روضه امام مهدی(عج) برای امام حسین علیهالسلام
مهدی پرس: در منابع روایی آمده است، زمانی که قائم آل محمد ظهور میکند، مابین رکن و مقام می ایستد، و پنج ندا سر میدهد.
إذا ظهر القائم (عج) قام بین الرکن و المقام و ینادی بنداءات خمسه:
زمانی که قائم آل محمد ظهور می کند مابین رکن ومقام می ایستند و پنج ندا سر می دهند:
الأول: ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم،
آگاه باشید ای اهل عالم من دوازدهمین امام هستم،
الثانی: ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم،
آگاه باشیدای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده
الثالث: ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان،
آگاه باشید ای اهل عالم که جدمن حسین را تشنه کام کشتند،
الرابع: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا،
آگاه باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند،
الخامس: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا.»
اگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را ازروی کینه توزی پایمال کردند.
یزدى حایرى، إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب عجّل الله تعالى فرجه الشریف. ج۲، ص۲۳۳]
حوزه
~~~~~~~~~~^
امام محمد باقر علیهالسلام فرمودند: مهدي از ماست(اهل بيت) و خداوند او را با انداختن ترسش در دل دشمنان ياري ميکند ... منادي از آسمان ندا ميدهد که حق با او و اطرافيانش است.
در آن هنگام قيام کننده ما قيام ميکند. پس وقتي ظهور کند به کعبه تکيه داده و سيصد وسيزده نفر همراه وي جمع ميشوند. پس اولين چيزي که ميگويد اين آيه است: "بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين".
سپس ميگويد اي مردم من بقيةالله در زمين هستم و خليفه خداوند و حجت او بر شما. پس هيچ کس به وي سلام نميکند مگر اينکه مي گويد سلام بر تو اي بقية الله. ...
#اباصالح
#روضه_امام_زمان برای جدش
.
.
#مجلس_کامل #توسل_به_امام_زمان عج و #روضه_حضرت_زینب(س)
▪︎غزل امام زمان(عج)
خواستم نزدیکتر باشم به آقایم، نشد
تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد
خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم
بندها را وا کنم از دست و پاهایم نشد
ندبههای جمعه را هی خواب میمانم ببخش
سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد
ظاهراً ذکر تو را میگویم، اما باطناً
در میان عاشقانت باز هم جایم نشد
گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسین
سر به خاک مقدمتای یار میسایم، نشد
دائماً میچرخم آقا جان به دور معصیت
از دو چشم خیس تو هربار، پَروایم نشد
کربلایم دیر شد، دارم خجالت میکشم
آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد
▪︎روضه کلامی
اجازه بدین از همینجا دلارو ببرم کربلا...
یابنالشبیب عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند به زور رفت
آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
▪︎روضه کلامی:
(هر وقت می خواست بره زیارت قبر مادر...
یا زیارت جدش رسول الله... همه ی مَحرما
دورشو می گرفتن...حتی سایه ی زینبو کسی ندید...
یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
▪︎روضه کلامی:
(حالا که آماده ای بگم چه کردن با عمه ی سادات...)
▪︎مرثیه حضرت زینب س:
پیش بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب بر سرِ او داد میزدند
داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود
یک نیزهی بلند سرش را شکسته بود
یابنالشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد توان نداشت
یابنالشبیب دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را …
اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود
از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود
یابنالشبیب آتش خیمه امان نداد
فرصت به روی زخمی دختران نداد
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت....
▪︎روضه کلامی
(صدا زد حسین جان...)
▪︎مرثیه زبانحال #حضرت_زینب س:
سِپُردَمت به خدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به غبار به خارهای مغیلان
سپردمت به وحوش،به شیرهای درنده
به مردمان دهات و به آهوان پریشان
به باد گفتم اگر شد مَرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند
مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان
سپردمت به هر آنکس که بود ، اما تو
سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان
سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم
به شمر و خولی و اَخنس به حرمله به سنان
▪︎#روضه کلامی #آخر_مجلس:
(یه نگاه به علقمه کرد... صدا زد عباس جان
یادته زینبو میاوردی کربلا...گفتی جوونای
بنی هاشم...پرده ی مَحمل هارو نگه دارید...
نکنه باد بیاد این پرده ها کنار بره... چشم
نامحرم به محارم آل الله بیفته...بلند شو
نگاه کن ببین دور خواهرتو نامحرما گرفتن
پاشو ببین یه مُشت بی حیا دارن خواهرتو
سوار بر ناقه می کنن...همه صدا بزنیم یاحسین
▪︎#زمزمه بعد روضه:
خداحافظ ای برادر زینب به سبک
حسین جان ای آبروی دو عالم🎼
ز زخم تنت روی ریگ بیابان
به اشگ دل و سوز و آه یتیمان
خدایا از این غم چه چاره کنم...
تنت بی سر مانده در دل صحرا
سرت هر دم روی نیزه ی اَعدا
خدایا از این غم چه چاره کنم...
(خداحافظ ای برادر زینب)۳
▪︎#رباعی های #آخر_مجلس به سبک دشتی
بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند
نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند
سر تو را به روی نِی،نشانده دشمن علی
نمی روم ولی مرا به این بهانه می برند
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشان پریشان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدند
اگر دردم یکی بودی چه بودی
اگر غم اندکی بودی چه بودی
به بالینم حبیبی یا طبیبی
از این هر دو یکی بودی چه بودی
مو که افسرده حالُم چون ننالُم
شکسته پَرُّ بالُم چون ننالُم
همه گویند زینب ناله کم کن۲
تو آیی در خیالُم چون ننالُم۲
▪︎#تک_بیت های #آخر_مجلس:
من که ز آغاز عمر،بی تو نکردم سفر
خیز و ببین خواهرت با که سفر می کند
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
"صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله"
▪︎دعای آخر مجلس:
*فرج امام زمان عج برسان.
*رهبر عزیزمون حفظ بفرما.
*مریض های اسلام شفا بده.
*زیارت کربلا نصیب ما بگردان.
*حاجات این جمع برآورده به خیر بفرما*
ذکر ما هست دائم الاوقات
بر محمد و آل او صلوات...
.
#روضه_امام_زمان
#روضه_متنی
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
Gomnam-Haftegi941115[07].mp3
5.4M
نجوای پایانی با #امام_زمان (عج)
#روضه_امام_زمان
بانوای #حاج_امیر_عباسی
.
دوست دارم که یک شبِ جمعه
صبح گردد به رسمِ خوش عهدی
ناگهان بشنوم زِ سمتِ حجاز،
نغمۀ خوشِ اَنَاالمهدی
یابن الحسن! آقاجان! کجایِ این عالمی؟الهی دورت بگردم، قربونِ مناجات خوندنت برم، کی میشه صدایِ تو رو آقاجان بشنوَیم،تکیّه به دیوارِ کعبه میزنی*اَنَا بَقیَّةَاللّه...*
آی مردم جد ما رو با لب تشنه کشتن
...
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
#دعای_پاپانی
@navaye_asheghaan
.
🔘 #روضه_حضرت_زهرا
⚫️ #روضه_امام_زمان عج
🔘 #فاطمبه
◾اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقوُمُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْرَءُ و َتُبَیِّنُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّی وَتَقْنُت اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ و َتَسْتَغْفِرُ ◾
🔘الان کجا داری برای ما گریه می کنی؟ کجا داری برا ما استغفار می کنی؟ کجا داری برا جد غریبت حسین گریه می کنی ؟ یعنی میشه یه بار ما صدای ملکوتی تو رو بشنویم ....*
✔️من مهدی ام در دست تیغ انتقامم
✔️مادر ، به قبر مخفی ات بادا سلامم
✔️عمری برایت گریه همچون ابر کردم
✔️هم سوختم ،هم ساختم ،هم صبر کردم
✔️مادر دلم خون است از بندم رها کن
✔️دستی برآور بر ظهور من دعا کن
✔️تا با ظهورم انتقامت را بگیرم
✔️یا در کنار قبر پنهانت بمیرم
*روضه ی مادر رو از زبان فرزند میشنویم*
✔️مادر شنیدم بارها از پا فتادی
✔️دیدی علی تنها بود ،باز ایستادی
✔️مادر مپنداری من از تو دور بودم
✔️آن روز در صلب حسینت نور بودم
✔️آوای مهدی ،مهدی ات، آمد به گوشم
✔️برخاست از این دلم صدها خروشم
✔️نفرین بر آن قوم خدانشناس کردن
✔️من درد تو را در درون احساس کردم
*حالا ببین آرزوی امام زمان اینه ، آرزوی من و تو هم میتونه باشه.... *
✔️ای کاش بودم تا علی را یار بودم 2
✔️من جای تو بین در و دیوار بودم
*این یه گزارشه ، امام زمان از اجداد طاهرینش شنیده و داره اینجوری نقل می کنه *
✔️اگر این است تاثیر شنیدن
✔️شنیدن کی بود مانند دیدن
*من یه آقازاده ای رو میشناسم ، هشت سال بیشتر نداشت ، با چشمان خودش ، ملاحظه میکرد...*
⚫️من ایستاده بودم دیدم که مادر را
⚫️قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد
⚫️گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
⚫️او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد....
🔳"صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله" اینجا انقده هجوم دسته جمعی و ناگهانی بود ، که امیرالمومنین نتونست جلو چشم بچه هاشو بگیره، اما کربلا دیگه زینب اجازه نداد ،همین که بچه ها دنبال ذوالجناح از خیمه ها بیرون آمدن ، ان شاالله که ندیده باشن .... دنبال ذوالجناح اومدن ، دیدن آنچه را که نباید ببینن، اما من میگم زینب اجازه نداد ،عقیله ی عربه ، همه رو برگرداند ، خودش از بالای بلندی ، افتان و خیزان ..... او میدوید و من میدویدم..... هی زمین میخورد و بلند میشد ، هی میگفت وا محمدا..... وا علیا ..... وا اماه .... آخ بمیرم وقتی رسید که دید "الشِّمرُ جالِسٍ عَلي صَدرِکَ مُولِعٍ سَيفَهُ عَلَي نَحرِکَ" با اشاره ابی عبدالله برگشت اما چه برگشتنی ، دلش تو گودال زیر خنجره....
چون چاره نیست ، میروم و می گذارمت
ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
@navaye_asheghaan