eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
*شیعیان خواب بس است برخیزید😔* *هجر ارباب بس است برخیزید😔* *یادمان رفته که عهدی هم هست😔* *یادمان رفته که مهدی هم هست😔* *یادمان رفته که او پشت دراست😔* *یادمان رفته که او منتظر است😔* *هیچ داری از دل مهدی خبر؟ 😔* *گریه های هر شبش تاسحر؟ 😔* *اوکه ارباب تمام عالم است😔* *من بمیرم سربه زانوی غم است😔* *شیعیان مهدی غریب وبی کس است😭* *جان مولا معصیت دیگر بس است😭* *شیعیان بس نیست غفلت هایمان؟ 😭* *غربــــــــــت وتنهـــــــــــــــــــایی مولایمان؟ 😭* *ماکه عبدو عبید دنیا گشته ایم😭* *غافل از مهــــــدی زهرا گشته ایم😭* *🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹* *تعجیل درفرج صلوات* *🌹اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🌹* 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃
گل گلزار مصطفایی تو نور چشم اهل ولایی تو دختر پاک موسی جعفر فاطمه خواهر رضایی تو مددی یا حضرت معصومه(۳) عمه و خواهر امامی تو فاطمی خصلت و مرامی تو ای صفابخش عالم هستی تا به محشر لطف مدامی تو مددی یا حضرت معصومه همچو زهرا و زینب کبرا باتو عشق و شرف شود معنا بسکه خوبی و مهربان بانو تویی معصومه کعبه ی دلها مددی یا حضرت معصومه فاطمه گل توهم گلاب هستی همه ذره توآفتاب هستی همچوزهرا و زینب کبرا توشفیع روز حساب هستی مددی یا حضرت معصومه آمدی و شدی تو زینت قم از تو باشدصفا و عزت قم بودای خواهر امام رئوف صحن زیبای تو طراوت قم مددی یاحضرت معصومه حریم پاک تو صفا دارد عطرو بوی مدینه را دارد هر که شد زائرت به شهر قم بر درت حاجتی روا دارد مددی یا حضرت معصومه بر برادر تویی چنان زینب عاقبت روز تو شده چون شب از فراق برادرت گشتی ای گل فاطمه تو جان برلب مددی یا حضرت معصومه تو به یاد برادر افتادی همچون کوه شهامت استادی عاقبت درقم ای گل موسی در ره هجراوتو جان دادی مددی یا حضرت معصومه روز تو از هجر برادر شام دارد این کار تو چنین پیغام شهر قم در عزای تو محشر کس نزد برتو سنگ ز روی بام مددی یا حضرت معصومه گرچه کردی تو راه دوری طی تو ندیدی سری بروی نی گرچه بودی غمین و دل خسته تو ندیدی بزم شراب و می مددی یا حضرت معصومه تو شنیدی غم برادر را تو ندیدی وداع آخر را از غم هجرش دل تو خون شد تو ندیدی پیکر بی سر را مددی یا حضرت معصومه شهر قم از غمت چو کرب و بلاست برلب اهل دل چه شور و نواست بر سر و سینه می‌زدند مردم ذکر لب های همه واویلاست مددی یا حضرت معصومه
مرگ برآمریکا🇺🇲🔥 مرگ بر آمریکا✊✊🇺🇲🔥 از زخم، نترسیم که ما زاده ی دردیم ورد لبمان مرگ به شیطان بزرگ است 👊 👊
🚩 انقلاب عظیم ای خوش‌خبر بیا که نظرها عوض شود تا تلخیِ تمام خبرها عوض شود اینجا مسافران همه بیراهه می‌روند برگرد تا مسیر سفرها عوض شود درها به بسته بودن خود خو گرفته‌اند جوری بیا که عادت درها عوض شود پیداست انقلاب عظیمی است پیش رو تا جای زیرها و زبرها عوض شود... شاعر:
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ یه خواهر مضطر و حزینم یه آرزو مونده توی سینه‌م یه‌بارِ دیگه تورو ببینم ۳ - رضاجان جونمو به لب می‌رسونه ندیــدنت رضــــــــا جان شوق تو منو می‌کشه از مدیــــــــنه تا خـــراسان آتیش افــتاده به جونم دوری از تو می‌سوزونم زیرلب به عشق دیدنت می‌خونم: برای دیدنت چشـــم انتظارم؛ برادر، برادر خدا میدونه که طاقت ندارم؛ برادر، برادر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا))(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زمونه چه پست و نابکاره نذاشــته برام یه راه چاره نمیشه ببینمت دوباره ۳ - رضاجان یاد تو می‌افتـــم، به دلم آتیـــــش غــــم می‌شینه خیلی سخته خواهرنتونه داداششو ببینه بی‌تو از همه بریدم آخرش تورو ندیدم کاش‌میدیدی چه سختی‌هایی کشیدم غریب و خسته و دلخون و تنها؛ برادر، برادر ندارم طاقـت مونــدن تو دنیـــا؛ برادر، برادر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا))(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تو این دم آخـــــریِ عمــــــرم نشست رو دلم یه‌کوهی ازغم دلم می‌گیره به‌یاد عمه‌م ۳ - رضاجان می‌میرم برات و می‌بینم به آرزوم رســـــــــیـدم اما شکـــر حق که سر تو رو نیـــــــــزه‌ها ندیــدم آخ بشــــــم فـدای زینب رنج و غصــــه‌های زینب می‌خونم‌من این شعرو به‌جای زینب؛ گلی گم کرده‌ام می‌جویـــم او را؛ حسین جان۲ به هرگل می‌رســم می‌بویم او را؛ حسین جان۲ گل من یک نشانی در بدن داشت؛ حسین جان۲ یکی پیراهن کهـــنه به تن داشت؛ حسین جان۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا))(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: مجتبی خرسندی ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز هرکه نیامد! در کربلا ، بی طرف ایستاده! سکوت و بی طرفی یعنی: با یزیدیان بودن! یا حسینی هستی!! یا یزیدی!! این قصه حد وسط ندارد ! 🇮🇷
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ ؛ خدا در این آیه تاکید می فرماید که وعده هایش به انسان ها به هیچ وجه تغییر نخواهد کرد. سپس می فرماید که هرگز به بندگانش ظلم نمی کند. تعبير به " "یعنی بسيار ظلم كننده ، مـمـكـن اسـت اشـاره بـه ايـن بـاشـد كـه مـقام علم و قدرت و عدل خداوند چنان است كه اگر ستم كوچكى به كسى كند بزرگ و بـسـيـار خواهد بود، و مصداق "" خواهد شد، بنابراين او از هرگونه ستمى بر كنار است . و يـا نـاظـر بـه كـثـرت افـراد و مـصـاديق است چرا كه اگر ستم كوچكى به بنده اى كند افراد شبيه او بسيارند و مجموعا ظلم بسيار مى شود. : مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ و َمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ   (ق / آیه 29) : سخن من تغيير ناپذير است، و من هرگز به بندگانم ستم نخواهم كرد. 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
‍ ‍ ‍─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 🏴 اگر عزت واقعی میخواهیم باید در راه پیامبر قدم بگذاریم ✅: پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله ده سال حکومت کرد، اما اگر بخواهیم عملی را که در این ده سال انجام گرفته، به یک مجموعه پُرکار بدهیم تا آن را انجام دهند، در طی صد سال هم نمیتوانند آن همه کار و تلاش و خدمت را انجام دهند! اگر ما کارهای امروزمان را با آنچه که انجام داد، مقایسه کنیم، آنگاه میفهمیم که پیغمبر چه کرده است. اداره آن حکومت و ایجاد آن جامعه و ایجاد آن الگو، یکی از معجزات پیغمبر است. 💟  آن مردمی که ده سال با او زندگی کردند، روزبه‌روز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در دلهایشان عمیقتر شد. وقتی در فتح مکه، ابوسفیان مخفیانه و با حمایت عبّاس - عموی پیغمبر - به اردوگاه آن حضرت آمد تا امان بگیرد، صبح دید که پیغمبر وضو میگیرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شده‌اند تا قطرات آبی را که از صورت و دست ایشان میچکد، از یکدیگر بربایند! گفت: من کسری و قیصر - این پادشاهان بزرگ و مقتدر دنیا - را دیده‌ام؛ اما چنین عزّتی را در آنها ندیده‌ام. 🚩 آری؛ عزّت معنوی، عزّت واقعی است؛ «وللَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛ مؤمنین هم اگر آن راه را بروند، عزّت دارند. ۱۳۸۰/۲/۲۸ •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
. سلام الله علیها اخت امامت فاطمه روح کرامت فاطمه آیینه ی زهرا نما یا فاطمه اخت الرضا تو از تبار حیدری نور دل پیغمبری مهرت به دل از ابتدا یا فاطمه اخت الرضا آرام جان ما تویی حصن امان ما تویی چون فاطمه مشکل گشایافاطمه اخت الرضا صحن و سرایت جنتم مهر و ولایت عزتم ای منشأ جود و سخا یا فاطمه اخت الرضا ای شافع روز جزا تو مهربانی چون رضا داروی درد شیعه ها یا فاطمه اخت الرضا بنگر شکسته بالیم با این دو دست خالیم بر تو نمودم التجاء یا فاطمه اخت الرضا ای مستمندان را پناه بر جمع ما بنما نگاه چون زینبی روح دعا یا فاطمه اخت الرضا ای بانوی زهرا نشان شکر خدای مهربان با تو شدم من آشنا یا فاطمه اخت الرضا ای ملجأ درماندگان ایوان تو دارالامان صحن تو باشد جانفزا یا فاطمه اخت الرضا چون فاطمه خیرکثیر ازمرحمت دستم بگیر ای که تویی کنز سخا،یا فاطمه اخت الرضا ازغیر تو بگسسته ام با این دل بشکسته ام من آمدم سوی شما یا فاطمه اخت الرضا ازلطف و از احسان تو گردیده ام مهمان تو امشب نمابر من دعا یا فاطمه اخت الرضا من از محبان توام ریزه خور خوان تواَم درد مرا بنما دوا یا فاطمه اخت الرضا صحن و حریم تو بهشت مهرت عجین با سرنوشت با تو شوم از غم رها یا فاطمه اخت الرضا حاتم گدای خانه ات عالم بود پروانه ات من سائلم دراین سرا یا فاطمه اخت الرضا دربحر دین تو درناب نامت دعای مستجاب بنما نظر بر حال ما یا فاطمه اخت الرضا عمری تو درتاب وتبی تو بر رضا چون زینبی نازد به تو آل عبا یا فاطمه اخت الرضا برمن تویی یارو حبیب بردردمن هستی طبیب من نوکرت هستم(رضا)یافاطمه اخت الرضا .
. جهان را بار دیگر غم گرفته از این غم هر دلی ماتم گرفته شب داغ گلی مظلومه باشد روان سوی جنان معصومه باشد در عالم شیعه و غوغا به پا شد به هر لب ناله واغربتا شد ز داغ خواهر خود دیده گریان شده در ارض توس شاه خراسان به شهر قم عجب غوغاست امشب به سان روز عاشوراست امشب تمام شیعیان پاک حیدر زنند از داغ تو بر سینه و سر به سوک او پر از شور و نوایم به یاد زینب و کرببلایم به دشت کربلا زخمش نمک خورد به جای تسلیت زینب کتک خورد عدو در کربلا مست جنون بود عزیز فاطمه غلطان به خون بود به دیده خون جگر خواهر به خیمه سر آقای عالم روی نیزه زدند آتش تمام خیمه ها را زدند با تازیانه بچه ها را سر و روی تمامی گشت نیلی به کعب دشمن و از ضرب سیلی به تشییع شما قم غرق گل بود ولی در کربلا زنجیر و غل بود در آن روز جای تشییع جنازه زدند بر اسب ها شان نعل تازه بدنهاد گشت پامال ستوران میان خاک و خون جسم شهیدان الا ای دختر موسی بن جعفر شفیعم باش در صحرای محشر نگاهی از کرامت بر رضا کن مرا عبد و غلام خود صدا کن .
. ای گل موسی بن جعفر فاطمه تالی زهرای اطهر فاطمه کعبه ی قلب همه معصومه جان رهنورد فاطمه معصومه جان ای گل زهرا سراپا رحمتی اهل عالم را نشان عصمتی مرقد پاکت حریم کبریاست قبله گاه و ملجا اهل ولاست شهر قم از نور تو زینت گرفت حوزه‌های علمیه عزت گرفت آن حریمت می دهد بوی بهشت زائر تو آمده سوی بهشت از همه مشکل گشایی می کنی هر دلی را تو ولایی می کنی فاطمه اخت الرضا معصومه ای همچو زینب عمه ات مظلومه ای در غم هجر برادر سوختی صبر را از عمه ات آموختی آمدی از بهر دیدار رضا بین ره گردیده بیمار رضا آمدی واردبه شهر قم شدی فاطمه نور دل مردم شدی شیعیان در مقدمت گل ریختند زیر پایت یاس وسنبل ریختند در شب داغ شما جان بر لبم یاد رنج و غصه‌های زینبم جای گل آن کوفیان بی حیا بر سر و رویش زدند سنگ جفا کوفه بود و زینب ونور دو عین پیش رویش راس پر خون حسین فاطمه جان در پناه تو منم مستمند یک نگاه تو منم من (رضایم) نوکر دربار تو گشته ام معصومه جان بیدار تو .
. ای گل باغ ولا معصومه جان فاطمه اخت الرضا معصومه جان تو گلی از بوستان حیدری تالی خیرالنسامعصومه جان آسمان دین احمد را تویی شمسه ی آل عبا معصومه جان تو گلی با عطرو بوی فاطمه از گلستان ولا معصومه جان در کرامت درسخا چون زینبی نور چشم اولیا معصومه جان توسراپا لطف وجود و رحمتی منشاء جود و سخا معصومه جان کعبه ی اهل ولایت خوانده‌اند صحن وایوان تو را معصومه جان مهر و حب تو بود در قلب ما هدیه از سوی خدا معصومه جان همچو زهرا و علی و زینبین شافع روز جزا معصومه جان در همه عالم امید ما تویی کی شوم از تو جدا معصومه جان آمدم با دست خالی سوی تو کن نظر بر این گدامعصومه جان ای گل گلزار آل الله،بگیر از کرم دست مرا معصومه جان ای دوای درد عالم از کرم درد ما را کن دوا معصومه جان در صبوری و وفا و عاشقی زینبی بهر رضا معصومه جان روز داغت باشد ای اخت الرضا بر لبم شور و نوا معصومه جان از غم داغ شما در شهر قم شد بپا بزم عزا معصومه جان در کنار پیکر بی جان تو قم شده ماتم سرا معصومه جان مردم قم آنقدر گل ریختند وقت تشییع شما معصومه جان دل فتاده یاد داغ کربلا ظلم و جور اشقیا معصومه جان یاد مظلومیت خون خدا پیکر در خون شنا معصومه جان پیش چشم خواهر مظلومه اش شد سرش از تن جدا معصومه جان زینب خونین جگر با گریه دید راس او بر نیزه ها معصومه جان جای عرض تسلیت بر خواهرش زد شرر بر خیمه ها معصومه جان همره رأس برادر رفته است کوفه و شام بلا معصومه جان دشمن دون برد در بزم شراب آن گل زهرا نما معصومه جان چوب میزد از ستم آن بی حیا بر لب آن مقتدا معصومه جان خواهشم از تو کریمه این بود از (رضا) باشی رضا معصومه جان .
. پر زده این دلم سوی حریم با صفای تو درون سینه پر شد از مهر توو ولای تو ای گل باغ فاطمه، نور دودیده ی همه گشته ام از طفولیت، ریزه خور سرای تو ولایتت به سینه ام، گنج من و دفینه ام ای گل فاطمه بود، درون سینه جای تو مِهر تو درسرشت من حریم توبهشت من کعبه ی انبیا بود صحن تو وُ سرای تو مهر و محبت تو را، از کرم و لطف وعطا به شیعیان مرتضی هدیه دهد خدای تو لطف و عنایت شما شامل ارض است وسما خیلی ملک‌ ز آسمان بوسه زند به پای تو دختر نور هفتمی پناه جمله مردمی ذکر لب فرشتگان مدح توو ثنای تو به شهر قم تو زینتی صاحب جاه و عزتی بگوش جان رسد هنوز زمزمه ی دعای تو آمده در پناه تو ،منتظر نگاه تو پشت و پناه عاشقان کس نبود جدای تو کریمه ی آل علی خواهر هشتمین ولی بجز در سرای تو کجا رود گدای تو تو روح استقامتی تو صاحب کرامتی نظر نما به حال من درد من و دوای تو چه میشودامیدجان از این گدا رضا شوی چونکه بود دراین جهان رضای حق رضای تو بهررضا، چو زینبی ز هجراو جان به لبی دیده ام از غمت شده اشک فشان برای تو سوختی از غم رضا ذکر تو شد خدا خدا دوری از برادرت رنج تو ابتلای تو جهان گرفته ماتمت شیعه بسوزد از غمت ز داغ هجر روی تو قم شده کربلای تو آتش سوز داغ تو شرر زده به جان من به سر زنان نشسته‌ام به محفل عزای تو شکر خدای مهربان فخر کند به انس وجان نوکر درگهت(رضا) نشسته در لوای تو .
(حضرت معصومه س) اخت الرضا برفته(امشب ز دار دنیا)۲ نور دو چشم موسی(رفته به سوی عقبی)۲ بزم عزا به پا شد قم همچو کربلا شد واویلتا واویلا۲ گلی ز گلشن دین(پرپر شده دوباره)۲ ریزد ز سوز داغش(از دیده ها ستاره)۲ بزم عزا به پا شد قم همچو کربلا شد واویلتا واویلا۲ این ماه دین که باشد(از فاطمه نشانش)۲ سوزد از این مصیبت(دل های عاشقانش)۲ بزم عزا به پا شد قم همچو کربلا شد واویلتا واویلا۲ تمام مردم قم(گریان این عزیزند)۲ مردم قم ز داغش(اشک بصر بریزند)۲ بزم عزا به پا شد قم همچو کربلا شد واویلتا واویلا۲ مردم به اشک و ناله(گل ریختند به رویش)۲ در شهر قم دوباره(پیچیده عطر و بویش)۲ بزم عزا به پا شد قم همچو کربلا شد واویلتا واویلا۲ ای نور چشم امت(جانم رسیده بر لب)۲ در محفل تو بانو(افتاده یاد زینب)۲ بزم عزا به پا شد قم همچو کربلا شد واویلتا واویلا۲ امان ز شام ویران(ظلم و ستم فراوان)۲ از آن همه مصیبت(خون شد دل یتیمان)۲ بزم عزا به پا شد قم همچو کربلا شد واویلتا واویلا۲ امان ز مردم شام(زخم زبان و دشنام)۲ بر زینب و اسیران(سنگ می زدند ز هر بام)۲ بزم عزا به پا شد قم همچو کربلا شد واویلتا واویلا۲ (سبک: ای باغبان برایت گل با گلاب آوردم)
(حضرت معصومه س) ز نسل علی و پیمبر تویی چو زهرا شفیعه به محشر تویی منم من گدایت شوم من فدایت گل فاطمه۲ به قم مرقد تو بهشت من است ولای شما در سرشت من است تو شمس الضحایی تو اخت الرضایی گل فاطمه۲ عزیز رضایی تو معصومه ای چو زینب در عالم تو مظلومه ای نما جان زهرا روا حاجت ما گل فاطمه۲ ز هجر برادر تو گریان شدی روان سوی شهر خراسان شدی تو از رنج بسیار بگشتی تو بیمار گل فاطمه۲ ز سوز غم هجر او سوختی به قلب همه شعله افروختی الا نور دیده شدی قد خمیده گل فاطمه۲ تو در شهر قم غرق احسان شدی به شهر ولایت تو مهمان شدی گل مهربانی کنند شادمانی گل فاطمه۲ شدی رهسپر سوی ذات خدا ز سوز غمت غم شده کربلا همه غرق ماتم شده قم پر از غم گل فاطمه۲ قمیون همه دیده گریان شدند زنان قمی دل پریشان شدند برفتی ز دنیا گل باغ زهرا گل فاطمه۲ شب داغ تو بانو جان بر لبم به یاد گل باغ دین زینبم بدیده ستم ها ز کینه ز اعدا گل فاطمه۲ بدیده عدو کوفه و شهر شام زدند سنگ کینه بر آن ها ز بام ستم ها فزون شد دلش غرق خون شد گل فاطمه۲ (سبک: خدا مادرم را کجا میبرند)
علیهاالسلام 🔹عطر خراسان🔹 سال‌ها شهر در اعماق سیاهی سخت است روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است نفس باغ به تکرار نیامد بالا آفتاب از سر دیوار نیامد بالا اینکه عمری فقط از سفره کپک برداری گندم و پنبه بکاری و نمک برداری خشکیِ باغچه‌ها روی زمین باقی ماند سال‌ها طی شد و این شهر چنین باقی ماند در فراموشیِ انجیر و انار و گندم ناگهان گفت نهیبی که هلا ای مردم آب در دست اگر هست زمین بگذارید تا خود صبح بر این خاک جبین بگذارید از تبار گل و آیینه کسی می‌آید «مژده، ای دل که مسیحا نفسی می‌آید» پس به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد دختری آمده از ایل و تبار حیدر از هر آنچه بنویسیم فراتر، برتر وصف اورا نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او «فاطمۀ معصومه» آفتابی که به سر چادری از شب دارد جلوۀ فاطمی و هیبت زینب دارد آفتابی‌ست که اعجاز فراوان با اوست باد سرمست شده، عطر خراسان با اوست شهرِ آفت زده از رنج و بلا عاری شد برکت از در و دیوار بر آن جاری شد از سفر آمده‌ای خستۀ راهی بانو زنده کن وادیِ مارا به نگاهی بانو ما اسیریم و فقیریم و یتیم ای مهتاب دختر حضرت موسی! دل ما را دریاب قم کویر است کویری که تلاطم دارد چادرت را بتکان قصد تیمم دارد آمد این‌گونه ولی هر چه که آمد نرسید عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید که اویس قرنی هم به محمد نرسید عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید... قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند داغ دیدار برادر به دل خواهر ماند ماند تا پنجرۀ باغ اِرَم وا باشد حرم او حرم حضرت زهرا باشد تا که ما روضۀ بسیار بخوانیم درآن روضه‌های در و دیوار بخوانیم در‌آن... 📝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🎤روضه حضرت معصومه. س  🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 عین عمه جانش،بلا دید ،هفده نفر از بنی هاشم و مقابل چشم مبارك خانم معصومه سلام الله علیها،كشتند و سر بریدند،خانم مریض شد، عرض كردند خانم جان شهری در این نزدیكیه،نامش قمه،اگه دستور بدید،خیلی محب شما و اهلبیتند،تشریف ببرید قم،خانم فرمود،قم و می شناسه،روایت شنیده،مگه امام صادق نفرمود،حرم تمام ما اهلبیت قمه، دختری از من در قم دفن می شه،اسمش فاطمه است ،هركی زیارتش كنه ،بهشت براش واجب می شه،یاد حدیث جدش اُفتاد،فرمود بریم قم ،پیش قراولا رفتند، داد می زدند تو كوچه ها ،مردم قم از چه نشستید،وقت و اقبال به شما رو كرده،مردم قم پاشید گل و شیرینی بدید،خواهر امام رضا علیه السلام داره می یاد،مردم قم هركی قربونی می خواد بده بیاره،مردها همه دروازه شهر ایستادند،یه عده جلوتر،جمعیتی اُمد،از قم و اطراف،زنها رو بامها هلهله می كردند،هر كی می گفت چه خبره، می گفت: مگه نمی دونی دختر موسی بن جعفر داره می آد،خواهر امام رضاعلیه السلام داره می آد پیش ما بمونه،دیدند،ماشاءالله با چه جمال و جبروتی،محملی از دور داره می آد،همه می گن الله اكبر،فاطمه داره می آد،محمل و گل باران كردند،بوی گل و گلاب همه جا رو گرفت،بنا به دستور خود بی بی دم در خونه موسی بن خضرج ، محمل ایستاد،همه مردها از كوچه رفتند بیرون، تملم زنهای با كمال، مجلله ،زنهای متدینه،همه چاكر و نوكر ایستادند،كنیزها ایستادند،ناقه زانو زد،همچین آرام پا گذاشت رو زمین،سكینه و آرامش خاطری به دل و وجود اهل قم داد،تا پا اُمد رو زمین،صدا زدند صلوات بفرستید،با مشغله ای ،دختر موسی بن جعفر رو می خوان ببرند داخل خونه ،خوب مردم می ریزند دورش،چندین نفر دورش و گرفتند،خانم كسالت داره،برید كنار،همه ایستادند،هی نگاه می كنند،خانم جان منزل ما میاید،قربونی آوردند بكشند،بی بی فرمود این كارو نكنید،با یك عزت و احترامی،خواهر امام رضا علیه السلام آمد تو قم،آقا در مثل مناقشه نیست،امام راحل اُمد چقدر شلوغ بود،حالا عمه جان امام خمینی آمده،كسی كه برا ما حضرت زهرا سلام الله علیهاست،خود بی بی فرمود:هرچی از من می خواهید،سر قبر دخترم معصومه برید،دنبال قبر من نگردید،با عزت و احترام وارد شد،چیه كجا می خوای بری،این داستان قبلاًهم تكرار شده،یه شهر دیگه سراغ دارم،مثل قم آذین بستند،مثل قم  مردم جمع شدند،مثل  قم زنها هلهله كردند،مثل قم دروازه های شهر آدم ایستاد،اما یه فرقایی داشت،آه،تو قم ،رو پشت بومها گل بردند،تو شام تو پشت بومها سنگ بردند،گلم بردند،اینقده از اون بالا گل آتیش می ریختند،امون از دل زینب،امشب مجلس زنونه است برا،حضرت معصومه گریه می كنی باید،مثل زنها گریه كنی،آی خواهر امام رضا،برگردیم قم،اینقده حال بی بی خراب شد،آخه آدمی كه،بترسه به یارش نرسه،دیگه از غذا خوردن می افته،دیگه لبخند رو لبش نمی آد،داغ دیده نیست كه هست،یكی یه دونه خواهر امام رضا علیه السلام نیست كه هست،عزیز همه ی اهلبیت نیست هست،وسط راه مونده،خدا نیاره كسی وسط راه بمونه،آی  جوونایی كه وسط راه موندید،آی  اونایی كه دنبال گره گشا می گردید،آروم  آروم حالش رو به وخامت رفت،لحنش عوض شد، به شوق دیدن یار از دیار آمده ام، به اشك چشم و دل بی قرار آمده ام هوای روی برادر مرا كشید اینجا چه می شود به من او را نشان دهید اینجا غریبه ای به هوای غریب آمده است مریض عشق به شوق طبیب آمده است خودم میان قم و نبض جان من در طوس میان آتش هجران نشست این ققنوس رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم رضا كجاست سرم را به پاش بگذارم بیا برادر از جان عزیز تر به سرم كه زهر هجر تو سوزانده گوشه ی جگرم تمام قوت من جمع در صدا شده است به دست وپا زدنم اشهدم رضا شده است دیشب یه حرفی ،یكی برام زد،دیروز خیلی باهاش گریه كردم،فرمود:مگه نیست هر كسی به پابوس امام رضا علیه السلام بیاد،امام رضا دم مردن بدادش می رسه،چرا خودش فرموده،مگه نیست الاعمال و به نیات،كسی نیت زیارت كنه ،انگار رفته،پس امام رضا بالا سر اون كسی كه  نیت داره بره مشهد،میاد،مگه نیست این بی بی داشت می رفت،مشهد،وسط راه موند،پس باید لحظه ی آخر امام رضا اُمده باشه، و اُمده، اُمد بالا سرش،سر خواهرشو به دامن گرفت،گذشت وقتی می خوان غسل بدن،دستای میت و باز می كنن،امام رضا علیه السلام دید یه كاغذی تو دست خواهره،دست و  باز كرد،دید همون نامه ای است كه نوشته،خواهر یه سری به من بزن،    🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀