیکی به خورشید، سومین سیاره از نظر اندازه و چهارمین سیاره از نظر جرم در منظومه شمسی است. این سیاره سبز کم رنگ و یخبندان که با چشم غیرمسلح به سختی قابل مشاهد است به علت دوری از خورشید دارای دمای منفی ۲۱۵ درجه می‌باشد. نکته جالب در مورد اورانوس این‌که هر شبانه روز در این سیاره ۱۷ ساعت طول می‌کشد و به علت نوع چرخش آن که همواره قطب آن به طرف خورشید است قسمت‌های روشن همیشه روشن و قسمت‌های تاریک همیشه تاریک است. ------------------------- @navaeeschool -------------------------
خدایا تا از این فیروزه ایوان فروزد ماه و مهر و تیر و کیوان شه خاور جهان آرای باشد زمان باقی ، زمین بر جای باشد بر این نیلوفری کاخ کیانی کند خورشید تابان قهرمانی جهان را چار عنصر مایه باشد مکان را از جهت شش پایه باشد ز جوهر تا عرض راهست تاری هیولا تا کند صورت نگاری همیشه تا فراز فرش غبرا معلق باشد این نه سقف مینا جهان محکوم سلطان جهان باد فلک مامور شاه کامران باد نخستین دم که خاطر خامه دربست بر این دیبای ششتر نقش بربست چو استاد طبیعت داد سازش نوشتم نام خسرو بر طرازش شهنشاه جهان دارای عالم چراغ دودمان نسل آدم همایون گوهر دریای شاهی وجودش آیت لطف الهی ضمیرش نقطهٔ پرگار معنی درونش مهبط انوار معنی جم ثانی جمال دنیی و دین ابواسحاق سلطان السلاطین خجسته پادشاه دادگستر جهانگیر آفتاب هفت کشور غلام بارگاهش تاجداران جنابش سجده‌گاه شهریاران ز خیلش هر سوی صاحب کلاهی سپاهش هر یکی میری و شاهی بروز بزم چون برگاه جمشید بگاه رزم چون تابنده خورشید سریرش پایه بر گردون کشیده قدم بر جای افریدون کشیده سرافکنده برش هر سر فرازی ز باغش هر تذوری شاهبازی بدو بادا فلک را سربلندی مبادا دشمنش را زورمندی در او قبلهٔ اقبال بادا حریمش کعبهٔ آمال بادا گرم اقبال روزی یار گردد غنوده بخت من بیدار گردد بر آن درگاه خواهم داد از این دل مسلمانان مرا فریاد از این دل دلی دارم دل از جان برگرفته امید از کفر و ایمان برگرفته دل ریشی غم اندوزی بلائی به دام عشق خوبان مبتلائی دلی شوریده شکلی بیقراری دلی دیوانه‌ای آشفته کاری دلی دارم غم دوری کشیده ز چشم یار رنجوری کشیده دلی کو از خدا شرمی ندارد ز روی خلق آزرمی ندارد مشقت خانهٔ عشق آشیانی محلت دیدهٔ بی دودمانی بخون آغشته ای سودا مزاجی کهن بیمار عشق بی‌علاجی چو چشم شاهدان پیوسته مستی مغی کافر نهادی بت پرستی چو زلف کافران آشفته کاری سیه‌روئی پریشان روزگاری همیشه بر بلای عشق مفتون سراپای وجودش قطرهٔ خون نباشد در پی مالی و جاهی نباشد هرگزش روئی به راهی ز غم هر دم به صد دستان برآید ز بهر خط و خالش جان برآید ز شیدائی و خود رائی نترسد چو نادانان ز رسوائی نترسد شود حیران هر شوخی و شنگی نباشد هرگزش نامی و ننگی هرانکو داردش چون دیده در تاب نهانش را به خون دل دهد آب درون خویش دائم ریش خواهد بلا چندانکه بیند بیش خواهد همیشه سوگواری پیشه دارد همیشه عاشقی اندیشه دارد ز دور ار سرو بالائی ببیند به پایش در فتد دردش بچیند چو دست نار پستانی بگیرد به پیش نار بستانش بمیرد ز بهر خوبرویان جان ببازد به کفر زلفشان ایمان ببازد تو گوئی عادت پروانه دارد به جان خویشتن پروا ندارد من از افکار او پیوسته افگار من از تیمار او پیوسته بیمار به نور چشم بیند هر کسی راه دل مسکین ز چشم افتاده در چاه مرا دل کشت فریاد از که خواهم اسیر دل شدم داد از که خواهم؟ ز دست این دل دیوانه مستم درون سینه دشمن میپرستم ندیده دانه‌ای از وصف دلدار به دام دل گرفتارم گرفتار بدینسان خسته کسرا دل مبادا کسی را کار دل مشکل مبادا ز دست دل شدم با غصه دمساز خدایا این دلم را چاره‌ای ساز مرا دل در غم دلداری افکند به دام عشق گل رخساری افکند .:عبید زاکانی:. ------------------------- @navaeeschool -------------------------
🔴 فرق عبادت و اطاعت از خواجه عبدالله انصاری پرسیدند، "عبادت" چیست؟ فرمود: عبادت، خدمت کردن به خلق است. پرسیدند، چگونه؟ گفت: اگر هر پیشه‌ای که به آن اشتغال داری رضای خدا و مردم را در نظر داشته باشی این نامش "عبادت" است. پرسیدند: پس نماز و روزه و خمس... اینها چه هستند؟ گفت: اینها "اطاعت" هستند که باید بنده برای نزدیک شدن به خدا انجام دهد تا انوار حق بگیرد. ------------------------- @navaeeschool -------------------------