07_14020420_جان_نثاران_امام_زمان_عج_مراسم_هفتگی.mp3
9.78M
🎧#فـایـل_صـوتـی
📝شـور|سـاقـی دریـادل....
🎤بانوای:#کـربـلایـےوحـیـدشـکریـے🎤
🎶سـبـک:#شـور
🖊امـام حـسـیـن(ع)
📝مـتـن:#وقـتـی مـردم....
🎤بـانوای:#کـربـلایـےحـسـنعـطـایـے
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
وقتی مردم
کی جای من میاد زیارت
میشینه جلو ضریحت
میمونه به زیر سایه ات
وقتی مردم
کی میاد سر مزارم
خودتم میدونی جز تو
به خدا کسی ندارم
تنگ میشه دلم برات
پدر و مادرم فدات
اگر مردیم نیومدیم
یه سر بزن به نوکرات
نعم المولا نعم النصیر
تو حرمت جونمو بگیر
|🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸|
وقتی مردم
کی جای من میاد زیارت
اربعین دورت میگرده
به نیابت از رقیهات
وقتی مردم
تو نرو مثل بقیه
رفیقامم میرن اما
میمونه برام رقیهات
زیر خاک یاورمی
تو پدر و مادرمی
منو ببر پیش خودت
یه سوم محرمی
نعم المولا نعم النصیر
تو حرمت جونمو بگیر
4_5938430213917510951.mp3
3.63M
🎧#فـایـل_صـوتـی
📝شـور|وقـتـی مـردم....
🎤بانوای:#کـربـلایـےحـسـنعـطـایـے🎤
📝کـانـال مـتـن اشـعـار📝
🌹کـربـلایـےحـسـنعـطـایـے🌹
🌿کـربلایـیامـیـربـرومـنـد🌿
🏴«««زمينه»»»🏴
حضرت رقیه(سلام الله علیها)
السلام عليك يا اباعبدالله
بابي انت و امي يا حسين ثارالله
شبا واسه من بابايي! - عمه جون مي گه لالايي
من ميخوندم با صداي – بي صدايي – تو كجايي – تو كجايي
تو كجايي كه دلم هواتو كرده
هواي لالايي ِ صداتو كرده2
توخبر داري كه دخترت اسيره ؟
خوبه بابا سراغ ازدختر بگيره2
------
السلام عليك يا اباعبدالله
بابي انت و امي يا حسين ثارالله
بابا جون منو صدا كن - گوش پاره مو نگا كن
بيا امشب دخترت رو – روبرا كن – تو دعا كن - تو دعا كن
تو دعا كن كه دعاي تو ميگيره
دعا كن كه دخترت امشب بميره2
خسته ام از طعنه و زخم زبونا
دوست دارم بيام پيشت ، تو آسمونا2
-------
السلام عليك يا اباعبدالله
بابي انت و امي يا حسين ثارالله
منكه درداتو ميدونم – چي بگم از دل خونم
چيزي ازتنم نمونده – بي نشونم – نيمه جونم - نيمه جونم
مي بيني كه لاغرم خيلي ضعيفم
سلسله كجا و دستاي لطيفم 2
دشمنت منو رو خاك كشونده بابا
جاي سالمي برام نمونده بابا2
السلام عليك يا اباعبدالله
بابي انت و امي يا حسين ثارالله
✍️حسین رحمانی
#مرثیه
#زمینه
#زمزمه زبانحال حضرت رقیه (س)
چشمای من منتظره ببین نگاهم به دره
الهی که بابا بیاد تا منو با خود ببره
ز تو هستم بی خبر بابا
میایی کِی از سفر بابا
فغان وآه و واویلا (۳)
خسته شدم از زمونه گریه ی من بی اَمونه
بمن بگیدبابام کجاست دردمو عمه میدونه
از این ویرونه شدم خسته
رو صورتم جای یک دسته
فغان و آه و واویلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#نوحه واحد یا سنگین حضرت رقیه(س)
بابایی ، دشمنت کرده اسیرم
نگاه کن ، غم تو کرده چه پیرم
چشم انتظارتم ، عمه چه بیقرار
بابا بیا ولی ، تنهای مان نذار
آه ، قد خمیده ، دختر شاه ، کس ندیده
وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲)
بابایی ، پاره کردن معجر من
نرفته ، چادر اما از سر من
نایی نمانده در ، دستان و پای من
شد عمه زینبم ، بابا عصای من
آه ، دست دشمن ، مانده روی ، صورت من
وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲)
بابایی ، از داغ تو می میرم
من توی ، خرابه عزا می گیرم
بابا شده کبود ، پلک چشم ترت
لبریز گرد و خاک ، شد موهای سرت
آه ، شد دل کباب ، رویت شده ، از خون خضاب
وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
عمو_عباس_کجای_هادی_همتی.mp3
5.57M
تشنگان در تب و تاب و شَرَرَند
همه از آب روان بی خبرند
کربلا شعله زده بر دل و جان
همه از تشنه لبی خون جگرند
می رسد تا فلک کرب و بلا
ز حرم ناله ای از واعطشا
همه فریاد زدند نام عمو
یا ابوالفضل علمدار بیا
کربلا قحطی آب است عمو
تشنه لب طفل رباب است عمو
ای امید همه ی تشنه لبان
حال شش ماهه خراب است عمو
عمو عباس کجایی عمو جون
به لب تشنه ی ما آب برسون
ادرکنی یا ابوالغوث
ادرکنی یا ابوالفضل
چه شتابان ز بر ما رفتی
به سوی علقمه تنها رفتی
مشک خالی به روی دوش تو بود
تشنه لب تا خود دریا رفتی
کربلا روز عذاب است عمو
کربلا قحطی آب است عمو
این زمان طفل جگر سوخته را
دادن آب ثواب است عمو
علی اصغر بی قراره عمو جون
مادرش شیری نداره عمو جون
به لب خشک رباب ذکر و دعاست
دیگه این آخر کاره عمو جون
عمو عباس کجایی عمو جون
به لب تشنه ی ما آب برسون
ادرکنی یا ابوالغوث
ادرکنی یا ابوالفضل
خبر آمد که گل اُم بنین
لب دریا ز عدو خورده کمین
خبر آمد که عمو کشته شده
پهلوان با علمش خورده زمین
بعد از آن ناله ی یا ادرک اَخا
شور و غوغایی که شد کرب و بلا
می رسد سمت حرم گریه کنان
به بغل داره حسین دست جدا
علقمه محشر کبری شده است
دیده ی فاطمه دریا شده است
داغ سنگین بردار دیده...
قد و بالای حسین تا شده است
عمو عباس کجایی عمو جون
شد چشمان پدر کاسه ی خون
ادرکنی یا ابوالغوث
ادرکنی یا ابوالفضل
#هادی_همتی
#ابوالفضل_ع #زنجیرزنی
4_5895534670430339518.mp3
6.54M
تشنه هستی خون دلها خورده ام
گریه کمتر کن گل پژمرده ام
کربلا قحطی آبه اصغرم
در غریبی خاک غم شد بر سرم
گریونم دلخونم
از داغت محزونم
ای بابا ای بابا
علی لای لای، گلم لای لای
رودم لالا لالا لالا، علی لالا لالا لالا
زیر حلقومت ببوسم ای بابا
چون شود با تیر از تنت جدا
ای گل ششماهه ی مظلوم من
آه و از آب روان محروم من
بیهوشی دلگیرم
بی جونی می میرم
ای بابا ای بابا
گریونم دلخونم
از داغت محزونم
ای بابا ای بابا
علی لای لای، گلم لای لای
رودم لالا لالا لالا، علی لالا لالا لالا
در دل من شد بپا یک ولوله
لشکر دشمن نماید هلهله
بر گلویت خورده تیر حرمله
ای کبوتر پر زدی از قافله
از خونت ای بابا
آسمون شد دریا
ای بابا ای بابا
گریونم دلخونم
از داغت محزونم
ای بابا ای بابا
علی لای لای، گلم لای لای
رودم لالا لا لا لا لا، علی لالا لالا لالا
#هادی_همتی
#علی_اصغر #زنجیرزنی
با نوای کربلایی مجتبی خداترس
4_5895534670430339516.mp3
4.92M
لالا لالا کبوتر سپیدم
لالا لالا شش ماهه ی شهیدم
لالا لالا امید ناامیدم
شش ماهه ی شهیدم
تا لحظه های آخرت مادر
با یک دل پر خون
نگاه می کردم به تو در میدون
با دیده ی گریون
اَمان از صدای قافله
اَمان از خنده و هلهله
اَمان از کمان حرمله
گل پرپر علی اصغر لالایی
گل پرپر علی اصغر لالایی
لالا لالا رنج و بلا کشیده
لالا لالا آبی به لب ندیده
لالا لالا بخواب نَفس بریده
دیدم تو رو، رو دستهای بابا
با یک دل مُضطر
تو دست و پا می زدی اِی بی سر
با یک دل مُضطر
اَمان از مرگ ستاره و
اَمان ز داغ دوباره و
اَمان از گلوی پاره و
اَمان از صدای قافله
اَمان از خنده و هلهله
اَمان از کمان حرمله
گل پرپر علی اصغر لالایی
گل پرپر علی اصغر لالایی
#هادی_همتی
#علی_اصغر #زنجیرزنی
با نوای کربلایی مجتبی خداترس
مادرا_لالایی_میگن__هادی_همتی.mp3
6.1M
#شیرخواره_گان #هادی_همتی
مادرا لالایی میگن
واسه ی شیرخواره هاشون
می میرن اگه ببینن
اشک چشم بچه هاشون
اگه بچه تشنه باشه
مادرش دل بی قراره
زود زود میره برای
گل تشنه آب میاره
دل مادرا می سوزه
اگه بچه دَم بگیره
به تصدقش میگن که
مادرت برات بمیره
لالایی لالایی
بخونید هم صدای مادر
لالایی لالایی
همه عالم فدای اصغر
لالایی میخونه مادر
کودکش راحت بخوابه
گردنش افتاده وقتی
که لبش تشنه ی آبه
بچه ی تو شیر خورده
شیر و آب سیر خورده
بچه ی رباب میگن
یه سه شعبه تیر خورده
علی اصغر لب تشنه
مثل یک گل شده پرپر
با گلوی پاره پاره
بدن او شده بی سر
لالایی لالایی
بخونید هم صدای مادر
لالایی لالایی
همه عالم فدای اصغر
روی دست پدرش رفت
به امید جرعه آبی...
بی وفا سپاه کوفه
به او دادند چه جوابی
دل کربلا گرفته
دل آسمون شکسته
در خیمه ها هنوزم
منتظر رباب نشسته
گل پرپر و میارن
تن بی سر و میارن
با حسین جمع ملائک
علی اصغر و میارن
لالایی لالایی
بخونید هم صدای مادر
لالایی لالایی
همه عالم فدای اصغر
#هادی_همتی
#علی_اصغر #شیرخواره_گان #زنجیرزنی
.
#حضرت_رقیه( سلام الله علیها )
#شب_سوم_محرم
چشمهای خسته ات را باز دریایی نکن
این قدر با اشک رویت را تماشایی نکن
هیچ جا مانند این جا چشم مردم شور نیست
روی ماهت را دوباره غرق زیبایی نکن
عمه مثل ابر طوفان زاست پس با او بگو
بغض خود را بشکن و دیگر شکیبایی نکن
حنجرت زخم است و داغ اصلا برایت خوب نیست
در خرابه با اسیران هم هم اوایی نکن
من ،عمو،قاسم،علی اکبر همه پیش توییم
در کنار نیزه ها احساس تنهایی نکن
دیدن این سر میان طشت پیرت میکند
این قدر با بوسه ات از من پذیرایی نکن
چشم هایت را ببند و دست بر رویم بکش
دخترم!حتی نگاهی هم به بابایی نکن
روی دامان تو دارد باز خوابم می برد
با زبان بی زبانی قصد لالایی نکن
#احمد_علوی✍
#محرم
🏴
#محرم۱۴۰۲
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
#شب_سوم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چه تکریمی نموده شهر شام از باب حاجاتش
سه روزی مانده این حوریه پشت باب ساعاتش
سر بازار نُه ساعت سر پا ایستاده او
کسی که نُه فلک بنشسته بر خوان کراماتش
همای منزلت بود و خرابه منزل او شد
همان که شد بهشت آبادی کنج خراباتش
همان که مریم از نور رخش انجیل میخواند
که بوده پردهدار محملش در راه شاماتش
به جای گل نثار مقدمش خار مغیلان شد
چه استقبال گرمی کرد از او خاکستر و آتش
برای صورت حوریه برگ گل ضرر دارد
چرا پس ضربه سیلی نمیکرده مراعاتش؟!
کشیده آه را در بند خود زنجیری از آهن
اسیر سلسله هستند در این شهر ساداتش
نشسته سر به دامانی که عطر فاطمه دارد
سر زخمی "مصباح الهدی" در بین مشکاتش
تمام دردها را برد از یادش سر بابا
چگونه یک طبق زخم است مرهم بر جراحاتش؟!
هزار و نهصد و پنجاه تا زخم است بر جسمش
هزار و نهصد و پنجاه دفعه شد مواساتش
به فکر انتقام از چوب بود و بر لبش می زد
ببین پر کرده عالم را نوای یالثاراتش
.
🏴
#محرم۱۴۰۲
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
#شب_سوم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گریستم که از این دیده خواب را بِبَرند
گلایه ی دلِ از غصه آب را ببرند
شدند فطرس کوی تو چند قطره ی اشک
که از خرابه سلام و جواب را ببرند
شنیده ام که سرت می رود به سوی نجف!
به محضر نجف، این دُرِّ ناب را ببرند
بگو به ابر، بیاید شبانه گریه کنیم
که از کنار تنت آفتاب را ببرند
ببین که از وسط ازدحام این مردم
چگونه آیه ی نور و حجاب را ببرند
نخواه نیزه و طشت و تنور، این شب ها
به جای دامن من این ثواب را ببرند
شبیه کوثر و زمزم چقدر آب شدم
که از کنار سر تو شراب را ببرند
بگو که نیزه عباس را علم بکنند
که از میان حرم اضطراب را ببرند
من از حیات بدون تو دست خواهم شست
که از محاسن پاکت خضاب را ببرند
.
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره
من ازبس غصه دارم که، میشه صدتا کتابش کرد
کدومش رو بگم آخه، نمیشه انتخابش کرد
دیدی تنهام و شبهای خرابه سرد و تاریکه
سر تو سرزده اومد، مثه خورشید تابِش کرد
تموم آرزوهامو، گذاشتن پیش روم امشب
دعا کردم بیای پیشم، خدا هم مستجابش کرد
میگیرم دستمو بابا، به دور صورت زخمیت
هنوزم میشه روی ماهتو اینجوری قابش کرد
اگه چشمام نمیبینه، دلیلش دستای زجرِ
یه دونه سیلی زد اما، باید صدتا حسابش کرد
رو خاک داغ صحرا با، سرانگشتِ پُر از زخمم
نوشتم اسمتو اما، سنان با پا خرابش کرد
گذشت از من ولی کاشکی، یکی بود یادشون میداد
نباید دختر شاهو، بهجز «خانم» خطابش کرد
دیگه از هرچی اسبه من، بدم میاد آخه اون روز
دیدم که ده تا اسب اومد، گل من رو گلابش کرد
میسوزونه منو داغِ، تنور خونهی خولی
کجا رفت اون محاسن که، علی اصغر خضابش کرد؟!
رباب امروز طفلش رو، توی رؤیا بغل کرد و...
خیالی شیرشو داد و لالایی خوند و خوابش کرد
✍ سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
صلی الله علیک یا رقیه ی بنت الحسین
امروز یک نقاشی دیگر کشیده
یک درد دیگر را در این دفتر کشیده
گاهی کشیده آنچه را که دیده، گاهی
تصویرها را یک به یک از بر کشیده
تا دیده گلبرگی میان برگههایش
بر روی یک دیوار خونین در کشیده
از لحظهای که کاروان عزم سفر کرد
هر ماجرایی بوده را یکسر کشیده
مانند دخترهای دیگر خاطراتی
از آنچه را دیدهست سرتاسر کشیده
ماندهست یادش اینکه سیلی خورده هر جا
از زیر ضرب تازیانه سر کشیده
در صفحهای یک دختر کوچک کشیده
بر گوشهای کوچکش زیور کشیده
با خود گمان کردهست شاید باز دشمن...
بر روی زیورهای او معجر کشیده
دختر به شوق دیدن بابای خود باز
امروز یک نقاشی محشر کشیده
در زلف خود دستان بابا را کشیده
بر روی یک انگشت، انگشتر کشیده
اصلا نمیداند کجا دیدهست اما
داداشیاش را مثل پیغمبر کشیده
گفتند اکبر اربا اربا شد، شنیده
یک صفحه را تنها پر از اکبر کشیده
در صفحهای در احترام عمه زینب
هر چیز را دیدهست زیباتر کشیده
تنهای بی سر را پر از گلبرگ کرده
گل بر سر نیها به جای سر کشیده
لبتشنه بوده گفته یا زهرا و بعدش
در دفتر خود چشمهی کوثر کشیده
گهوارهی خالی، غم جان رباب است
گهواره را یک گوشه با اصغر کشیده
تا که گلویش را نبیند هیچ تیری
دستار سبزی روی آن حنجر کشیده
از قطرهی اشکش که روی دفتر افتاد
برداشته لبهای او را تر کشیده
شرمندگی سخت است میداند از این رو
عباس را با آب در معبر کشیده
هر جا هراس از دشمنان بودهست آنجا
عباس را در هیبت حیدر کشیده
در صفحههای آخر این دفتر رنج
برشانههای زخمی خود پر کشیده
بستهست دفتر را و گویا خواب رفته
یا چون پدر جام بلا را سرکشیده
#محرم
#امام_حسین
#یا_رقیه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
♻دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود
♻گوشه ویرانه جای بلبل زهرا نبود
♻جان بابا خوب شد بر ما یتیمان سر زدی
♻هیچکس در گوشه ویران به یاد ما نبود
♻دخترم روزی که من در خیمه بوسیدم تو را
♻ابر سیلی روی خورشید رخت پیدا نبود
♻جان بابا، هر کجا نام تو را بردم به لب
♻پاسخم جز کعب نی ،جز سیلی اعدا نبود
♻دخترم وقتی که دشمن زد تو را زینب چه گفت
♻عمه آیا در کنارت بود بابا ،یا نبود
♻جان بابا، هم مرا ،هم عمه ام را ميزدند
♻ذرهای رحم و مروت در دل آنها نبود
♻دخترم وقتی عدو ميزد تو را برگو مگر
♻حضرت سجاد زینالعابدین آنجا نبود
♻جان بابا بود، اما دستهایش بسته بود
♻کس به جز زنجیر خونین، یار آن مولا نبود
♻دخترم آن شب که در صحرا فتادی از نفس
♻مادرم زهرا (س) مگر با تو در آن صحرا نبود
♻جان بابا من دویدم زجر هم ميزد مرا
♻آن ستمگر شرمش از پیغمبر و زهرا نبود
♻دخترم من از فراز نی نگاهم با تو بود
♻تو چرا چشمت به نوک نیزه اعدا نبود
♻جان بابا ابر سیلی دیدهام را بسته بود
♻ورنه از تو لحظهای غافل دلم بابا نبود
🌺بِحَقِّ اَلْرُقَیِّهْ-اَلّٰلٓهُمَّ-عَجِّلْ-لِوَلیِّکْ-اَلْفَرَج🌺 ْ
371_16083086792535
5.38M
🖤دردانه تو افسرده شده..
ریحانه تو پژمرده شده..
مداحی جواد مقدم شب
سوم محرم شب رقیه بنت الحسین علیه السلام..