#یا_خامس_آل_عبا
همیشه پنج برایم عزیز و محترم است
خداکند که از این #پنج_تن جدا نشوم
تو #سجده ما از خاکیم
با تکیه به دست، سرت رو بلند میکنی.
مگه حدیث قدسی نداریم که خدا میگه عالم رو نیافریدم مگر
بخاطر این پنج تا؟
دست میزاری رو زمین و بلند میشی یعنی اومدن من به این عالم به واسطه این #پنج_تنه..
دوباره سر به مهر میذاری
یعنی یه روز بر میگردم به خاک. خدا میگه: اگه با #پنج_تن مانوس باشی تو قبر هم نجات پیدا میکنی
نترس..
از قبر نترس..
از نکیر و منکر نترس..
از هیچی نترس..
تکیه به این #پنج_تن کن..
میری نماز جماعت
به رکعت دوم میرسی
تو رکوع اقتدا کردی
امام جماعت و بقیه بعد از دوتا سجده دارن تشهد میخونن چون رکعت دومشون هست
تو رکعت اولته
در این حالت میگن به حالت تجافی بشین
یه حالتیه که نیم خیز میشی تکیه میدی به پنج تا انگشت
مثل دونده ای که خیز برداشته و آمادست و میخواد بپره رو این پنج تا تکیه دادیم
خدا میگه تو دینت هم اگر عقب موندی، با تکیه به این #پنج_تن عقب ماندگیت هم جبران میشه
30سال بی خدایی کردی، نماز نخوندی؟
عیب نداره. ..
به این #پنج_تن متوسل شو ببین چجوری اون سی سال رو جبران میکنی...!
.
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸🌹🌷#صلواتی🌷🌹🌸
خوشبو بنما دهان خود با صلوات
ولله نجات داده ما را صلوات
تا جان به تنت هست بگو پیوسته
بر احمد و مرتضی و زهرا صلوات
تقدیم به #پنج_تن
با تمسک بر خدای پنج تن
میکنم مدح و ثنای پنج تن
در دلم باشد ولا و مهرشان
در سرم دارم هوای پنج تن
نوکری یک جزء از ذات من است
آمدم دنیا برای پنج تن
پاشدم من راست قامت تر شدم
هرچه افتادم به پای پنج تن
ثروت عالم برابر هست با
یک سر سوزن ولای پنج تن
مینماید رزق ما را بیشتر
حضرت حق با دعای پنج تن
پادشاهی را چه میخواهد،ببین
عالمی دارد گدای پنج تن
میشود تطهیر روحم هر شبی
در میان روضه های پنج تن
بسکه در هیات به سینه می زنم
سینه ام شد کربلای پنج تن
چشمهایم روضه خوانی میکند
از تمام ماجرای پنج تن
با دعاهایی که مادر میکند
میشوم آخر فدای پنج تن
قابض الارواح جانم را بگیر
جان زینب در عزای پنج تن
شک ندارم زائر شش گوشه ام
دعوتم افتاد پای پنج تن
➖➖➖➖➖➖➖
#میلاد_یعقوبی_اراک
#حسنا_اشعار_میلاد_یعقوبی
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#پنج_تن
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین #شهادت
#عادل_حسین_قربان
▶️
مدح و ثنا، از همچو من لازم ندارد
آنچه عیان باشد، سخن لازم ندارد
ما تا ابد، جامهدرانِ کوی یاریم
خانهخرابش، پیرهن لازم ندارد
روزِ گرفتاری، اگر صدتن بیایند-
#نوکر_به_غیراز_پنجتن_لازم_ندارد
این شاه، با شاهانِ دیگر فرق دارد
بخشیدنش، زانو زدن لازم ندارد
هرچند لبتشنه، ولی معنای آب است
یکقطره آب، از اهرمن لازم ندارد
پوشانده تیر و نیزه سر تا پای او را
این جسمِ صدپاره، کفن لازم ندارد
اهلِ ستم، یک لحظه هم با خود نگفتند
اینقدر نیزه، یک بدن، لازم ندارد
https://eitaa.com/emame3vom/25230
.
.
🌺
#روز_مباهله
#پنج_تن
#علی_اکبر_لطیفیان
آفریدند آفرینش را برای پنج تن
پس همه هستند خلق ماجرای پنج تن
مثل جبرائیل تا عرش بالا میروم
آن زمان هایی که می افتم به پای پنج تن
نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد
بچههای ما فدای بچههای پنج تن
استجابت در قسم دادن به نام فاطمه است
پس بدون او نمیگیرد دعای پنج تن
فاطمه در عین وحدت گاه، کِثرَت میشود
میرسد از جانب یک تن صدای پنج تن
یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت
لاجرم تکثیر شد در جای جای پنج تن
هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه
هم رضای فاطمه یعنی رضای پنج تن
ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم
یا غلام پنج تن یا که گدای پنج تن
⏹.
.
#روضه_پنج_تن
#گریز_حدیث_کسا
یه روز آقا رسول الله ... وارد منزل فاطمه زهرا شدن ... امام حسن و امام حسین علیهما السلام ... دویدن جلوی جدّشون ... خودشون رو به بغل رسول الله انداختن ... جدشون محبت شون کرد ...
گفتن: پدر جان ... اجازه بدین زورآزمایی کنیم ... ببینیم کی برنده میشه ... حضرت به خاطر اینکه نکنه آسیب ببینن ... اجازه ی روز آزمایی به اون دو عزیز رو ندادن ...
فرمود برین ... خط بنویسین ... ببینم خط کی زیباتره ...
رفتنن ... خط نوشتن ... آوردن ... آقا رسول الله ... نگاه کرد به خط ها ... امّا هر چه کرد نتونست دل یکی از این دو تا رو بشکنه ...
فرمود: برین پیش باباتون علی ... اومدن
پیش باباشون علی ...
امیر المومنین ... هر چی نگاه به این خط ها کرد ... دلش راضی نشد از این دو تا یکی رو انتخاب کنه ... لذا فرمود: این کار من نیست ... برین ازمادرتون سوال کنین ...
اومدن پیش مادر ...
مادر نگاهی به این نوشته ها کرد ... یه نگاه به چشمان مظلوم و صورت معصوم حسن کرد ...
یه نگاهی هم به چشمان حسین مظلوم کرد ... یه نگاه به آسمون کرد ...
فرمود: خدا ... خیلی سخته ... این دو خط خیلی زیبا هستن ... کمکم کن خدا ... یه چیزی به ذهنش رسید ...
فرمود: عزیزایِ دلم ... این گردنبند یاقوت من هفت تا دونه داره ... اون رو به سر شما میریزم ...
هر کدوم تعداد بیشتری یاقوت دستش
بود ... اون برنده است ...
تا یاقوت ها رو به سر این دو عزیز ریخت ... نگاه کرد ... دید سه تا حسن برداشته ... سه تا حسین ...
یکی از یاقوت ها مونده وسط ...
قربون ناله تون برم ...
آی جانم ... میدونی میخوام چی بگم ها ...
آه خدا ...
دل زهرا به شور افتاد ...
خدا کدوم یکی از اینها این رو بر میداره ... هر دو به طرف یاقوت دست بردن ...
پروردگار فرمود: جبرئیل عجله کن ...
زود یاقوت رو به دو نیمه کن .ها ... فهمیدی ها ... خود خدا هم نخواست بین این دو عزیز یکی بر گزیده بشه ...
مجلسی که به نام پنج تن مزیّن بشه ...
محل ّ نزول رحمت ِ پروردگاره ...
#پنج_تن
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸🌹🌷#صلواتی🌷🌹🌸
خوشبو بنما دهان خود با صلوات
ولله نجات داده ما را صلوات
تا جان به تنت هست بگو پیوسته
بر احمد و مرتضی و زهرا صلوات
تقدیم به #پنج_تن
با تمسک بر خدای پنج تن
میکنم مدح و ثنای پنج تن
در دلم باشد ولا و مهرشان
در سرم دارم هوای پنج تن
نوکری یک جزء از ذات من است
آمدم دنیا برای پنج تن
پاشدم من راست قامت تر شدم
هرچه افتادم به پای پنج تن
ثروت عالم برابر هست با
یک سر سوزن ولای پنج تن
مینماید رزق ما را بیشتر
حضرت حق با دعای پنج تن
پادشاهی را چه میخواهد،ببین
عالمی دارد گدای پنج تن
میشود تطهیر روحم هر شبی
در میان روضه های پنج تن
بسکه در هیات به سینه می زنم
سینه ام شد کربلای پنج تن
چشمهایم روضه خوانی میکند
از تمام ماجرای پنج تن
با دعاهایی که مادر میکند
میشوم آخر فدای پنج تن
قابض الارواح جانم را بگیر
جان زینب در عزای پنج تن
شک ندارم زائر شش گوشه ام
دعوتم افتاد پای پنج تن
➖➖➖➖➖➖➖
#میلاد_یعقوبی_اراک
#حسنا_اشعار_میلاد_یعقوبی
👇
🔷 #پنج_تن 🔷
اشک ما وقف عزای پنج تن
بچه های ما فدای پنج تن
رونقی این سفره هامان دارد از
برکت و لطف و عطای پنج تن
بالهای ما، خدا هم شاهد است
پر نزد غیر از هوای پنج تن
رفت و آمدهای ما در روضه ها
هست مرهون دعای پنج تن
نسل ما یا نوکرند، یا عاشقند
ایل ما اصلا گدای پنج تن
ما مریض معصیت هستیم، پس
آمدیم دارالشفای پنج تن
با دعای فاطمه قد می کشیم
روز و شب تحت لوای پنج تن
سینه ی ما گنج علم اهل بیت
دیده ی ما خاک پای پنج تن
هیئتی که فاطمه دارد نظر
می شود غار حرای پنج تن
مادرم در روضه ها فریاد زد
زندگیِ ما برای پنج تن
می رسد هر روز رزق ما از آن
عطر ناب ربنای پنج تن
پای میزان عمل که می شود
خوش به حال آشنای پنج تن
با دمِ مظلوم بر پا می شود
کربلا در روضه های پنج تن
می شود شبهای جمعه، کربلا
غرق آه و نینوای پنج تن
چشم من دارد خجالت می کشد
اشک می خواهم خدای پنج تن
با نوای (یابُنَیَّ) می شود
نینوا در کربلای پنج تن
روضه خوان می گفت زینب پیر شد
در کنار ماجرای پنج تن
آه، از گودال دارد می رسد
گریه های، های هایِ پنج تن
این صدای وای وایِ زینب است
یا صدایِ وای وایِ پنج تن
کاش عاشورا بمیرم از غمِ
زخم های ناخدای پنج تن
📚 #پنج_تن
#پنج_تن
#روضه ورود به کربلا
اول ماه سپردم گره ها را به حسین
نفس سینه زن کرب و بلا را به حسین
دستم از گریۀ ماه رمضان کوتاه است
برسانید من بی سر و پا را به حسین
*مثل فردا میاد ، کاش مارو هم قربونی میکردن*
جورعشاق کشیدن هنر معشوق است
درد دادند به ماها، دوا را به حسین
پنج تن موقع حاجات دوعالم فوراً
میکشانند سرانجام دعا را به حسین
*سلمان میگه اومدم گوشه کوچه،ديدم حسين نشسته، طفله، گریه میکنه، فرمود: جدم فرموده: "هرکس برای حسینم گریه کند این مزایا رو داره" من دارم برای بلایای خودم گریه میکنم*
آدم از خیر بهشتی که در آن بود گذشت
خوش به حالش که قسم داد خدا را به حسین
*دویست سال گریه کرد، جبرئیل اومد، آدم! بعد از گریه دویست سال، حالا بگو: "یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین" دلش لرزید ،اشکش جاری شد ،گفت: اين چهارتا اسم یه طرف، آخرين اسم كيه؟گفت: این پسرپیغمبرآخرالزمانِ، میان دونهر آب ،سرش را تشنه ازقفا میبرند، گریه ای كه کردی، برابری کرد با دویست سال، چون برای حسینِ*
من گدای کهفش شده ام میدانم
میرساند سگ این خانه گدا را به حسین
حقم است ازهمه جا رانده شوم غیرحرم
قسم من فقط این است شما را به حسین
سفره را فاطمه انداخته مطمئناً
می سپارد محرم دل ما را به حسین
مادر آب بخوان نوحه کمی پیش فرات
که شهادت بدهد آب گوارا به حسین
*فردا صبح میرسند کربلا، یکی صدازد :چقدر درخت، ابی عبدالله فرمود دقت کن، دیدند اینها درخت نیست، نیزه هاست كه بالا رفته.
نامه رسيده به حُر كه حسین را بدترین جا بیار ،آقا فرمودند: بذار برم کشور دیگر، گفت: دستور دارم .
اما وقتي پشيمون شد،وقتی پوتین به گردن انداخت، زینب قاصد فرستاد برو به حر بگو: بی بی به تو خوش آمد میگه ."حتما به ما هم امشب خوش امد میگه" وارد کربلا شدند، فرمود: اینجا کجاست؟ یکی گفت: غاضریه. چند تا نام بردند ابی عبدالله فرمود نام دیگری نداره؟ پیری آمد گفت: نام دیگری هست عرض کرد قدیمیا میگفتن کرب وبلا آقا فرمود: "اعوذ بک من الکرب والبلا" فرمود عباس جان خیمه ها را بزن وقتی مخدرات خواستند پیاده شوند دور ناقه را همه بنی هاشم گرفتند، قاسم عنان گرفت، علی اکبر زانو زد، اباالفضل مثل کوه، ابی عبدالله دست دراز کرد، بی بی زینب سلام الله عليها با احترام پیاده شد، بنی اسد میگه هیچ کدام از بانوان را ندیدیم ،خیمه را زدند، یک وقت هم صدا زدند: بیا زینب افتاده، ابی عبدالله دید خواهر داره زار میزنه سرش را بغل گرفت، تورا چه می شود؟ صدا زد اینجا کجاست؟ ازلحظه ای که وارد شدم دیدم ریگهای بیابان دارند به تو سلام میدهند، بوی خون رو حس می کنم.*
گرچه این خاک پناه همه پیغمبرهاست
روضه هایش سبب خم شدن مادرهاست
خواهرش زد به سرش گفت کجا آمده ایم
خار این سوست گودال در آن سوترهاست
ظهر امروز اذان گفتن علی را دیدم
ظهر یک روزسرت رو ی تن اکبرهاست
ساربان دید عقیق یمنت را امروز
بعد از این غصه من بردن انگشترهاست
خوش به حال من و کلثوم که با عباسیم
عصر یک روز سنان همسفر خواهرهاست
باز امروز من و بافتن گیسوهاست
حیف که قسمتشان آتش و خاکسترهاست
چقدر دختر نوپاست خدا رحم کند
بعد از این چنگ حرامی به سر دخترهاست
بنشین تا که از امروز گلویت بوسم
وای از روز دهم نوبت این حنجرهاست
چه بلایی به سر حنجر تان می آید
تقصیر من و کندی این خنجرهاست
دل من غرق امید است اگر باشی تو
معجرم نیز سفید است اگرباشی تو
#ورودیه
.
.
#پنج_تن
وام گرفته از غزل استاد لطیفیان
اشک ما وقف عزای پنج تن
بچه های ما فدای پنج تن
رونقی این سفره هامان دارد از
برکت و لطف و عطای پنج تن
بالهای ما, خدا هم شاهد است
پر نزد غیر از هوای پنج تن
رفت و آمدهای ما در روضه ها
هست مرهون دعای پنج تن
نسل ما یا نوکرن, یا عاشقند
ایل ما اصلا گدای پنج تن
ما مریض معصیت هستیم, پس
آمدیم دارالشفای پنج تن
با دعای فاطمه قد می کشیم
روز و شب تحت لوای پنج تن
سینه ی ما گنج علم اهل بیت
دیده ی ما خاک پای پنج تن
هیئتی که فاطمه دارد نظر
می شود غار حرای پنج تن
مادرم در روضه ها فریاد زد
زندگیِ ما برای پنج تن
می رسد هر روز رزق ما از آن
عطر ناب ربنای پنج تن
پای میزان عمل که می شود
خوش به حال آشنای پنج تن
با دمِ مظلوم بر پا می شود
کربلا در روضه های پنج تن
می شود شبهای جمعه, کربلا
غرق آه و نینوای پنج تن
چشم من دارد خجالت می کشد
اشک می خواهم خدای پنج تن
با نوای (یابُنَیَّ) می شود
نینوا در کربلای پنج تن
روضه خوان می گفت زینب پیر شد
در کنار ماجرای پنج تن
آه, از گودال دارد می رسد
گریه های, های هایِ پنج تن
این صدای وای وایِ زینب است
یا صدایِ وای وایِ پنج تن
کاش عاشورا بمیرم از غمِ
زخم های ناخدای پنج تن
رضاباقریان
.
روضه ی پنج تن التماس دعا.
بریم در خونه پنج تن عرض ادب کنیم متوسل میشوم درخونه ی پنج تن برای ظهور فرج اقا امام زمان شفای همه ی مریضان هدایت وخوش بختیی همه ی جوونا حاجات قلبیی همه موء منین حا جات بانی مجلس قربه الله. السلا م علیک یارسول الله ااسلام علیک یا خیر خلق الله سلام بر حبیب خدا وطبیب دل فاطمه زهرااقارسول الله در بستر بیماری روز های اخر عمرش بودفاطمه زهرا کنار بستر بابا. رسول الله اهسته با دخترش سخن می فرموددخترم زهراجان بعدازمن تومظلوم واقع خواهی شد فاطمه زهرااشک میریخت فرمود دخترم سرخودراخم کن میخوام مطلبی را بتو بگویم فاطمه زهرا خم شد حضرت لب مبارک خودرادرگوش زهرانهاد فرمود زهراجان من امروز از این دنیا میروم فاطمه زهرا بسیار ناراحت شدگریه میکرد حضرت فرمود فاطه جان ناراحت نباش. اول کسیکه بمن ملحق میشه شما هستی اینجابود فاطمه زهرا خوشحال شد اقارسول الله نگاه میکردبه صورت فاطمه بیاد ان روزی می افتاد که تو کوچه های بنی هاشم سیلی به صورت فاطمه میزنن گریه میکرد نگاه به پهلوی فاطمه میکرد. بیاد انروزیکه فاطمه را لای درودیوار خانه دربه پهلویش میزنن گریه میکرداما بمیرم براش اخه هیچ پدری نمی تونه اشک چشم دخترش رو ببینه چشاش افتاد اشک چشاش فرمود زهراجان چراگریه میکنی نمی تونم اشک چشات و ببینم.فرمود. دخترم مکن گریه دور بستر بابا. نور دیده ام زهرا غم رسیده ام زهرا. یافاطمه یازهرا یا فاطمه یازهرا. بنشین دمی کنارم ای دختر حزینم. تا خوب وقت رفتن روی تورا ببینم. یا فاطمه یازهرا. یا فاطمه یازهرا. تودل شکسته هستی من بغض درگلویم. من ازرخ کبودت. توازفراق رویم. یافاطمه یازهرا. یافا طمه یازهرا. باکی بگویم ای گل ازظلم این زمانه. گل طاقتی نداره. درزیر تازیانه. یافا طمه یازهرا. یافاطمه یازهرا. ناله مزن کزین غم. چون موج در خروشم. ازپشت در صدایت. فردارسد بگوشم. یافاطمه یازهرا. یافا طمه یازهرا. خدایا به نالهای فاطمه واشک چشمانش کنار بستر بابا قسمت میدهم هرچه ذودتر ظهور فرج مهدی فاطمه رو عنایت بفرما مریضان اسلام شفا عنایت بفرما ثوابی ازاین مجلس شادی روح اموات بای شهدای گمنام شهدای مدافعین حرم امام راحل دوفرزندانش عایدوواصل بفرما. نام مارا در دفتر عزاداران ثبت وضبط بفرما. التماس دعا زهرا سادات حسینی
#پنج_تن
.
#روضه_پنج_تن_آل_عبا
#دفتری
🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت محمد س
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع
🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3
⏪نبی در بسترو زهرا کنارش
عزیز قلب او شد بی قرارش
بگوید دخترم کمتر نوا کُن
برای رفتن بابا دعا کن
✅نمیدونم مدینه رفتی یانه
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه،
دل بده با هم بریم مدینه،
بیاد اون پیغمبری که پیغمبر که تو بستر بود،
الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه،
آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،
🔆بابای خوب و مهربون
🔆 حرفامو از نگام بخون
🔆من التماست می کنم
🔆یه شب دیگه پیشم بمون
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد،
ناله میزد،
بابا بابا میگفت،
امیرالمومنینم ایستاده،
یه مرتبه صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا،
صدای ناله فاطمه بلند شد،
فاطمه جان بابا دارین به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا،
وقتی بی بی جلو آومد،
صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا،
💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود،
اومدن دستههای هیزم آوردند،
در خانه زهرا شو آتش زدن،
فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن،
بین در و دیوار ناله زد،
یا ابتا یا رسول الله
بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا
پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا
همون سینه ای که تو می بوسیدی،
اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن،
میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا،
💠 چه کردند با دختر پیغمبر،
صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن،
امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده
✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
⬅️بدن زهرا رو غسل داد،
بدن زهرا رو کفن کرد،
یه مرتبه نگاه کرد بچههای فاطمه دارن پر و بال میزنند،
مادر داری یا نه،
اگه مادر نداری امروز ناله بزن،
انیس یه دختر مادره،
مونس یه دختر مادره،
میگه تا گفتم بچهها بیایید،
یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد،
دستای زهرا از کفن بیرون اومد،
گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ،
گاهی حسینو بغل میگیره،
گاهی زینبین رو بغل میگیره،
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان،
بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن،
دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند،
حق بچه یتیمه،
اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید
🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا
آی جوون دارا
آی مریض دارا
آی حسینیا
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا،
میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود،
کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن،
ای غریب حسین مظلوم حسین ع
بی سرو سامان توأم یا حسین
دست به دامان توأم یا حسین
برسر نی زلف رها کرده ای
با جگر شیعه چها کرده ای
زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین
کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین
و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
🍁شادی روح امام راحل و دوفرزند امام، شهدای جنگ تحمیلی، شهدای مدافع حرم(صلوات)🍁
#پنج_تن
.
.
#امام_حسین
#ذکر_اشک
#شب_زیارتی_امام_حسین
آقا! تو را «آقا» ،مرا «نوکر» نوشتند
یعنی تو را اوّل، مرا آخر نوشتند
روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت
شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند
روزی که نام «بهتران» را می نوشتند
نام تو را از هر کسی بهتر نوشتند
آری تو را حتی میان #پنج_تن هم
در روز خلقت گریه آورتر نوشتند
این قسمت ما بوده که سردار باشیم
امّا تو را در کربلا بی سر نوشتند
این اشکِ دیده ... نه ... چراغ برزخ ماست
از برکت تو اشک را گوهر نوشتند
ترسی ندارم از قیامت چون شنیدم
نام تو را هم شافع محشر نوشتند
✋ السلام علیک یا اباعبدالله
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج
.
.
#زمینه
#پنج_تن
#میثم_مطیعی
سلام ای خاتم پیغمبران
سلام خیرالانام جان جهان
سلام نور زمین روح زمان
جنگیدی با دست خالی، برا اسلام، میون کفّار
با اینکه دیدی از دشمن، همیشه غم، همیشه آزار
واسه دردای این مردم ، تو بودی یار، تو بودی غمخوار
تازه وقت آغاز توست
این نهضت هم، اعجاز توست
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
علی آقاجانم اول مظلوم
علی با یاد تو دل شد آروم
علی، شاه عالم از حق محروم
هر جا که حرف غیرت بود، تو هم بودی، میون میدون
واسه اسلام پیغمبر، چقدر ساده، گذشتی از جون
هرکس که توو راهت باشه، توی فتنه، نمیشه حیرون
حیدر یعنی اوج غربت
حیدر یعنی کوه غیرت
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
سلام تنهاترین مادر زهرا
سلام ای بانوی حیدر زهرا
سلام ای شافع محشر زهرا
پای عشق حیدر موندی، توی آتیش، توو آتیش غم
ای محجوبِ هر دو عالم، ندید اما، تو رو نامحرم
واسه حق از جونش نگذشت، شبیه تو، کسی توو عالم
دلهای ما، دریایی شد
چون حاج قاسم، زهرایی شد
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
حسن، ای صلح تو جنگی پنهان
حسن ای روح دین جان قرآن
حسن توو دستاته حکم طوفان
تو کاری کردی که حتی، سکوت تو، جهادت باشه
این عالَم مدیون لطف و کراماتِ زیادت باشه
شیعه توو روضهی زهرا قسم خورده به یادت باشه
تو طوفانی، تو غوغایی
تو فریاد عاشورایی
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
حسین زیبایی دنیای ما
حسین ای محبوب دلهای ما
حسین آقای ما مولای ما
توو راه عشق تو باید، سر و جون داد، بدون تردید
تو ثابت کردی که میشه، تک و تنها، با دشمن جنگید
بین تیغ و نیزه میشه، میون خون خداوندو دید
یا ثارالله و ابن ثاره
این دل خیلی دوسِت داره
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
شاعر: رضا یزدانی✍
.
.
شعر برای شروع #حدیث_کساء
✨مرا شفاعت این پنج تن بسنده بود
🍃که روز محشر به این پنج تن رهانم تن
✨بهین خلق و برادرش و دخترو دو پسر
🍃محمد و علی و فاطمه و حسین و حسن
✨ایا کسی که شدی معتصم به آل رسول
🍃زهی سعادت تو لاتخف ولا تحزن
التماس دعا
معمولا حدیث کسا و ترجمه بکارمیبرند
ﻋﺎﻟﻢ ﮐﻮﻥ ﻭ ﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺒﺮﯾﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﮐﺮﺩ ﺧﻠﻘﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺁﺏ ﻭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﺁﺗﺶ ﻋﺮﺵ ﻭ
ﻓﺮﺵ ﻭ ﻣﻤﮑﻨﺎﺕ
ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﻭﻻﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺣﯿﺪﺭ ﻣﮑﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ
ﮐﺴﺎ
ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﯾﻘﻪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺷﺪ ﭼﻮ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﮐﺴﺎ ﺳﺮ ﺣﻠﻘﻪ
ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﺸﻖ
ﺧﺎﻣﺲ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﮔﻠﮕﻮﻥ ﻗﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺁﻧﺪﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺫﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ
ﻣﺼﻄﻔﯽ
ﮔﺸﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﯿﻞ ﻣﻠﮏ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﺎﯼ ﺣﯽ
ﮐﺮﯾﻢ
ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﻭﺣﯽ ﺁﻣﺪ ﺁﻧﺰﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ
ﻣﻦ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﻋﺎﻟﻢ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﮐﺴﯿﺘﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺞ ﺗﻦﺍﯼ ﻣﺎﻟﮏ ﺭﻭﺯ
ﺷﻤﺎﺭ
ﺷﺪ ﻧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﻄﻔﺎﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﯽ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭ
ﻣﺮﺗﻀﯽ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻮﺭ ﭼﺸﻤﺶ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ
ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺧﺴﺮﻭ ﮐﺮﺏ ﻭﺑﻼ ﯾﻌﻨﯽ
ﺣﺴﯿﻦ
ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻥ ﻟﻮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺣﻖ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﻋﻠﯽ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ،
ﺍﻭﻻﺩﺷﺎﻥ
ﺣﺎﺟﺖ ﺑﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﯾﮏ ﻣﮑﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﮐﺴﺎ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻣﯿﺎﻥ
ﻗﺘﻠﮕﺎﻩ
ﮐﺮﺑﻼ ﮔﺮﺩﯾﺪﺷﺎﻥ ﻣﺎﺗﻢ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﮔﻔﺖ ﺯﻫﺮﺍﺍﯼ ﻏﺮﯾﺐﺍﯼ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﺎﺩﺭ
ﺣﺴﯿﻦ
ﮔﺸﺘﻪﺍﯼ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﭼﺮﺍﺍﯼ ﺑﺎ ﻭﻓﺎﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
#حدیث_کسا #کسا
#پنج_تن
.
#شعر برای شروع حدیث_کساء
#مرا شفاعت این پنج تن بسنده بود
#که روز محشر به این پنج تن رهانم تن
#بهین خلق و برادرش و دخترو دو پسر
#محمد و علی و فاطمه و حسین و حسن
#ایا کسی که شدی معتصم به آل رسول
#زهی سعادت تو لاتخف ولا تحزن
#التماس دعا
معمولا حدیث کسا و ترجمه بکارمیبرند
ﻋﺎﻟﻢ ﮐﻮﻥ ﻭ ﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺒﺮﯾﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﮐﺮﺩ ﺧﻠﻘﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺁﺏ ﻭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﺁﺗﺶ ﻋﺮﺵ ﻭ
ﻓﺮﺵ ﻭ ﻣﻤﮑﻨﺎﺕ
ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﻭﻻﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺣﯿﺪﺭ ﻣﮑﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ
ﮐﺴﺎ
ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﯾﻘﻪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺷﺪ ﭼﻮ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﮐﺴﺎ ﺳﺮ ﺣﻠﻘﻪ
ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﺸﻖ
ﺧﺎﻣﺲ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﮔﻠﮕﻮﻥ ﻗﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺁﻧﺪﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺫﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ
ﻣﺼﻄﻔﯽ
ﮔﺸﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﯿﻞ ﻣﻠﮏ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﺎﯼ ﺣﯽ
ﮐﺮﯾﻢ
ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﻭﺣﯽ ﺁﻣﺪ ﺁﻧﺰﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ
ﻣﻦ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﻋﺎﻟﻢ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﮐﺴﯿﺘﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺞ ﺗﻦﺍﯼ ﻣﺎﻟﮏ ﺭﻭﺯ
ﺷﻤﺎﺭ
ﺷﺪ ﻧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﻄﻔﺎﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﯽ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭ
ﻣﺮﺗﻀﯽ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻮﺭ ﭼﺸﻤﺶ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ
ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺧﺴﺮﻭ ﮐﺮﺏ ﻭﺑﻼ ﯾﻌﻨﯽ
ﺣﺴﯿﻦ
ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻥ ﻟﻮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺣﻖ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﻋﻠﯽ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ،
ﺍﻭﻻﺩﺷﺎﻥ
ﺣﺎﺟﺖ ﺑﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﯾﮏ ﻣﮑﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﮐﺴﺎ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻣﯿﺎﻥ
ﻗﺘﻠﮕﺎﻩ
ﮐﺮﺑﻼ ﮔﺮﺩﯾﺪﺷﺎﻥ ﻣﺎﺗﻢ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﮔﻔﺖ ﺯﻫﺮﺍﺍﯼ ﻏﺮﯾﺐﺍﯼ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﺎﺩﺭ
ﺣﺴﯿﻦ
ﮔﺸﺘﻪﺍﯼ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﭼﺮﺍﺍﯼ ﺑﺎ ﻭﻓﺎﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
#حدیث_کساء
#پنج_تن
🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
ماه مهمانی خدا آمد
ابروی یار در سما آمد
تا که راهم دهند بنشینم
سوز و آهم دهند بنشینم
قَدر و یس و نور میخوانم
از شراب طهور میخوانم
گریههای زیاد میخواهم
های های زیاد میخواهم
اشک من گاه اشک توبه شود
اشک من گاه اشک روضه شود
بنده اینجا بیاید آزاد است
هر که ویران بیاید آباد است
در پناهِ حسین میبخشند
با نگاهِ حسین میبخشند
شمع و پروانهی دل است حسین
در نهانخانهی دل است حسین
در توانِ غریب نایی نیست
حاجتی غیر آشنایی نیست
از حضورت نیامده گفتیم
محنتی بدتر از جدایی نیست
چشم و دل سیرها خبر دارند
بهتر از ساحت تو جایی نیست
پیش لطف کسی به غیر از تو
دست من کاسهی گدایی نیست
در حضور تو ای اجابت محض
مسئلتکردن ابتدایی نیست
ابتدا گر کنی به جود و کرم
میرسد دائم، انتهایی نیست
پَر شکستم که پیش تو باشم
این کبوتر دلش هوایی نیست
دائماً بُردهایم در بندت
لذتی را که در رهایی نیست
حسرت بی حساب خواهد خورد
هر که را مُهر کربلایی نیست
خاکِ راهِ توأم، به سر غیر از
جای پای تو ردِّ پایی نیست
داد و فریاد میکنم اینجا
گریه بر بوریا ریایی نیست
**
بی کفن مانده بود در گودال
از وطن مانده بود در گودال
ظاهرا یک نفر ولی در اصل
#پنج_تن مانده بود در گودال
آتش خیمهها که جای خودش
سوختن مانده بود در گودال
از گلوی بریده گفت بیا
از سخن مانده بود در گودال
مادرش قد خمیده مویهکُنان
با حسن مانده بود در گودال
از حسینِ مدینه تنها یک
پیرهن مانده بود در گودال
گفت زینب: زمان رفتن خود
جان من مانده بود در گودال
✍ #محمدعلی_بقایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
افتخار دین و آیین را اگر میشد سرود
شعر اول از خدیجه لب به گفتن میگشود
ای که بر شأن بلندت کوهها زانو زدند
وی که بر خاک قدمهایت فلک دارد سجود
تو که هستی؟ که شدی همراه ختم الانبیا
در نزول وحی یا در جادهی قوس صعود
حق تعالی گر که احمد را ستایش کرده است
تو که هستی؟ که مقامت را محمد میستود
از مقامات تو بس که مادر زهرا شدی
غیر تو بانو کسی شایستهی کوثر نبود
اولین فردی که هرچه داشته بخشیده است
جود تو شد مبدأ تاریخی هجری جود
هر شب از چادرنمازت رنگ و بوی نور داشت
هر سحر با دیدن تو بخت خود را میگشود
آبرو جبریل از آب وضویت میگرفت
در پی این بحر میشد هر چه اقیانوس رود
**
با چنین شأن و مقامی در زمان احتضار
غیر زهرای سه ساله کس به بالینت نبود
بی کفن بودی عبای همسرت را خواستی
آهِ پیغمبر زدل برخاست تا رب ودود
ناگهان از سوی حق بر دستهای جبرئیل
پنج پیراهن برای #پنج_تن آمد فرود
پنجمین پیراهنِ این پنج تن شد قسمتت
بر تو سهمش را حسین از عرشِ حق هدیه نمود
فاطمه که دید میماند حسینش بی کفن
بافت پیراهن برای یوسفش یاس کبود
بافت تا عریان نماند بین صحرای بلا
بافتش با اشکِ تار و بافتش با آهِ پود
از حریر کهنهای آن پیرهن را بافت تا
وقت غارت در نیاید از تنش اما چه سود
وقتِ غارت گشت، یک لشگر به آن گودال ریخت
یک نفر با خود زره را برد و یک نامرد خُود
بر سر پیراهن کهنه نزاعی در گرفت
میکشیدند از تنش از هر طرف قوم جُهود
پاره پاره گشت و آمد از تنش آخر برون
ماند عریان یوسف و آن جامه را گرگی ربود
نیمهی شب ماند یک انگشتر و یک ساربان
ختم شد غارت به خاتم... خنجری آمد فرود...
✍ #موسی_علیمرادی
@navaye_asheghaan
.
#مباهله #اصحاب_کساء
محمد آمد و نورٌ علی نور است همراهش
علی یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش
حسن محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش را
قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش
خدا دلدادۂ این #پنج_تن بود و سفارش کرد
که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش
مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند
پیمبر بود و خانوادۂ از غیب آگاهش
هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس
ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش
علی بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست
که عیسی میرسد بیتاب و سرگردان به درگاهش
خدا داده به زهرا آنچنان اعجاز که والله
به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش
پسرهای علی هم که اگر نفرین کنند ای وای...
زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش
مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود
امان از ذوالفقارِ مرتضی و خشم گهگاهش!
🔸شاعر: #مرضیه_عاطفی ✍
................................
#غزل
محمّد، با خودش آورد، محبوبش، حبیبش را
حسن، آن باغ حُسنش را، حسین و عطر سیبش را
زنی از راه میآید، که دارد آرزو مریم،
به رویش وا کند، یک لحظه چشمان نجیبش را
رسید از راه، روحالله و سرّالله و سیفالله
شنید از آسمان، عیسیابنمریم هم، نهیبش را
نگاهی میکند یعسوب و میترسند ترسایان
چه کس، اینگونه بیرون کرده از میدان، رقیبش را؟
بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید:
چه خواهد شد اگر حیدر، کِشد تیغ مهیبش را
«پدر» با ما، «پسر» با ما، دَمِ «روحُالقدس» با ماست
بگو در پای حیدر، افکنَد ترسا، صلیبش را
#قاسم_صرافان✍
#روز_مباهله
.___________________________
💚💚💚💚💚
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#پنج_تن؛ #روز_مباهله
در افقی ماورای عرش معلی
آینه دارد خدا، "دَنیٰ فَتَدَلّیٰ"
طعم وجود از که یافت سفرهی خلقت؟
از نمک چهرهی محمد طاها
خلق شدند آفتاب و ماه و ستاره
صبح ازل با مداد رنگی مولا
صبح ازل سرنوشت خلق نیفتاد
از قلم ریز بین مُصحف زهرا
خشت نخست کرم به نام حسن شد
تا نرود کج عمارتش به ثریا
اول یاقوت سرخ پیش قدم شد
تا بشود خاک کربلای معلیٰ
مادرم از کودکی خرید برایم
تا که شوم سر به راه، کفش تولا
آنچه نجاتم دهد ز بارش آتش
چیست به یوم الحساب؟ چتر تبرا
من قلمی هستم از تبار زبرجد
چشم به راه تَراش عترت طوبیٰ
✍ #میلاد_حسنی
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#روز_مباهله #پنج_تن
آفریدند آفرینش را برای پنج تن
پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن
مثل جبرائیل تا عرش بالا میروم
آن زمانهایی که میافتم به پای پنج تن
نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد
بچههای ما فدای بچههای پنج تن
استجابت در قسم دادن به نام فاطمهست
پس بدون او نمیگیرد دعای پنج تن
فاطمه در عین وحدت، گاه کثرَت میشود
میرسد از جانب یک تن صدای پنج تن
یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت
لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن
هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه
هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن
ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم
یا غلام پنج تن، یا که گدای پنج تن
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#روز_مباهله #پنج_تن
آفریدند آفرینش را برای پنج تن
پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن
مثل جبرائیل تا عرش بالا میروم
آن زمانهایی که میافتم به پای پنج تن
نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد
بچههای ما فدای بچههای پنج تن
استجابت در قسم دادن به نام فاطمهست
پس بدون او نمیگیرد دعای پنج تن
فاطمه در عین وحدت، گاه کثرَت میشود
میرسد از جانب یک تن صدای پنج تن
یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت
لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن
هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه
هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن
ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم
یا غلام پنج تن، یا که گدای پنج تن
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
در #روز_مباهله، نثار #پنج_تن #صلوات
بر نور مبین حی سرمد صلوات
بر جمع کسای آل احمد صلوات
بر دشمنِ پنجتن، دمادم لعنت
بر پنجتنِ آل محمد صلوات
✍ #محمود_ژوليده
https://eitaa.com/navaye_asheghaan
4_5825952472203526878.mp3
911.1K
روضه #پنج_تن آل کسا
حجتالاسلام حسین انصاریان
پنج تن
(لولاك لما خلقت الافلاك)
#مدح
#مباهله
#پنج_تن
(پنج تن آل عبا)
جملهی «لولاك» شد نازل برای پنج تن
در بیان اعتبار جانفزای پنج تن
از کرامات ولا ، قاصر بوَد لوح و قلم
تا دهد شرح یک از بی انتهای پنج تن
کی همای عقل ما ره میبَرد سوی خیال
تا که گردد در حقیقت ، آشنای پنج تن؟
آل نجران هم به زانو آمد آن وقتی که دید
اقتدار و هیبت آل عبای پنج تن
شهر علم است احمد و دروازهاش باشد علی
درک کن خود زین عبارت اعتلای پنج تن
از سخا و از جوانمردی همین یک نکته بس
حاتم طایی بوَد حتیْ گدای پنج تن
هرچه میخواهی بخواه از این ذوات بی بدیل
تا ببینی بخشش و جود و عطای پنج تن
با توسل گر کنی جاری به لبها میکند
قفلها را باز ، نام دلربای پنج تن
در تمام مشکلات و معضلات زندگی
با صداقت از تهِ دل زن صدای پنج تن
نه درین دنیا که حتی لحظهٔ جان دادنت
چشم دل وا کن که تا بینی وفای پنج تن
تا جهان، باقی و تا ایزد خدایی میکند
هست برپا هم مرام و هم لوای پنج تن
بارالها دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
کن نصیب ما غلامی در ولای پنج تن
ای خوش آن عمری که در این آستان گردد تمام
ای خوش آن جانی که میگردد فدای پنج تن
گر چه ما عبد گنهکاریم اما از کرم
شامل احوال ما گردان رضای پنج تن
(ساقی) کوثر علی باشد اگرچه روز حشر
شیعیان را مست میسازد صفای پنج تن
سید محمدرضا شمس (ساقی)
نثار #پنج_تن #صلوات
بر نور مبین حی سرمد صلوات
بر جمع کسای آل احمد صلوات
بر دشمنِ پنجتن، دمادم لعنت
بر پنجتنِ آل محمد صلوات
✍ #محمود_ژوليده
@navaye_asheghaan