eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
333 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. « » 🎤کربلایی محمد حسین حدادیان ................................................................ بند اول . ای ، شوق پر زدنِ دل تا معبود اگه بی تو باشم میمیرم زود اگه آفریده شدم مقصود عشقه تو بود قطره قطره اشکام می باره داره غم از چشمام می باره التماس از دستام می باره حرمه تو ، آرزومه بی تو کاره ، دل تمومه دیگه جنت ، رو نمیخوام ، وقتی چشمات رو به رومه ثارالله ثارالله ثارالله سیدی یا ابا عبدالله (4) بند دوم . ای ، شوق باریدنِ اشکای من گرمیِ دستات تو دستای من ذکر طوفانیه لب های من آقای من تلاتم دارم همچون دریا حق اشکای بی بی زهرا اللهم ارزقنا کربلا ذکر خیرت ، روی لبها تویی آرامشِ دلها میدونم سینه زنیمو همیشه دوس داری آقا ثارالله ثارالله ثارالله سیدی یا ابا عبدالله (4) بند سوم . ای ، دریای الطاف و لطف و رحمت دور از تو بودن کفران نعمت انگاری میشینم زیره قبه ت تویه هیئت شب ها با یاده تو بیدارم سر به روی تربت میذارم از دل میخونم دوست دارم تویی لیلای ، دل من ای تپش های دل من یه کبوتر ، تویه صحنت ، پریده جای دل من ثارالله ثارالله ثارالله سیدی یا ابا عبدالله (4) 👇
. کربلایی حسین طاهری والابود مقام تو 🎤🎤 🎤🎤 .................................... والا بود مقام تو یا باقرالعلوم جانم فداى نام تو یا باقرالعلوم اى پنجمین امام که چشم خواص است دائم به لطف عام تو یا باقرالعلوم گیرد ولى عصر به گاه ظهور خویش از دشمن انتقام تو یا باقرالعلوم همچون حسین سرور آزادگان بود آزادگى مرام تو یا باقرالعلوم از انقلاب علمیت اسلام زنده شد نازم بر آن قیام تو یا باقرالعلوم باشد اساس دین نبی حب آل او خود این بود کلام تو یا باقرالعلوم 👇
بند اول_داره میسوزه تنم از زهر.mp3
1.76M
‍ . 🏴 شهادت حضرت علیه السلام 🏴بند اول داره میسوزه تنم از زهر غریبم و بی کس و یارم منم همون جامونده ای که یه عمره گریه شده کارم شما فقط روضه شنیدید من اما روضه هارو دیدم تمومه صحنه های تلخ و دیدم و ای کاش نمیدیدم خنجره روی حنجرو دیدم من می برید از قفا سرو دیدم من زجه زنان یه خواهرو دیدم من اوج مصیبت و یه جا دیدم من آتیشو توی خیمه ها دیدم من سیلی زدن به دخترا دیدم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند دوم یادم نمیره قحط آب و دونه دونه اشک رباب و خودم میدیدم توی چشماش من اونجا اوج اضطراب و یادم نمیره اون دمی که تیر سه شعبه رو رها کرد مِن الاذن اِلی الاذن وای سر از تن علی جدا کرد هلهله ی یه لشکرو دیدم من خونِ گلوی اصغرو دیدم من زیر عبا یه پیکرو دیدم من حسینو پشت خیمه ها دیدم من میخوند برا علی لالا دیدم من قبر کوچیکشو خدا دیدم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند سوم توی چهار سالگی رفتم منم با عمه به اسارت گفتنه از اونروزا سخته مصیبتش بود بی نهایت رد شدم از کوچه و بازار رد شدم از میونه اغیار یادم نرفته خنده هاشون میده هنوزم منو آزار کوفه و شام پر بلا رفتم من مثل رقیه زیر پا رفتم من با عمه تو خرابه ها رفتم من بین یه عده بی حیا رفتم من بزم میِ حرومیا رفتم من محله ی یهودیا رفتم من واویلتا واویلتا واویلا ۱۴۰۱/۰۳/۳۱ ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی ..................................................
. بدنی مانده زیر پا دیدی سری از پیکری جدا دیدی همه عمر گریه میکردی سر طفلی به نیزه ها دیدی از جگر ناله میزدی چونکه خون پاشیده هر کجا دیدی با رقیه چقد زمین خوردی لگد از پای آشنا دیدی سرو رویت پر کبودی بود صدمه در برو بیا دیدی به روی چادر سر زینب ُمردی از بسکه رد پا دیدی لگد و مشت و هو شدن ها را جلوی چشم بر ملا دیدی غارت خیمه بی اباالفضل را همره ضربه بی هوا دیدی خنجر کند غرق خون را در دست آن شمر بی حیا دیدی همه روضه ها و مقتل را همه را یک به یک شما دیدی محمد حبیب زاده✍ .
4_5839272978264621674.mp3
3.36M
‍ . 🏴شعر شهادت امام محمد باقر علیه السلام تنم داره میسوزه دیگه طاقت ندارم کرببلارو دیدم هوای گریه دارم منم همون که رفتم با عمه به اسارت ندیدم اونجا به جز بدگویی و جسارت اونروزا عقده شد برام دلیل گریه شد برام عمریه که میسوزمو فقط غم هدیه شد برام شنیده هارو دیدم و... بار غمی کشیدم و... از کربلا تا شام غم اسارت و چشیدم و... دیگه راحت شدم خدا از اینهمه درد و بلا بهونه بود زهر،منو کشت فکر و خیال کربلا (واویلتا واویلتا) تا وارد شام شدم کودکی بیش نبودم هلهله بود و غوغا آتیش گرفت وجودم دیدم که کوچه هاشون همه چراغونی بود انگاری شهر آماده واسه یه مهمونی بود پیرو جووناشون همه دور ماها حلقه زدن گفتن اینا خارجین از روی بوم سنگ میزدن بردنمون تو کوچه ها محله ی یهودیا دریده چشمای اونا یادم نمیره ای خدا بزم حرامیای پست قلبمو بد جوری شکست دیدم عموم رو نیزه ها یه دفعه اون چشاشو بست (واویلتا واویلتا) 🎤با نوای زیبای حاج غلامحسین مردانی 🎪 ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
4_6041675738745145680.mp3
10.53M
‍ . بند اول عزیز زهرا منم میسوزه جون و تنم ز سوز زهر جفا نفس نفس میزنم تو سینه کوه غمه شکسته بال و پرم چشام به در مونده و منتظره مادرم یاد زهرا کنم زیر لب زمزمه السلام علی اُمِّنا فاطمه یاغریب یاغریب یا امام باقر بند دوم غصه برای منه گریه دوای منه یه عمریه مونسم اشک چشای منه اون همه درد و بلا محاله یادم بره یه لحظه کرببلا محاله یادم ببره جدمو میزدن گوشه‌ی قتلگاه فرقه بالسیوف فرقه بالرماح یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین بند سوم یه شاهِ خونین بدن یه کشته‌ی بی کفن هنوز توی گوشمه العطشِ جدِ من زخمای روی تنش محاله یادم بره غارت پیراهنش محاله یادم بره جدمو میزدن پیش چشمای ما فرقه بالخشب فرقه بالعصا یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین بند چهارم یه عمره تو نوبتم منتظره دعوتم الهی زودتر بشه کرببلا قسمتم نذر عزای توعه اشک چشام یاحسین بازم میشم زائرت با یه سلام یاحسین رو به سمت حرم میگم از دور آقا السلام علی ساکن کربلا یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین 🖋️ ✍ 🎤 🎤
. السلام علیک یا باقر العلوم علیه السلام نور خدا ای شیعه ی ثانی عشرحضرت باقر دین زنده شده از هنر حضرت باقر بخشید به اسلام مبین گرمی ورونق گنجینه ی غرق گهر حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنر حضرت باقر زینت ده توحید پرستان جهان است گلزار گل و بارور حضرت باقر قدسی نفسان حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظر حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند درسجده ی شام وسحر حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به بر حضرت باقر عمری زغم کرب وبلا خون جگر خورد قربان دل وچشم تر حضرت باقر داغ غم زهرا وعلی درهمه ایام آتش زده بر بال وپر حضرت باقر زهر ستم وکینه ی بیداد چه کرده است با جان و دل و با جگر حضرت باقر افسوس که در سوک نشستند ملائک زین داغ گران با پسر حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق «وفایی» تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر ✍ .
. بقعه ی نور بغضی که پنجه زدگلوی اطهرت را عمری گرفته بود راه حنجرت را شب تا سحرگه، در دل محراب طاعت پاشیده بودی اشک های باورت را تو پنجمین خورشید اهل نور هستی نور خدا کرده احاطه ،محورت را خود سوختی بهر نجات اهل ایمان کردی تو خرج خلق، مهر انورت را در بستر بیماری و در هُرمی از تب کردی صدا با اشک حسرت ،مادرت را با خاطرات کربلا و کوفه وشام پُرکرده بودی ،برگ برگ دفترت را یاد علی اکبر و عباس و اصغر آتش فکنده لحظه های آخرت را از کربلا ،جان و دلت می سوخت، ازچه آتش زده زهر ستم بال و پرت را شد بقعه ی نوری دگر،خاک مدینه بُردند زیر خاک، وقتی پیکرت را قلب «وفایی» سوخت هنگامی که بشنید پُرکرده گرد درد وغم ،دور وبرت را ✍ .
. : عمریست که در این دل، من کرب و بلا دارم در سینه ی محزونم، کهفُ الشهدا دارم در دیده پر خونم، صحرای منا دارم من شاهدِ گودال و خود نیز عزادارم هفتاد و دو پیکر را، بی سر به زمین دیدم هجده سرِ بر نیزه، خونین و غمین دیدم اعضای مقطع را من دیده ام از یاران دستانِ جدا هر سو، از پیکر سرداران انگشتر و انگشت و غارت، ز جفاکاران من دیده ام از نزدیک خونبارش و خونباران از یوسفِ زهرا یک، پیراهن خونین را گه بر سرِ نِی دیدم، گه دستِ حرامی ها وای از دلِ مادرها، آه از غمِ خواهرها فریادِ ستم بود و نااَمنیِ دخترها دستورِ فرار آمد، از سَرورِ سَرورها من هیچ نمیگویم، از غارتِ معجرها انواعِ نوازش ها، با کعبِ نِیِ دژخیم یک باره برایم شد، محشر بخدا ترسیم دیدم به دو چشمِ خویش، من غربت زینب را در معبرِ آن گودال، غمهای لبالب را احوالِ اسیران را، سجاد و غم و تب را بر پیکر جدِ خود، جای سمِ مرکب را بودند در آن غوغا، عشاقِ خدا شیدا آهِ اُسرا بود و اشکِ شهدا پیدا دیدم به حرم آنگاه، انواعِ جسارت را در شدتِ ضرب و شتم، آغازِ اسارت را بر حرمتِ ناموسِ حق، اوجِ خسارت را اظهارِ شماتت را، اِعمالِ حقارت را آن چیز که در آن بِین، دلبسته به زهرا بود هشتاد و چهار آهِ پیوسته به زهرا بود در سلسله آل الله، غمهای فراوان دید با گریه ی ما دشمن، بدجور بما خندید از وحشتِ غم گاهی، جسمِ شهدا لرزید از نیزه عمو عباس، بر قافله بس گِریید این است حقوقِ ما؟ بارانِ جفا از بام؟ ناموسِ خدا همراه، با شمرِ لعین تا شام؟ از کوفه بگو اما، از شامِ خزان هرگز از نیزه بگو اما، از زخمِ زبان هرگز از گریه بگو اما، از اشکِ زنان هرگز از غصه بگو اما، از سوزشِ جان هرگز ناموسِ پیمبر را عنوانِ کنیزی چیست؟ هان! عترتِ زهرا را، این زخمه ی هیزی چیست؟ ✍ .
علیه‌السلام 🔹طبیب عالم🔹 ای پنجمین امام که معصوم هفتمی از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی» بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت گلدسته‌ای نداشت حرم، مرقدی نبود صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟ غم‌های عهد کودکی از یاد کی رود آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه... تو طفل روی ناقۀ عریان نشسته‌ای بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشسته‌ای تو طعم تازیانه و سیلی چشیده‌ای بر روی خار، همره طفلان دویده‌ای دیدی تو خیمه‌های به آتش کشیده را داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را .
1_1098397161.mp3
8.47M
🎙 یا مظلوم...(امام باقر۳)٢ غروب و دلتنگی... چشم به خورشید می‌دوزه تو این همه غربت... دلم براتون می‌سوزه نبردی از حرم نصیبی بالاسرِ تو نیست حبیبی تو شهر جدتم غریبی امام باقر ، امام باقر غریبی و یه خادم و یه پرده داری نداری این شبا حتی یه نفر زائری داری نداری تو مدینه یه روضه و یه عزاداری نداری حتی کنار خاکتم شمع مزاری نداری یا مظلوم...(امام باقر۳)٢ -------------------------------- میسوزه قلبم چون... دلم پر از رنج و درده الهی اون روزا... بره دیگه بر نگرده روزی که شمر دلارو خون کرد خون به دل پیر و جوون کرد نیزه‌ای شاهو سرنگون کرد ای‌وای از این غم ، ای‌وای از این غم مگه یادم میره عمو به علقمه رفت نیومد علی اکبر زیر لب با زمزمه رفت نیومد وقتی که شیرخوار وسطِ اون همهمه رفت نیومد نفس ارباب جلو چشم فاطمه رفت نیومد واویلا...(آه و واویلا۳)٢ -------------------------------- چه جور بخونم باز... مصیبت کربلا رو مهمونیِ کاخ و... سرِ تو طشت طلا رو یکی یه چوب خیزرون داشت رو لبشم زخم زبون داشت چشمای ما با گریه خون داشت ای‌وای از این غم ، ای‌وای از این غم همه تماشا اومدن، دور ماها غلغله بود نشد بایستم روی پام، چون کف پام آبله بود عمه رو میزدن ولی بین ماها فاصله بود نشد سپر شم من براش، به گردنم سلسله بود واویلا...(آه و واویلا۳)٢ -------------------------------- علیه السلام عليه السلام
90.7K
باقر آل پیمبر کشته شد در راه داور جسم مسلم در میان کوچه‌ها افتاده بی سر عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت باقر آل نبی در یاری قرآن فدا شد حضرت مسلم سرش لب تشنه از پیکر جدا شد عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت حضرت باقر تنش تشییع شد بر دوش یاران جسم مسلم در میان کوچه‌ها شد سنگباران عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت 🎤 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
👆 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قحطی آب و حال خراب و تلظیِ علیِ اصغرِ رباب و سه روز پیکری به زیر آفتاب و یادم نمیره غربت بزم شراب و دیدم که تنها ، برگشت ذوالجناح وای از قتلگاه۲ جد غریبم ، مونده بی پناه وای از قتلگاه۲ با قد کمون ؛ اومد مادر توی دست ساربون ؛ بود انگشتر ای وای نمی بره ؛ « کهنه خنجر ۳ » جلو چشم مادرش کشتنش یکی داره میکَنه پیراهنش رقیه جون آتیش گرفت دامنش (تشنه لب کرب و بلا یاحسین) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بارون نم نم میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی محرم آماده ی روضه کنید دلارو کم کم علم کنید بازم سیاهیا و پرچم ای که دو عالم ، در عشقت اسیر ای نعم‌‌ الامیر۲ واسه محرم ، اشکامو نگیر  ای نعم‌‌ الامیر۲ با ماه غمت ؛ آرومم کن آقا زیر علمت ؛ آرومم کن ببرم تا حرمت ؛ «آرومم کن ۳» به فدای تو پدر مادرم شاید باشه محرم آخرم این اربعین باز ببرم تا حرم (تشنه لب کرب و بلا یاحسین) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نوکریامو اشک چشامو خراب کردم همه سینه زنیامو بگو چیکار کنم که بشنوی صدامو حق داری انداختی عقب کرببلامو رو برنگردون ، از من یاحسین‌ عفوا‌ یا‌حسین‌۲ شرمندتم من ، قلبا یاحسین‌ عفوا یاحسین‌۲ بی حرف و حدیث ؛ دوست دارم روی قلبم بنویس ؛ دوست دارم هیچکی مثل تو نیس ؛ «دوست دارم ۳» ته رویای منه کربلا علت اشکای منه کربلا خونه ی آقای منه کربلا (تشنه لب کرب و بلا یاحسین) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . @navaye_asheghaan
. بهار زندگی اش را نفس به گریه کشید کسی که روضه ی مکشوفه را به چشمش دید گریست آنکه شنید از حدیث کرب و بلا شکست آنکه به چشمان خویش دید و چشید به چشم دید یلی رفت و اربا اربا شد به تیر و نیزه زمین خورد عاقبت خورشید درون خیمه ی آتش گرفته بود و چقدر به روی خار مغیلان کنار عمه دوید به نیزه دید سر بهترین عالم را و پای عصمت کبری رسیده بزم یزید چگونه می شود از داغ این بلا نشود تمام موی سر کودک سه ساله سپید صبور در غم عظمی کشید قد اما به یاد کرب و بلا قلب او همیشه تپید کسی به یاد ندارد میان مردم شهر کجا و کی ؟پس از آن سیل گریه ها،خندید شکافت قلب علوم و حدیث معرفتش به جان شیعه ی عالم دوباره جان بخشید نداشت طاقت خورشید را زمانه ی ظلم خبر رسید که شد باقر العلوم شهید حرم ندارد و یک روز شیعه خواهد ساخت برای حضرت خورشید بارگاه جدید . @navaye_asheghaan
. باقرِ آلِ رسولم ، تيره گشته ، آسمانم زينِ زهرآلودهء خصم ، زد شرر بر ، جسم و جانم غرقِ تَب مادرم را صدا كردم در دلم بزمِ ماتم به پا كردم يادى از روضهء كربلا كردم من غريبم… - ظاهراً من ، كشتهء اين ، زَهرِ جانسوزِ هشامم باطناً من ، كشتهء آن ، سنگ هاى روى بامم جاى جدّم روى نى به لبْ قرآن جاى بابا روى ناقهء عريان جاى يك كاروان گوشهء ويران من غريبم… - كربلا و كوفه و شام ، همدمم بود ، آه و ناله با دو چشمِ خويش ديدم ، پيرىِ طفلِ سه ساله نيمه شب بختِ او حلقه بر در زد نيمه شب بود كه بابا به او سر زد بر لب خونى اش بوسه زد ، پر زد من غريبم… ✍ .@navaye_asheghaan
. یا سیدی حبیبی یا امام باقر آقا چقدر غریبی یا امام باقر روز عزای تو ، زهرا کند زاری نه گریه کن داری ، نه سینه زن داری یا حضرت باقر ..... مثل رقیه موقع طفلی شدی پیر شد بسته دست کوچکت با غل و زنجیر روزی هزار دفعه ، زخمت نمک میخورد هر کس که جا می ماند ، عمه کتک میخورد یاحضرت باقر ...... بر زین زهر آلوده شد قلب تو پاره یاد تن حسین و اون ده تا سواره دیدی چها با هم ، آن ده لعین کردند جسمش رو یکسان با ، خاک زمین کردند یا حضرت باقر ✍ . @navaye_asheghaan
. خاطره های کربلا یادم نمی ره اون همه غصه و بلا یادم نمی ره سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر ای وای ... قصه ی غربت حرم یادم نمی ره داغ مصیبت حرم یادم نمی ره لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه ای وای ... خاطره های شهر شام یادم نمی ره سنگای روی پشت بام یادم نمی ره غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو ای وای ... @navaye_asheghaan
. قحطی آب و حال خراب و تلظیِ علیِ اصغرِ رباب و سه روز پیکری به زیر آفتاب و یادم نمیره غربت بزم شراب و دیدم که تنها ، برگشت ذوالجناح وای از قتلگاه۲ جد غریبم ، مونده بی پناه وای از قتلگاه۲ با قد کمون ؛ اومد مادر توی دست ساربون ؛ بود انگشتر ای وای نمی بره ؛ « کهنه خنجر ۳ » جلو چشم مادرش کشتنش یکی داره میکَنه پیراهنش رقیه جون آتیش گرفت دامنش تشنه لب کرب و بلا یاحسین... بارون نم نم میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی محرم آماده ی روضه کنید دلارو کم کم علم کنید بازم سیاهیا و پرچم ای که دو عالم ، در عشقت اسیر ای نعم‌‌ الامیر۲ واسه محرم ، اشکامو نگیر  ای نعم‌‌ الامیر۲ با ماه غمت ؛ آرومم کن آقا زیر علمت ؛ آرومم کن ببرم تا حرمت ؛ «آرومم کن ۳» به فدای تو پدر مادرم شاید باشه محرم آخرم این اربعین باز ببرم تا حرم تشنه لب کرب و بلا یاحسین... ««نوکریامو اشک چشامو خراب کردم همه سینه زنیامو بگو چیکار کنم که بشنوی صدامو حق داری انداختی عقب کرببلامو رو برنگردون ، از من یاحسین‌ عفوا‌ یا‌حسین‌۲ شرمندتم من ، قلبا یاحسین‌ عفوا یاحسین‌۲ بی حرف و حدیث ؛ دوست دارم روی قلبم بنویس ؛ دوست دارم هیچکی مثل تو نیس ؛ «دوست دارم ۳» ته رویای منه کربلا علت اشکای منه کربلا خونه ی آقای منه کربلا »» تشنه لب کرب و بلا یاحسین... ✍ . @navaye_asheghaan
. 🏴 روضه ای شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام 🏴بند اول داره میسوزه تنم از زهر غریبم و بی کس و یارم منم همون جامونده ای که یه عمره گریه شده کارم شما فقط روضه شنیدید من اما روضه هارو دیدم تمومه صحنه های تلخ و دیدم و ای کاش نمیدیدم خنجره روی حنجرو دیدم من می برید از قفا سرو دیدم من زجه زنان یه خواهرو دیدم من اوج مصیبتو یه جا دیدم من آتیشو توی خیمه ها دیدم من سیلی زدن به دخترا دیدم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند دوم یادم نمیره قحط آب و دونه دونه اشک رباب و خودم میدیدم توی چشماش من اونجا اوج اضطراب و یادم نمیره اون دمی که تیر سه شعبه رو رها کرد مِن الاذن اِلی الاذن وای سر از تن علی جدا کرد هلهله ی یه لشکرو دیدم من خونِ گلوی اصغرو دیدم من زیر عبا یه پیکرو دیدم من حسینو پشت خیمه ها دیدم من میخوند برا علی لالا دیدم من قبر کوچیکشو خدا دیدم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند سوم توی چهار سالگی رفتم منم با عمه به اسارت گفتنه از اونروزا سخته مصیبتش بود بی نهایت رد شدم از کوچه و بازار رد شدم از میونه اغیار یادم نرفته خنده هاشون میده هنوزم منو آزار کوفه و شام پر بلا رفتم من مثل رقیه زیر پا رفتم من با عمه تو خرابه ها رفتم من بین یه عده بی حیا رفتم من بزم میِ حرومیا رفتم من محله ی یهودیا رفتم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند چهارم حضرت مسلم (ع) هر جای کوفه رو که گشتم من به خدا یاری ندیدم غیر زنی به نام طوعه من که طرفداری ندیدم منو به نامردی کشوندن اینجا سر دارالاماره حرفاشونو باور نکن که هواتو هیچ کسی نداره اینا برات نقشه کشیدن برگرد پیر و جووناشون پلیدن برگرد اینجا بهت امون نمیدن برگرد حریم تو میره به غارت برگرد زینب و میبرن اسارت برگرد به دخترت میشه جسارت برگرد کوفه میا کوفه میا آقا جان ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای یادگار کربلا / ای نوحه خوان لاله ها ای حجت معصوم // ای حجت معصوم آقای ماتم دیده ای / یک کربلا غم دیده ای ای از جفا مسموم // ای حجت معصوم جانم فدایت - ای نور دیده بر نیزه دیدی - راس بریده واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای شاهد خد التریب / ای راوی شیب الخضیب آقا چه دیدی؟ // محنت کشیدی در دشت غرق سوز و آه / تو در میان قتلگاه آقا چه دیدی؟ // محنت کشیدی دیدی تنش را در - خون کشیدند لب تشنه او را - سر می بریدند واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ همراه اشک کاروان / بودی اسیر شامیان با دست بسته // ای دلشکسته غم بر دل تنگت زدند / از پشت بام سنگت زدند با دست بسته // ای دلشکسته بین خرابه - با اشک و ناله دیدی تو داغ - عمه سه ساله واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲ . 👇
. ای صاحب پرچم امامت وی حافظ صبر و استقامت هم شاهد صحنه‌ی قیامت هم کرده به قتلگه اقامت تو صاحب سِر نینوایی در روضه، امیر کربلایی در اوجِ غمِ پیمبر و آل از قلّه‌ی تَلّ، به خسته احوال افتاد نگاه تو به گودال دیدی تنِ جدِّ خویش پامال دیدی تو ز لابلای نیزه شد کامِ حسین، جای نیزه بی سر شدنِ خدا تو دیدی سرهای به نیزه را تو دیدی تن‌های جدا جدا تو دیدی افتادنِ دست و پا تو دیدی شد کشته حسین، تا تو باشی افتاد حسین، تا تو پا شی تو حمد و ثنای روضه داری در سینه منای روضه داری تو طرحِ بنای روضه داری آهنگِ فنای روضه داری با روضه اگر منا بماند دانشگهِ دین بنا بماند شک نیست اقامه‌ی عزا را رسم است تمام اولیا را نازم شهدای کربلا را راویِ حدیثِ نینوا را این است قیامِ باقرِ دین وحی است کلامِ باقرِ دین ای معدنِ ناله بر دلِ تو درد است چو هاله بر دلِ تو از گلشنِ لاله بر دلِ تو تا داغِ سه‌ساله بر دلِ تو هفتاد و دوتا شهید دادی اما به دلت امید دادی در تنگِ غروب، محشری بود پیچیده صدای مادری بود چشمی به کمینِ دختری بود دستی به سراغِ معجری بود در پیشِ تو ای امامِ باقر فرمانِ هجوم، گشت صادر در حمله‌ی وحشیانه آنشب از شعله که شد حرم لبالب بابای ترا ز بسترِ تب می‌داد نجات، عمه زینب در تاخت و تاز وحشیانه غم بود و فرارِ دخترانه در آنهمه اتفاقِ جانکاه دیدی تو در آن میانه ناگاه فریادِ یتیم و سوزِ صد آه تاریکیِ شب رسید از راه ایتام به شب پناه بردند از ترس به زیر بوته مردند چون پای کشان کشان، کشاندی خود را تَهِ قتلگه رساندی تا صبح کنار عمه ماندی با عمه نماز شکر خواندی یک راز تو با حسین گفتی آنگاه شهادتین گفتی گفتی به حسین ای قرارم با توست شهادت افتخارم بگذار که چون تو جان سپارم من تاقت عمه را ندارم فرداست جسارت و حقیری ناموسِ خدا رود اسیری دیگر نَه عمو کنار ما هست نَه قاسم و اکبرِ شما هست نَه خامسِ آل مصطفا هست نَه مَحرمی از حرم بجا هست این جمع به شام و کوفه راهیست ناموسِ تو همرهِ سپاهیست در دشتِ شبِ منای زهرا شد فاش، صدای پای زهرا شب گریه‌ی بی صدای زهرا خون بود، به ناله‌های زهرا می‌گفت کجایی، ای بُنَیَّ لب تشنه فدایی، ای بُنَیَّ رو سوی تو با نوا و زاری فرمود: اگرچه بی‌قراری اما پسرم، تو یادگاری بر پرچمِ دین طلایه‌داری با مادر، عزا بپا نمودی قصد دهه‌ی منا نمودی ✍ .
. السلام علیک یا اباجعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله حال آرامش من از همه پرسوز تر است این سکوتی است که از زمزمه پرسوز تر است گر چه دارم به دلم داغ هزاران فریاد حال خاموشی ام از همهمه پرسوز تر است گر چه با زهر جفا جان ز تنم شعله کشید آن چه شد داغ مرا خاتمه جانسوز تر است همره قافله ای کودکی ام طی شد و رفت خاطرات دل من از همه پرسوز تر است خیمه سوزانِ غم و شام غریبان دیدم شرح آن لحظه ی پر واهمه پرسوز تر است گر چه باشد غم یاران ، همه جانسوز ولی غصه ی داغ یل علقمه پرسوز تر است ماجراهای اسیری همه سخت است ولی غصه ی بی کسی فاطمه پرسوز تر است پنج شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ ✍ شب هفتم ذی الحجه ۱۴۴۵ .
. پیرهن مشکی پوشیدم تو غمِ امامِ باقر شاکر ازاونم که عمری شده ام غلامِ باقر خیر زندگیم رسیده از نگاه خاصِ آقا سوخته عمری از غریبی من بمیرم واسه آقا هر کجا که نامش اومد آهی رو لبم نشسته یه حسینیه به پا کرد گوشه ی دل شکسته دیگه این روزای آخر دلش از غصه حزینه روضه ی حسین میخونه برا مردمِ مدینه آخرین شاهد قصه که تو کربلا اسیر شد راویِ غمای زینب با غمِ رقیه پیر شد آقامون یه عمره حتی خواب راحتم نداشته آخه اون شبِ خرابه داغی رو دلش گذاشته بعدِ روضه ی اسارت ربّنا فقط رو لب داشت نمیره ز خاطرش که پدرش تو خیمه تب داشت گریونه امام صادق تو غم وغصه اسیره میزنه به سینه وسر امامش داره میمیره ✍ .👇 @navaye_asheghaan
. 🏴سبک و روضه ای شهادت امام محمد باقر علیه السلام ۱۴۰۳ 🏴بند اول جون رو لبم رسیده/تن زارم میسوزه دارم از زهر کینه/ذره ذره میشم آب من با خاطراته/کربلا غصه خوردم همیشه گریه کردم/بودم هر لحظه بیتاب چار سالم بود که رفتم/کربلا رنج کشیدم کنار عمه بودم/مصیبت هارو دیدم کنار عمه بودم/شمرو خنجر رو دیدم توی گودیِ مقتل/تن بی سر رو دیدم آه و واویلتا آه 🏴بند دوم من یادمه هنوزم/غمه قحطیه آب و توی خیمه شنیدم/لالایی رباب و من یادمه هنوزم/از کمون تیر رها شد خورد به حلقوم اصغر/سرش از تن جدا شد چار ساله بودم که شاهد اون لحظه بودم شاهد اون سر کوچیکه رو نیزه بودم با سرای رو نیزه/من شدم تا همسفر همه جا گریه کردم/با رباب بی پسر آه و واویلتا آه 🏴بند سوم مونده رو تنم از/کعب نی ها کبودی یادمه مارو بردن/تو محله یهودی من اونجا شنیدم/طعنه ها از شامیا میده آزارم هنوز/یاد نیش خنده اونا مارو بردن با دست/بسته از توی بازار بین اون مردم پست/بین یه عده خونخوار یاد اون روزای تلخ/منو میده عذاب و بردن اونجا ماهارو/توی بزم شراب و آه و واویلتا آه ۱۴۰۳/۰۳/۲۴ 🙏 ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇 @navaye_asheghaan
. بیاید گریه کنیم باهم برای حضرت باقر گرفته تو بقیع زهرا عزای حضرت باقر یابنَ فاطمه .... دل شیعه هات پر از درد و غمه یابنَ فاطمه .... آقامون تو مدینه بی حرمه واویلا واویلا واویلا واویلا ...... محله بنی هاشم حسن رو پیر کرد اما امام باقر و پیر کرد محله یهودیها ای آقای من ... روضه هات شده مثه امام حسن ای آقای من ... مادرت رو پیش چشمت میزدن واویلا واویلا واویلا واویلا ...... به روی زین زهر آلود آتیش گرفتی جون دادی خدا رو شکر که از مرکب دیگه زمین نیفتادی ای مظلوم آقا ... دیگه تو نیزه نخوردی بی هوا ای مظلوم آقا ... بدنت نبونده زیر دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا .👇 @navaye_asheghaan