#حضرت_اُمُالبنین_سلاماللهعَلیها
بار دیگر قافیه "یا فاطمه جان" میشود
شاد از آنم طبع شعرم خرج جانان میشود
با نگاه لطف تو من صاحب دیوان شدم
شاعری غافل شود از تو، پشیمان میشود
چهرۀ زهـراییات همواره ثابت میکند
هر که "زهرایی" شود خورشید تابان میشود
یا ابوالفـضلی بگو تا که بـبـیند عـالـمی
ارمنی در روضههای تو مسلمان میشود
مادر باب الحوائج ! خانهات دارالشفاست
درد هر کس که دخیل آورده درمان میشود
آب کردی قلب سنگی را میان نوحهات
دشمنت هم پای این مرثیه گریان میشود
پا به پای نـالۀ جانـسوز هر روز رباب
فکر و ذکرت مشک آب و کام عطشان میشود
مـادر عـبـاسهـای بـینـظـیـر عـالـمـی
یک نفر از نسل تو "عباس دوران" میشود
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
@navaye_asheghaan
#حضرت_اُمُالبنین_سلاماللهعَلیها
داغ تـو تا ابـد بـه دلـم داغ مـادر است
ای بانویی که شأن تو از شأن حیدر است
یک عـمر غصه دار غـم فـاطمه شدی
حالا غمت شبیه همان داغ کوثر است
اُمُّ الـوفـا و اُمُّ الأدب، کــان مـعــرفـت
یک ذرّه از صفات تو ای شیر دختر است
تا روز حشر مشیِ ولایت پـذیـریات
درسی برای پیروی از دین و رهبر است
بر دشمنان فاطمه بودی چو ذوالـفـقار
بر پور مرتضی ز همه مهربان تر است
ای مــادر چـهـار مـسـیـحـای کــربـلا
بر مریم این مقام تو هم حسرت آور است
این افـتخار چار شهیدت کجا و چون؟
با مـادر حـسین شدن تو بـرابر است؟
ای آفـتـاب عـفّـت و ایـثـار و معـرفت
جـانـم فـدای تو که عـباس پرور است
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
@navaye_asheghaan
#حضرت_اُمُالبنین_سلاماللهعَلیها
به زخم زخم تنت گریه میکنم هر شب
برای پـیـرهـنت گـریه میکـنم هر شب
شبیهِ سرخیِ خـورشـیدِ آسـمانِ غـروب
به دست و پا زدنت گریه میکنم هر شب
به خـشـکیِ لبِ مثـل کـویـرت آقا جـان
به خشکی دهـنت گریه میکنم هر شب
به لحظهای که تنت را گذاشت بین حصیر
به بـوریـا شـدنت گریه میکنم هر شب
اگر شود ز دو دیده دوباره خون جاری
به زخم زخم تنت گریه میکنم هر شب
❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر دارای ایراد روایی است زیرا شهادت سیدالشهدا علیه السلام در عصر روز دهم محرم بوده است و در روز 12 محرم توسط قبیله بنی اسد و امام سجاد به خاک سپرده شد لذا حداکثر زمانی که میتوان گفت بدن مطهر امام بر روی خاک کربلا ماندند دو شب و سه روز بوده است؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی سایت آستان وصال مراجعه کنید
به پیکری که سه شب روی ریگ صحرا ماند
به جسم بیکـفنت گریه میکنم هر شب
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ولادت
هوای تازهای از عرش، سرشار از وزیدن بود
و چشم «هل اتی» از نور «اعطیناک» روشن بود
نگو جای زنی در خانۀ لولاک خالی بود
که جای آینه در پـهـنۀ ادراک خالی بود
عروس خانۀ نهجالبلاغه، مـادر حکـمت
بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت
همان که مادری کرده است طفل آفرینش را
همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را
همان نوری که میبخشید بر شبهای دنیا نور
همان صبحی که میتابید تا همسایههای دور
همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد
همان انسیةالحورا که بر انسان شرافت داد
علیمه، عالمه، راضیه، مرضیه، پُر از زهرا
نگین سبز پیغمبر به روی گـنبد خـضرا
شکوه لیـلـةالـقدر است و اُمُّالانبیا زهـرا
چه گویم از مقاماتش، و ما ادراک ما زهرا
به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش
شهادت دسته گلهایی ست در گلدان ایوانش
همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده
که این مستورۀ معصومه ناموس خدا بوده
تواضع شاخهای پُر بار در باغ نمازش بود
خلوص و سادگی اسباب پُر رنگ جهازش بود
زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد اینگونه
که زهرا خانهداری را شرافت داد اینگونه
دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش
به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش
علی مظلوم، اما ظالم از او واهمه دارد
علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه دارد
علی را کاشفالهم، کاشف الغم؛ عشق زهرا بود
علی را با هزاران زخم، مرهم؛ عشق زهرا بود
خلاصه! حُسنهای عالم و آدم فقط یکجاست
و آن هم خانۀ نور است و نورش حضرت زهراست
چراغ آسمانها چادر شبزندهدارش بود
خدمتک یا علی؟ این پرسش لیل و نهارش بود
اگر "اُمُّ الولا" یک لحظه احساس خطر میکرد
دوباره چادر شبزندهدارش را به سر میکرد
خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود
خطر جاماندن اندیشهها از صبح صادق بود
اگر گهواره جنبان حسینش میشود سلمان
نگاه فـاطـمه پس بوده از آغـاز با ایران
اگر که آب و آئینهست، پس روشنگری دارد
اگر امالجهاد است این! جهادی حیدری دارد
نیفتاد از قنوتش یک نفس «الجَّار ثُمَّ الدار»
که جوشید از قنوت پر قناتش چشمههای ثار
قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود
یکی از میوههای مستجابش حاج قاسم بود
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ولادت
جـامعه دوزخـی از مردم افراطی بود
عـقـل قـربانی یک قـوم خـرافـاتی بود
بـشر از لـطف خـداونـد مـکـدر میشد
شرم میکرد اگر صاحب دختر میشد
اشـک، لالایـی بـیواژۀ مـادرهـا بـود
گورِ بیفـاتحه، گـهـوارۀ دخـتـرها بود
ناگهان یک نفر این قائله را بر هم زد
«عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد»
آنکه برشانه خود پـرچم اسـلام گرفت
دخترش فاطمه بانوی جهان نام گرفت
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد
شرف هر دوجهان فاطمه تشریف آورد
سـیـده، مـحـتـرمـه، مـمـتـحـنه، حـنّـانه
حـانـیـه، عـالـمـه، اُمُّ النـجـبا، ریحـانـه
عطر او آمد و عالم نفـسی تازه گرفت
و به یمن قـدمش نـام زن آوازه گرفت
شهـر با آمدنش عـاطـفـه را باور کرد
زن به شکرانه او چادر شوکت سر کرد
خواست تا خیرکثیرش به دوعالم برسد
تا عقـیق شرف الـشمـس به خاتم برسد
مـادرانه به طرفـداری احـمد برخاست
تا ابوجهـل سر عـقـل بیـاید، برخاست
جلوهای کرد و دلیل «زهق الباطل» شد
و از آن نور، سه آیه به زمین نازل شد
بیگمان بولهب آنروز پُر از واهمه بود
دامن پـاک خـدیجـه ثـمرش فاطمه بود
بنویسید که معصومه عصمت زهراست
سنـد محـکـم اثـبـات نـبـوت زهـراست
دخــتــری کـه لــقـب اُمِّ ابــیــهــا دارد
پدرش بوسه به دسـتـش بـزند جا دارد
ادامه این مثنوی در شعر بعدی👇👇
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ولادت
ادامه شعر ولادت حضرت زهرا از فایل قبلی
دخــتــری کـه لــقـب اُمِّ ابــیــهــا دارد
پدرش بوسه به دسـتـش بـزند جا دارد
و خداوند اگر «واعـتصمو» میگـوید
از کـرامــات نـخ چــادر او مـیگـویـد
سورۀ دهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد، دهر نبـیند به خود اینگونه زنی
نه فـقـط جـلـوه او سـورۀ انـسان آورد
چادرش یکشـبه هـفـتاد مسلمان آورد
راه عرفـان خـداوند به او وابسـتـهست
جز در خانه زهرا همه درها بستهست
زهــد بـا دیـدن او حـس تـفـاخـر دارد
قرةالعـین نـبـی وصـلـه به چـادر دارد
همه در خدمت بانـوی دو عـالـم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود ولی باز خودش نان میپخت
نان برای دل بیتاب یتـیـمان میپخـت
بارها خـادمهاش گـفت به لطـفت شادم
«من از آن روز که در بند توأم آزادم»
فاطـمه مرکز پیـونـد دو دریـا شده بود
یعـنی آئـیـنه پیـغـمـبر و مولا شده بود
غیر زهرا که بجز حق به کسی راغب نیست
احـدی کـفـو عـلی بن ابیطـالب نیست
عشق باید که پس از این، سخن آغاز کند
مرتـضی در بـزند فـاطـمه در باز کند
آفـتـاب از افـق خـانـۀشـان سـر میزد
هر زمان فاطمه لبخـند به حیدر میزد
کار او عشق علی بود چه خیر العملی
کیست خوشبختترین مرد جهان غیر علی
وقت آن شد بنویسید که حجّت، زهراست
سنـد محـکـم اثـبـات ولایت زهـراست
اولین شـیعـه بیتـاب عـلـی زهـرا بود
که سـراپـای وجـودش سـپـر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود بر میگشت
باز هم فاطمه دور سر حـیدر میگشت
نسل زهرا و عـلی سلـسـلۀ طـوبی شد
مـیـوه این شـجـره، نـایـبـةُ الـزهرا شد
آسمانها پس از او یکسره کوکب دیدند
چـادر فـاطـمه را بر سـر زینب دیـدند
زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است
خطبه دم به دمش وارث تیغ دودم است
او که چون مادر خود پای ولایت مانده
یکتـنـه فـاتـحـۀ کـاخ سـتم را خـوانده
تا ابـد در دل مـا هـست غـم عـاشـورا
این خبر را برسـانـیـد به تـکـفـیـریها
یاعـلـی از لب سـردار نیـفـتـاده هـنوز
عـلم از دست عـلـمـدار نیـفـتاده هـنوز
کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟
پسر فـاطـمه کافیست که فرمان بدهد
هـمه از خـاتـمـه مـعـرکـه آگـاه شـوند
فاتحان باخبر از « نصر من الله» شوند
باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود
شیعه عکس العملش سخت و خشن خواهد بود
ننگ بادا به ابوجهل، به همدست یهود
لعـن تـاریخ به مـوذی گـری آل سعـود
سپـر خویش کـنم غـیرت سرداران را
به جهانی ندهم یک وجب از ایران را
سربـلـنـدیم اگـر تکـیـه به دنـیـا نکـنـیم
آنچـه داریـم ز بـیـگـانه تـمـنـا نـکـنـیم
غرق زخـمـیم ولی قـامتـمـان خم نشده
سـایـه چـادر او از سـرمـان کـم نـشده
بنـویـسـید امـیـد دل زهـرا مـهـدیست
چاره کار هـمه مـردم دنـیا مهـدیست
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ولادت
فصلِ قَد قامتِ عشق است و طبیعت سبز است
دامنِ بیرقِ افـراشـته قـامت سـبز است
ماه، چون مُهـر شده جـانب منـبر رفته
سورۀ شمـس، به مهـمـانی کـوثـر رفته
سیبِ معراج، به معراجِ زمین آمده است
بر رکـابِ نـبـی الله، نگـیـن آمـده است
نور، از عرشِ زمین، سمت سماوات رسید
روی دستان پـدر، مـادر سـادات رسید
بین گـهـواره که صـدیـقـۀ اطـهـر باشد
وقـت آن است که مـدّاح، پـیـمـبر باشد
دخـتـرم، محـشر کـبـراست بدانـند همه
نـور او سـایـۀ دنـیـاسـت بـدانـنـد هـمـه
راضیه، مرضیه، طـوباست بدانند همه
اصـلاً او اُمّ ابـیـهــاسـت بـدانـنـد هـمـه
و نـوشــتـنـد کـه انـسـیـۀ حــورا بـاشـد
او درخشید و خدا خواست که زهرا باشد
طعمِ لبخندِ بهشت است به روی لب او
بوسه دادن به رسول است، نماز شب او
نام او فـتح مبـین است که قرآن فرمود
شأن زهـرای مرا سـورۀ انسان فرمود
نو رسیده ست ولی بـوده از اول با من
علّت خلق جـهـان فـاطـمه بوده یا من؟
باغـبـان بـودهام و فاطـمـه گـلـشن بوده
فاطـمه، خـاص ترین معـجـزۀ من بوده
بـهـتـرین مـادر دنـیـا کـه بـه دنـیـا آمـد
عـشق، در هـیـبت مـولا به تـمـاشا آمد
عـلی از راه رسـیـده به مـبـارک بادش
خاتم از دست درآورد و به زهرا دادش
پَرِ گهواره، عـقـیـق عـلوی را دُر کرد
اشک شوق، آینۀ چشم علی را پُر کرد
عشق، فرضیه شده، مسأله را میجوید
جبـرئـیل آمده، در گوش نبی میگوید:
نــور تـابــنـده بـه نــور ازلــی مـیآیـد
چــقـدَر فـاطـمـۀ تـو بـه عــلـی مـیآیـد
کعبه، مُحرِم شده و دور علی چرخـیده
در سـراپـای عـلـی دست خـدا را دیـده
روی دســتـان یـدالـلـه، خــدا تــابــیــده
چون پیمبر به عـلی دُرِّ نجف بخـشـیده
هـدیـه انـگـار که از بـاغ جـنـانـش آمد
مـدح صـدیـقـۀ کـبـری به زبـانـش آمـد
باز، مـدّاحـیِ زهـراست، شـنـیدن دارد
مدح، از جانب مولاست، شـنـیدن دارد
اینکه با آمدنش عشق، به بار آورده ست
با خودش رایحۀ فصل بهار آورده ست
او رسیده ست که افلاک، پر از لبخند است
نَفَس عرش، به یک نیم نگاهش بند است
گرچه پیداست ولی جلـوۀ مـسـتور بُوَد
فـاطـمه نـورٌ عـلی نـورٌ عـلی نور بُوَد
او که قـبل از هـمه امضای بلا را داده
چـقـدَر غـصّـۀ شـیـعـه به دلـش افـتـاده
»شیعتی» گفت و مماتِ همه بیواهمه شد
اینچنین بود که از روز ازل فاطمه شد
سـیل میخـواسـتم و بـارش نم نم آورد
مثـنـوی هم جـلوی مـدح شما کـم آورد
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__سرود
مژده اي اهل ولا کوثر آمد
با جلال کبريا کوثر آمد
حيدريون حيدريون حيدريون
همنشين مرتضي کوثر آمد
زهرا = دختر رسالت
زهرا = همسر ولايت
زهرا = مادر امامت
زهرا = بانوي بانوي هدايت
دوست دارم که مهر تو داشته باشم
تا تموم خوبياتو داشته باشم
دوست دارم تو باشي و من زير سايه ات
همه صلح و صفا تو داشته باشم
اي گل گلها ، حضرت زهرا(2)
*
آسمان درياي نور است
عالمي غرق سرور است
بال ناز هر فرشته
سايبان زلف حور است
زهرا = اي اميد دلها
زهرا = اي کعبه جانها
شده ذکر تو دعايم بي بي
من به عشقت مبتلايم بي بي
اي گل گلها ، حضرت زهرا(2)
*
بر در ميخانه نور
دل شده مستانه نور
خنده بر لبهاي احمد
مي زند پيمانه نور
زهرا = بودم و نبودم
زهرا = ذکر سجودم
هستي حيدر و طاها هستي
عصمت ايزدي زهرا هستي
شاعر:حاج ابراهیم قانع
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__مدح
ای که قرآن بهر تو کرده نزول
ای تمام هستی آل رسول
خلقت عالم همه از نور تو
جملگی فرع اند و تو اصل اصول
کوثری و چشمه ی جاری مهر
ای وجودت هستیِ هستی شُمُول
از برای وصل حق یا فاطمه
ذکر نامت بهترین راه وصول
مَجمَلُ الاَسماءِ ذات کردگار
فاطمه ، زهرا و عَذرا و بتول
ای فروغ آسمانی همه
جان فدای نام تو یا فاطمه
ای ز تو تاریکی و ظلمت به دور
خلق شد از سایه ی تو هر چه نور
دم به دم فوج ملائک خادمت
خادمه بر فضه ی تو جمع حور
ریشه ی عصمت ز تار چادرت
پاکی از خاک رهت کرده عبور
لیلةالقدر تمام خلقتی
قدر تو در عقل ، ناکرده خطور
دشمنانی که تو را نشناختند
مردگانند و همه اهل قبور
ای همه دار و ندارم فاطمه
کاش می ماندی کنارم فاطمه
بی وجود تو جهان ویرانه بود
آسمان هم سائل این خانه بود
بی تو من تنهاتر از تنهایی ام
روی تو شمع و دلم پروانه بود
رفتی و از ماجراهای غمت
یادگاری بر درِ کاشانه بود
آن چه که ما را ز هم کرده جدا
ضربتی از دشمن بیگانه بود
تا به پای جان مرا یاور شدی
عهد و پیمانت عجب جانانه بود
ای همه نور زمین و آسمان
فاطمه اِی هستیِ اهل جهان
ای ولای تو همه معنای دین
جان و هستیِ امیر المومنین
علت خلق علی و احمدی
چشمه ی نور سماوات و زمین
از چه نقشِ بر زمین شد پیکرت
ای تو بالاتر ز قرآن مبین
خاکِ روی چادرت یا فاطمه
سجده گاه حضرت روح الامین
باید از کوچه بپرسم که چرا
اشک های مجتبی شد آتشین
ریشه و اصل وجودم فاطمه
ای همه بود و نبودم فاطمه
نور تو خلق همه دنیا کند
روی تو عقده ز مولا وا کند
چهره ات نیلی شد اما تا ابد
این کبودی خصم را رسوا کند
بردن نام پر از اندوه تو
اشک را در دیده ها دریا کند
روز محشر بعد عمری نوکری
خوش بُوَد گر یک نظر زهرا کند
می شود آیا زِ ما نامی بَرَد
یا که ما را خاک زیر پا کند
گویم آن لحظه که مرگ من رِسد
مادر سادات یا زهرا مدد
محمد مبشری
@navaye_asheghaan
km_20231222-1_1080p_30f_20231222_072542.mp3
3.78M
﷽
#گزارش_صوتی #مناجات 📝
آقای مظلومم (کسی رو نداری۳)
اصلا نمیدونم (کجا خونه داری۳)
یه امشب بیا رو راست حرف بزنیم با آقا ها
دلت از من خونه ، ای امام من
تو هم راضی نیستی (از مرام من۳)
اینا گریه داره ها اینا گریه داره
موندی تنها و وحید (بمیرم برات)
رونده گشتی و فرید (بمیرم برات۲)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شایدبعضیا خُرده بگیرن
اما حرف دل...اصلا نباسکسی خُرده بگیره حرف دله آقــــــــــا ...
من رو حلالم کن بدردت نخوردم
خداییش کدوممون بدرد آقا خوردیم
من رو حلالم کن (بدردت نخوردم۲)
شرمنده ام آقا (براتو نمردم۲)
هرچی دروغ بگم هر حرف اشتباهی بزنم اینو راست میگم آقا
ولی دوستت دارم روبراهم کن
میخام یارت باشم یک نگاهم کن
من میخونم بعدش ساکت میشم
بعدش ساکت میشم ببینم داد میزنی با این یه بیت یانه
هیچ کسی فکر تو نیست بمیرم برات
رو لبا ذکـر تو نیــــست بمیـرم برات ...
@navaye_asheghaan
4_5787325348819505870.mp3
1.29M
.
برای سردار شهید #سید_رضی_موسوی
که حاجقاسم به او گفته بود: «پیر شدی، تو هم دیگر باید شهید شوی»
آینه گفت: عاقبت پیر شدی، شهید نه
مویسپید هم شدی آخر و روسپید نه
آینه گفت: خستهای؟ گفتمش آه خسته ام
در قفسی نشستهام چاره نه و کلید نه...
آینه! حیرتم فقط، شوق شهادتم فقط
آه چه دارم آینه؟ هیچ به جز امید نه
لالهی واژگونم و حسرت بازماندنم
داغ نویی نفسنفس آمده و نوید نه
آینه گفت: صبر کن... گفتمش آه، سوختم
در دل شعله میتوان لحظهای آرمید؟! نه!
آینه گفت و... زیر لب گفت شهید میشوی
آینه! راست گفتهای؟! وقت سفر رسید؟! نه؟!
#میلاد_عرفانپور✍
...
@navaye_asheghaan
1. مادر ادب.mp3
3.68M
#نوحه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#کربلایی_علی_حاجیان_فر
مادر ادب ، حضرت اُمُّ البنینه
گریه ی ما از ، غربت اُمُّ البنینه
#ملودی_دوم
حال و هوای این عزا
دلو پُر از غم میکنه
سفره ی فاطمیه رو
اُمُّ البنین جمع میکنه
#ملودی_سوم
انگاری که بازم ،
فصل خزونه
یه مادری داره ، امشب
روضه میخونه :
دیگر مرا اُمُّ البنین نخوانید
اُمُّ البنین دیگر پسر ندارد
زیرا که من ، دیگر پسر ندارم
#بند_دوم
کنار بقیع ، چار تا قبر
رو خاک میسازه
گریه و عزاش
تا همیشه جانگدازه
#ملودی_دوم
یه بار برا همیشه اونو
راحت از این خیال میکنید
سوالش از زینب همینه
عباسشو حلال میکنید ؟
#ملودی_سوم
می بینه ربابو ،
گریه ش میگیره
روضه علقمه میخونه ،
اما میمیره ...
#دشتی
الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی کمانت
شنیدم کام عطشان
جان سپردی (مادر )
گُل ام البنین شیرم حلالت
#بند_سوم
توو علقمه
حضرت ، احساسو کُشتند
بشیر اومده
میگه که ، عباسو کشتند
#ملودی_دوم
با گریه میگه آی بشیر
اسم پسرهامو نبر
بگو حسینم چی شده ؟
بگو که از حسین چه خبر ؟
#ملودی_سوم
حسینو توی گودال
به خون کشیدند
خوب شد نبودی ندیدی
سر و بریدند ... ؟
#شور
سری به نیزه بلند است
در برابر زینب
خدا کند که نباشد
سرِ برادر زینب ...
( حسین ، حسین ... ) تکرار
@navaye_asheghaan
2. تجلی ایثار.mp3
1.72M
#نوحه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#کربلایی_علی_حاجیان_فر
تجلیِ ایثار و
لبالب از احساسی
جهان، به تو ، مدیونه
تو مادر عباسی
#ملودی_دوم
تا عشقِ
امیرِ مؤمنین داری تو
در زیرِ پرت
حِصنِ حصین داری تو
ای امِّ بنین
که بی بنین گردیدی
یک لشکرِ
عزّت آفرین ، داری تو
#ملودی_سوم
مستوره ی اسلامی
اُعجوبه ی خوش نامی
گنجینه ی صمصامی
( ای خانوم ... )
ای معدن زیبایی
همصحبت مولایی
تو مادر سقایی (ای خانوم)
« مادر شهید پرور
اُمُّ البنین ... » تکرار
#بند_دوم
چهارتا فرزندت را
فدا ، حسینت کردی
محاله از ، راه عشق
دقیقهای برگردی
#ملودی_دوم
اي مادر چار آفتاب ادرکني
زهراي سراي بوتراب ادرکني
ما دست به دامان توأيم اي بانو
يا فاطمه ي بني کَلاب ادرکني
#ملودی_سوم
جانم به وفاداریت
اون شیوه دلداریت
استاد علمداریت
( ای خانوم )
هستی ، علوی منصب
ای خادمه ی زینب
نورُ القمرِ هر شب
( ای خانوم )
« مادر شهید پرور
ام البنین ... » تکرار
@navaye_asheghaan
امیر دلها
( حاج قاسم سلیمانی)
اصلاً (سلیمانی) امیر دیگری بود
عشقش حسین بن علی و حیدری بود
ذکر لبش هر دم علی مولای عالم
او پیرو خط امام و رهبری بود
بیقرار اصفهانی
@navaye_asheghaan
شهدا شرمنده ایم
در سوگ
(شهید سید رضی موسوی)
افسوس پرنده ای سفر کرد
از کوچه عاشقی گذر کرد
حافظ به حرم سید والا
سردار دلاور (رضی) الله
او (موسوی) و ز نسل حیدر
فرمانده نستوه و دلاور
همرزم ( سلیمانی) سردار
بر مکتب زینب او وفادار
جان بر کف و در خدمت بانو
پیوست به جمع شهدا او
غم بر دل (بیقرار) افزود
راحت شد و از جهان بیاسود
بیقرار اصفهانی
@navaye_asheghaan
4_6005736491794301926.mp3
14.28M
🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋
#روضه_بی_بی_ام_البنین س
#استاد_میرزا_محمدی
تا که سائل میرسد بر در خجالت میکشد
چون که دیگر نیست آب آور خجالت میکشد
قبل کربلا حالا بعد کربلا
دیگه روشون نمیشد در خونه ام البنین بیان دیگه روشون نمیشد در خونه قمر بنی هاشم بیان
تا که او را فاطمه در خانه مینامید علی
زینبش میدید از حیدر خجالت میکشد
مادری کرده برای زینب اما باز هم
تا صدایش می کند مادر خجالت میکشد
کاروان آمد مدینه چون که عباسی ندید
دید پاشیده شده لشگر خجالت میکشد
مادر ساقی دشت کربلا با این مقام
از علی و آل او دیگر خجالت میکشد
مادر ماه است اما کاروان را دیده و
از نبود چند تا اختر خجالت میکشد
بهتر بگم از نبود چند تا دختر خجالت میکشد
یه دونش رقیه بود که به مدینه نرسید
والا تاریخ نوشته نه تا دختر تومسیر جون دادن
ام البنین دید این دخترا کم هستن
خجالت کشید
اینقدر حرف از دو دست بستۀ زینب نزن
حضرت ام البنبن بدتر خجالت میکشد
گفتم و فیض امادس ببینم با این یک بیت چه میکنی
صحبت از مشک و علم شد باز هم ام البنین
رو گرفته با دو چشم تر خجالت میکشد
گاه از روی سکینه گاه از زینب ولی
بیشتر از مادر اصغر خجالت میکشد
#روضه_تعطیلی_نداره
@navaye_asheghaan
▪️زمینه وفات حضرت ام البنین(ع)▪️
▪️بند اول▪️
کُشته شده پهلوون پسرش،،گریه ش برا حسینه
رو نیزه شد قرص قمرش،،گریه ش برا حسینه
داغ پسر داره جگرش،،گریه ش برا حسینه
پسرای من فدای تو،،حسین عزیز زهرا
دار و ندارم برای تو،،،حسین عزیز زهرا
می سوزم از جگر
دور از وطن حسین
جونم به لب رسید
صدپاره تَن حسین
می میرم از غمت
ای بی کفن حسین
«جانم حسین حسین»
▪️بند دوم▪️
تو این نفس های آخرش،،گریه ش برا حسینه
فاطمه اومده بالا سرش،،گریه ش برا حسینه
می باره اشک از چشم ترش،،گریه ش برا حسینه
ام البنین جون می کنه،،حسین عزیز زهرا
مُردن برات حق منه،،حسین عزیز زهرا
ذکر یه عمر من
شد یک صدا حسین
در وقت مردنم
دارم نوا حسین
جانم فدای تو
لبیک یا حسین
«جانم حسین حسین»
#ام_البنین(ع)
شعر و سبک: #هادی_همتی
@navaye_asheghaan
◾️وفات ام البنین(ع)◾️
▪️بند اول▪️
پسرهای سر بریده ام کجائید؟
قمرهای نازنین من بیایید
کنار مادر محتضر خود
حسین بی کفن رو هم بیارید
دلم تنگه،،دلم خونه
دل تنگم،،پریشونه
خالی جای عباسم،تو این خونه
نفس کشیدن،،برام عذابه
دلم عزادار تشنه ی آبه
این نفس های آخرینه
حسین،حسین،حسین
ذکر لب ام البنینه
حسین،حسین،حسین
▪️بند دوم▪️
عزادار خون سرخ شهیدم
جگر خون ز کفر و ظلم یزیدم
بدون حسین و بدون عباس
به والله که دیگه خوشی ندیدم
شب آخر،،شده محشر
شده غوغا،،زنم پرپر
آتیش گرفته ام یاده،،تنی بی سر
دیده می بندم،،به روی دنیا
دیگه میشم راحت ز درد و غم ها
ناله کشم ز سوز سینه
حسین،حسین،حسین
ذکر لب ام البنینه
حسین،حسین،حسین
#ام_البنین(ع)
شعر و سبک #هادی_همتی
@navaye_asheghaan
May 11
☑️درعزای ام البنین(س)☑️
بنال ایدل که عالم هم غمین است
عزای حضرت ام البنین است
نه تنها عالمی گشته عزادار
عزادار غمش روح الامین است
همه عالم فدای آن عزیزه
که بی مانند وبی مثل وقرین است
زبانم عاجز از مدح و ثنایش
که ممدوحش اله العالمین است
زدامان چنین فرزانه مادر
دمیدماهی که چون در ثمین است
بود مام چهار شیر دلاور
یکی عباس آن ماه مبین است
دگر عبداله و عثمان و جعفر
چنان اختر به روی این زمین است
همه گشتند فدای دین وقران
به روزی که عزای شاه دین است
سلام مابراین اولاد و این مام
که الگوی تمام مومنین است
بودمشکل گشا مانند عباس
مقام ورتبه اش بی شک چنین است
بیا(سائل)به درگاهش همیشه
که او مشکل گشا درواپسین است
سائل🌹
@navaye_asheghaan