.
#غزل_مصیبت #امام_زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضهیِ حضرت زینب سلام اللّه علیها
بی تو کمتر از خاک و با تو آسمانیام
نذرِ جمعهیِ وصلت جانم و جوانیام
از نگاهِ لطفِ توست هر چه دارم آقاجان
شکرِ حق به سویِ این روضه میکشانیام
پایِ نیزه از کوفه عمّهیِ تو میآید
بیقرارِ بیبی وُ قامتی کمانیام
سنگها هدف کرده نیزهها وُ سرها را
منتقم تویی وُ من گرمِ روضهخوانیام
جانِ عمّهیِ سادات بر لب آمده از غم
ندبهخوانِ غمها وُ ضربِ خیزرانیام ....
کعبِ نِی به دندان وُ لَعلِ کعبه میکوبند
منجیِ حرم برگرد ماهِ بینشانیام
بینِ روضه قلبم را میکنم به تو نزدیک
عاشقِ تواَم آری صاحبالزّمانیام
#حسین_ایمانی ✍
@navaye_asheghaan
.
#غزل_مصیبت #فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
ای کاش فاطمه غم حیدر علاج داشت
ای کاش زخم کهنه بستر علاج داشت
ام یجیب هم گره از کاروانکرد ایکاش ناله دل مضطر علاج داشت
تو می روی ولرزه تنم را فرا گرفت ایکاش لرزه شه خیبر علاج داشت
بیمار من شفای خودت خواستی زمرگ شاید غمت به چاره دیگر علاج داشت
سینه سپر نمودی وگفتی میان خلق دیدید درد غربت یاور علاج داشت
باشد برو قضاوت من با توبا خدا اما نگو که لاله پرپرعلاج داشت
گیرم که شانه سخت به دست تو می نشست
دنیا که بهر گیسوی دختر علاج داشت
رفتی ولی چه می شد اگر در عزای تو آه یتیم در غم مادر علاج داشت
آخر چه شد که جوش نخورده ست دنده ات
زخم سه ماهه نیز در آخر علاج داشت
سُر خورد بسکه پا به تنت جان بلب شدی حتی اگر که لطمه به پیکر علاج
دادی کفن به زینب و گفتم بخود خدا
ایکاش رنج غارت معجر علاج داشت
#مجتبی_صمدی ✍
.
.
#غزل_مصیبت شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها
گریه کُن گریهکنِ روضهیِ زهرا گریه
گِرهیِ بغضِ گلو باز شود با گریه
گریه کُن بر من و اولادِ یتیمَم مولا
لحظهیِ غسلْ کفن میکند اَمّا گریه
اشکوخون میشود آغشته که خونابه شود
لاله دارد کفنم آه بکِش با گریه
پیکرم از رویِ پیراهنِ من میشویی
تا نبینی چه سرم آمده آنجا گریه.....
بر من و بازویِ زخمی و وَرمدار مکن
یاعلی میترکد بغضِ پسر با گریه
حسنم دید چهها بر سرِ من آوردند
سیلی و زخمِ زبان ضربِ لگدها گریه
چشمِ خود بست نَبیند پَر وُ پهلومْ شکست
باز شد دیده و پیداست رَدِ پا گریه
تا خودِ خانه عصایم شده و زار زده
العجل گفته حسن کرده خدایا گریه
#غزل #روضه #شهادت_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#تسلیت_میگویم_آقا_مادرت_از_دست_رفت
#حسین_ایمانی
...............
#غزل_مصیبت فاطمیه
#بعد_از_شهادت
#حضرت_زهرا سلام اللّه علیها
عمری کنارم بودی و دردت نگفتی
از ضعفِ هر روز و رُخِ زردت نگفتی
تا کوچه رفتی حقِّ حیدر را بگیری
اَمّا که سویِ خانه آوَردت نگفتی
نامرد سیلی زد به تو خندید بَر من
مردانه دیگر چه به این مَردت نگفتی؟!
جایِ غلافِ رویِ بازو را ندیدم
از زخمِ پَر تا پیکرِ سردت نگفتی
سَردرد داری هر شب اِی یاسِ کبودم
از دردِسرهایت به همدردت نگفتی
پهلوبهپهلو میشوی امّا به سختی
از ضربههایِ خصمِ وِلگردت نگفتی
خونابه و خون میچکد از زخمِ سینه
مهدی بیا گفتی و از دردت نگفتی
#غزل #فاطمیه #بستر_بیماری
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#عمری_کنارم_بودی_و_دردت_نگفتی
#حسین_ایمانی✍
.............._________________________
.
#غزل_مصیبت
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
اهلِ عالم آبرویم از همین شالِ عزاست
سینهام شش دونگ نذرِ هایهایِ روضههاست
اشکهایِ چشم را هر فاطمیه میخرد
مادری که پشتِ در نای وُ نوایِ روضههاست
فاطمیه ناخودآگاه از نگاهم میچکد
شبنمی که حاصلی از کوچههایِ روضههاست
کوچهای تنگ و دلی از سنگِ خارا سختتر
یاسِ نیلی دسترنجِ پنجههایِ روضههاست
پنجهای که جایِ آن بر صورتِ گلبرگ ماند
صورتی نیلوفری که سینمایِ روضههاست
داستانی دارم از جنسِ گلابِ نابِ یاس
میخِ در آغشته با خونلختههایِ روضههاست
دستِ غیرت در طناب است و غلافی از عذاب
روزیِ بازویِ حامیِ ولایِ روضههاست
بر دری که نیمی از آن سوخته خاکی به جاست
این نشانی از لگد یا جایِ پایِ روضههاست
خانهای دیدم که در آن مَحرم از مَحرم گرفت
رویِ خود را این تمامِ ماجرایِ روضههاست
نالهیِ تنها جوابِ اَلسّلامِ بوتراب
آهِ سردِ سینه با خونابههایِ روضههاست
خاک بر کامِ تو ای شاعر کجاها میروی ؟!
روضهات سنگینتر از کربوبلایِ روضههاست
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#غزل_مصیبت
#امام_علی علیه السلام
#شب_نوزدهم_رمضان
حال من را به شب تار تماشا مکنید
نیمه شب بستر بیمار تماشا مکنید
من که زانو زده ام فاتح خیبر هستم
دست من بر در و دیوار تماشا مکنید
عاقبت دوری زهرای جوان کشت مرا
کوفیان عاقبت کار تماشا مکنید
من که چون شمع سحر سوختم و آب شدم
از علی این همه آثار تماشا مکنید
بر سرم هرچه که خواهید بیارید ولی
زینبم را سر بازار تماشا مکنید
رفتم از یاد ولی یاد حسینم امشب
پسر حیدر کرار تماشا مکنید
او بود یوسف من پیرهنش را مبرید
یوسف بی کس و بی یار تماشا مکنید
یک حسین است الهی نشود چند حسین
یک تن و نیزه بسیار تماشا مکنید
کف گودال اگر ماند شما کف مزنید
همه آن صید گرفتار تماشا مکنید
نکند در ته گودال برش گردانید
مادرش می رسد انگار تماشا مکنید
نعل تازه بخدا داغ مرا تازه کند
زیر مرکب گل بی خار تماشا مکنید
پیش زینب سر او را مبرید و مبرید
روی خاک آن تن خونبار تماشا مکنید
گرچه دید رقیه به زمین افتاده
روی نی اشک علمدار تماشا مکنید
حاج #سید_محسن_حسینی✍
.
.
#غزل_مصیبت
(یکی از بندهای ترکیب بند)
بر حربگاه چون رهِ آن كاروان فتاد
شور نشور و واهمه را در گمان فتاد
هر چند بر تن شهدا چشم كار كرد
بر زخمهاى كارى تير و كمان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان
بر پيكر شريف امام زمان فتاد
بى اختيار نعرۀ هذا حُسَين از او
سرزد چنانكه آتش او در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بَضْعَة الرسول
رُو در مدينه كرد كه يا اَيُهَّا الرَّسوُل :
اين كشته ی فتاده به هامون حسين تست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين تست
اين ماهى فتاده به درياى خون كه هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسين تست
اين خشك لب فتاده و ممنوع از فرات
كز خون او زمين شده جيحون حسين تست
اين شاه كم سپاه كه با خيل اشك و آه
خرگاه از اين جهان زده بيرون حسين تست
پس روى در بقيع و به زهرا خطاب كرد
مرغ هوا و ماهى دريا كباب كرد
كاى مونس شكسته دلان حال ما ببين
مارا غريب و بى كس و بى آشنا ببين
اولاد خويش را كه شفيعان محشرند
در ورطۀ عقوبت اهل جفا ببين
تن هاى كشتگان همه در خاك و خون نگر
سرهاى سروران همه در نيزه ها ببين
آن تن كه بود پرورشش در كنار تو
غلطان به خاك معركۀ كربلا ببين
✍️محتشم کاشانی
🎤اجرا #استادمجیدطاهری
#خروج_از_کربلا
#اسارت
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
.👇
@navaye_asheghaan
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#اسارت
#حضرت_زینب
#غزل_مصیبت
حال که ای همسفر، بی تو سفر میکنم
زاد ره خویش را، خون جگر میکنم
من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر
خیز و نگه کن ببین با که سفر میکنم
هر قدمم میزنند، نام تو را میبرم
هر طرفم میکشند، بر تو نظر میکنم
هر خطر آید به پیش، بر دل و جان میخرم
در عوض از دخترت، رفع خطر میکنم
گر بگذارد عدو لحظهای آسودهام
زخم تو را شست و شو، ز اشک بَصر میکنم
ای پسر مادرم من نه تو را خواهرم؟
مثل تو پیش بلا سینه سپر میکنم
حاج غلامرضاسازگار✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
#نوحه
.👇👇
@navaye_asheghaan
.
#سپاهپوشان
#امام_زمان
غزل مصیبت امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و سیاه پوشان ماه محرّم
آهی کشید و بر تنِ خود کرد پیرُهن
فصلِ عزا رسیده حَزینند پنج تن
پیراهنی که بر تنِ او بود روضه خواند
وای از تنی که مانده بِلاٰ غسل وُ بیکفن
از کهنهِ جامه هم نگذشتند اهلِ جاه
این روضه سختتر شده از دستوپا زدن
خون جایِ اشک میچکد از چشمهایِ ماه
اِی وای گرگها طرفِ خیمه آمدن(د)
کارِ مَلیکهها به کجاها کشید آه
همراهشان سنان و شبث شمرِ بددَهن
باید میانِ روضهیِ ناموس دق کنیم
دلواپسِ حجاب شده خواهرِ حسن
یاصاحبالزّمان چه کشید عمّهجانتان ؟!
وقتی سهساله گفت نزن چوب را نزن
#غزل_مصیبت #سیاه_پوشان #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#حسین_ایمانی ✍
.
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_علیه_السلام
#غزل_مصیبت
سید الباکینم و در عشق غوغا می کنم
زنده در شهر مدینه یاد زهرا می کنم
من چهل سال است هر لحظه به یاد کربلا
از غم هر روضه ای گریه مجزّا می کنم
پای هر برگ صحیفه نه ، که روضه نامه ام
با سر انگشتی زخون دیده امضا می کنم
رازق و الطفل الصغیر و راحم الشیخ الکبیر
با مناجات سحر این روضه افشا می کنم
آب رنگ خون بگیرد تا که هنگام وضو
یادی از زخم لبانِ خشک بابا می کنم
می سپارم بر همه تا نشود ام البنین
صحبت از ضرب عمود و فرق سقا می کنم
تا ببینم بین باغی لاله پرپر می کنند
بی مهابا یاد جسم اربا رابا می کنم
باسئوالی پر کنایه وقت ذبح گوسفند
در دل ِ درد آشنا طرح معما می کنم
چون که بابای مرا لب تشنه ذبحش کرده اند
بر سر این قصه با قصاب دعوا می کنم
گر ببینم دختری مویش گره افتاده است
خیلی آهسته گره از گیسویش وا می کنم
وای زان دم که بینم دختری خورده زمین
گریه ها بر غربت اولاد زهرا می کنم
غصه بی معجری چشمم زخم کرد
با عمو عباس خود زین غصه نجوا می کنم
تا که دیدم برآوردند در بازار شهر
یاد شام و ماجرای خواهرم را می کنم
سرخ موئی گفت دنبال کنیزم، بعد از آن
یاد آن مجلس دو چشم خویش دریا میکنم
#امام_سجاد_علیه_السلام
#غزل_مصیبت
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
یا زین العابدین علیه السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#غزل_مصیبت
من علمدار گریه کن هایم
وارث ناله های زهرایم
انقلابی ترین دعا خوانم
نعرهٔ حیدری ست نجوایم
روضه خوان ها همه غلام منند
به همه نوکران من آقایم
من گلوی بریده بوسیدم
خون رگهاست روی لبهایم
تنِ بی سر شده بغل کردم
جمع کردم ز خاک بابایم
هرچه چیدم تنش درست نشد
زائر ِ قطعه قطعه اعضایم
کمکم کرد بوریا آن شب
تا که برخواستم من از جایم
شاهدِ گریهٔ بنی اسد و
ناله های وحوش صحرایم
بعد ازاین ماجرا حسینی ها
بنشینید پای غمهایم
غیرتی ها بلند گریه کنید
شد اسارت بلای عظمایم
حیدر دسته بستهٔ شامم
جای زنجیر بر سروپایم
عمه ام را بهم نشان دادند
داد زد ای حسین تنهایم
دیدی آخر نمود ،آخرِ عمر
چشم نامحرمان تماشایم
وسط آن همه ارازل شهر
گفت عمه کجاست سقایم
سخت بر من گذشت آن ساعات
بد شکستند حرمت سادات
اوج بی غیرتی نشان دادند
سنگ در دست این وآن دادند
اول شهر عنان مرکب را
دست یک مشت بد دهان دادند
جای عرضِ سلام ، پیرو جوان
ناسزاها به کاروان دادند
راسِ بابام زیرِ پا افتاد
بسکه سر نیزه را تکان دادند
دستِ سادات بر سرِ بازار
صدقه تکه های نان دادند
سرِ هر کوچه با سرِ انگشت
دخترِ فاطمه نشان دادند
بوسه گاهِ رسول خاتم را
به دمِ چوبِ خیزران دادند
#امام_سجاد_علیه_السلام
#غزل_مصیبت
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
#امام_سجاد_علیه_السلام
#غزل_مصیبت
دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را
در یک غروب سرخ بلای عدیده را
با ناله ام زمین زمان گریه می کتد
از مادر ارث برده ام این اشک دیده را
من با همین لبان خودم نیمه های شب
بوسه زدم گلوی بریده بریده را
یعقوبم و بدست خودم بین بوریا
چیدم به گریه یوسف پیکر دریده را
یادم نمی رود که چگونه مقابلم
بستند دست عمه قامت خمیده را
یادم نمی رود سر شب لحظه فرار
فریادهای دختر گیسو کشیده را
هنگام جابه جائی سر روی نیزه ها
دیدم شکاف هنجر و خون چکیده را
لعنت به آنکه مرکب خود نعل تازه زد
دیدم سپاه روی بدنها دویده را
یک تار موی عمه ما را کسی ندید
پوشانده بود نور حسین این حمیده را
بزم شراب و تشت طلا جای خود ولی
خون کرده صحنه ای دل مهنت کشیده را
دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش
طفل یتیم و وحشت و رنگِ پریده را
#امام_سجاد_علیه_السلام
#غزل_مصیبت
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
غزل مصیبت امام سجادعلیه السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#دروازه_شام
#دفن_شهدا
پیرمرد ِ بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
آنکه از ناقه دید بانوئی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنی تب دار
عقبِ ناقه ها دویده منم
آنکه وقت فرار از خیمه
نالة دختران شنیده منم
آنکه در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم
آنکه درگوشة خرابة شام
دفن کرده گلی شهیده منم
همة روضه ها کنار ولی
آنکه بازار شام دیده منم
روضه را باز میکنم امشب
سخن آغاز میکنم امشب
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر وتشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
#قاسم_نعمتی
#امام_سجاد_علیه_السلام
#غزل_مصیبت
@navaye_asheghaan