#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
ذکری که به نام سحرت خورده حسینست
اسمی که به چشمان ترت خورده حسینست
آمد کفن فاخری از عرش برایت
داغی که به روی جگرت خورده حسینست
✍ #رضا_دین_پرور
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
صبا با خود محن آورده امشب
شمیم سوختن آورده امشب
امین وحی از بهر خدیجه
ز سویِ حق، کفن آورده امشب
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
دلِ عالم بُوَد غَمپرور امشب
که میگِرید زغم پیغمبر امشب
زمین و آسمان نالند با هم
که زهرا میشود بی مادر امشب
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
566.8K
زمینه ی وفاتِ حضرت خدیجه
سلام الله علیها
روحِ تنِ علی
پیراهنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
آسیــه و مریــم کنیــزِ بارگــاهِ تو
جبریل و میکائیل سربازِ سپــاهِ تو
خورشید تنها ذرّه ای از رویِ ماهِ تو
دیــن خــدا از تــو گرفته شأن و اعتبار
در خانه ی وحیِ خدایی صاحب اختیار
تنها تو امّ المومنینی ، نه جَــمل ســوار
روحِ تنِ علی
پیراهــنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
چادرنمازت آسمان سجّاده ات زمین
بودی برایِ خاتــمِ پیغمبران ، نگیــن
تنها تو امّ المومنینی پیشِ مومنین
ثروت نداره پیشِ تو هیچ اجر و قُربتی
از مــادرِ زهرا شدن بهتر چه ثروتی ؟
وقتی تو تنها مــادرِ اســلام و امّتی
روحِ تنِ علی
پیراهــنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
بعد از تو پیغمبر شکسته می شه قامتش
وقتی نداره هیــچ زنــی جُــز تـو لیاقتش
میری و برهم میخوره اون خوابِ راحتش
می باره اشکِ غربت از لبخندِ آخرت
دلواپســی مــادر بــرایِ یــاسِ پرپرت
میری و سیلی میزنن مَردم به دخترت
روحِ تنِ علی
پیراهــنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
بعد از تو رو لب هایِ زهرا شور و زمزمه است
پشتِ در خونه اش پُر از آتیش و همهمه است
سیلی جــوابِ شــهرِ پیغمبــر به فاطمه است
می ری و بسته میشه درها رویِ فاطمه
می شه سِپر تو کوچه ها بازویِ فاطمه
ای وای از میــخِ در و پهلــویِ فاطمه
روحِ تنِ علی
پیراهنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
ابراهیم زمانی
#رضاابوالحسنی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
وقتی که ابتر خوانده شد پیغمبر اسلام
حق خواست تا باشد خدیجه مادر اسلام
کوری چشم جمعی از آلوده دامنها
جوشید بر دامان پاکش کوثر اسلام
هم حلقهی عشق نبی را داشت در دستش
هم دُرِّ نابی بود بر انگشتر اسلام
السابقون السابقون یعنی که او بوده
هم شانه با دست خدا در سنگر اسلام
هر روز شاگردانه زانوی ادب میزد
با شور و اخلاص و یقین در محضر اسلام
با ثروتی از مهربانیهای بی حدش
بخشید جانِ تازهای بر پیکر اسلام
شایستگی دارد که اُم المؤمنین باشد
وقتی که میچرخد به حولش محور اسلام
**
بعد از خدیجه مصطفی اشک یتیمی ریخت
این را گواهی میدهد چشمِ تَرِ اسلام
✍ #مهدی_کبیری
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_خدیجه
السلام علیک یا خدیجه القرا علیها السلام
بانوی توحید
مادرفاطمه وجده ی سادات تویی
همسر ختم رُسل بانوی جنات تویی
شرف ومعرفت وجلوه ی ایثار زتوست
افتخار وشرف وعزت سادات تویی
اولین بانوی کانون خدا جویانی
جان توحید تویی، روح مناجات تویی
مُحرم کعبه ی دل، محرم اسرار وجود
سعی دین را تو صفا، قبله ی حاجات تویی
برکات تو به اسلام بقا بخشیده است
چشمه سار کرم و،چشمه ی خیرات تویی
پیکردین اگراز جهل جراحت دیده است
آنکه شد مرهم این زخم وجراحات تویی
آن که با عرض سلامی به حضورش ،یزدان
کرده برحضرت او فخرو مباهات تویی
مریم وهاجروحوا به مقامت نازند
آن که ازمنزلتش گشته جهان مات تویی
شعله داغ تو برجان پیمبر افتاد
آن که داغش زده آتش به سماوات تویی
بعد تو ای گل ایثار ،رسول اکرم
آن گلی را که کند یاد به کرات تویی
جان زهرا نظری کن به «وفایی» درحشر
که شفیع همه در روز مکافات تویی
#سید_هاشم_وفایی✍
.
@navaye_asheghaan
#امام_زمان
#مناجات
تا به کِی باید که در یادِ تو گریان سوختن
تا کجا از دوریات ای سبز دامان سوختن
گرمیِ این روضهها از نالهی عشاقِ توست
آه میچسبد برایت در زمستان سوختن
عاشقی کو تا بیاموزیم از او عشق چیست
روزها در شهر و شب بِینِ بیابان سوختن
از جگر آهی کشیدی آسمان آتش گرفت
سالها کارَت شد از داغِ عزیزان سوختن
گریه کردی آنقدر ، چشمان تو مجروح شد
شمع را هرگز ندیدم زیرِ باران سوختن
گفت باید که تو را در قلب خود پیدا کنیم
کارِ ما شد بعد از آن سر در گریبان سوختن
یوسفش نزدیک بود اما نمیدیدش چرا
بختِ یعقوب است پیشِ چاهِ کنعان سوختن
چشمهایش رفت وقتی ، بوی پیراهن شنید
راه را وا میکند آخر ، زِ هجران سوختن
آنقدر باید بگریم تا بیابم بوی تو
قسمتم کِی میشود مثلِ نیستان سوختن
ما پریشان روضه میخوانیم آقاجان بیا
سهمِ ما شد داد و سهمِ تو پریشان سوختن
کاش دستی روی دیوار مدینه مینوشت
میشود نُه سال با ذکرِ علیجان سوختن
میشود با پهلویِ زخمی تبسم کرد باز
میتوان با سینهی مجروح پنهان سوختن
کاش میشد مادری دیگر نبیند مثل این
پشت در اُفتادن و در پیش طفلان سوختن
سختتر از آتشِ در از هجوم شهر چیست
گفت از لبخند چندین نامسلمان سوختن...
#حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
.
#وفات_حضرت_خدیجه
رنگين كمان درد
امشب فضای دل ملال انگيزباشد
پيمانه ی جانم ز غم لبريز باشد
گرآسمان ازدودآهم تيره گرديد
غم آمدوبرجسم وجانم چيره گرديد
اكنون كه مرغ غم سرود غم سُرايد
چشم انتظارم تااجل كي ازدرآيد
اسما بيا همراز وهمدرد دلم باش
هنگام مُردن باخبر ازمشكلم باش
زهرای من از كودكی درموج غم هاست
من می روم امّا دلم در پيش زهراست
هر مادری را شيره ی جان است دختر
هردختری را محرم رازست مادر
امّا پس از من دخترم ياورندارد
شام عروسی فاطمه مادر ندارد
ترسم ازاين غم بردلش اندوه آيد
برجان اوبار غمی چون كوه آيد
او را به جای من تو اسما ياوری كن
در حق زهرايم پس از من مادری كن
اين قول را بگرفت از اسما و آن گاه
آهي برآورد و بگفت الحمدلله
اين بانويی كه درره اسلام كوشيد
چشم ازجهان با یک جهان اندوه پوشيد
كی باورش می شدگلش پژمرده گردد
بعد از پدر او ياس سيلی خورده گردد
كی باورش می شد ز گلچين زمانه
بر دست و بازويش نشيند تازيانه
كی باورش می شدكه دربين هياهو
فرياديافضه خُذينی سردهداو
كی باورش می شد كه غم پرور شوداو
درسن هجده سالگی پرپر شوداو
كی باورش می شدشبانه دفن گردد
درطلمت شب مخفيانه دفن گردد
بس كن«وفایی» ازغم سوزان مادر
ديگرمگوازتربت پنهان مادر
#سید_هاشم_وفایی✍
.@navaye_asheghaan
.
#غزل_مصیبت
#وفات_حضرت_خدیجه سلام اللّه علیها
باران شدم تا پایِ این روضه ببارم
چه بر سرم آمد خدا مادر ندارم
امشب کنارِ سفرهیِ اِفطار با اشک
ناله زده خیرُالنِّسا مادر ندارم
تنهاترین شد مصطفیٰ بعد از خدیجه
میگفت مولا بیصدا مادر ندارم
در روضهیِ کوچه صدا زد یادگارش.....
دیوار ُو در کرده چهها مادر ندارم
مکّه مدینه کربلا کوفه نجف شام
شد روضه هر جایی چرا مادر ندارم
مادر نباشد این جهان خِیری ندارد
بر نِی سری دارد نوا مادر ندارم
طفلی گرسنه در خرابه خواب میدید
میگفت بس کن بیحیا مادر ندارم
سیلی نزن بر رویِ من کَندی مویَم را
مظلومهام بابا بیا مادر ندارم
این روزها آقایِ ما بعد از مناجات
با گریه میگوید خدا مادر ندارم
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی✍
.
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج
#مناجات
من به عشقت اسیر می میرم
پیش پایت حقیر می میرم
مهرتو روشنی به دل بخشید
گر که روشن ضمیر می میرم
چون که مسکین آستان توأم
وقت مُردن امیر می میرم
دوست دارم که با تو باشم من
گرجوان یا که پیر می میرم
از رهت پا نمی کشم هرگز
تا که دراین مسیر می میرم
بس که شرمنده ام ز افعالم
پیش تو سر بزیر می میرم
دم مُردن اگر تو را بینم
چقدر دلپذیر می میرم
لحظه ای بعد دیدن رویت
گربمیرم چه دیر می میرم
به ولای تو می خورم سوگند
گر بگوئی بمیر می میرم
در ره عشق تو «وفایی »گفت
من به عشقت اسیر می میرم
#سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
.
مُسمّط مربّع
#وفات_حضرت_خدیجه سلام اللّه علیها
باور نخواهد کرد داغِ همسرش را
دنیا گرفته همدم و همسنگرش را
امشب سرِ افطار اشکِ دخترش را
دید و تکانی داد با گریه سرش را
دردی فراتر از غمِ بیمادری نیست
مثلِ خدیجه تا قیامت یاوری نیست
یک عمر قلبِ او برایِ من تپیده
در اوجِ تنهایی به فریادم رسیده
هرجا صدایِ غربتِ دین را شنیده
بر شانه بارِ بیکسیهایم کشیده
بیشک خدا میشد تلاشم بینتیجه
خالی اگر میکرد پشتم را خدیجه
اِی اوّلین حامیِ اسلامِ محمّد
زیباترین تصویرِ ایّامِ محمّد
لبخندِ تو شیرینیِ کامِ محمّد
نامِ شما شد مَحو تا نامِ محمّد
رویِ زبانِ مردمِ دنیا بماند
جا دارد این مرثیه را مولا بخواند
بعد از تو غم رزقِ امیرالمؤمنین است
بی تو شب وُ روزِ گلِ یاست چنین است.....
روزی که پشتِ درب روضِه آتشین است
نیلوفری با ضربهای نقشِ زمین است
مادر زمین افتاد دختر هم زمین خورد
تمثالِ تو تا کربلا اِرثِ تو را بُرد
زینب غمِ دینِ خدا را خورد وَاللّه
بر شانه بارِ کربلا را بُرد وَاللّه
پایِ عَلم مردانه باید مُرد وَاللّه
پهلویِ او شد مثلِ زهرا خُرد وَاللّه
دار وُ ندارش شد فدایِ دین وُ قرآن
پیشِ دو چشمش خیزران خورده به دندان
سهمِ حرم بیتابی و قدِّ کمان شد
رزقِ لب ُو دندانِ دلبر خیزران شد
سنگینترین روضِه نگاهِ هیزشان شد
حرف از کنیزی موجبِ لُکنتْزبان شد
اینجا زبانِ نازدانه گیر کرده
شد ندبهخوان میگفت بابا دیر کرده
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی✍
.@navaye_asheghaan