#روضه_حضرت_زهرا_س
فاطمیه ماه خون ماه غم است
فاطمیه یک محرم ماتم است
فاطمیه چشم گل پرشبنم است
فاطمیه عمرگلهاهم کم است(آی قربون مادرجوونمون بشیم.آی قربون مادر۱۸سالمون بشیم.درجوونی قدمادرمونوخم کردن.درجوونی مادرمون دست به کمرمیگرفت .دست به دیوارمیزاشت وراه میرفت.کجای تاریخ مادرجوونی رادیدین که برا.راه رفتن ازدیوارکمک بگیره.ولی یه مادری رومدینه سراغ دارم که درحین جوانی پرپرش کردن.)
فاطمیه دیده ی مهدی تراست
اشک ریزان درعزای مادراست(مگه رسم براین نیست.هرخونه ای داغ مادرببینه.بچه هاش جلودرخونه می ایستن وبه مهمونای مجلس وختم مادرخوش آمدمیگن.اینروزا امام زمانمون به مجلسهای مادرش سرمیزنه.آخه داغه مادردیده.داغه مادربرابچه ها سنگینه.میگن چراغ خونه مادره.مادراروشنایی خونه ان.من میگم الهی هیچ خونه ای چراغش درجوونی خاموش نشه
قربون بچه های قدونیم قدعلی.درکودکی طعم بی مادری روچشیدن.
آی داغ مادردیده هاکه تومجلس نشستین.امروزاشکاتونوبابچه های مادرپهلوشکسته مخلوط کنید.اگه داغ مادردیدین واشک میریزین بدونید
مادرامثل گلهامهربونن
تموم بچه هااینومیدونن
ستون خیمه ی خونه مادره
اونی که ازهمه کس عزیزتره
اون مادره۲
بچه های علی نتونستن نیمه های شب صدای گریه هاشونوبلندکنندو.وای مادربگن.ولی منوشمااینجامیتونیم بگیم.وای مادرم.وای مادرم
مداحی آنلاین - راه را بستند روی فاطمه - کریمی.mp3
6.83M
روضه حضرت زهرا (س)
راه را بستند روی فاطمه
ناگهان رفتند سوی فاطمه
#روضه🔊
#جدید 🔄
22 آبان 1403📅
#ایام_فاطمیه🏴
#محمود_کریمی🎙
زبانحال مولاعلی ع کنار مزار همسر
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
فاطمه بعداز تومن تنها شد م
همنشین غصه وغمها شد م
سر برآر ازخاک تیره فاطمه
همچو نی درناله و آوا شد م
چشم بستی ازجهان بی وفا
بی تومن پژمرده چون گلهاشدم
بی تودنیا ر ا نمی خواهدعلی
خسته ازاین چرخ بی پرواشدم
کاش می بردی علی راهمرهت
همنوا با ز ینب کبر آ شد م
دست شستم بی توازدنیای دون
سیر از امروز و فر د ا ها شد م
فاطمه بی تو علی ازپا فتاد
گوشه چشمی ببین تنها شد م
ازتودل کند ن بود زهرا محال
زائر کو ی تو من شبها شدم
کی شود این آتش سوزان خموش
سوختم خا کستر صحر ا شد م
خامه شیدا کند روشنگر ئ
تا ابد روشنگر د لها شد م
شیدا نیشابوری مداح اهل بیت علیهم السلام
@navaye_asheghaan
فاطمیه🏴🏴🏴🥀
روضه_حضرت_معصومه(_س)🥀
گریز به روضه حضرت زهرا(س)
مداح احمد بهزادی
🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
اجرو مزد شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشالا درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س) روضه بخونم برایتان و التماس دعا▪️▪️▪️▪️
روزی که به قم قدم نهادی
قم را شرف مدینه دادی
تابید چو موکبت ز صحرا
شهر از تو شنید بوی زهرا
🔷بریم در خانه ی دختر موسی ابن جعفر، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه…
میخام بگم محبت بین امام رضا ع و حضرت معصومه س مثال زدنیه.
بقدری این عشق و علاقه زیاد بود ، اصلا نمیتونستند دوری همدیگه رو تحمل کنند، (لذا امام رضا نامه نوشتن، بی بی رو دعوت کردند به مرو.)
اما چرخ روزگار طوری چرخید… که این خواهر و برادر نتونستن همدیگه رو ملاقات کنند انشالا هیچ خواهری را چشم انتظار برادر نکنه اما بی بی چقدر مسافتی برای دیدن برادر طی نمو د اما به برادر نرسیداما عزیزان┈
بی بی رو اینقدر قشنگ تشییع جنازه کردند،اینقدر قمی ها قشنگ احترام گذاشتند،اینقدر اَمدند مثل پروانه دور بی بی گشتند،یه ذره بی بی احساس غربت نکرد،اما بمیرم برای اون خانمی که،نیمه شب در خونش باز شد،چهار نفر زیر جنازشو گرفته بودند،
چند تا بچه ام دنبال جنازه می دویدند،هی مادر مادر می گفتند،هر چی دستشونو بلند می کردند،به تابوت مادر نمی رسید،همدیگرو دلداری می دادند،این بچه ها اجازه گرفتند،از بابا ،بابا اجازه بده ما تشییع جنازه مادرشرکت کنیم،😭
امیرالمومنین علیه السلام فرمود :بیایید،اما آهسته آهسته گریه کنید،اما یه وقت دیدند امام حسن داره داد می زنه،بلند بلند داره گریه می کنه،سلمان دوید حسن جان،بابات می گه یه خورده آهسته ترگریه کن گفت:سلمان دست از دلم بردار،آخه اونی که من دیدم، هیچ کس ندیده
حسین ندید،خودم دیدم،بین کوچه ،آخ به مادرم جسارت کردند،درسته غریبانه،اما بدن رو نگذاشتن رو زمین بمونه،باالاخره تشییع جنازه ای کردند،یه کفنی آوردند بدن بی بی رو کفن کردند،علی غسلش داد،اما بمیرم،برای ابی عبدالله
که 3روز بدن نازنینش بی غسل و کفن،رو زمین گرم کربلا، افتاده بود دیدید موقعی که میت و دارن تلقین می دن،یه نفر میت و تو قبر تکون می ده،آدم یاد این منظره می اُفته،امام سجاد دیدند تو قبر نالش بلند شد،گریبان چاک زد،
آقا جان چرا این جور بی تاب شدی،فرمود نگاه می کنم می خوام صورت و رو خاک بزارم،اما بابام سر در بدن نداره.چکارکرد لبها راگذاشت بررگهای بریده بابا
یا حسین یا حسین
حسین آرام جانم ..حسین روح وروانم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀🥀۰
@navaye_asheghaan
1.72M
روضه حضرت زهرا س
شاعر: کربلایی محمد هوشمند
ذاکر: کربلایی منوچهرحسن زاده
ندید چشم فلک قلب داغدارش را
خزان گرفت ز باغ علی بهارش را
کسی که مظهر خوبان عالم است ببین
چگونه کرد فلک تیره روزگارش را
به دست فتنه گل یاس عشق زخمی شد
بخون نوشت به در شرح احتضارش را
چگونه قد علی زیر بار خم نشود؟
شکست ضربه در دُرِّ پرعیارش را
سبب چه گشته یدالله نمی کند کاری
مگر نمی شنود داد ذوالفقارش را
چه شد که فاتح خیبر ضعیف و نالان شد
غلاف کرده چرا تیغ اقتدارش را
چه شد که جان پیمبر خودش وصییت کرد
نهان نگاه بدارد علی مزارش را
به چشم حسرت خود دید هول محشر را
چو می سپرد بخاک سیاه یارش را
هزار مرتبه شد نیمه جان از این محنت
چه سان بخاک نهد چهره نگارش را
علی شکست ولی در سکوت و خلوت چاه
نبود مونس غم درد بیشمارش را
فقط بخاطر دین خدا تحمل کرد
غم و مصائب و اندوه روزگارش را
1403
#کربلایی_منوچهر_حسن_زاده
#فاطمیه
#مدهوش
#کربلایی_محمد_هوشمند
✾ــــ✾﷽✾ــــ✾
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
ز خانه میرود زهرا ، شبانه میرود زهرا
وای که با تنی غرق ، نشانه میرود زهرا
وای من ، وای من ای وای من
کفن شد ، پیکر زهرای من
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
به جسم کوثرم ریزد ، ز دیده اش گلاب اسماء
بند نمی آید این خون ، هر چه که ریزد آب اسماء
غمش را ، پهلویش ابراز کرد
زخم او ، باز دهن باز کرد
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
رسیده وقت تدفینش ، رسیده وقت تدفینم
لحد برای زهرا ، نه ، برای خویش میچینم
ظاهراً ، مزار زهرا ولی
باطنا ، این شده قبر ولی
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
#کانال_مداحی_ریحانة_الحسین[ع]
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
#زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
➖➖➖➖➖➖➖➖
چه شبا که پای گهوارم بیداری کشیدی مادر
بمیرم یه روز خوش توی این دنیا ندیدی مادر
همه چی خوبه تا وقتی مادر باشه
باشه حتی اگه بین بستر باشه
الهی واسه زخمای تنت مرهم شیم
الهی دور این سفره دوباره جمع شیم
****
میشه ازت خواهش کنم که پیش ما بمونی مادر
مادری کردن خیلی سخته بعد از تو برای خواهر
تو که روز آخر پا شدی از بستر
فکر میکردم زخمات داره میشه بهتر
نمیدونستم که بار سفر میبندی
واسه ی آخرین دفعه داری میخندی
****
بمیرم درداتو کسی نمیدونه ای مادر من
دیگه تو این خونه خوشی نمیمونه ای مادر من
یادمه که وقتی توی تب میسوختی
واسه ی حسینت پیراهن میدوختی
کجا رفتی مادر که ماها رو نبردی
دم رفتن حسینو به زینب سپردی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم..
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
السلام علی المهدی و علی آبائه....
▪️شده زخم دل هر شیعه تازه
▪️بیا مهدی به تشییع جنازه
▪️بیا حیدر تک وتنهاست امشب
▪️امیر عشق بی زهراست امشب
▪️شب است ودختری مادر ندارد
▪️غریبی در جهان یاور ندارد
▪️امیرالمؤمنین محتاج یاری است
▪️زچشمانش فرات اشک جاری است
▪️گهی شوید رخ وگه پهلو ودست
▪️خدایا غسل بازویش چه سخت است
▪️شب قتل علی باشد همین شب
▪️که می گرید به پیش چشم زینب
⬅️نیمه های شب آقا امیرالمومنین(ع) حسن و حسین رو فرستاد در خونه سلمان ..
. گفتند سلمان بخدا مادرمون از دنیا رفت.
.. جگر سلمان آتش گرفت .
..آخه سلمان همون کسیه که شب عروسی حضرت علی(ع) و فاطمه(س) افسار ناقه حضرت زهرا(س) رو به دستور پیغمبر گرفته بود و به خانه علی برد..
.امانت پیغمبر رو به علی داد؛ .
.. راه افتادند به سمت خانه علی ..
. روایت شده هفت مرد در تشییع جنازه حضرت زهرا(س) شرکت داشتند؛ سلمان، مقداد، ابوذر، عمار ، علی(ع)، حسن(ع) و حسین(ع)
چند تا از زنان و کنیزان هم بودند... زینب(س) سه ساله هم بود...آرام آرام .
.. بی سر و صدا در دل شب جنازه حضرت فاطمه دختر پیغمبر را تشییع می کنند..
. اما همچین که به قبرستان نزدیک شدند صدای شیون زینب بلند شد. آقا امیرالمومنین سلمان رو فرستاد برو زینب رو آرام کن...
سلمان رفت هر کاری کرد نتونست زینب رو آرام کنه، داد و شیون زینب بلندتر شد...
حسن رو فرستاد اما حسن هم نتونست خواهرش رو آرام کنه..
. آقا امیرالمومنین، حسین رو فرستاد حسینم تو برو خواهرت رو آرام کن..
. حسین رفت لحظاتی بعد زینب رو آرام کرد... این خواهر و برادر خوب حرف دل هم رو می فهمند...😭
{آه اینجا یه صحنه بود حسین زینب رو آرام کرد یه صحنه دیگه هم تو کربلا عصر عاشورا ..
. حسین می خواد به میدان بره ... خواهرش زینب خیلی بی تابی میکنه...
حسین با دست یداللهی خودش یه اشاره ای به قلب زینب کرد زینب رو آرام کرد.
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند
اما عزداران اگر فاطمه زهرا سلام الله را شبانه تشیع کردند آخ بمیرم بدن مولامان امیرالمومنین راهم شبانه امام حسن غسل داد شبانه تشیع کردند😭
میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان...
بدنت رو تو تابوت گذاشتن ...
جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن...
عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن گرفتند
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌹🌹🌹🌹🌺
بند🕯
رفتی و با خودت منو،
آخر نبردی فاطمه
با رفتنت جون به لبِ،
علی آوردی فاطمه
بگو چطور دلت اومد،
تنها بذاری حیدرو
آخه چطور بعد سه ماه،
جمش کنم من بسترو
دست خودم نیست،
که بیقرارم
بعد تو زهرا،
بی پشت و یارم
باور ندارم،
تورو ندارم
گرفتن از من،
داروندارم
فاطمه جانم،خدانگهدار
بند🕯🕯
سخته تورو راهیت کنم،
شبونه زهرای علی
سخته که رو دوشم بری،
از خونه زهرای علی
سخته برام غسلت بدم،
منکه نمیتونم گلم
سخته برام به جسم تو،
کفن بپوشونم گلم
سخته ولی من،
چاره ندارم
سخته که امشب،
طاقت بیارم
حالا میفهمم،
حال حسن رو
سخته رو این زخم،
مرهم بذارم
فاطمه جانم،خدانگهدار
بند🕯🕯🕯
آروم بخواب ای مادرم،
تو دیگه درد نمیکشی
چقدر دعا کردم برات،
شفا بگیری خوب بشی
بستی چرا چشماتو پس،
چرا نفس نمیکشی
چرا باید ای مادرم،
تو نیمه شب تشییع بشی
الهی که خیر،
نبینه هیچوقت
همونکه خاکِ،
ماتم سرم کرد
بشکنه اون پا
یی که لگد زد
میون کوچه،
بی مادرم کرد
فاطمه جانم،خدانگهدار
👆👆👆
سلام این روضه و نوحه رو امشب آستانه مقدسه امامزاده محمد صالح خوندم صوتش رو اگه دستم رسید ان شاءالله میزارم.
@navaye_asheghaan
1_14856849226.mp3
8.89M
#⃣#: امیر کرمانشاهی
#⃣#: زمینه.....شور
#⃣#: شهادت حضرت زهرا سلام (س)
⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭
از غروبِ شهادت تو، تازه روضه شروع میشه
وقتی اسمِت میاد مادر، روضهها زیر و رُو میشه
چه سِرّیه حتّی، تُو شب عاشورا
به کوچه میرسیم عجیبه
حالم عوض میشه، وقتی که میبینم
شعر شَفَق رو روی کتیبه
بَر حاشیهی برگ شقایق بنویسید
گل تابِ فشار در و دیوار ندارد
بَر روی درِ خانهی مولا بنویسید
یک زن بخدا طاقتِ مِسمار ندارد
*
از غروبِ شهادت تو، تازه روضه شروع میشه
وقتی اسمِت میاد مادر، روضهها زیر و رُو میشه
علَمای بزرگِ ما پای این روضه میمُردن
بیوضو اسم زهرا روی منبر نمیبُردن
حالم اصلاً خوب نیست، جونَمو میگیره
آخرِش این بیت مؤیّد
میگم و رد میشم، معنی این بِیتو
بپرسید از یه بچّهسیّد
میزد مرا مُغَیره و یک تَن به او نگفت
زن را کسی مقابلِ شوهر نمیزند
بیش از همه به حالتِ زینب دلم شکست
آخه مادر کسی مقابلِ دختر نمیزند
*
از غروبِ شهادت تو، تازه روضه شروع میشه
وقتی اسمِت میاد مادر، روضهها زیر و رُو میشه
حالِ روضه عوض میشد با گریزای ماهرخسار
باید اشکاشو میدیدی، وسطِ روضهی دیوار
اون حال و اون گریه، اون سوز و اون ناله
جایی دیگه پیدا نمیشه
صدای حاجفیروز، هنوز تُو گوشم هست
این روضه رو میخوند همیشه
وایِ من و وایِ من و وایِ من
میخِ در و سینهی زهرای من
وایِ من و وایِ من و وایِ من
میخِ در و پهلوی زهرای من
⚫️😭😭😭😭😭⚫️⚫️⚫️😭😭⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️