eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
392 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
hoseyni_sardar_soleymani.mp3
4.43M
|⇦•ای لشکر صاحب زمان... تقدیم به روحِ ملکوتیِ سردارِ رشیدِ اسلام ، کابوسِ جبهۀ استکبار شهید حاج قاسم سلیمانی با نوای کربلایی علی حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ : ‏شعب ابیطالب گرسنگی بود و تشنگی و محرومیت از همه ی امکانات اولیه ی زندگی؛ کسانی حق دارند به شرایط شعب ابیطالبی اعتراض کنند که در این ۴۳ سال در فقر مطلق شعب ابیطالبی زیسته باشند؛ نه کسانی که فقط قیمت یک لباس یا کفش برندشان به اندازه خرجی یک ماهِ یک خانواده کم در آمد است.
. 🍁🍁🍁 ✅بنداول دارم میرم. باقلبی آروم از دنیا دارم میرم. کنارحضرت زهرا(س) دلم تنگه برای سرور مولام دلم تنگه برای کربلایی هام دلم تنگه برای گلهای یاسم براجعفر برا عثمان وعباسم دلم تنگه برا عبدالله واکبر(ع) برای عون. رقیه و علی اصغر(ع) دیگه بسه رسیده جون من برلب دلم تنگه. براحسین برا زینب(س) دلم تنگه دلم تنگه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بنددوم ابالفضلم. ای عباس رشید من ابالفضلم گل من ای امید من ابالفضلم بگردم دوره تو مادر ابالفضلم یل خوش قامت حیدر ابالفضلم. شدم بی کس تو این دنیا ابالفضلم. شدم بعد ازشما تنها ابالفضلم رسیده بر لبم جونم ابالفضلم شب و روز روضه می خونم ابالفضلم. چقد قبر تو شد کوچک ابالفضلم این قبر توست یا یک کودک ابالفضلم شکسته پرُوبال تو ابالفضلم شیرم مادر حلال تو ابالفضلم ابالفضلم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بندسوم ابالفضلم بریدن دست و بازوتو ابالفضلم زدن تیر چشم و ابروتو ابالفضلم شنیدم هستی زینب(س) توعلقمه رو خاک افتادی ازمرکب ابالفضلم تو هم مثل بابات حیدر ابالفضلم عمود خورد به سرت مادر ابالفضلم شنیدم بدتورو کشتن ابالفضلم سرت را روی نی بستن ابالفضلم شنیدم توی علقمه سرت بوده روی دامان فاطمه(س) ابالفضلم ابالفضلم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بندچهارم ابالفضلم شنیدم توی کربلا تنت افتاد به روی خاک این صحرا ابالفضلم. شنیدم من توی گودال تن خونیش به زیر مرکبا پامال شنیدم که تنش رو زیر رو کردن توی قلبش چندتا نیزه فرو کردن شنیدم من که خیمه هابه غارت رفت شنیدم من که زینب به اسارت رفت بعدتو شد سرحسین من جدا سر تو باحسین رفت روی نیزه ها حسین جانم حسین جانم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
1_1416204927.mp3
8.9M
‍ |⇦•بی تابم و حزینم.. و توسل ویژۀ وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 🎧 رضا نریمانی بی تابم و حزینم، من اُم بی بنینم رو خاک غم میشینم، من اُم بی بنینم .. سرمیذارم رو خاکِ غربتِ بقیع بیقرارم کنار تربتِ بقیع روز و شبها میگم با زهرا "حسین" ناله دارم میون هیات بقیع .. من مادرِ اباالفضل، مادرِ شهیدانم نوحۀ شب و روزم، ای وای حسین جانم سفره داره روضه هایِ ماتم حسینم مادرِ مدافعانِ حرم حسینم .. ــــــــــــــــــ شرمنده از سکینه م، من اُم بی بنینم وقتی علم می بینم، من اُم بی بنینم .. برنگشتی به خیمه آب آورم جاریه علقمه توو چشم ترم من خجالت زدم هنوز از رُباب وقتی میگه با گریه وای اصغرم .. گریون میشه مدینه، در غم عزیزانم نوحۀ شب و روزم، ای وای حسین جانم الگوی علم به دوش علم حسینم مادر مدافعانِ حرم حسینم ــــــــــــــــــ اُم الشهید دینم، من اُم بی بنینم داغ حسین رو سینه م، من اُم بی بنینم هرشب جمعه با دلِ مضطرم من عزادارِ شاه بی لشکرم روضۀ ما با فاطمه کربلاست توو مدینه باید باشیم بی حرم .. شبهای جمعه مثل، فاطمه پریشانم نوحۀ شب و روزم، ای وای حسین جانم تا همیشه زیر دین کرم حسینم مادر مدافعانِ حرم حسینم 🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
‍ ‍ 🍂🍁روضه و وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها شادم گدای حضرت ام البنین شدم عمری غلام همسرسلطان دین شدم بانو گدای حضرت عباس توشدم شادم فقیر جلوه احساس توشدم اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد... رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟ یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو.... ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه... صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین....
3080_سه_پنج_روزه_که_بوی_گل_نیومد_افتخ.mp3
8.07M
🕊﷽ 🎧 بـا نوای عليرضا افتخاری 🎧 🍁سه پنج روزه که بوی گل نیومد 🍁صدای چه چه بلبل نیومد 🍁روید از باغبان گل بپرسید 🍁یار 🍁چرا بلبل به سیل گل نیومد 🍁گلی که خود بِدادم پیچ و تابش 🍁به اشکِ دیدگانم دادم آبش 🍁به درگاه الهی کی روا بی 🍁گل از موُ دیگری گیرد گلابش 🍁ز گلبن چید گلچینی گلی را 🍁شنید از پی، صدای بلبلی را 🍁تو خوشبختی گلی چیدی و رفتی 🍁یار 🍁ندانستی که آزردی دلی را 🍁بی ته گلشن چون زندونه به چشمام 🍁یار 🍁گلستون آذرستونه به چشمام 🍁یار 🍁بی ته آرام و عمر و زندگونیم 🍁یار 🍁همه خوابه پریشونه به چشمام 🍁غمِ عشقت بیابون پرورم کرد 🍁یار 🍁هوای بخت بی بال و پرم کرد 🍁به موُ گفتی صبوری کن صبوری 🍁یار 🍁صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5915619264651329912.mp3
480.8K
سبک: 😭😭 مناجات با امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف همه جا  بروم  به  بهانه تو               که مگر برسم در خانه تو همه جا دنبال تو می گردم               که تویی درمان همه دردم یا ابا صالح مددی مولا نشوم به جز از تو گدای کسی           بی ولای تو من نکشم نفسی که  تو  لیلای  من  مجنونی           همه  هست  من  دلخونی یا ابا صالح مددی مولا اگرم نبود دل لایق تو              نظری که دلم شده عاشق  تو به خدا هستی همه هستم              به تو دل بستم به تو دل بستم یا ابا صالح مددی مولا دل خود زده ام گره بر در تو                 چه شود که رسم بر محضر تو من نا قابل به تو دل بستم                 نکشی  دامان خود  از  دستم یا ابا صالح مددی مولا همه درد و غمم، تو دوای منی          تو صفای صفا، تو منای منی تو گل زیبای منی مهدی           تو مه شبهای منی مهدی یا ابا صالح مددی مولا موضوع: عجل الله تعالی فرجه الشریف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 بسم الله الرحمن الرحیم جبین هرلحظه با تمام توان در کمین ماست ماری به نام نفس که در آستین ماست بیهوده نیست این عرق شرم بی‌امان بار گناه عمر به دوش جبین ماست باید چگونه رد شد از این عرصه‌ی مجاز؟ حالا که شکّ‌و‌شبهه عصای یقین ماست آن را به نرخ سوزش دل حفظ کرده‌ایم این آتشی که در کف دست است، دین ماست اسرار با گذشت زمان فاش می‌شوند وقتی که جز خدا کس دیگر امین ماست دنیا همیشه جمع نقیضین می‌شود زندان مومن است و بهشت برین ماست وقتی که نامه‌ی عمل ما سیاهه شد دیگر چه بحث دست یسار و یمین ماست با این وجود در گذر از پیچ‌وتاب حشر حبل‌المتین فاطمه حصن حصین ماست ✍ 📚 ....................................................................
میرزاوند التماس دعای فرج🍂🍁🍂 😭😭😭 سحر خیز مدینه کی میایی     الا ای بی قرینه کی میایی   قلوب شیعیان دریای خون       جهان پر شد زکینه کی میایی       عزیزم مادرت چشم انتظار است   دوای زخم سینه کی میایی         بگردم کوه به کوه صحرا به صحرا    ترا بینم به عینین کی میایی              کی میایی         کی میایی       کی میایی  .............    غم عشقت مرا بیچاره کرده      دل تنگ مرا صد پاره کرده   هوای دیدن روی تو یک عمر         مرا در کوچه ها اواره کرده   به تنگ امد دلم از این جدایی       عزیزم جان جانم کی میایی سراپا از غم هجر تو دردم       بیا ای نازنین  دورت بگردم  🍂🍁🍂 🖤
روضه حضرت زهرا(س )بعد شهادت دلا بیا به سرای علی سری بزنیم به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم خبر رسیده که این روزها علی تنهاست بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم نشد برای مریض علی گلی ببریم بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم کسی به گرد یتیمان او نمیگردد بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم کنون که جان علی خفته است در دل خاک بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم ( اصبغ ابن نباته میگه نیمه شب بود همسرم منو از خواب بیدار کرد گفت ببین خانه علی چه خبره - چرا این بچه ها امشب اینقدر گریه میکنن - گفتم زن شب از نیمه گذشته این بچه ها مادر از دست دادن - یه ساعتی میگذره آرام میشن - گفت نه - تو مادر نیستی نمیدونی بی مادری چقدر سخته - برو برام یه خبری بیار - میگه اومدم تا در زدم گریه ی بچه ها قطع شد - امیر المومنین دم درآمد - تا چشمش به من افتاد فرمود اصبغ مارو ببخش تا فاطمه بود خودش - حالاهم بچه هاش نمیزارن شما استراحت کنید - گفتم نقل این حرفها نیست چرا این بچه ها امشب اینقدر گریشون طولانی شده - به آستانه ی در نشست - فرمود یه شب من گریه میکنم حسنین دورم میگردن - یه شب زینبین گریه میکنن منو حسنین دلداریشون میدیم - یه شب حسن گریه میکنه منو زینبین و حسین غمخواریش میکنیم - اما هروقت حسین بهانه مادر میگیره همه ما بیقرار میشیم) ----- همرنگ صورت تو شده رخت ماتمم این جامۀ من است که باید به بر کنم مادر بیا دوباره مرا دراُحد ببر تا حمزه را زغربت بابا خبر کنم  
برای تو می نویسم تویی که جاودان در تاریخ ایران اسلامی ماندگار ماندی و به یگانه آرزوی دیرینه ات شهادت نائل گردیدی لیک دل مشتاقان روی و وجودت را محروم نهادی و چه سخت است بی تو حتی نفس کشیدن ما (بظاهر ) در نبودنت مثل ترا کجا دگر ببینیم آن مرد الهی را کجا ببینیم تاریخ به خود از مردان الهی می بالد ما همچون ترا دگر کجا ببینیم روح تو پر کشید به وصال حق پیوست ما آن رخ و روی الهی را کجا ببینیم امشب شب ماتم و غم و غصه ماست ما در این ماتم ، کجا حاج قاسم را ببینیم دلنوشته ای تقدیم به روح ملکوتی سردار متواضع و مهربان شهید حاج قاسم سلیمانی دلارام
خادم الحسین: ابالفضلش چنان باشد که این زن اینچنین باشد فقط عباس او کافی ست تا ام البنین باشد همانطوری که تنها فاطمه گشته حسین آور فقط این زن توانسته ابالفضل آفرین باشد رباب و زینب کبری عروس و دخترش هستند که بعد از فاطمه او باید ام المؤمنین باشد به دورنام او از چار سو عمری پسرهایش رکاب از نام خود دارند تا این زن نگین باشد تمام بچه هایش بهترند از دیگران اما یکی این بین چون عباس باید بهترین باشد رباب و زینب از عباس می خواندند قبل از او که قطعا روضه خوانِ خبره باید آخرین باشد وَ مادر روضه ی عباس را تا آب می خواند چرا که آخر این روضه باید نقطه چین باشد به سطح آب، عکس ماه می ریزد به هم گاهی ولی ماهش چگونه ارباً اربا بر زمین باشد حضورِ چار امامِ در بقیع و مادری یعنی؛ که بعد از مرگ هم باید که او ام البنین باشد مهدی رحیمی زمستان فاطمیه رفته اما دل شده از نُو حَزین از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین بانویی که اهل دل از او ادب آموخته عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور و شین در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر صِیحه ای زد، پاره شد بند دلش از این خبر وای از آن ساعت که او میگفت با آهِ غمین آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین جان او جان عزیزانم به قربان حسین گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت مرتضی شاهمندی بس که عشق آکنده در جانِ تو یا ام البنین عقل یکسر گشته حیرانِ تو یا ام البنین دامنت گر مهدِ عشقِ حضرتِ مَه می شود. چونکه دریاییست دامانِ تو یا ام البنین ساقیِ گلهای زهرا می شود در کربلا آنکه دارد شوقِ چشمانِ تو یا ام البنین آسمانت با ستاره شب به شب آذین شود ماه مهمانِ شبستانِ تو یا ام البنین بالهای زخمیِ عباس در پروازِ توست بوسه گاهش مهرِ دستانِ تو یا ام البنین آسمانِ کربلا خالی ز تصویرِ تو نیست هر نگاهش زخمِ پنهانِ تو یا ام البنین روضه ی گلهای تو تسکینِ قلبِ کربلاست مَشک پُر از اشکِ مژگانِ تو یا ام البنین تا ابد دامانِ دریایت ستایش میشود تا ابد سرسبز پیمانِ تو یا ام البنین واژه ی نامادری در شان و عنوانِ تو نیست هر چه مادر پس به قربانِ تو یا ام البنین هستی محرابی @navaye_asheghaan
خادم الحسین: گداى خوشه چينم تا قيامت خرمن او را كه حسرت مي كشد فردوس عطر گلشن او را چنان مشكل گشا ، باب الحوائج ، كاشف الكرب است گرفتند اوليا الله عالم دامن او را نديدم سربلندو سرفرازى را مگر اينكه بديدم محضر ام البنين خم گردن او را معين گشته مزد فاطميه دست اين بانوست كه معنا كرده سفره دار زهرا بودن او را اميرالمومنين همسر ، ابوفاضل پسر ، به به بنازم اين مقام و جاه و شأن احسن او را عباى مرتضى را وصله كه ميزد همه ديدند كه نخ ميكرد جبرائيل بعضا سوزن او را زيارت ميكنم جاى رباب و نجمه و زينب مزار اطهر او را ، معلا مدفن او را اگر ديروز جارو كرد زير پاى زينب را كنون جارو كشند اينسان ملائك مسكن او را چنان جانسوز مرثيه ميان كوچه سرميداد كه ميديدند مردم گريه هاى دشمن او را به او گفتند عباست صدا ميزد حسينم كو؟ نشانش داد زينب پاره ى پيراهن او را اگرچيزي جز اين ميماند از عباس ، ميدادند فقط دادند دستش تكه تكه جوشن او را عمود آهنين ، تير سه شعبه ، نه نه اينها نه فقط شرم از رباب انداخت بين خون تن او را رباب از در كه مي آمد دل ام البنين ميريخت غم لالايي اش ميبرد بالا شيون او را محمدجواد پرچمی تو شاهکار عشق بازی در زمینی تو دست پنهان خدا در آستینی اُمُّ الادب ، اُمُّ الوفا ، اُمُّ البنینی دلگرمی نسل امیرالمومنینی در پیشگاه تو ادب تعظیم کرده قرص قمر میر عرب تعظیم کرده مانند نور آمدی تابیدی و بعد با دست زهرا مورد تأییدی و بعد خود را دم بیت ولایت دیدی و بعد آن چارچوب سوخته بوسیدی و بعد گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم من آمدم دستان زینب را ببوسم دیدی چگونه گریه کن ها گریه کردند غمدیده ها با یاد زهرا گریه کردند با نغمه ی لب های مولا گریه کردند یا فاطمه می گفت هر جا گریه کردند آن روز تنها خواهش قلبت همین شد یا فاطمه تبدیل بر اُمُّ البنین شد شهر مدینه در هیاهو زین خبر شد شکر خدا ام البنین صاحب پسر شد اما کلامی باعث خون جگر شد زخم زبان ها بر دل تو؛ نیش تر شد گفتند: بانو بعد ازین کم میگذارد بر این یتیمان دیگر او کاری ندارد اما دهان یاوه گویان را تو بستی پای قرار خویش با زهرا نشستی دیدند از جام رضای یار مستی چون رشته ی فرزند و مادر را گُسستی گفتی اگرچه بین تان خیلی عزیزم در خانه عباسم غلام و من کنیزم زینب تو را با نور ایمان آشنا کرد با یک نظر دلداده ی آل عبا کرد برآتش عشقش تو را هم میتلا کرد آن قدر؛ پیشت صحبت کرببلا کرد تا اینکه شاخ و برگ هایت پر ثمر شد دار و ندارت چهار فرزند پسر شد کم کم پسرهای تو بال و پَر گرفتند دور و بَرَت را مثل یک لشگر گرفتند درس شجاعت از خود حیدر گرفتند بوی امیر فاتح خیبر گرفتند گوییم از اوصاف عظیم تو همین حد زینب پس از زهرا تو را مادر صدا زد ای وای از روزی که قلبت را شکستند حجاج زهرا بار بیت الله بستند دیدی همه سرها گرفته روی دستند با چه شکوهی بین محمل ها نشستند بر زانوی عباس زینب پا گذارد شُکر خدا که محمل او پرده دارد اما پس از شش ماه شام غم سحر گشت با دیدن یک صحنه ای چشم تو تر گشت از این مصیبت عالمی خونین جگر گشت باور نمی کردی ولی دل با خبر گشت بالاترین روضه همین در عالمین است از راه آمد زینب اما بی حسین است فریاد زد اُمُّ البنین گیسو سپیدم مادر نبودی عصر عاشورا چه دیدم از خیمه تا گودال با زحمت دویدم با دست خود از پهلویش نیزه کشیدم اُمُّ البنین تاج سرم را سَر بریدند پیراهنش را از تَنَش بیرون کشیدند مادر نبودی گوش کن پس این خبرها از داغ عباس تو خم گشته کمرها واشد به روی من نگاه رهگذرها چادر به سر؛ دارد دویدن دردسرها عباس رفت و آبروی خواهرش رفت دعوا شد و چادر ز روی خواهرش رفت اُمُّ البنین اول دو بازویش بهم ریخت تیری رسید و چشم و ابرویش بهم ریخت ضرب عمودی آمد و رویش بهم ریخت تا روی نیزه رفت گیسویش بهم ریخت عباس نامردی عمود آهنین خورد بی دست از بالای مرکب بر زمین خورد دروازه ی کوفه قیامت ساختم من بر مرکب طوفانِ خطبه تاختم من تا چشم روی نیزه ها انداختم من در یک نظر عباس را نشناختم من از درد غیرت صورتش چرخاند مادر بستند او را تا به نیزه ماند مادر مادر دعا کن منتقم دیگر بیاید چون او گره از اَبروی زهرا گشاید صحن و سرایی در بقیع بر پا نماید پایان هر روضه دعا کردیم شاید ما کاشف الکرب امام خویش گردیم دار و ندار خویش نذر یار گردیم قاسم نعمتی  @navaye_asheghaan
Shab1Fatemieh1-1398[02].mp3
16.37M
▪️خدا ازت قبول کنه سردار 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🏴
. 🎤 بیایید یتیما برا گریه زاری قراری نمونده برا بی‌قراری چه شب‌های تاری نگید به بچه‌هاش که می‌میرن نگید که دستشو جدا کردن نگید که پیکرش پر از زخمه دوباره کربلا به پا کردن پناه این قبیله رو کشتن شکسته قلب مو سفیدامون به خون نشسته چشم مادرها یثیم شدن بچه شهیدامون «آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه» نگاهش هنوزم جلو چشممونه شکوهش یه دریاس دلش آسمونه بگید که بمونه می‌سوزه خیمه‌ی دلای ما بگید علمدارو که برگرده بشکنه اون دستی که ناغافل ما رو عزادار غمت کرده فدای اون دست پر از زخمت انگشتر عقیقتو قربون با رفیقت پرکشیدی آروم هم تو و هم رفیقتو قربون «آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه» رسیده یه مادر که واکرده آغوش یه مادر که دستی گرفته به پهلوش چه زخمیه بازوش توو فاطمیه اجرتو بردی خدا ازت قبول کنه سردار مادرت اومده به استقبال سرت رو از رو خاک غم‌ بردار اگر هنوز به سختی راه می‌ره اگر که چشماش هنوزم تاره خودت براش روضه بخون امشب برای چشمایی که می‌باره «آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه» حبيبَنِ كانا، وروحاً بجسمَينْ دو دوست بودند و یک روح در دو بدن رفيقَينِ عاشا، وماتا رفيقَينْ با هم زیستند و با هم از دنیا رفتند وداعاً وداعا خداحافظ، خداحافظ من أنتما؟! يا كلَّ أحزاني شما دو تن که هستید؟ ای همه غم‌های من في العيشِ في الموتِ رفيقانِ در زندگی و مرگ رفیق هم بودید آهٍ وداعاً يا أبا مهـدي آه، خداحافظ ای ابومهدی آهٍ وداعاً يا سُليمانـي آه، خداحافظ ای سلیمانی يا «قاسمُ» جسمُكَ بالنزفِ ای قاسم! خونریزی جسمت يُشبهُ نزفَ النحرِ في الطفِّ مانند خونریزی رگ‌های بریده در کربلاست يكفيكَ فخراً كنتَ مقتولاً همین قدر افتخار برایت کافی است مثلَ أبي الفضلِ بلا كفِّ! که مانند ابوالفضل (ع) بی‌دست کشته شدی «واويلاه واويلاه واویلاه» واویلا... واویلا... واویلا... خذ الدمَّ واصعَدْ، بنصرٍ مؤزّرْ خونت را بگیر و بالا پیروزمندانه برو ونَمْ مُطمئناً، فحتماً سَنَثْأرْ و آرام بخواب، که ما حتما انتقام خواهیم گرفت سنثأرْ سنثأر انتقام خواهیم گرفت، انتقام خواهیم گرفت أصنامُ «أمريكا» معَ العـارِ بت‌های آمریکا ننگین هستند حتماً سنُصْليها لظى النارِ حتما آنها را به زبانه‌های آتش می‌افکنیم لن نستهينَ بالدمِ الجــاري هرگز این خون جاری را خوار نمی‌داریم أبشِــرْ «سُليمـانيُّ» بالثـارِ به «سلیمانی» بشارت انتقام بده هذي دماكَ الثورةُ الكبرى این خون تو، بزرگترین انقلاب است من كربـلا مدّت لنا نحـرا که از کربلا برای ما امتداد یافت لا لا تمُتْ .. عِشْ مرّةً أخرى نه، نمیر... بلکه یک بار دیگر زندگی کن وارسُم لنا من نِزفكَ النصرا و از خون ریخته‌ات پیروزی را برایمان رقم بزن «يا حسين يا حسين یا حسین» یا حسین... یا حسین... یا حسین شاعر فارسی: رضا یزدانی✍ .👇
امروز دعا کنیم برای دل های شکسته برای چشم های گریان برای رفع گرفتاری برای حل مشکلات برای کودکان بیمار برای تمام مریض های بستری برای همه دعا کنیم الهی خدا 🌺🍃 حاجت همه رو بده تقدیم به شما حاجت روا باشید 🌼🍃
🌺سروده ای به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار دلها، سپهبد حاج قاسم سلیمانی تقدیم به روح پاکش 🖤 🌷سالی گذشت از رحلت سردار دلها -سالی سراسر حسرت و افسوس وغمها 🌷شاید برفت آن جسم جانبازش ز دنیا - یاد و مرام و مسلک او رفت آیا؟؟ 🌷او در عمل اثبات کرد مردانگی را - هم عزت و هم غیرت و آزادگی را 🌷مثل پدر غمخوار فرزند شهیدان - پشت و پناهی بود بر اسلام و ایران 🌷در بیعتش با مقتدای خود وفادار - او پیش مرگ ملت ایران ، چو مختار 🌷قاسم اگرچه خاکی و با خاکیان بود - اما به دل همواره با افلاکیان بود 🌷با زیر دستان چون پدر آرام و دلسوز - بر دشمنان حق همیشه آتش افروز 🌷خود را بگفتا هست سرباز ولایت -از دین و میهن کرد با خونش حمایت 🌷با ترس نامانوس بود آن شیر غرّان - همچون علمدار حسین رو سوی میدان 🌷 بر شیعیان و غیر شیعه گشت نافع - حد و حریم پاک معصومین(ع) مدافع 🌷 داعش بلرزید از نگاه و هیبت او - هر سو عدو آمد ، سلیمانی همان سو 🌷فرماندهی میکرد در خط مقدم - چون مالک اشتر به میدان بود هر دم 🌷از مرگ در بستر گریزان بود سردار - او یار مظلومان و با کفار قهار 🌷با جان و دل مشتاق دیدار خدایش - آنهم شهادت، تا که گرداند رهایش 🌷آخر به دست اشقیا صد پاره تن شد - دستش جدا از پیکرش ، گلگون کفن شد @navaye_asheghaan
بی تابم و حزینم من ام بی بنینم رو خاک غم میشنم من ام بی بنینم من ام بی بنینم سر میذارم رو خاک غربت بقیع بی قرارم کنار تربت بقیع روز و شبها میگم با زهرا حسین ناله دارم میون هیأت بقیع من مادر اباالفضل مادر شهیدانم نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم ای وای حسین جانم سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم شرمنده از سکینه ام من ام بی بنینم وقتی علم میبینم من ام بی بنینم من ام بی بنینم برنگشتی به خیمه ها باورم جاری علقمه تو چشم ترم من خجالت زدم هنوز از رباب وقتی میگه با گریه وای اصغرم گریون میشه مدینه در غم عزیزانم نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم ای وای حسین جانم الگوی علم به دوش علم حسینم مادر مدافعان حرم حسینم سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم حسین...... ام الشهید دینم من ام بی بنینم داغ حسین رو سینه ام من ام بی بنینم هر شب جمعه با دل مضطرم من عزادار شاه بی لشکرم روضه ی ما با فاطمه کربلا تو مدینه باید باشیم بی حرم شبهای جمعه مثل فاطمه پریشانم نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم ای وای حسین جانم تا همیشه زیر دین کرم حسینم مادر مدافعان حرم حسینم سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم حسین......
تار می دیدم و به شک بودم این صدا از گلوی پنج تن اسـت عطر سیب ات که در هوا پیچید با خودم گفتم این حسین من است وقت مرگ آمدی به دیدن من حاضری پیش جان محتضرم لطف کردی، به زحمت افتادی من توقع نداشتم پسرم جرعه آبی بنوش، خسته راه نفسی تازه کن، برم بنشین ساعتی صبر کرده بودی اگر محضرت می رسید ام بنین تاج منت گذاشتی به سرم تو تمنایم از دو دنیایی من کجا این شکوه و رتبه کجا من کنیزم تو کنزِ زهرایی کربلا قسمتم نشد آخر حسـرت دل شمیم تربت توست گریه ام از هراس مردن نیست اشک هایم برای غربت توست گریه از دست من کلافه شده از جگر آه می کشم شب و روز آهِ سردم گواه درد دلی ست شعله ور تر از آفتاب تموز روز اول که دیدمت گفتم در غمت باید امتحان بدهم چار قل خواندم و قسم خوردم پای تو چار دفعه جان بدهم با هدف می گذشت روز و شبم تلخی روزگار شیرین بود بچه هایم فدایی ات بشوند همه آرزوی من این بود معرفت را به حوصله با ذوق کاشتم در نهاد تک تک شان گشت سیراب از اشک های سحر ریشه اعتقاد تک تک شان نیمه شب ها به جای لالایی دائم اسم تو را به لب بردم قبل هر دفعه شیر دادن شان جای خرما غم علی خوردم گرد غربت به صورتت که نشست تا مسیرت به نینوا افتاد یک به یک عرضه داشتند ای دوست با تو هستیم هرچه باداباد با من از کربلا بگو پسرم خیمه بی پناه یعنی چه؟ زینت دوش مصطفی تو بگو گودی قتلگاه یعنی چه؟ گاه کابوس آب می بینم غرق آشفتگی ست احساسم گفت راوی که تشنه جان دادی نکند کم گذاشت عباسم خواهرت از وفای او می گفت با سر و چشم و دست شد سپرت؟ آه از روضه عمود اما هرچه آمد سرش فدای سرت ساربان در شلوغیِ گودال خاتمت را ندیده بود ای کاش شمر جای سرِ مطهرِ تو سر من را بریده بود ای کاش گر عبا و عمامه را بردند غارت پیرهن برای چه بود؟ بدنی با هزار و نهصد زخم نعل تازه زدن برای چه بود؟ نفسم به شماره افتاده از عنایت نظر به حالم کن ملک مرگ هم رسید از راه این دم آخری حلالم کن بدنم بر زمین نمی ماند کفنم خاک و خون نخواهد شد جانم از تن بُرون شود اما داغت از دل برون نخواهد شد .................................................................
. نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است سر این سفره یقین روزی ما بیشتر است سر این سفره نشستیم که نوکر باشیم تا ابد زیر پر چادر مادر باشیم نمک نام تو در کام رطب میریزد جان فدایت که ز نام تو ادب میریزد هرچه در ساغر این سوخته، رب میریزد از تمسک به تو بانوی عرب میریزد آسمانی شده ام گرچه زمینی بودم از همان روز ازل ام بنینی بودم رشته ی چادر تو دست گداها بانو در طواف قدمت وسعت دریا بانو حضرت فاطمه ی دوم مولا بانو محرم راز دل زینب کبری بانو ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها مثل هر روز دوباره جگرش میسوزد جگرش در غم هجر قمرش میسوزد پسرش رفته زدستش سپرش میسوزد زیر خورشید دوتا پلک ترش میسوزد با عصا آمده خود را برساند امروز باز با سوز جگر روضه بخواند امروز روضۀ شرم ابالفضل ز چشمان رباب وعدۀ آب ابالفضل به طفلان رباب روضۀ حال خراب و دل گریان رباب جای خالی علی برروی دامان رباب پسرش را سر نیزه به طنابی بستند بس که افتاد به هررنج و عذابی بستند روضه میخواند که پروانه پرش زخمی شد بین بازار تن محتضرش زخمی شد سنگ بارید زهر سمت و سرش زخمی شد در بر مردم شهر پدرش زخمی شد به جراحات تن قافله میخندیدند وسط ساز و دف و هلهله میخندیدند بی علمدار شدیم و حرم از پا افتاد گذر آل پیمبر به کجاها افتاد چقدر پای سرش زینب کبری افتاد رد شلاق به روی بدن ما افتاد روضۀ ام بنین تاکه به این حرف رسید زینب آمد به سخن از جگرش ناله کشید لحظۀ پر زدنت هست به یادم ای وای غارت پیرهنت هست به یادم ای وای نیزه بود و دهنت هست به یادم ای وای بوریا شد کفنت هست به یادم ای وای بدنت غلت زنان تا ته گودال که رفت بند آمد نفس مادرت از حال که رفت دیدم از دور که سنگی به سبویت افتاد دیدم از دور رد چکمه به رویت افتاد پیش چشمان حرم پنجه به مویت افتاد گذر خنجر کندی به گلویت افتاد زیر و رو کرد کسی یوسف بی جان مرا... یوسفِ از نفس افتاده ی عریان مرا... ................................................................
. من که باور نمیکنم اصلا رفته ای حاج قاسم از برِمان من که باور نمی کنم حاجی شده کم سایه ی تو از سرمان شده کم سایه ی تو... اما نه شهدا زنده اند و پاینده مثل ماه اند بلکه زیباتر مثل خورشید ظهر تابنده سوختی مثل فاطمه، دستت چون علمدار بر زمین افتاد پیکرت قطعه قطعه چون اکبر قیمت نوکری نشانم داد چقدَر با شکوه پیکر تو دفن شد زیر آفتاب نماند تیرباران نشد، کفن هم داشت دخترت گریه کرد و فاتحه خواند پیکرت مخفیانه دفن نشد زیر سم ها نماند، سنگ نخورد دشمن پست، خاندان تو را تازیانه نزد، اسیر نبرد خوش به حال تو بی گمان حالا پیش مولا، کنار زهرایی با عماد و جهاد و حاج حسین همت و کاظمی و بابایی کاش من هم شبیه تو بشوم مثل تو نوکری تمام عیار مردمی، کاردان، شجاع و نترس پس دعا کن مرا تو هم سردار .................................................................
. همزمان با طلوع ماه از آب ،به فراسوی کهکشان رفتی عارفانه میانه ی میدان ، ز عدم تا به بی کران رفتی دختر کم حجاب دختر توست، تو پدر بوده ای برای همه ای پدر با تو حالمان خوب است،تو ولی بهر آسمان رفتی قلب ها را گرفته مکتب تو،چشممان تر شده است بعد از تو بی نشان بوده ای و حالا هم‌سربلندانه،جاودان رفتی حاج قاسم،عمو،عزیز دلم، دلمان تنگ لحظه ی وصل است شب خبر دارد از دلم اما،در همان شب ز پیشمان رفتی ساعت آخر است و این لحظه،تلخ تر از تمام ساعات است گرچه در دل هنوز نامت هست،ولی ای عشق از جهان رفتی ساعت ۱:۲۰ .................................................................
بلند شو علمدار علم رو بلند کن بازم پرچم این حرم رو بلند کن واسه بچه هایی که چشم انتظارن میخوان مثل من سر رو شونت بذارن واسم تکیه گاهی به تو تکیه کردم تو از خیمه رفتی چقدر گریه کردم نبینم که داری به هق هق میفتی به من تا به امروز برادر نگفتی یه دل سیر بهم بگو برادر میخوام صدات بپیچه توی لشکر شاید فقط زینب کنه گلایه بگه چرا بهش نگفتی خواهر ای نور عین داداش برادر خوب حسین شهید مقطوع الیدین ای با وفا سقای دشت کربلا صداتو بلند کن بفهمن که هستی هنوز زنده ای و چشاتو نبستی واسه اون نگاهی که مونده به راهت امیدواره الآن دم خیمه گاهت سکینه سراغ عموشو میگیره یه شیش ماهه دارم که داره میمیره جواب ربابو چی میدی ابالفضل مگه گریه هاشو ندیدی ابالفضل رباب الآن ایستاده زیر آفتاب پس پشت ابر چرا نمیره آفتاب پاشو بریم دیگه دارم میترسم جون رقیه مو بگیره آفتاب برادرم تو رو به جون دخترم پاشو بیا بریم حرم ای با وفا سقای دشت کربلا بلندشو علمدار به این آه جان سوز به کوری چشم اونایی که امروز توی فکر خلخال تو فکر کنیزن میخوان آبروی حسینو بریزن میخوان زینبم رو بدن زجر و آزار توی شام و کوفه توی کوچه بازار تو جمع یه عده زنای یهودی تو بزم شرابی که میرن به زودی زینب الآن دلشوره داره عباس حق داره که طاقت نیاره عباس گفتم بهش می برنت اسارت بهم می گفت مگه میذاره عباس برادرم پاشو پناه خواهرم تو رو به خیمه میبرم ای با وفا سقای دشت کربلا منبع این متن : باشگاه خبرنگاران
🕊﷽🕊 💔 💚 # 🖤🥀🖤🥀🖤 ◾️آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم ◾️من امروز با ابالفضل کار دارم ◾️من امروز از ابالفضل توشه گیرم ◾️وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2 😭😭😭😭 ⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.... اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله..... 🌾نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس بخدا عباس مشکل گشاست... مشکل گشایی میکنه... عباس درد بی درمونو دوا میکنه... 💔💔😭😭😭 (دشتی) ✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل ✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل ✨گرفتارم مدد باب الحوائج ✨گره افتاده در کارم ابالفضل 😭😭😭🤲 ⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا...😭😭💔🖤 🌾خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا.... میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا... امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،، 😭😭💔🖤 🥀(الهی حسرتش به دلت نمونه)🤲 صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم 😭😭😭 یا ابالفضل3🤲🤲 متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات... دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...😭😭💔 (سوز/اوج) هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل3🤲😭😭💔🖤 آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،، اما آقا ببین با من چه کردند،، آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی... تو که امید ناامیدایی... آقا دستمو بگیر.. آقا به دادم برس...🤲🤲 🥀میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه... مادر .......ای مادر...... من عباسم مادر..... اومدم دستتو بگیرم مادر.....💚💚 چرا؟... 🥀صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم... امیدم ناامید شد... هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...🤲 امان امان3😭😭 آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا میدونی آقا کی امیدش ناامید شد... 🥀ای مشک تو لااقل وفا داری کن 🥀من دست ندارم تو مرا یاری کن (چرا) 🥀آخه من وعده آب تو به اصغر دادم 🥀یک جرعه برای او نگهداری کن 😭😭💔🖤 🌴خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن... ⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...🤲😭 کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد (میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند.. 😭😭.چی میگفت ام البنین.....) (مادر دیدی جوون از دست داده باشه چطور گریه میکنه)😭💔 هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....😭 ای مادر ...ای مادر .....ای مادر😭💔 🌾میگفت مادر ابالفضلم مادر ... مادر نبودم کربلا مادر...😭 اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...💔💔💔 مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر... 😭😭💔💔🖤🖤 🥀(ناله میکرد گریه میکرد) یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد (فرود) گفت مادر ابالفضلم مادر...... مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....😭 (اوج) مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....😭😭😭💔💔 (دشتی حالت سینه زنی) 🥀مسلمانان حسین مادر ندارد 🥀غریب است و کسی بر سر ندارد 🥀ز جور ساربان بی مروت 🥀دگر انگشت و انگشتر ندارد 😭😭😭🖤💔 ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان سینه زنی.... التماس دعا ازشما خوبان🤲 🖤💚💔🖤💚💔🖤
کـنـار قـبـر آن پهـلـو شکسته  کنون جای علی، مهدی نشسته بریزد اشک مهدی، همچو حیدر ولی ذکرش بود مظلومه مادر کـنـار تـربت مـخـفی زهــــرا دوباره بیت الاحزان کرده برپا همانجا که علی از پا فتاده همانجا که علی صورت نهاده خداوندا به پهـلـوی شکسته به آن چشم ز سیلی گشته بسته به آن شش ماهه ی نشکفته پرپر        به سـوز سیـنـه مجـروح مـادر بـده اذن ظـهـور مهـدی ات را رسان روز سرور مهدی ات را : به همان ناله‌ی بین در و دیوار قسم مادرت چشم به راهت به خدا مانده هنوز سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، معطر بنام .
علمدار حضرت ولی قاسم سلیمانی سرا پایت نور منجلی قاسم سلیمانی سرا پایت نور منجلی قاسم سلیمانی نگاهت شمشیر صیقلی قاسم سلیمانی ای الگوی شیعه علی قاسم سلیمانی رمز انتقام قاسم سلیمانی ذکر یا علی قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی تو تصویر دین و غیرتی قاسم سلیمانی تو تصویر دین و غیرتی قاسم سلیمانی تو مجموع عشق و عزتی قاسم سلیمانی تو شاگرد خوب نهضتی قاسم سلیمانی تو با خونت رمز وحدتی قاسم سلیمانی جان ملت و روح امتی قاسم سلیمانی فدایی های تو هم قسم قاسم سلیمانی فدایی های تو هم قسم قاسم سلیمانی که دست ظلم میشود قلم قاسم سلیمانی نمی افتد بر زمین علم قاسم سلیمانی نمی افتد بر زمین علم قاسم سلیمانی سپاه قدس میرسد حرم قاسم سلیمانی سپاه قدس میرسد حرم قاسم سلیمانی دانلود مداحی علمدار حضرت ولی قاسم سلیمانی محمود کریمی خواب ظالمان میزند بهم قاسم سلیمانی خواب ظالمان میزند بهم قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی جهان محو اقتدار تو قاسم سلیمانی همه یاران در مدار تو قاسم سلیمانی همه خوبان هم قطار تو قاسم سلیمانی شهیدانه در جوار تو قاسم سلیمانی اعتبار ما افتخار ما قاسم سلیمانی اعتبار ما افتخار ما قاسم سلیمانی به نام خشم تمام ما قاسم سلیمانی به شمشیر بی نیام ما قاسم سلیمانی به دشمن گفته امام ما قاسم سلیمانی بترسد از انتقام ما قاسم سلیمانی به دشمن گفته امام ما قاسم سلیمانی بترسد از انتقام ما قاسم سلیمانی انتقام سخت شد پیام ما انتقام سخت شد پیام ما ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی ناصر الحسین قاسم سلیمانی سفیر عرش میزند صدا قاسم سلیمانی الا یا عالم نوحوا علی قاسم سلیمانی که نوشیده از خم بلا قاسم سلیمانی در آغوش شاه کربلا قاسم سلیمانی در آغوش شاه کربلا قاسم سلیمانی عشاق الحسین یا اهل الولا عشاق الحسین یا اهل الولا عشاق الحسین یا اهل الولا ناصر الحسین قاسم سلیمانی محمود کریمی