eitaa logo
کانال نوای عاشقان
18.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔸زائر اون شکسته سینه باشم 🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم 🔸قبر غریب مادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه... کنار قبرستان بقیع... ایام عزای زهرای مرضیه... بریم خانه امیرالمومنین... بریم عیادت مادرمون زهرا... مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه... ان شاءالله هر كی مادر داره... خدا براش نگه داره... خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده... اگه یه روزی بری خونه... ببینی مادرت حالش خوب نیست... دست و پات رو گم میكنی... اگه یه روز ببینی مادرت... به سختی داره نفس میکشه... دست و پات رو گم میكنی... انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد... امروز بعد از چند ماه... بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد... بچه ها تا مادر رو دیدند... خوشحال شدند... الحمدلله... مادر ما خوب شده... 🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم 🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی... فرمود اسماء... من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن... اگه جواب ندادم اسماء... بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم... اسماء میگه... دل نگران شدم... ساعتی بعد صدا زدم... عرضه داشتم... یا بنت رسول الله... دیدم جواب نیومد... خدایا ...چه خبر شده... چرا بی بی جواب نمیده... دوباره صدا زدم: (یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ ) جواب نیومد... وارد حجره شدم... پوشیه صورت رو کنار زدم... دیدم ای وای... بی بی جان به جانان تسلیم کردند... عرضه داشتم بی بی جان... سلام منو به پیغمبر خدا برسونید... خدایا... حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم... جواب بچه ها رو چی بگم... حسنین وارد شدند... تا اومدند فرمودند اسماء... مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند... کنار بدن بی جان مادر نشستند... حالا میخوای گریه کنی بسم الله... امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن... این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر... نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه... امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر... الان روح از بدنم جدا میشه مادر... ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها... آقاتون اومد... صورت گذاشت کف پاهای مادر.. هی کف پاهای مادر رو میبوسه... صدا میزنه... يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر... من حسینتم... با من حرف بزن... مادر... اگه با من حرف نزنی میمیرم... مادر... مادر... 🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام... از روی جنازه مادر بلند اما‌... لا یوم یومِک یا اباعبدالله خوب شد اسماء تو بودی... بچه ها زهرای مرضیه رو... از کنار جنازه مادر بلند کردی... اما کربلا... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه... کشان کشان... دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند... 🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام 🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
4_5774138029694257673.mp3
4.57M
حضرت زهرا سلام الله علیها
دشتی زهرا سلام الله علیها مصیبت هایم امشب جان گدازه که مانده روی دستم یک جنازه نبیند کاش زینب روی دوشم ز تابوت بریزد خون تازه به یاد لرزه های پیکر تو گرفته لرزه پای شوهر تو به قبرت خاک می ریزم ولیکن بریزد خاک بر سر دختر تو خدا داند دلم خون گریه می کرد به عالم دشت و هامون گریه می کرد ندیدم زخم پهلو را در آن شب ولی دیدم کفن خون گریه می کرد الهی دخترت زینب بمیرد ببین تنهایی ام را ای عزیزم الهی از کنارت برنخیزم خودم با دست خود خاکت نمودم چه خاکی بعد تو بر سر بریزم الا ای چاه یارم را گرفتند گلم،باغم بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند کمی از غسل زیر پیرهن ماند کمی از خون خشک بر بدن ماند کفن را در بغل بگرفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی کفن ماند
‍🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ائلده بیر قائده وار یاخجی بولر اهل نظر بیرینین ئولسه جوان عورتی دنیاده اگر قوم وهمسایه اشیدسه توکولوب هامی گلر بئله ساعتده اولار سینه لرین داغلالار گوشولوب یاسلیا ایوده ئولنه آغلالار خاصه کی تیر بلیاته نشان اولسا ئولن ئوزی خردا بالالی دل نگران اولسا ئولن همسری لایق وشایسته توان اولسا ئولن یاندرار عالمی بو درد ومصیبت علنی آغلادار ئوز ئوزونه محنتی یاسه گلنی مطلبی من دیدیم آلدون دیلیوه غم دولدی قائد اعظم شرعون قیزی گل تک سولدی ئولدی زهراولی بو قائده برعکس اولدی دیمورم ئولماقنی بولدوله یا بولمه دیلر بوقدر واردی کی تشیعینده گلمدیلر ئولنین اولسا نچه طفلی اورک داغلالار یوزه گوز یاشلارینی حسرتیله باغلالار اوجادان وای آناوای ذکر الیوب آغلالار (بیرنفره ایندیه جا دیمیبلر ننوه اوجادان آغلاما اله ورار دیزینه سسلر ایوای ننم ایوای) فاطمه گلری راحتله نفس چکمدیلر ماتمینده آنانون بیر اوجا سس چکمدیلر دیدی مولا دیمیرم سینه زی سیز داغلامیون ماتمینده آنازون اشکی یوزه باغلامیون بولوسوز مشکلوموز وار اوجادان آغلامیون امر مولایه گئجه هامی اطاعت اله دی آیری طرزیله بودستوری رعایت اله دی (گوره سن بیر خانواده نون بوجور ایشی ایلر؟) راوی سلماندی دییر گچمیشیدی چوخ گئجه دن ایوده مشغول نماز شبیدیم غرق محن اوگئجه چوخ نگرانیدیم اله فاطمه دن قاپی آهسته دویولدی اورگیم دیسگیندی دیدم الله گوره سن خیر اولا ایندی کیمدی؟ حجره نی ترک ایلدیم دیلده بسی شور ونوا نگران چخدم اتاقدان گوره سن کیمدی خدا؟ خبر آلدیم گئجه نین عالمی کیم سن قاپدا؟ فوری بولدوم اوزمان نور خدا جلوه سیدور سسلرینن تاندیم کی حسنینین سسیدور دیدی آهسته عمو آچ قاپنی من حسنم بیر سوزوم وار سن اوچون غرق بلا ومحنم گلیسن گل داخی تأخیر المه ئولدی ننم الغرض باشلادی غسلون گئجه نون وقتی علی (راوی دییر باخردیم گوردوم امیرالمومنین زهرایه غسل ویریر الین غسلدان چکدی یوزون قویدی دیواره اله بتر آغلور عرض الدیم علی زهرانون آیرلیقنا آغلوسان یانه؟ گوردوم دیدی یوخ الیم دیدی زهرانون تازیانه یرلرینه گوردوم زهرانون یوزی قره لیب ایوای منه وای منه) غرض سیلی یری مستور اولوب زلف معنبردن یوزون گیزلتدی بیر مدت خانم اولاد وهمسردن ولیکن وقت او،وقت اولدی ویریلسین غسل زهرایه چخاردبلار لباسون مغسل اوسته ماه پیکردن قالوب اینیده بیرجه ئوز وصیت ایتدقی کوینک مبادا مرتضی آگاه اولا قنفذ وران یردن دریغا غسلونا مشغول اولاندا ساقی کوثر آیون نوری نهان محنتلری فاش ایلدی بیردن علیدن گیزلنن سیلی یری نهان اولدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فایل صوتی 👆 📖 🔊 روضه امام حسن ع و کوچه 🔘 شهادت حضرت زهرا (س) 🔻 * آی امام حسن! آخرِ سالِ،هر جا بری دارن حساب و کتاب می کنند، حساب مارو زدی یا نه؟ یه محرم داشتیم،یه فاطمیه،یه ماه رمضون،من حساب از راه دور رو قبول ندارم،من رو یه حرمی ببر،رو در رو،اون وقت هر چی تو بگی من بدهکارم،اما برا مادرت کم گریه نکردم،پا به پات برا مادرت گریه کردم،ما برا مادر خودمون خیلی گریه کنیم یه هفته، اما سه ماهه شب و روزمون شده زهرا،راستی آقا یه سئوال ازتون دارم:شنیدم مادرتون رو بد زد،این راسته؟ شنیدم بیست سالگی موهات سفید شد،این راسته؟ شنیدم هر کار کردی دستت نرسید،این راسته؟...* خواب دیدم حرم و گنبد و ایوان داری در میان حرمت خادم و دربان شده ام خواب دیدم که به همراه همه سینه زنان به غذا حضرتی ناب تو مهمان شده ام *دست امام حسن رو گرفت گفت:بریم من حقم رو بگیرم،اومد جلو اولی، راه نداد حرف بزنه،به این دلیل، به این دلیل فدک مال ماست، دیگه کم آورد گفت:قلم بیارید،کاغذ بیارید،نوشت فدک رو تحویل زهرا بدید،مهر خلافت زد... هنوز خانوم بیرون نرفته بود، گفت:برید به دومی بگید:دادن حقش با من،گرفتنش با تو، خانوم با یه ذوقی، دیگه چیزی تا خونه نمونده بود،رسیدن کوچه، مثل اراذل و اوباش راه رو بست،پاش رو روی دیوار گذاشت... گرفتی داری میری؟ فکر کردی؟ یه زن متدین چشم تو چشم با نامحرم نمیشه... امام حسن میگه: روش رو گرفت، سمت دیوار رو نگاه کرد،برو کنار،من دختر پیغمبرم... اون حرامزاده قباله رو کشید،پاره کرد،پرت کرد،آب دهان ریخت روش..گفت:حالا برو.... مادر سادات فریاد زد: خدا شکمت رو پاره کنه....نمیدیدش،روش به دیوار بود...امام حسن میگه:یهو دستش رو برد بالا..* چنان سیلی،سریع و بی هوا آمد.... *اینجا یه دونه زد خانوم افتاد،اما یه جا رو سراغ دارم،بچه رو آورد بالا،ای کاش یه دونه میزد می افتاد،هر چی خواست این بچه رو زد،خانوم اگه افتاد زبونش نگرفت،چشماش نمیدید،اما این دختر زبونش گرفت، چشمش هم نمیدید،رو کرد سمت علقمه،عمو.....یتیم گیر آوردن....حسیــــــن.....* 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴