#امام_رضا_علیهالسلام
#زیارت
#رحمان_نوازنی
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقّاره میزنند... مریضی شفا گرفت
دیدی که سنگ، در دل آیینه آب شد
دیدی که آب، حاجت آیینه را گرفت
خورشید آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت
از آن طرف فرشتهای از آسمان رسید
پروانهوار گشت و سلام مرا گرفت
زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت
چشمی کنار این همه باور نشستوبعد
عکسی به یادگار از این صحنهها گرفت
دارم قدم قدم به تو نزدیک میشوم
شعرم تمام فاصلهها را فرا گرفت
دارم به سمت پنجره فولاد میروم
جایی که دل شکست و مریضیشفاگرفت
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 محفل شاعران آئینی
@emame3vom
#امام_رضا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_رضا_علیهالسلام
#مدح_و_منقبت
#سید_محمد_رستگار
در طوف کعبۀ تو صفا موج میزند
در زمزم تو آب بقا موج میزند
شاها! ز لطف توست که روز و شب اینهمه
بر آستانۀ تو گدا موج میزند
دست نوازشت به سر زائرت گواست
اینجا عطا به روی خطا موج میزند
کس نارضا نرفته از این آستان برون
در چشم زائر تو رضا موج میزند
دارالشّفاست کوی تو، جای شکفت نیست
اینجا اگر که شهد شفا موج میزند
اینجا اگر دعا به اجابت نمیرسد
تا عرش از چه دست دعا موج میزند
از هر دل شکسته صدا میرسد به گوش
در این حرم همیشه صدا موج میزند
با دست خالی از حرمت کس نمیرود
تا روی گنبد تو طلا موج میزند
کویت بهشت ماست که هرجا رویم باز
در دیده اشک حسرت ما موج میزند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 همسایه آفتاب
#امام_رضا #صلوات الله علیه
.
#امام_رضا
بسم الله الرحمن الرحیم
رئوف
با دستخالی آمدم، سلطان رئوف است
این میزبان همواره با مهمان رئوف است
پرسیدم از علامهای دربارهی او
یکجمله فرمودند که؛ "ایشان رئوف است"
آهو گواهی میدهد اینمصرعم را
این مرد با انسان و با حیوان رئوف است
شعری که در مدح امام مهربانیست
حتی ردیفوقافیه در آن "رئوف است"
آنقدر رأفت دیده شد در این حرم که
حتی رواق و گنبد و ایوان رئوف است
فرقی ندارد خوب و بد در محضر او
وقتی برای زائران یکسان رئوف است
از بس رئوفی میکند، انگار تنها
او در تمام عالم امکان رئوف است
ضربالمثلها پیش او تغییر کردند؛
"هرچه گدا کاهل بود، سلطان رئوف است"
#مجتبی_خرسندی✍
#امام_رضا_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@navaye_asheghaan
.
#ترکیببند #مدح
#امام_رضا
#حضرت_معصومه
#حضرت_شاهچراغ
#امام_زمان علیهم السلام
حرم
چون کویر تشنهای محتاج بارانیم ما
همتی ایدل که دلتنگ خراسانیم ما
نیمِدل مشتاق مشهد، نیمِدل مشتاق قم
بین این خواهر-برادر مثل سمنانیم ما
پادشاهی دوعالم را به دست آوردهایم
تا گدای کوچکی از خیل سلطانیم ما
خلوتی داریم در کنج حرم با یاد او
وقتی از چشم تمام خلق پنهانیم ما
هر زمان در جمع حرف از آرزوها میشود
جز زیارت حاجتی دیگر نمیدانیم ما
از میان خیل القاب و عناوین در جهان
آنچه سلطان میپسندد بیگمان آنیم ما
تا که فهمیدیم میآید به استقبالمان
از همان آغاز هم مشتاق پایانیم ما
گنبد افلاکیان نور است و ما پروانهایم
ساکنان آستان قدسی این خانهایم
بس که پرکرده فضای صحن را فريادها
نيست پيدا در حريمت هایوهوی بادها
کور بينا شد، فلج پا شد، گدا روزی گرفت
پشت هم رخ میدهد اينجا از اين رخدادها
جملهای تکرار شد، هرصحن را پر کرده است؛
"کار من با گوشهی چشم تو راه افتاد"ها
میشود حسکرد از فيروزهکاریهای صحن
حسرت ديوارها را در دل شمشادها
از شفای درد پشت پنجره فهميدهام
نرم شد از اشک زائرها دل فولادها
ضامن آهوشدی، صياد آهو را رهاند
شک نمیکردند در خوشقولیأت صيّادها
پايتخت کشور دلهای عالم مشهد است
مانده حسرت در دل تهرانوعشقآبادها
از فراق کربلا دیگر چهغم داریم ما
چونکه در هرگوشهی ایران حرم داریم ما
با همان شوقی که از آغاز روشن مانده است
در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است
" آمدم ای شاه" شد شیرینترین آوای ما
تا قیامت شور این آواز روشن مانده است
ناامید از جا گرفتن در دل او نیستیم
کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است
فاصله بسیار نزدیک است در دلها بههم
این معانی نزد اهل راز روشن مانده است
کارهای غیر ممکن نیز ممکن میشوند
پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است
سایهی موسیبنجعفر بر سر ایران ماست
نوری از این خانه در شیراز روشن مانده است
بازهم امشب شب اینشهر بیخورشید نیست
چلچراغ گنبد او باز روشن مانده است
در طواف است و مسیرش را نخواهد کرد گم
دل کبوتروار بین مشهد و شیراز و قم
در کنار خوبها گمراه میآيد حرم
با تمام زائرانش راه میآید حرم
هیچفرقی نیست بین زائرانش، چونکه هم
بنده میآید حرم، هم شاه میآید حرم
لحظهای خالی نمیماند اگر دقت کنیم
روزها خورشيد و شبها ماه میآيد حرم
رتبهها برعکس دنیا میدهد اینجا جواب
کوه از شوق تو مثل کاه میآید حرم
گرچه در ظاهر بدی قصد زيارت کرده است
در حقيقت عارف بالله میآيد حرم
هرکه میخواهد ببیند قطعهای از عرش را
راه خود را میکند کوتاه؛ میآيد حرم
خوشبهحال هرکسی که ساکن شهر قم است
گاه میآيد حرم، بیگاه میآيد حرم....
ملجأ هر آشنا، غمخوار هر بیگانهاند
سیزده معصوم در اینخانه صاحبخانهاند
هیچکس از اینحرم با دستخالی برنگشت
از جوار لطف او هرگز محالی برنگشت
این حرم آرامش محض است و از آغوش او
هرکسی برگشت، با آشفتهحالی برنگشت
اولین باری که اینجا آمدم، عاشق شدم
از کنار او دلم در خردسالی برنگشت
پیشازاینها قم کویر شورهزار خشک بود
بعد او اما به خاکش خشکسالی برنگشت
این حرم خاصیتش علامهپروربودن است
طالب علم از حریمش بیتعالی برنگشت
این چه رازی شد که جز با نیت او مرعشی
از کنار مرقد مولیالموالی برنگشت
گرچه ما همسایهی خوبی برایش نیستیم
روی او یکلحظه هم از این اهالی برنگشت
ناگهان دل را به سمتوسوی دیگر میکشم
با نسیمی از حرم تا جمکران پر میکشم
وقت وصف تو زبانم در دهان میایستد
در بیان آن معانی از بیان میایستد
صاحبالعصری و میچرخد زمان با اذن تو
هر زمان یاد تو میافتم، زمان میایستد
همنشین درددلهای زیادش میشوی
زائرت هر گوشهای از جمکران میایستد
بی خبر از وسعت لطفوبزرگیهای توست
هرکسی چشمانتظار دیگران میایستد
از خدا امر ظهورت را تقاضا میکند
هر زمان دستی بهسمت آسمان میایستد
روح با شوق تو برمیخیزد از جسم جهان
جسم اگر روزی تو را حس کرد، جان میایستد
آنزمانکه میرسد بانگ "اناالمهدی" بهگوش
کعبه برمیخیزد از جا و اذان میایستد.
عمر داغ دوری از تو رو به پایان میشود
عاقبت یکروز این آتش گلستان میشود
#مجتبی_خرسندی✍
#امام_رضا_علیهالسلام
.....................................................
#امام_رضا_علیهالسلام
#چهارشنبه_های_امام_رضایی 🍃
آستان بوس خود خطابم کن
بد حسابم ولی حسابم کن
برکه ی خشکم و گل آلودم
کوثر معرفت ، گلابم کن
قَسَمت می دهم به جان جواد
بعد اگر خواستی جوابم کن
کرمت گر اجازه داد آقا
پیش چشم همه خرابم کن
من شبیه دعای بی روحم
روح ادعیّه ، مستجابم کن
ای خداوند عشق ، یا احساس
نظری کن به خاطر عباس
#علی_زمانیان
#امام_رضا_سلام_الله_علیه
#دهه_آخر_صفر
خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم
فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم
کنارش ذره ناچیز چون خورشید می تابد
ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم
نمک پرورده ی دریای جودش بوده ام عمری
پر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم
همیشه رو به گنبد با خدای خود سخن گفتم
همیشه در حرم محکم شد ایمانی که من دارم
نسیم رحمتش، بار گناه از دوش بردارد
به آهی کاه گردد کوه عصیانی که من دارم
به لطف گندمی که داده ام دست کبوترها
دگر خالی نماند سفره ی نانی که من دارم
چه فرقی می کند آهو، کبوتر یا که سگ باشم
که او بی اعتنا باشد به عنوانی که من دارم
به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم
شروع وعده های اوست پایانی که من دارم
#علی_ذوالقدر
#امام_رضا_علیهالسلام
#امام_رضا_علیهالسلام
#دهه_آخر_صفر
شوقی نمانده در دل ما جز هوای دوست
بار سفر ببند، خراسانم آرزوست...
من رعیتی دهاتیام و دورم از حرم
صحنوسرای حضرت سلطانم آرزوست
دلتنگ روی حضرت خورشید در شبم
کنج حیاط دیدن ایوانم آرزوست
از چشمههای روشن اذکار مختلف
در این حریم ذکر "رضا جان"م آرزوست
مست است هرکه آمده یکبار در حرم
مستی در این حریم دوچندانم آرزوست
گفت؛ از مقام شوق چهمیدانی ای رفیق؟
گفتم؛ رفیق آنچه نمیدانم، آرزوست...!
لطف عیان ایزد منّان تویی و من
لطف عیان ایزد منّانم آرزوست
بیبرگوبر درختم و در خواب غفلتم
پایان فصل سرد زمستانم آرزوست
#مجتبی_خرسندی
.
#ترکیببند #مدح_امام_رضا
حضرت معصومه سلاماللهعلیها
حضرت احمدبنموسی شاهچراغ علیهالسلام
#امام_زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف
چون کویر تشنهای محتاج بارانیم ما
همتی ایدل که دلتنگ خراسانیم ما
نیمِدل مشتاق مشهد، نیمِدل مشتاق قم
بین این خواهر-برادر مثل سمنانیم ما
پادشاهی دوعالم را به دست آوردهایم
تا گدای کوچکی از خیل سلطانیم ما
خلوتی داریم در کنج حرم با یاد او
وقتی از چشم تمام خلق پنهانیم ما
هر زمان در جمع حرف از آرزوها میشود
جز زیارت حاجتی دیگر نمیدانیم ما
از میان خیل القاب و عناوین در جهان
آنچه سلطان میپسندد بیگمان آنیم ما
تا که فهمیدیم میآید به استقبالمان
از همان آغاز هم مشتاق پایانیم ما
گنبد افلاکیان نور است و ما پروانهایم
ساکنان آستان قدسی این خانهایم
بس که پرکرده فضای صحن را فريادها
نيست پيدا در حريمت هایوهوی بادها
کور بينا شد، فلج پا شد، گدا روزی گرفت
پشت هم رخ میدهد اينجا از اين رخدادها
جملهای تکرار شد، هرصحن را پر کرده است؛
"کار من با گوشهی چشم تو راه افتاد"ها
میشود حسکرد از فيروزهکاریهای صحن
حسرت ديوارها را در دل شمشادها
از شفای درد پشت پنجره فهميدهام
نرم شد از اشک زائرها دل فولادها
ضامن آهوشدی، صياد آهو را رهاند
شک نمیکردند در خوشقولیأت صيّادها
پايتخت کشور دلهای عالم مشهد است
مانده حسرت در دل تهرانوعشقآبادها
از فراق کربلا دیگر چهغم داریم ما
چونکه در هرگوشهی ایران حرم داریم ما
با همان شوقی که از آغاز روشن مانده است
در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است
" آمدم ای شاه" شد شیرینترین آوای ما
تا قیامت شور این آواز روشن مانده است
ناامید از جا گرفتن در دل او نیستیم
کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است
فاصله بسیار نزدیک است در دلها بههم
این معانی نزد اهل راز روشن مانده است
کارهای غیر ممکن نیز ممکن میشوند
پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است
سایهی موسیبنجعفر بر سر ایران ماست
نوری از این خانه در شیراز روشن مانده است
بازهم امشب شب اینشهر بیخورشید نیست
چلچراغ گنبد او باز روشن مانده است
در طواف است و مسیرش را نخواهد کرد گم
دل کبوتروار بین مشهد و شیراز و قم
در کنار خوبها گمراه میآيد حرم
با تمام زائرانش راه میآید حرم
هیچفرقی نیست بین زائرانش، چونکه هم
بنده میآید حرم، هم شاه میآید حرم
لحظهای خالی نمیماند اگر دقت کنیم
روزها خورشيد و شبها ماه میآيد حرم
رتبهها برعکس دنیا میدهد اینجا جواب
کوه از شوق تو مثل کاه میآید حرم
گرچه در ظاهر بدی قصد زيارت کرده است
در حقيقت عارف بالله میآيد حرم
هرکه میخواهد ببیند قطعهای از عرش را
راه خود را میکند کوتاه؛ میآيد حرم
خوشبهحال هرکسی که ساکن شهر قم است
گاه میآيد حرم، بیگاه میآيد حرم....
ملجأ هر آشنا، غمخوار هر بیگانهاند
سیزده معصوم در اینخانه صاحبخانهاند
هیچکس از اینحرم با دستخالی برنگشت
از جوار لطف او هرگز محالی برنگشت
این حرم آرامش محض است و از آغوش او
هرکسی برگشت، با آشفتهحالی برنگشت
اولین باری که اینجا آمدم، عاشق شدم
از کنار او دلم در خردسالی برنگشت
پیشازاینها قم کویر شورهزار خشک بود
بعد او اما به خاکش خشکسالی برنگشت
این حرم خاصیتش علامهپروربودن است
طالب علم از حریمش بیتعالی برنگشت
این چه رازی شد که جز با نیت او مرعشی
از کنار مرقد مولیالموالی برنگشت
گرچه ما همسایهی خوبی برایش نیستیم
روی او یکلحظه هم از این اهالی برنگشت
ناگهان دل را به سمتوسوی دیگر میکشم
با نسیمی از حرم تا جمکران پر میکشم
وقت وصف تو زبانم در دهان میایستد
در بیان آن معانی از بیان میایستد
صاحبالعصری و میچرخد زمان با اذن تو
هر زمان یاد تو میافتم، زمان میایستد
همنشین درددلهای زیادش میشوی
زائرت هر گوشهای از جمکران میایستد
بی خبر از وسعت لطفوبزرگیهای توست
هرکسی چشمانتظار دیگران میایستد
از خدا امر ظهورت را تقاضا میکند
هر زمان دستی بهسمت آسمان میایستد
روح با شوق تو برمیخیزد از جسم جهان
جسم اگر روزی تو را حس کرد، جان میایستد
آنزمانکه میرسد بانگ "اناالمهدی" بهگوش
کعبه برمیخیزد از جا و اذان میایستد.
عمر داغ دوری از تو رو به پایان میشود
عاقبت یکروز این آتش گلستان میشود
#مجتبی_خرسندی ✍
#امام_رضا_علیهالسلام
.@navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم
غزلرباعی
ای آن که کاروبار تو مشکلگشایی است
در آستان لطف تو کارم گدایی است
از بس که مهربان و رئوفی برای تو
فرقی نکرده است که زائر کجایی است
دیدیم در نگاه بلند کبوتران
در این حریم اوج اسارت، رهایی است
ما صافوساده در طلب دیدن توایم
آقا قبول کن، دل ما روستایی است
دلهای عاشقان بلادیدهی تو را
از هرچه غیر دوست امید جدایی است
ما از عدم به عشق تو رفتیم در وجود
پیش از الست قدمت این آشنایی است
تنها نه این که حج فقیرانی ای امام
هرکس که زائر تو شود کربلایی است
شایستهی ثنا تویی و در ثنای تو
اول کسی که شعر سروده سنایی است
«دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
از جملهٔ شرطهای توحید
از حاصل اصلهای ایمان
همواره رهش مسیر حاجت
پیوسته درش مشیر غفران
مهرش سبب نجات و توفیق
کینش مدد هلاک و خذلان
از حرمت زایران راهش
فردوس فدای هر بیابان
ای کین تو کفر و مهرت ایمان
پیدا به تو کافر از مسلمان
در دامن مهر تو زدم دست
تا کفر نگیردم گریبان»
وقتی که مادر و پدرت شمس و نجمهاند
پر واضح است حاصلشان روشنایی است
از تو رسیده است به هر بیبها، بها...
هر شیخ در جوار تو شیخ بهایی است
با دست خالی آمدم و دست پُر شدم
سهم من از زیارت تو این رباعی است؛
دل خسته و روسیاه، با بار گناه
افتاده دلم به راه، با بار گناه
«چون ذره پِیِ کسب فروغ از خورشید
رفتم به پناه شاه، با بار گناه...»
#مجتبی_خرسندی
#امام_زمان
#امام_رضا_علیهالسلام
@navaye_asheghaan
.
#ترکیب_بند
مدح و مرثیه #امام_رضا_علیهالسلام
و مختوم به دعا برای فرج #امام_زمان
به دست لطف تو معنای کم؛ "فراوان" است
که درحریم تو "دارالکرم" فراوان است
زبان گریهی بیاختیار میگوید؛
"و یَسمَعونَ کَلامی" که غم فراوان است
به کیمیای تو هر قطره میرسد به کمال
کنار آبخوری جام جم فراوان است
قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض
اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است
نمونهاند سلیمان و حاتم طائی
گدا برای تو از این رقم فراوان است
قسم به جان جواد تو میدهم گرچه
برای عرض نیازم قسم فراوان است
به شعر سادهی من هم صله عنایت کن
اگر چه دور و برت محتشم فراوان است
دودست خالی و بار گناه آوردم
به بارگاه تو آقا پناه آوردم...
دوباره عرضادب، عرضاحترام از دور
دوباره قسمت ما میشود؛ "سلام از دور"
"سلام حضرت سلطان، مرا نمیطلبی؟"
ببین چقدر فرستادهام پیام از دور
منی که دست بهسینه گذاشتم هرصبح،
سلام دادهام از روی پشتبام، از دور...!
اویس نیستم، اما نسیم رحمت تو
همیشه درد مرا داده التیام از دور
نگاه نافذ تو آهوی خیال مرا
به یک اشارهی کوتاه کرده رام از دور
بهرغم فاصله، گلدستههای تو انداخت
کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور
دلم هوایی دیدار توست از نزدیک...
اگرچه لطف تو بودهست مستدام از دور
امید ما کرم توست یا امام رضا
زیارت حرم توست یا امام رضا
خوشا به حال هرآنکس که شد مسافر تو
که جنّ و انس و ملک بودهاند زائر تو
تمام ثروت عالم نصیب آن دل شد
که مشهدی شده و آمده مجاور تو
دل کبوتر صحن تو شاد خواهد شد
دمی که پر بزند در حریم طاهر تو
رضای توست رضای خدا امام رضا
گذشته است اگر از همه به خاطر تو
چقدر در دل خود با تو حرفها دارد
که بین قافیهها گم شدهست شاعر تو
حدیث جابر پیغمبر است مدرک ما
به کافری هرآن کس که بوده کافر تو
به لطف توست که ما گریهکن شدیم آقا
هزارشکر که شد رزق ما شعائر تو
اگرچه باعث خوشحالی است آمدنت
ولی برای تو سخت است دوری از وطنت
تو ای امام که از خاندان خود دوری
غریب و خسته و تنهاترین و مهجوری
جهان برای تو زندان تنگ و تاریک است
به این دلیل که از خانوادهی نوری
همین بس است برای غم تو ای آقا
که در پذیرش حکم خلیفه معذوری
چه صرفهایست در این منصب بلابهره
برای تو که ولیعهد میشوی زوری؟
چقدر تهمت بیجا زدند نامردان
ولی غمی به سلیمان نیامد از موری
شهادت است فقط ارث خانوادهی تو
تو نیز کشتهی زهر درون انگوری
برای گریه به مظلومی حسین از تو
رسیدهاست به ما روضههای مشهوری
تو مُشرِفی به غم کربلا، تو روضه بخوان...
تو روضهخوان حسینی، بیا تو روضه بخوان
دلم گرفته از این روزگار یابنشبیب!
ببین اسیر خزان شد بهار یابنشبیب!
بههوشباش که "اِن کُنتَ بَاکیاً لِشَّیء"
فقط برای حسینم ببار یابنشبیب
همان که از اثر تشنگی به چشمانش
شد آسمان و زمین چون غبار یابنشبیب
همان که آب شد از آن زمان که بر نی دید
که شد به نیزه سر شیرخوار یابنشبیب
حجاب عرش خداوند بود عمهی ما
که شد به ناقهی عریان سوار یابنشبیب
از اهلبیت اسارت نرفته بود زنی
علیالخصوص در آن گیرودار یابنشبیب
ولی بدان پسرم انتقام میگیرد
کشیدهایم اگر انتظار یابنشبیب
به نیّت فرج عاجل امام زمان
دعا کنیم برای دل امام زمان
به هر نوشتهی دیگر مقدم است هنوز
کسیکه هرچه بگوییم از او کم است هنوز
علاج هجر بهجز صبح بودن او نیست
که بزم هر شب ما طالب غم است هنوز
خودش وحید و فرید و طرید خوانده شده
ولی پناه و امید دوعالم است هنوز
به انتقام عزیزان دین میآید او
که روی گنبد اسلام پرچم است هنوز
اگرچه نیست، ولی لحظهلحظه با یادش
بساط عاشقی ما فراهم است هنوز
برای شستن درد فراق کافی نیست
که روی گونهی ما اشک نمنم است هنوز؟
خدا کند که به او مژدهی ربیع دهند
که صبحوشام برایش محرم است هنوز.
دعا کنیم شب هجر را سحر برسد
زمان غیبت مولای ما به سر برسد
#مجتبی_خرسندی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#زمینه_امام_رضا
#امام_رضا_علیهالسلام
بند اول
سر بهسجادهی شکر میذارم
چون که آقا منو باز خریده
صدای دعاهامو انگار شنیده
بعد چنوقت غم دوری حالا
انتظار حرم سر رسیده
دل من بهصحنوسراتون پریده
ببین صحن چشمام پر از انتظاره
دوباره تو دستم بلیط قطاره
دیگه از دودنیا نه هیچی نمیخوام
آخه راهی مشهدم با رفیقام
"یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳
بند دوم
فکر این که میبینم حرم رو
خوابُ از چشمای من ربوده
ببین زیر چشمام سیاهه کبوده
این درسته که گریه ثمر داشت
اما این کار اشکام نبوده
آقا مطمئنم که لطف تو بوده
اگرچه حقیرم اگه پر گناهم
ولی دلخوشم که تو دادی پناهم
نه کفتر، نه آهو، کلاغ سیاهم
ولی باز تو آقا، منو دادی راهم
"یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳
بند سوم
وقتی که اولینبار به صحن
باصفای گهرشاد رسیدم
دیگه از بهشت خدا دل بریدم
تا چراغونیهای حرمرو
با چشای پر از گریه دیدم
تو رویا به شهر مدینه رسیدم
درسته که مشهد پر از شور و نوره
بقیع بیچراغه، بقیع سوتوکوره
چهارتا مزار بدون نشونه
با قبرای خاکی دلُ میسوزونه
"یاحسنجان، حسنجان ، حسنجان" ۳
#مجتبی_خرسندی ✍
#شهادت_امام_رضا
.👇
18.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_علیهالسلام
پایتخت
بس که پرکرده فضای صحن را فريادها
نيست پيدا در حريمت هایوهوی بادها
کور بينا شد، فلج پا شد، گدا روزی گرفت
پشتهم رخمیدهد اينجا ازاين رخدادها
جملهای تکرار شد، هرصحن را پر کرده است؛
«کار من با گوشهی چشم تو راه افتاد»ها
میشود حسکرد از فيروزهکاریهای صحن
حسرت ديوارها را بر دل شمشادها
از شفای درد پشت پنجره فهميدهأم
نرم شد از اشک زائرها دل فولادها
دختری آمد به گوهرشاد، گوهرشاد شد
ياعلیموسیالرضا گفتند گوهرشادها
ضامن آهوشدی، صياد آهو را رهاند
شکنمیکردند در خوشقولیأت صيّادها
شاعری پرسيد؛ من هم سهم دارم در حرم؟
پاسخش را داد آقا با «حسن خوشزاد»ها
هیچکس دعبل نخواهد شد، ولی اين شعرها
میتواند حک کند نام مرا در يادها
پايتخت کشور دلهای عالم مشهد است
مانده حسرت در دل تهرانوعشقآبادها
#مجتبی_خرسندی