eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
312 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی می‌زند بر دل من شور محبت گاهی شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم می‌چشم از غم هجران تو تربت گاهی سائلم، هر سحر از دور سلامت دادم شهریارا نظـری کن به گــدایت گاهی عبد دربار توام شکــر خدا را، اما کربلایی بده از باب رفاقت گاهی حاجتم چیز کمی نیست به من حق بده که می کشانم سخنم را به شکایت گاهی مرغ بی بال و پرم دانه نمی خواهم که بده در کنج حرم اذن اقامت، گاهی بدم اما تو کریمی و برای تو بد است ندهی دست گدا برگ زیارت، گاهی در حریم تو کریمان همه زانو زده اند چه حریمی، چه بهشتی، چه زیارتگاهی هدف عاشق بیچاره مقرب شدن است گاه با روضه و با ذکر فضیلت گاهی بعد از این جای ضریح تو که رؤیام شده می زنم بوسه بر این پرچم هیئت گاهی : اگرچه غرق گناهم ولی دلـم طفلی ست که می شود شب جمعه بهانه گیر حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... .
. هست ولی پرچم تو پابرجاست نَفَسی هست اگر، از اَثر ذِکـر شماست نکند فکـر کنی سینه زنانت مُردند مجلس روضه ی تو باز محرم برپاست این محرم عَلَمَت مثل همیشه بالاست بِأبی اَنتَ و اُمّی به لب نوکـــرهاست ما مَریضیم که ذکر تو شِفای دل ماست اِسمت اَرباب شهیدم به خدا رَمز بَقاست مرگ ما با کرونا نیست به وَالله حسین آن زمانیست که گویند زِ ارباب جداست مرگ ما هم وسط روضه بیاید عشق است لحظه ای که سر ما باز به دامان شماست روز محشر همه حَسرَت زَدگان می بینند که حسین بن علی آمده دنبال گـداست یادمان هست ولی مَحض تَذکر گویم اِذن برپایی این روضه «فقط» با زهراست : امسال حتی در خیابان روضه می خوانیم ما قشر نوکر، پای این ارباب می مانیم این حرف یک احساس نه، یک اعتقاد است بی مُـحـَرَّم ما زندگی را مرگ می دانیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه بیچاره دلی که به محبت نتپیده است یا در ره معشوق مشقت نخریده است بیچاره کسی که شب جمعه شده اما از گوشه ی چشمش نم غربت نچکیده است اربابی و ما ماتِ کرامات تو هستیم از خوان تو کس غیر کرامت نشنیده است "ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است" خوشبخت کسی شد که به شکرانه ی این عشق دامان حیا، پرده ی عصمت ندریده است امشب سر سجاده دلم ریخته برهم یاد گذرم که به مزارت نرسیده است بگذار که من هم برسم کرب و بلایت تا نوکرتان باز خجالت نکشیده است بنگر تو به زینب که پس از رفتنت آقا قدّش ز غریبی و اسارت چه خمیده است : 💔 تا کی به تو از دور ســــلامی برسانم جان بی تو به لب آمده، ای پاره ی جانم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
هرکس که در معامله با دوست غم خرید حتی اگر زیاد خریده ست، کم خرید قبل از الست بود که ما گریه کن شدیم ما را برای روضه ی خود در عدم خرید اصلا دلیل خلقت ما نوکری اوست این شد که در دل همه ی ما حرم خرید گفتیم روسیاهی ما را نمی خرد دیدیم از قضا همه را با کرم خرید قیمت گرفته بود دل رو سیاه ما وقتی حسین میوه ی گندیده هم خرید یک قطره اشک شافع روز قیامت است ما را حسین فاطمه با این رقم خرید در استکان ساده چرا چای می خوریم؟ باید برای مجلس او جام جم خرید خواهیم دید روز قیامت که فاطمه یک قوم را به نرخ دو دست قلم خرید : 💔 این شب جمعه دلم خیلی گرفته را بسته اند، آقا بگو من چه کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
هرکس که در معامله با دوست غم خرید حتی اگر زیاد خریده ست، کم خرید قبل از الست بود که ما گریه کن شدیم ما را برای روضه ی خود در عدم خرید اصلا دلیل خلقت ما نوکری اوست این شد که در دل همه ی ما حرم خرید گفتیم روسیاهی ما را نمی خرد دیدیم از قضا همه را با کرم خرید قیمت گرفته بود دل رو سیاه ما وقتی حسین میوه ی گندیده هم خرید یک قطره اشک شافع روز قیامت است ما را حسین فاطمه با این رقم خرید در استکان ساده چرا چای می خوریم؟ باید برای مجلس او جام جم خرید خواهیم دید روز قیامت که فاطمه یک قوم را به نرخ دو دست قلم خرید : 💔 این شب جمعه دلم خیلی گرفته را بسته اند، آقا بگو من چه کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
دردي مثال درد و غمت، میشود مگر؟ رنگی سياهی علمت، میشود مگر؟ اي کشته ی فتاده به هامون، قتيل اشک کس نااميد از کرمت، میشود مگر؟ يک جمله ی تو حُر و زهر و حبيب ساخت آخر بدون فيض دمت، میشود مگر؟ اصلا بهشت با همه ی حور و کوثرش باب ورودی حرمت، میشود مگر؟ بی لطفت ای امير دلم هيچ شاعری مقبل و يا که محتشمت، می شود مگر؟ تغيير کرده قافيه در بيت آخرم بی ذکر روضه و اَلَمَت، می شود مگر؟ از آب هم مضايقه کردند کوفيان داغی شبيه هُرم لبت، می شود مگر؟ : 💔 منشا گریه ی ما هر که خودش گریه کنان سوی حرم خواهد شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
شبِ جمعه ست هوای حرم افتاده سرم بارَمو بستم و در کوچه ی دل در به درم عشقِ تو کرده منو بی سروپا مستِ جنون هر طرف گنبد و من کفترِ بی بال و پَرم عطرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ من چه کنم در تپشِ عشقِ تو من شعله ورم صحن تو با دلِ بشکسته تصوّر کردم باغِ بین الحرمین شوقِ اذونِ سحرم عطرِ آوای خوشِ گنبد و گلدسته ی تو با اذونِ سحری جلوه شده در نظرم یادِ گلهای غریب و عطش و روضه و اشک سیلِ خون ریزد از این غصه ز چشمانِ ترم نذر کردم به علی اصغرِ شش ماهه ی تو که بیوفته حرمِ تو گذرم حرمِ ساقی عجب حالِ خوشی داده منو خوش به حالِ دلِ من زائرِ قرصِ قمرم ماه بالای سرم شاهدِ رویای من است که به تصویرِ خیال اومده پایان سفرم آرزوی دلِ من نـوکـریِ درگـهِ توست من به خاکِ قدمِ زائرِ تو مفتخرم : 💔 بر لبم دائم شب جمعه همین یک مصرع است بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
قلبم برای صحن تو پر در می آورد هر روز، کوله بار سفر در می آورد تا ساعتی بحال خودش می کنم رهاش در بین زائران تو سر در می آورد از زیر پای خیل زیارت کنندگان دائم به جای خاک، گهر در می آورد از بین گرد و خاک کف صحنِ کربلا نابرده رنج، گنج وَ زر در می آورد در پیش تندبادِ بلاهای روزگار با ذکر سپر در می آورد این ذکر عجب گریه آور است اشک از نهادِ سختِ حَجَر در می آورد این دائم البکاءِ تو تلخی ندیده است از اشکِ شور، قند و شکر در می آورد تاثیر داغ توست، اگر داد میزنم الحق که روضه هات، جگر در می آورد صبرم زیاد هست، ولی تو قبول کن دوری ز کربلات، پدر در می آورد : 💔 چون شمع سحرگاه مرا کشته‌ ی خود کن حیف است که گریان تو سر داشته باشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
در راه غمت هرچه بلا بود خریدیم یک عمر از این روضه به آن روضه دویدیم یک روز در آغوش پدر روز دگر هم با پای عصا سینه زنان سینه دریدیم یک عمر از این نافله ها بار نبستیم از اشک عزایت به کجاها که رسیدیم هر ذکر که گفتیم پری باز نکردیم یک آه برای تو کشیدیم و پریدیم حسرت به دل هر نفس سوخته هستیم جز آن نفسی را که برای تو کشیدیم صد بار چو آیینه به پای تو شکستیم یک بار اگر روضه گودال شنیدیم : 💔 دست بر سینه گذارید سلامی بدهیم تا همه زائر ارباب شویم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، . @navaye_asheghaan
روضه دارم من و افطار لبم نان حسین رزق ماه رمضانم همه احسان حسین پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت تا که من هم بشوم بی سروسامان حسین به گمانم که شود چادر زهرا سپرش هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد هرکه در روضه شود مضطر و نالان حسین هرچه فخر است در عالم همه از مکتب اوست همه از کرب و بلا باشد و میدان حسین جان اگر هست به تن هدیه ی جانیست که داد همه‌ی هستی من زاده شد از جان حسین تاج عزّت به سرم بست ز اشک غم خود اینچنین شد که شدم تابع فرمان حسین گفت با عزٌت خود خو کن و ذلت مپذیر با چنین کار نشستم سر پیمان حسین روزه را روضه نوشتم به غلط تا شاید بنویسند مرا خادم و گریان حسین : 💔 شبهاىِ جمعه سر به هوا ميشود دلم از بس که ميزند به سرِ من هواى تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، @navaye_asheghaan
روضه دارم من و افطار لبم نان حسین رزق ماه رمضانم همه احسان حسین پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت تا که من هم بشوم بی سروسامان حسین به گمانم که شود چادر زهرا سپرش هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد هرکه در روضه شود مضطر و نالان حسین هرچه فخر است در عالم همه از مکتب اوست همه از کرب و بلا باشد و میدان حسین جان اگر هست به تن هدیه ی جانیست که داد همه‌ی هستی من زاده شد از جان حسین تاج عزّت به سرم بست ز اشک غم خود اینچنین شد که شدم تابع فرمان حسین گفت با عزٌت خود خو کن و ذلت مپذیر با چنین کار نشستم سر پیمان حسین روزه را روضه نوشتم به غلط تا شاید بنویسند مرا خادم و گریان حسین : 💔 شبهاىِ جمعه سر به هوا ميشود دلم از بس که ميزند به سرِ من هواى تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، @navaye_asheghaan
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده به روی خاکهای گرم، بی آب و هوا آقا همیشه اشکهایم شوق زنده ماندنم می داد مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید نمی افتاد از لبهای خونینت دعا آقا مرا در بیت آخر می بری آنجا که زینب دید تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا : آتش گرفته دل، ز هوای تو دارد بهانه ی باصفای تو آقا دوای زخم دلم یک است جان میدهم به خاطر تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
آمدم اینجا دوباره، لشگرت یادش بخیر قاسم و عون و زهیر و جعفرت یادش بخیر اولین باری که اینجا آمدم یادت که هست؟ شد رکابم ساقی آب آورت یادش بخیر اولین باری که اینجا پهن شد سجاده ام با اذان دلـربای اکبرت یادش بخیر حال، من برگشته ام اما نه مثل بار قبل قامت مانند سرو خواهرت یادش بخیر از امانتداری ام دارم خجالت می کشم بچه های من فدای دخترت، یادش بخیر روضه ی دیروزمان این بود با بی بی رباب ای عروس مادر من اصغرت یادش بخیر من خودم اینجا به جسمت پیرهن پوشانده ام دستباف یادگار مادرت یادش بخیر رفتی و با اشکهایم بدرقه کردم تو را ای برادر آن وداع آخرت یادش بخیر مثل جدم می شدی در پیش چشمان همه وای من عمامه ی پیغمبرت یادش بخیر ساربان در پیش چشمان خودم حراج کرد گوشواره هام...نه انگشترت... یادش بخیر : 💔 ای  سایه ی روی سر  نظری کن در دل به جز از حسرت دیدار شما نیست 🚩 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، 🕌 احمد_گودرزی 🌷 اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم ‌. ━━━━━━◈❖🔹🔆🔹❖◈━━━━━‌ «» «» @navaye_asheghaan
بر شاه تشنه نیزه و شمشیرها زدند چون ماجرای کوچه به او بی هوا زدند آنانکه در مدینه نبودند آمدند مُحکم به روی پهلوی او ضرب پا زدند سر دسته ی اراذل کوفه اشاره کرد یکباره با اشاره ی آن بی حیا زدند تشویق می شدند کسانی که میزدند او را میان هلهله با مرحبا زدند بودند نان خور پدر و جدّ او ولی این صید را طایفه ای آشنا زدند جز سنگ و تیر و نیزه و تیغ این درنده ها با هرزه گی به معرکه با ناسزا زدند در پیش چشم خواهر او بین قتلگاه بر جای جای پیکر او هر کجا زدند عبّاس تا که بود که جرأت نداشتند شه را جدا زچشم یلِ با وفا زدند با پا به روی سینه ی زخمش پریده و با قهقهه چقدر به او بی اِبا زدند بازی شان گرفت که تا خنده ای کنند با پنجه بر محاسن خون خدا زدند تا ضربه ی دوازدهم هِی ادامه داد بی وقفه ضربه تا که سرش شد جدا زدند بر روی خاک با شکم افتاده بود چون دیوانه وار گَردن او از قفا زدند زینب رسیده بود که خاکی بسر کند با پشت دست خواهر او را چرا زدند یک عدّه پیرمردِ سیه دل رسیده و با نیّت ثواب به او با عصا زدند : ز وصف حالت زینب زبانماݧ لال است گریز روضه چرا باز سمت گودال است؟ کشید خنجر و بر سینه ات نشست و... ونوکرت دوباره بدحال است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .