eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ اَمیرالمؤمنین..." این آخرِ عمری دلم باور ندارد هفت آسمان من یکی اَختر ندارد *اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟*   دیروز من را باغ هجده لاله‌ای بود امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد *دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...*   ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد   من که نمردم چشم‌هایم تا قیامت گریان آن لب تشنه که مادر ندارد * دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....*   گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی یعنی ربابی که علی اصغر ندارد   آخر که گفته خنده می‌باشد جوابِ اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته بردن کنار محمل خواهر ندارد *آی حسین.....*   گفتند از صد سرو در خاک آرمیده از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد   گفتند عمودی ابروانش را دریده این روضه را اصلاً دلم باور ندارد *مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"... مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما... موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین... موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید... اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین..... یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین
vafat_hazrate_ommolbanin_1580983841 (1).mp3
3.61M
روضه حضرت ام البنین مهدی میرداماد
187.7K
زمینه سوم و هفتم 😭 شهادت حضرت زهرا(س) باورم نمیشه زهرا فضه داره میپزه حلواتو زینبت با اشک و ناله توی ظرفا میچینه خرماتو علی رو تنها گذاشتی خوش بودم، من باتو ای وای دارم از غصه ی تو می میرم ای وای سوم و هفته برات می گیرم ای وای من از این همسایه ها دلگیرم اینا دل بچه هاتو سوزوندن یه فاتحه برای تو نخوندن یازهرا یازهرا واویلا میدونی که بی تو حیدر نمیشه دیگه علیِّ سابق این در و دیوار خونه به خدا میده منو کم کم دق بمیرم میخوابه زینب با گریه، باهق هق برگرد جای دستات خالیه توو دستام برگرد بی تو سرد و تاریکه این دنیام برگرد بهتر از هرکی میدونی تنهام بغض میکنه حسن یه کنج خونه شبا حسینت میگیره بهونه یازهرا یازهرا واویلا سبک و شعر: ابوذر رئیس میرزایی
زمزمه سالگرد.m4a
1.62M
یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو درد فراق سخته، این انتظار سخته بدون تو(( دیگه)) شبای تار سخته، امان امان ای دل ای دل ای دل دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی امان امان ای دل ای دل ای دل * بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ....) 👉
مادرم در گوش من خوانده است:«یا ام البنین» ذکر من تا روز محشر هست:«یا ام البنین» هرکسی که توبه‌اش در محضر ربّ شد قبول قبل از آن در زیر لب گفته است:«یا ام البنین» مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار بر گدایان درت پیوست یا ام البنین! ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده‌ایم... ...هرکجا خوردیم بر بن بست یا ام البنین! هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند نوکر عباس تو دربست یا ام البنین! در حمایت از غریب کربلا ، عباس تو دست داده تا بگیرد دست یا ام البنین! فرق او را با عمودی تا دم ابرو شکافت آن «حکیم بن طُفِیلِ» پست یا ام البنین! خون چکید از چشمهایش روی نیزه تا که دید دست زینب را کسی می بست یا ام البنین! بعد عباست برای غارت اهل حرم حرمله با شمر شد همدست یا ام البنین! گرچه قدّت تا شده از غصه‌ی زینب ولی حرمتت با کعب نی نشکست یا ام البنین! مهدی علی قاسمی
پر زند مرغ دلم همواره سوی جمکران ذکر لب هایم شده الغوث یا صاحب زمان ای طراوت بخش و جان پرور! بهار دلنشین!‏ بی تو پاییز و زمستان است کل سال مان آفتاب عشق! تا کی پشت ابر غیبتی؟ از پس این ابر بیرون آی و رخ بنما عیان ای قیام تو امید آخر مستضعفین ای وجودت مظهر خشم خدا بر ظالمان طاقت ما طاق شد، رحمی نما بر حال ما در فراقت می چکد باران ز ابر دیدگان الفتی دیرینه دارد با شهیدان، قلب من آن جوانان به خون غلطانِ بگذشته ز جان با نوای کاروان، سوی دیار عاشقان با صدای نوحه ی ای لشگر صاحب زمان رو به سوی کعبه ی دلها همه رفتند، تا انتقام سیلی زهرا بگیرند عاشقان یاد زین الدین و خرازی و حاج احمد بخیر یاد حاج قاسم بخیر، آن رادمرد قهرمان کاش من هم چون شهیدان همتی می داشتم تا بمانم پای عهدم با ولی تا پای جان آه یا صاحب زمان! فصل عزای مادر است ای فدای دیده ی گریان تو جان جهان فاطمیه شد، سحرخیز مدینه، العجل!‏ فاطمیه شد، بیا و روضه ی مادر بخوان اندکی از دست های بسته ی حیدر بگو یا بگو از ماجرای مادر قامت کمان ماجرای کوچه و دیوار و در را باز کن طاقتش را داشتی قدری هم از محسن بخوان بازگو کن پشت در مسمار با زهرا چه کرد؟ یا بگو از ناله های بی امان کودکان حرف بسیار است، آقا جان، بیا حرفی بزن بازگو بنما وصیت های زهرای جوان گفت زهرا: پیکرم را نیمه ی شب دفن کن تا که قبر مخفی ام از دیده ها باشد نهان رفته رفته فاطمه مانند شمعی آب شد پیش چشم مرتضی یک پوست ماند و استخوان گوئیا می گفت مولا اینچنین با همسرش راه اگر دارد بمانی، باز هم پیشم بمان شاعر:
زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن نه مقبلم نه کمیتم نه محتشم اما به سوز شاعری محتشم حلالم کن همه امید من این چشم های دریایی است میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی زهرای مهربان هستی به حق فاطمه ی بی حرم حلالم کن مرا به خیل گناهم نگیر آقا جان تو را به چادر زهرا قسم حلالم کن به مشک پاره ی عباس و چشم پر خونش تو را به حق دو دست قلم حلالم کن 🔸شاعر: @navaye_asheghaan
✅ السلام علیک یا اباعبدالله ... تربتت خاکستر بی مایه را زر می کند سنگ اسود را مثال در و گوهر می کند حال ما خوب است ؛ اما پنج وعده در صلاة حال ما را سجده بر خاک تو بهتر می کند ای بنازم تربتت را ، که فقط یک دانه اش کل جامهری مسجد را معطر می کند ذره ای تربت به کام طفل ، آغاز حیات روزی اش را تا دم مرگش مقرر می کند اندکی از آن به کام یک مریض رو به موت بهتر از کل اطبا ، کار محشر می کند در میان قبر یک مقدار خاک مدفنت چهره ی خاموش میّت را منور می کند مستی از پابوس برمی گردد و بعد از سفر تربتت را هدیه بر یک مست دیگر می کند مست آن خاک جنون خیزم که در روز دهم یک غلام روسیه را شمس انور می کند خاک پای تو کجا ! عاشق خودش را از ادب خاک پای شوذب و نعمان و جعفر می کند خاک صحنت دست هرکس می رسد بی اختیار رو به قبله با سلامی دیده را تر می کند با نظر بر تربت اعلی مال کربلا بی هوا عاشق هوای شاه بی سر می کند 🔸شاعر: @navaye_asheghaan
🍒خدای خوبم🍃 🍒امروز 🍃 🍒 دوشنبه🍃 🍒دعایی از 🍃 🍒اعماق🍃 🍒وجودمان🍃 🍒مهربانا💕🍃 🍒شاد کن 🍃 🍒دلی را که🍃 🍒گرفته و🍃 🍒دلتنگه🍃 🍃 🍒بی نیازکن🍃 🍒کسی راکه🍃 🍒بدرگاهت🍃 🍒نیازمنده🍃 🍒امیدوارکن🍃 🍒کسی راکه🍃 🍒به آستانت🍃 🍒ناامیداست🍃 🍒بگیردستانی🍃 🍒که اکنون به🍃 🍒سوی تو 🍃 🍒بلند است🍃 🍒 مستجاب کن🍃 🍒امروزدعای🍃 🍒کسی روکه🍃 🍒صدایت🍃 🍒 میزند🍃 🍒حامی اون🍃 🍒دلی باش که 🍒تنهاشده 🍃 🍒پروردگارا !🍃 🍒امروزو🍃 🍒همیشه🍃 🍒سلامتی و🍃 🍒شادی🍃 🍒را مهمان🍃 🍒 دائمی🍃 🍒دلهایمان 🍃 🍒گردان آمین🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 💚بی گمان روز قشنگی بشود امروزم 💚چون سر صبح سلامم 💚به تو خیلی چسبید 💚صبحتان حسینی ‍ ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼سلام امام زمانم 🌼کی خزانم میشود مولا بهار ✨کی کناره میرود گرد و غبار 🌼یک سؤال ازطعم بغض واَشک و آه ✨کی به پایان میرسد این انتظار 🌼اللهـم عجـل لولیـڪ الفـرج
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮 🔮🔭 🔭 💎 *تقویم نجومی* 💎 ✴️ ✴️دوشنبه 👈12 دی /جدی1401 👈9 جمادی الثانی 1444👈2 ژانویه 2023 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅درختکاری. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅و شروع به کار و دیدارها خوب است. 🚘سفر: مسافرت مکروه است. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد ولادتش آسان و حالش خوب است.ان شاالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج ثور و از نظر نجومی  مناسب برای امور زیر است: ✳️خرید طلا و جواهرات. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️خرید ملک و خانه. ✳️ارسال کالا و نامه. ✳️رفتن به تفریحات سالم. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️افتتاح شغل و کار. ✳️ شرکت زدن و امور مشارکتی. ✳️و دیدار با مسولین نیک است.. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب،(شب سه شنبه)،مباشرت برای سلامتی سودمند و شهادت در راه خدا نصیب چنین فرزندی گردد. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث درد و بیماری می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ، باعث درد اعضا می شود. 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات  ۱۰۰ مرتبه. ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب: تعبیر خوابی که شب " سه شنبه " دیده شود طبق ایه ی 10 سوره مبارکه "یونس" علیه السلام است. دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها.. و از معنای آن استفاده می شود که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند .ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی 📚 منابع مطالب کتاب تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان با این دعا روز خود را شروع کنید 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨ 🔭 🔮🔭 🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
مداحی روضه حضرت ام البنین (س) - گرچه فرقی هست از این فاطمه تا فاطمه گرچه فرقی هست از این فاطمه تا فاطمه ذکرِ یا اُم‌البَنین یعنی همان یا فاطمه خانه‌ی بی فاطمه هرگز نمی‌خواهد علی هست شیرینیِ مولا در دو دنیا فاطمه حضرتِ اُم‌البَنین از جلوه‌های فاطمه‌است گرچه زهرا رفت اما هست اینجا فاطمه بچه‌های فاطمه بر دامنِ اُم‌البَنین خواب می‌رفتند و می‌دیدند رویا: فاطمه از همان اول همه گفتند مادرجان به او چشمشان می‌دید در این خانه تنها فاطمه با ادب فرمود : آقاجان بگو اُم‌البَنین وَرنه نامش را صدا می‌کرد مولا فاطمه او کنیزی آمد و زهرا عزیزِ خویش کرد او زمین بوسید و زینب گفت اُمّا فاطمه مریم و آسیه و حوا و هاجر کیستند مادر عباس وقتی می‌رسد با فاطمه روز محشر چادر او هم شفاعت می‌کند تا که می‌آید به محشر پشت زهرا فاطمه بچه‌های او هم آری بچه‌های فاطمه‌اند نیست او در کربلا و هست اما فاطمه بسکه یا اُم‌البَنین از ما گره وا می‌کند هست بر لبهای ما یافاطمه یافاطمه دورِ زهرا بچه‌ها بودند و مولا بود حیف وای از اُم‌البَنین این‌بار تنها بود حیف (حسن لطفی ۹۹/۱۱/۰۷)
باسلام اشعاری از آخرین دستنوشته حاج قاسم سلیمانی لطفا چند رباعی یا چند خط شعر ؟؟؟ «الهی لا تکلنی خداوندا مرا بپذیر خداوندا عاشق دیدارتم همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود خداوندا مرا پاکیزه بپذیر الحمدلله رب العالمین خداوندا مرا پاکیزه بپذیر»
باز هم موج‌های طوفان‌زاد غیرت خلق را تکان دادند تا به دریای معرفت برسیم شهدا راه را نشان دادند تسلیت واژۀ قشنگی نیست گرچه او قهرمان ملت بود او که چون مرغ در قفس، عمری در به در در پی شهادت بود یا علی گفت و دل به دریا زد چون شهادت کلید پرواز است حاج قاسم دوباره ثابت کرد در این باغ همچنان باز است مرحبا ای شهید زندۀ عشق پیش ارباب، روسپید شدی تلخ بود این خبر، جدید نبود سال‌ها پیش از این شهید شدی! موعد انتقام نزدیک است تندبادیم و غیرتی شده‌ایم دشمن از ما به وحشت افتاده همگی بمب ساعتی شده‌ایم    سلمان احمدی: تو نوری مشعشع که می‌تابد اینک چه خورشید رخشان به آیینۀ جان  خروشنده موجی به رگ‌های ملت  چه خونی مقدس که جاریست جوشان بگردم به دورت که گشتند مردم  چه پروانه پیرامن شمع تابان  تو بانگ اذانی رسا پر صلابت  به گلدسته‌های همه مرز ایران تو سروی تناور که تن‌های خسته  در آن سایه‌سارش گرفتند سامان  تو نوری که پرتو فشاند به اعصار نه جسمی فرو خفته در خاک کرمان  تو بذری که روییده در قلب مردم  نه جسمی که با مرگ گردیده پنهان تو با خون پاکت که هرگز نخشکد  فزونتر بر آشفته‌ای خواب دیوان  تو فرزند بی‌مرز آزادگانی  نه تنها به بغداد و در شام و لبنان  اگر چه شدی ناگهان آسمانی  تو کوه ستبری و مرصوص‌بنیان  بگو چند در خانه راحت بخفتی؟ به انگشت بشمار ای کوه ایمان  بگو زاهد شب‌نخوابیدۀ سیر که مزد از جهادت بکردی به انبان؟ اگر غیر روی خدا مقصدت بود  وطن پر نمی‌شد ز شوری خروشان  به تشییع آن جسم ارباً به ارباً تو را خیل ملت بیامد به پیمان  به آن خون جوشان و آن چشم بیدار  که در انتقامت برآریم طوفان به آن چشم بیدار کم‌خفتۀ تو که خفتند در راحتش خوفناکان  دلم می‌تپد در هوای ره تو  بلا گر ببارد ولو همچو باران  پذیرا شو این ران خرد ملخ را ولو نیست درخور به ملک سلیمان  
متن مداحی کرب و بلا غروب شده از جواد مقدم کرب و بلا غروب شده بارون می باره کوچه سینه زنی مان خیس است دوباره کرب و بلا چه سِرّیه بازم جامانده اَم من چه شب هایی را با اشک به صُبح رشاندم من را شکسته است بالی بده به قلبم حالی دور ضریحت غوغا جای من امشب خالی حرم غروب کرب و بلا خوا خوب هر شبم حرم پُر از برو و بیا خواب خوب هر شبم حرم ضریخ کبوتر ها خواب خوب هر شبم به اسم تو قسم آقا میخواهم بیایم کربلا کرب و بلا تنگ است دلم برای زیارت وقتش شده بیایم برای عرض اِرادت کرب و بلا خسته اَم از فراق و دوری من صبر اَیوب ندارم بس است صبوری دوباره ذکر یارب دلم گرفته است امشب دَم همه دَم با گریه دَم میگیرم یا زینب حرم بهشت یه باغ سبز خواب خوب هر شبم حرم ضریح چراغ سبز خواب خوب هر شبم حرم نفس،نفس دعا خواب خوب هر شبم حرم زیارت عاشورا خواب خوب هر شبم به اسمت قسم آقا میخواهم بیایم کربلا کرب و بلا ممنوتم بیای تو خوابم انگار تعارف داری با دل خراب من کرب و بلا یادش بخیر نگاه اول نگاه به طبل به خیمه گاه نگاه به مَقتل دوباره میگیرم پَر فقط به عشق دلبر از ته دل میخوانم حسین غریب مادر حرم عَلَم پُر از دخیل خواب خوب هر شبم هوای بال جبرئیل خواب خوب هر شبم حرم یه شاه با کرم خواب خوب هر شبم حرم،حرم،حرم،حرم خواب خوب هر شبم به اسمت قسم آقا میخواهم بیایم کربلا
نوحه دلم گرفته،بازم چشام بارونیه وای وای خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه وای وای شهید گمنام سلام خوش اومدی مسافر من خسته نباشی پهلون شهید گمنام سلام پرستوی مهاجر من صفا دادی به شهرمون وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید تو مگه کجا بودی وقتی رسیدی کوچه ها نسیم کربلا رسید تو مگه کجا بودی وقتی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد مگه با آقا بودی؟ وقتی رسیدی همه اشکا مثل زهرا (س) میچکید تو مگه کجا بودی شهید گمنام دوباره زائرت شدم وای وای شـهید گمنام بازم کبوترت شدم وای وای شهید گمنام بگو بگو به من حرف دلت رو تا کی میخوای سکوت کنی شهید گمنام سلام خوش اومدی شهید گمنام بگو پس کی میخوای فکری برای بغض توی گلوت کنی راستی هنوز مادر پیرت تو خونه منتظره چرا اینجا خوابیدی راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب میپره چرا اینجا خوابیدی راستی بابات چند ساله دق مرگ شد و عمرش سر اومد خدا رحمتش کنه راستی کسی نیست مادر و حتی یه دکتر ببره چرا اینجا خوابیدی خودم میدونم شرمنده پلاکتم وای وای مدیون اشک فرزند بی پناهتم وای وای حق داری هر چی بگی تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق میکنم حق داری هر چی بگی به روم نیار گلایه هاتو خودم دارم دق میکنم باشه دیگه کل وصیت هاتو اجرا میکنم تو فقط غصه نخور باشه دیگه دعا برا یوسف زهرا میکنم تو فقط غصه نخور باشه دیگه کاری برا غوغای محشر میکنم تو فقط غصه نخور باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر میکنم تو فقط غصه نخور
. تنها ،سردار صحرا ۲ آه و ناله ی زهرا ۲ شاید این آخرین باریه که روبرم راه میری برادرم میزنم بوسه به زیر گلوت لحظه ی آخر خواسته مادر آه و واویلا از همون روز ورودم آه و واویلا خواهرت برات بمیره آه و واویلا بگو موهاتو نگیره آه و واویلا این که افتاده امیره دست و پا نزن تو بروی خاک مولانا حسین روحی بفداک 🎤علی علیپور _ بند اول . سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت کشته ما رو بوی آب قربون زخم دهنت بهتره باد بوزه فقط به قصد تن تو بهتر از خاک مگه هست تا بشه پیراهن تو عالمو بی قرار کنم خیمه هاتو چی کار کنم خودم پناه عالمم کدوم طرف فرار کنم بند دوم . نمیشد حداقل طبق شریعت بکشن مگه میشه کسی رو این همه ساعت بکشن بهتره پا نکشی این همه غوغا نکنی اگه میخواهی پامو به مقتل خون وا نکنی وقت جدا شدن که نیست رفتی و دست من که نیست اشاره میکنی نیا قتلگاه جای زن که نیست بند سوم . من نذاشتم که بره زحمتای حیدر هدر تاری از موی منو حتی ببینه یه نفر کو ابالفضل که بیاد دردمو درمون بکنه بره از خیمه من خولی رو بیرون بکنه از این معرکه دست بکش نکش منو نفس بکش فقط یه داد غیرتی سر شمر و شبث بکش بند چهارم . شب جمعه بود مادرم میگفت این نوحه رو بدید مقبل بنویسه بی حیا قاتل افتاده شاه در مشکل عذاب میدن حتی به مرکب هاشون آب میدن سرت جنگه تشنه سر میبُرن که وقت تنگه شب جمعه بود مادرم میگفت،این روضه رو بدید ریان بگه از تنِ به خون غلطان، عطشان بدتره یا عریان چه نامردن سخته آب از دشمن طلب کردن جواب سنگه تشنه سر میبُرن که وقت تنگه شمر اگه بره سنان نمی‌گذره تو قتلگاهِ تو زمان نمی‌گذره حتی ازت دمِ اذان نمی‌گذره ...................... ‍ مرادقلی‌: حسین جان.. یه یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنارِ تنِ بی سرت کاسه ی آب گذاشتم واویلا حسین جان... تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیرِ نیزه واویلا صدا میزدم مادرت رو، یا مظلوم نشون میدادم حنجرت رو، یا مظلوم صدا میزدم مادرت رو، یا مظلوم به دامن بگیره سرت رو، یا مظلوم "حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان" حسین جان.. به صجرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا.. تاحالا، از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اون قدر جسارت واویلا.. به آتیش کشیدن حرم رو،یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو، یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو، با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم "حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان" بمیرم، گلوی بریدت همیشه به یادم میمونه روی چادر سوخته ی من هنوز رد خونه واویلا.. بمیرم، که تو نیزه خوردی و اون نیزه معلومه داغ بود خدا میدونه واسم اون بدترین اتفاق بود واویلا.. سر تو که رو نیزه ها رفت، یا مظلوم همه ش چادرم زیر پا رفت، یا مظلوم جلو چشم نامحرما من، افتادم پناه غریبیم کجا رفت، یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو، یا مظلوم به دامن بگیره سرت رو، یا مظلوم به لحظه ی بریدن سرت آه میکشم برای پاره های پیکرت آه میکشم به اشک و ناله های خواهرت آه میکشم برای ضجه های مادرت آه میکشم از گودال صدا میاد شمر داره کجا میاد خولی داره واسه چی سمت قتلگاه میاد .____________________ رفع خطر زِ قتلگاه کن ، پسرم پسرم پسرم رحم به اهل خیمه ها کن ، پسرم پسرم پسرم میاد صدای پای قاتل ، پسرم پسرم پسرم پشت سرت رو هم نگاه کن ، پسرم پسرم پسرم اومدم اما قتلگاه جا نیست ، به روی سینه که جای پا نیست سینه و چکمه ، نفسات تنده ، میبُره اما خنجرش کُنده ... وای وای وای ، وای وای وای ، بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ ... کرب و بلا و آفتابش ، پسرم پسرم پسرم تشنه که این نشد جوابش ، پسرم پسرم پسرم قربونی رو که سر میبُرن ، پسرم پسرم پسرم نمیکُشن تا ندن آبش ، پسرم پسرم پسرم وقتی عمامت از سرت افتاد ، وسط مقتل مادرت افتاد چادر مادر فرش گودال شد ، زیر این نعلا هِی لگدمال شد ... وای وای وای ، وای وای وای ، بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ ...
4_5866375742320807697.mp3
16.49M
تنها ،سردار صحرا آه و ناله ی زهرا
⚫️ 🔘 ⚫️ ▪️در کمال وقارو زیبایی ▪️حاج قاسم شدی تماشایی ▪️پدر کفر را در آوردی ▪️با ولای علی به تنهایی ▪️مالک اشتر سپاهِ ولی ▪️ای که چون ذوالفقار مولایی ▪️خون و یادت همیشه جاوید است ▪️تا ابد در قلوب شیدایی ▪️سخت ما انتقام میگیریم ▪️از حسودان کور دنیایی ▪️میرسد روز مرگ اسرائیل ▪️میرسد لحظه صف آرایی اما ▪️مثل قاسم تنت شده خونی ▪️همچو اکبر اربااربایی ▪️دست هایت بریده شد، آری ▪️مثل عباس مثل سقایی ▪️بدنت سوخته میان شرر ▪️این هم ار داغ های زهرایی ▪️خوب شد خاتمت به دستت بود ⬅️(امان امان ... قربون آقایی برم وقتی ساربان همراهی کرد کاروان رو رسیدند کربلا... ابی عبدالله پول داد لباس داد به ساربان... هر چی خواست ابی عبدالله داد.. اینا خانواده کرمند اما همچین که داشت میرفت ..یه وقت زینب (س) نگاه کرد، دید ساربان نگاش به انگشت و انگشتر حسینه... اما چکار کرد صبر کرد تا غروب عاشورا وارد گودال شد دید دیر رسیده چیزی دیگه برا غارت نمونده ...دید زیر نور مهتاب انگشتر آقا داره برق میزنه امان امان... هر کاری کرد انگشتر از انگشت بیرون نیومد😭😭😭 🔹یا حسین یا حسین.... ⬅️بگو یا حسین تا این دلت قرار بگیره قربون دل داغدارتون بشم ... ناله بزن ناله بزن بیاد غریب کربلا 🔸حسین.... ⬅️بدن رو یا از سر میشناسند یا از لباس... فدای اون آقایی بشم وقتی بی‌بی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد... 🔳آخ گلی گم کرده ام میجویم او را 🔳به هر گل میرسم میبویم او را آخ 🔳گل من یک نشانی در بدن داشت 🔳یکی پیراهن کهنه به تن داشت یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده آخ 🔳گل گم گشته ات خواهر منم من 🔳سرور سینه ات خواهر منم من) ▪️خوب شد خاتم به دستت بود ▪️بر سرت نیست جنگ عُدوانی ▪️خوب شد دخترت کنارت نیست ▪️تا بگوید به ناله،، بابایی ⬅️میخوام بگم حاج قاسم اگه بدنت اربا اربا شد اگه دست از بدنت جدا شد دیگه دخترت کنارت نبود ببینه.. دیگه دخترت نبود کنارت بدنت ناله بزنه ☑️فدای اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته ..... 🔲《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》 "عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟ عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟ بی‌بی فرمود : سکینه جان 🔲 [[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]] عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابات حسینه ناله داری ناله بزن یا حسین.... یا حسین..... 🌷
متن روضه و مقتل شهادت# امام حسین علیه السلام- نیزه میرفت و برمیگشت # سیدمهدی میرداماد ▪️▪️🥀▪️▪️🥀▪️▪️🥀   نیزه  میرفت و برمیگشت .. کاشکی داد بزنی خیلی این کلمه هارو نشنویم بهتره .. نیزه  میرفت و برمیگشت .. چشماش  باز و بسته میشد هرکس  تو مقتل می اومد اونقدر  میزد خسته میشد .. خداکنه متوجه نشی من چی گفتم .. یه چیزی بگم سر بسته؛ خبر داری کشتنِ ارباب ما سه ساعت طول کشید؟.. چرا؟ زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید .. پیراهنش رو نه میدونید کیه میخواید هتک حرمتش کنید؟!! .. آی نا مسلمونا باید اول بکشید بعداً غارتش کنید .. آدم زنده رو غارت نمیکنن .. حسین ... لب هاش  مثلِ چوبه خشکه تشنه ست  دائم از حال میره خواهر  رویِ تل ایستاده مادر  تویِ گودال میره .. آتیش به ما نزن اینقدر پنجه رو خاکِ کربلا نزن رو سینه اومدن زیر دستُ پاهاشون اینقدر دستُ پا نزن دق میکنم حسین دست و پا هم میزنی زهرا رو صدا نزن آه .. یه تیکۀ مقتل رو میگم که بیچارم کرده .. وقتی افتاد از اسب ، وقتی تیرُ از کمر کشید دسته دسته میریختن حسینُ بکشن.. ، منصرف میشدن برمیگشتن .. دسته دسته میومدن تو گودال شمشیر بکشن ، چهره‌ی حسینُ میدیدن میگفتن ما پسر پیغمبر و نمیکشیم .. مینداختن شمشیر هارو میرفتن حتى جاءه رجل من كندة .. یه بی حیا اومد .. يقال له مالك بن النسر .. اسم نحسش مالک ابن یسره .. مال همین یکی دو ساعت دیگه س .. یه نگاه به حسین کرد فشتم الحسين .. شروع کرد به حسین ناسزا گفتن .. فحش میداد .. ناسزا میگفت .. ابی‌عبدالله چشماشُ ُ بست .. آه .. یه سیلی تو صورت آقای ما زد .. وضربه على رأسه الشريف بالسيف .. این مال الانِ  لال بشه کسی غیر عاشورا این حرفُ بزنه .. خنجر نمیبره .. هیچکسی قربونی رو تشنه سر نمیبره هی ضربه میزنه .. هیچکسی اینجوری سر از پیکر نمیبره انصافتون کجاست .. هیچکسی انگشتُ واسه انگشتر نمیبره حسین ... میخوای مثل مادرش بگی؟ بُنَّی .. حسین ... عریان  روی خاک اُفتادی زهرا  چادر روت میندازه مرهم  رو زخمات میذارن اما  با نعلای تازه .. ای شاه کم سپاه .. پناه عالمیان  زینب مونده بی پناه از روی نی ببین .. که دارن حرومیا میرن سمت خیمه گاه گوشواره میکشن به کجا فرار کنن دخترهای بی پناه به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدن من .. وای .. حسین ...   ▪️▪️🥀▪️▪️🥀▪️▪️
. سلام الله علیها ✍ شیر ایثار و ادب نوشانده ای عباس را پای درس معرفت بنشانده ای عباس را ازهمان روزنخست،ای مادرسردارعشق نوکر دلبند زهرا خوانده ای عباس را جلوه مشی ووفارا،تونشانش داده ای ازولای بی حسینش رانده ای عباس را خلعت فرمانبری از زاده خیرالنساء برقدطوبائی اش پوشانده ای عباس را خون شور و همت و مردانگی رافاطمه در رگان غیرتش جوشانده ای عباس را روضه زهرابرایش خوانده ای ازسوز دل سالهاازغصه اش درمانده ای عباس را زیر بار روضه های جانگداز فاطمه دلغمین و خسته و وامانده ای عباس را ناله ویلی علی شبلی چه کرده با دلت هرم اندوهت به دل گنجانده ای عباس را بی شکیب و بی بنینت کرده اند،ام البنین حیف از کرببلا جامانده ای ،عباس را گرچه از داغ پسرهایت بقیع را سوختی اشک از بهر حسین افشانده ای عباس را @navaye_asheghaan
. آسمان معرفت را ماه دل آرا تویی مهر پر مهر سپهر خالق یکتا تویی ازنگاهت جلوه گرباشد فروغ ایزدی درمسیرحق پرستی عبدبی همتا تویی همسر شیرخدا بودن برایت فخر بود خانه دار باوفای خانه زهرا تویی اسوه ات دخت نبی بودوبرایت ارج داشت رهرو راه عزیز سید بطحا تویی ازقدومت بیت حیدربوی زهرا راگرفت مادر عباس و شیر بیشه طاها تویی شرح اوصافت نباشد لایق وصف کسی درمقامت حسن ونیکی قطره ودریاتویی ای علی رافاطمه،ای فاطمه بهر علی آنکه باشد التیام حیدر از غم ها تویی داغ زهرا مرتضی را کرد بیتابش دگر آنکه قوت داد بر جان و دل مولاتویی دامنت دانشگه عباس وعون وجعفراست درحیا و شرم چون انسیه الحورا تویی برتوزیبدخوانده است مادرتورادخت علی مظهر زهرا برای زینب کبرا تویی آسمان پیش مرامت خم شودتعظیم وار واجب التکریمی و روح نجابت هاتویی در میان آسمان طاعت و دلدادگی فاش گویم،کوکب زیباتر از زیبا تویی مادر گیتی نزاید چون تو الگوی وفا یکه تاز عرصه شور آور دنیا تویی گوهر نایاب دریای رشادت کیست؟تو اختر برج عفاف عالم بالا تویی توشجاعت زاده ای وباشهامت شهره ای آنکه شیرغیرتش پرورده چون سقاتویی آنکه ازعشق حسین وجانثاری دررهش چشم پوشیدازهمه هستی خود،تنهاتویی خوانده ای خود راکنیززینب وبیت علی گرچه باشد خادمت چون ساره وحواتویی باب حاجات تمام عالمی،ام البنین عاصیان راشافع یوم الجزا فردا تویی ازکمال تو پسرهایت نصیبی برده اند دروقار و عزت و افتادگی والا تویی در شب تاریک و ظلمت پرور دین خدا ماه عالمتاب ونورانی تراز پیدا تویی ناله هایت شعله ورمیکرد جان ناله را آنکه باآهش شرار افکندبراعداتویی گریه کن های نوای گریه ات افلاکیان بانی بزم عزای شاه عاشورا تویی علقمه درانتظارمقدمت خون گریه کرد مادر غم پرور سردار تاسوعا تویی باورت هرگزنمیشد بی بنینت کرده اند صاحب نام آوران عرصه هیجا تویی حیف شدضرب عمودی فرق عباست درید دست اوازتن جدا شد،آب شدسقاتویی حیف شد آبی نشد سهم گلوی تشنگان تشنگی سوزاند جان دختر و بابا،تویی @navaye_asheghaan
. ای کنیز خانه ی خیرالنسا ام البنین خانه دار خانه ی شیر خدا ام البنین فاطمه نامی وزهرا سیرتی وصولتی اسوه ی تو دختر بدرالدجا ام البنین آیه های حق پرستی منجلی ازروی توست تواطاعت زاده ای برمرتضا ام البنین ازخضوعت آسمان پیش توسرخم میکند درحیا و شرم هستی مقتدا ام البنین لحظه ای غافل نبودی از حسین فاطمه بوده ای مادر برای مجتبا ام البنین داده ای شیر وفا داری به عباس علی کرده ای تدریس اودرس وفاام البنین بی حسین دنیابرایت ازقفس هم تنگتر باحسین باشد چوعرش کبریا ام البنین جعفروعثمان وعون وساقیت راخوانده ای خادمان درگه خون خدا ام البنین زینب از تو غیرتکریم و ارادتها ندید مادری نه،خادمی کردی ورا ام البنین روزاول گفته ای خاک قدوم زینبی خاک پایت هست اکسیرشفاام البنین سینه ات پربودازعشق حسین وفاطمه آشیانت بود چون دار الشفا ام البنین حیف شد کرببلا ازتو گلانت را گرفت لاله هایت گشت پرپرازجفا ام البنین حیف شد عباس راازتوگرفتند کوفیان دستهایش شد از آن پیکرجدا ام البنین حیف شد عثمان و عون و جعفرت غرق خون بودند روی خاکهاام البنین خوب شدکرببلا راتوندیدی، تا شود قامت تو ازغم و غصه دوتا ام البنین خوب شد کرببلا را تو ندیدی،فاطمه خیمه هاشدغرق درشورونوا ام البنین توکجابودی ببینی پیکر عباس گشت پاره پاره از دم شمشیرها ام البنین تو کجا بودی ببینی از تن پور علی سربریدندتشنه ازسمت قفاام البنین تو کجا بودی که زینب را میان سلسله برده اند بی معجرازکرببلا ام البنین سیلی وشلاق وکعب نی به همراه لگد بود سهم زینب دردآشنا ام البنین دختر حیدر کجا و کوفه و شام بلا دست نامحرم کجا،زینب کجا ام البنین از غم بزم می وکاخ یزید وشامیان سوخت جان دخترشاه ولا ام البنین @navaye_asheghaan
شبی از ناله چنان شام غریبان دارد همچو زینب غمی از داغ شهیدان دارد به لبش نام حسین وبه دلش داغ حسین آنقدرگریه نموده ست،به لب جان دارد باوجودیکه نبوده ست وندیده ست،ببین همچو زنهای حرم ناله و افغان دارد عوض آنکه بگرید ز برای عباس اشک افشان به لبش ذکرحسین جان دارد از لب تک به تک اهل حرم روضه شنید روضه هایی که نشان از دل سوزان دارد باورش هیچ نمیشد که تنی پاشیده غرق در خون اثراز سم ستوران دارد از غم کشته بی آب و به یاد عطشش چشم سیراب زاشک ولب عطشان دارد اززمانیکه شنیده ست حسینش زار شد قلب آشفته و احوال پریشان دارد میکشد ام بنین را غم و اندوه،مگر چقدر تاب وی از داغ عزیزان دارد؟ خونجگر گشته بسان همه دخترکان دیده ای خون شده چون چشم یتیمان دارد اسلام مولایی👆 تک و تنها به بقیع رفته و غوغا می کرد چشمِ هر سوخته ای ،پهنه ی دریا می کرد با قدی خم به سرش می زد و می رفت ز حال با همین سر زدنش..بابِ سخن وا می کرد با سرانگشتِ خودش خطّ و خطوطی می زد وَ سپس ناله و اندوه...مهیّا می کرد صورتِ قبر برایِ پسرانش می ساخت وَ همانجا به دمی محشرِ کبرا می کرد روضه خوان بود و خودش گریه کُنی بی پروا با کلامی ،نَفَسی ولوله برپا می کرد خدمتی کرد به اولادِ علی بی منّت.. او کنیزیِ درِ خانه ی زهرا می کرد بر حسین ابن علی عاشقِ شوریده شد و بر قد و قامتِ او خوب تماشا می کرد وَ پس از روزِ دهم تا دمِ مردن یکسر.. ضجّه ها می زد و با خویشتن آوا می کرد حضرت اُمّ بنین با دلِ خونش هر روز تک و تنها به بقیع رفته و غوغا می کرد محسن راحت حق👆 تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع مادرِ حضرتِ عبّاس ، پریشانِ توأیم سال ها در به درِ سفره ی احسانِ توأیم تو که بودی؟ که خدا همسرِ مولایت کرد؟ تو چه کردی؟ که چنین غرقِ تَوَلّایت کرد؟ مادرِ چهار گلِ حضرتِ زهرایت کرد صدفِ گوهرِ نایاب... چو سقّایت کرد با تواضع ، به درِ خانه ی مولا رفتی این چنین بود ، که تا عرش تو بالا رفتی سائل آمد به درِ خانه ، تفضّل کردی تو به اولادِ نَبی ، خوب توسّل کردی زحمتِ حاجتِ دنیا ، که تقبّل کردی لطف کردی و مرا نیز تحمّل کردی بابِ حاجاتِ همه ، نامِ شما باشد و بس چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس پسرانت همه رفتند ، تو تنها ماندی سال ها گریه کنِ بچّه ی زهرا ماندی مرحمِ زخمِ دلِ زینبِ کبریٰ ماندی همه رفتند به یاریِ حسین... جا ماندی پسرت نقشِ زمین شد ، به غمش خندیدند همه بر مشک و دو دستِ قلمش خندیدند زینبت گفت «حسین» و... جگرت تیر کشید تا شنیدی که سرش رفت... سرت تیر کشید وسطِ کوچه نشستی... کمرت تیر کشید گفت «انگشتر» و... هی بال و پرت تیر کشید بخدا سوزِ دلت ، کرده دلم را بی تاب قدری آرام بخوان روضه برای ارباب روضه ای از سَرِ احساس... دلت ریخت بهم رنجِ پرپر شدنِ یاس... دلت ریخت بهم خنده ی دشمنِ خنّاس... دلت ریخت بهم روضه ی حضرتِ عبّاس... دلت ریخت بهم رفتنی گشته ای از بس که بزرگ است غمت کاش میشد که بسازیم به زودی حَرَمت بعدِ زهرا تو شدی مادرِ ما نوکرها سایه ات کم نشود از سَرِ ما نوکرها تو نظر کن به دلِ مضطرِ ما نوکرها وقفِ عباسِ تو ، چشمِ تَرِ ما نوکرها ما همه نوکر و درمانده ی فردای توأیم تو هنوز امِّ بَنینی و پسر های توأیم پوریا باقری👆 @navaye_asheghaan
|⇦•ای لشکر صاحب زمان،... تقدیم به روحِ ملکوتیِ سردارِ رشیدِ اسلام ، کابوسِ جبهۀ استکبار شهید حاج قاسم سلیمانی با نوای کربلایی علی حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای لشکر صاحب زمان، آماده باش، آماده باش بهر نبردی بی امان، آماده باش، آماده آماده باش با علی علی، همیشه ما به زیر دینیم ذوالفقار مرتضاییم ما یار سلیمانیِ ارباب حسینیم مثل قاسم، جان فداییم شبیه طوفان، شبیه رهبر شبیه سردار، با شور و باور رجز می خونیم علی یا حیدر لبیک، علی یا حیدر شیر دلاور اومده، میر و سپهدار حسین میلرزه میدون زیر پاش، عباس علمدار حسین سردارِ حسین سید و سالار علمدار که پناهه کاروانه سقای رشیدِ حرمِ شاهِ عالم باب حاجات جهانه علم میکوبه، علمدار ای جان حسین ای جانان، شکوه ایمان تمنا دارم، بيا جان بستان لبیک، اباعبدالله ما لشکرِ، سینه زنا، آزاده‌ی آزاده ایم به امرِ فرمانده همه، آماده‌ی آماده ایم فرمانده ی لشکر، یل اُم البنینه ایها الناس، بسم الله این ارتش میلیونیِ تو اربعینه وَ فَدَیکَ ثارالله می خونیم اَشهد، شبیه یاران حسین ای جانان، شکوه ایمان تمنا دارم، بیا جان بستان لبیک، اباعبدالله
hoseyni_sardar_soleymani.mp3
4.43M
|⇦•ای لشکر صاحب زمان... تقدیم به روحِ ملکوتیِ سردارِ رشیدِ اسلام ، کابوسِ جبهۀ استکبار شهید حاج قاسم سلیمانی با نوای کربلایی علی حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ : ‏شعب ابیطالب گرسنگی بود و تشنگی و محرومیت از همه ی امکانات اولیه ی زندگی؛ کسانی حق دارند به شرایط شعب ابیطالبی اعتراض کنند که در این ۴۳ سال در فقر مطلق شعب ابیطالبی زیسته باشند؛ نه کسانی که فقط قیمت یک لباس یا کفش برندشان به اندازه خرجی یک ماهِ یک خانواده کم در آمد است.