اَلصَّلاة، اَلصَّلاة...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدي رسولي•
اَلصَّلاة، اَلصَّلاة...
بغض زمینیا شکست و
تو آسمون عزا و ماتمه
صف میبندن ملائکه
پشت سرِ امامِ فاطمه
اَلصَّلاة، اَلصَّلاة...
قامت می بندن به نمازش
الله اکبر، الله اکبر
یاد نماز و راز و نیازش
الله اکبر، الله اکبر
شیرین ترین روزایِ زندگیمو
ازم گرفتن، ازم گرفتن
خدا شریک خوب بندگیمو
ازم گرفتن ازم گرفتن
فاطمه دلخوشی زندگیم بود
خودت میدونی خودت میدونی
دیدی چطور تموم دل خوشیمو
ازم گرفتن ازم گرفتن
حیدر و این همه غم
یارب اِرحَم
دارم می میرم از خجالت
الله اکبر، الله اکبر
از این اُمت دارم شکایت
الله اکبر، الله اکبر
اَللّهُمَ اِنَّ هذهِ اَمَتُک
وَ ابنَتُ عَبدِک
وَ ابنَتُ اَمَتِک
آیه های سوره ی کوثر
زخمی و شکسته و پرپر
رو پر بال ملائک
نَزَلَت بِک، نَزَلت بِک
حیدر و این همه غم
یارب اِرحَم
لا نَعلَمُ مِنها اِلّا خَیرا
جز خوبی ندیدم من از زهرا
رسیده وقت تکبیرِ آخر
الله اکبر، الله اکبر
خدا دیگه تموم کارِ حیدر
الله اکبر، الله اکبر
نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَة
يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ
لاَ خَيْرَ بَعْدَكِ فِي اَلْحَيَاةِ
وَ إِنَّمَاأَخْشَى مَخَافَةَ
أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي
خوشی زِ عُمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدیمان کربلا زمان غروب
کنار رأس بریده خدا نگهدارت
حسین ای وای، حسین ای وای
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج#رضاابوالحسنی
#كربلايي_مهدي_رسولي
@navaye_asheghaan
#ام_الائمه
به قلب مادرم
زخمِ فدک خورد
دلِ ریشِ پدر جانم
نمک خورد ...
خرابم شد به سر
انگار دنیا
که پیش چشم من
« مادر » کتک خورد ...
#دوبیتی_شهادت
#وحید_محمدی
@navaye_asheghaan
4. محمد قاضوی.mp3
4.61M
#روضه_امام_حسن
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_محمد_قاضوی
روضه ای که علامه حسن زاده آملی برای آقای صدیقی خوندند ... ماجرای کوچه ...
@navaye_asheghaan
#روضه_امام_حسن
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_محمد_قاضوی
نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری ؟ همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه ، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه ، حضرت جوابی نمیداد ، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه ، حضرت فرمود : تو دیگه ساکت باش ، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی ، ... یاالله ...
حضرت آقای صدیقی میگفت : رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی ، گفتم آقا دارم میرم مدینه ، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه ، بشین برات یه روضه بخونم ، من تعجب کردم ، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه ، گفتم آقا چه سعادتی ، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه ، قبرستان بقیع ، سرِ مزار غریب مدینه ، سلام مارو هم برسونید ، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم ، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه :
گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد ، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه ، سلمان آمد صدا زد : حسن جان شما داداش بزرگتری ، باید برادرت رو آروم کنی ، زینب رو آروم کنی ، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان ، اون چیزی که من دیدم ، نه بابام دید ، نه داداشم حسین دید ، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم ، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست ، اگر خانم خونه ، دختر خونه ، بخواد از خونه بِره بیرون ، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه ، با خودش می بره ، میگه یه مرد باهام باشه ، ... سلمان ، وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت ، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه ، ... یا امام زمان عج ، منو ببخش :
مَردکِ پست که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادر
به غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
#شاعر_محمد_بنواری
@navaye_asheghaan
#ام_الائمه
کمی با درد و شبنم
راه می رفت
و با دنیایی از غم
راه می رفت
اگر چه
دست بر دیوار می زد
ولی با قامتی خم
راه می رفت ...
#دوبیتی_شهادت
#وحید_محمدی
@navaye_asheghaan
1. در به هم خورد.mp3
4.13M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_حسن_خلج
در به هم خورد ، ولی حیف
که با سرعت خورد
( فکر میکنم همین یه جمله بَسِمون باشه ... )
در به هم خورد ، ولی حیف
که با سرعت خورد
ضربه را فاطمه این مرتبه
با شدت خورد ...
قربونت برم مادر جَوونم ، ... ای مادر ، ای مادر ، ای مادر ... نمیدونم خبر داری ، حمله به خونه ی علی ، یک دفعه نبوده ؟ دو سه مرتبه رخ داده ، اما این دفعه با همه دفعات فرق داشت ...
ضربه را فاطمه این مرتبه
با شدت خورد ...
( چقدر بوده شدّت ضربه ؟ )
پسرش ... نه ،
سپرش خورد زمین و زهرا
( توو مجلس بی بی ، نکنه چشمات خشک بمونه ، به چشمات دستور بده ، بگو مگه نمی بینی دارند ازمادرم میگن ؟ نبینم چشمم تَر نشه ؟ ... )
پسرش ... نه ،
سپرش خورد زمین و زهرا
ضربه ها را پس از آن
از دوسه تا قسمت خورد
#شاعر_مهدی_رحیمی
مَردک پست ، که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر
به غرورم بر خورد ...
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
#شاعر_محمد_بنواری
۱۷ آذر ۱۳۹۹
@navaye_asheghaan
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_علی_آینه_چی
خداحافظ بِسترِ من خسته
خداحافظ اي نماز نشسته
دهه 1370
@navaye_asheghaan
3. خلج و آینه چی.mp3
2.43M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_علی_آینه_چی
خداحافظ بِسترِ من خسته
خداحافظ اي نماز نشسته
خداحافظ اي قيام و قعود
خداحافظ اي ركوع و سجود
#حاج_حسن_خلج
اجازه میدی غلطط رو بگیرم ؟ خداحافظ قیام و قعود ؟ کدوم قیام ؟ کدوم قعود ؟ مگه می تونست پاشه ؟ کدوم قیام و قعود ؟ فقط یه جا همه ی نیروشو ، همه ی توانِشو جمع میکرد ، پا میشد وامیستاد ... اون هم تا علی در میزد ...
#حاج_علی_آینه_چی
خداحافظ بِسترِ من خسته
خداحافظ اي نماز نشسته
#حاج_حسن_خلج
گفت تو خیال میکنی من خبر ندارم ، اولاً من علی ام ، هیچی برای من پوشیده نیست ، فاطمه جان ، ... دوماً زهرا جان ، هر شب گوشه حجره میشینم نماز خوندنت رو تماشا میکنم ، دیدمت نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت ، قعود نداشت ، قنوت نداشت ... زهرا جان کی گفته این همه پیش علی قیام کنی ؟
خدا حافظ درد بازو و سينه
خداحافظ كوچه هاي مدينه
خداحافظ آسمانِ كبود
خداحافظ موجِ آتش و دود
ز آهِ من ، آسمان شده نيلي
خداحافظ تازيانه و سيلي ...
دهه 1370
@navaye_asheghaan
﷽
#چهلم _جوان_برادر_مادر_پدر
#سبک_دشتی
#مثنوی_فراق_چهلم
چهل روزه دلم داره بهونه
چهل روزه چشام از غصه خونه
چهل روزه شدم از غم سیه پوش
گرفتم خاک قبرت را در آغوش
چهل روزه شبم تاریک و سرده
میون سینه ها دریای درده
چهل روز چشام جاریِ خونه
میون سینمون داغ جوونه
چهل روزه دلم بی تاب یاره
چهل روزه چشام بارون میباره
چهل روزه که قلبم چاک چاکه
چهل روزه عزیزم زیر خاکه
الهی غصه از این سینه پا شه
الهی خونه بی««* بابا»» نباشه
چهل روزه میسوزه استخوانم
برایش روضه ی دوری بخوانم
چهل روزه چهل روزه کجایی
چهل روزه امان از این جدایی
چهل روزه که دارم زخم تازه
چهل روزه که مادر خواب نازه
چهل روزه دلم میخواد خدایا
ببوسم صورت زیبای بابا
چهل روزه شده این آرزویم
غم دل را به تو مادر بگویم
چهل روزه که در سوز و گدازم
چهل روزه که با داغش بسازم
چهل روزه منم با دیده ی تر
چهل روزه کجایی ای برادر
زده هجران تو بر سینه آذر
کجایی محرم غمهای خواهر
چهل روزه فراقت نیست باور
برادر جان برادر جان برادر
چهل روزه که خاک غم سر من
چهل روزه که رفته خواهر من
عزیزان قدر یک دیگر بدانید
کنار همدگر یاران بمانید
خدایی کار این دنیا سرابه
به پیش هم تاپای جان بمانید
@navaye_asheghaan
4_5821150058816474694.m4a
2.73M
#فاطمه_جان_کار_علی_زار_شد
#نوحه_حضرت_زهرا_س
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
فاطمه جان کار علی زار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
_
چشم علی چو دیده ات تار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
_
بعد تو زهرا بگرفتم به بَر
ز درد جانسوز تو زانوی غم
جز تو کسی درک نخواهد نمود
اینکه چه آمد ز غمت بر سرم
دل علی غصه تَلمبار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
داغ تو آتش زده بر جان من
سهم من از رفتن تو غم شده
از غم جانسوز تو ای مهربان
فاطمه جانم کمرم خَم شده
غمِ علی بعد تو بسیار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
تا که تو رفتی ز بَرَم ای عزیز
غریب و بی یار و مُعین گشته ام
ز جور قاتلین تو فاطمه
پاک دگر خانه نشین گشته ام
علی ز هجران تو بیمار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
بار غم من چو به دوش تو بود
رفتی من از غصه زمین خورده ام
گر چه من ای یار نفس می کِشم
بی تو بدان فاطمه جان مُرده ام
علی دگر بی کس و بی یار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan