🕊﷽🕊
🏴#روضه_حضرت_علی_اکبر_ع
🏁#آقای_میرزامحمدی
🏴#دفتری_علی_اکبر ع
🏁#ملاعباس_چاوش
🚩#السلامعلیکیااباعبداللهوعلیکیاعلیبنالحسین..
⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ...
جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند...
حالا که حال خوبی داری میگم....
⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی...
هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ...
این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا..
خسته ، گرسنه، تشنه...
همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم...
،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره....
با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست...
♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید
شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ...
یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید...
⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود..
رحمت خدا بر این ناله ها...
وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ...
فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،،
اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند ..
بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،،
نگران برزخ و قیامتم هم هستم..
با همون خستگی اومد وارد حرم شد..
✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم ..
دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد..
عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد...
💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ...
هم سفرات هم بیدار کن ..
گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون..
همه رو بیدار کرد..
ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم..
🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید ..
🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید...
🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ...
چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه...
تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد ..
💔#آی_حسین...
چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟
📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ...
اما دید رمقی به زانوهاش نمونده..
دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره...
هی صدا میزنه: وا ولدا ...
عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ...
وقتی اومد کنار بدن علی اکبر
فبکی بکاءا عالیا
دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه
♻️#حسین....
🔆هدیه به حضرت معصومه سلام الله
🕊﷽🕊
🏴#روضه_حضرت_علی_اکبر_ع
🏁#آقای_میرزامحمدی
🏴#دفتری_علی_اکبر ع
🏁#ملاعباس_چاوش
🚩#السلامعلیکیااباعبداللهوعلیکیاعلیبنالحسین..
⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ...
جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند...
حالا که حال خوبی داری میگم....
⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی...
هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ...
این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا..
خسته ، گرسنه، تشنه...
همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم...
،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره....
با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست...
♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید
شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ...
یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید...
⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود..
رحمت خدا بر این ناله ها...
وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ...
فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،،
اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند ..
بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،،
نگران برزخ و قیامتم هم هستم..
با همون خستگی اومد وارد حرم شد..
✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم ..
دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد..
عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد...
💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ...
هم سفرات هم بیدار کن ..
گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون..
همه رو بیدار کرد..
ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم..
🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید ..
🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید...
🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ...
چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه...
تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد ..
💔#آی_حسین...
چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟
📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ...
اما دید رمقی به زانوهاش نمونده..
دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره...
هی صدا میزنه: وا ولدا ...
عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ...
وقتی اومد کنار بدن علی اکبر
فبکی بکاءا عالیا
دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه
♻️#حسین....
🔆هدیه به حضرت معصومه سلام الله
#روضه_حضرت_زهرا_س
#گریز_به_کربلا
چیزی از فاطمه نمونده بوده
واااااااااای مادرم مادرم مادرم مادرم
⬅️فکر کردم رو به بهبودیست حال خانومم
امروز خودش پا شد، همه ی کارارو انجام داد
خودش شروع کرد به آب و جارو کردن خونه
موهای بچه ها رو دونه دونه شونه کرده
اما شونه زدن گیسوان حسین فرق داره
😭😭😭😭
من با وضو موی تو را…
😭😭😭
💠فکر کردم رو به بهبودیست حال خانومم
💠ناگهان دیدم که تو داری وصیت میکنی
یکی دوتا از وصیتای خانومو بگم ها؟؟…
♥️#علی…
✅شبونه غسل و کفنم کن
✅عبای کُهنتو تنم کن
✅بدجوریه مادریه بچم
✅فکری به حال حسنم کن
😭😭😭
یه چیزایی پسرم میدونه بقیه نمیدونن
دونه دونه بگم…
♥️#حسین
⬅️جونم رسیده دیگه بر لب
⬅️یه خواهشی میکنم امشب
⬅️با داداشت حسن، مرتب
⬅️حواستون باشه به زینب
😭😭
تا روزیکه یه نگاه کرد گفت سالار زینب…
🔘تنها، شدم میان جمع نامحرم
🔘نظر نما به قامتم یک دم
🔘که جان من به لب رسیده
😭😭
اصلا درستشم همینه
هی میری مدینه هی میری کربلا
🔶ناگهان دیدم که تو داری وصیت میکنی
☑️خانومم، پشت و پناه علی، همه سپاه علی
دار و ندار علی،،، فاطمه جانم
🔵زینب از عجل وفاتی گفتنت تب کرده است
بچه ها رو جمع کرد
گفت برید وضو بگیرید، مادر میخواد براتون دعا کنه
با چه امیدی اومدن نشستن کنار بستر مادر
دستای کوچولوشونو بالا آوردن
یهو یه جمله ای گفت مادر، دلشون ریخت
اللهم عجّل وفاتی سریعاً
خدا دیگه مرگ منو برسون
🟩 زینب از عجل وفاتی گفتنت، تب کرده است
🟩این دعاها چیست پیش بچه هایت میکنی??
زینب داره میمیره
حسین داره میمیره
حسن داره جون میده
☑️میگن بعد اینکه مصیبتی به کسی وارد شده، اونیکه داره گریه میکنه ناله میزنه رهاش کنید
☑️حواستون به اونی باشه که گریه نمیکنه
بغض میگیرتش
شاید دق کنه
☑️دیدید یه بزرگتر خونواده،،، فرزند ارشد خودشو کنترل میکنه که کوچیکترا عنان از دست ندن
امام حسن مگه تو چی دیدی?????
😭😭😭😭😭
✔️گفت قول دادم،،، به مادرم قول دادم چیزی نگم
یکیشو بگم ها؟؟…
🟠ای کاش، خاک زبون وا میکرد
🟠کوچه، رازشو افشا میکرد
🟠حس بدی که داره این راه، چیه?
🟠هول و هراس این گذرگاه چیه??
🟠گرفتگیه صورت ماه چیه??
🟠قصه این کوچه ی غمبارو کی میدونه??
🟠علت این خون رو دیوارو کی میدونه??
😭😭😭😭
🟣هر چی مادر عقب تر میرفت
🟣نامرد، به سمت مادر میرفت
🟣حیا نکرد و بی هوا زد چرا??
🟣لجش در اومد و با پا زد چرا??
🟣سیلی به ناموس خدا زد چرا??
🔵شکستن غرور بانو رو حسن دیده
🔵کبودیه گوشه ی ابرو رو حسن دیده
🟢تنگ غروبه تنگ غروبه
🟢از کوچه تا خونه حسن سینه میکوبه
🟢ای قد خمیده ای قد خمیده
🟢تو زیر دست و پا منم رنگم پریده
🟢آتیش به قلبم میزنه تا از فدک دم میزنه
🟢ببین چجوری بی حیا سیلی محکم میزنه
😭😭😭
🟢این دعاها چیست پیش بچه هایت میکنی??
🟤هرچه میخواهی بگو ، اما حلالم کن نگو
🟤من خجالت میکشم اینگونه صحبت میکنی
تو باید حلالم کنی
۹سال تو خونه ی من، با همه ی سختیا کنار اومدی
حالا لحظه ی آخر داری آتیش به قلبم میزنی میگی حلالم کن…
😭😭
🔆خانه داری میکنی، دستاس خونی میشود
🔆با چه اوضاعی به ما لطف و محبت میکنی
🔆نان بپز، باشد ولی دیگر چرا پای تنور
🔆از سَری خاکستری، ذکر مصیبت میکنی
☑️زن خولی میگه بین چنتا زن، یه خانوم قامت خمیده ای سر بریده ای رو بغل گرفته
❤️🔥یمّاه یمّاه یمّاه یمّاه یمّاه
❇️فکر دوری از حسینت را نکن، میبینیَش
❇️قتلگاهش را تو قبل از ما زیارت میکنی
❇️خوشی ز عمر ندیده، صنوبری که خمیده
❇️قرار بعدیه ما، قتلگاه دم غروب کنار رأس بریده
💔#ای_حسین…
حسن خودشو انداخت رو سینه ی مادر
کلمینی کلمینی مادر..
#من_حسنم
#با_من_حرف_بزن_مادر
😭😭😭
ارباب من و شما، صورت کف پای مادر گذاشت
اینجا کف پای مادر به صورت ارباب خورده
اما تو گودال…
🔷پا پس نمیکشه…
همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه
🔷زینب رسید و گفت…
مادر بیا ببین دیگه نفس نمیکشه
🔷تاختن…
اونا که مُلک ری باختن
بدجوری با همدیگه ساختن
♻️زیر و رو شدی پشت و رو شدی
♻️چجوری با مادرت روبرو شدی
♻️بی هوا زدن با عصا زدن
♻️جلو خواهر تو با کف پا زدن
😭السلام علی المرمل بالدما
😭السلام علی المقطع الاعضا
😭السلام علی من نحره منحور
😭السلام علی من صدره مکثور
استخونای سینشو شکستن
😭😭😭😭😭😭
♥️#حسین…
#حسین…
حاج عباس طهماسب پور
⬅️#بخش_دوم
🍀🍀
#مناجات_امام_زمان_عج
#روضه_امام_حسین_ع
#گریز_به_حضرت_ابالفضل_ع
حاجت گرفته
این رو سیاهی که ازت مهلت گرفته
میخواد باهات صحبت کنه لکنت گرفته
چون میدونه باغ دلش، آفت گرفته
من که میدونم،پروندهی من پیش تو بازه
شرمندهام…
توو دنیا فقط، یکی مثل تو با من میسازه
شرمندهام…
تو باشی دل مُردگیم احیا میشه،بیا و برگرد
تو باشی هر کویری دریا میشه، بیا و برگرد
آخر ساله…
منتظرت رو میبینی بی پر و باله
این خسته رو به این و اون نده حواله
خودت نگاهی کن که تو چشمات زلاله
آخرساله…
هر جایی رفتم ، که تو نبودی خیری ندیدم
عزیز دل…
دورامو زدم، از همه جز تو دیگه بریدم
عزیز دل…
قنوت من غریبهی آشنا، بیا و برگرد
من تو را خواستم بعد هر ربنا، بیا و برگرد
منم غلامت
لحظه شماری میکنم برا قیامِت
قربون اشک و روضهی هرصبح و شامت
فدای سمت کربلا عرض سلامت
منم غلامت…
ندیدم تو رو
اما تو هیئت من نور تو رو حس میکنم
بیشتر از هر وقت
شب تاسوعا حضور تو رو حس میکنم
به عطش غنچههای گل یاس بیا و برگرد
به اضطراب خیمه بعد عباس، بیا و برگرد
به دستای بریدهی اباالفضل، بیا و برگرد
به اَبروی دریدهی اباالفضل، بیا و برگرد
به گریه ی حسین تو علقمه،بیا و برگرد
به لحظه ی رسیدن فاطمه،بیا و برگرد
سقای دشت کربلا
#اباالفضل
#اباالفضل
#اباالفضل
دستش شده از تن جدا
#اباالفضل
#اباالفضل
#اباالفضل
آبروی ماست گریه، آبرو داریم ما
آبروی دوعالم آبروی دوعالم
آبروی دوعالم آبروی دوعالم
آبرو بخر آبروی دوعالم
آبرو بخر آبروی دوعالم
آبروی ماست گریه آبرو داریم ما
با لباس مشکی ات، عمریست خو داریم ما
باطهارت بودن از ارکان مجنونی ماست
حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما
♥️#حسیـــن
چشم ما بی اشک بی خیرست
👌 آره والله
چشم ما بی اشک بی خیرست بی خیرش نکن
که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما
♥️#حسیـــن_غریب_مادر
چشم ما بی اشک بی خیرست
یه وقتایی که من ازبالا دارم نگاه میکنم نه به ظاهر قضیه..من خاک پای همتونم.
رو این حساب که اینجا نشستم و دارم همتون و میبینم.
بعضی ها اینقد خوش گریه ان
اینقد حالشون قشنگه
حسودیم میشه
میگم چه معامله ای کرد با خانوم حضرت زهرا
تا میگی حسین، گُر میگیره.
چشم ما بی اشک، بی خیرست بی خیرش مکن
که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما
😭من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود
درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما
♥️#حسیـــن
♥️#حسین_جانم
♥️#حسین_جانم
آروم آروم بوی ماه رمضونم داره میاد.
ما تو ماه رمضونم همش یاد شماییم یا اباعبدالله
💠#آبروی_دو_عالم
دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی
روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما
به به به به به به
حضرت عباس حامی عزاداران توست
چه هراس از طعنه ها وقتی عمو داریم ما
خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم
خوب و بد به از پرچم تو، رنگ و بو داریم ما
💔#آرزوی_کربلا
👌ان شاء الله در خونه ی امام حسین یه روز پیر بشیم.
تو پیر غلامی محاسن سفیدی اینو بگیم
آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست
کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما
♥️#حسییییین واااای
♥️#حسییییین واااای
امشب گریه ها بوی محرم میده ها.
خیلی شبیه گریه های دهه اول..
♥️#حسییییین واااای
♥️#حسییییین وااای
لحظه های آب خوردن هم به فکر روی تو
بغض خشکیه لب و بغض گلو داریم ما
🟠#موج_مزن_آب_فرات
در غمت آیات قرآن روضه خوانی می کنند
آب دریا و بیابان روضه خوانی می کنند
☑️من و تو هم روضه بخونیم
چقد عذابم داد
طنابی که دور گردنم بود
چقد عذابم داد
لباس کهنه ای که توو تنم بود
چقد عذابم داد چقد عذابم داد
عذاب از این بدتر
چیزی نباشه که تو بپوشی
عذاب از این بدتر
ماهارو بردن برده فروشی
😭😭😭
عذاب از این بدتر
عذاب از این بدتر
تورو خدا حلالم کن..
شب جمعه ی آخر ساله..
روضه ی من الشام
زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
باورت میشه منو آوردن میون بزم عام؟
روضه ی من الشام…
😭😭😭😭
اونجا ربابم بود
کنار سر بریده ات، جام شرابم بود
به کی بگم که جمع نگاه ها سمت حجابم بود
😭😭😭
دروازه ی ساعات
خلاصه ی بدترین لحظات
😭😭
دروازه ی ساعات
روضه ی باز عمه ی سادات
چِشام پر الماسه
زینبی که مظهر عفافِ، زخمیه احساسه
دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه
♥️#حسین_حسین_حسین_حسین
♥️#حسین_حسین_حسین_حسین
❤️#غریب_حسین_غریب_حسین
❤️#غریب_حسین_غریب_حسین
سلسله رو دستام
روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام
محله ی یهودی ها
شنیدم ناسزا و دشنام سلسله رو دستام
کجابودی عباس؟؟
وقتی که بردن منُ تو بازار
کجابودی عباس؟؟
همه منُ دیدن توی اَنظار
😭#ای_حسیــــن
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور