2_1152921504663391672.mp3
174.2K
#شب_دوم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
نثار ارواح طیبه شهدا، از صدر اسلام تا الان، مخصوصا شهدای دشت کربلا، وجود نازنین آقا اباعبدالله الحسین علیه الصلاه و السلام، و شهدای مظلوم مدافع حرم، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
2_1152921504663392128.mp3
1.16M
#شب_دوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸اهل ولا، چو روی به سوی خدا کنند
🔸اول برای یوسف زهرا، دعا کنند.
اول هر مجلسی...
دعای ما سلامتی امام زمانمون هست...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
2_1152921504663392783.mp3
1.99M
#شب_دوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_ورود_به_کربلا
مناجات 1
🔸ای روح دین! حقیقت ایمان! بیا، بیا
🔸ای جان جان و مصلح کل جهان! بیا
🔸تنها امید عترت و قرآن، بیا، بیا
🔸خورشید، تا به کی، در پس ابرها، نهان؟
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
یابن الحسن...
شب دوم محرم...
کجا شال عزا به گردن انداختی آقا...
کجا برا جد غریبت عزاداری میکنی...
🔸ای پر ز اشک چشم تو صحرا، بیا، بیا
🔸ای سینه سوز ناله زهرا، بیا، بیا
🔸ای آرزوی زینب کبری، بیا، بیا
🔸تا چند سرو قامت دخت علی، کمان؟
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
آقا این روزها...
همه دارن شما رو صدا میزنند..
امام زمان...
🔸مولا، کنار چاه، صدا میزند تو را
🔸زهرا، به سوز و آه، صدا میزند تو را
اگه الان گوش دل باز کنیم...
صدای آقامون امیرالمؤمنین به گوش می رسه...
صدای ناله ی مادرمون زهرا به گوش می رسه...
هی صدا میزنه...
پسرم مهدی کجایی...
یا بن الحسن...
🔸زینب به قتلگاه، صدا می زند تو را
از فردا وقتی کاروان ابی عبدالله وارد کربلا میشه...
دیگه گریه های خانم زینب کبری هم شروع ميشه
🔸زینب به قتلگاه، صدا می زند تو را
🔸زخم عزیز فاطمه گوید به صد زبان
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
(شاعر: غلامرضا سازگار_میثم)
صدات رو آزاد کن...
هر کجای این مجلس نشستی...
زن و مرد...
پیر و جوان...
ما هم امام زمانمون رو صدا بزنیم...
(یا صاحب الزمان....)
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
متن روضه 1
🔸الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
🔸نه تنها سر برایت بلكه از سر بهتر آوردم
شب دوم محرمه...
یواش یواش کاروان ابی عبدالله به کربلا نزدیک میشه...
مثل فردایی...
روز دوم محرم...
وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن
ابی عبدالله فرمود...
نام این سرزمین چیه؟
عرضه داشتند آقا...
به این سرزمین قاضریه میگن...
آقا فرمود آیا این سرزمین...
نام دیگه ای هم داره یا نه؟...
بله آقا جان...
به این سرزمین نینوا هم میگن...
یکی یکی اسم ها رو گفتند...
اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده...
حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟...
آقا... به این سرزمین...
کربلا هم میگن...
تا نام کربلا رو شنید... صدا زد...
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
(خدایا به تو پناه مىبرم از اندوه و بلا)
اینجا همون سرزمینیه که...
جدم رسول خدا بهم خبر داده بود...
انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا
از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست...
اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند...
وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا
(لهوف ص 116)
اینجا محل دفن ماست
🔸بار بگشائید کاینجا از عذاب
🔸میشود لبها کبود از قحط آب
مردم... اینجا همونجاییکه...
دستهای عباسم رو قطع میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند...
🔸یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ
🔸کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ
نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند...
چه حالی پیدا کرد...
اومد کنار برادر صدا زد حسین جان...
نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم...
دنیایی از غم به دلم نشسته...
برادر جان حسین...
اینجا چه سرزمینیه؟...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
آماده ای بگم یا نه...
امشب برات کربلات رو از آقا بگیری...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
🔸این زمین غصه و درد و بلاست
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
آماده باش زینبم...
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
🔸در همین ده روز پیرت میکنند
زینبم... طاقت داری بگم یا نه...
🔸می برن اینجا گلو و حنجرم
🔸پیش تو بر روی نی، آید سرم
یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد...
چی میگی برادر...
جلوی من حرف از مردن میزنی...
مگه نمیدونی...
زینب بدون تو میمیره...
ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد...
اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
دلداریش میداد...
اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد...
🔻گریز
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
هی دور برادر میگرده...
میگه حسین...
میخواهی بری میدان...
زینبت رو تنها بگذاری...
تو یادگار مادرمی...
من بدون تو میمیرم حسین...
خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود...
زینب کربلا جان میداد...
صدا زد... خواهرم...
انقده بی تابی نکن...
من میرم میدان...
اما تا صدای تکبیر منو میشنوی بدون هنوز زنده ام...
مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر...
خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه...
صدای تکبیر برادر رو نشنید...
بی تاب شده زینب...
هی توی خیمه میشینه رو زمین...
بلند ميشه...
میگه حسین...
چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش...
چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید...
تا فهمید ذوالجناح برگشته...
اما حسین نیومده...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه...
(حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...)
از بالای بلندی یک نگاه کرد...
دید دور بدن برادر رو گرفتند...
یک نفر با سنگ میزنه...
یک نفر با نیزه میزنه...
جلو چشمانش برادر رو قطعه قطعه کردند...
یک نفر هم خنجر گرفته...
داره میره به سمت حسین...
من ميگم شاید اینجا هم ابی عبدلله به فکر زینبه...
اشاره کرده باشه...
ارجعی...
زینبم برگرد... نبینی خواهر...
🔸سوی خیمه برگرد، خواهر حزینم
🔸تا به زیر خنجر، ننگری چنینم
🔸رو به خیمه خواهر، تا که خود نبینی
🔸وقت جان سپردن، آه آتشینم
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
متن روضه 2
🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی
🔸گشت وارد بر زمین کربلا
(فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ
(لهوف ص 116)
تا رسیدند به کربلا...
ابی عبدالله فرمود:
این سرزمین چه نام داره؟
گفتند آقا به اینجا کربلا میگن...
تا گفتند کربلا...
حضرت فرمودند:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست
🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست
🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست
🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست
ابی عبدالله صدا زد...
خیمه ها رو بر پا کنید...
اینجا وعده گاه ماست...
یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند...
حالا میخواد عقیله بنی هاشم...
زینب کبری از محمل پایین بیاد...
تصور کن ...
جوون های بنی هاشم اومدند...
دور محمل زینب رو گرفتند...
مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند...
من ميگم ...
شاید عباس علمدار اومده...
زانوها رو خم کرده...
علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته
قاسم عنان مرکب رو گرفته...
ابی عبدالله مواظب خواهره...
🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد
🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد
با چه عزت و احترامی...
خانم رو از محمل پیاده کردند...
حقشم همینه...
آخه خانم زینب...
ناموس خداست...
دختر علی هست...
احترام داره...
آماده ای بگم یا نه؟
🔻گریز
آی جوون های بنی هاشم...
نبودید روز یازدهم...
عمه جانتون زینب...
همه زن و بچه ها رو سوار کرد...
دید تنهای تنها مونده...
دور تا دورش رو نامحرما گرفتند...
یک نگاه انداخت به سمت شط فرات...
صدا زد...
آی ابالفضل... آی غیرتی...
پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست...
یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه...
صدا زد...
حسین جان...
ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
🔸به سوی شام و کوفه ام
🔸چه ظالمانه می برند
🔸نمی روم ولی مرا
🔸به تازیانه میبرند
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
4_5863741196496536093.m4a
277.2K
#شب_دوم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این اشک و آه و سوز و گریه ی برای سیدالشهدا علیه الصلاة والسلام رو از ما نگیرد... و ان شاء الله نسل اندر نسل ما رو جزء محبین و ارادتمندان و گریه کن های حضرتش قرار بدهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
2_1152921504663396116.mp3
1.69M
#شب_سوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ
🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد
🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
#شب_سوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸پر کن دوباره کیل مرا أَيُّهَا الْعَزِيز
🔸دست منو نگاه شما أَيُّهَا الْعَزِيز
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
یابن الحسن...
🔸رو از من شکسته مگردان که سالهاست
🔸رو کرده ام به سوی شما ایها العزیز
آقا... یه عمره دارم صدات میزنم...
یه عمره میگم یابن الحسن...
یادم میاد از بچگی هام...
پدر و مادرم...
اسم شما رو بهم یاد دادند...
🔸وادی به وادی آمده ام از درت مران
🔸وا کن دری به روی گدا ایها العزیز
آقا میدونم خیلی دلت رو شکستم...
خیلی بی حرمتی کردم...
اما...
امشب اومدم بگم شرمنده ام...
امام زمان علیه السلام. ..
منو از در خونت ردم نکن آقا...
آخه من جز در خونه شما جایی ندارم...
یابن الحسن...
🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
🔸این کاسه را " فَأَوْفِ لَنَا " ایها العزیز
شب سوم محرم چی میخواهی به آقات بگی...
🔸خالیتر از دو دست من این چشم خالی است
🔸محتاج یک نگاه شما ایها العزیز ...
(شاعر: سقلاطونی)
امشب اومدم بگم آقا...
با همه بدی هام دستمو بگیری آقا...
یک عنایتی هم به ما کنید
(یا صاحب الزمان...)
4_5981120694191131898.mp3
6.25M
بنشین تا به تو گویم زینب
غم دل با تو بگویم زینب
بعد من قافله سالار تویی، خواهر من
دختر حیدر کرار تویی، خواهر من
خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد
خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد، خواهر من
خواهرم! اکبر و عباس و علی اصغر من
هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد، خواهر من
جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا
سر به کف، جان به ره دین خدا خواهد شد، خواهر من
خواهرم! خون شهیدان به بیایان بلا
نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد، خواهر من
چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد
خواهرم! خوب نگر تا که چه ها خواهد شد، خواهر من
موج طوفنده و غرّان چو هزاران شمشیر
بی امان بر سر عُدوان خدا خواهد شد، خواهر من
چون که خون شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد، خواهر من
بعد من خواهر من باز نما قصه ما
چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد، خواهر من
چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی
خواهرم! صبر نما! ظلم فنا خواهد شد، خواهر من
اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند
ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد، خواهر من
گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند
شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد، خواهر من
لشگر خصم شما را به اسیری گیرند
شام غم مسکن و مأوای شما خواهد شد، خواهرمن
این زمان نوبت شمشیر زبان می اید
تیز و برّان چو خون شهدا خواهد شد، خواهر من
( زمزار )
@navaye_asheghaan
صدای پای غم
مُحرم می رسد ای عاشقان آهسته آهسته
به ماتم می نشیند این جهان آهسته آهسته
مُحرم می رسد، همراه این ماه سراسر غم
رسد از ماتم هستی نشان آهسته آهسته
صدای زنگ محمل می رسد از کاروان بر گوش
رسد در کربلا این کاروان آهسته آهسته
عیان می گردد از این کاروان اندوه بر جان ها
شود در هر دلی شادی نهان آهسته آهسته
بپا سازید اکنون خیمه های غرق ماتم را
که می آید نسیمی از خزان آهسته آهسته
ز گلهایی که پرپر می شوند از خنجر گلچین
بگیرد رنگ خون هر بوستان آهسته آهسته
به زیر بار سنگین مصیبت های عاشورا
شود هر قامت سروی کمان آهسته آهسته
ز خون هایی که می ریزد بروی خاک از تن ها
شود چشمان زینب خون فشان آهسته آهسته
به یاد لعل خشک کودکان در روز عاشورا
ز هر چشمی شود شطی روان آهسته آهسته
به صبح روز عاشورا علی اکبر لیلا
به میدان می رود دامن کشان، آهسته آهسته
چو می پیچد صدای ناله از کرب و بلا در عرش
رسد خون بر دل اهل جنان آهسته آهسته
چنان آتش زند دشمن خیام آل طاها را
که افتد آتش ماتم به جان آهسته آهسته
به یاد غرق در خون گشتن گلهای دین «یاسر»
بسوزند از شرر پیر و جوان آهسته آهسته
**
محمود تاری «یاسر»
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
@navaye_asheghaan
👇تقویم نجومی یکشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
⬅️ اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی.
✴️ یکشنبه 👈25 تیر /سرطان 1402
👈27 ذی الحجه 1444👈16 ژوئیه 2023
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🐪 امام حسین علیه السلام در مسیر کربلا منزلگاه هیجدهم " ذو حسم "😭
🔘 واقعه حره در مدینه " 63 ه " .
🔥 مرگ مروان بن حکم " 133 ه " .
⭐️ احکام دینی و اسلامی
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅عقد و ازدواج
✅اغاز بنایی و خشت بنا نهادن
✅امور زراعی وکشاورزی
✅مطالبه حقوق
✅داد و ستد و تجارت
✅خرید کردن
✅و مسافرت خوب است
👼 مناسب زایمان و نوزاد دوست داشتنی و عمری طولانی دارد.
✈️ مسافرت:مسافرت خوب است.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز :قمر در برج سرطان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️خرید و فروش ملک
✳️بذر افشانی
✳️خط نوشتن
✳️استحمام
✳️کندن چاه و کانال
✳️ایجاد کانال
✳️خرید کردن
✳️و باغداری خوب است.
👩❤️👨مباشرت امشب:
فرزند ممکن است مزدور حاکمان ظالم گردد.
⚫️ طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) ۰در این روز از ماه قمری ، باعث پشیمانی می شود.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث ایمنی از ترس می شود.
😴😴تعبیر خواب.
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 28 سوره مبارکه "قصص " است.
قال ذالک بینی و بینک....
و چنین استفاده میشود که فرد مهمی نزد خواب بیننده بیاید و چیزی همانند آن. ان شاءالله. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
┏━━✨🌹✨🌸✨━━┓
@navaye_asheghaan
" شهیدان راه عشق ❤️❤️❤️ "
عمری نشسته ام به در خانه ات ، حسین
جانم فدای " دختر دردانه ات" ، حسین
باب الحوائجی و کنی حاجتم روا
وقتی دهم قسم ، به ریحانه ات ، حسین
تنها نه من ، که جن و ملائک تمامی اند
ازعرش تابه فرش همه دیواته ات، حسین
شش گوشه ات که " مرکز ثقل جهان" شده
یعنی تو شمعی و همه پروانه ات، حسین
هفتاد و دو شهید چو گل در کنارتو
پیچیده بوی عشق زگلخانه ات، حسین
مستند جمله شهیدان " راه عشق "
نوشیده اند می ، زمیخانه ات ، حسین
پایان کار نوکری ما ، شهادت است
چون کربلا شده پایانه ات ، حسین
من " نوکر رقیه ام و خود توشاهدی
جانم فدای " دختر دردانه ات ، حسین
# میرزاابراهیم سهرابی ( بابلسر)
وای_علی_اکبرم.mp3
3.18M
#زمینه
آی جوانان بنی هاشم...
ز خیمه ها جانب میدان شوید
داغ پسر آمده روی دلم
به یاری ام جمله خَرامان شوید
آی رفیقان علی اکبرم...
شِبهِ پیمبرم زمین خورده
دیر نیایید وگرنه حسین
بَر سَر نعش پسرش مُرده
وای علی اکبرم وای علی اکبرم
حنای خون بسته به گیسویش
شهید من چقدرِ زیبا شد...
شاهد این صحنه خداوند است
علی اکبر ارباً ارباً شد...
روی زمین علی رو بردارید
زوری نمونده توی بازویم
شهید من را ببرید خیمه
رَمق ندارم توی زانویم
وای علی اکبرم وای علی اکبرم
#علی_اکبر #زمینه
شعر و سبک و مداحی #هادی_همتی 🎤
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
کجا شیرینتر از این غم در عالم میشود پیدا
که شادیهای عالم در همین غم میشود پیدا
همین که تکیه برپا میشود با رخت خونآلود
هوای روضه در عرش معظم میشود پیدا
خدا مرثیهخوان است و ملائک مستمع هستند
در آن بزمی که حتی مثل آن کم میشود پیدا
هوای شهر رنگ عشق میگیرد به خود، وقتی
که روی سردر هر خانه پرچم میشود پیدا
گناهان تمام عمر او بخشیده خواهد شد
همین که کنج چشمی اشک نمنم میشود پیدا
حسین بن علی فیض وسیع حضرت حق است
که در اطراف او هرجور آدم میشود پیدا
مگر اعجاز جز این است که با نام این آقا
میان چشمهای ما دو زمزم میشود پیدا
هوای گریه کردن دارم و دلتنگ بارانم
مسیر روضه از این بین کمکم میشود پیدا
غمی کهنه دلم را میفشارد هر زمانی که
هلال تازهی ماه محرم میشود پیدا...
✍ #مجتبی_خرسندی
#ورود_کاروان_به_کربلا
کاروان، کاروان شورآور
کاروان، اشتیاق، سرتاسر
همه در حالت سفر از خود
همه بیتاب چون نسیم سحر
همه دلباخته چو پروانه
همه بر پای شمع، خاکستر
پدران از تبار ابراهیم
مادران از قبیلهٔ هاجر
عارفانِ قبیلهٔ عرفات
شاعران عشیرهٔ مشعر...
سروهایی به قامت طوبی
چشمههایی به پاکی کوثر
همرکاب حماسههای عظیم
در گذر از هزار و یک معبر
در دل و جانِ كاروان اکنون
میتپد این نهیب، این باور:
نكند شوكران شود معروف!
نكند نردبان شود منكر!
مرحبا بر سلالهٔ زهرا
هان! «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَر»
میسزد حُسن مَطلعی دیگر
وقت وصف عقیله شد آخر
در نزولش ز منبر ناقه
خطبهخوانِ حماسه، آن خواهر
شد عصا، شانهٔ علیاكبر
پای عباس، پلهٔ منبر
سرزمین، سرزمین گلها بود
پهنهٔ عشق! وه چه پهناور!
شد پدیدار صحنهای دیگر
کشتی نوح بود و موج خطر
ناگهان در هجوم باد خزان
كنده شد برگههایی از دفتر!
کاش دستان باد میشد خشک
کاش میشد گلوی گلها تر!
كیست مردی كه میرود میدان
كه ندارد به جز خودش لشکر؟!
ترسم این داغ شعلهور گردد
مثل آتش که زیر خاکستر...
آه! از زین، روی زمین افتاد
پارهٔ جان احمد و حیدر
و زنی روی تل برای نبی
صحنه را میشود گزارشگر
كه ببین جای بوسههای شما
شده سرشار بوسهٔ خنجر!
میبَرَند از تن عزیز تو جان
میبُرَند از تن حسین تو سر
آن طرف صحنهٔ شگفتی هست
نه! بسی صحنه هست شرمآور
رفته از پای دختران خلخال!
رفته از دست مادران زیور!
كاروان میرود به كوفه و شام
کاروان میرود به مرز خطر
كاروان میرود ولی خالیست
جای عباس و قاسم و اكبر
کاروان جاری است در تاریخ
کاروان باقی است تا محشر...
✍ حجتالاسلام #جواد_محمد_زمانی
#ورود_به_ماه_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#شب_دوم
دوباره عطر محبت وزید، بسم الله
دوباره ماه محرم رسید، بسم الله
سرآمد عاقبت این انتظارِ یک ساله
به اذن حضرت شاهِ شهید، بسم الله
اگر که آمدهای روسیاه و شرمنده
میان روضه شَوی رو سفید، بسم الله
به اشک، دیدهٔ مهدیندیده را تَر کن
اگر که آمدهای با امید، بسم الله
بیا که روضه مجال دوباره نو شدن است
عزیز فاطمه درهم خرید، بسم الله
**
رسید قافلهی عاشقان به کرب و بلا
پُر از ستاره و سرو رشید، بسم الله
همین که خواند به لب آیههای استرجاع
صدای گریهی گل را شنید، بسم الله
ندیده عالم از این داغ، داغِ سنگینتر
نگفت آنکه سرش را برید، بسم الله
✍ #محمود_یوسفی
#ورود_کاروان_به_کربلا
یا غیاث المستغیثین آه از کرب و بلا
از فلک آمد ندا: واویلا واویلتا
تا ابد لعنت به هر چه کینه هست از مرتضی
کوفه زد بر طبلِ جنگ و عرش بر طبل عزا
بر سر و سینه زنان با عرشیان روح الامین
آسمان خون گریه کن، زینب شده صحرا نشین
وای از مکر حرامیها حرم آواره شد
آسمان از دل کشید آه و زمین بیچاره شد
کعبه مشکی پوش از این حج نیمهکاره شد
تا ابد شرمنده از حاجیِ در گهواره شد
از منا آید ندایی: خوش به حال کربلا
بهر قربانی حسین آورده اسماعیلها
روبرو شد عاقبت با طور سینایش حسین
دارد اینجا وعده با رب تعالایش حسین
مانده با یک کوفه تنها، مثل بابایش حسین
روضهخوانی میکند با هاهُناهایش حسین
باغبان سر بسته گوید با گلستان از خزان
کس ندیده بود زینب را چنین دل ناگران
کس نگفته خیر مقدم این چنین بر میهمان
با کمان، با تیر، با شمشیر، با سنگ و سنان
شد رقیه دل پریشان، شد سکینه بی امان
بر عقیق دست آقا، خیره مانده ساربان
ساربان! قدری بچش از لطف این نعم الامیر
تا نگشته دیر از او هر چه میخواهی بگیر
آه دارد میرسد فصل زمستانِ رباب
لرزه افتاده است در این خاک بر جان رباب
کمتر از ده روز اصغر ، هست مهمان رباب
حرمله، تیر سه شعبه، چشم حیران رباب
بیشتر از اصغرش دلواپس آقاست او
رفته زیر آفتاب و فکر فرداهاست او
در مدینه کن خبر ام البنين را ای صبا
کمتر از ده روز دیگر میشود حاجت روا
تا ابد عباس گردد ساقی آب بقا
هست آماده برای دیدنش خیرالنسا
ای صبا اصلاً نگو بر او حسین تنها شده
او نفهمد که امامش ساکن صحرا شده
چند روزی مانده تا در این جهان غوغا شود
ارباً اربا شبه پیغمبر در این صحرا شود
همچو سروی، سیزده ساله گلی، رعنا شود
دختر شیرین زبانی کاملاً زهرا شود
مرتضیها روی نی قاری قرآن میشوند
فاطمهها روی ناقه سنگ باران میشوند
شام را دارند از امروز تزئین میکنند
خویش را پیش خلیفه خوب شیرین میکنند
خوب مردم را به حق دارند بدبین میکنند
کودکان زخم زبان در خانه تمرین میکنند
نامهای آمد: حسین بن علی شد رفتنی
باید آماده شود بزم شرابی دیدنی
✍ #محمدحسین_رحیمیان
#ورود_کاروان_به_کربلا
"آب زنید راه را هین که نگار میرسد"
دختر مرتضی علی، فاطمهوار میرسد
زانوي شاهزادهها هست ركاب محملش
با چه شكوه و شوکتی کوه وقار میرسد
هاشمیان به گرد او، فاطمیات پشت سر
قامت عصمتش در این حصن و حصار میرسد
دار و ندار فاطمه، گوهر ناب مصطفی
به كربلا حسين با دار و ندار میرسد
خامس آل پنج تن، همره طفل شیرخوار
زودتر از روز دهم سر قرار میرسد
شانهی آسمانیان، محمل دختران شده
چه نازدانه دختری به این دیار میرسد
گرد و غبار این زمین تا نرسد به معجری
بال فرشته از یمین یا که یسار میرسد
رونق کار مأذنه، رکن شباب هاشمی
وارث هیبت نبی، یکّهسوار میرسد
"رونق باغ میرسد، چشم و چراغ میرسد"
"عنبر و مشک میدمد" دولت يار میرسد
وزير اعظم حسين آيهی محكم حسين
صاحب پرچم حسین آن جلودار میرسد
آن سوی دیگر از زمین، نیزه و تیغ آبدار
ارتش زمهریرها چند هزار میرسد
رفت قرار ناگهان، از دل خواهر حسین
در نظرش همه جهان تیره و تار میرسد
پرده کنار میرود، واقعهی روز دهم
صحنه به صحنه از دل گرد و غبار میرسد
"چاک شده است آسمان غلغلهایست در جهان"
ديد ز هر طرف غمی همچو شرار میرسد
ديد كه از جور فرس، چه استخوانها كه شكست
ناله و بانگ قاسمِ لاله عذار میرسد
حلقه زدند کوفیان دور حسین و اکبرش
صداي طبل شادی و داد و هوار میرسد
طفل به دست آسمان، بود و صدای خنده از
لشكر شاميان بر اين طرز شكار میرسد
لحظهی تلخ حادثه چکمهی نونوار شمر
همره کهنه خنجری سرکش و هار میرسد
گوشه به گوشه آسمان سرختر از خون گلو
پنجهی شمر و زلف او! آخرکار میرسد
وقت نفس نفس زدن، زمان دست و پا زدن
نالهی “یا بُنَیَّ” از گوشه کنار میرسد
"آب زنيد راه را"، مادر او به قتلگاه
با پر و بال زخمی و حالت زار میرسد
گوش زمین و آسمان میشنود در آن زمان
آه صدای پای آن چند سوار میرسد
چشم حسین بسته شد، قوم هراس شد جسور
موقع غارت از حرم، وقت فرار میرسد
✍ #رضا_جوان_بخت
#ورود_کاروان_به_کربلا
لحظۀ پر زدن ما به نظر نزدیک است
راه عرش از دل صحرا چقَدَر نزدیک است
در دل خیمه بیایید همه جمع شوید
همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است
مادرم زودتر از ما زده خیمه اینجا
چقَدَر بوی گل یاسِ پدر نزدیک است
تا سری هست به سجده بگذارید امروز
لحظۀ بال درآوردن سر نزدیک است
تا توانید به ششماهۀ من بوسه زنید
بوسههای لب یک تیر سه پر نزدیک است
گریهای کرد و غریبانه به زینب فرمود:
دخترم پیش تو باشد که خطر نزدیک است
گفت آسوده بخوابید همین شبها را
وقت بیداری شب تا به سحر نزدیک است
گریه کرد و به علمدار اشاره فرمود:
که فدای تو شوم درد کمر نزدیک است
بر سر و روی یتیمان حسن دست کشید
گفت قاسم که: عمو مرگ مگر نزدیک است؟
قد و بالای جوانش جگرش را سوزاند
ای خدا صبر بده، داغ پسر نزدیک است
✍ #مجتبی_شکریان_همدانی
آغاز عزای حسین(ع)
بیا امام زمان شد زمان طشت گذاری
بود سیه علمی ارمغان طشت گذاری
عزا رسیده کجائئ تو ای وکیل ابولفضل
بیا به مجلس آه و فغان طشت گذاری
ظهور کن مه ذیحجه است و جمعه آخر
نگر به زمزمه ی عاشقان طشت گذاری
حسینیان همگی حاضرند و جای تو خالی
چه می شود که شوی نوحه خوان طشت گذاری
به جمع ما نظری کن به خاطر علی اصغر
عنایتی که توئئ گل فشان طشت گذاری
زبان ترکی لهجه ی غلام سیاه است
به یک اشاره تو دانی زبان طشت گذاری
بیا و تذکرهی کربلا بده به محبان
که جاودانه شود این نشان طشت گذاری
دانلود نوحه جدید رضا نریمانی به نام کوفه بی وفاست
کوفه بی وفاست کوفه نیا وادی بلاست کوفه نیا عدو بیحیاست کوفه نیا آقا ./??/.
درِ خونههاشونو رو به من چند روزه که بستن .. همونایی که فرق بابات علی روهم شکستن ./??/.
خدا میدونه همه نامردن چقدر این روزا به من بد کردن ./??/.
“حسین وای وای وای”
من فدا سرت فقط نیا . جون اصغرتع فقط نیا خستهست خواهرت فقط نیا آقا ./??/.
بیا بیشتر از این نذار که زینب بلا ببینه میترسم سرت رو یه روز سرِ نیزهها ببینه
دارم میبینم لب خشکیده . دم یک خیمه رباب ترسیده ./??/.
“حسین وای وای وای”
اُف به حیلهی ابن زیاد چی حالا میخواد سرت بیاد ./??/.
جواب منو کسی نداد آقا ./??/.
کاش نمینوشتم بیا ./??/. میدونم که توی راهی ./??/. از همین الان میتونم ببینم ./??/. که تو قتلگاهی ./??/.
دارم میبینم چه جوری دارن ./??/. یه خنجر زیرِ گلوت میزارن ./??/.
“حسین وای وای وای”