#روضه_در_همایون
#روضه_حضرت_خدیجه
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
اَلسَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةُ الزَّهرا ،آجَرَکَ الله فی مُصیبَتِ اُمِّک ، بزارید از همین امروز شروع کنم ، بدن خانومشو دفن کرد ، دیدن گریه امان پیغمبر(ص) رو گرفته ، هم تو قبر داره زار زار گریه میکنه ، هم خدیجه رو دفن کرد ،لحد وچید ...اینقده گریه کرد .... هرچی زیر بغلشو گرفتن دلش آرام و قرار نداشت ، یه پیغمبر(ص) بود و یه فاطمه ۵ ساله... برگشت منزل ، هنوز قطرات اشک روی صورت مبارک غلطان بود ، فاطمه آمد ، دورِ بابا می گشت ،... هی میگفت : اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ بابا بگو ببینم ، مادرم کجاست ؟ پیغمبر(ص) ، بغلش گرفت ، آرومش کرد ، بوسیدش ، فرمود : دخترم ، جبرئیل برام خبر آورد ، مادرت توقصری از قصرهای بهشتیه ، نگران نباش .... ها ...
#روضه_حضرت_اباالفضل
#علیه_السلام
امشب دلهاتون رو میخام ببرم یه جایی که خیلی باهاش کار داریم ، هر گِره کوری به کارت بخوره ، میری سراغ این آقا ... اینجا یه دختر بود ، سراغ گرفت ، جلوی باباش سد شد ، هی میگفت : اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ یه نازدانه ای هم ، کربلا من میشناسم ، تا دید بابا داره از علقمه میاد ، جلوی بابا سد شد، هی دورِ ابی عبدالله میگشت ، هی می گفت : اَینَ عَمّی ؟ بابا اَینَ عَمّیَ العَبَّاس ؟ اینجا دیگه ابی عبدالله نتونست طاقت بیاره ،حسینم گریه کرد ، تا ابی عبدالله گریه کرد ، نوشتن زینب هم رسوند خودشو ، گریه کرد ، زینب هم سوال کرد : اَخی ، اَینَ اَخیَ العبَّاس ... گریه ابی عبدالله بیشتر شد ... حواله کن ... ها ... از شام غریبان اُمُّ المومنین رفتیم علقمه و روضه قمربنیهاشم ... ها ... داداش بگو ببینم برادرم عباس رو چه کردی ؟ جواب سکینه و جواب زینب هردو رو اینجوری داد، آمد عمود خیمه عباس رو کشید ، یعنی دیگه آماده ی اسیری بشید ، حسین ...
@navaye_asheghaan
1. حضرت خدیجه س.mp3
4.45M
#روضه_در_همایون
#روضه_حضرت_خدیجه
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
@navaye_asheghaan
2. حیف مولا.mp3
5.12M
#روضه_حضرت_علی
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
حیف مولا
مردم عالم تو را نشناختند
دم زدند از تو
ولی یکدم تو را نشناختند
رهبر افلاکی و
از خاکیان خاکی تری
هم ملائک هم بنی آدم
تو را نشناختند
با وجود آنکه یک آن
با تو نشکستند عهد
بوذر و مقداد و سلمان هم
تو را نشناختند
انبیا بودند از آدم
همه در سایه ات
لیک جز پیغمبر خاتم
تو را نشناختند
با دو دسته بسته
می بردند سوی مسجدت
ای فدای غربتت گردم
تورا نشناختند
در کنار خانه ات
بر همسرت سیلی زدند
گویی آنجا بودم و
دیدم تو را نشناختند
استاد سازگار
1. سلام ما.mp3
4.16M
#روضه_حضرت_علی
( علیه السلام )
#گریز_روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلُ مَظْلُومٍ
وَ یا أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ
سلام ما به علی و نماز آخر او
به حال راز و نیاز و
به دیده ی تر او
سلام ما به سجودش
که رنگ خون دارد
سلام ما
به رخ غرق خون و اطهر او
سلام ما
به پریشانی حسین و حسن
سلام ما به دل
پُر ز آه دختر او
دیگه نتونست تو محراب طاقت بیاره، بدنشو گذاشتن تو گلیمی ، آوردن نزدیک خونه ..." این بدن سالمه ، فقط فرقش ضربه خورده .... هنوز حیات در این بدن باقی ... گلیم کجا ؟ بوریا کجا ؟ این بدن هنوز زیر سم اسب نرفته .... آخ یه وقت زینب دید یه هاتفی داره صدا می زنه ... زمین داره با این ناله میلرزه، حسنین هم که مسجدن ؛ دقت کرد ببینه هاتف چی می گه شنید داره میگه : "تهدمت و الله ارکان الهدی قًتل علی المرتضی ..." یه جا اینجا دلش خیلی به لرزه افتاد ... بیست و یک سال بعد تو خیمه نشسته بود ، دید هوا تیره و تار شد .... زمین شروع کرد لرزیدن، یادش افتاد، پا برهنه به سمت خیمه ی امام چهارم دوید ، عزیز برادرم چه خبره؟!! کربلا داره میلرزه ؟!! فرمود عمه جان کار بابامو یکسره کردن .... آخ نگاه کن سرشو بالا نیزه زدن .... حسین ....
3. شکر خدا.mp3
8.43M
#روضه_حضرت_علی
( علیه السلام )
گریز به :
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
شکر خدا که نام علی
در اذان ماست
ما شیعه ایم و عشق علی هم
از آن ماست
ذکر علی
عبادتِ مختصِ شیعه است
این اسم اعظم است
که وِرد زبان ماست
از ” یاعلی ”
زبان و دهان خسته کی شود ؟
اصلا زبان برای همین
در دهان ماست
دنیا و آخرت
بخدا نیست جز علی
بغض علی جهنم و
حًبش جنان ماست
ما را گمان کنم
ز علی آفریده اند
عشقش سِرشته در گل ما ,
بند جان ماست
ما شیعه زاده ایم ,
خدا را هزار شکر
این شیعه زادگی
شرف خاندان ماست
ما عاشق علی شده ایم و
بدون شک
این هم ز پاکدامنی
مادران ماست
شاعر :
#محمد_هاشم_مصطفوی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
کاش گردی شوم و از کرمت
بنشینم به کنار حرمت
کاش چون ماه ،به شبهای دراز
داشتم با حرمت راز و نیاز
کاش چون اشک ،کنارت افتم
به روی خاک مزارت افتم
روی جانها همه بر تربت تو
سوز دلها همه از غربت تو
غربت آن نیست که از داغ جوان
قد بابا شود از غصه کمان
غربت آن نیست
که سر برسر نی
ره کند با سپه دشمن طی
غربت آن نیست
که با ضربت سنگ
چهره از خون جبین گردد رنگ
غربت آن است
که مردی مظلوم
شود از کینه ی همسر،مسموم
غربت آن است
که بعد از کُشتن
بارش تیر ببارد به بدن
تیر بارید ز بس بر بدنت
بدنت گشت یکی با کفنت
قلب احمد
که برایت خون بود
به همه مردم عالم فرمود
روز محشر که همه گریانند
اشک ریزانِ حسن خندانند
#حاج_غلامرضا_سازگار
4_5884487288695558808.mp3
3.59M
#مدح_امام_جواد
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
اَلسَّلامُ عَلیکَ يا اَبا جَعْفَرٍ
یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ
اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ
يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ ...
درد بسیار و نیست دارویم
خون شد از غم
دلِ خدا جویم
می فشانم سِرشک و میگویم
یا جواد الائمه ادرکنی
#بند_دوم
عزت عالمین میخواهم
نجف و کاظمین میخواهم
طوفِ قبر حسین میخواهم
یا جواد الائمه ادرکنی
#شاعر_استاد_موید
3. گلچین.mp3
2.96M
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
شب ۲۶محرم 1396
حدیث عشق تو
دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل
دودمان آدم را
غم تو موهبت کبریاست
در دل من
نمی دهم به سُرور بهشت
این غم را
غبار ماتم تو
آبرو بمن بخشید
به عالمی ندهم
این غبار ماتم را
اگر بناست دمی
بی تو بگذرد عمرم
هزار بار بمیرم
نبینم آن دم را
به یمُن گریه برای تو
روز محشر هم
خموش میکنم از اشک خود
جهنم را ...
#شاعر_استاد_سازگار
1. مناجات.mp3
5.68M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
#آواز_بیات_اصفهان
بی تو در زندگیم
رنگِ خدا نیست که نیست
بینِ عشاق
چو منِ بی سر وپا
نیست که نیست ...
با غمِ دوری تو
سوخته و ساخته ام
اثری از چه بر این
سوز و نوا نیست که نیست
نیمه شب وقت مناجات
به خود میگویم
گوئیا قلب تو از
بنده رضا نیست که نیست
من گنه کارم و آلوده
قبول است قبول
بی محلی ز کریمان که
روا نیست که نیست
هرکجا رو زده ام
آبرویم را بُردند
هیچ کس غیر شما
فکر گدا نیست که نیست
#یابن_الحسن
فقط با یه اشاره از مادرش فاطمه اِذن بگیرم :
از زمانی که شنیدم
در آن کوچه چه شد
داغیِ سیلی از این
سینه جدا نیست که نیست
بهرِ درمان پریشانیِ
این نوکر ها
چاره ای جز سفرِ
کرببلا نیست که نیست
#شاعر_قاسم_نعمتی
#شعرخوانی_بیات_اصفهان
2. روضه.mp3
4.82M
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
امام حسین ( علیه السلام ) فرمودند : « أَنَا قَتِيلُ اَلْعَبْرَةِ قُتِلْتُ مَكْرُوباً وَ حَقِيقٌ عَلَى اَللَّهِ أَنْ لاَ يَأْتِيَنِي مَكْرُوبٌ إِلاَّ أَرُدَّهُ وَ أَقْلِبَهُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُوراً ( منبع : ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ج 2، ص 98 ) … من كُشته ی سِرشكم ، غُصه دار كشته شدم ، اما هر زائر غُصه داری که به زیارت من بیاد ، پروردگار عالَم غم و غُصه اش رو برطرف میکنه ... حالا میخواهی پریشانیت برطرف بشه ؟ حسییین ... نه اشتباه گفتم ... انگار تا میگی حسین ، پریشان تر میشی ، حالا میخواهی پریشانیت بیشتر بشه ؟ بگو : حسیییین ... سالار زینب ... بگو تا از زینب جداش نکردندها ....
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#علیه_السلام
حالا آماده ای جوان ابی عبدالله رو راهی میدان کنی ؟ همه کمک کنند ... اومد توو خیمه ها همه دورش رو گرفتند :
بیائید ای جوانان
گلاب آرید و قرآن
( مسافر رو چه جوری راه می اندازند ؟ )
بیائید ای جوانان
گلاب آرید و قرآن
که اکبر میرود
به سوی میدان ...
( اما ساعتی بعد ابی عبدالله صدا زد : )
جوانان بنی هاشم بیائید
علی را بر درِ خیمه رسانید
چه جوری بدن رو بردند ؟ فقط امام زمان میدونه ، آخه این بدن میدونی چه جوری شده بود ؟ « فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً » ... حسییین ... « بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِیبُ » ... یااباعبدالله ... یعنی پدرم به فداى غریبی که او را ناتوان شمردند ...
#یادآوری :
این روضه ترکیبی از آواز بیات اصفهان و آواز دشتی با « لحن مداحی » بود ...
2. شامیان.mp3
5.6M
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
شامیان !
خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با ناله ی ذریه ی زهرا نزنید
سر مردان خدا را
به سر نیزه زدید ؟
مرد باشید ،
دگر سنگ به زن ها نزنید ...
به زنان سنگ اگر
بر سر بازار زنید
دختران را به کنار
سر بابا نزنید ...
علی و فاطمه
در بین شما اِستادند
پیش چشم علی و فاطمه
ما را نزنید ...
کُشتن فاطمه
بین در و دیوار بس است !
تازیانه به تن زینب کبری نزنید
رقص شادی !
جلوی محمل زینب نکنید
پای سرهای بریده
به زمین پا نزنید ...
گر به دیدار سرِ
پاک حسین آمده اید
این قَدَر دست
به هنگام تماشا نزنید ...
بگذارید برای شهدا
گریه کنیم
خنده بر داغ دلِ
سوخته ی ما نزنید ...
#شاعر_استاد_سازگار
1. استاد میرزامحمدی.mp3
11M
#زیارت_اربعین
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
پنجشنبه ۱۷ مهرماه۱۳۹۹
12_mirzamohamadi arbain1396_roze_(www.rasekhoon.net).mp3
9.23M
#مرثیه #روضه
📝روضه اربعین حسینی علیه السلام
🎤حجت الاسلام #استاد_میرزا_محمدی
#اربعین
#روضه_اربعین
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#مقتل_صوتی
@navaye_asheghaan
3. میرزا محمدی 19.8.96.mp3
2.4M
#روضه_اربعین
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
السلام علیک یا اباعبدالله
همه منتظرند ببینند عمه جانشون چه جوری زیارت میکنه ، دیدند دیگه رمق به زانوای عمه نمونده
رو زانواش چند قدم راه اومد ، بوی برادر به مشامش میرسه ... همه منتظرند ببینند ، زینب با تربت برادر چه میکنه ؟ دیدند یه پارچه ای روی قبر پهن کرد ، این پارچه همون پیراهن خونینِ برادره ... داداش چهل منزل کتک خوردم ، طعنه و ناسزا شنیدم ، اما همه امانتیاتو پس گرفتم ، این عمامه ایه که روسرت گذاشته بودی ... دونه دونه را نشون داد به ابی عبدالله ... این همون پیراهنیه که مادرم برات آماده کرده بود ، ببین این گلاوند مادرم زهراست ، این پیراهن مادرمه ، مقنعه ی مادرمه ، داداش همه رسالتامو به انجام رسوندم ، همه بچه هاتو آوردم ... اما یه امانتی رو گوشه ی خرابه جا گذاشتم ، حسیییین ...
@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️
🎙مناجات زیبا با #امام_رضا_علیه_السلام با نوای #استاد_میرزا_محمدی
﴿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ﴾
«آمدم ای شاه! پناهم بده!
خط امانی ز گناهم بده»
1. یابن الحسن ع.mp3
6.01M
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
یابن الحسن
فدای تو و دیدۀ ترت
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
یابن الحسن
فدای تو و دیدۀ ترت
خون جای اشک
می چکد از چشم اطهرت
داغی نشسته
بر جگر داغدار تو
در خون نشسته است
دلِ درد پرورت
بهرِ تسلی دلِ درد آشنای تو
صف بسته اند
خیلِ مَلک در برابرت
#آقا_جان :
ما را شریک درد و
غم خود حساب کن
ما دل شکسته ایم
ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و
چون نسیم
ما را ببر به دیدن گلزار پرپرت
قربان آن امام ،
که در آخرین نفس
سیراب گشته است
به دست مطهرت
#شاعر_سید_هاشم_وفایی
مثل همین روزها بود ، غلام امام عسکری (علیه السلام) میگه حضرت فرمود اون ظرف دارو رو بیار، من بنوشم ، ظرف دوا رو آوردند ، دیدم دستای مبارکش داره میلرزه ! لب و دندانش داره میلرزه ! نمیتونه بنوشه ...
فرمود برو تو اون حجره ، یه آقازاده ای مثل ماه شب چهارده میدرخشه ، بگو بیاد ، اومدم دیدم تو اون حجره ، یه آقازاده ی 5 ساله مشغول عبادته ، پیغام پدر رو دادم ، تا این آقازاده آمد ، دیدم امام عسکری فرمود : « یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ » ، ای بزرگ اهلبیت (ع) « إسْقِنِی الْمَاءَ »، یعنی تشنه لبم آبم بنوشان « فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی »
میدونم دلت کجاست ، اینجا هم آقازاده ای آمد ، پدر تشنه لب و مسمومشو سیراب کرد ، درستشم همینه ، از آداب احتضار یکیش هم همینه ، بالا سر محتضر که رسیدی ، تشنگیشو رفع کن ، سیرابش کن ، اما لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ...
من یه آقایی میشناسم کربلا ، هرچی صدازد آی مردم جگرم داره میسوزه ! نه تنها آبش ندادند ، بلکه فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ، شمشیرزنا محاصرش کردند ، فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ، نیزه دارها اومدند ، فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ، سنگ اندازا و تیراندازا محاصرش کردند ، هرکی با هرچی دستش بود پسر فاطمه رو میزد ... ؟ حالا هر جا نشستی از سویدای دلت ، سه مرتبه ، ناله بزن یا حسین ... (علیه السلام )
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( كسي تو سامرا به آقامون تسليت نگفتا )
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( ميدوني دل آدم كجا ميره ؟ يه مرتبه ياد گودال افتادم ، اونجاهم به يتيمان ابي عبدالله كسي تسليت نگفت ... )
زود بود از بهر تو داغ پدر
يابن الحسن
معمولا فاميلا جمع ميشن ، عمو ، دايي، عمه و ديگر بستگان ؛ نميزارن بچه يتيم كنار پيكر پدر بي تابي كنه ، اما برا امام زمان ما اين اتفاق نيفتاد ... حتي كربلا هم اينجوري نبود ... اونجا عمه ي امام زمان بچه هاي ابي عبدالله رو سرپرستي كرد ...
قلب بابَ ت
از شرار زهرِ دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش
از پاتا به سر ، يابن الحسن
طفل بودي ، پيش چشمت
چشم بابا بسته شد 2
تو نگه كردي و او
زد بال و پر ، يابن الحسن
آخ دلم يه جايي رفت ، نگي امشب چرا داره پريشون خواني ميكنه ؟ به خدا دست من نيست ؛ دلم با اين يه بيت رفت كوچه بني هاشم
#حسين_جان
طفل بودي ، پيش چشمت
دست بابا بسته شد
تو نگه كردي و قنفذ ...
كودك 6 ساله بودي
بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشمِ خود
خونِ جگر ، يابن الحسن
قرن ها ، فرياد زهرا مادرت
آيد به گوش
از مدينه بينِ آن ديوار و در
« يابن الحسن ... » 3
مادر؛ كاش بودم
تا علي را يار بودم
من جاي تو
بينِ در و ديوار بودم
مادر شنيدم بارها از پا فتادي
ديدي علي تنها بوَد
باز ايستادي ...
يوسف زهرا بيا
با ما بگو آخر چرا
تُربت زهراست مخفي از نظر
« يابن الحسن ... »
فرمود عقيل ، برو به اون كودكي كه تو حجره هست ، گو بياد ... اومدم ديدم يه ماه شب چهارده ،گوشه ي حجره مشغول عبادته ، آقامون حجت ابن الحسن بود ، تا پيغام رو دادم سراسيمه اومد ؛ سر بابا رو بغل گرفت ، تا امام عسكري اونو ديد ، نفرمود پسرم ، فرمود : يا سيد أَهْلَ الْبَيْتِ اسْقِنَا المَاءٍ .... يعني تشنمه، به من آب بنوشان ... اِسْقِنَا المَاءٍ ... (آخ بميرم ...) هر طوري بود نزاشت بابا لب تشنه از دنيا بره ... امام جواد هم يه كودك 6،7 ساله بود ، نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ... اما لايوم كيومك يااباعبدالله ... حسين ... بميرم ، هر چي صدا زد : جماعت جگرم داره ميسوزه ... جي جوري آبش دادن ؟ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ ... حسين ...
2. حجت ثانی عشر.mp3
9.75M
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
تسلیت
ای حجّتِ ثانی عشر
یابن الحسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین :
#استاد_میرزا_محمدی
سوختن در آتش ...
@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین :
#استاد_میرزا_محمدی
همینکه خبر دار شد ، علی رو بُردند مسجد ، با چه زحمتی از بینِ در و دیوار بلند شد ، نگفت « فِضّه » سینه ام رو شکستند ، نگفت پهلومو شکستند ، بلند شد آمد مسجد ، تا امام زمانشو نجات بده ، « وَ هِیَ آخِذَةٌ بِیَدِ الْحَسَن وَ الْحُسین » ... دو سندِ مظلومیتشم آورد ، دید یک شمشیر بالای سرِ علی گرفتند ، هی میگن بیعت کن ، و اِلا گردنتو میزنیم ، ... بی بی فرمود « خَلُّوا عَنْ اِبْنِ عَمِّی» پسر عمومو رها کنید ، ... اهمیتی ندادند ، آمد پشت پرده ، دست بُرد به مَعْجَر ، ... سلمان میگه دیدم مسجد شروع کرد به لرزیدن ، ستونها کَنده شد ... امیرالمومنین منو فرستاد ، سلمان برو بگو زهرا مبادا #نفرین کُنه ، و اِلا یک جُنبنده روی زمین باقی نمی مانه ، ... سلمان که پیغام آورد ، بی بی فرمود : سلمان ، علیمو دارند میکُشند ، مگه میشه ساکت باشم ؟ ... ترسیدند علی رو رها کردند ، ... چی میخوام بگم ؟ میخوام بگم بی بی جان ، اینجا یک شمشیر برهنه بالای سرِ علی ، نتونستی ببینی ، اما کربلا ... ( منبع : بحارالانوار، ج 43، ص47 ؛ روضه کافی ، ج 8، ص238 با اندکی تفاوت )
@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
«اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة»
🚩 «اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا عَبْدِاللهِ(ع)
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ
عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ
اَبَداً مَا بَقيتُ
وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع)
وَعَلى عَلِيِّ(ع) بْنِ الْحُسَيْنِ(ع)
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ(ع)
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ(ع)»
🎙روضه #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
با نوای #استاد_میرزا_محمدی
#ویژه_شب_جمعه
@navaye_asheghaan
4_6005736491794301926.mp3
14.28M
🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋
#روضه_بی_بی_ام_البنین س
#استاد_میرزا_محمدی
تا که سائل میرسد بر در خجالت میکشد
چون که دیگر نیست آب آور خجالت میکشد
قبل کربلا حالا بعد کربلا
دیگه روشون نمیشد در خونه ام البنین بیان دیگه روشون نمیشد در خونه قمر بنی هاشم بیان
تا که او را فاطمه در خانه مینامید علی
زینبش میدید از حیدر خجالت میکشد
مادری کرده برای زینب اما باز هم
تا صدایش می کند مادر خجالت میکشد
کاروان آمد مدینه چون که عباسی ندید
دید پاشیده شده لشگر خجالت میکشد
مادر ساقی دشت کربلا با این مقام
از علی و آل او دیگر خجالت میکشد
مادر ماه است اما کاروان را دیده و
از نبود چند تا اختر خجالت میکشد
بهتر بگم از نبود چند تا دختر خجالت میکشد
یه دونش رقیه بود که به مدینه نرسید
والا تاریخ نوشته نه تا دختر تومسیر جون دادن
ام البنین دید این دخترا کم هستن
خجالت کشید
اینقدر حرف از دو دست بستۀ زینب نزن
حضرت ام البنبن بدتر خجالت میکشد
گفتم و فیض امادس ببینم با این یک بیت چه میکنی
صحبت از مشک و علم شد باز هم ام البنین
رو گرفته با دو چشم تر خجالت میکشد
گاه از روی سکینه گاه از زینب ولی
بیشتر از مادر اصغر خجالت میکشد
#روضه_تعطیلی_نداره
@navaye_asheghaan