1. کعبه یک زمزم اگر.mp3
زمان:
حجم:
3.81M
#طلیعه_محرم
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_همایون
کعبه یک زمزم اگر
در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم
که دو زمزم دارد
هر کجا مُلک خدا هست
حسیّنیه ی توست
هر که را مینگرم
شور محرّم دارد
نه محرّم نه صفر
بلکه همه دوره ی سال
کعبه با یاد غمت
جامه ی ماتم دارد
روضه خوان تو خدا
گریه کن تو آدم
اشک، ارثی ست
که ذرّیه ی آدم دارد
#شاعر_استاد_سازگار
امشب بگو : « الحمدلله » که این اشک ارث من شد ، بگو الحمدلله دوباره پرچم مشکیهای مُحرمت رو دیدم ، خدایا شکرت ، بهم اجازه دادی برای مولام امام حسین (ع) مشکی بپوشم ...خیلی ها الان زیر خاک هستند و هلال ماه محرم رو ندیدن ، امشب همشون رو یاد کنید ...
اگر با گوشِ جانت بشنوی ، الان مادرش زهرا ، میگه حسین ... همه عوالِم دارن میگن حسین... برا تسلای دلِ حضرت زهرا (س) هم شده ، آروم نباش ، صدا بزن : ... حسین جان ... حسین جان ...
#روضه_همایون
2. روضه.mp3
زمان:
حجم:
7.07M
#روضه_اربعین
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
ای کربلا
ای کعبه ی عشق و امیدم
#روضه_دشتی
#روضه_همایون
3/6/1403
@navaye_asheghaan
#روضه_اربعین
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
دلهامون رو گِره بزنیم به دل امام زمان ، بِریم کربلا ، روز اربعین کربلا چه خبره ؟
#آواز_دشتی
ای کربلا
ای کعبه ی عشق و امیدم
بعد از جدائی ها
به دیدارت رسیدم
وقتی بَرا اولین بار ، وارد کربلا میشیم ، از دور چشمت میفته به گُنبد و گُلدسته های قمر بنی هاشم ،چه حسی پیدا میکنی ؟چقدر خوشحال میشی ؟ میگی خدایا شکر بالاخره منم کربلایی شدم ، اما یه قافله ی دیگم داره میاد کربلا ، رنگ صورتهاشونو آفتاب سوزانده ! بدنهاشون سیاه و کبوده ! صدای ناله هاشون با همه ی ناله ها فرق داره ...آه
ای کربلا
آغوش بگشا ، زینب آمد
من زینبم
کز رنج دوری ها خمیدم
هر روز دیدم
کربلای تازه ای را
ای کربلا ،
تا بر سرِ کویت رسیدم
منزل به منزل
داغ بر داغم فزون شد
جان کَنده ام
تا رَخت در اینجا کِشیدم
از بهر انجام رسالت
زنده ماندم
گر زنده ام من
زنده ی هر دَم شهیدم
ای کاروانْ سالارِ زینب
دیده بُگشا
تا گویمت با دیده ی گریان
چه دیدم
با آن که با دستت
به قلبم صبر دادی
چندان که در هر جا
شهامت آفریدم
#دستگاه_همایون
اما دو جا
دست غمم از پا درآورد
بی خود زِ خود گشتم
گریبان را دریدم
(دو جا دیگه نتونستم طاقت بیارم )
یک جا که دشمن
بر لبانت چوب می زد
(آی حسین )
یک جا سرت
چون بر فراز نیزه دیدم
یه وقت دیدن زینب صدای ناله ش بلند شد ، حسین ... اگه نامحرما اینجا نبودن ، صورت کبودم رو بهِت نشون میدادم ، اگه نامحرما نبودن ، کبودیای بدنمو بهِت نشون میدادم ، جای سیلی ها و جای تازیانه ها رو نشونت میدادم حسین ...
یا اَخا ، دستی بُرون
از خاک کن
اشک چشم زینبت را پاک کن
این تو و
این دیده ی دریائیم
ای به زینب
در یَمِ خون هم سخن
از گلوی چاک چاک خویشتن
آنقدر دور تو گشتم یاحسین
تا به خون خود
نوشتم « یا حسین »
صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایْ یَا اَبَاعَبْدِالله
#روضه_دشتی
#روضه_همایون
3/6/1403
@navaye_asheghaan