eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
333 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا ام الکفیل یا ام العباس یا ام البنین علیهاالسلام خورشیدم و کسوف ِعزای قمر شدم از ابر ِ اشک ِ مستمرم محتضر شدم درپای روضه ام دل ِ دل سنگ هم شکست علت برای گریه ی هر رهگذر شدم(۱) این چار قبر تر شده با خون چشم من گوید که من شهیده ی داغ پسر شدم یک قدرشید در ره دین دادم و کنون صاحب عزای یک بدن مختصر شدم!😭 وقتی شکست بال و پر ساقی حرم مرغ ِ ز پا نشسته ی بی بال وپر شدم ماه و سه اخترم به فدای سر حسین از داغ ماه و اختر او خون جگر شدم دیگر نفس به سینه ی من شد حرام چون از سینه ی شکسته ی او باخبر شدم هر بار دیده ام لب زخم رباب را جان بر لب ِحکایت تیر سه پَر شدم @emame3vom از کربلا خمیده ام اما حقیقتا قامت کمان ِ روضه ی مسمار در شدم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ۱_مرحوم شیخ عباس قمی می‌نویسد: ام البنین مادر جناب عباس علیهماالسلام در ماتم او و برادران اعیانی او بیرون مدینه در بقیع می‌شد و در ماتم ایشان چنان ندبه و گریه می‌کرد که هر که از آنجا می‌گذشت گریان می‌گشت؛ گریستن دوستان عجیب نیست، مروان بن حکم که بزرگترین دشمن خاندان نبوت بود، چون بر ام‌البنین علیهاالسلام عبور می‌کرد از اثر گریه او گریه می‌کرد(منتهی الآمال) .
. ای که چون فاطمه ای باب نجات می رسد از تو به عالم برکات حضرت ام بنین ، کفو علی بر تو و جودو سخایت صلوات جهان امشب ز چه اندوهگین است به هرکس بنگری زار و غمین است به جنت مرتضی ماتم گرفته شب سوگ و غمِ ام البنین است ای که هستی به جهان باب نجات علوی سیرت و زهرا جلوات امام عباس تویی ام بنین بر تو و عشق و وفایت صلوات جهان در ماتم ام البنین است همان کاو رحمت حق بر زمین است بود او مادر عباس و گریان زداغ او امیرالمومنین است @yaghubianreza .
. سبک ۲ جواب: بگیر حاجتت را از ام البنین ،از ام البنین، از ام البنین به اشک وبکاء بگیراین نوا یاام البنین یاام البنین 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 اگر حاجت به دل داری،بخواه از همسر مولا بخواه از مونس حیدر، که شد نائبة الزهرا بخواند خودرا کنیز اما،بود والاتر از والا مقامش بس که شد همدم،برای زینب کبری توسل کن ای دل به ام الکفیل. به ام الکفیل،به ام الکفیل شود رهگشا..... بگیراین نوا یاام البنین. یاام البنین 🌸🌸🌸🌸🌸 سه اختر و قمرش را ، به راه کربلا داده اگر چه بی پسر گشته،ولی ازاین بلا شاده شده هم ناله با زینب، ز پا درخیمه افتاده نهایت جان پاک خود،به پای روضه ها داده شفاعت بگیر از قتیل الحسین .قتیل الحسین،قتیل الحسین به حال رجاء. بگیر این نوا یاام البنین یاام البنین 🌸🌸🌸🌸🌸 هنوزم در بقیع مانده،صدای ناله های او چه شد رأس قمر بشکست، فتاده او چرا بر رو بمیرم من دو دستش را،بریده دشمن از بازو حسین قامت کمان آمد،کنار تو زده زانو بمیرم تو بانو شدی بی بنین،شدی بی بنین،شدی بی بنین به این مبتلا... بده کربلا یاام البنین یاام البنین @emame3vom ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. سلام‌الله‌علیها مرثیه خوان داغ آتشینم امّ بنین بودم و کو، بنینم؟ کشتی من دگر به گِل نشسته داغ به روی داغ دل نشسته ز نخل‌ها سایه به سر ندارم من آسمانم و قمر ندارم ماه فلک، روی زمین که دیده است؟ امّ بنینِ بی‌بنین که دیده است؟ سوز دلم ز داغ او دائمی است از قَمَرُالعَشیرةُالهاشمی است عطای بی‌حد، از اَحَد داشتم از اسدُالله، اَسَد داشتم بَدر، کجا هلال ابروی او؟ ماه همه هاشمیان، روی او رشید من که اسوۀ وفا بود به هیأت و هیبت مرتضا بود یلی نبوده هم ترازوی او علی زده بوسه به بازوی او شنیده‌ام که فرق او دوتا شد ابروی پیوسته ز هم جدا شد شنیده‌ام فتاده از پشت زین آمده بی‌دست به روی زمین ولی یَل من به فدای حسین که پروراندمش برای حسین ز کودکی غلام او خواندمش دور سر حسین گرداندمش گریۀ من بهر عزیز زهراست مادر عباس، کنیز زهراست شِبل علی، بازوی حیدری داشت سری بر آستان رهبری داشت ادب ببین که دست اگر فتاده است تیر،‌ به روی چشم خود نهاده است «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom 📚 گلاب و گل
. 👇 سلام علیکم به کسی برنخوره.... متاسفانه بعضی شاعران ومادحین دارند روضه ها رو به سمت وسویی می برند که جز جسارت به اهل بیت علیهم السلام نیست. آخه چرا برای زیبا کردن شعر و ایجاد مضامین جدید و گرم کردن روضه از مطالب و کلماتی استفاده می شود که در هیچ مقتلی نیامده واگر آمده اصلا معتبر نیست. متاسفانه جدیداً روضه های ناموسی و مطالب مربوط به سوختن.....زیاد شده درحالی که در روایات آمده آتش به بدن معصوم حرام است. همین دوروز پیش خدمت حاج آقا بندانی نیشابوری استاد مقتل شناسی رسیدم از ایشون در مورد سوختن روی حضرت زهرا علیهاالسلام و آسیب آتش به بدن حضرت که متاسفانه شعرا ومادحین زیاد استفاده می کنند پرسیدم ایشون گفتند از مطالب حرام بودن آتش بگذریم، اصلا آتش این طرف در بوده و آن طرف در نرفته که بخواد آسیب برسونه... در موردن سوختن موی حضرت رقیه علیهاالسلام پرسیدم ایشون گفتند حتی در سند دروغین هم نیامده دیگه برسه در سند اصلی. در مورد روضه های ناموسی، ایشون گفتند اولا بر اساس خواب مشهور کاشف الغطاء ونوشتن یک مصراع توسط امام زمان علیه السلام که نوامیس علیهم السلام در کربلا در هاله های نور بودند ایشون متذکر شدند هیچ نامحرم نتونسته به روی ایشان نظر کنه ولی گفتند از این مورد هم بگذریم خواندن روضه های ناموسی ومقاتل این گونه که باجسارت در کلام همراهه باعث میشه سوز شعر ومداحی گرفته بشه و توفیقات رو کم کنه ومباحث دیگری که اینجا جای صحبتش نیست. ببخشید دوستانه میگم دنبال چی هستیم در مجالس اصلا بگیم این مواردی که گفته شد در تاریخ با سند محکم آمده،آیا به قیمت مشهور شدن باید هرمطلبی رو گفت و پای هرروضه ای رو در مجلس باز کرد. سوختن روی حضرت زهراعلیهاالسلام؟؟؟ گاهی شاعر میخواد جسارت رو برسونه، مثلا بودن وگیرافتادن بین آتیش و این کلمات، و یا بودن بین نامحرمان و دست نامحرم ،اینا چون بحث رساندن عمق جسارت هست اشکالی نداره ولی آیا نیاز داره بگیم روی مادر سادات آتش گرفته استعفرالله چرا ما باید اصلا مطالب جدید رو بیاوریم.چرا باید هر روضه ای رو باز کنیم نزدیک ۱۳۰تاشعر برای فاطمیه نوشتم ولی فقط با ذکرچند مصیبت فاطمیه یعنی میشه با همین چندتا مصیبت هم کلی شعر گفت. اصلا هدف رو فراموش کرده ایم.هدف روضه گرفتن برای مادر سادات علیهاالسلام هست نه مشهور شدن ،نه کاسبی کردن دوستانه میگم هر شعری و هر روضه ای رو نخونیم.امام زمان علیه السلام در مجالس هستند.دلشون رو خون نکنیم. التماس دعای فرج یاعلی کانال علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. سلام‌الله‌علیها زن رشک حور بود و تمنّای خود نداشت چون آسمان نظر به بلندای خود نداشت اسمی عظیم بود که چون رازِ سر به مُهر در خانۀ علی، سَرِ افشای خود نداشت ام‌ّالبنین کنایه‌ای ازشرم عاشقی‌ست کزحُجب، تابِ نامِ دل‌آرای خود نداشت در پیش رویِ چار جگر گوشۀ بتول آیینه بود و چشم تماشای خود نداشت زن؟نه، همای عرش‌نشینی که آشیان جز کربلا به وسعت پرهای خود نداشت در راه عشق چار پسر داده بود و لیک بعد ازحسین میل تسلّای خود نداشت عمری به سوگ زیست، که عبّاس وقت مرگ دستی برای یاری مولای خود نداشت «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 این حسین کیست @emame3vom
. سلام‌الله‌علیها چهار مرتبه تنها براي تو خبر آمد چهار بار دلت كوه شد به لرزه در آمد تو منتظر، تو گدازنده بر معابر خونين مسافر تو نيامد مسافري اگر آمد چهار مرتبه شن‌زارهاي ظهر تنت را گريستند و تو را داغ‌هاي مستمر آمد از آن گلایۀ تلخت به گوش علقمه، بانو! هر آنچه رود از آن لحظه سر به زيرتر آمد چنان گريستي آن روزهاي خستگي‌ات را كه تكّه‌تكّۀ خاك بقيع نوحه‌گر آمد چهار بار پسر رفت و اسب رفت و تو بودي چهار بار تو بودي و اسب بي پسر آمد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom
. سلام‌الله‌علیها فدای حُسن دل‌انگیز باغبان شده بود بهار، با همه سرسبزی‌اش خزان شده بود چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید مقیمِ خاکِ درش، هفت آسمان شده بود چه سربلند و سرافراز امتحان پس داد برای عرض ادب، سخت امتحان شده بود به عشق «شیر خدا» از یل دلاور خود گذشت اگر چه در این راه نیمه‌جان شده بود چه امتحان بزرگی! که در رثای حسین و نه به خاطر فرزند روضه‌خوان شده بود اگر چه پیر شد از داغِ بی‌امان، اما به پشتوانهٔ زینب دلش جوان شده بود فدای «اُمّ اَبیها» شدن علامت داشت به این سبب قد «اُمّ‌البنین» کمان شده بود «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom 📚 ام‌البنین در آینه شعر
سبک 5 سنگین،زمزمه.... تکراربلند: داره دیگه بسته میشه نگاه بی قرار وخونبار صورت چار قبر ِکشیده در بقیع خدا نگهدار امّ البنینم،امّ البنینم، از بعد کربلا دیگه من بی بنینم....... تکرار کوتاه: امّ البنینم،من بی بنینم....... ------------------------- بنداول: این نفسای آخری، شد نذرشاه کربلا الحمدالله کار دل امّ البنین، شد ناله بهر نینوا الحمدالله دیگه ازاین زمونه سیرم کمونم و از غصه پیرم از داغ کربلا می میرم دیگه ببین ازپانشستم دیگه از این زمونه خسته م شهید روضهٔ دودستم داره دیگه بسته میشه نگاه بی قرار وخونبار صورت چار قبر ِ کشیده در بقیع خدا نگهدار امّ البنینم،امّ البنینم، از بعد کربلا دیگه من بی بنینم... امّ البنینم،من بی بنینم....... 🌸🌸🌸🌸🌸 باور نکردم رأس تو ، شکسته گرز آهنین ، ای پهلوونم باصورتت ای مه جبین،افتاده ای روی زمین،ای پهلوونم شنیده ام بر تو جفا شد درعلقمه دستت جدا شد تیری به چشم تو رها شد اومد حسین با آه وزاری از اون همه زخمای کاری دید ای قمر دستی نداری داره دیگه بسته میشه نگاه بی قرار وخونبار صورت چار قبرکشیده در بقیع خدانگهدار امّ البنینم،امّ البنینم،از بعد کربلا دیگه من بی بنینم....... امّ البنینم،من بی بنینم....... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی زمین افتادی و، شکسته شد پشت حسین،در پیش زهرا اهل حرم لب تشنه و ، نبرده ای آبی چرا ، بین دو دریا ازاین همه زخم وجسارت خم شد قد حسین کنارت اهل حرم چشم انتظارت با رفتنت از دل صفا رفت سرحسین به نیزه ها رفت زینب سوی شام بلا رفت داره دیگه بسته میشه نگاه بی قرار وخونبار صورت چار قبر کشیده در بقیع خدا نگهدار امّ البنینم،امّ البنینم،از بعد کربلا دیگه من بی بنینم....... امّ البنینم،من بی بنینم....... @emame3vom 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
سبک 7 دوباره تو بقیع روضه ست صدای ناله پیچیده میون روضه ی سقا ابر هر دیده باریده دوباره دلا رفته تا کربلا می خونه بازم روضه ام البنین تداعی شده مقتل علقمه بازم خورده با صورتش بر زمین تا که عقده از قلب او وا بشه کشیده رو خاکا یه عکس علم بازم میزنه لطمه بر صورتش برا اون دو دستی که گشته قلم میگه با کینه ی دشمن اگه پرپر شده یاسم چرا تیر سه شعبه شد انیس چشم عباسم غریب کربلا عباس.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دیدن طفل و مشک آب میکنه زخمشو کاری می سوزه قلب او وقتی می بینه از رباب زاری همیشه به یاد لب اصغره لبی که شده زخمی از قحط آب وقتی یاد غمهاش میشه خون جگر میخونه لالایی شبیه رباب لالایی میخونه و با گریه هاش تکون میده دستاشو مثل رباب میگه من بمیرم برای حسین چقد واسه اصغر کشیده عذاب چطوری سمت خیمه ها رفته با دستای پرخون چطور از حنجر اصغر یک سه شعبه کشید بیرون غریب کربلا ارباب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اگه غمگین گلهاشه ولی داره غم ارباب میگه گلهام فدای اون گل تشنه کنار آب بازم روضه میخونه با اشک وآه برای تن پاره ی بی کفن برا پیکری که شده بی سر و زیر نعلای تازه رفته بدن بمیرم که زینب شده محتضر برا داغ انگشت و انگشترش چهل منزل ِ راه ِ کوفه و شام روی نیزه دیده سر اطهرش من فدای سر زینب خورده سنگ از فراز بام دیده زخم ِ لب قاری توی بزم شراب شام غریب کربلا ارباب.... @emame3vom ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
سبک 8 سبک سنتی من کنیز زینبینم مادر یار حسینم بعد زهرا شدم یار حیدر باغبانی به گلزار حیدر جواب: جان فدای تو یا امّ العباس 🌸🌸🌸🌸🌸 کشته شد سه اختر من لاله های اطهر من بر علی گرچه ام البنینم بعد کرب وبلا بی بنینم 🌸🌸🌸🌸🌸 شد جفا بر ماه حیدر شد گلم از کینه پرپر راه او از سر کینه بستند بازوی یاس من را شکستند 🌸🌸🌸🌸🌸 مشک آبش گشته پاره از دل او رفته چاره با عمودی شکستند سرش را کرده اند غرق خون پیکرش را @emame3vom ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
📝اشعار وفات حضرت ام البنین 1397 🎤کربلایی نریمان پناهی 📍هیئت مکتب الحسین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ماه شبهای تارم عباس همه دار و ندارم عباس فدای قد و بالات مادر کن نظر حال زارم عباس لحظه آخرم ببین که مضطرم بیا بالا سرم منم یه مادرم خون چشم ترم بیا بالا سرم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ این دم اخری با یاد روضه علقمه گریونم تو رو نذر حسینم کردم از غم کربلا دلخونم بمیره مادرت چی اومده سرت بریده شد پرت ای صاحب علم آب آور حرم دست تو شد قلم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شنیدم نا امیدت کردن مشکتو تا زدن نا مردا پسرم از رو مرکب با سر افتادی غرق خون رو خاکا پناه خیمه ها تو بغض و کینه ها شد بدنت جدا جدا یل ام بنین عمود اهنین تو رو زدن زمین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شنیدم که کنار جسمت به غم و غرتت خندیدن نا نجیبا غروب اون روز معجرا رو همه دزدیدن شده دلم کباب بده بهم جواب شرمندم از رباب رحمی نکردن و علیشو کشتنو شرمندم از رباب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ از بلندی دارم میبینم شمر نا مرد بی مروت خنجرش رو کشید واویلا از قفا زد به قصد غربت بمیره خواهرت جلو مادرت میکشه خنجر و به روی حنجرت دلم شده کباب به ما میدن عذاب گهوارهر و کشید ز دستای رباب سیدنا المظلوم سید العطشان سیدنا الغریب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ آخ بمیرم داداش نا مردا سرتو نا مرتب کردن عمر سعد و شمر ملعون صبح امیدم و شب کردن اومده مادرت برای پیکرت بهونه میگیره سه ساله دخترت کبوده دست و پام در نمیاد صدام خلی من و زدن میون ازدحام سیدنا المظلوم سید العطشان سیدنا الغریب 〰〰〰〰〰〰〰〰 https://eitaa.com/emame3vom
من و کنیزی آل عبا خدا را شکر من و حریم ولی خدا خدا را شکر کنیز فاطمه بودن چه عزتی دارد من و عنایت خیر النسا خدا را شکر مرا به رخصت زینب خدا پناهم داد که با حسین شدم آشنا خدا را شکر خدا نوشت شوم مادر حسین و حسن کشید آخر کارم کجا خدا را شکر خدا نوشت که من مادر اباالفضلم که او شود به حسینم فدا خدا را شکر شوند جمله پسرهای من غلام حسین کنند نوکری مجتبی خدا را شکر عزیز فاطمه! زینب! بیا در آغوشم بیا به دامن مادر بیا خدا را شکر نویدِ پورِ علمدار داده مولایم برای یاری کرب و بلا خدا را شکر برای روز علمداری اش دعا بکنیم که هست آبروی خیمه ها خدا را شکر شنیده ام که دو دستش ز تن جدا گردد به تیر و نیزه شود مبتلا خدا را شکر شنیده ام که به صورت فتد زمین بی دست مگر که خیمه بماند بجا خدا را شکر شنیده ام زتعصب پس از شهادت هم سری برآورد از نیزه ها خدا را شکر شنیده ام که حسین از قفا شود بی سر و اهل کوفه کنند از جفا خدا را شکر شنیده ام که لباس اسیری ات بر تن کُنی کنارِ تنِ سر جدا خدا را شکر شنیده ام که شود پاره پاره معجرها حجاب کس نشود بر ملا خدا را شکر پس از گذشت اسارت که از سفر آیی سپاهِ خصم در آید ز پا خدا را شکر @navaye_asheghaan
shour 03.mp3
5.08M
[ کربلا خونمه ، از چی دل بکنم - شور ] - کربلایی جواد مقدم - ایام فاطمیه ۱۳۹۸ - هیئت بین الحرمین بجستان @emame3vom
shour 09.mp3
7.64M
[ یا حسین غریب مادر ، تویی اربابِ دل من - شور ] - کربلایی جواد مقدم - ایام فاطمیه ۱۳۹۸ - هیئت بین الحرمین بجستان @emame3vom
بسم الله الرحمن الرحیم فیش مرثیه حضرت ام البنین سلام الله علیها استاد شهید مطهری(ره) مطابق معتبرترین نقل‏ها اولین کسی که از خاندان پیغمبر شهید شد، جناب علی اکبر و آخرینشان جناب ابوالفضل العباس بود، یعنی ایشان وقتی شهید شدند که دیگر از اصحاب و اهل بیت کسی نمانده بود، فقط ایشان بودند و حضرت سید الشهداء؛ آمد عرض کرد: برادر جان! به من اجازه بدهید به میدان بروم که خیلی از این زندگی ناراحت هستم. جناب ابوالفضل سه برادر کوچکت‏رش را مخصوصا قبل از خودش فرستاد، گفت: بروید برادران! من می‌خواهم اجر مصیبت برادرم را برده باشم. می‏خواست مطمئن شود که برادران مادری‏اش حتما قبل از او شهید شده‌اند و بعد به آنها ملحق بشود. بنا بر این ام‏البنین است و چهار پسر، ولی ام البنین در کربلا نیست، در مدینه است. آنان که در مدینه بودند از سرنوشت کربلا بی‏خبر بودند. به این زن، مادر این چند پسر که تمام زندگی و هستی‏اش همین چهار پسر بود، خبر رسید که هر چهار پسر تو در کربلا شهید شده‌اند. البته این زن، زن کامله ای بود که همه پسرهایش را از دست داده بود. گاهی می‌آمد در سر راه کوفه به مدینه می‌نشست و شروع به نوحه‏سرایی برای فرزندانش می‌کرد. تاریخ نوشته است که این زن خودش یک وسیله تبلیغ علیه دستگاه بنی امیه بود. هر کس که می‌آمد از آنجا عبور کند متوقف می‌شد و اشک می‌ریخت. مروان حکم که یک وقتی حاکم مدینه بوده و از آن دشمنان عجیب اهل بیت است، هر وقت می‌آمد از آنجا عبور کند بی اختیار می‌نشست و با گریه این زن می‌گریست. این زن اشعاری دارد و در یکی از آنها می‌گوید لا تـدعونی ویک ام البنین تـذکـریـنـی بـلـیـوث الـعـریـن کانت بنون لی ادعی بهم و الیوم اصبحت و لا من بنین منتهی الآمال ج ۱ ص ۳۸۶ مخاطب را یک زن قرار داده، می گوید: « ای زن، ای خواهر! تا به حال اگر مرا ام البنین می‌نامیدی، بعد از این دیگر ام البنین نگو، چون این کلمه خاطرات مرا تجدید می‌کند، مرا به یاد فرزندانم می‌اندازد، دیگر بعد از این مرا به این اسم نخوانید، بله در گذشته من پسرانی داشتم ولی حالا که هیچیک از آنها نیستند رشیدترین فرزندانش جناب ابوالفضل بود و بالخصوص برای جناب ابوالفضل مرثیه بسیار جانگدازی دارد، می‏گوید یا من رای العباس کر علی جماهیر النقد و وراه مــن ابـنـاء حـیـدر کـل لـیـث ذی لـبـد انبئت ان ابـنی اصیب بـراسه مقطوع یـد ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمد لو کان سیفک فی یدیک لما دنی منه احد پرسیده بود که پسر من، عباس شجاع و دلاور من چگونه شهید شد؟ دلاوری حضرت ابوالفضل العباس از مسلمات و قطعیات تاریخ است. او فوق العاده زیبا بوده است که در کوچکی به او می‌گفتند قمر بنی هاشم، ماه بنی هاشم. در میان بنی هاشم می‌درخشیده است. اندامش بسیار رشید بوده که بعضی از مورخین معتبر نوشته‌اند هنگامی که سوار بر اسب می‌شد، وقتی پاهایش را از رکاب بیرون می‌آورد سر انگشتانش زمین را خط می‌کشید. بازوها بسیار قوی و بلند، سینه بسیار پهن می‏گفت که پسرش به این آسانی کشته نمی‌شد. از دیگران پرسیده بود که پسر من را چگونه کشتند؟ به او گفته بودند که اول دستهایش را قطع کردند و بعد به چه وضعی او را کشتند. آن وقت در این مورد مرثیه‏ای گفت می‏گفت: ای چشمی که در کربلا بودی، ای انسانی که در صحنه کربلا بودی آن زمانی که پسرم عباس را دیدی که بر جماعت شغالان حمله کرد و افراد دشمن مانند شغال از جلوی پسر من فرار می‌کردند. پسران علی پشت سرش ایستاده بودند و مانند شیر بعد از شیر پشت پسرم را داشتند. وای بر من به من گفته‌اند که بر شیر بچه تو عمود آهنین فرود آوردند. عباس جانم، پسر جانم من خودم می‌دانم که اگر تو دست در بدن می‌داشتی، احدی جرات نزدیک شدن به تو را نداشت. @navaye_asheghaan
🔸🔶《السَّلَامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُوُرِ السَّوَاطِعِ يَا فَاطِمَةَ بِنتَ حِزَامِِ الکَلَابِیَّةَ المُلَقَّبةُ بِأُمّ البَنِينَ》🔶🔸 ✅در مقاتل درباره لحظات آخر شهادت حضرت عباس(ع) آمده است : 📋《..وَ ضَرَبَهُ مَلْعُونٌ بِعَمُودِِ مِن حَدِيدِِ》 ♦️مردى از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارک حضرت(ع) کوبید. 📋《فَانقَلَبَ عَن فَرَسِهِ وَ صَاحَ إِلَى أَخِيِهِ الحُسَينِ(ع) أَدرِكنِي!》 ♦️سپس عباس(ع) از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد، در حالی که فرياد می زد : ای برادر! مرا دریاب!(۱) وقتی کاروان اسرای کربلا به مدینه رسید، بشیر از طرف امام سجاد(ع) مامور شد تا خبر ورود کاروان را به اهل مدینه اطلاع دهد. بشیر وارد مدینه شد و فریاد زد : 📋《یَا اَهْلَ یَثْرِبَ! لَا مُقَامَ لَکُمْ بِهَا، قُتِلَ الحُسَیْنُ‏(ع) فَادْمَعِى مِدْرَارُ، اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَربَلاءَ مُضَرَّجٌ، وَ الرَّأْسُ مِنهُ عَلَى القَنَاةِ یُدَارُ》 ♦️اى مردم مدینه! دیگر مدینه جاى ماندن نیست، حسین‏(ع) کشته شد. پس باید چشم‏ ها بر او پیوسته بگریند. جسم او در کربلا آغشته به خون و سرش بالاى نیزه‏ ها گردانیده شد.(۲) وقتی بشیر در همان حال، با حضرت ام البنین(س) رو به رو شد، از نحوه شهادت فرزندش، حضرت عباس(ع) به او گفت. ام البنین(س) در مرثیه های خود برای فرزندش می گفت : 📋《نُبِّئَت أَنَّ اِبنَي أُصِيبَ‏، بِرَأسِهِ مَقطوُعَ يَدِِ》 ♦️به من خبر رسيده كه بر سر پسرم آسيب رسيده و دستش قطع شده است! 📋《وَيلَي عَلَي شِبلِي أَمَالَ، بِرَأسِهِ ضَربُ العَمَدِ!》 ♦️ای وای بر من! كه ضرب عمود، سر شير بچه‏ام را خم كرده است! 📋《لَوْ كَانَ سَيْفُكَ فِي يَدِيْكَ، لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ》 ♦️(اي عباس جانم)! اگر تو دست در بدن داشتي، و شمشيرت در دستت بود، هيچ كسی جرأت نزديك شدن به تو را نداشت!(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : داغت نشانده بر جگرم زخم آه را در طالعم رقم زده روز سیاه را حتی دلم نیامده یک شب بدون تو در آسمان نظاره کنم قرص ماه را شرم از نگاه حسرت و بارانی رباب از من گرفت جان تو روی نگاه را گفتم سکینه را که عمو را حلال کن انداختند دست دوعالم پناه را رفتند بعد غارت تو با خیال جمع تا پر کنند دور و بر قتلگاه را 👤اربابی 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۱ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۹۸ ۳)سفینة البحار محدث قمی، ج۳، ص۳۰۸
🔸🔶《السَّلَامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُوُرِ السَّوَاطِعِ يَا فَاطِمَةَ بِنتَ حِزَامِِ الکَلَابِیَّةَ المُلَقَّبةُ بِأُمّ البَنِينَ وَبَاب الحَوَائِجِ》🔶🔸 ✅روزی امیرالمؤمنین امام علی(ع) به برادرشان عقیل که آگاه به انساب عرب بود، فرمود : 📋《اُنظُر اِلَىَّ اِمرَأَةً قَد وَلَدَتهَا الفُحُولَةُ مِن العَرَبِ لِأَتَزَوَّجَهَا فَتَلِدُ لِي غُلَامَاً فَارِسَاً》 ♦️برای من زنی را در نظر بگیر و پیدا کن که از نسل بزرگان عرب باشد که من او را به ازدواج خویش در بیاورم و برای من پسری شجاع و سوار کار به دنیا بیاورد. که عقیل، فاطمه کلابیّه را به امام(ع) معرفی کرد و گفت : 📋《تَزَوَّجْ اُمَّ البَنِینَ الْکَلابیَّةَ، فَإِنَّهُ لَیسَ فِی الْعَرَبِ أَشْجَعُ مِن آبَائِهَا》 ♦️با امّ البنین ازدواج کن که در عرب از اجداد او شجاع تر نیست.(۱) به نقل تاریخ؛ ابوبراء عامر بن مالك جدّ دوم فاطمه كلابيه در شجاعت در ميان قبايل عرب بی نظير بود، از اين رو او را بازي كننده با شمشيرها (مُلاعِبُ الاَسِنَّةِ) مي نامند.(۲) ام البنین پس از خواستگاری امام علی(ع) سوگند یاد کرد که برای فرزندان ایشان همچون مادری دلسوز باشد و با ورود‌ ام البنین به خانه امیر مؤمنان، او ضمن پرستاری از کودکان امام، همانند مادر واقعی با آنان رفتار می کرد.(۳) در مورد معرفت و ارادت این بانوی جلیل القدر به امام حسین(ع)، همین بس که وقتی، بشیر خبر شهادت امام حسین(ع) و ورود اسرای کربلا را به مدینه رساند، با ام البنین(س) مواجه شد و خبر شهادت فرزندانش را به او داد. در این هنگام؛ ام البنین با صبر و بصیرتى بى نظیر پرسید : 📋《یَا بَشِیرُ! اَخبِرنِى عَن اَبِى عَبدَاللهِ الحُسَینِ(ع)! اَولَادِى وَ مَن تَحتَ الخَضرَاءَ کُلُّهُم فِدَاءُ لِاَبِى عَبدِاللهِ الحُسَینِ(ع)》 ♦️اى بشیر! مرا از اباعبدالله الحسین(ع) باخبر ساز! فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان است فداى اباعبدالله(ع) باد.(۴) هنگامی که بشیر خبر شهادت امام حسین(ع) را به او داد؛ 📋《هُنَالِكَ اَنهَارَت وَ لَطَمَت وَجهَهَا وَ صَاحَت : وَاوِيلَاهُ! وَاحُسَينَاهُ!》 ♦️در این هنگام، در همان جا بر زمین افتاد و بر صورت زد و فریاد کشید : واویلاه! واحسیناه! (۵) و آهى کشید و با دنیایى از غم و اندوه گفت : 📋《قَد قَطَعتَ نِیَاطَ قَلبِى!》 ♦️آه که بندهاى قلبم را پاره پاره کردى.(۶) به این ترتیب، ام البنین شهادت چهار پسر رشید خود یعنی عباس(ع) و جعفر و عبدالله و عثمان را درک کرد و در سوگ آنها نشست. او براى پسران خود ندبه و گریه مى کرد و گاهى در بقیع مى نشست و ندبه هاى جانسوزى سر می داد و زنان مدینه نیز دور او جمع مى شدند. او ندبه کنان می گفت : 📋《يَا مَنْ رَأَى الْعَبَّاسَ كَرَّ عَلَى جَمَاهِيرِ النَّقَدِ، وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَيْدَرَ كُلُّ لَيْثٍ ذِي لَبَدٍ، أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِي أُصِيبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ يَدٍ، وَيْلِي عَلَى شِبْلِي أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ》 ♦️اى كسی که عباس(ع) را ديدى حمله می كرد بر توده هاى فرومايه و از فرزندان حيدر هر شير يال دارى دنبال او بود. خبردار شده ام كه به سر فرزندم ضربت وارد شده درحالى كه بريده دست بود، واى بر من بر شير بچه ام كه ضربت عمود سرش را خميده كرد. 📋《لَوْ كَانَ سَيْفُكَ فِي يَدِيْكَ، لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ، لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ، تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ》 ♦️اگر شمشيرت در دستت بود، كسى نمى توانست به تو نزديك شود و نيز از اوست. واى بر تو مرا ديگر مادر پسران مخوان، كه مرا به ياد شيران بيشه ام مي اندازى. 📋《كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ، أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى، قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ》 ♦️مرا پسرانى بود، كه به آنان خوانده مى شوم، اما امروز براى من پسرانى نيست. چهار پسر مانند كركسان بلندي ها كه با بريده شدن رگ حيات يكى پس از ديگرى به مرگ پيوستند. 📋《تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ، فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعاً طَعِينَ، يَا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا، بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ》 ♦️نيزه ها بر پيكرهايشان ستيزه داشتند، همه آنان با تن مجروح به خاك افتادند. اى كاش مي دانستم آنچنان است كه خبر دادند، اين كه دست عباسم بريده شده بود.(۷) به این حالت بود تااینکه در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ از دنیا رفت ودر بقیع دفن شد. {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚منابع : ۱)عمدة الطالب ابن عنبه، ص۳۵۷ ۲)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۱۲۸ ۳)ادب الطّف شُبّر، ص۷۳ ۴)معالی السبطين مازندرانی،ج٢، ص٢٠٣ ۵)العبّاس بن على(ع) مدرسی، ص۲۴ ۶)ریاحین الشریعه محلاتی، ج۳، ص۲۹۴ ۷)سفینة البحار قمی، ج۳، ص۳۰۸