eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
602 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. یه روز آقا رسول الله ... وارد منزل فاطمه زهرا شدن ... امام حسن و امام حسین علیهما السلام ... دویدن جلوی جدّشون ... خودشون رو به بغل رسول الله انداختن ... جدشون محبت شون کرد ... گفتن: پدر جان ... اجازه بدین زورآزمایی کنیم ... ببینیم کی برنده میشه ... حضرت به خاطر اینکه نکنه آسیب ببینن ... اجازه ی روز آزمایی به اون دو عزیز رو ندادن ... فرمود برین ... خط بنویسین ... ببینم خط کی زیباتره ... رفتنن ... خط نوشتن ... آوردن ... آقا رسول الله ... نگاه کرد به خط ها ... امّا هر چه کرد نتونست دل یکی از این دو تا رو بشکنه ... فرمود: برین پیش باباتون علی ... اومدن پیش باباشون علی ... امیر المومنین ... هر چی نگاه به این خط ها کرد ... دلش راضی نشد از این دو تا یکی رو انتخاب کنه ... لذا فرمود: این کار من نیست ... برین ازمادرتون سوال کنین ... اومدن پیش مادر ... مادر نگاهی به این نوشته ها کرد ... یه نگاه به چشمان مظلوم و صورت معصوم حسن کرد ... یه نگاهی هم به چشمان حسین مظلوم کرد ... یه نگاه به آسمون کرد ... فرمود: خدا ... خیلی سخته ... این دو خط خیلی زیبا هستن ... کمکم کن خدا ... یه چیزی به ذهنش رسید ... فرمود: عزیزایِ دلم ... این گردنبند یاقوت من هفت تا دونه داره ... اون رو به سر شما میریزم ‌... هر کدوم تعداد بیشتری یاقوت دستش بود ... اون برنده است ... تا یاقوت ها رو به سر این دو عزیز ریخت ... نگاه کرد ... دید سه تا حسن برداشته ... سه تا حسین ... یکی از یاقوت ها مونده وسط ... قربون ناله تون برم ... آی جانم ... میدونی میخوام چی بگم ها‌ ... آه خدا ... دل زهرا به شور افتاد ... خدا کدوم یکی از اینها این رو بر میداره ... هر دو به طرف یاقوت دست بردن ... پروردگار فرمود: جبرئیل عجله کن ... زود یاقوت رو به دو نیمه کن .ها ... فهمیدی ها ... خود خدا هم نخواست بین این دو عزیز یکی بر گزیده بشه ... مجلسی که به نام پنج تن مزیّن بشه ... محل ّ نزول رحمت ِ پروردگاره ... .
روضه پنج تن صلوات الله علیه 🎤🎤🎤👇👇👇 ب احترام غمه مادرت بیا مهدے قسم ب عمرکمه مادرت بیامهدی به چادرے که شده پرچم عزادارے به پرچم علم مادرت بیامهدے دل هاروببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی ب دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمے که راهش بسته شده هروقت دلتنگ فاطمه میشدند هروقت بهانه قبر مخفے رو میگرفتند میامدند ب زیارت قبرشما حالا اونایے که آرزوے نجف دارن برو اے گداے مسکین در خانه علے زن که نگین پادشاهے دهد از کرم گدارا یاعلے امدم صحن و سرایت دیدم گلے از گلشن رویت چیدم جان عالمے ب فداے ان مولایے که وقتے سلام ب مردم مدینه میکرد جواب سلام مولارو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرارو داره اما یجا خیلے ب مولا سخت گذشت اونم اون لحظه اے بود که دسش رسید ب بازوے ورم کرده ب صورت سیلے خورده اما حالا یه کاروان اشڪ ببریم مدینه کنار بستره مادرے که ب سختے نفس میکشه ب سختے دست بالا میاره ے دست ب گردن حسن ے دست ب گردن حسین .....👇👇👇 ودختر4ساله اے که زبانحالے داره ازهمگے التماس دعا اونایے که سوز دل دارن عزیزایے که داغ مادر دیدن منو ببخشن اخ..به 18ساله بانویے بباله دعا میکرد طفلے 4ساله الهے مادرم زهرا جوان است چرا در نوجوانے پیر گشته چرا ازعمرخود او سیر گشته اما این خواهر دلش ب برادرا خوشه اے کاش امام مجتبے رو هم مثل مادرش شبانه ب خاڪ میسپردند دیگ هفتاد چوبه تیر ب تابوت برادر لا یوم کیومڪ یا اباعبدالله اما کربلا رفته ها حسینیا روزے برا این خواهر سخت از روز عاشورا نبود که وقتے اومد کنار بدن برادر ،برادرو نشناخت ناله میزنه گلے گم کرده ام میجویم اورا به هر گل میرسم میبویم اورا اگرجویم گلم را در گلستان به اب دیدگان میشویم اورا همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...یا مظلوم حسین .... التماس دعا.. روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام قصه ے تشییع جنازه ے پنج تن آل عباخیلے عجیب و غریبانه است . همه ے مردم معمولا وقتے از دنیا میروند خیلے با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند ...پنج تن آل عبا سروران همه ے عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روے زمین ماند .عده اے از مردم بے اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علے جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمے خواهم آنهایے که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفے کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ے امام حسن (ع) را روز برداشتند که اے کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجاے احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بے احترامے کردند و به جاے گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم براے آن امامے که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقے ماند . این بنده ے خدا و عاشق بے چون حسین توست قلبش دریده و غرق دریاے خون حسین توست سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور زخم هاے قلب او شده از تن برون حسین توست
. السلام علیکم یا اهل بیت النبوه یا اباعبدالله السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین کجایی ای یابن الزهراء کجایی ای مهربانم(۲) کجایی ای منجی ما که از هجرت نوحه خوانم به شام غمها سحر مولا بیا ازاین غیبت کبری بیا آقا جان، بیا آقا بیا آقاجان ، بیا آقا(۲) بگو امشب در کجایی مدینه یا سامرایی تو مشهد یا کاظمینی ویا دشت کربلایی آقاجان رسیده جانت اگر برلب مرا باخود هم ببر امشب بخوان برما روضه زینب بیا آقاجان، بیا آقا(۲) امان از درد غریبی حسینم وا حسیناه سرجدت روی نیزه کنار آن راس سقا فدای چشم تر عمه بریزد خون از سر عمه شکسته بال وپر عمه بیا آقاجان،بیا آقا(۲) وارد خانه ی امیرالمؤمنین شد پیغمبر کنارش فاطمه(س) نشست علی نشست ،حسن نشست،حسین نشست، زینب نشست خنده روی لبهای پیغمبر اومد، گاه علی را بوسه میزد گاه فاطمه رو بغل میگرفت گاه حسنو می بوسید گاه حسینو می بوسید وگاه زینب اما خنده روی لباهای پیغمبر یه دفعه دیدند آرام آرام ، مبدل به گریه شد اشک از گوشه ی چشم آقا رسول الله جاری شد یا رسول الله یا ابتاه بابا توکه داشتی میخندیدی ،چی شد یهو زدی زیر گریه؟ فرمود:فاطمه جانم خدا راشکر میکردم که دامادم علیه ،دخترم فاطمه ست نوه هام حسن وحسین پنج تن آل عبا هستند. ناگهان جبرئیل نازل شد یا رسول الله داری میخندی خوشحالی پنج تن آل عبا هم کنار هم هستید میخوام خبری بهت بدم بگو جبرائیل برادرم یا رسول الله خبر داری یه روزی بین در ودیوار یه جوری زهرا رو میزنند خبر داری چه بلایی سر فاطمه ات میارند مردم مدینه..... یا رسول الله خبر داری تو محراب مسجد کوفه فرق علی رو میشکافند پیغمبر گریه میکرد خبر آورده برام جبرائیل یا رسول الله یه روزی خون از لب ودهن حسنت میریزه یا رسول الله خبر داری یه روز در گودی گودال قتلگاه حسینت .... الله اکبر گریه ی من برا اینه روضه ی حضرت زهرا بخونم این مجلس آخر را دو خط مرحوم ژولیده ی نیشابوری فیض ببره شاعرش یا اباعبدالله شب جمعه ست یکی دو دقیقه روضه ی مادرت زهرا رو میخوایم بخونیم بلکه مادربه ما نظر کنه یا الله گلی به فصل جوانی به پای خس افتاد که بلبل از غم او مردو در قفس افتاد به جرم حفظ ولایت مغیره زهرا را به تازیانه چنان زد که از نفس افتاد یه خط دیگه برای گریه کنای زهرای مرضیه میگفت اگربال وپرت را بزنند یا زهرا مدینه ایی ها میگفت اگر بال وپرت را بزنند یا اینکه به شمشیر سرت را بزنند آی گریه کنا آسان تر از آن است که چند نامحرم در گوشه ی خانه همسرت را بزنند امیرالمومنین میگه: من ایستاده بودم دیدم که همسرم را قاتل گهی به کوچه گاهی با خانه میزد بلند بگو: یا زهرا(س) ✍🎤 👇
. السلام علیکم یا اهل بیت النبوه یا اباعبدالله السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین کجایی ای یابن الزهراء کجایی ای مهربانم(۲) کجایی ای منجی ما که از هجرت نوحه خوانم به شام غمها سحر مولا بیا ازاین غیبت کبری بیا آقا جان، بیا آقا بیا آقاجان ، بیا آقا(۲) بگو امشب در کجایی مدینه یا سامرایی تو مشهد یا کاظمینی ویا دشت کربلایی آقاجان رسیده جانت اگر برلب مرا باخود هم ببر امشب بخوان برما روضه زینب بیا آقاجان، بیا آقا(۲) امان از درد غریبی حسینم وا حسیناه سرجدت روی نیزه کنار آن راس سقا فدای چشم تر عمه بریزد خون از سر عمه شکسته بال وپر عمه بیا آقاجان،بیا آقا(۲) وارد خانه ی امیرالمؤمنین شد پیغمبر کنارش فاطمه(س) نشست علی نشست ،حسن نشست،حسین نشست، زینب نشست خنده روی لبهای پیغمبر اومد، گاه علی را بوسه میزد گاه فاطمه رو بغل میگرفت گاه حسنو می بوسید گاه حسینو می بوسید وگاه زینب اما خنده روی لباهای پیغمبر یه دفعه دیدند آرام آرام ، مبدل به گریه شد اشک از گوشه ی چشم آقا رسول الله جاری شد یا رسول الله یا ابتاه بابا توکه داشتی میخندیدی ،چی شد یهو زدی زیر گریه؟ فرمود:فاطمه جانم خدا راشکر میکردم که دامادم علیه ،دخترم فاطمه ست نوه هام حسن وحسین پنج تن آل عبا هستند. ناگهان جبرئیل نازل شد یا رسول الله داری میخندی خوشحالی پنج تن آل عبا هم کنار هم هستید میخوام خبری بهت بدم بگو جبرائیل برادرم یا رسول الله خبر داری یه روزی بین در ودیوار یه جوری زهرا رو میزنند خبر داری چه بلایی سر فاطمه ات میارند مردم مدینه..... یا رسول الله خبر داری تو محراب مسجد کوفه فرق علی رو میشکافند پیغمبر گریه میکرد خبر آورده برام جبرائیل یا رسول الله یه روزی خون از لب ودهن حسنت میریزه یا رسول الله خبر داری یه روز در گودی گودال قتلگاه حسینت .... الله اکبر گریه ی من برا اینه روضه ی حضرت زهرا بخونم این مجلس آخر را دو خط مرحوم ژولیده ی نیشابوری فیض ببره شاعرش یا اباعبدالله شب جمعه ست یکی دو دقیقه روضه ی مادرت زهرا رو میخوایم بخونیم بلکه مادربه ما نظر کنه یا الله گلی به فصل جوانی به پای خس افتاد که بلبل از غم او مردو در قفس افتاد به جرم حفظ ولایت مغیره زهرا را به تازیانه چنان زد که از نفس افتاد یه خط دیگه برای گریه کنای زهرای مرضیه میگفت اگربال وپرت را بزنند یا زهرا مدینه ایی ها میگفت اگر بال وپرت را بزنند یا اینکه به شمشیر سرت را بزنند آی گریه کنا آسان تر از آن است که چند نامحرم در گوشه ی خانه همسرت را بزنند امیرالمومنین میگه: من ایستاده بودم دیدم که همسرم را قاتل گهی به کوچه گاهی با خانه میزد بلند بگو: یا زهرا(س) ✍🎤 👇 @navaye_asheghaan
🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋 یارَحْمانُ یارَحیم اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ یارب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین به ظهور الحجة یا رب الحجة بحق الحجة اشف صدر الحجة به ظهور الحجة... 🥀ما که خود، تشنه دیدن توییم 2 🥀همه با دیده، خریدار توییم 🥀ما خریدار گرفتار توییم... 🥀نه گرفتار، که بیمار توییم... (یابن الحسن... یابن الحسن...) ⏪ ان شآءالله توسلی داشته باشیم به پنج تن آل عبا... ان شآءالله هدیه شه به روح گذشتگان شهدا، اموات، التماس دعا مریض داری، مشکلات داری به دست پنج تن معصوم (ع) گره از کارتون باز شه 🤲 تو حدیث کسا خوندیم یا شنیدیم که خداوند می فرماید : ای ساکنین آسمان ها، ای ملائکهٔ من، می دونین چرا؟ آسمان ها و زمین رو خلق کردم چرا؟ دریاها و خشکی ها رو خلق کردم چرا؟ خورشید و ماه رو خلق کردم بدونید، همهٔ عالم هستی رو فقط بخاطر پنج تن آل عبا (ع) آفریدم اینجا بود که حضرت جبرئیل سوال کرد خدایا این پنج تن کیا هستن؟؟ خداوند تعالی فرمود: فقال: عَزََّوَجَل هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ هُم فاطِمَةُ وَ اَبُوهَا وَ بَعْلُهَا وَ بَنُوهَا خداوند عَزََّوَجَل می فرماید : ایشان اهل بیت پیغمبر (ص) فاطمه ست و پدر فاطمه... همسر فاطمه و بچه های فاطمه... آه این همه پیامبر (ص) سفارش می کرد، که خداوند چنین و چنان فرمودن اما چه کردن، بعد از رحلت پیامبر (ص) 😭 هنوز بدن مطهر رسول الله روی زمین بود، دسیسه ها شروع شد، مخالفت ها شروع شد... وصیت های پیامبر (ص) رو به طور کل نه این که فراموش کنن وصیت های پیامبر (ص) زیر پا گذاشتن آآآه این همه پیامبر (ص) سفارشِ زهرا (س) رو کرده بود... 🥀😭 که فاطمه (س) پارهٔ تن منه... اما چه کردن با پارهٔ تن پیغمبر (ص) زدن پهلوشو شکستن محسنش رو سقط کردن ای خدااااا، پیغمبر (ص) این همه سفارش علی (ع) رو کرده بود در روز غدیر خم بر بالای جهاز شُتُران دست علی (ع) رو گرفت، گفت : که خداوند می فرماید : بعد از من این علی (ع) وصی و جانشین منه، دست علی (ع) رو گرفت نشون مردم داد که بعدأ کسه دیگه رو به نام علی نیارن و بگن پیغمبر (ص) این علی رو گفته بود آه ولی بازم مردم سفارش پیغمبر (ص) رو زیر پا گذاشتند... ای خدااااا ای خداااا این همه حسن (ع) و حسین (ع) و سفارش کرده بود که حسن (ع) و حسین (ع) سرور جوانان بهشت هستند، ولی چه کردند با امام حسن... به امام حسن (ع) زَهر دادن... بدن مطهرش رو، روی تابوت تیر بارانش کردند، بدن مبارکش رو به تابوت دوختند... آه، همه رو خوندم حالا رسیدم به اینجا.... حالا رسیدم به هدفمون اما لایوم یومک یااباعبدالله... 😭😭😭 یا حسین... چه کردند، یه وقت همهٔ این زن و بچه ها اومدن دور امام حسین (ع) رو گرفتن... همه دارن گریه و ناله می کنن، ابی عبدالله... یکی یکی همهٔ این زن و بچه ها رو آروم کرد ولی یه وقت دید زینبش آروم نمیشه... اومد کنار خواهر دست امامت گذاشت رو قلب خواهر آه یه دفعه دیدن عمهٔ سادات آروم شد، صدا زد حسین جانم اگه می خوای بری برو، دیگه باهات کاری ندارم امام حسین (ع) حرکت کرد، به سوی دشمن، اما یه مرتبه دید پشت سرش یه صدایی میاد مهلا مهلا یابن الزهرا... 😭😭😭 یه نگاه کرد پشت سرشو، دید خواهرش زینبه... گفت داداش وقتی داشتی حرکت می کردی یاد وصیت مادرم افتادم فرمود: زینب جان مادرم چه وصیتی کرد؟؟ حسین جانم مادرم سفارش کرده عصر عاشورا، عوض من زیر گلوی حسینمو و ببوس 🥀😭مادرم کرده وصیت که گلویت ببوسم (2) 🥀😭هم گلوی تو، و، روی نکویت ببوسم حسین جااااان حسین جااااان حسین جااااان @navaye_asheghaan
🕯🥀🕯🥀🕯 ب احترام غمه مادرت بیا مهدی قسم ب عمرکمه مادرت بیامهدی به چادری که شده پرچم عزاداری به پرچم علم مادرت بیامهدی دل هاروببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی ب دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمی که راهش بسته شده هروقت دلتنگ فاطمه میشدند هروقت بهانه قبر مخفی رو میگرفتند میامدند ب زیارت قبرشما حالا اونایی که آرزوی نجف دارن برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا یاعلی امدم صحن و سرایت دیدم گلی از گلشن رویت چیدم جان عالمی ب فدای ان مولایی که وقتی سلام ب مردم مدینه میکرد جواب سلام مولارو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرارو داره اما یجا خیلی ب مولا سخت گذشت اونم اون لحظه ای بود که دسش رسید ب بازوی ورم کرده ب صورت سیلی خورده اما حالا یه کاروان اشک ببریم مدینه کنار بستره مادری که ب سختی نفس میکشه ب سختی دست بالا میاره ی دست ب گردن حسن ی دست ب گردن حسین .....👇👇👇 ودختر4ساله ای که زبانحالی داره ازهمگی التماس دعا اونایی که سوز دل دارن عزیزایی که داغ مادر دیدن منو ببخشن اخ..به 18ساله بانویی بباله دعا میکرد طفلی 4ساله الهی مادرم زهرا جوان است چرا در نوجوانی پیر گشته چرا ازعمرخود او سیر گشته اما این خواهر دلش ب برادرا خوشه ای کاش امام مجتبی رو هم مثل مادرش شبانه ب خاک میسپردند دیگ هفتاد چوبه تیر ب تابوت برادر لا یوم کیومک یا اباعبدالله اما کربلا رفته ها حسینیا عصر عاشورا امام حسین علیه السلام، حضرت زینب را سر پرست کرد، گفت: خواهرم تویی و این خیل اسرا وزنها و دختران. ایشون به همه ی این کارها باید برسد، با این همه غمی که دارد. زینب علیها سلام تمام زنها و بچه ها را خواباند،بی بی زینب آمد رو خاک ها بخوابد، وقتی که آمد خودش بخوابد، دید از آن گوشه ی خرابه ها، تو تاریکی ها، یک بچه ای هی می گوید: بابا، بابا ؛  بلند شد آمد جلو ببیند کیه. دید رقیه است، صدا زد عمه جانم آرام باش، می گوید: عمه، من بابا را می خواهم، من پدرم را می خواهم، الان بابا اینجا بود عمه. دختر دردانه منم به کنج ویرانه منم عمه چه آمد به سرم چرا نیامد پدرم الله اکبر ، الله اکبر یه وقت دیدند، یک غلام آمد یک طبق آورد، این بچه دوید جلو، روپوش را برداشت، دید سر بریده حسین علیه السلام … فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش حضرت رقیه به عمه زینب گفت: عمه جان شب مرگ من است امشب وای که ز نور رخ بابم خرابه روشن است امشب   به زین العابدین بر گو که ما پیمانه بشکستیم تو هم پیمانه را بشکن، پدر نزد من است امشب گلی گم کرده ام میجویم اورا به هر گل میرسم میبویم اورا اگرجویم گلم را در گلستان به اب دیدگان میشویم اورا همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...یا مظلوم حسین .... التماس دعا..
. السلام علیکم یا اهل بیت النبوه یا اباعبدالله السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین کجایی ای یابن الزهراء کجایی ای مهربانم(۲) کجایی ای منجی ما که از هجرت نوحه خوانم به شام غمها سحر مولا بیا ازاین غیبت کبری بیا آقا جان، بیا آقا بیا آقاجان ، بیا آقا(۲) بگو امشب در کجایی مدینه یا سامرایی تو مشهد یا کاظمینی ویا دشت کربلایی آقاجان رسیده جانت اگر برلب مرا باخود هم ببر امشب بخوان برما روضه زینب بیا آقاجان، بیا آقا(۲) امان از درد غریبی حسینم وا حسیناه سرجدت روی نیزه کنار آن راس سقا فدای چشم تر عمه بریزد خون از سر عمه شکسته بال وپر عمه بیا آقاجان،بیا آقا(۲) وارد خانه ی امیرالمؤمنین شد پیغمبر کنارش فاطمه(س) نشست علی نشست ،حسن نشست،حسین نشست، زینب نشست خنده روی لبهای پیغمبر اومد، گاه علی را بوسه میزد گاه فاطمه رو بغل میگرفت گاه حسنو می بوسید گاه حسینو می بوسید وگاه زینب اما خنده روی لباهای پیغمبر یه دفعه دیدند آرام آرام ، مبدل به گریه شد اشک از گوشه ی چشم آقا رسول الله جاری شد یا رسول الله یا ابتاه بابا توکه داشتی میخندیدی ،چی شد یهو زدی زیر گریه؟ فرمود:فاطمه جانم خدا راشکر میکردم که دامادم علیه ،دخترم فاطمه ست نوه هام حسن وحسین پنج تن آل عبا هستند. ناگهان جبرئیل نازل شد یا رسول الله داری میخندی خوشحالی پنج تن آل عبا هم کنار هم هستید میخوام خبری بهت بدم بگو جبرائیل برادرم یا رسول الله خبر داری یه روزی بین در ودیوار یه جوری زهرا رو میزنند خبر داری چه بلایی سر فاطمه ات میارند مردم مدینه..... یا رسول الله خبر داری تو محراب مسجد کوفه فرق علی رو میشکافند پیغمبر گریه میکرد خبر آورده برام جبرائیل یا رسول الله یه روزی خون از لب ودهن حسنت میریزه یا رسول الله خبر داری یه روز در گودی گودال قتلگاه حسینت .... الله اکبر گریه ی من برا اینه روضه ی حضرت زهرا بخونم این مجلس آخر را دو خط مرحوم ژولیده ی نیشابوری فیض ببره شاعرش یا اباعبدالله شب جمعه ست یکی دو دقیقه روضه ی مادرت زهرا رو میخوایم بخونیم بلکه مادربه ما نظر کنه یا الله گلی به فصل جوانی به پای خس افتاد که بلبل از غم او مردو در قفس افتاد به جرم حفظ ولایت مغیره زهرا را به تازیانه چنان زد که از نفس افتاد یه خط دیگه برای گریه کنای زهرای مرضیه میگفت اگربال وپرت را بزنند یا زهرا مدینه ایی ها میگفت اگر بال وپرت را بزنند یا اینکه به شمشیر سرت را بزنند آی گریه کنا آسان تر از آن است که چند نامحرم در گوشه ی خانه همسرت را بزنند امیرالمومنین میگه: من ایستاده بودم دیدم که همسرم را قاتل گهی به کوچه گاهی با خانه میزد بلند بگو: یا زهرا(س) ✍🎤 👇 @navaye_asheghaan