تقدیم به محضر #حضرت_رباب سلام الله علیها
رباب بودی با گریه رَبِّ آب شدی
در این یکی دوسه ماهه چقدْر آب شدی
بجای جعده شدی هدیه بر بنی الزهرا
دعای فاطمه بودی که مستجات شدی
بنا نبود که جلوه کنی در این عالم
کنار نور عقیله تو در حجاب شدی
زبسکه خاک سرت ریختی زداغ حسین
ترک ترک شده همرنگِ با تراب شدی
عروس فاطمه بودی که رفتی از یثرب
همین مدینه !!!کنیز حرم خطاب شدی
زگریه زیر دو چشمت شیار افتاده
بیاد لب لبِ ششماهه ات کباب شدی
چنان حسین عوض گشته شکل صورت تو
زبسکه سوخته در زیر آفتاب شدی
دمی که حنجرِ پاشیده را بغل کردی
توهم زخون گلوی علی خضاب شدی
به دست ِ خالی و لالایی تو خندیدند
به روی ناقه تو یک لحظه غرق ِ خواب شدی
زنی مقابل تو شیر داد؛ طفلش را
چقدر یادعلی اصغرت عذاب شدی
میان طشت، خجالت کشید از تو حسین
دمی که وارد آن مجلس شراب شدی
همینکه آن دهن چوب خورده بوسیدی
به پیش مادر ِ سادات، بی حساب شدی
اشاره کرد یکی بر سکینه دختر تو
برای حفظ امانت در اضطراب شدی
عروسِ حضرت زهرا زمانه با تو چه کرد
به شهر شام زنِ خارجی خطاب شدی
#قاسم_نعمتی
روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹
نيمه جانيست مرا تا كه نثارش باشم
سوگواره سر بر نيزه سـوارش باشم
سايه ي روي سرم بود كه رفت از سر من
بگذاريد كه چون سـايه كنارش باشم
شمر نگذاشت كنار بدنش گريه كنم
بگذاريد كنون شـمع مـزارش باشم
غصه خون كرد دل فاطمـه را بگذاريد
تا نفس هست مرا مونس و يارش باشم
لاله ي فاطمه لب تشنه به خاك است اينجا
بگذاريد ز جـان ابر بـهـارش باشم
صحبت از تشنگي و سايه نشستن مكنيد
مهلتي تا كه دمي آيـنـه دارش باشم
به مدينه مبريدم به چه دلخوش دارم
بگذاريد كه بي صبر و قرارش باشم
اصغر كوچك من خفته به گهواره ي خاك
بگذاريد كه ماه شـب تـارش بـاشـم🥀
روضه *
جانم.یا حضرت رباب
امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭
با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد
صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم
(مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید
ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای
هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود😭
ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره)
اوج روضه*
ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب
اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی،
فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم😭😭
دشتی آخر روضه*👇👇
خداوندا اگر زهرا نمی سوخت
اگر مسمار در جسمش نمیدوخت
اگر درب حرم نشکسته بودن
اگر دست علی نابسته بودند
دگر تیری گلویی را نمی دوخت
شبانه دامن طفلی نمی سوخت
دگر زینب غریبانه نمی رفت
رقیه کنج ویرانه نمی رفت😭😭😭😭
از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین
یا مظلوم یا ابا عبدالله
بابی انت و امی یاحسین
به فدای لب عطشان حسین
این سر ما و قدمت یاااحسییین
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
التماس دعا
@navaye_asheghaan
1. موسای غصه ها.mp3
8.47M
#روضه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#کربلایی_حنیف_طاهری
موسای قصه های من
آقای طورها ...
#روضه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#کربلایی_حنیف_طاهری
موسای قصه های من
آقای طورها
ای برق چشم های تو
خورشید نورها
نور تو در نگاه خلایق
نشسته است
تنها ندیده اند تورا
دیده کورها
ما با وجودِ نام شما
قد کشیده ایم
بابَ الحوائج از ازل و
تا به دورها
آقا اصالتاً که سلیمان ما تویی
حالا شدی اسیر خیالات مورها
بمیرم برات ... چهارده سال از این زندان به اون زندان ... از این حبس خانگی به اون حبس خانگی ، آخرالامر هم تو سیاه چالِ نمور و تاریک ... روز و شب از هم تشخیص داده نمیشد ...
شب ها دائم الصلاه بودی و روزها روزهدار ... صدا میزد خدا من از تو جای خلوتی میخواستم با تو مناجات کنم و حرف بزنم ... ولی این زندان آخر و زندانبانِ آخر نمیدونم چی بود! اون آقایی که هی میگفت خدا ، یه جای خلوت به من بده باهات حرف یزنم ، توو این زندان آخر هی میگفت کی منو راحت میکنی؟ خدا دیگه مرگِ منو برسان .. مثل مادرش که هی صدا میزد خدا کی مرگِ فاطمه رو میرسانی .. تو سجده ناله میزد خدا مرگِ موسی بن جعفر رو برسان ...
خورشید هم
اجازه ی داخل شدن نداشت
در مَحبسِ تو
محبس مهتاب و هورها
داوودها به صوت شما
گریه میکنند
خیس است آیههای خدا
در زبورها
هارون زندگیِ تو
قارون قصه هاست
موسی ، اسیر مانده
میان شرورها
با تازیانه بر تن تو
خط نوشته اند
قربانیِ وِقاحتِ
جمع جسورها ...
این روزها
به مادر خود گریه میکنی
اشکی عجیب
گریه ی چشمِ غیورها
( دیگه بریم کربلا با موسی ابن جعفر .. روزهای پایانی ماهِ رجب و آخرِ سال .. )
سرد است قتلگاه تو
برعکسِ کربلا
پس گریه میکنی تو
به یاد تنورها ...
( با موسی ابن جعفر برا جدش ابی عبدالله گریه کنیم ... )
هرجا که سر گذاشت
برآن ریگهای داغ
از تاب رفت و
باز به جای دگر گذاشت
شب جمعهست ... امشب اگر کسی هم نباشه کربلا ! مادرش زائرِ حرمِ .. انبیاء و اولیاء میان کربلا .. فاطمه جان، مادر جان روزهای آخرِ ساله .. دست ما رو پر کن .. ما کلی به روضههای حسینت اشک بدهکاریم .. اگه امسال کم گذاشتیم ما رو حلال کن ...
خاک های گرم گودال رو زیرِ صورتش جمع کرد ... هی صدا میزنه یا غیاثَ المستغیثین .. ( کی صدا زد خدا به فریادم برس؟!) دید نانجیبا صدا میزنه سمتِ خیمهها حمله کنید ... دیگه طاقت نیاورد هی میگه یا غیاثَ المستغیثین .. اما خواهر مگه طاقت میاره برادر رو تو این حال ببینه؟ صدا زد: اَما فیکُم مُسلِم ؟! یه نفر مسلمان بین شما نیست ؟ دستِ آخر رو کرد : يَا عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ أَ يُقْتَلُ أَبُو عَبْدِ اللهِ، وَأَنْتَ تَنْظُرُ إِلَيْه (1) حسین ...
1. چه زندان و.mp3
6.72M
#نوحه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#آواز_دشتی
چه زندان و چه زندانبانی
توو این شبای طولانی
که تازیونه ست افطارم
شبیه بارون میبارم
گوشه سیاه چال
افتادم به یاد گودال
مثل جدم حسین
دست و پا میزنم
تشنه لب
مادرم رو صدا میزنم
( مادرم ، مادرم ... ) تکرار
چه شبهای تاریک و سردی
چه مردمان نامردی
نه دلخوشی نه لبخندی
نه آشنا نه فرزندی
مُردم از جدایی
میوه دلم کجایی ؟
جای تو ، خالیه
این دمِ آخری ...
من حسینو تو مثل
« علی اکبری »
مثل جدم حسین
دست و پا میزنم
تشنه لب
مادرم رو صدا میزنم
غم و درد من
بی اندازه ست
تنم پر از خونِ تازه ست
دیگه از این دنیا سیرم
خدا رو شکر زود میمیرم
ای به خون نشسته
دشمن ساقه مو شکسته
دستمو بسته و بی اِبا میزنه
مثل مادر منو بی هوا میزنه
#شعر_پایانی
نخلی که شکسته
ثمرش را نزنید
مرغی که زمین خورده
پرش را نزنید
دیدید اگر که
دست مردی بسته
دیگر درِ خانه همسرش را نزنید
#شاعر_استاد_سازگار
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_هفتم_محرم_حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
در زیرِ آفتاب ببین سوختی رُباب
خیره مَشو به آب ببین سوختی رُباب
شرمندهام کنارِ تو از رویِ مادرم
شرمندهات شدیم عروسِ برادرم
خود را کمر خمیده بر این راه میکِشی
مویت سفید شد چقدر آه میکِشی
دیدی به رویِ نیزه علی تاب میخورَد
گفتی که نیزهدار چه بَد آب میخورَد
هنگام استراحتِ این نیزه دارها
آرام میروی سویِ آن نیزه بارها
در زیر آفتاب ببین سوختی رُباب
یک لحظه هم بخواب ببین سوختی رُباب
تاول زده است رویِ تو ای خاک بر سرم
شرمندهات شُدیم عروسِ برادرم
خار است خارِ غربت صحرا به دامنت
هِی تا مَکُن لباسِ علی را به دامنت
پلکت که ریخت گریه به پیراهنش مَکُن
در خاطرت لباس علی را تنش مکن
در خواب نالهات : گل دامان من کجاست
از خواب میپَری که علی جان من کجاست
یک جرعه آب تکهی نانی عروس ما
پیرم مکن هنوز جوانی عروسِ ما
نجوا مکن خزانزدهام غنچهام کجاست
من تازه مادرم چه کنم بچهام کجاست
بر رویِ نیزه رویِ علی را نشان نده
در بین شانه مویِ علی را نشان نده
شد خانهام خراب بُرو سوختی رُباب
از زیرِ آفتاب بُرو سوختی رُباب
(حسن لطفی)
#یاشبیر
#کانال_اشعار_دکتر_حسن_لطفی
:
#شور
#سه_ضرب
شهادت .آقاموسی ابن جعفر..
___________
فرش عزای مجلست.بال ملاعک خداست
موسی ابن جعفرعشق تو.تو دل بچه شیعه هاست
هرکی یه پرچم میکوبه.میگه عزای دلبره
این همه آه وناله ها.برا موسی ابن جعفره
غریب آقا..2..
====================
دل پره نواشده.خادم این عزاشده
ماذنه های شهرمون.حی علی العزاشده
بساط روضه خونی .موسی ابن جعفرشدبپا
توخونه هاوهییتا.واسه آقاشده عزا
غریب آقا..2..
====================
میگن که بازهرجفا.میون زندون بل
توبیگناه شدی اسیر.به دستای یه بی حیا
شبا توروکتک میزد.روزا تورولگدمیزد
سیلی توصورتت میزد.اون بی حیاچه بدمیزد
غریب آقا..2..
شعروسبک..📕
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
====================
ای تمام آرزویم- جواد مقدم - ذاکر استودیو.mp3
11.69M
ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم- جواد مقدم
ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم
آقا درد دل زیاده از کجا برات بگویم
تویی اوج مهربونی ای همای آسمونی
من به دنبال تو هستم که شاید بدی نشونی
من با تو ترانه ساختم ندیده دل به تو باختم
تو رو بعضی وقتا دیدم اما افسوس نشناختم
ای گل باغ و بهارم ای همه دار و ندارم
آرزومه وقت مردن سر رو شونه هات بذارم
دیگه بسه این جدایی کی میشه آقا بیایی
با نوای دل می خونم مهدی زهرا کجایی
عاشقی بی کس و کارم غم ندارم تو رو دارم
باشه منتظر می مونم بیایی سر مزارم
تویی آرزوی زهرا شبنم وضوی زهرا
بیا آقا بسه دوری مرهم بازوی زهرا
آقاجون تو رو ندیدم فقط از چشات شنیدم
اما با این همه دوری ندیده تو رو خریدم
آقاجون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم
دیگه خسته شدم از بس عکس شیش گوشه خریدم
#مداحی_
#امام_زمان
4_5819039816829897645.mp3
1.32M
.
#زمزمه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمزمه
#امام_کاظم
بند اول:
گوشه ی زندان/ تنهای تنها/ غریبم و یاری ندارم
نه دخترم هست/ نه پسری که/ سر روی پای اون بزارم
یه کاری کرده زنجیر * رمق نمونده توو پام
انقد منو زدن که * شکسته استخونام
هر شب - بارون غم - از چشمای - دیوار و در - می باره
هر وقت - که اسم ما-در منو - روی زبون - میاره
بند دوم:
شبیه یوسف/ قعر یه چاهم/ پر از غمه دل صبورم
آروم نمی شن/ این نانجیبا/ تا نکنن زنده به گورم
برای گریه کردن * دلم پُر از بهانه ست
افطار هر شب من * سیلی و تازیانه ست
روزم - تیره شده - فرقی ندا-ره واسه من - روز و شب
زیرِ - لگد فقط - با گریه فر-یاد می زنم - یا زینب ۲
#بهمن_عظیمی✍
#شهادت_امام_کاظم
#نوحه_شهادت_امام_کاظم_ع_
شور
میون این قفس هی می زنم نفس نفس
کجایی ای رضا به فریاد دلم برس
تو زندون بلا میسوزم از زهر جفا
خلصنی یاربم رسیده تا عرش خدا
یک تنه می زنه چی بی بهونه می زنه
این یهودی من و با تازیونه می زنه
درد می کنه تنم. خونیه کل بدنم
سخته برام نفس با غُلِ روی گردنم
لحظه ی آخرم میسوزه کل پیکرم
انگاری میشنوم میاد صدای مادرم
اگر که من شدم غریب شهر کاظمین
یه عمره سوخته ام برای روضه ی حسین(ع)
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
#امام_کاظم_ع_
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#زمزمه
✍شاعر:استاد محمد مبشری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خداوندا غریبم من تویی به کنج غم امیدم 2
دگر افتاده ام از پا ز بس که من شکنجه دیدم
منم اسیر درد و هجران
جان می دهم در کنج زندان
یا سیدی موسی بن جعفر 2
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دگر سیرم ز عمر خود از این همه ظلم و جنایات 2
ولی باشد به دست من کلید قفل باب حاجات
منم اسیر درد و هجران
جان می دهم در کنج زندان
یا سیدی موسی بن جعفر 2
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
به ضرب تازیانه شد وجود من ز هم گسسته 2
ز ظلم سندی شاهک پایم شده در هم شکسته
منم اسیر درد و هجران
جان می دهم در کنج زندان
یا سیدی موسی بن جعفر
🔹السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ..🔹
#
بنداول 👇
ناخوش احوالم و گریونم
بین غربت میون زندون
پیکرم زخمیو مجروحه
نداره دردای من درمون
کبوده دست و پام دَر نمیاد صدام
کجائی ای رضام رضام رضام رضام
کنج قفس مُدام منتظره چشام
کجائی ای رضام رضام رضام رضام
آه واویلا...
بند دوم👇
غریبونه دارم می میرم
نانجیبا می دن آزارم
توو هجوم غل و زنجیرم
تازیوونه شده افطارم
این دم آخرم معصومه دخترم
بیا بالا سرم سرم سرم سرم
غمین و مضطرم خونه چشِ ترم
شکسته شد پرم پرم پرم پرم
آه واویلا...
بند سوم👇
عذابم میده این زندان بان
اسم مادر رو تا می آره
دائما میده هِی دشنامم
نمی بینه که حالم زاره
مردک بی حیا همش با ناسزا
می زَنَدَم صدا صدا صدا صدا
تا شده قَدّمو نفس بُریدمو
می کِشم هِی بلا بلا بلا بلا
آه واویلا...
بند چهارم👇
سر میذارم به روی خاک و
از غم کربلا می سوزم
تشنه ام یاد اون سرهای
رفته روو نیزه ها می سوزم
به پیش عمه ها با نعل مرکبا
اومدن از جفا جفا جفا جفا
با بغض وکینه ها از روی پیکرا
رد شدن ای خدا خدا خدا خدا
سیدنالمظلوم...
عباس قلعه
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#شهادت_حضرت_رباب_سلام_علیها
🏴#سبک_شور_واحد
🎤مداح :کربلایی امیررضارضایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره بارون میباره،یاد رباب افتادم
یاد لبهای ترک خورده ی عباس،لب آب افتادم
پسرفاطمه؛افتاد بهت کارم
پسرفاطمه؛عشق دل زارم
همیشه مادرم بهم میگفت بگو
پسر فاطمه؛خیلی دوستت دارم
نوکری که حرم ندیده تاالان
چی میشد اربعین ضریحتو می دید
میگفت آقام منو به حرمش آورد
هم اشک می ریخت و هم یه گوشه می خندید
حسین آقام آقام
یه کربلا میخوام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره بارون می باره؛یاد حسین افتادم
یاد شبهایی که بودم،توی بین الحرمین افتادم
پسرفاطمه؛ بازمنو دعوت کن
پسرفاطمه؛با ماها خلوت کن
نیاز مبرمم؛نگاه رقیه است
پسرفاطمه؛ بهم محبت کن
نوکری که حرم ندیده تاالان
چی میشد اربعین ضریحتو می دید
میگفت آقام منو به حرمش آورد
هم اشک می ریخت و هم یه گوشه می خندید
حسین آقام آقام
یه کربلا میخوام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شروع سال منی؛مقلب القلوبی
توئی که گرما و عشق؛دلای آشوبی
پسرفاطمه؛منو حلالم کن
پسرفاطمه؛چون آب زلالم کن
خیالم اینه که منو نمیخوای و
پسرفاطمه؛دور از خیالم کن
نوکری که حرم ندیده تاالان
چی میشد اربعین ضریحتو می دید
میگفت آقام منو به حرمش آورد
هم اشک می ریخت و هم یه گوشه می خندید
حسین آقام آقام
یه کربلا میخوام
4_554932731243398124.mp3
5.34M
#شهادت_حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_شور_واحد
🎤مداح:کربلایی امیر رضا رضایی
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
🔮🔭 🌟
🔭
💎 *تقویم نجومی* 💎
✴️دوشنبه 👈24 بهمن / دلو 1401
👈22 رجب 1444👈13 فوریه 2023
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
❇️اول ماه شباط رومی.
در این ماه خوردن سیر و گوشت پرندگان. و شکار و میوه های خشک شده سودمند است.
مباشرت و حرکت و کار و تلاش و فعالیت. بسیار نیکوست.
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
⛔️قمر در برج عقرب است.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶 مناسب زایمان و نوزاد دوست داشتنی و مبارک خواهد بود.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️مسهل خوردن.
✳️جراحی چشم.
✳️کشیدن دندان.
✳️بیرون آوردن خال و زگیل و...
✳️نیشتر زدن به دملهای چرکین.
✳️خرید باغ و زمین.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️درختکاری و جابجایی درختان.
✳️حفاری چاه و کانال و آبراه.
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️امور تحقیقی و تفحصی.
✳️استحمام.
✳️و آبیاری نیک است.
🔵کتابت ادعیه و امور حرز و نماز و بستن حرز برا اولین بار خوب نیست.
📛ولی امور اساسی و زیر بنایی مثل ازدواج و مسافرت خوب نیست.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث فقر و بی پولی می شود.
🔴 حجامت:
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث قوت دل می شود.
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن).
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴😴 تعبیر خواب:
تعبیر خوابی که شب " سه شنبه " دیده شود طبق ایه ی 23 سوره مبارکه "مومنون" است.
و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم...
و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🔭
🔮🔭 ⭐️
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
❣﷽❣
🔘 #روضه_امام_کاظم_ع
🔘 #دفتری_کاظم_ع (3)
🔘گریز به امام رضا ع
🔘گریز به حضرت رقیه ع
🩸برحضرت مصطفی محمدصلوات
🩸بر مرشد مرتضی محمد صلوات
🩸بر دشمن شیعیان حیدر لعنت
🩸بر سیدالا نبیا محمد ص صلوات
♨️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ
♨️ "الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ،"
♨️السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
◾کشیده شعله در دلها
◾عزای حضرت کاظم
◾بسوز ای دل بسوز ای دل
◾برای حضرت کاظم
◾میان محبس هارون
◾زغربت ناله ها میزد
◾به اشک و آه جانسوزش
◾ رضایش را صدا میزد
◾بمیرم من بمیرم من
◾که زندان قتلگاهش شد
◾تمام پیکرش نیلی
◾شد از شلاق زندانبان
◾به زندان با تنی مجروح
◾به زهر کینه جان داده
⬅️امروز دلتو روونه کاظمین کن... بریم کنار حرم آقا موسی ابن جعفر..
همه حاجتهارو مد نظر بگیرید..میخوایم در خونه باب الحوائج رو بزنیم..
🔘تو تاریخ نوشتند هر وقت هر کسی گرفتار میشد ( حتی سنی های کاظمین و بغداد..) وقتی بیماری داشتند.. وقتی دکتر جواب کرده داشتند... وقتی امیدشون ناامید میشد.. میرفتند دره خونه آقا موسی ابن جعفر ..آقا جان شما باب الحوائجی حاجت مارو بده.. آقا هم جواب شونو میداد..
🔲یا موسی ابن جعفر..فدات بشم آقا جان.. یا باب الحوایج...
(امروز کیا گرفتارند..کیا مریض دارند..کیا جوون دارند..کیا حاجت به دل دارند.. آقا باب الحوائجه..)
امروز یجوری گریه کن دست خالی برنگردی...
آی مادری که میگی جوونم گرفتاره... ای عزیزی که گفتی مریض دارم..
ای کسی که گفتی دردایی تودلمه نمیتونم به کسی بگم...
درد نگفتنی داری امروز در خونه آقا موسی ابن جعفر ناله بزن...
⬅️قربون غصه های دلت آقا...
امروز برا اون آقایی گریه کن به روایتی 7سال .. به روایتی 14 سال ..از این زندان به آن زندان..
( اونم زندانی که شب روز مشخص نمیشد.. مثل چاه بود زندان..)
پاهای حضرت رو با غل و زنجیر بسته بودن
بمیرم برا غریبیت آقا...
قربون مظلومیت برم آقا جان..
چه غصه ها به دل آقا کردند..
یا باب الحوایج یا موسی ابن جعفر...
قربون اسمت برم آقاجان..
کنج زندان بغداد ناله میکرد...
🔹آخ صدای ناله ای از کنج زندان
🔹به گوشم میرسد با آه سوزان
🔹گمانم باشد این صوت مکرر
🔹صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه آقا)
🔹دگر معصومه جان بابت نبینی
🔹به مرگم در مدینه مینشینی
🔹آخ رضا بابا بیا اندر بر من
🔹روم سوی وطن باچشم خونبار
⬅️مسّیب می گه.. یک وقت دیدم آقا داره ناله می کنه... آقا داره ضجه می زنه... خیلی حالش منقلبه. گفتم: آقا جان! چی شده امشب خیلی ناراحتید خیلی منقلبید؟
صدا زد: مسیب! به خدا دلم برا رضام تنگ شده .. می خوام برم مدینه پسرمو ببینم. می خوام برم مدینه رضامو ببینم..
✔️ (ان شاالله آقا موسی ابن جعفر امروز نگات کنه حاجتت رو روا کنه.. دست خالی ردت نکنه..)
⚫️آخ..
لحظات آخر هی صدا میزد .. رضام کجاست.. بگید رضام بیاد..
خدا نکنه کسی چشم انتظار باشه..
(بخدا چشم انتظاری خیلی سخته)
این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظات آخر سرش به دامن عزیزش باشه..
آخ...قربون غریبیت یا موسی ابن جعفر
🔺مردم به غریبی و ندارد خبر از من
🔺ز دوری رضا نور دو چشمان تر من
🔺معصومه کجایی به عزایم بنشینی
🔺ای دخترغمخوار و ضیا و بصر من
میخوام بگم یا امام رضا چقدر بابا منتظرت بود ..آقا جان نشد بابا رو ببینی ..نشد لحظات آخر سر بابا رو به دامن بگیری..
(اما ناله داری ببرمت یه جایی ...بریم خرابه شام..)
لحظه ای که سه ساله حسین ع سر بابا رو بغل گرفت..
✴️(ناله داری یا نه)
هی سر و میبوسه گریه میکنه..ناله میکنه..
🏴عمه بیا گمشده پیدا شده
🏴کنج خرابه شب یلدا شده
🏴 آخ پدر فدای سر نورانیت
🏴سنگ جفاکه زدبه پیشانیت
🏴بابا..بسکه دویدم عقب قافله
🏴پای من از ره شده پر آبله
🏴یا ابتا یا حسین 3
⏺هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله ع
به سوز جگر حضرت معصومه در فراق پدر ..صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹#
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_606465024466092037.amr
100.1K
#شور
#سه_ضرب
شهادت .آقاموسی ابن جعفر..
_______________
گوش کنیدیاایهاالناس.اومده عزای دلبر
دل آسمون گرفته.برای موسی ابن جعفر
پرچم سیاهت آقا.واسه ماشکوه عشقه
مصیبتهای توآقا.مثل سلطان دمشقه
سیدی موسی ابن جعفر..ع..3
====================
سره سفره ی توآقا.چه شبایی که نشستیم
به ضریح کاظمینت.عمریه دلا روبستیم
تا ابدقبله ی عالم.ضریته موسی ابن جعفر
همه ی دنیابدونه.قبله ام تویی تو دلبر
سیدی موسی ابن جعفر..3..
====================
امشبی بیاتو ایدل.به عزاخانه ی حیدر
به سروسینه بزن تو.برای موسی ابن جعفر.ع
اسم زیبای توآقا .روی هرلبی نشسته
دل (مجنون)بخداوند.دل چشمای تو بسته
سیدی موسی ابن جعفر..3..
شعروسبک..📕
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
====================
شهادت امام کاظم علیه السلام - سید مهدی میرداماد
روضه
زندان رواق روشنی شد غرق نورت
دیوارها نمناک از شرم حضورت
دهلیزها مستند هنگام عبورت
زنجیر تسبیحی به دستان صبورت
این بندها در بند زلف دلپذیرت
موسای دربندی و هارون ها اسیرت
یوسف که ترس از تنگی زندان ندارد
جان جهان است او غم کنعان ندارد
سیمرغ عاشق فکر آب و نان ندارد
زندان توان بستن مردان ندارد
عاشق دلش دریاست ، حتی کنج زندان
تصویری از دنیاست ، حتی کنج زندان
ای هفت دریا خیره در پهنای صبرت
هفت آسمان یک برکه در دریای صبرت
ای هفت شهر عشق در معنای صبرت
زانو زدند ایوب ها در پای صبرت
آقا ! به این حجم بلا عادت ندارم
باید بگویم شاعرم ، طاقت ندارم
سنگینی شلاق و آن بازو ! ... خدایا
زنجیر بر آن قامت دلجو ! ... خدایا
چنگال زندانبان و آن گیسو ! ... خدایا
خون و شکست طاق آن ابرو ! ... خدایا
هر چند در دستان او جام بلا بود
از تشنگی یکریز یاد کربلا بود
معصومه دلتنگ است چشمانش به راه است
فهمیدهاند انگار یوسف بیگناه است
بر صورتش اما چرا ردی سیاه است
پایان این قصه گمانم اشتباه است
یوسف می آید روی تابوت است اما
از اشک یاران دجله مبهوت است اما
موسای ما از طور سینا بی عصا رفت
تخت سلیمان باز با باد صبا رفت
این نوح روی موجی از اشک و دعا رفت
تا پر کشید اول دلش پیش رضا رفت
بی او اگر چه عشق مشکی پوش می شد
نور خدا بود او مگر خاموش می شد
در بند بود و عالمی دربند اویند
سادات جمله نوری از پیوند اویند
شهزادگان اینجا همه فرزند اویند
هر گوشه فرزندان دانشمند اویند
وا می کند بر روی ما بن بست ها را
باب الحوائج شد بگیرد دست ها را
سید مهدی میرداماد_شهادت امام موسی کاظم علیه السلام94_روضه-1492670091.mp3
12.16M
سید مهدی میرداماد_شهادت امام موسی کاظم علیه السلام94_روضه-
|⇦•باید غل و زنجیر کند...
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
باید غل و زنجیر کند گریه برایت
عالم فدایت
قربان ناله ی الهی و صفایت
عالم فدایت
مانند علی دست تو را توطئه بسته
قلب تو شکسته
خندیده ستمگر به غم و اشک و نوایت
عالم به فدایت
باید غل و زنجیر کند گریه برایت
عالم به فدایت
قربان مناجاتِ الهی و صفایت
عالم به فدایت
هر روزِ تو با روزه و افطار تو با شلاق
بر روی دلت داغ
توهین شده پیش تو به ناموسِ ولایت
عالم به فدایت
تو مرد مناجاتی و هنگام ملاقات
چون عمهٔ سادات
شلاق و شکنجه شده سهم سر و پایت
عالم به فدایت
آزادی تو در گِرُوِ آمدن زهر
و می شنود شهر
خوانند تو را خارجی از دین و ولایت
عالم به فدایت
تابوتِ تن بی رمقت لنگه دری شد
آهِ پسری شد
سنگینی این روضه ی غمگین و روایت
عالم به فدایت
دارد کفنت میکند آقای خراسان
با حال پریشان
آمد دو سه خط روضه به لبهای رضایت
عالم به فدایت
جد تو غریب است پدر روضه عجیب است
این سرخیِ سیب است
رفته سرِنیزه، سرِ خورشید دِرایَت
جانمبه فدایت
سر بر روی نی رفته خدایا بدنش کو؟
پس پیروهنش کو؟
ناموس خدا همسفرِ اهل جنایت
عالم به فدایت
این روضه عذاب است دلِ عرش کباب است
انگار رباب است
شاهد که زَند چوب به دندان ثَنایت
عالم به فدایت
خندید ستمگر به غم و غصه ی زینب
خون میچکد از لب
شد ندبه نوایِ حرم و صحن و سرایت
عالم به فدایت
14001207eheyat-taheri-vahed2.mp3
2.22M
|⇦•باید غل و زنجیر کند...
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کسی که بینایی را خلق کرده است
یقینأ بیناست.
یک کور نمیتواند بینایی خلق کند
پس او تو را میبنید از او کمک بخواه
|⇦•دوباره از دل سیاه زندان...
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج محمدرضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دوباره از دل سیاه زندان
میاد صدای ناله ی ضعیفی
از نفسای یوسف فاطمه
نمونده غیر خِس خِس خفیفی
نوری که برا اهل جهان مثل یه گنجه
سهم همه ی ثانیه هاش آهِ و رنجه
حالا نداره هیچ رمقی زیر شکنجه
تکو تنها، توی زندون، براش فرقی نداره روز و شب
رو سجاده، با گریه، داره میخونه"خَلِّصٰنِی یا رَب"
آه! واویلا، آه! واویلا...
تموم آدما قبول دارن که
زخم زبون یه خنجرِ بُرَّنْدَه است
برا کسی که کوه غیرت باشه
بردن اسم مادرش کُشنده است
«گفت: زتازیانه و سیلی توندارم باک
به ناسزای تو برمادرم هراس دارم »
تا حرف علی رو میزنن با بغض و کینه
وقتی زیر پا حُرمت مادر و میبینه
سر وا میکنه توی دلش زخم مدینه
در ودیوار ،نوکمسمار، بمیرم روخاکافتاده مادر
رخ نیلی ،زدن سیلی، جلو چشم بارونیِ حیدر
آه! واویلا، آه! واویلا...
چیا سرش آوُرده بودن مگه؟
که جای سالمی نداره تنش
این سند غربت آقامونه
زنجیر و وا نکردن از گردنش
با اینکه پُر از زخمه ولی بال و پری هست
توی قتلگاه شهید شده اما سَری هست
میشه بدنش غسل و کفن تا پسری هست
ته گودال، تنِ پامال، دارن اسبا میتازن رو پیکر
جلوچشمِ، تَرِ خواهر، به روی نیزه رأس برادر
به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند
بد است کسی ببیند تو را عریان
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
14001206eheyat-bazri-zamine.mp3
2.64M
|⇦•دوباره از دل سیاه زندان...
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج محمدرضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شهید احمد کاظمی:
«خیانت این است که انسان
در جایگاهی قرار بگیرد
که جای او نباشد»