eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
عمو_عباس_کجای_هادی_همتی.mp3
5.57M
تشنگان در تب و تاب و شَرَرَند همه از آب روان بی خبرند کربلا شعله زده بر دل و جان همه از تشنه لبی خون جگرند می رسد تا فلک کرب و بلا ز حرم ناله ای از واعطشا همه فریاد زدند نام عمو یا ابوالفضل علمدار بیا کربلا قحطی آب است عمو تشنه لب طفل رباب است عمو ای امید همه ی تشنه لبان حال شش ماهه خراب است عمو عمو عباس کجایی عمو جون به لب تشنه ی ما آب برسون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل چه شتابان ز بر ما رفتی به سوی علقمه تنها رفتی مشک خالی به روی دوش تو بود تشنه لب تا خود دریا رفتی کربلا روز عذاب است عمو کربلا قحطی آب است عمو این زمان طفل جگر سوخته را دادن آب ثواب است عمو علی اصغر بی قراره عمو جون مادرش شیری نداره عمو جون به لب خشک رباب ذکر و دعاست دیگه این آخر کاره عمو جون عمو عباس کجایی عمو جون به لب تشنه ی ما آب برسون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل خبر آمد که گل اُم بنین لب دریا ز عدو خورده کمین خبر آمد که عمو کشته شده پهلوان با علمش خورده زمین بعد از آن ناله ی یا ادرک اَخا شور و غوغایی که شد کرب و بلا می رسد سمت حرم گریه کنان به بغل داره حسین دست جدا علقمه محشر کبری شده است دیده ی فاطمه دریا شده است داغ سنگین بردار دیده... قد و بالای حسین تا شده است عمو عباس کجایی عمو جون شد چشمان پدر کاسه ی خون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل
پاشو ای علمدار.mp3
1.56M
🎼 ☑️بند اول اباالفضل(ع) پاشو ای علمدار و سقا و ای یاور من بلند شو سپهدار و سالار و سرلشکر من یا عباس یا عباس (ع) میبینی که افتادم اینجا به چه دردی یا عباس(ع) تو هر کاری میشد برا خیمه ها کردی عباس(ع) یا عباس (ع) تویی کاشف الکرب من ای آب آور بلند شو که بی تو میشم من بی یاور فدای دو دست بریدت اباالفضل (ع) کمرم رو از غم شکستی برادر ابالفضل ابالفضل (ع) ☑️بند دوم اباالفضل (ع) پا شو پهلوونم که قلبم میشه پاره پاره تا لشکر نگن که حسین یارو یاور نداره یا عباس(ع) منو تنها نگذار تو با گرگای این بیابون نیگا کن رقیه میگه کی میاد پس عمو جون یا عباس (ع) پاشو پهلوونم بده ما رو یاری خبر از دل زار زینب نداری نرو که با داغت برادر توو این دشت هزار زخم کاری رو قلبم میذاری اباالفضل اباالفضل (ع) ☑️بند سوم اباالفضل(ع) پاشو تا کسی سمت خیمه هجومی نبرده نبینی یه لشکر منو تنهایی گیر آورده یا عباس (ع) پاشو نا امیدم نکن بین این همه لشکر بگو بی تو من با چه رویی برم سمت خیمه برادر یا عباس(ع) پاشو تا نرفته کسی به اسارت تا اموال خیمه نرفته به غارت پا شو غیرتیِ حرم تا عباسم به ناموس ماها نکردن جسارت اباالفضل اباالفضل (ع) 💠💠💠1⃣0⃣7⃣9⃣💠💠💠
قمر زیبای.mp3
823.4K
کربلایی مجید مرادزاده(غلامِ قنبر): 🎼سبک👈 ☑️بند اول قمر زیبای حیدر تو عزیز عالمینی تو یل ام بنینی، تو علمدار حسینی بهترین زمزمه عباس(ع) عشق دو فاطمه عباس(ع) زینت کرببلا و تک یل علقمه عباس(ع) مددی یا ابوفاضل (ع) ☑️بند دوم صدای العطشِ بچه ها می پیچه تو گوشم تشنمه ولی اخه چه جوری من آبی بنوشم بهتره تشنه بمیرم تا که اصغر تشنه باشه اصغرم بمیره خیمه دلشون از هم می پاشه مددی یا ابوفاضل (ع) ☑️بند سوم الهی برات بمیرم نبینم اشکت و عباس(ع) یه طرف دست تو دیدم یه طرف مشک تو عباس(ع) بمیره برادر تو که عمود خورد به سر تو اخرش جدا شد از تن دستای آب آور تو مددی یا ابوفاضل (ع) ☑️بند چهارم سوی خیمه ها نبر جسم من و تازنده هستم از گلای تشنه ی تو تا ابد شرمنده هستم بخدا دلواپسم من یا اخا نور دو عینم بعد من چیا به روز تو میاد داداش حسینـــم مددی یا ابوفاضل (ع) ☑️بند پنجم رفتی و آتیش زدی به جسم و جونم یا ابالفضل(ع) ببین از غمت برادر قد کمونم یا ابالفضل(ع) ای همه صبر و قرارم ای همه دارو ندارم پاشو ازجا ای علمدار گره افتاده به کارم مددی یا ابوفاضل (ع) 💠💠💠1⃣1⃣3⃣9⃣💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه تشنه ایم کجایی عمو تو که خیلی با وفایی عمو همه چش به راهیم بیایی عمو ترک خورده به لبای علی یه جرعه بسه برای علی دیگه در نمیاد صدای علی چقد کینه تو دل کوفیاس چه ترسی توی دل بچه هاس میگن آب نمیخوایم عمومون کجاس نباشی عمو چقد بی کسم به اون غیرت وغرورت قسم برا معجرم خیلی دلواپسم عمو جونم/ بابا حسین بدون تو تنها میشه عمو جونم/ بی تو به خیمه پای دشمن وامیشه ............. تو از حال من که داری خبر با زجر و سنان میشم همسفر میشه عمه زینب برا من سپر اسارت میرم با قلب کباب به دستای من میبندن طناب منو میبرن توی بزم شراب عمو از رو نی دعا کن برام منو میبرن به بازار شام میشه دور ناموس تو ازدحام تا میگم کجاس سقای حرم میخندن همه به چشم ترم ازت کینه دارن میریزن سرم عمو عباس / مواظب علی باش از رو نیزه ها عمو عباس/ سرش نیفته زیر سم مرکبا
بسم الله الرحمن الرحیم تا که بر روی زمین صورت ماهش افتاد آسمان حرم انگار پناهش افتاد عرق شرم به پیشانی عباس نشست تا که سمت حرم تشنه نگاهش افتاد علم از دست علمدار که بر خاک نشست زیر لب زمزمه شد پشت و پناهش افتاد با کمان سمت تنش گرم هدف گیری بود ناگهان قرعه به چشمان سیاهش افتاد یک نفر آمد و با آنچه که در دستش بود آنقدر زد،به سرش تا که کلاهش افتاد آمد از علقمه مردی که قدش تا شده بود همه گفتند علمدار سپاهش افتاد مادرش خواست بیایید بغلش اما حیف دو قدم راه که آمد سر راهش افتاد @navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل کمیت زندگی‌ش لنگ می‌ماند هر آن کس که نمی‌بندد دخیل‌ش را به دامان ابوفاضل پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل برای وصف ایثار و وفای او همین بس که شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد گره وا می‌شود تنها به دندان ابوفاضل فقط داغ برادر را برادر مرده می‌داند که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) وقت جُدایی رسید ، بادِ مخالف وزید از شَرر داغ تو ، پشتِ برادر خمید پُشت و پناهم شِکست ، پشت سِپاهم شکست فاطِمه در کربلاست ، عَلقمه در خون نشست از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا بی عباس ، میمیرَم ، ای خدا از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا من بی او ، میمیرَم ، ای خدا اهل حرَم ، ناله کنان ، با مادرم تو هم رَفتی ، حالا که من ، بی لَشکرم میر و عَلمدار من یوسف بازار من ماه سپاهِ حسین یارِ وفادار من اهل حَرم بی قرار خَسته و چشم انتظار ماه حرم ، در کُسوف مانده در این شامِ تار ای یل ام البنین گِریه ی من را ببین من چه کنم ، تا که تو پا نَکشی بر زمین دریایِ ، خون گشته ، عَلقمه دنبالت ، آمَده ، فاطمه در این غُربت سایه ی تو ، رفت از سرم ، تو هم رفتی حالا که مَن ، بی لشکرم میر و عَلمدار من یوسف بازار من ، ماه سپاهِ حسین یارِ وفادار من از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا من بی او ، می میرم ، ای خدا اهل حَرم ، ناله کنان ، با مادرم تو هم رَفتی ، حالا که من ، بی لَشکرم العطش کودکان هِلهله ی دشمنان ، وِلوله یِ کاروان بر لبَم آورده جان وقت جِسارت شده نوبت غارَت شده خواهرَت آماده ی بند اِسارت شده جانَم را ، آوردی ، بر لبَم من فکرِ ، فردایِ ، زینبم حُسین حسین یا حُسین
6. صوتی واویلا.mp3
9.66M
( علیه السلام ) شهيد علقمه واويلا واويلا عزيز فاطمه واويلا واويلا ابوفاضل مدد واويلا واويلا گل اُم البنين واويلا واويلا شده قطع اليمين ‌واويلا واويلا فتاده بر زمين ‌واويلا واويلا به روي آن جبين ‌واويلا واويلا عمود آهنين واويلا واويلا گل ام البنين واويلا واويلا علمدار حسين واويلا واويلا سپه دار حسين واويلا واويلا عزيز يار حسين واويلا واويلا امير نشأتين ‌واويلا واويلا اميد زينبين واويلا واويلا اي نازنين برادرم واويلا واويلا خفته به خون برادرم واويلا واويلا خيز ز جا و كن نظر واويلا واويلا قد خميده ی مرا واويلا واويلا آب نمي خورد دگر واويلا واويلا سكينه گر كند نظر واويلا واويلا مَشك دريده ی تو و واويلا واويلا رنگ پريده ی مرا واويلا واويلا جامعه ی صبر مي درد واويلا واويلا زينب اگر كه بنگرد واويلا واويلا دست بريده ی تو و واويلا واويلا قد خميده ی مرا واويلا واويلا زود بود كه دشمنان واويلا واويلا زنند بر سرِ سنان واويلا واويلا رأس بريده ی تو و واويلا واويلا رأس بريده ی مرا واويلا واويلا عزيز برادرم ، واويلا واويلا امير لشگرم ، واويلا واويلا
5. قولی که دادی.mp3
5.26M
( علیه السلام ) پای قولی که دادی قبل از رفتن به طفلان حالا داری کنارم به سختی می‌کنَی جان دلواپس منی که جانم رسیده بر لب امّا خبر نداری از حال و روز زینب ماهِ دیده دریده ، من با قدّ خمیده رفتی تا قلب خیمه ، باد خزان وزیده تسلّایی بر این داغ دیگر اثر ندارد حتّی اگر که باران از آسمان ببارد پناه ما تو هستی آب و عطش بهانه‌ست دریای خشم چشم‌ات امید کودکان است پناه دخترانم ، آتش زدی به جانم بی ‌تو، خمیده خود را به خیمه می‌کِشانم داغت کشد زبانه از قلب پرشرارم زینب باور ندارد دیگر تورا ندارم چشمان غرق خونت گرفته بوی مادر خداحافظ علمدار خداحافظ برادر زخمی و پر شکسته فرق قمر شکسته تا خیمه این خبر را بردم ، کمر شکسته با این‌که مشک را تا آخر رها نکردی می‌خواهی از خجالت به خیمه برنگردی تمام خیمه غرق است در آیه‌های زلزال کارم بی ‌تو تمام است رسیده وقت گودال تیغِ سرِ مراهم ، داغت کرده فراهم حسّ می‌کنم از الآن میان قتلگاهم ...
( علیه السلام ) ( بیشتر از گوشه های درآمد و بیات راجه استفاده شده وکمی هم گوشه عشاق که در پرده صوتی بالاتر خوانده میشود ) ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم سقای طفلانم داغت شکسته پشت من ای راحت جانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم، سقای طفلانم من بی‌برادر چون کنم با این سپاه دون در دامن هامون بینم تو را در ابر خون ای ماه تابانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم خواهم برم در خیمه‌گه ای گل ، تن پاکت پیکر صدچاکت ممکن نباشد « یا اَخا » محزون و نالانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم برخیز و ای جان برا درکن علمداری بنما مرا یاری بی تو غریب و بی‌معین در این بیابانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم بی تو یقین دارم که فر دا زینب نالان بر ناقه‌ی عریان گردد سوار از راه کینه با یتیمانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم شد روز روشن پیش چشمم تیره‌تر از شب چون معجر زینب بینم تو را در موج خون ای دُرّ غلطانم سقای طفلانم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم ... شاعر: مرحوم علی‌اکبر خوشدل تهرانی
1. ساقی لب تشنگان.mp3
4.19M
( علیه السلام ) ( بیشتر از گوشه های درآمد و بیات راجه استفاده شده وکمی هم گوشه عشاق که در پرده صوتی بالاتر خوانده میشود ) ای ساقی لب تشنگان ..
رفت از خیمه به دنبالش دل ارباب رفت رفت از خیمه به دنبالش حرم از تاب رفت آب باید محضِ پابوسی می‌آمد خدمتش کار دنیا را ببین، دریا به سوی آب رفت ریخت از مشک عمو سوغات اصغر بر زمین گریه کرد عباس اما حرمله شاداب رفت حیف که ادرک اخایش به کمانداران رسید قبل از ارباب این صدا تا دشمن ناباب رفت محضر چشمش سه شعبه تشنه آمد با شتاب از میان کاسه‌ی چشمش ولی سیراب رفت با کُلاخودش به روی آسمان خط می‌کشید علقمه! او را چه شد قد رشیدش آب رفت؟ قطعه قطعه شد که کوچکتر شود پیش حسین آری از نزد بزرگ قوم با آداب رفت از مزار کوچکش پیداست با جسمش چه شد شد پریشان‌خاطر از غم، هر که در سرداب رفت @navaye_asheghaan
. علیه‌السلام دیده‌‏ام در کربلای دست تو عالمی را مبتلای دست تو کربلا این‌قدر شیدایی نداشت بی‌تو و بی‌ماجرای دست تو می‏‌کُشد این حسرتم آخر که کاش بود دست من‌ به جای دست تو... چشم من با گریه می‌‏بندد دخیل بر ضریح با صفای دست تو هر که با دست تو دارد عالمی من که می‌‏میرم برای دست تو تا همیشه دست تو مشکل‏‌گشاست ای خدا مشکل‏‌گشای دست تو اوفتاد از پا امام عاشقان تا که خالی دید جای دست تو خم شد و برداشت و با احترام بوسه زد بر پاره‌‏های دست تو سایه هم، همسایۀ نامحرمی‌ست گر چه می‏‌افتد به پای دست تو ای به سودای تو اسماعیل‏‌ها سر نهاده در منای دست تو کعبه در سوگ تو می‏‌پوشد سیاه تا نشیند در عزای دست تو.. 📝 .
. علیه‌السلام کنار دل و دست و دریا، اباالفضل! تو را دیده‌ام بارها، یا اباالفضل! تو از آب می‌آمدی، مشک بر دوش و من در تو غرق تماشا، اباالفضل! اگر دست می‌داد، دل می‌بریدم به دست تو از هر دو دنیا،‌ اباالفضل! دل از کودکی از فرات، آب می‌خورد و تکلیف شب، آب، بابا، اباالفضل!... فدک مادری می‌کند کربلا را غریبی تو هم، مثل زهرا اباالفضل! تو را هر که دارد ز غم بی‌نیاز است وفا بعد از این نیست تنها اباالفضل! تو با غیرت و آب و دست بریده قیامت به پا می‌کنی، یا اباالفضل! 📝 .
. علیه‌السلام سقا به آب، لب ز ادب آشنا نکرد از آب پُرس از چه ز سقّا حیا نکرد تجدید شد وضوی نماز امام عشق بیهوده دستِ خویش به آب آشنا نکرد تن چاک چاک دید و به بیداد، تن نداد سر شد دو تا و قد برِ دونان، دو تا نکرد «غیر از دمی که مشک به دندان گرفته بود در عُمرِ خویش خندهٔ دندان‌نما کرد» دندان کند کمک، چو گره وا نشد ولی دندان او هم آن گره بسته وا نکرد معراج او به روی زمین شد ز پشت زین همچون نَبی عروج به سوی سما نکرد مسجود را ندیده سر از سجده برنداشت حقِ سجود عشق، چو او کس اَدا نکرد 📝 .
. شعر روضه علیه السلام این دو چشم است که ماننددو دریا شده است آه برخیز و ببین خیمه چه غوغا شده است جرأت دست زدن بر تن تو نیست مرا چقدر تیر در این پیکر تو جا شده است به ... چه شق القمری کرده عمود آهن فرق تو تا وسط ابروی تو وا شده است قد و بالات به هم ریخته، چشمت زده اند چه شده پیکر تو مثل معما شده است به گمانم که تو از جای نخواهی برخاست آه ... حالا به سرم خاک دو دنیا شده است تیر را می کشم از چشم تو بیرون عباس تا ببینی که ز داغت کمرم تا شده است من هنوز از سر نعش تو نرفتم اما بینشان با طمع رأس تو دعوا شده است ✍ .
. شعر روضه حضرت عباس علیه السلام دریا دل سپاه محرم بلند شو باب الحوائج همه عالم بلند شو نقش زمین، میانه ی صحرا چه می کنی لب تشنه در میان دو دریا چه می کنی ای تکیه گاه خیمه ی خواهر بلند شو ای کاشف الکروب برادر بلند شو دارد مصیبت از همه جا می رسد اخا بعد از تو ناله ام به کجا می رسد اخا باور نمی کنم که سرت را شکسته اند ای مرغ عشق، بال و پرت را شکسته اند پشت و پناه اهل حرم پا نمی شوی؟ با این حساب بین عبا جا نمی شوی پرچم به دوش لشکر زهرا بلند شو پشت و پناه زینب کبری بلند شو دارد سپاه حرمله لبخند می زند بر دست های خواهر تو بند می زند دستی که نیست تا که مرا یاری ام کنی فکری به حال زخم دل کاری ام کنی پشت و پناه خیمه ی ما اینچنین نرو صد پاره می شود دل ام البنین نرو دستی بگیر زیر پر خواهرت، بمان نامحرم است همسفر خواهرت، بمان باشی کسی برای اسارت نمی رود دار و ندار خیمه به غارت نمی رود باشی کسی که دست به چیزی نمی زند باشی کسی که حرف کنیزی نمی زند ای غیرت همیشه ی حیدر بلند شو پشت و پناه غربت خواهر بلند شو ✍ .
. یا در وصف تو صدها قلم و هم قدمت نه ما دم دمی و هُرم مسیحای دمت نه از درک تو بویی نبرد هرکه در این بزم بر دوش علم دارد و درک المت نه...!!! هرجا گرهی باز نشد از تو بریدیم یک ذره ولی کم بشود از کرمت نه هرچند هزاران غزل ناب سرودیم هم رتبه ولی با اثر محتشمت نه تلخ است که بخشندگی ات در صف محشر مشمول جهانی شود از اهل غمت نه...! نشناخته ام گرچه تو و حق نمک را هرچیز بگیر از منِ مجنون، حرمت نه... ✍ .
. ای آنکه سرداری و سر بر دار داری مانند میثم کوله ای پُربار داری قاسم سلیمانی! تو سلمان زاده هستی صدها مدال از حیدر کرار داری از مالک اشتر، شجاعت ارث بردی بر شانه ی خود بیرق عمار داری دستت علمدارِ علمدار حسین است بالی شبیه جعفر طیار داری از فکه و دهلاویه تا خان طومان از خون عشاق خودت طومار داری تشییع تو بر عالم و آدم نشان داد که عالمی سرباز پای کار داری تو مرد میدان بودی و نشناختیمت بعد از شهادت، جلوه ی بسیار داری حالا که دستت بازشد، ما را دعاکن چه انتظاری حاجی از انصار داری؟ قاسم سلیمانی، بگو تکلیف ما چیست؟ ای آنکه در دل، بغض استکبار داری این انتقام سخت را جدی گرفتیم تو بعد خود هم ملتی بیدار داری دشمن شناسی تو درس مکتب ماست رفتی، ولی هستی و استمرار داری به کوری چشم ایادی نفوذی در لشکرت، صد لشکر مختار داری ای ارباً اربا! شاهد نجوای رهبر! در کربلا حال خوشی با یار داری از بسکه سر دیدی بریده ...نامرتب... دیدیم هرشب دیده ی خونبار داری تو از احبّا هستی و شب های جمعه در کربلا با فاطمه دیدار داری رخت اسیری و سه ساله کم ندیدی با خار صحرا، درد دل انگار داری با آن سفرهایی که بین شام رفتی چه خاطراتی از غم بازار داری داغ دلت ایوان دکان بلند است اشک روان از روضه انظار داری **** غربت ببین! هم عمه سادات  آنجاست هم حرمله، هم خولی بد ذات آنجاست ✍ .
. . جانا حسینی باش و پای نصر خود باش این مُلک، زندان است! فکر حصر خود باش ای آنکه می گردی به دنبال شهادت سرباز گمنام امام عصر خود باش .......... #پ.ن: می‌گفت «جوری نوکری کن که وقتی جلسه تموم شد هر کی رفت بیرون بگه چه امام حسین خوبی نه چه مداح خوبی ... » .
. خوشا آنکس که کارش دست این دنیا نمی افتد خوشا بالا بلندی را که از بالا نمی افتد گلویی تازه کن ای آب با ماه بنی هاشم که دیگر جزر و مد عشق در دریا نمی افتد نمی دانم که حکمت چیست در کار جوانمردان گره هاشان بدست قوم با تقوا نمی افتد تحمل کن تو هم ای مشک اشکش را درآوردی ببین دندان گرفته آبرویش را نمی افتد سرش آخر به جای پرچمش با نیزه بالا رفت علمداری که عاشق شد دگر از پا نمی افتد کنار نهر افتاده ولیکن خوب می دانم سر عباس جز بر دامن زهرا نمی افتد .
یا غیاث المستغیثین کاشف الکرب الحسین با تو دارم عهد دیرین کاشف الکرب الحسین ای برایم عشق تو دین کاشف الکرب الحسین زندگی شد با تو شیرین کاشف الکرب الحسین رحمت ِ الله ، بر شیر حلال مادرم شکر حق ساعت به ساعت من ابالفضلی ترم ای مسیحای مسیحا معجزاتت محشر است هر که بر آقایی ات ایمان ندارد کافر است بین اصحاب الحسین شان تو چیزی دیگر است آب دور قبر تو از آب زمزم بهتر است آب هزار و چهارصد سال است سرگردان توست غرق دریای وفا و غیرت و ایمان توست سیدی هستم گدای روز و ماه و سال تو ماه من یک عمرم کارم گشته استهلال تو من همان هستم که مستم می کند تمثال تو گریه بر تو مال من ، من هر چه دارم مال تو گریه بر تو گریه بر داغ حسین فاطمه است روضه گودال اصلا ابتدایش علقمه است این زمانه ناگهان با کوفیان هم دست شد دست دشمن باز شد تا جسم تو بی دست شد پای کوبان لشکری ، از حال و روزت مست شد دوره ات کردند لشکر هر مفر ، بن بست شد کینه ها از مرتضی داده چه کاری دست تو آه عجب تیری نشسته بین چشم مست تو ابن ملجم با عمودی فرق حیدر را شکست بشکند دستش الهی ، بی هوا سر را شکست هلهله ها حرمت سردار لشکر را شکست این زمین خوردن دوباره قلب مادر را شکست مشک پاره پاره سیرت کرد از این زندگی بر زمین افتاد علم ، مُردی تو از شرمندگی یک طرف زهرای اطهر بر سر و سینه زنان یک طرف آقا نشسته پای جسمت قد کمان یک طرف آسوده خاطر ، حرمله، شمر و سنان یک طرف چشم انتظاری رباب نیمه جان یک طرف از ترس می پیچد به خود صاحب علم یعنی آقا زنده می ماند که برگردد حرم از حرم تا علقمه آقا تو را می زد صدا آه در آن هلهله ، زهرا تو را می زد صدا با پیمبر از نجف ، مولا تو را می زد صدا دل پریشان زینب کبری ، تو را می زد صدا آه سرلشکر بمان ، اوضاع لشکر خوب نیست حضرت باب الحوائج حال خواهر خوب نیست ذکر آقا می شود هل من معین بی تو ، نرو شاهزاده می شود ویران نشین بی تو نرو سنگ باران می شود ناموس دین بی تو نرو می خورد در کوچه ها زینب زمین بی تو نرو تو نباشی بی حیایی ها فراوان می شود با حرم برخورد مانند کنیزان می شود .