Shab23Ramazan1394[2].mp3
6.19M
#حاج_محمود_کریمی
زمینه_ یه قلب مبتلا تو این سینه است ...
حضرت عباس(ع)
.
#تک
#امام_رضا
#بند ( ۱ )
با پایِ دل ...قدم قدم
راهی میشم سمت حرم
به عشقِ گنبد طلات
بازم هوایی شده دلم
با قلبِ زخمیم پَریدم
به آسمونت رسیدم
بهشت و از رویِ گنبد
با چشم بارونی دیدم
"آمدم ای شاه .... پناهم بده
خطِ امانی ز گناهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده"
بند (۲)
کوله ی درد رو دوشمه
صدای عشق تو گوشمه
خاطره هام با این حرم
مثلِ نفس،تو آغوشمه
بسته به عشق تو جونم
اسم تو وِرد زبونم
با چشم گریون کنارت
با التماس هِی میخونم
"آمدم ای شاه .... پناهم بده
خطِ امانی ز گناهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده"
بند (۳)
یه گوشه از صحن و سرات
دَم میگیرم با روضه هات
تو میخونی؛ یَاابنَ الشبیب...
خون میبارم من با نوکرات
یابنَ شبیب؛ اشکِ ماتم
بریز برا شاهِ عالم
جدِّ ما رو تشنه کشتن
غریبونه تو محرم
کشته ی دور از وطنی یا حسین
غریبی و بی کفنی یا حسین
میاد صدای ناله ی سه ساله ات
مَنِ الذی اَیتمنی یا حسین
#شاعر
#منصوره_محمدی_مزینان
#تصنیف_سرا_هاتف_نیک_پور
👇
.
#شهادت_امام_رضا
#سینه_زنی #شور
#حاج_میثم_مطیعی
ذکر یا رضا دارم به دل پریشونم
شبایی که دلتنگم زائر خراسونم
صحن با صفای رضا سقاخونه ی کربلاست
دل همه ی عاشقا کبوتر گنبد طلاست
(یا ابا الحسن یا رضا)
دل می بره از عالم مسجد گوهرشادش
آسمون حاجت هاست پنجره فولادش
یاد اون شهیدا بخیر که زائر مشهد شدن
لحظه شهادت همه مسافر مشهد شدن
(یا ابا الحسن یا رضا)
تا ابد به دل داریم حسرت شهادت را
بر زمین نیندازیم بیرق ولایت را
ما فدایی رهبریم چشم ما و امر ولی
خون ما فدای حسین جان ما و سید علی
(سیدنا سید علی)
.👇
hekayat.mp3
5.12M
4_5780666581847640325.mp3
2.5M
🥀 #شهادت_امام_رضا (علیه السلام)
🏴 ذکر یا رضا دارم به دل پریشونم
🏴 شبایی که دلتنگم زائر خراسونم
🎤 #کربلایی_امیر_عباسی
🎤 #حاج_میثم_مطیعی
◾️ #مداحی
#امام_رضا ( علیه السلام)
.
#امام_زمان عج و گریز به #حضرت_عباس
چشمان خیس و ابریت غم دارد آقا
گلبرگ رویت رود شبنم دارد آقا
دارد نسیم غصه می آید ز كویت
شالِ عزایت عطر ماتم دارد آقا
ما هم دو ماه تنها عزاداریم امّا
هر روزِ تو رنگ مُحرّم دارد آقا
من آرزو دارم ببینم چشم هایم
مثلِ تو خون با اشك توأم دارد آقا
نامم گدا و شُهرتِ من نوكر امّا
یك كربلائی اولش كم دارد آقا
هر كس دخیلِ دست عباس است امروز
در دستِ خود یك حَبلِ محكم دارد آقا
ای ساقیِ لب تشنگان جانم اباالفضل
لبهایِ من این نوحه را دَم دارد آقا
.
.
.
#امام_زمان
❁﷽❁
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ..۳ 🔷
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما
چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه می خواند
زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
محمدعلي بياباني
#امام_زمان علیه السلام
#آخر_صفر
#وداع_با_محرم_و_صفر
.
.
#تلفیقی
بسمالله الرحمن الرحیم
امام زمان ،شهادت امام حسن ، شهادت امام رضا علیهمالسلام
روزی دوبار دربِ بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
روزی دوبار روضهی تو: وا حسن....حسین
ای وای بی حرم حسن و بی کفن حسین
سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است
روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است
این مهرِ مادرِ تو چهها کرده بادلت
یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت
دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد
دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد
تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد
تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد
از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد
وای از حسین آب نخورد و کباب شد
بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب
میسوزد آنقدر که شود چون کویر آب
از آن به بعد آب فرودست میرود
روزی هزار مرتبه از دست میرود
از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است
فهمیدهام که در جگر آب آتش است
سیراب میکند همه را ، تشنه است خود
شرمنده است فاطمه را ، تشنه است خود
پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست
در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست
الماس ریزهها جگرش را دو نیم کرد
یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد
از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت
دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت
خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید
بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید
زینب رسید و گفت که ای وای مادرم
"آیا تویی برادر من نیست باورم"
در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب
از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب
مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد
رو زد برای طفلِ رُباب التماس کرد
بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب
حیف
مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف
با التماس گفت عزیزم علی بمان
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
اما چه زود آب دوباره شراره شد
دیدی که وقتِ گریهی زهرا دوباره شد
شد بازهم بساط غمش جور وایِ من
شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من
انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت
آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت
هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد
ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد
آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن
پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن
...
گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت
گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت
روزی دوبار درب بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
(حسن لطفی ۹۹/۰۷/۲۵)
#یاشبیر
#_دکتر_حسن_لطفی
.
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#دوبیتی - #وداع_با_محرم_و_صفر
خداحافظ بساطِ آه و ماتم
خداحافظ عزاداری و پرچم
خدا قسمت کند قلبم بسوزد
دوباره از غمِ ماهِ محرّم
#آخر_صفر #دوبیتی #وداع_با_صفر
#امام_حسین_علیه_السلام
#کربلا
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
.
.
#پیش_زمینه
#زمینه #شور
السلام علیڪ ابے عبدالله
السلام علیڪ یا ثارالله. وبن ثاره
لعن الله امة قتلتکم
لعن الله امة دفعتکم.عن مقامکم
@emame3vom
تو میدوناے کل دنیا
همیشه ما به شوروشینیم
به قول سردار دلامون
ما ملت امام حسینیم
لبیڪ ابے عبدالله لڪ لبیڪ
#شاعر_کربلایی_احمد_اکرمی
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/emame3vom/32131
👇
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه #زمینه - شهادت امام رضا علیه السلام - سبک یارا دلبر و دلدارا...
سلطان
علیِ ابنِ موسی رئوفِ آلُ الله
کرب و بلایم را بیا و کُن امضا
سلطان
ای والیِ ایران تو جانی و جانان
من تشنهیِ عشقم تو نمنمِ باران
جان اَلسّلطان
در حرمت کبوترم
بده اجازه بپرم
گرفتم از همین حرم
براتِ صحنِ دلبرم
جان السّلطان
غلامِ اباالحسنم
شکرِ خدا سینهزنم
در تبوتابِ حسنم
گریه کنِ بی کفنم
شاهِ سخا
سلطان علی موسیَ الرضا
کربوبلا بده تو در راهِ خدا
آقام آقام
سلطان علی موسی الرضا (۲) آقام آقام
هر جا
گره به کار افتاد پنجره یِ فولاد
گرهگشایی کرد آقا خونهَت آباد
هر جا
دلم رضایی شد آره خدایی شد
غلامِ دربارت کربوبلایی شد
جان السّلطان
آخرِ ماهِ صفره
بارونی چشمِ نوکره
تو دستای رئوفِ تو
براتِ صحنِ دلبره
جان السّلطان
دو ماهه سینه میزنم
سرخه آقاجون بدنم
اگه برم کربوبلا
توی حرم جار می زنم...
شاهِ سخا
سلطان علی موسی الرضا
کربوبلامو داده در راهِ خدا
آقام آقام
سلطان علی موسی الرضا (۲) آقام آقام
#آخر_ماه_صفر #شهادت
#امام_رضا_علیه_السلام
#قربون_کبوترای_حرمت_امام_رضا
#سفرهی_روضهی_این_هفته_نمکدارتر_است
#مشهد #کربلا
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
👇
@hajmahmoud_karimi 4.mp3
7M
.
#امام_رضا
#حاج_محمود_کریمی
#سوگنامه_شمس_الشموس
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
کی ام من سـائل دربـار سلطـان خـراسـانم
عجب نی گر سلاطین جهان خوانند سلطانم
بـه تـوفیق تـولایش شـده تکمیـل ایمــانم
رضـا فکـرم رضـا ذکـرم رضـا قلبم رضا جانم
سـرم خاک سـر کـویش دلـم دنبال آهویش
تنـم ریـگ تـه جـویش لبـم دائم ثناگویش
سر و جان و تن و آباء و ابنائم به قربانش
بـه هـر سـو رو کنم باشد ضریح او در آغوشم
صـدای یـا رضـای زائـرش پیوستـه در گوشم
محال است ار کند با این همه رأفت فراموشم
ز سقـاخانۀ صحنش شـراب نــور مینـوشم
بلایش راحت جـانم نسیـمش روح و ریحانم
ولایـش کـل ایمـانم حـریمش بــاغ رضوانم
هزاران کعبه میگردند بر گرد خراسانش
سـزد ایـران بـه اوج آفـرینش سر بـرافرازد
و یا هر فرد ایرانی به خاکش جان و سر بازد
به فـرق آسمـان گلدستههایش سایه اندازد
هنـوز ایـن مملکت بـر پـرچم سبز رضا نازد
فلک یـک خشت دربـارش ملک زوار زوارش
مسیحـا کیست بیمـارش کلیـمالله گرفتارش
اگر خواهد خلیلالله میجوشد ز دیوانش
گنهکاری که غرق جرم و عصیان است پا تا سر
بگو گیـرد هـزاران ســال دائم کعبه را در بـر
بگـو پــرونـدۀ او را بشـویـد خضــر در کوثر
اگر از او رضـا راضـی نبـاشـد در صـف محشر
فــزون گــردد گنــاه او نـگــردد بــاز راه او
جهنـم جـایگـــاه او شـــرر خیــــزد ز آه او
به دوزخ این ندا آید بسوزانش بسوزانش
شرار نارگل میگردد از فیض نسیم او
کـریماناند مـرهون عنـایات قدیم او
اگر اهل جحیم آیند بر طوف حریم او
بهشتی باز می گردند با عفو عظیم او
فروغ دیدۀ زهـرا شفیع محشر کبری
اگر زوار آن مولا نهد در قعـر دوزخ پا
تعجب نیست دوزخ سر به سر گردد گلستانش
نه بر مشهد حکومت بر همه ملک خدا دارد
کجـا مـانند او سلطـان رفـاقت با گدا دارد
کجـا ایـران مـا خـوفی ز سیل فتنهها دارد
بدانید ای همه خلق جهـان ایران رضا دارد
علی را کشور است این جا امامت محور است این جا
ولایت رهبر است این جا شرف را سنگر است این جا
سرود فتح بر میخیزد از زخم شهیدانش
👇
.
#نوحه_پیغمبر(ص) #رسول_الله
#سبک همه جاکربلا
گشته مسموم کین خاتم المرسلین
فاطمه دخترش گشته ماتم نشین
آه وواویلتا۴بار
بین بستر پدر دخترش خونجگر
اجل ازره رسید فاطمه زدبسر
آه ووایلتا
تاکه جان دادنش راتماشا کند
ازخدا مرگ خود را تمنا کند
آه وواویلتا
وقت رفتن پدر گفت با فاطمه
آیی دیدارمن زودتر از همه
آه وواویلتا
چراغ عمر باب تا گشته خموش
فاطمه ناله زد سوخت رفته زهوش
واویلتا
بعدبابا زکین خصم بیدادگر
دخترش رانهاد بین دیوارودر
آه ووایلتا
پیش چشم علی همسرش رازدند
پیش چشم پسر مادرش را زدند
آه ووایلتا...
#عبدالحسین_محبی
#سبک_همه_جا_کربلاست
.
روضه ی امام رضا علیه السلام- حسین سیب سرخی
در ازدحام خیل گدا جا اگر کم است
تشریف آورید دو چشمان ما که هست
جایی اگر نبود خدا را صدا کنید
باب الجواد و سایه ی ایوان طلا که هست
خوش گفته اند قطره که دریا نمی شود
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
***
خاک حجره مثل خاک کربلا سوزان نبود
لااقل تا لحظه ی آخر تنت عریان نبود
مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!
آقا چرا عبا به سرخود کشیده ای !؟
با درد کهنه ای به نظرراه می روی !؟
مانند مادرت چقدر راه می روی !
خون ِجگربه سینه به اجبار می دهی
راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی
اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟
درکوچه های طوس زمین می خوری چرا ؟
با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
*نمی دونم با این بیت دل شما كجا میره، نمی دونم شما الان ذهنتون كجا میره،یكی مدینه میره،یكی گودال میره،یكی میره پهلو عمه جانش زینب،یكی میره مجلس ِ شام، نمیدونم حقش رو ادا می كنی یانه؟*
مقداری ازعبای شما پاره شد،ولی...
نیزه نزد کسی به تو ازکینه ی علی
اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکروخیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشمی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت
ای حسین....
*فردا مردم نیشابور خیلی با احترام آقا رو تشییع می كنند،آقا بمیرم برات امام رضا،آقا جان شما رو كفن كردن،رو تابوت شما گل ریختن،با احترام بردن، لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا،اسباشون رو نعل تازه زدن،بر بدن حسین تاختند،نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش،لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین...*
ای تشنه لب حسین جان
ای بی كفن حسین جان
#روضه
#گریز
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری .
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند
خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند
امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد
میانِ سینه ام این دردِ بی امان اُفتاد
*برا ولی نعمتت میخوای امشب ناله بزنی و اشک بریزی ..*
به راه رویِ زمین مینشینم و خیزَم
نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد
*این چه زهری بود نانجیب به امام رضا داد .. میان اهل بیت همه رو مسموم کردن به جز ابی عبدالله و حضرت صدیقه سلام الله علیهما .. اما این زهری که به امام رضا دادن یه جیزِ دیگه ای بود ، روایت نوشته سه دانۀ انگور مامونِ ملعون به حضرت داد ، تا تو دهانش گذاشت ، دیدن دست رو جگرش گذاشت .. سریع عباشُ رو سر کشید .. شیخ صدوق رحمه الله علیه نوشته حضرت پنجاه مرتبه رو خاکا نشست .. گاهی صدا میزنه آه جیگرم .. گاهی وقتا صدا میزنه آه پسرم .. اما وقتی محکم رو زمین میخورد میگفت وای مادرم ...*
چنان به سینۀ خود چنگ میزنم از آه
که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد
کشیده ام به سر خود عبا و میگویم
بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد
*اباصلت میگه دم در کاخِ مامونِ ملعون دل تو دلم نبود حضرت فرموده بود اگر دیدی عبا رو سر کشیدم دیگه کار از کار گذشته .. تا در باز شد دیدم امام رضا اومد عبا رو سر کشیده ، با چه سختی اومد تو خونه ، فرمود اباصلت همه درایِ حجره رو ببند، کسی به دیدنم نیاد .. اما لحظاتی بعد دیدم یه نوجوان مه سیمایی لباسِ عزا به تن کرده ، از وجناتش شناختمش پسر امام رضاست ، اما با تعجب پرسیدم آقا همه درایِ حجره رو بسته بودم از کجا وارد شدید؟! فرمود اباصلت خدایی که به یک چشم بهم زدن منو از مدینه به طوس میاره قادر نیست از در بسته وارد کنه؟! خیلی عجیبه والا ، از امام رضا یاد بگیریم ،همیشه سفره مینداخت با کارگرا و کنیزا و غلاما همه باهم سر سفره مینشستن .. اما این لحظات آخر نوشتن مثه شخصِ مار گزیده تو حجره هی به خودش می پیچه رو خاکا .. اما اباصلت میگه سوال کرد حضرت بگو ببینم غلاما غذا خوردن؟! گفتم آقاجان اینا نمیتونن ، دلشون نمیاد بدون شما غذا بخورن . همیشه سر سفره با شما نشستن ، یا امام رضا شب آخرِ امشب یه لقمه معرفتی هم دهان ما بزار .. یه لقمه ای که یه عمر طبق حدیث شما در خونه جدتون باشیم و گریه کنیم ..
فرمود یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ .. میگه آقا همه ی جونِشُ جمع کرد، خودشُ آورد به زحمت سر سفره نشوند به یه چیزی هم تکیه داد حضرت که غلاما راحت غذا بخورن .. همچین که سفره رو جمع کردن روایت میگه حضرت غش کردن رو زمین افتاد .. (چی داری میگی) اینارو گفتم برا این روضه حالا اباصت میگه جوادالائمه رو هدایت کردم به حجرۀ امام رضا ، همین امام رضایی که جون در بدن نداره دیدم همۀ جونِشُ جمع کرد دوان دوان آمد تا جلو در .. دست گردن آقازادش انداخت ، تو بغل جواد رو زمین افتاد .. اونا که پا روضه بزرگ شدن میدونن من چی میخوام بگم .. یه بابا اگه جونم نداشته باشه جوانِشُ رعنا و سالم ببینه انگار جون به بدنش میاد .. شیخ حر عاملی نوشته ابی عبدالله تا نگاهش به علی اکبر افتاد جوانِشُ یه جوری قطعه قطعه دید ، حسین انگار جون از همه بدنش رفت .. جلو چشم همه دیدن حسین رو زمین افتاد .. دوزانو دوزانو داره میاد این روضۀ امشبِ ، اما هرسال یه روزی ام داریم وقتی از امام رضا میخونیم . باقی این غزل یه جایی برده دلُ نمیتونیم ازش بگذرم ..*
بیا جواد که از زخمِ زهر می پیچد
شبیه عمه اش از پا نفس زنان اُفتاد
شبیه دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهایِ بیابان به خیزران اُفتاد
به روی ناقهی عریان نشسته خوابیده
و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد
*اگه حقش ادا بشه میگم والا اسراف نمیکنم تو روضه*
گرفت پهلویِ خود را میان شب ناگاه
نگاهِ او به رخ مادری کمان اُفتاد
دوید بر سر دامان نشست خوابش برد
که زجر آمد و چشمش به نیمه جان اُفتاد
رسید زجر دوباره عزایِ کوچه شد و
به هر دو گونۀ زهراترین نشان اُفتاد
رسید زجر و پِی خود دوان دوانش برد
که کارِ پنجه ی زبری به گیسواَش اُفتاد
دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس
دوباره رأس اباالفضل از سنان اُفتاد
حسین ...
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص