بسم رب المهدی (عج) #جمعه_های_دلتنگی #زمزمه_با_امام_زمان_عج #شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا ┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄ دل می رود ز دستم یا بن الحسن کجایی؟ می سوزم از فراقت ای داد از این جدایی کی می شــود  ببینم آن روی  دلــرُبایت؟ آقایِ بی قرینـــم ! کـی  می شود بیایی؟ دست از طلب ندارم  ســوی تو رهسپارم با  دسـت خالیِ خود ، من آمــدم ، گدایی هـر بار آمدم  من ، با هر  بهـــانه ، سویت دســت  مرا   گرفتــی ، از  راه  آشنــــایی از درگه تو مـــولا ! جایـــی نمی روم من تا  باز ، از ســرِ لطــف بر ما کــرم  نمـایی دنیای بی حضــورت دنیای تیرگیــهاست ای  منبـــع   زلالِ   آیــات  روشنـــایــی از بس غروب دیدیم، دلتنگ یک طلوعیم از پشت ابرِ غیبـت کی می شـود در آیی؟ آقا عنایتـــی کن ، تا  لحـــظه ای  ببیــنم آن طلعـت رشیــــده ، آن چهــرهٔ خــدایی بنویس ، خود به رویِ تقــویم های عــالَم این جمعــه را  به نامِ  یک جمعــه طلایـی ┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ┄┄┅┅✾┅┅┄

─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بسم رب المهدی» #زمزمه_با_امام_زمان_عج #سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا.... ای گل باغ ســـرمــدی ، آقا ! عطـــر گل محمـــــدی ، آقا ! بهــار اومــد نیــومدی ، آقا ! عزیز زهـــــرا ! چشام به در منتظـره هر روز دلم بهــونه می گیـره هر روز به دام عشقت اسیره هر روز عزیز زهـــــرا ! جمعه ها وقتی ندبه می خونم مثــــل یــه ابــری ، پرِ بــارونم از انتــظار به لب رسیـد جونم کجــایی آقا؟ چه بچه ها جـوون شدن آقا ! جــوونها قـدکمـون شدن آقا ! رفتن و بی نشــون شدن آقا ! تو رو ندیدن بیا به دل ، نَمونه این حسرت تمــوم بشـه تنهــایی و غربت طلــوع کنـــی ز پردهٔ غیبــت ماهِ دل آرا ! جهان به نور تو چراغون شه بیای و دردا همـه درمون شه دنیا به زیر پات گلستون شه ای گل نرگس ! بیـا و دشمنـــاتو رســــوا کن عــدالت علــــی رو بر پـا کن دنیا رو با ظهـــور ، زیبـا کن عزیز زهــــــرا ! بیابیا بیا گل نرگس(۳)ای گل نرگس شعر: رقیه سعیدی(کیمیا) @navaye_asheghaan

─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ #دهه_محرم #زمزمه_با_امام_زمان_عج #شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا   ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دوباره مــاه عــزا ، مــاه ماتـم است آقا شـروع زمــزمـه های محــرّم  است آقا دوباره شور عزای حسین در سرهاست دوباره همهــمه در خلــق عالَم است آقا به اذن فاطمــه رخت عـزا به تن کردیم (عـــزای  اشــــرف اولادِ  آدم  است)آقا ستــون خیمهٔ روضه بپـا شده همــه جا دوباره چـــایی روضــه فراهم است آقا بساط خیمه مهیــا شـد ست شکــر خدا فقط حضـــور شما بیـن ما کم است اقا نیامدید و رسیــد ست کاروان حسیـن دل شکسته زهجرت پر از غم است آقا بیـــا عـزیز دل فاطمــه همیــن جمعــه که گـریه ها ز فراقت دَمادم است آقا خــــدا به دادِ دل داغــدارتــان برســـد که وقت روضهٔ فاش ومجسم است آقا ─‌‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ @navaye_asheghaan

«بسم رب المهدی» #لحظه_های_دلتنگی #زمزمه_با_امام_زمان_عج #سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خدایا خسته ام از این زمستان های خشک و سرد و یا از خش خش پاییز و آه برگ های زرد دلم تنگ است تنگ یک بهار سبز بی پایان بهاری که هــزاران بار پاییـز آرزو می کرد بباران ابر رحمت را بتابان نور طلعت را که شویَد از دل آیینه هرگونه غبار و گَرد نشستن در فراق یار ، دائم سخت و جان فرساست تو می دانی که این هجران به روز ما چه ها آورد بیا مولای آدینه نبودت درد اعظم هست مرا از پا در آورده است در آدینه ها این درد به قدری خسته و چشم انتظارم عصر هر جمعه «دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan

«بسم رب المهدی» #لحظه_های_دلتنگی #زمزمه_با_امام_زمان_عج #سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خدایا خسته ام از این زمستان های خشک و سرد و یا از خش خش پاییز و آه برگ های زرد دلم تنگ است تنگ یک بهار سبز بی پایان بهاری که هــزاران بار پاییـز آرزو می کرد بباران ابر رحمت را بتابان نور طلعت را که شویَد از دل آیینه هرگونه غبار و گَرد نشستن در فراق یار ، دائم سخت و جان فرساست تو می دانی که این هجران به روز ما چه ها آورد بیا مولای آدینه نبودت درد اعظم هست مرا از پا در آورده است در آدینه ها این درد به قدری خسته و چشم انتظارم عصر هر جمعه «دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ @navaye_asheghaan

«بسم رب المهدے» #زمزمه_با_امام_زمان_عج #کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا یا ایُّهَــا العــــزیز ! دلم بی قـرار توست در انتــظار عطـــر خوشی از دیار توست ای مــن فــدای غــربت و تنهـــایی شمـا یابن الحســن بیا که دلم داغـدار توست این روزها که حال زمین و زمان بد است حال خوش تمامی ما در کنـــار توست آقا ببـــخش ، یاور خـــوبی نبـــوده ایم عمرم گذشته ، منتظرت شرمسارتوست کاری برای وقــت ظهـــورت نکــرده ایم با این که چشم منتظران اشکبار توست ای از تبار حیـــدر و زهرا ، ظهـور کن آقا بیا که فاطمه چشـم انتـظار توست 📝رقیه سعیدی(کیمیا) @navaye_asheghaan

❁﷽❁ #زمزمه_با_امام_زمان_عج ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در بـه در کــــوی پــریشـــانی ام خسته از این بی سر و سامانی ام تشنــــهٔ دیــدار تـواَم خــوب من غــرق گنــاهم که نمی خوانی ام ؟ حســــرت دیــدار تــو را می کشند چشـــم دل و دیـــده ی بارانــی ام اصل ضیافت به حضورت خوش است کن قــدمی رنجـــه به مهمــانی ام غرق گنــــاهـــانم و شـــرمنــده ام گمشـــده در ظلـــمت نفســـانی ام بـس که تو را بـی جهــت آزرده ام حقِ مــن است این که بگریانی ام پــاک شود روی سیــاهم به اشـک حـال ، نظــر کــن به پشیــمانی ام از پسِ غیـبت بــه در آی ، العـــجل در پــیِ آن طلــــعت نــورانــی ام وَاْکـــحُل با (نَظـــرَةِ مِنّـــی اِلَیـه) این نظـــــر و دیــدهٔ بــارانـــی ام پیـــر شـــدم در پسِ این جمعه ها منتــــظر جمعــــهٔ پــایــانـــی ام خــاک قدمهای شما "کیمــیا"ست ای به فـــدایت دل تــوفــانی ام ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan

❁﷽❁ #زمزمه_با_امام_زمان_عج ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در بـه در کــــوی پــریشـــانی ام خسته از این بی سر و سامانی ام تشنــــهٔ دیــدار تـواَم خــوب من غــرق گنــاهم که نمی خوانی ام ؟ حســــرت دیــدار تــو را می کشند چشـــم دل و دیـــده ی بارانــی ام اصل ضیافت به حضورت خوش است کن قــدمی رنجـــه به مهمــانی ام غرق گنــــاهـــانم و شـــرمنــده ام گمشـــده در ظلـــمت نفســـانی ام بـس که تو را بـی جهــت آزرده ام حقِ مــن است این که بگریانی ام پــاک شود روی سیــاهم به اشـک حـال ، نظــر کــن به پشیــمانی ام از پسِ غیـبت بــه در آی ، العـــجل در پــیِ آن طلــــعت نــورانــی ام وَاْکـــحُل با (نَظـــرَةِ مِنّـــی اِلَیـه) این نظـــــر و دیــدهٔ بــارانـــی ام پیـــر شـــدم در پسِ این جمعه ها منتــــظر جمعــــهٔ پــایــانـــی ام خــاک قدمهای شما "کیمــیا"ست ای به فـــدایت دل تــوفــانی ام ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan